فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با رویکردی واژه شناختی به بررسی واژه های «ماده» و «مادّه» می پردازد که از دیدگاه ساختواژی[1] تقریباً همانند، اما ازنظر معنایی، و در عرصه واژگانی[2] کاملاً متفاوت اند: « ماده دربرابرِ نر» و «مادّه، به معنیِ اصل هرچیز، مایه؛ در فلسفه: ماده دربرابرِ صورت». نخستین را همه واژه ای با اصل فارسی می دانند، و دومین را عربی می پندارند. با بررسی دقیقِ این دو واژه از دیدگاه زبان شناسی تاریخی، و با ارائه نمونه هایی قانع کننده از متون موجودِ زبان های ایرانیِ کهن و ایرانیِ میانه، و نیز فارسی، نگارنده ابتدا به اثبات می رساند که هردو واژه از ریشه ایرانیِ آغازین اند، و سپس حدس نزدیک به یقینِ خود را درموردِ معرّب شدنِ «ماده= «مادّۃ» با خوانندگان در میان می گذارد که: گزارندگان متون فلسفیِ یونانی به زبان عربی، نخست در برخورد با اصطلاح یونانیِ“hyle”، آن را به صورتِ «هیولی» بر گردانده، سپس با استفاده از ترجمه های عربی از متونِ پارسیِ میانه، واژه m’tk’[mādag] (=ماده، مایه، اصل) را که در فارسی نو (زبان گفتاریِ معاصرشان) به صورتِ «مادَه» (با های غیرملفوظ) تلفظ می شده است، با افزودن تشدید، جامه عربی پوشانده و حتی معرب نیز نشمرده اند؛ بی آنکه غیرقرآنی[3] بودن (افنان، 1964: 15) و نبود پیشینه ای از آن در زبان عربیِ پیش از اسلام را درنظر گیرند. این واژه معرّب با ظرایفِ معناشناختیِ متفاوت، و با جمع عربیِ «مواد» به زبان فارسی بازگشته و به غنای پیکره زبان و ادبیات فارسی افزوده است. [1]. morphological [2]. lexical [3]. non-Qur’anic
تأثیر خشونت کلامیِ زیسته بر دیگران در نمایش نامه پلکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۶بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
155-172
حوزههای تخصصی:
صحبت کردن در عادی ترین حالت خود، به نوعی، بیان و وضع قانون است و گاهی پر از مقابله و رویارویی می شود و حتی به خشونت می انجامد و این را انسان در طول عمر خویش بارها تجربه می کند. پژوهش حاضر، براساس نظریهٔ مالکین (1992) به بررسیِ خشونتِ کلامیِ شخصیت ها در نمایش نامه پلکان اثر اکبر رادی می پردازد و می کوشد تا فراوانیِ هریک از پنج شاخص مشخص شده مالکین را در نمایش نامه مشخص کند و برای پرسش های الف) شخصیت اصلی داستان در موقعیت فرودستی در پرده اول با چه نوع خشونت کلامی مواجه می شود، ب) شخصیت اصلی داستان در موقعیت فرادستی از پرده دوم به بعد چه نوع خشونت کلامی را بر فرودستان خود اعمال می کند، ج) کدام نوع خشونت کلامی وی را در بالای پلکان زندگی ازپای درمی آورد؟، پاسخ درخور فراهم کند. براساس نتایج حاصل از پژوهش، خشونت کلامی که شخصیت اصلی داستان در دوران فرودستی تجربه می کند بیشتر از نوع تهاجم و خشونت زبانی است و خود در موقعیت فرادستی آزارکلامی را بر افراد فرودست روا می دارد. جالب اینکه سقوط و نابودی وی را تنها فرزندش با آزاری کلامی رقم می زند. این پژوهش با توجه به تأکید و بررسیِ نمودِ الگوهای خشونتِ کلامی که یک شخصیت در موقعیت فرودستی تجربه می کند و نیز الگوهای خشونت کلامی که همان شخصیت در موقعیت فرادستی بر شخصیت های فرودست روا می دارد، در نوع خویش حائز اهمیت است.
نقدی بر «برگزیدگان شعر ایتالیا در سده نوزدهم» به قلم امان الله مهاجر ایروانی
حوزههای تخصصی:
شش چهره از شخصیت های مهم و بنام ادبی سده نوزدهم ایتالیا در این اثر به ترجمه روان و زیبایی به زبان فارسی درآمده اند. آثار انتخابی از هرکدام از این شعرا علاوه بر معرفی اجمالی بوطیقای شعری و مهم ترین بن مایه ها و دغدغه های هنری ایشان، به خوبی از جایگاه و نقش آنها در شرایط سیاسی و فرهنگی حاکم در ایتالیای سده نوزدهم و سال های آغازین قرن بیستم پرده بر می دارد. لذا کتاب معرفی شده در این نقد می تواند با توجه به امکان تطبیق متون در دو زبان فارسی و ایتالیایی هم به عنوان کتاب کمکی برای درس ترجمه ادبی معرفی گردد و هم با عنایت به شرح حال جامعی که بر فعالیت های ادبی و آثار هر نویسنده ای ارائه گشته است، در درس تاریخ ادبیات قرن نوزدهم مورد استفاده قرارگیرد.
تحلیل نشانه - معناشناختی رمان سووشون بر مبنای مکتب پاریس
منبع:
رخسار زبان سال چهارم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
65-91
حوزههای تخصصی:
Exploring the Factors Iranian EFL Institute Teachers Consider in Grading Using Personal Construct Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۸, Issue ۴, Winter ۲۰۲۰
123 - 164
حوزههای تخصصی:
Although grades are the most ubiquitous currency of educational measurement around the globe, their meaning, particularly in understudied settings as in Iran, is still shrouded in mystery. The purpose of this study was to investigate EFL teachers’ class grades by focusing on the less verbalized aspects of grading to see what a grade means. Five Iranian English language teachers working part-time in a private EFL institute were interviewed using the repertory grid interviewing technique, Kelly’s (1955) unique data collection instrument used extensively in personal construct theory (PCT). The results of the content analysis revealed that of the 92 elicited constructs, over 70% were categorized as non-academic, pointing to a heavy reliance on such criteria for grading, and consequently leading to the invalidity of assigned grades. Further, the results of principal component analysis (PCA) of each teacher’s elicited constructs endorsed hodgepodge grading by demonstrating single main components that accounted for the most variation in teacher grading and that comprised both academic and non-academic factors. However, this phenomenon was interpreted slightly differently when seen from the PCT perspective. Implications of this study for teacher professional development and teacher education programs are discussed.
ترکیبی /تحلیلی بودگی مقوله های تصریفی فعل در گویش کردی خزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توصیف، تبیین و بررسی تحلیلی/ ترکیبی بودگی مقوله های تصریفی فعل شامل زمان، نمود، وجه، جهت، قطبیت، مطابقه و سببی سازی در کردی خزلی از خانواده کردی جنوبی است. داده ها از بررسی فایل های صوتی به صورت پیکره ای، مصاحبه های هدایت شده و یادداشت های آوانویسی شده از گویشوران بومی روستاهای کارزان در استان ایلام طی سال های 1396 تا گردآوری شده اند. مقوله های زمان، وجه و نمود در این گونه زبانی هم پوشانی دارند؛ بنابراین، به مثابه یک مقوله بررسی شدند. نتایج نشان داد که مقوله زمان-وجه-نمود در این گونه زبانی به طور عمده به صورت ترکیبی و در مواردی هم به صورت ترکیبی و هم به صورت تحلیلی بازنمایی می شود.؛ افزون بر این، در کردی خزلی مقوله های قطبیت، جهت، مطابقه و سببی سازی نیز به طور عمده به صورت ترکیبی بازنمایی می شوند. میزان ترکیبی بودگی یک فعل براساس صورتی از فعل که بیشترین میزان ترکیبی بودگی را دارد، تعیین و براساس ارزش تعداد مقوله-در-واژه محاسبه می شود. این ارزش در این گونه زبانی 6 تا 7 به دست آمد که از این نظر کردی خزلی در زمره زبان های رایج دنیا رده بندی می شود.
تأثیر ارزیابی پویا و غیرپویا بر درک یادگیرندگان زبان انگلیسی سطح متوسط از کنش های گفتاری معذرت خواهی و درخواست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیروِ پیدایش رویکردها و روش های نوین در حوزه تدریس زبان انگلیسی، ارزیابی زبان دست خوش تغییرات بسیار اساسی شده است و روش های سنتی جای خود را به ارزیابی پویا داده اند. ارزیابی پویا مبتنی بر نظریه اجتماعی فرهنگی ویگوتسکی ( 1978 ) و منطقه مجاور رشد است. اگرچه رویکرد ارزیابی پویا برای بیشتر جنبه های یادگیری زبان دوم کاربرد دارد، اما به ندرت در جهت بررسی روند توسعه و تکامل منظورشناسی بین زبانی تحقیقی انجام نشده است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ارزیابی پویا بر درک کنش های گفتاری معذرت خواهی و درخواست در میان زبان آموزان زبان انگلیسی سطح متوسط در ایران نگاشته شده است. در این راستا، تعداد 66 زبان آموز زبان انگلیسی سطح متوسط که در آموزشگاه زبان شکوه در شهرستان کلاله مشغول به تحصیل بوده اند، برحسب نمره هایشان در آزمون تعیین سطح آکسفورد انتخاب و سپس به سه گروه تقسیم شدند: گروه ارزیابی غیرپویا، گروه ارزیابی پویا و گروه شاهد. در این پژوهش از طرح پیش آزمون پس آزمون استفاده شده است. برای ارزیابی توانش منظورشناختی در این تحقیق، در دوران پیش و پس از مداخله، آزمون درک منظورشناسی شنیداری بیرجندی و درخشان ( 2014 ) اجرا شده است. اعضای شرکت کننده در این تحقیق، هشت جلسه آموزش 45 دقیقه ای را در قالب کلیپ های ویدئویی منتخب از فصل ها و بخش های مختلف 13 Reasons Why و Suits دریافت کردند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک متغیره نشان داده که میان این سه گروه، تفاوت معنادار آماری وجود داشته است و نتایج به دست آمده از آزمون تعقیبی توکی نیز حاکی از آن بوده که گروه ارزیابی پویا، نسبت به دو گروه ارزیابی غیرپویا و شاهد، عملکرد بهتری داشته است. پژوهش حاضر کاربردهای قابل ملاحظه ای برای معلمان، زبان آموزان و طراحان مواد آموزشی خواهد داشت.
منشاء خطاهای فراگیران فارسی زبان در تولید عبارات موصولی بدون هسته زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۹, No. ۲, ِDecember ۲۰۲۰
185 - 217
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی خطاهای فارسی زبانانی که انگلیسی زبان خارجی آنها است در تولید عبارات موصولی زبان انگلیسی پرداخته است. باوجود آنکه در زبان انگلیسی، استفاده از ساخت پرسشی در اغلب عبارات موصولی بدون هسته مجاز نیست، فارسی زبانان به وفور از این ساختار در جملات انگلیسی خود استفاده میکنند. طی این پژوهش، ریشه های احتمالی این خطا شناسایی و تحلیل شدند و نهایتا فرضیه نشانداری تمایزبخش که قدرت بیشتری در توضیح این خطا داشت به عنوان چارچوب نظری این پژوهش انتخاب شد. پیکره شفاهی و کتبی این پژوهش طی دو سال از منابع متعدد و از 137 مشارک خانم و آقا به دست آمد. داده ها از گویه هایی که به طور طبیعی، نه با هدف این پژوهش، بیان شده بودند جمع آوری شد و شامل 126 عبارت موصولی خطادار بود که 85 عبارت (67.46%) بدون هسته معمولی، 25 عبارت (19.84%) هسته دار و 16 عبارت (12.69%) بدون هسته آزاد بودند. بررسی دقیق تر داده ها منجر به شناسایی تمایز نظام مند بین خطاها در دو نوع عبارت موصولی اصلی (بدون هسته در جایگاه فاعل یا مفعول) و دو نوع عبارت موصولی فرعی (بدون هسته در جایگاه فاعل و دارای فعل بودن ) گردید. این وسعت کارکرد عبارات موصولی در زبان انگلیسی نسبت به فارسی، می تواند موجب نشانداری این ساختار برای فارسی زبانان شود. به نظر می رسد این نوع نشانداری که ناظر بر گستره کاربرد جملات پرسشی و خبری در جایگاه عبارات موصولی بدون هسته است بیش از نشانداری از حیث تفاوت در تعداد واژگانی که در فارسی و انگلیسی برای یک کارکرد واحد وجود دارد، می تواند علت بروز این نوع خطا را توضیح دهد. پژوهش حاضر، بر ضرورت بررسی زبانشناسانه سایر ابعاد خطاهای نظام مند مشابه، همکاری متخصصان زبانشناسی و آموزش زبان دوم/خارجی در شناسایی و رفع مشکلات یادگیری، و پژوهش های بیشتر برای ارایه راه حل های آموزشی برای چنین مشکلاتی تاکید می نماید.
زبان پارسی و مردم فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوء تفاهمی در کار است که گروهی از ایرانیان را «فارس» می نامد. بنابر این برداشت و اشتباه، «مردم فارس» به کسانی دیگر، یعنی ترک زبان در آذربایجان و دیگر نقاط ایران، به اقوام کرد و بلوچ، عربی زبانان در خوزستان، و نیز ناگزیر لرها و مردمان گیلان و مازندران، و حتی زرتشتیان اجحاف می کنند و ستمی روا می دارند. این مقاله می کوشد تا روشن سازد که اصلاً در بنیاد و اساس خود، چنین گمانی نادرست و ناروا است. این سو ءتفاهم از آن برمی خیزد که در ایران از دیرباز، از روزگار هخامنشیان، اقوامی مختلف، با زبانهایی مختلف می زیسته اند و می زیند، که حکومتی واحد، و دولتی مشترک، با روابط رسمی و قانونی فراگیر داشته اند و دارند. این مردم از همان زمان، زبان رسمی فارسی را، ابتدا در گفتار و کاربرد شفاهی، و سپس هم بصورت شفاهی و گفتاری، و هم بصورت نوشتاری به کار برده اند و از آن بسانِ ابزاری ارتباطی بهره جسته اند. از این جهت، در واقع شمار بسیاری از اینان دارای دو زبان مادری اند و دو زبانه به شمار می روند. درست نیست اگر آنان را که فقط یک زبان مادری دارند، سهواً «فارس» بنامیم و ادّعا کنیم که « مردم فارس» بواسطه نداشتن زبان مادری دیگری جز «زبان پارسی» بر دیگر مردم در این خطّه وسیع از جهان، و به اصطلاح در حوزه فرهنگ نوروز، به دیگران اجحاف و ستمی روا می دارند.
Multiple Pathways to the Student’s Brain: An Appropriate Tool to Impact on EFL Learners’ Stress, Anxiety, Depression, and Perceived Supportive Learning Climate(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۳, No.۲۶, Spring & Summer ۲۰۲۰
96 - 117
حوزههای تخصصی:
The impetus behind the current study was to get the best use of all possible pathways of the learner’s brain. Multiple-pathway model, one model of brain-based instruction, on which the current study was based, has synergic effect addressing sensory-motor, emotion, reward, attention, memory, language, frontal lobe (executive function), and social pathways of the learner’s brain altogether. To this aim, this quasi-experimental research, with pretest-intervention-posttest design, was carried out. The participants, who were selected through a convenient sampling method, included 30 BA University students studying TEFL at Islamic Azad University, Aliabad Katoul Branch, and 30 BA University students studying TEFL at Islamic Azad University, Gorgan Branch, were placed into two experimental and control groups, respectively. The instrumentation included DASS 21 and Learning Climate Questionnaires (LCQ) which were used as the pretest and posttest prior to and after the 10 session intervention of brain-based instruction for the experimental group. Descriptive and inferential analysis of collected data indicated the significant impact of the instruction on the participants’ stress, anxiety, depression, and perceived supportive learning climate in the experimental group.
معرفی دست نویس بخشی از ترجمه دیلمی قران کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Gender-related Ethnographic Study on the Role of Partnership Values in Motivating Iranian EFL Learners’ Engagement in the Learning Process(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۹ , N. ۳ , ۲۰۲۰
409 - 428
حوزههای تخصصی:
New approaches and methods to language learning and teaching have drawn the attention of many researchers. This study aimed at investigating the role of Iranian EFL learners’ attitudes towards the value components of the Partnership Approach (PA) on motivating their active engagement in the learning process. A descriptive research method (survey study) was used, and 72 male and female Iranian EFL students whose ages ranged from 18 to 26 were randomly selected to participate in the study. They were asked to respond to a five-point Likert-scale questionnaire addressing the objectives of the study, and then 30 of the participants were randomly interviewed to reveal the possible consonance with the questionnaire outcomes. The study was conducted at Islamic Azad University (IAU), Najafabad Branch. The findings indicated that although both male and female participants showed significantly positive attitudes towards the value components of the PA, except for the inclusivity value, female participants held significantly higher positive attitudes. The highest motivational value from both male and female participants’ point of view was for the challenge value component. However, reciprocity and inclusivity were the value components with the lowest motivational values from the male and female participants’ point of view, respectively. Focusing on the importance of the psychological factors in education, the findings of the study may encourage both education policy-makers and practitioners in the field to think more critically, and make more reasonable decisions for their policy and practice.
Role of Individual Difference Variables in EFL Teachers’ Immunity Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Language teacher immunity has recently attracted the attention of the scholars interested in teacher psychology. Following the previous line of research in teacher psychology, the present study explored the immunity types among 260 Iranian EFL teachers working in schools and language institutes. Drawing on Hiver’s (2017) categorization, this study found that the participants were classified into productively and maladaptively immunized teachers through cluster analysis. It was also found that gender played a significant role, and female participants were more productively immunized than men. Regarding the role of teaching experience, it was found that EFL teachers’ immunity fluctuated in the late stages of their practice to a more fossilized, negative one. Regarding age differences, the results also suggested different immunity types among the participants of different age groups. The results implied that teacher education programs should enhance EFL teachers’ understanding of language teacher immunity as an important factor in their effectiveness and well-being as well as students’ achievement.
فرایند حذف همخوان /ʁ/ در زبان ترکی آذربایجانی بر پایه نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر فرایند آوایی حذف همخوان / ʁ / در گویش تبریزی رایج در مناطق مرکزی تبریز، در محیط های واجی مختلف و در چارچوب نظریه بهینگی رویکرد موازی بررسی می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر فهم این نکته است که این همخوان در کدام شرایط واجی حذف می شود. تعیین محدودیت های حاکم بر فرایند حذف از رهگذر بررسی تعامل بین محدودیت های نقض پذیر جهانی و رتبه بندی آن ها از دیگر اهداف نگارندگان این مقاله است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و میدانی انجام می شود. بررسی و تحلیل داده هایی که براساس جایگاه حذف همخوان / ʁ / طبقه بندی شده اند، بیانگر آن است که همخوان / ʁ / در مرز بین دو هجا – در جایگاه پایانه هجای اول و در جایگاه آغازه هجای دوم- همواره حذف می شود. البته لازم به ذکر است که این همخوان در آغازه واژه تظاهر ندارد و از پایانه واژه نیز حذف نمی شود. در هر دو جایگاه فوق، محدودیت های نشانداری MAX-ʁ≠ و *ʁ فعال هستند و در رتبه بالاتری نسبت به محدودیت پایایی MAX-IOقرار دارند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهند که در هر دو جایگاه، متعاقب فرایند حذف همخوان / ʁ /کشش جبرانی، حذف و تغییر در ساختار هجا روی می دهد. همچنین براساس یافته ها، محدودیت های معرفی شده با رتبه بندی ثابت به راحتی از عهده تبیین حذف این همخوان در هر دو جایگاه مذکور و عدم حذف آن از جایگاه پایان واژه برمی آیند.
رابطه دستوری شدگی و بینافردیت در تعیین منشأ افعال کمکی وجه نما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو نقش مفاهیم دستوری شدگی و بینافردیت را در تعیین سرچشمه دسته ای افعال کمکی در زبان های ایرانی بررسی کرده است. عناصر مورد نظر براساس رویکرد ناتس (2005 و پس از آن) مسئول انتقال نقش های وجه نمای الزام تکلیفی، امکان معرفتی و الزام پویا هستند که در اینجا به منظور سهولت ارجاع، معادل بایستن درنظر گرفته شده اند. برمبنای رویکرد سنّتی دستوری شدگی این عناصر باید از افعال واژگانی مشتق شده باشند. درحالی که براساس نظریه بینافردیت افعالی با معنای ارادی، ریشه در مفاهیم وجه نما و مقوله های هم رده با آن دارند. هردو مفهوم دستوری شدگی سنّتی و این خوانش از بینافردیت یک سویه و در بسیاری از موارد تأییدکننده مسیر تاریخی شکل گیریِ افعال کمکیِ وجه نما هستند؛ امّا در گونه های کهنگی، وفسی، تاتی و سمنانی که افعال کمکی وجه نمای معادل بایستن هم ریشه با فعل ارادیِ معادل خواستن در این زبان ها هستند، اکتفا به دستوری شدگی منجر به نقض بینافردیت و بالعکس، دنبال کردن رویکرد بینافردیت، باعث تخطّی از مسیر دستوری شدگی سنّتی می شود. در پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود که این افعال کمکی هیچ یک ریشه در افعال ارادی در این زبان ها ندارند؛ بلکه درعوض، هردو گروه، به طور موازی از عنصر سومی در ایرانی باستان مشتق شده اند.
ساخت و هنجاریابی پرسش نامه صلاحیت های حرفه ای معلمان زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و هنجاریابی پرسش نامه ای برای تعیین صلاحیت های حرفه ای معلمان زبان انگلیسی بود. به این منظور از مرور متون سه مؤلفه اصلی و 42 گویه استخراج گردید و پس از تأیید روایی محتوایی توسط صاحب نظران، پرسش نامه نهایی با 36 گویه تعیین و از اعتبار آن از طریق آزمون-آزمون مجدد (r= 0/91) و همسانی درونی آلفای کرونباخ (α=0.92) اطمینان حاصل شد. سپس پرسش نامه نهایی با 36 گویه بر روی یک نمونه 305 نفری فارغ التحصیلان رشته زبان انگلیسی اجرا گردید. به منظور بررسی ساختار عاملی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. در قالب تحلیل عاملی اکتشافی نتایج حاصل نشان داد تنها سه عامل دانش، مهارت و نگرش قابل استخراج است. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد همه ضرایب رگرسیون و همبستگی بین متغیرهای مکنون، ضرایب استانداری به شمار می روند. لذا می توان نتیجه گرفت مدل پیشنهادی از هر دو روش تحلیل عاملی با انتظار طراحان پرسش نامه مطابقت دارد.
فضای واکه ای واکه های خیشومی شده زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واکه ها، طبقه ای رسا از آواهای زبانی هستند. برای توصیفِ دقیقِ تولیدی واکه ها می توان از یک فضای دوبعدی به نام فضای واکه ای بهره برد. نمودارِ فضای واکه ای، روشی گرافیکی است که نشان می دهد یک واکه از جنبه صوت شناختی و تولیدی در چه ناحیه ای قرار گرفته است. هدف اصلیِ این پژوهش، بررسیِ صوت شناختیِ واکه های خیشومی شده زبان فارسی، ترسیمِ نمودارِ فضایِ واکه ای آن ها و مقایسه آن با فضایِ واکه ای واکه های دهانی این زبان بوده است. به این منظور، 2400 داده، استخراج شدند که به وسیله 10 گویشور زن و مرد فارسی زبان تولید شدند. سپس داده ها، در چارچوب قواعد حاکم بر آواشناسی صوت شناختی بررسی شدند. در این پژوهش، تأثیر خیشومی شدگی بر میزان بسامد سازه های اول و دوم واکه های زبان فارسی بررسی شد. همچنین، تأثیر این عامل بر گستره بسامدی سازه های اول و دوم واکه های این زبان مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش، همچنین تأثیر متغیر جنسیت را بر میزان بسامد سازه های اول و دوم واکه های زبان فارسی در دو بافت دهانی و خیشومی شده موردِ بررسی قرار داده است. یافته های به دست آمده از تحلیل های آماری نشان می دهد که خیشومی شدگی بر میزان بسامد سازه اول و دوم تمامی واکه های زبان فارسی تأثیر معنادار دارد. همچنین، خیشومی شدگی بر گستره بسامدی سازه اول و دوم واکه های زبان فارسی تأثیر معناداری ندارد. علاوه بر این، متغیر جنسیت در هر دو بافت دهانی و خیشومی شده بر میزان بسامد سازه اول و دوم واکه ها به جز واکه /u/ تأثیر معنادار دارد.
Foreign Language Education Policy (FLEP) in Iran: Unpacking State Mandates in Major National Policy Documents(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۹, Issue ۳.۱, fall ۲۰۲۰
185 - 215
حوزههای تخصصی:
The worldwide spread of English as the dominant language of globalization has accelerated the development and implementation of Foreign Language Education Policy (FLEP) in many countries. However, Iranian macro policymakers seem to be reluctant to develop an overt FLEP due to ideologized agendas. This study employs document analysis to explore FLEP in eight major national policy documents in Iran including, inter alia, National Vision 2025, Comprehensive Scientific Roadmap, and National Document of Education. This analysis was based on Kaplan and Baldauf’s (1997, 2003) framework for language-in-education planning, which covers Access, Curriculum, Methods and Materials, Evaluation, Personnel, and Resourcing policy as its major components. The data, coded through MAXQDA Software, revealed that the documents relatively deal with almost all components of FLEP excluding the Resourcing policy. Curriculum policy and Methods and materials policy receive the highest attention. Further, some contradictions, conflicts of interest, and gaps are observed in the documents regarding FLEP. Although these documents deemed English necessary for the development of the country, there are worries that it may lead to Westernization. The findings also show that FLEP in Iran is top-down and hardly reflects the needs and attitudes of the community. This has resulted in the failure of ELT in public schools and, in turn, its boom in the private sectors.
ساخت های دواسمی در زبان فارسی بر اساس مدل محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت های دواسمی به توالی دو کلمه که دارای طبقه دستوری یکسان هستند و عموماً با یک رابط واژگانی به هم مرتبط می شوند گفته می شود. ساخت های دواسمی می توانند برگشت پذیر یا برگشت ناپذیر باشند. این مقاله در نظر دارد تا ساخت های دواسمی در زبان فارسی را بر اساس مدل محدودیت ها بررسی کند تا مشخص شود که این مدل تا چه میزان می تواند داده های زبان فارسی را توجیه کند. در مورد آن دسته از ساخت های دواسمی که مدل مولین قادر به تبیین آن ها نیست پژوهش حاضر در نظر دارد تا محدودیت هایی را متناسب با ساختار زبان فارسی معرفی کند. مدل محدودیت ها را مولین ( 2014 ) معرفی کرده است. این مدل شامل محدودیت های معنایی/ کاربردشناختی، واجی غیروزنی، واجیِ وزنی و بسامد و ترتیب الفبایی است. داده های این پژوهش از کتاب ها، روزنامه ها، فرهنگ لغت زبان فارسی و نیز پیکره تحت وب به دست آمد. برای انجام این پژوهش، داده های تحقیق که مشتمل بر 593 ساخت دواسمی است از نظر برگشت پذیری یا برگشت ناپذیری گروه بندی شد. برای تعیین برگشت پذیری یا برگشت ناپذیری ساخت های دواسمی، از مرجع دادگان زبان فارسی (پیکره بی جن خان) و اینترنت استفاده شده است. بدین صورت ساخت هایی که در پیکره مورد استفاده فقط در یک ترتیب ظاهر شده اند، برگشت ناپذیر و ساخت هایی که در هر دو ترتیب ظاهر شده اند، برگشت پذیر در نظر گرفته شده اند. سپس داده های استخراج شده بر اساس مدل محدودیت ها تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل محدودیت های مولین می تواند ترتیب اکثر ساخت های دواسمی در زبان فارسی را توجیه کند. همچنین در مورد داده هایی که مدل مولین قادر به تبیین آن ها نیست، یک سری محدودیت هایی تعریف شد، ازجمله: اصل «غلبه»، اصل «رسایی اول هجای دوم»، اصل «قیاس»، اصل «اهمیت»، اصل «رسایی جزء اول پایانه»، اصل «روایت»، و اصل «سبب مسبب»،
تحلیل انتقادی دشواری های زبانی مربوط به طبقه بندی اطلاعات در قانون آیین دادرسی کیفری بر اساس رویکرد نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقتی سازوکارهای حقوقی از طریق گزاره های زبان بیان می شوند، چینش های بافتی و ساختاری خاصی می طلبند. نظریه نقش گرا این ضرورت ها را در چارچوب فرانقش های اندیشگانی (تجربی منطقی)، بینافردی و متنی تعریف می کند. دشواری زبان حقوقی و به ویژه زبان قانون زبان زد است. پرسش اصلی این است که عامل یا دلیل این دشواری در چیست. فرضیه نقش گرا این است که این دشواری در نحوه ارائه اطلاعات از سوی متن و در شیوه ارتباط متن نهفته است. مقاله حاضر با هدف سنجش این فرضیه، با تمرکز بر مواد 1 تا 7 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392، نشان داد در این مواد، مجهول سازی، ارتقای جایگاه کنش پذیر به کنشگر، جایگزینی فاعل جمله با عبارت های مصدری انتزاعی و تبدیل افعال تام به ربطی میزان زیادی تفسیر ضمنی بر دوش خواننده قانون نهاده و نقش بینافردی مراجع قضائی و متهمان را مبهم کرده است. به این صورت که نقش مراجع قضائی را به هنگام اعمال قدرت در قالب ساخت معلوم و با عناصر فرانقشی تجربی و مادی، اما زمانی که باید پاسخ گو باشند به صورت مجهول و با عبارت های مصدری انتزاعی بیان کرده و وظایف آنان را از طریق ارتقای جایگاه متهم از کنش پذیر به کنشگر به دوش متهم انداخته است. این نحوه ساخت اطلاعی، رابطه مراجع قضائی و متهم را به صورت سلطه گر و سلطه پذیر درآورده و با حفظ حقوق شهروندی، که در ماده 7 تأکید شده، ناهم خوان است.