فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۰۲۱ تا ۸٬۰۴۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر سهامداران نهادی بر ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و ارزش نگهداشت وجه نقد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور برای اندازه گیری محافظه کاری حسابداری از مدل C-Score خان و واتس و شاخص گیولی و هاین و برای اندازه گیری ارزش نگهداشت وجه نقد از بازده غیرعادی سهام و بازده مازاد استفاده شده است. در راستای بررسی این موضوع، فرضیه های پژوهش بر مبنای یک نمونه آماری متشکل از 106 شرکت طی دوره 9 ساله از سال 1388 لغایت 1396 و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت. نتایج آزمون نشان می دهد که محافظه کاری حسابداری باعث افزایش ارزش بازار وجه نقد می شود. همچنین، سهامداران نهادی بر ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و ارزش بازار وجه نقد تأثیر منفی و معناداری دارد. یافته های این مطالعه نشان می دهد محافظه کاری باعث کاهش تضادهای نمایندگی شده و از واکنش منفی بازار نسبت به نگهداشت وجه نقد می کاهد. با این وجود، تأثیر سنگربندی سهامداران نهادی باعث کاهش تأثیر مثبت محافظه کاری بر ارزش وجوه نقد می شود که مؤید فرضیه منافع شخصی است.
بررسی سودمندی مبنای حسابداری تعهدی بر شفافیت گزارشگری و مسئولیت پاسخگویی در دانشگاه های وابسته به وزارت علوم،تحقیقات و فناوری (مطالعه موردی دانشگاه خوارزمی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سودمندی مبنای حسابداری تعهدی بر شفافیت گزارشگری و مسئولیت پاسخگویی دانشگاههای وابسته به وزارت علوم (مطالعه موردی دانشگاه خوارزمی تهران) است. روش پژوهش تحلیلی از نوع کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان امور مالی دانشگاه خوارزمی بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه با مقیاس پنج گزینه لیکرت استفاده شد. از روش های آمار توصیفی شامل میانگین، درصد و فراوانی و آمار استنباطی همچون آزمون کولموگرف اسمیرنف جهت تعیین وضعیت نرمال بودن داده ها، آزمون خی– دو و همچنین آزمون تی استیودنت و نیز از نرم افزار spss به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده استفاده گردید. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که حسابداری تعهدی باعث ارتقای پاسخگویی بخش عمومی می شود. یافته ها نشان داد که حسابداری تعهدی تاثیر معناداری بر شفافیت گزارشگری ندارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون تی – استیودنت نشان داد که حسابداری تعهدی بر تعیین بهای تمام شده خدمات در دانشگاه خوارزمی مؤثر است. سرانجام، با توجه به ادبیات مربوطه و نتایج حاصل از پژوهش راهکارهایی جهت بهبود وضعیت و به کارگیری حسابداری تعهدی و همچنین مسئولیت پاسخگویی و به طور کلی متغیرهای پژوهش در دانشگاههای مختلف وزارت علوم ارائه شد.
مطالعه اثر تعدیل کنندگی سازوکارهای راهبری شرکتی بر ارتباط بین مدیریت سود و قدرت پیش بینی کنندگی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده قدرت پیش بینی کنندگی سود به عنوان یکی از معیارهای ارزیابی کیفیت سود همواره مورد توجه استفاده کنندگان برون سازمانی و درون سازمانی می باشد. لذا مطالعه چگونگی تاثیر خط و مشی راهبری شرکتی و مدیریت سود به عنوان مکانیزم های مدیریتی براین ویژگی می تواند مفید باشد. از این رو، پژوهش حاضر درصدد بررسی سه هدف زیر است: هدف اول این پژوهش، بررسی تاثیر مدیریت سود بر قدرت پیش بینی کنندگی سود است. دومین هدف، اثر تعدیل-کنندگی سازوکارهای راهبری شرکتی بر ارتباط بین مدیریت سود و قدرت پیش بینی کنندگی سود را مورد مطالعه قرار می دهد و در نهایت نیز اثر تعدیل کنندگی سازوکارهای راهبری شرکتی بر ارتباط بین مدیریت سود و قدرت پیش بینی کنندگی سود باتوجه به اندازه شرکت های ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد. به همین جهت، داده های مربوط به 121 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1387- 1392 به روش داده های ترکیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان داد که مدیریت سود منجر به کاهش قدرت پیش بینی کنندگی سود می شود و سازوکارهای راهبری شرکتی اثر تعدیل کننده بر ارتباط بین مدیریت سود و قدرت پیش بینی کنندگی سود دارد. همچنین این اثر در شرکت های بزرگ نمونه مثبت بوده و در شرکت های کوچک نمونه علیرغم قدرت پیش بینی کنندگی بیشتر سود، منفی بوده است.
ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری در دوران نوسانات اساسی بورس و اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۷
173 - 198
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی ارتباط ارزشی در بازار سهام ایران و مقایسه ارتباط ارزشی معیارهای حسابداری در دوران نوسانات اساسی بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. جامعه آماری، شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران به استثناء بانک ها، شرکت های سرمایه گذاری، بیمه ها و لیزینگ ها و روش انتخاب نمونه، روش حذف سیستماتیک می باشد. در تحقیق فعلی، از مدل اولسان (1995) طی سال های 1384 تا 1394، روش داده های ترکیبی و نرم افزارهای ایویوز و استاتا استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که، در دوران نوسانات اساسی افزایشی و دوران نوسانات اساسی کاهشی، ارتباط ارزشی ارزش دفتری و ارتباط ارزشی جریانات نقدی عملیاتی کمتر از ارتباط ارزشی سودخالص است. همچنین، در دوران نوسانات غیراساسی، ارتباط ارزشی ارزش دفتری و ارتباط ارزشی جریانات نقدی عملیاتی تفاوت معناداری با ارتباط ارزشی سود خالص ندارند.نوآوری تحقیق فعلی این است که، ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری را در دوران نوسانات اساسی بورس اوراق بهادار تهران بررسی نموده است.
An Investigation into the Effect of CEO’s Perceptual Biases on Investment Efficiency and Financing Constraints of the Iranian Listed Firms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Efficient market hypothesis predicts that capital markets are beset with cer-tain biases which result from wrong estimation, and negatively influence shareholders’ expectations for higher returns, which in turn affects invest-ment efficiency, financial constraints and corporate performance efficacy in competitive markets, and eventually mitigates firm value. The present study aims at examining the impact of CEOs’ perceptual biases on investment efficiency and financing constraints of the firms listed on the Tehran Stock Exchange over the period 2013-2017. Earnings forecast error and CEOs’ overconfidence biases serve as the measure of CEO’s perceptual biases, the model developed by Biddle et al (2009) is employed to proxy for investment efficiency, and KZ model is also adopted to calculate financing constraints. The results reveal that both earnings forecast error and overconfidence biases negatively affect investment efficiency, while they positively influence cor-porate financing constraints.
ارزیابی شرکت سهامی بیمه ایران با استفاده از نسبت های مالی و مدل سازی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
393 - 414
حوزههای تخصصی:
صنعت بیمه یکی از قوی ترین و مهم ترین نهادهای اقتصادی و پشتیبان سایر نهادهای اقتصادی و خانوارها تلقی می شود. صنعت بیمه با تحولاتی مواجه بوده که آن را به سوی رقابتی شدن پیش می برد. بنابراین، می توان گفت شرکت های بیمه فعال در صنعت بیمه ایران باید همواره به پایش عملکرد شعب و نمایندگی های خود بپردازند. از جمله مشکلات روش های ارزیابی سازمان ها، تأکید بر شاخصی اصلی، همچنین قضاوت های ذهنی است. لذا، در ارزیابی باید جامعیت آن در فراگیری تمام زوایای کاری لحاظ شود. همچنین، خطاهای ذهنی را باید تا حد امکان کاهش داد. در این پژوهش ارزیابی شعب شرکت سهامی بیمه ایران به وسیله تکنیک تحلیل پوششی داده ها انجام شده است. در به کارگیری مدل های کلاسیک تحلیل پوششی داده ها معمولاً مباحث خروجی های نامطلوب و ورودی های غیراختیاری نادیده گرفته می شود. در این پژوهش به خروجی های نامطلوب و ورودی های غیراختیاری پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با درنظرگرفتن ورودی غیراختیاری در حالت بازده به مقیاس متغیر و ثابت به ترتیب 50 و 36 درصد از شعب کاراست.
The Effect of Industry Type on the Relationship between Financial Reporting Transparency and Financial Health in Tehran Stock Exchange(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to evaluate the effect of industry type on the relationship between financial reporting transparency and financial health in companies listed in Tehran Stock Exchange. The statistical population included companies listed in Tehran Stock Exchange during 2005 to 2016. By systematic elimination, 79 companies from 5 industries were selected as statistical sample and were tested by composite regression of hypotheses. Results of significant coefficients test based on fitted regression equations indicated a significant positive relationship between financial reporting transparency and financial health. The moderating relationship of industry type was also confirmed on the relationship between financial reporting transparency and financial health. Hence, business continuity and profitability (financial health) will be greater by investing in companies that have greater financial reporting transparency. Thus, the relationship between financial reporting transparency and financial health is high in industries of automobile, auto part, basic metals, chemicals, cement, lime and plaster, and pharmaceuticals, respectively.
تبیین اثر میانجی درک، تسلط پردازش و برداشت سرمایه گذاران از اعتبار افشا بر رابطه بین احساس زبانی، خوانایی، خبرگی و قضاوت و تصمیم گیری سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
87 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی متغیرهای میانجی مؤثر بر قضاوت سرمایه گذاران است. روش: در این پژوهش از روش آزمایشی و طرح عاملی 2×2×2 بین گروهی با دانشجویان حسابداری به عنوان آزمودنی استفاده شده است. سه متغیر مستقل پژوهش که دستکاری یا اندازه گیری شده اند عبارت اند از: احساس زبانی، خوانایی و خبرگی. هر یک از متغیرهای مستقل پژوهش، دو سطح دارند. احساس زبانی (مثبت یا خنثی)، خوانایی (ضعیف یا قوی) و خبرگی (کمتر یا بیشتر). متغیر وابسته پژوهش، پیش بینی سرمایه گذاران درباره عملکرد آتی شرکت است و متغیرهای میانجی آن، درک، تسلط پردازش و برداشت سرمایه گذاران از اعتبار افشا هستند. یافته ها: تجزیه و تحلیل مسیر نشان داد که احساس زبانی مثبت و خوانایی ضعیف اطلاعیه اعلان سود، از طریق دو متغیر میانجی درک و تسلط پردازش، سبب پیش بینی های بیشتر سرمایه گذاران کمتر خبره از سود آتی شرکت شده و از طریق متغیر میانجی برداشت سرمایه گذاران خبره تر از اعتبار اطلاعیه اعلان سود، بر قضاوت سرمایه گذاران خبره تر تأثیر می گذارند. نتیجه گیری: استفاده از احساس زبانی متناسب با عملکرد کمّی شرکت و همچنین، افزایش خوانایی افشاهای کیفی می تواند در بهبود درک و تقویت تسلط پردازش سرمایه گذاران کمتر خبره، نقش به سزایی ایفا کند. از طرفی، می تواند نوعی اخطار احتیاطی برای مدیران شرکت ها باشد و به آنها هشدار دهد که ممکن است برداشت سرمایه گذاران خبره تر از اعتبار افشاهای شرکت با دستکاری احساس زبانی و خوانایی افشاهای کیفی خدشه دار شود.
محتوای ارزشی سود تقسیم شده در شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محتوای ارزشی به توانایی ارقام حسابداری در پیش بینی بازده و قیمت سهام شرکت ها گفته می شود. هدف این پژوهش بررسی محتوای ارزشی سود تقسیم شده بر ارزش سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نمونه آماری این پژوهش شامل 228 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیه های پژوهش، روش «داده های مقطعی» بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سود تقسیمی در ایران دارای محتوای ارزشی است و برای سهامداران محتوای اطلاعاتی ایجاد می کند.
Valuable content is the ability of accounting numbers in predicting return and stock price of firms. The aim of this study was to investigate the valuable content of dividend earning on stock value of accepted companies in the stock exchange of Tehran. The study sample consisted of 228 companies accepted in Tehran Stock Exchange. The statistical method for testing the research hypothesis is the "cross-sectional data". The findings of research suggest that dividend earning in Iran include valuable content and create informative content shareholders.
تأثیر غیر بهینگی ساختار سرمایه بر عملکرد واقعی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت ساختار سرمایه و تصمیمات تأمین مالی یکی از مهمترین تصمیمات مدیران است که بر عملکرد شرکت تأثیرگذار است. هدف این مقاله بررسی تأثیر غیر بهینگی ساختار سرمایه بر عملکرد واقعی شرکت است. از سویی جهت بررسی تأثیر تصمیمات تأمین مالی بر عملکرد واقعی شرکت، اعمال مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری از بازدهی شرکت جدا گردیده تا اثر مستقیم ساختار سرمایه بر عملکرد واقعی شرکت سنجش شود. به همین منظور، داده های مربوط به 143 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استخراج و از مدل رگرسیونی داده های ترکیبی در نرم افزار ایویوز نسخه 9.5 برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نتایج حاکی از آن بود که انحراف از ساختار سرمایه بهینه تأثیر منفی و معناداری بر بازده واقعی دارد. همچنین، نتایج نشان داد که انحراف از ساختار سرمایه هدف در هر دو حالت بیش اهرمی و کم اهرمی اثر منفی و معناداری بر عملکرد واقعی شرکت داشته و با افزایش غیر بهینگی ساختار سرمایه بازده واقعی دارایی ها و حقوق صاحبان سهام کاهش می یابد.
بازدهی مقطعی سهام، ریسک نقدشوندگی و بیقاعدگیهای بازار مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
185 - 200
حوزههای تخصصی:
دستیابی به مدلی بهینه برای قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای همواره موضوعی محوری در مطالعات حوزه مالی به شمار آمده است. در پژوهش حاضر، مدل سه عاملی فاما و فرنچ به علاوه معیار ریسک نقدشوندگی بازار پاستور و استامبا (2003) را بررسی می کنیم. برخلاف عمده مطالعات گذشته، در این مدل بتای سهم متغیر و عاملی از اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار است. به منظور بررسی مدل مذکور، بازدهی تعدیل شده با ریسک، با استفاده از مدل مزبور محاسبه می شود و رابطه آن با بی قاعدگی های بازار مالی آزمون می شود. بی قاعدگی های بررسی شده در این پژوهش عبارت اند از: اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، نسبت گردش سهام و بازدهی های گذشته. داده های مورد استفاده به صورت ماهانه و برخی نیز به طور روزانه برای سال های 1380 تا 1393 از شرکت های نمونه بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شده است. نتایج تحقیق مبین جذب اثر تمام بی قاعدگی های بررسی شده توسط مدل مذکور در دوره مورد بررسی است.
تاثیر متنوع سازی تجاری بر عملکرد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
متنوع سازی شکلی از استراتژی شرکتی برای شرکت هاست که برخی از مدیران برای بهبود عملکرد شرکتشان از آن استفاده می کنند. متنوع سازی افزایش سودآوری را از طریق حجم فروش بیشتر که از طریق محصولات جدید و بازارهای جدید به دست آمده است، دنبال می کند. متنوع سازی ریسکی ترین استراتژی از چهار نوع استراتژی ارایه شده در ماتریس آنسوف است و دقت در سرمایه گذاری در این استراتژی بسیار ضروری است. ورود به یک بازار ناشناخته با محصولات پیشنهادی ناآشنا به معنای کمبود تجربه در مهارت ها و تکنیک های جدید مورد نیاز است. بنابراین شرکت قدم در عدم اطمینان بزرگی نهاده است. دراین پژوهش تاثیر متنوع سازی تجاری بر عملکرد بررسی شده است. دوره مورد پژوهش یک دوره زمانی شش ساله بر اساس صورت های مالی سال های 1393 تا 1398 و جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. روش آماری مورد استفاده تحلیل پانلی می باشد. در راستای هدف پژوهش یک فرضیه تدوین شده است. نتایج به دست آمده حکایت از تایید تاثیر بلندمدت و کوتاه مدت بین متغیرهای مستقل و نسبت کارایی را دارد و متغیر های پژوهش در بلندمدت و کوتاه مدت و در قالب الگوی OLS و VAR مورد تایید قرار گرفتند.
بررسی تأثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر امتیاز افشا شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر بهبود رتبه افشا شرکت که توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش از داده های مربوط به ۵۷ شرکت بزرگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۳ و روش رگرسیون خطی چندگانه برای اجرای مدل تحقیق استفاده شده است. براساس تحلیل صورت گرفته، یافته-های پژوهش نشان داده است که کیفیت حسابرسی منجر به بهبود امتیاز افشا شرکت شده در صورتی که تمرکز مالکیت به صورت معناداری باعث تضعیف امتیاز افشا شرکت می گردد. سایر متغیرهای مستقل پژوهش از قبیل سهامداران نهادی، تعداد اعضای غیرموظف هیات مدیره و سهام شناور آزاد، تاثیری بر امتیاز افشا شرکت ندارند.
بررسی اثر حسابگری ذهنی سرمایه گذاران بر سیاست های سرمایه گذاری و تأمین مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
137 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف: موضوع مالی رفتاری به عنوان یکی مهمترین بحث های مالی مطرح شده و توجه محققان مالی به این حوزه در حال افزایش است. زیرا خطاها و سوگیری ها به دلیل تمایل انسان به راه های میان بر و تأکید بیش از اندازه به تجربه، احساسات بی اساس، توهم و محاسبات سرانگشتی و بطور کلی فاصله با واقعیت رخ می دهد و هرچند که در بعضی از مواقع این سوگیری ها ممکن است نتایج مثبت داشته باشند، ولی احتمال بروز نتایج منفی بسیار زیاد است. در میان انواع سوگیری های رفتاری، حسابگری ذهنی یک مفهوم اقتصادی بوده که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف تحقیق بررسی تأثیر حسابگری ذهنی سرمایه گذاران بر سیاست های تأمین مالی و سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: جامعه آماری تحقیق شامل 14 شرکت برتر سرمایه گذاری طی دوره 1397 - 1391 است. در این بررسی از متغیرهای اهرم مالی، سود نقدی سهام، نسبت بدهی، سررسید بدهی و نسبت بدهی های بلندمدت به حقوق صاحبان سهام به عنوان شاخص های سیاست تأمین مالی و از متغیرهای تغییرات دارایی های ثابت مشهود، تغییرات دارایی های غیرجاری، تغییرات سرمایه گذاری های بلندمدت و تغییرات مجموع دارایی های ثابت و سرمایه گذاری های بلندمدت به عنوان شاخص های سیاست سرمایه گذاری استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که حسابگری ذهنی سرمایه گذاران دارای اثر معنادار معکوس بر اهرم مالی، سود نقدی سهام و اثر معنادار مستقیم بر نسبت بدهی، سررسید بدهی و نسبت بدهی های بلندمدت به حقوق صاحبان سهام به عنوان شاخص های سیاست تأمین مالی شرکت ها است. علاوه براین، نتایج نشان داد که حسابگری ذهنی سرمایه گذاران، اثر معکوسی بر تغییرات دارایی های ثابت مشهود، تغییرات دارایی های غیرجاری، تغییرات سرمایه گذاری های بلندمدت و تغییرات مجموع دارایی های ثابت و سرمایه گذاری های بلندمدت به عنوان شاخص های سیاست سرمایه گذاری شرکت ها دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که حسابگری ذهنی سرمایه گذاران تأثیر معناداری بر سیاست های تأمین مالی و سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارد. در نتیجه شرایط رفتاری و احساسی سرمایه گذاران باید مدنظر قرار گیرد زیرا سرمایه گذاران کاملاً عقلائی و منطقی نیستند و با لحاظ احساسات در فرآیند تصمیم گیری، تصمیمات نادرستی اتخاذ می نمایند. سوگیری های سرمایه گذاران باعث انحراف قیمت سهام از قیمت های واقعی شده و منجر به قیمت گذاری نادرست سهام می گردد. قیمت گذاری نادرست سهام شرکت ها، تصمیمات تأمین مالی و به تبع آن تصمیمات سرمایه گذاری شرکت را تحت تأثیر خود قرار داده و موجب انحراف تصمیمات ارکان راهبری شرکت از تصمیمات سرمایه گذاری بهینه می شود.
بررسی اثرات رفاه ذهنی و شفافیت مالی بر تمایل به سرمایه گذاری در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
169 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف: رفاه ذهنی سرمایه گذاران از جمله مهمترین مسائل اقتصاد عصر حاضر است، چرا که این رفاه در تصمیمات و رفتارها، تأثیر دارد و می تواند به عنوان یک عامل تاثیرگذار محسوب گردد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر رفاه ذهنی و شفافیت مالی در تأمین و تمایل به سرمایه گذاری سرمایه گذاران در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-اکتشافی و کاربردی و از نوع آمیخته است از این رو به دو بخش کمی و کیفی تقسیم می گردد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران و در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی هستند. روش نمونه گیری در بخش کیفی روش گلوله برفی و در بخش کمی، روش در دسترس است حجم نمونه برابر با 384 نفر و قلمرو زمانی پژوهش سال های 1399 - 1398 است. روش تجزیه و تحلیل یافته ها، تحلیل عاملی اکتشافی است و برای آزمون فرضیه ها از الگوی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، که رفاه ذهنی با 6 عامل و ادارک شفافیت با 9 عامل بر تمایل به سرمایه گذاری اثرگذار است. یافته ها حاکی از آن است که شش عامل( 1 - خشنودی از افشاء اطلاعات مالی، 2 - خشنودی از پیش بینی سودهای آتی، 3 - خشنودی از عدم احتمال ورشکستگی، 4 - خشنودی امکان تامین مالی آسان، 5 - خشنودی از پایبندی به اصول اخلاقی، 6 - خشنودی از مناسبات و ارتباطات مناسب با شرکت) بر رفاه ذهنی سرمایه گذاران و 9 عامل ( 1 - افشاء اطلاعات سرمایه گذاری های بلندمدت، 2 - افشاء هزینه تحقیق و توسعه، 3 - افشاء اطلاعات مخارج سرمایه ای، 4 - افشاء اطلاعات شرکتهای تابعه، 5 - گزارش بخشی، 6 - افشاء اطلاعات تحلیل گران، 7 - دسترسی سریع به اطلاعات و رسانه ها، 8 - انتشارات اقدامات و تصمیمات سرمایه گذاران نهادی، 9 - افشاء ویژگی های شرکت مانند اعضا غیرموظف، اندازه، اهرم مالی و سودآوری) بر شفافیت مالی شرکت ها اثرگذار است و شفافیت و رفاه ذهنی بر تمایل سرمایه گذاران موثر است. نتیجه گیری: شفافیت و رفاه ذهنی از جمله عواملی هستند که امروزه سرمایه گذاران به آن در تصمیم گیرهای خود اهمیت می دهند. شفافیت در واقع به معنای در دسترس بودن اطلاعات مالی برای سرمایه گذاران است که می تواند محرک آنها در مشارکتهای اقتصادی باشد و بر رفاه ذهنی، که یک عامل درونی است تأثیر گذار باشد و طبق یافته های پژوهش هر چه میزان رف اه ذهنی افزایش یابد؛ تمایل به سرمایه گذاری نیز افزایش می یابد.
تأثیر تیپ شخصیتی و اخلاق حرفه ای بر توانایی حسابرسان در کشف تقلب با استفاده از تئوری رفتار برنامه ریزی شده با نقش تردید حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف ازمقاله حاضر بررسی تأثیر تیپ شخصیتی و اخلاق حرفه ای بر توانایی حسابرسان در کشف تقلب در گزارشگری مالی با استفاده از تئوری رفتار برنامه ریزی شده با توجه به نقش میانجی تردید حرفه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران است. با استفاده از جدول مورگان، تعداد 302 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی بوده و ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه است. به منظور بررسی تأثیر متغیرها از روش معادلات ساختاری و برای تحلیل الگوها از رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که انواع تیپ های شخصیتی حسابرسان، اخلاق حرفه ای و تردید حرفه ای، بر توانایی کشف تقلب در صورت های مالی توسط حسابرسان، رابطه مثبت و معناداری دارند. همچنین، تیپ شخصیتی و اخلاق حرفه ای به طور غیرمستقیم با توجه به نقش میانجی تردید حرفه ای بر کشف تقلب در صورت های مالی رابطه مثبت و معناداری دارند. براساس یافته های پژوهش، هر چه حسابرسان در هنگام حسابرسی شک و تردید حرفه ای بیشتری نشان دهند، تمایل آن ها برای جستجوی اطلاعات در خصوص علائم تقلب بیشتر و از این رو توانایی کشف تقلب آن ها بالاتر است.
بررسی رابطه نوع اظهارنظر و اندازه موسسه حسابرسی با اجتناب از مالیات با استفاده از روش دومرحله ای هکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
171 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی رابطه نوع اظهارنظر حسابرس و اندازه موسسه حسابرسی با اجتناب مالیاتی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار میپردازد. ازآنجاییکه مؤسسات بزرگ حسابرسی دارای دانش برتر و تجربه بیشتری نسبت به سایر مؤسسات بوده و همواره در راستای حفظ و افزایش اعتبار حرفهای خود عمل میکنند، بنابراین، شرکتهای پایبند به قوانین و مقررات، خدمات حسابرسی مالیاتی خود را از حسابرسانی دریافت میکنند که نسبت به سایر مؤسسات حسابرسی، بزرگتر و در امور مالیاتی متخصص باشند. پژوهش حاضر تحقیقی کاربردی و از نوع پژوهشهای همبستگی است که در آن رابطه نوع اظهارنظر و اندازه موسسه حسابرسی با اجتناب مالیاتی موردبررسی قرار گرفته است. جامعهی آماری پژوهش حاضر، شامل 71 شرکت است که برای دورهی زمانی ده ساله 1384 تا 1394 بررسی شدهاند. فرضیههای پژوهش با استفاده از روش دومرحلهای هکمن و روش آماری دادههای ترکیبی مورد آزمون قرار گرفتهاند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که اظهارنظر حسابرس و اندازه موسسه حسابرسی با اجتناب مالیاتی شرکت رابطه معناداری دارند. بهعبارتدیگر، شرکتهایی که به دلیل عدم رعایت قوانین و مقررات از حسابرس خود اظهار نظر غیر مقبول دریافت نمودهاند، احتمال اجتناب مالیاتی در آنها افزایش مییابد. از طرف دیگر اگر موسسه حسابرسی واحد مورد رسیدگی سازمان حسابرسی باشد به دلیل توجه سازمان حسابرسی به منافع دولت و همچنین حفظ اعتبار حرفهای، اجتناب مالیاتی کاهش مییابد.
تأثیر اعتبار تجاری بر سرعت تعدیل اهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
29 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف : استفاده از اعتبار تجاری یکی از روش های تأمین مالی واحدهای تجاری در کوتاه مدت است. در این پژوهش، تأثیر اعتبار تجاری بر سرعت تعدیل نسبت اهرم واقعی در جهت نیل به اهرم هدف (بهینه)، بررسی شده است. روش : نمونه پژوهش شامل 143 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1398 - 1384 است. به منظور تعیین نوع اهرم (بیش اهرمی یا کم اهرمی)، الگو های ایستا با رویکرد داده های ترکیبی و الگوی اثرات ثابت برآورد شده اند. به علاوه، جهت آزمون فرضیه های پژوهش، الگو های پویا با برآوردگر گشتاورهای تعمیم یافته تفاضلی به کار رفته و از برآوردگر گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی به عنوان آزمون تکمیلی، استفاده شده است. یافته ها : نتایج در مجموع نشان می دهد که در شرکت های بیش اهرمی (کم اهرمی)، سرعت تعدیل اهرم برای آن دسته از واحدهای تجاری که از اعتبار تجاری کمتری بهره برده و در نتیجه از ظرفیت اعتبار تجاری بالاتری برخوردارند، سریع تر (آهسته تر) است. یافته های حاصل از آزمون های تکمیلی که مؤیّد نتایج اولیه پژوهش است؛ با نظریه توازن سازگاری دارد. نتیجه گیری : یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد، در آن گروه از واحدهای تجاری که حجم بدهی ها بیشتر (کمتر) از میزان بهینه است، استفاده بیشتر از اعتبار تجاری و کاهش ظرفیت اخذ آن، موجب کاهش (افزایش) سرعت تصحیح نسبت اهرم واقعی در جهت دستیابی به اهرم هدف می شود.
پیش بینی ورشکستگی با مدل یادگیری ماشین سریع مبتنی بر کرنلِ بهینه شده با الگوریتم گرگ خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
187 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر حاضر، کسب وکارها به اندازه ای توسعه یافته اند که برای بقا در عرصه رقابت، به مدیریت صحیح منابع و مصارف خود نیازمندند؛ چراکه بازار رقابتی انعطاف پذیری شرکت ها را به شدت کاهش داده است و این عامل باعث شده که آنها در وضعیت های مختلف اقتصادی توانایی عکس العمل مناسب را نداشته باشند و از چرخه رقابت خارج شده و با خطر ورشکستگی مواجه شوند. بنابراین در این پژوهش تلاش شده است که به منظور پیشگیری از احتمال بروز چنین مخاطراتی، به پیش بینی ورشکستگی شرکت های تولیدی اقدام کنیم. روش: در این پژوهش از «یادگیری ماشین سریع مبتنی بر کرنل» استفاده شده که یکی از مدل های هوش مصنوعی برای پیش بینی ورشکستگی است. با توجه به اینکه روش های یادگیری ماشین به الگوریتمی بهینه ساز نیاز دارند، در این پژوهش از یکی از به روزترین آنها به نام «الگوریتم گرگ خاکستری» بهره برده شده که در سال 2014 ابداع شده است. یافته ها: مدل یاد شده روی داده های 136 نمونه از شرکت های بورسی در بازه زمانی 1394 تا پایان خرداد 1397، پیاده سازی شد و در تمامی معیارهای ارزیابی، مدل های طبقه بندی، دقت، خطاهای نوع اول و دوم و ناحیه تحت منحنی ROC، در مقایسه با الگوریتم ژنتیک، کارایی بهتری ارائه کرد و معناداری آن نیز از طریق آزمون t-test به تأیید رسید. نتیجه گیری: با توجه به دقت بسیار خوب الگوریتم گرگ خاکستری و همچنین عملکرد بهتر آن در مقایسه با الگوریتم ژنتیک، می بایست برای پیش بینی ورشکستگی شرکت های تولیدی ایران، چه برای اهداف سرمایه گذاری و اعتباردهی و چه به منظور استفاده مدیریت داخلی شرکت، از الگوریتم گرگ خاکستری بهره برد.