فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۸۱ تا ۵٬۸۰۰ مورد از کل ۱۲٬۳۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین تفاوت ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری در شرکت هایی که از روش ارزش منصفانه استفاده نموده اند و شرکت هایی که از نظام بهای تمام شده استفاده نموده اند، می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی است، به لحاظ شیوه اجرا، توصیفی – همبستگی و از نظر ماهیت، پس رویدادی و کمی است. قلمرو زمانی این تحقیق سال های 1387 الی 1393 می باشد که در میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر روی نمونه آماری مشتمل بر 95 شرکت که با روش حذفی سیستماتیک انتخاب گردید، انجام پذیرفته است. پس از جمع آوری اطلاعات و محاسبه متغیرهای اصلی تحقیق، با استفاده از آزمون رگرسیون خطی ساده و چند گانه مبتنی برداده های پنلی فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرارگرفته اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ارتباط ارزشی سود هر سهم عادی و نیز ارتباط ارزشی همزمان سود هر سهم عادی و ارزش دفتری در شرکت هایی که از ارزش منصفانه استفاده نموده اند بیشتر از شرکت هایی است که از نظام بهای تمام شده استفاده نموده اند.
قابلیت مقایسه صورت های مالی و مدیریت سود واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه تأثیر قابلیت مقایسه صورت های مالی با مدیریت سود واقعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. اطلاعات لازم برای این پژوهش از صورت های مالی 80 شرکت در دوره زمانی 1394-1390 گردآوری شده است. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چند متغیره با داده های ترکیبی استفاده شده است. در راستای هدف پژوهش برای محاسبه متغیر قابلیت مقایسه از مدل دی فرانکو و همکاران (2011) و برای محاسبه مدیریت سود واقعی از مدل توسعه یافته دچو و همکاران (1998) استفاده شد، مشابه آنچه در پژوهش روی چودهاری (2006) بود. یافته های حاصل از پژوهش بیانگر این است که قابلیت مقایسه صورت های مالی بر معیارهای مدیریت سود واقعی (جریان غیرعادی وجوه نقد عملیاتی، هزینه های غیرعادی تولید، هزینه های غیرعادی اختیاری) تأثیر مستقیم و معنا دار دارد. به عبارتی، با افزایش قابلیت مقایسه، تمایل مدیران به مدیریت سود واقعی در راستای ارائه مطلوب عملکرد جاری خود با دستکاری فعالیت های واقعی مانند تولید بیش از اندازه و افزایش غیرعادی حجم فروش افزایش می یابد.
بررسی رابطه بین سه متغیر سودآوری، بازده دارایی و بازده حقوق صاخبان سهام هلدینگ های اقتصادی با بازده شرکت های فرعی (مطالعه موردی هلدینگ شستا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مطالعه ارتباط بین بازده هلدینگ تخصصی و بازده شرکت های فرعی (شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی) پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به عبارت دیگر در این پژوهش سعی شده است به این سؤال پاسخ داده شود که آیا مکانیسم های سیاست های مالی و عملیاتی مؤثر در سودآوری هلدینگ (شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی) بر بازده شرکتهای فرعی اثر دارد یا خیر؟ برای پاسخ گویی به این پرسش نمونه ای به تعداد 53 شرکت از شرکتهای تحت پوشش شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی، پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی 1387 تا 1391 موردبررسی قرار گرفت. در این پژوهش متغیر نسبت سودآوری، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام و بازده دارائی ها به عنوان عملکرد و شاخصهای هلدینگ و متغیر عملکرد شرکت های فرعی با استفاده از معیار شاخص نسبت Q توبین مورد ارزیابی قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل های رگرسیون و آزمون های t، F و ضریب تعیین در سطح معنی داری 95 درصد استفاده شده است. لازم به توضیح است که برای تجزیه وتحلیل مدل ها از تحلیل پانلی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در حالت کلی شاخصهای هلدینگ بر بازده شرکتهای فرعی تأثیرگذار می باشد و مالکیت شرکتی از طریق سهامدار نهادی در شرکتها، تأثیر چشمگیری بر نظارت و عملکرد شرکتهای فرعی دارد و باعث افزایش بازدهی عملکرد مالی شرکتهای فرعی گردیده است.
طراحی چارچوب مفهومی درگیرسازی ذینفعان در خط مشی گذاری عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررس یها نشان می دهد که از اواسط دهه 1980 میلادی، مدیریت و درگیرسازی ذینفعان برای تحقق اهداف سازمانی و یافتن راهکارهای مناسب برای مواجهه با چالش های مشترک، در حوزه هایی نظیر؛ مدیریت استراتژیک، مدیریت پروژه، حسابرسی اجتماعی و حاکمیت شرکتی مورد توجه جدی قرار گرفته است. هدف تحقیق حاضر، گسترش قلمرو موضوعی نظریه ذی نفعان در حوزه خط مشی گذاری عمومی و حکمرانی خوب در بخش عمومی است که با استفاده از روش شناسی کیفی، انجام شده است. برای شناسایی ابعاد، مولف هها و اجزاء مفهوم درگیرسازی ذینفعان در خط مشی گذاری عمومی، از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان دانشگاهی و متخصصان صنعت و برای تجزیه و تحلیل داده ها، به صورت ترکیبی از تحلیل ساختاری و تحلیل تفسیری استفاده شد. یافته های تحقیق مشتمل بر ابعاد پنجگانه؛ عوامل زمینه ای؛ عوامل تسهیل گر و بازدارنده؛ شناسایی و مواجهه با مساله عمومی؛ درگیرسازی ذینفعان در خط مشی گذاری عمومی؛ و وضع خط مشی های مطلوب و مولفه های بیست و یک گانه ای نظیر؛ شناخت و درک مساله عمومی؛ شناسایی آثار و پیامدهای مساله عمومی؛ شناسایی ذی نفعان؛ تجزیه و تحلیل ذی نفعان؛ تعیین سطح اهمیت و اولویت بندی ذی نفعان؛ انتخاب استراتژی درگیرسازی ذی نفعان؛ رضایتمندی ذی نفعان؛ و سهولت اجرای خط مشی، است که در قالب الگوی به تصویر کشیده شد.
ارزیابی راهبری شرکتی توسط حسابرسان داخلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبری موثر باید به عنوان یک فرایند منسجم و یکپارچه، مدل کسب و کار سازمان، محیط سازمان و چگونگی ایجاد ارزش پایدار و بهینه برای ذینفعان را درک کند و از پیشرفت مناسب اهداف و ارزش های اساسی سازمان، اطمینان حاصل نماید. در این راستا، حسابرسی داخلی یکی از حلقه های زنجیره ارزش آفرینی در سازمانهای نوین است که در چارچوب نظام راهبری شرکتی، نقش مهمی در توسعه پایدار شرکت ایفا می کند. یکی از مسئولیت های حسابرسان داخلی، شناخت درست و ارزیابی فرآیند نظام راهبری و ارائه خدمات اطمینان بخشی و مشاوره در این حوزه است. برای رسیدن به این مهم، یکی از بهترین منابع حسابرسان داخلی در مورد چگونگی ارزیابی و ارائه توصیه های مناسب برای بهبود فرآیندهای راهبری، چارچوب کار حرفه ای بین المللی حسابرسی داخلی ( IPPF ) است که توسط انجمن حسابرسان داخلی ( IIA ) به عنوان یک راهنمای عمل منتشر گردیده است. پژوهش حاضر، میزان آشنایی و استفاده حسابرسان داخلی ایران از چارچوب های بین المللی برای ارزیابی های راهبری شرکتی، در تدوین یک برنامه حسابرسی داخلی جامع و کارآمد را سنجیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که حسابرسان داخلی ایران کمتر از حد انتظار، آنچه را که مطابق با چارچوب ها و رهنمودهای بین المللی است، در ارزیابی های خود به کار می گیرند.
بررسی اثر ویژگی های کمیته حسابرسی بر افشای اختیاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات حسابداری و مالی از جنبه عدم تقارن اطلاعاتی، افشای اطلاعات اختیاری باعث افزایش کارایی اقتصادی می شود و کارایی اقتصادی مزبور، تاثیر نهایی بر شرایط مالی خواهد داشت. بنابراین، انتظار می رود که مدیران به طور داوطلبانه مایل به افشای اطلاعات باشند و به طور طبیعی در قبال دریافت منافع حاصل، متحمل هزینه های مستقیم و غیر مستقیم ناشی از افشا گردند. از آنجائیکه کمیته حسابرسی یکی از مکانیزم های مهم راهبری شرکتی است، لذا هدف پژوهش حاضر این است تا رابطه ی بین ویژگی های کمیته حسابرسی(استقلال، تخصص مالی، تجربه، مدت تصدی سمت اعضای کمیته حسابرسی و اندازه (تعداد اعضای) کمیته حسابرسی) و افشای اختیاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می را مورد بررسی قرار دهد. در همین راستا، 86 شرکت پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1391 تا 1392 انتخاب و پس از گردآوری اطلاعات مربوط، فرضیه های پژوهش با استفاده از نرم افزار Eviews مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین ویژگی های کمیته حسابرسی (استقلال، تخصص مالی، تجربه و مدت تصدی سمت اعضای کمیته حسابرسی و همچنین اندازه (تعداد اعضای) کمیته حسابرسی) با افشای اختیاری توسط شرکت ها رابطه معناداری وجود ندارد.
آسیب شناسی کمیته های حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشکیل کمیته های حسابرسی در سالهای اخیر یکی از مهمترین اقدامات شرکتها در راستای راهبری بنگاه است. به دنبال تصویب منشور کمیته حسابرسی توسط سازمان بورس و اوراق بهادار اظهار نظرهای متعددی در رابطه با کارکردها و اثربخشی واقعی آن ارائه شده است. اکنون نیز با گذشت چند سال از تشکیل کمیته ها این موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. بسیاری از خبرگان و پژوهشگران معتقدند کمیته های حسابرسی با موانع متعددی در راه دستیابی به اهداف خود مواجه است و باید آسیب ها و چالش هایی که مانع عملکرد اثربخش کمیته های حسابرسی است شناسایی شود. پژوهش حاضر که در زمره پژوهش های پیمایشی است، با انجام مصاحبه و مرور بر پژوهش های گذشته اقدام به تهیه و آزمون پرسشنامه با استفاده از اطلاعات واقعی کمیته های حسابرسی نموده است. جامعه و نمونه آماری شامل اعضای کمیته های حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران می باشد. تعداد پاسخ دهنده های پرسشنامه های کمیته حسابرسی پس از 3 مرتبه ارسال 62 نفر می باشند. یافته های آزمون پرسشنامه ها نشان می دهد ضعف نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار بر کمیته های حسابرسی اعم از نظارت بر استقلال اعضا مه مترین آسیبی است که کمیته های حسابرسی را تهدید می کند. اگر چه ناکافی بودن حقوق، مزایا و پاداش و همچنین عدم استفاده از استانداردهای PCAOB از عوامل آسیب زای دیگر به حساب می آید. علاوه بر این نتایج حاصل نشا ندهنده این است که برای بهبود کارکرد کمیته ها بهتر است بر انتخاب اعضا نظارت شود، منشور کمیته هر سال مورد بازنگری واقع شود و پاداش مناسب مانند اعضای هیئت مدیره برای اعضا مدنظر قرار بگیرد.
بررسی تأثیر گزارش تفریغ بودجه بر تصمیمات مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۹
۱۰۹-۱۲۴
حوزههای تخصصی:
تأثیر محافظه کاری شرطی بر سررسید بدهی و رشد ناشی از تأمین مالی خارجی با درنظر گرفتن سازوکارهای نظام راهبری شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدایی مدیریت از مالکیت، به عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و مالکان شرکت ها منجر شده است. از راهکارهای سودمند برای کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران، مالکان و اعتباردهندگان، محافظه کاری حسابداری، کوتاه تر شدن سررسید بدهی ها و استقرار نظام راهبری شرکتی قوی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر محافظه کاری شرطی بر سررسید بدهی و رشد ناشی از تأمین مالی خارجی و همچنین، تأثیر قوت و ضعف نظام راهبری شرکتی بر میزان این تأثیرگذاری هاست. در راستای هدف پژوهش، چهار فرضیه تدوین شد. برای آزمون این فرضیه ها با استفاده از روش حذف نظام مند ، نمونه ای متشکل از 159 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1385 تا 1394 انتخاب و از الگوی رگرسیونی چند متغیره به روش داده های ترکیبی استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد محافظه کاری شرطی بر سررسید بدهی تأثیر مثبت دارد؛ اما برخلاف انتظار، بر رشد ناشی از تأمین مالی خارجی تأثیر منفی دارد. همچنین، نتایج بیانگر این مطلب است که بین تأثیر محافظه کاری شرطی بر سررسید بدهی و رشد ناشی از تأمین مالی خارجی در شرکت های با نظام راهبری شرکتی قوی و ضعیف تفاوت معنادار وجود دارد.
بررسی اثر کنترل بودجه انقباضی بر انحراف بودجه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران اقتصادی موضوعی است که می تواند هر کشوری را در فرایند بودجه ریزی با مشکل انحراف بودجه مواجه نماید. با توجه به تحریم های اقتصادی فراوانی که ایران با آن مواجه است ضروری است تا حد امکان انحراف بودجه کاهش یابد. هدف این پژوهش، بررسی اثر استفاده از کنترل بودجه انقباضی بر انحراف بودجه ایران با در نظر گرفتن متغیر تعدیل گر آشفتگی بودجه است. داده های مربوط به متغیر کنترل بودجه انقباضی از روش پیمایشی و داده های مربوط به متغیر انحراف بودجه و آشفتگی بودجه از گزارش های درون سازمانی سازمان برنامه و بودجه برای سال های متوالی 1393 الی 1395 (3 سال) استخراج شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Smart-PLS انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد ارتباط بین کنترل بودجه انقباضی و انحراف بودجه، معکوس و معنی دار است. اما متغیر آشفتگی بودجه اثری معنی دار بر این رابطه ندارد. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل نتایج نشان می دهد انحراف بودجه سال های گذشته بر انحراف بودجه سال های آینده اثری معنی دار دارد اما بر استفاده از کنترل بودجه انقباضی اثری معنی دار ندارد.
رابطه بین هوش هیجانی، هوش معنوی و عملکرد حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی رابطه هوش معنوی، هوش هیجانی و عملکرد حسابرسان شکل گرفت. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی و قلمرو زمانی سال 1393 بود. جامعه آماری، حسابرسان شاغل در 13 موسسه حسابرسی عضو جامعه انتخاب شد. با توجه به فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه 159 نفر تعیین شد. تعداد 180 پرسشنامه توزیع که از این تعداد 148 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل آماری دریافت گردید. جهت آزمون فرضیه ها از احتمال حاصل از برازش مدل در حالت معنی داری پارامترها استفاده شد. مناسبت مدل از طریق معادلات ساختاری بررسی گردید. نتایج نشان داد: بین هوش معنوی و هوش هیجانی رابطه معنی داری وجود دارد. بین هوش معنوی و عملکرد حسابرسان رابطه معنی داری وجود ندارد. بین هوش هیجانی و عملکرد رابطه معنی داری وجود دارد و در نهایت هوش هیجانی رابطه بین هوش معنوی و عملکرد حسابرسان را واسطه گری می کند. The purpose of this study was to evaluate the relationship between spiritual intelligence, emotional intelligence and auditors’ performance. The research method was descriptive-surveying and the studied time was 2014. The statistical population was selected from the auditors employed in 13 audit institutions. Sample size was set 159 according to Cochran sampling formula. 180 questionnaires were distributed, of which 148 questionnaires were received for statistical analysis. The probability of resulting in significant model parameters was used to test the hypothesis. Suitability of the model was evaluated through structural equations. The results show that: There is a significant relationship between emotional intelligence and spiritual intelligence. There is no significant relationship between spiritual intelligence and audits performance. There is a significant relationship between emotional intelligence and performance and finally, emotional intelligence mediates the relationship between spiritual intelligence and auditors’ performance.
بررسی عملکرد شبکه عصبی بیزین و لونبرگ مارکوات در مقایسه با مدل های کلاسیک در پیش بینی قیمت سهام شرکت های سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
299 - 318
حوزههای تخصصی:
پیش بینی دقیق قیمت سهام، با توجه به نوسان های زیاد و ریسک ذاتی بازار سرمایه، یکی از دغدغه های اصلی سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی است، از این رو به کارگیری رویکردهای نوین پیش بینی قیمت سهام ضرورت اجتناب ناپذیری است. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر، مقایسه عملکرد مدل های پیش بینی شبکه عصبی با مدل های کلاسیک و معرفی مدل مناسب برای پیش بینی قیمت روز آتی سهام است. برای طراحی مدل پیش بینی با شبکه عصبی، از داده های قیمت روزانه بازار و شاخص های تکنیکی مالی به عنوان متغیرهای ورودی استفاده شد و برای طراحی مدل آریما، داده های قیمت بسته شدن روزانه به عنوان متغیر ورودی و همچنین قیمت بسته شدن روز آتی به عنوان متغیر خروجی هر دو مدل در دوره زمانی 1390 تا 1393 در نظر گرفته شد. نتایج به دست آمده با شبکه عصبی بیزین بیان کننده خطای کمتر و قدرت پیش بینی بیشتر آن در مقایسه با مدل آریما است. یافته های تحقیق گویای کارایی بیشتر شبکه عصبی بیزین در استفاده از فرصت های سرمایه گذاری کوتاه مدت بازار است که می تواند به سرمایه گذاران در انتخاب پرتفوی مناسب و کسب بازده بیشتر کمک کند.
ردیابی شاخص و شاخص بهبودیافته با استفاده از رویکردهای هم انباشتگی و همبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
457 - 474
حوزههای تخصصی:
ردیابی شاخص، یک نوع سرمایه گذاری منفعل در بازار سرمایه است که هدف آن، تشکیل پرتفوی با تعداد محدودی از سهام است، به طوری که رفتار و روندی مشابه با شاخص، داشته باشد. مدیریت فعال پرتفوی به دنبال جلوزدن از بازدهی شاخص است، در حالی که مدیریت منفعل به دنبال دستیابی به بازدهی و ریسک متناسب با شاخص می باشد. رویکرد مدیریت منفعل پرتفوی به دلیل هزینه های پایین به شدت مورد توجه سرمایه گذاران قرار گرفته است. در این پژوهش به منظور ردیابی شاخص و شاخص بهبودیافته، از دو رویکرد هم انباشتگی و همبستگی استفاده می شود. شاخص مورد نظر در تحقیق حاضر، شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران است. نتایج خارج از نمونه نشان می دهد که افزایش بازه زمانی درون نمونه، عملکرد مدل ها را بهبود می بخشد. از طرفی، با توجه به خطای ردیابی، رویکرد هم انباشتگی، عملکرد بهتری نسبت به رویکرد همبستگی دارد. از سوی دیگر، بر مبنای بازدهی پرتفوی ها و معیارهای نسبت اطلاعاتی و شارپ، عملکرد مدل در ردیابی شاخص، بهتر از ردیابی شاخص بهبودیافته است.
ساختار مالکیت شرکت و به موقع بودن سود: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیدهپژوهش حاضر به بررسی رابطه بین ساختار مالکیت [1]و به موقع بودن سود [2]در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این راستا، دو فرضیه تدوین شده و جهت آزمون این فرضیه ها، نمونه ای متشکل از 102 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1380 الی 1393 انتخاب شد و برای آزمون آن ها از روش داده های ترکیبی استفاده گردید. یافته های تجربی حاکی از آن است که هر دو فرضیه پژوهش پذیرفته می شوند؛ بدین صورت که تمرکز مالکیت با به موقع بودن سود رابطه غیرخطی داشته و این رابطه به شکل U و معکوس است؛ یعنی تمرکز مالیکت با به موقع بودن افشای سود، رابطه غیرخطی دارد و در سطوح پایین و بالای تمرکز مالکیت، افشای سود به موقع تر بوده و در سطوح میانی، به موقع بودن سود کاهش می یابد. علاوه بر این، افزایش تمرکز سهام داران به غیر از بزرگ ترین سهام دار به موقع بودن سود را افزایش می دهد تاریخ دریافت مقاله: 26/10/1394، تاریخ پذیرش مقاله: 11/05/1395 * کارشناس ارشد مدیریت مالی، دانشگاه شهید بهشتی . E-mail: saeedmj1990@gmail.com ** دانشیار دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی. *** کارشناس ارشد مدیریت مالی، دانشگاه شهید بهشتی. 1. Corporate ownership structure 2. Earning timeliness
بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر کارایی مدیریت سرمایه در گردش در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف این پژوهش، بررسی تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر کارایی مدیریت سرمایه در گردش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا، تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی (شامل اندازه هیئت مدیره، درصد سهامداران نهادی و درصد اعضای غیرموظف) بر کارایی مدیریت سرمایه در گردش (شامل دوره بازپرداخت بدهی، دوره وصول مطالبات، دوره تبدیل موجودی و چرخه تبدیل وجه نقد) بررسی شده است. در این پژوهش، نمونه آماری پژوهش شامل 98 شرکت در دوره زمانی 1386 الی 1390 می باشد. جهت انجام محاسبات از نرم افزار Excel و به منظور آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون چندگانه و نرم افزار Evewis استفاده گردیده است. نتایج حاکی از آن است که درصد سهامداران نهادی با چرخه تبدیل وجه نقد رابطه معکوس، ولی با دوره وصول مطالبات، دوره بازپرداخت بدهی و دوره تبدیل موجودی رابطه مستقیم دارد. افزون براین، بین اندازه هیئت مدیره و متغیرهای مدیریت سرمایه در گردش رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین، درصد اعضای غیرموظف با چرخه تبدیل وجه نقد و دوره وصول مطالبات رابطه معناداری ندارد و با دوره بازپرداخت بدهی و دوره تبدیل موجودی رابطه مستقیم دارد. این مطالعه به طور ویژه رابطه بین چند معیار حاکمیت شرکتی را با کارایی مدیریت سرمایه در گردش را مورد بررسی قرار داد که یافته های این پژوهش مورد استفاده مدیران مالی، سرمایه گذاران، مشاوران مدیریت مالی و سایر ذینفعان می باشد.
بررسی تأثیر ساختار سرمایه و تغییرات آن بر سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۵
144-129
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تأثیر ساختار سرمایه (نسبت وجوه نقد حاصل از جریانات نقد عملیاتی، نسبت حقوق صاحبان سهام به دارائی ها) بر سیاستهای تقسیم سود و همچنین اثر تعاملی این متغیرها بر سیاست تقسیم سود در صنایع مختلف بررسی شده است. سیاست تقسیم سود عبارت از نسبت سود نقدی بر سود هر سهم میباشد،آزمون فرضیه های تحقیق به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از دادههای تابلویی انجام شده است. در تحقیق حاضر تأثیر متغیرهای مستقل بر سود تقسیمی به دو صورت مورد بررسی قرار گرفته است، تأثیر هر کدام از متغیرها به طور جداگانه برسود تقسیمی با استفاده از روش حداقل مربعات تلفیقی وتأثیر تعاملی متغیرهای ساختار مالکیت به همراه نوع صنعت به عنوان متغیر مجازی را بر سود تقسیمی با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته مورد ارزیابی قرارداده است. نتایج نشان داد که متغیرهای ساختار سرمایه ارتباط معنی داری با سود تقسیمی دارند و همچنین تأثیر تعاملی ساختار سرمایه بر سیاست تقسیم سود معنی دار می باشد.
تاثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر روی واکنش سرمایه گذاران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برخی مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر روی واکنش سرمایه گذاران می باشد. در این تحقیق مکانیزم های حاکمیت شرکتی به عنوان متغیر مستقل و واکنش سرمایه گذاران به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. معیار اندازه گیری واکنش سرمایه گذاران بازده سهام داران می باشد. از بین مکانیزم های موجود حاکمیت شرکتی نیز مالکیت سهامداران نهادی، تمرکز مالکیت، ساختار مالکیت و استقلال هیات مدیره مورد بررسی قرار گرفتند. قلمرو مکانی تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی از ابتدای سال 1385 لغایت 1392 می باشد که در مجموع با توجه به محدودیت های اعمال شده، 176 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردید. آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از روش رگرسیون حداقل مربعات تجمیع شده نشان داد که هیچ کدام از مکانیزم های حاکمیت شرکتی مورد مطالعه در این پژوهش (مالکیت سهامداران نهادی، تمرکز مالکیت، ساختار مالکیت و استقلال هیات مدیره) تاثیری بر روی واکنش سرمایه گذاران ندارند. بنابراین هر چهار فرضیه ی پژوهش ما مبنی بر اینکه مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر روی واکنش سرمایه گذاران تاثیر دارد تایید نشد.
دیدگاه افراد فعال در حرفه حسابداری درخصوص پذیرش و بکارگیری استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تلاش برای بکارگیری استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی در کشور ایران و حرکت به سمت جهانی شدن استانداردهای حسابداری و ابلاغیه سازمان بورس و اوراق بهادار مبنی بر الزام شرکت ها به رعایت استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی توسط برخی از شرکت ها، مقاله حاضر قصد دارد تا مطالعه ای بر دیدگاه مدیران مالی و حسابرسان درخصوص موضوعات مهم مربوط به پذیرش و بکارگیری استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی از جمله هدف، مزایا و چالش ها، هزینه و منفعت، رویکرد بکارگیری، آموزش حسابداران و جامعیت این استانداردها داشته باشد. جامعه مورد نظر اعضای جامعة حرفه ای شامل مدیران م الی ی ا حسابرس ان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه است و نظرات با استفاده از آزمون مقایسه میانگین تحلیل شده اند. نتایج نشان داد که هماهنگ سازی استانداردهای حسابداری هدفی ارزشمند است و اگرچه اختلاف نظرهایی درخصوص شیوه بکارگیری استانداردهای بین-المللی گزارشگری مالی وجود دارد اما اکثریت افراد حرفه موافق با بکارگیری این استانداردها و نیل به هدف هماهنگ سازی و داشتن استانداردهای جهانی هستند.
بررسی تأثیر حسابداری ذهنی بر رفتار سرمایه گذاران از دیدگاه گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه نظریه حسابداری ذهنی به منظور توضیح تصمیم گیری های مشتری و خانوار ایجاد شده بود، اما ایده های آن برای تهیه کنندگان و استفاده کنندگان گزارش های مالی و افشاگری های اختیاری نیز اجراشدنی هستند. سه ویژگی اصلی نظریه حسابداری (یعنی کد گذاری، طبقه بندی و ارزیابی) با ویژگی های اصلی گزاشگری مالی و افشاگری اختیاری مطابقت دارند. سرمایه گذاران برای اتخاذ تصمیمات مالی و تحلیل رویدادهای اقتصادی به نحوه گزارشگری مالی و افشای اختیاری اطلاعات ازسوی واحدهای تجاری حساسیت ویژه ای دارند؛ اما طی دهه های اخیر، رفتارهای خلاف قاعده ای در بازارهای مالی به وجود آمده است که نظریه های مالی کلاسیک قادر به توضیح و تبیین آنها نیستند. به همین رو، مفاهیمی مانند حسابداری ذهنی که در زمینه مالی - رفتاری مطرح شده است، بیش از پیش توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. در نتیجه، این پژوهش درصدد است تا به تبیین نقش حسابداری ذهنی، در گزارشگری مالی از دیدگاه سرمایه گذاران بپردازد. از این رو، 120 نمونه آماری از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1394- 1385 تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش بیانگر اثر تعدیلی گزارش زیان بر ارتباط بین سود خالص و قیمت سهام است که انتظار می رود در راستای تأیید نظریه حسابداری ذهنی در صورت سود و زیان باشد.
طراحی اوراق ریسک های نفتی مبتنی بر اوراق بهادار بیمه ای با هدف بیمه گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب و در اختیار داشتن ابزارهای مناسب و بهینه برای مدیریت ریسک، از عوامل بسیار مهم در مدیریت ریسک های مختلف است. اوراق بهادار بیمه ای ابزارهای مالی - بیمه ای نوینی هستند که در سال های اخیر به نحو گسترده برای پوشش ریسک های به خصوص فاجعه آمیز و بزرگ، از سوی بیمه گران مورد استفاده قرار گرفته اند. علاوه بر این، این اوراق ابزارهایی برای تأمین مالی نیز می باشند، که درخصوص انتشار های مربوط به بیمه های زندگی مصداق دارند. انتشار هایی که تاکنون در خصوص این اوراق انجام شده است، داخل صنعت بیمه بوده است و مدل ها و الگوهای عملیاتی برای انتشار این اوراق بر روی ریسک های بخش نفت و گاز وجود ندارد. با توجه به اهمیت بخش نفت و گاز و همچنین تنوع و گستردگی بالای ریسک های مربوط به آن و به منظور ایجاد تنوع در ابزارهای در اختیار صنعت نفت و بیمه برای مدیریت ریسک این مقاله کوشیده است با تکیه بر منطق اقناع سایمون (1996)، الگویی برای انتشار اوراق ریسک های نفتی ارائه نماید. این الگو متناسب با شرایط صنعت نفت و بیمه ایران بوده و همچنین ملاحظات شرعی در سرمایه گذاری های مربوطه نیز لحاظ شده است.