فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۱۲٬۵۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر گرایش های احساسی و عواطف رفتاری سرمایه گذاران بر درجه نقدشوندگی بازار سهام است. بدین منظور، با استفاده از مدل دباتا و همکاران (2017) و با به کارگیری داده های 14 کشور، در بازه زمانی 2008 تا 2018، تأثیر گرایش های احساسی و تمایلات رفتاری سرمایه گذاران بر درجه نقدشوندگی بازار سهام بررسی شده است. در این پژوهش برای سنجش و اندازه گیری متغیر احساسات سرمایه گذاران، از شاخص آرمز و همچنین برای سنجش نقدشوندگی، از معیارهای ارزش معاملاتی(TV)، عدم نقدشوندگی آمیهود (ILLIQ) و عدم نقدشوندگی کوروین و شولتز(HLS) استفاده شده است. نتایج تجربی این پژوهش نشان می دهد که: بالا بودن سطح نقدینگی بازار در سال قبل، تأثیر مثبت و معناداری بر سطح نقدینگی بازار در سال جاری دارد. احساسات سرمایه گذاران بر نقدشوندگی بازار سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد. نرخ رشد حجم پول و نرخ رشد تولیدات صنعتی نیز بر نقدشوندگی بازار سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد و نرخ تورم سال جاری، تأثیر منفی بر نقدشوندگی بازار سهام دارد. بر اساس نتایج، احساسات سرمایه گذار در کشورهای مورد مطالعه، تأثیر مثبت بر حجم معاملات بازار سهام دارد و می تواند حجم معاملات و نقدشوندگی بازار سهام را افزایش دهد؛ لذا بخشی از رشد نقدینگی وارد بازار سهام شده است و توانسته است حجم معاملات در این بازار را افزایش دهد.
پیامدهای قابلیت مقایسه صورت های مالی از دیدگاه سرمایه گذاران و اعتباردهندگان با تاکید بر نقش مالکیت نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف عمومی گزارشگری مالی فراهم نمودن اطلاعات مالی درباره واحد گزارشگر است که برای تصمیم گیری های سرمایه گذاران، وام دهندگان و سایر اعتباردهندگان بالفعل و بالقوه درباره ی تامین منابع برای واحد تجاری سودمند می باشد. این هدف ایجاب می کند که اطلاعات مالی از خصوصیات کیفی برخوردار باشند. قابلیت مقایسه یک خصوصیت کیفی افزاینده سودمندی اطلاعات است و موجب می شود استفاده کنندگان هنگام ارزیابی فرصت های جایگزین، تصمیمات سرمایه گذاری بهتر و کارآمدی اتخاذ نمایند. هدف این پژوهش مطالعه پیامدهای قابلیت مقایسه صورت های مالی از دیدگاه سرمایه گذاران و اعتباردهندگان با تأکید بر نقش تعدیل گری مالکان نهادی است. برای اندازه گیری قابلیت مقایسه صورت های مالی از سه معیار سود خالص، جریان های نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی اختیاری استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 119 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396 می باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که الف- قابلیت مقایسه جریان های نقدی عملیاتی بر بازده سالانه سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد و این ارتباط توسط مالکیت نهادی تعدیل می شود؛ ب- قابلیت مقایسه سود خالص بر نوسان پذیری بازده سهام تأثیر منفی و معناداری دارد و این ارتباط توسط مالکیت نهادی تعدیل می شود و ج- قابلیت مقایسه سود خالص و قابلیت مقایسه جریان های نقدی عملیاتی بر اعتبار تجاری تأثیر معناداری دارند، اما نقش تعدیل کننده ی مالکیت نهادی در این رابطه ها به لحاظ آماری تائید نشد.
تأثیر رفتار شرکت های رقیب بر مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرصت ها و چالش های پیش روی مدیران شرکت ها در دنیای کسب وکار امروز، ناشی از افزایش رقابت در محیط های کسب وکار است. افراد معمولاً در اخذ تصمیم های مختلف خود ازقبیل سرمایه گذاری، واکنش دیگران را مدنظر قرار می دهند. بر اساس این، پژوهش های اخیر نشان دادند تصمیم های مالی و عملیاتی شرکت ها نیز از سیاست های رقبا تأثیر می گیرد؛ ازاین رو در صورت عملکرد مطلوب رقبا دور از انتظار نخواهد بود که شرکت ها نیز به منظور دستیابی به عملکرد مطلوب، به دستکاری اطلاعات مالی ازجمله مدیریت سود مبادرت کنند. این پژوهش با هدف بررسی نقش عملکرد شرکت های رقیب بر مدیریت سود تعهدی و واقعی انجام شده است. در این راستا داده های 93 شرکت طی بازه زمانی سال های 1390 تا 1396 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان دهند ه وجود رابطه معنادار میان عملکرد شرکت های رقیب و مدیریت سود تعهدی است؛ با این حال، نتایج نشان می دهند عملکرد شرکت های رقیب بر مدیریت سود واقعی شرکت ها تأثیر معناداری ندارد. با توجه به آنکه اقدامات مدیریت سود تعهدی به منابع و زمان کمتری نیاز دارد و بر جریان های نقدی شرکت نیز تأثیرگذار نیست، دور از انتظار نیست که شرکت ها به منظور بهبود عملکرد ظاهری خود، تنها به مدیریت سود تعهدی مبادرت کنند.
تأثیر مدیریت فعال بر عملکرد صندوق های سرمایه گذاری مشترک فعال در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
366 - 387
حوزههای تخصصی:
هدف: صندوق های سرمایه گذاری مشترک سهامی با دارایی حدود 102,771هزار میلیارد ریال در انتهای سال 1398، در بازار سرمایه ایران نقش مهمی ایفا می کنند. یکی از عواملی که بر عملکرد این صندوق ها مؤثر است، میزان فعال بودن سبد سهام آنها نسبت به شاخص است. مدیریت این صندوق ها، همواره با خود می اندیشد که با وجود هزینه های موجود، توانسته اند عملکردی بهتر از بازار داشته باشند یا خیر. در این پژوهش، تأثیر مدیریت فعال، نسبت هزینه، نسبت فعالیت، اندازه، نسبت گردش وجوه و نسبت سهام داران حقیقی بر عملکرد صندوق های سرمایه گذاری مشترک فعال بررسی شده است.
روش: به کمک مدل پنج عاملی فاما فرنچ و با استفاده از بازده ماهانه صندوق ها، مقادیر آلفا و مجموع مجذور انحرافات (R 2 ) که به ترتیب، معرف عملکرد و میزان منفعل بودن صندوق هاست، محاسبه شده است. مقدار R 2 همیشه بین 0 و 1 قرار دارد. اگر مقدار R 2 نزدیک 1 باشد، یعنی عملکرد صندوق مشابه شاخص بازار است و پرتفوی به صورت غیرفعال مدیریت می شود و هرچه مقدار آن از 1 فاصله بگیرد، پرتفوی فعال تر است. از این رو، مقدار فعال بودن مدیریت با مقدار R 2 -1 متناسب است. در نهایت، با استفاده از معادله رگرسیونی، تأثیر هر یک از عوامل بر عملکرد صندوق ها سنجیده شده است.
یافته ها: بر مبنای یافته های پژوهش، بین میزان فعال بودن مدیریت و عملکرد صندوق های سرمایه گذاری مشترک، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. صندوق های با اندازه بزرگ تر و نسبت هزینه بالاتر، عملکرد بهتری دارند و افزایش جریان وجوه باعث تضعیف عملکرد این صندوق ها می شود. در صندوق هایی که عملکرد ضعیفی داشته اند، رابطه نسبت فعالیت و عملکرد معکوس است. همچنین، بین نسبت سهام داران حقیقی و عملکرد صندوق ها، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: مدیریت فعال، عملکرد صندوق های سرمایه گذاری مشترک سهامی در بورس اوراق بهادار تهران را بهبود نداده است.
مروری نظری بر نقش مسئولیت اجتماعی شرکت (اخلاق فراسازمانی) در پیشبینی سود توسط سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
35 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق مروری نظری بر نقش مسئولیت اجتماعی شرکت (اخلاق فراسازمانی) در پیشبینی سود توسط سرمایهگذاران میباشد که ادبیات موضوع را با بررسی دو دلیل که ممکن است توانایی سرمایهگذاران برای پیشبینی سود آینده را کاهش دهد، بسط میدهد. اولاً، با توجه به نظریههای نمایندگی و ذینفعان که انگیزه مدیریت برای انجام فعالیتهای مسئولیت اجتماعی شرکتها را توضیح میدهند، اهداف شرکتها برای ارائه فعالیتهای مسئولیت اجتماعی بهطور معمول متنوع میباشد؛ بنابراین مشخص نمودن شاخصهای سرمایهگذاران برای پیشبینی میزان بازده مورد نیاز براساس منابع اختصاص یافته به فعالیتهای مسئولیت اجتماعی، دشوار است. ثانیاً، منابع اختصاص یافته به فعالیتهای مسئولیت اجتماعی شرکتها غیرقابل مشاهده هستند، زیرا هزینههای این فعالیتها معمولاً با فروش، هزینههای عمومی و اداری جمع میشود؛ همچنین اطلاعات کافی برای سرمایهگذاران بهمنظور اندازهگیری منابع صرف شده در فعالیتهای مسئولیت اجتماعی وجود ندارد. با توجه به اینکه ارائه اطلاعات در رابطه با سودهای پیشبینی شده شرکت، بر تصمیمگیری ذینفعان تأثیرگذار است انتظار میرود شرکتهایی که نسبت به رعایت شاخصهای مسئولیت اجتماعی اقدام میکنند، در راستای توجه به پاسخگویی به سهامداران و سایر ذینفعان، در پیشبینی سود دقت لازم و کافی را در جهت حفظ حقوق ذینفعان داشته باشند و جانبداری و قضاوتهای شخصی خود را در پیشبینی سود به حداقل برسانند. در نهایت، شدت فعالیتهای مسئولیت اجتماعی شرکت، توانایی سرمایهگذاران برای پیشبینی سود آتی را کاهش میدهد و تعیین هزینههای مسئولیت اجتماعی شرکت توسط هزینههای فروش، عمومی و اداری، باعث کاهش توانایی سرمایهگذاران برای پیشبینی سود آتی میشود.
شواهد تجربی از نقش خوش بینی مدیریت بر بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۸
142-162
حوزههای تخصصی:
فایده مندی مطالعه بازده سهام از این بابت است که تغییرات بازده سهام به عنوان معیاری از ریسک می باشد و می توان از آن به عنوان ابزاری برای اندازه گیری میزان آسیب پذیری بازار سهام استفاده کرد. ویژگی های شخصیتی مدیران، یکی از عوامل مهم در تصمیم گیری در خصوص بازده سهام به شمار می رود. یکی از مهم ترین ویژگی های شخصیتی مدیران، خوش بینی بیش از حد است؛ مدیران نسبت به سودها و جریان های نقدی آتی واحد تجاری خود خوش بین و چشم انداز مثبتی از ریسک و بازده آتی شرکت دارند. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی شواهد تجربی از نقش خوش بینی مدیریت بر بازده سهام است. روش پژوهش مورد استفاده در بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، روش شبه تجربی با طرح پس رویدادی است، و نمونه ای متشکل از 159 شرکت طی دوره زمانی 1391-1396 با استفاده از رگرسیون چند متغیره بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین رشد مخارج سرمایه ایی با بازده سهام رابطه منفی و معنادار، و بین مقدار سرمایه گذاری مازاد در دارایی ها با بازده سهام رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما بین اختلاف سود پیش بینی شده هر سهم با سود واقعی با بازده سهام هیچ گونه رابطه معناداری یافت نشد.
بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۱
172-197
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود است. دوره پژوهش از سال 1390 تا 1396 و نمونه آماری متشکل از 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، تأثیر کیفیت حسابرسی بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود، سنجیده شد. کیفیت حسابرسی از طریق سه مؤلفه اندازه مؤسسه حسابرسی، دوره تصدی حسابرس و اظهارنظر حسابرس اندازه گیری شد. نتایج نشان می دهد که اندازه مؤسسه حسابرسی و اظهارنظر حسابرس، به طور معناداری رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود را تضعیف می کند؛ اما دوره تصدی حسابرس تأثیر معناداری بر این رابطه ندارد. به عبارتی، کیفیت حسابرسی از دو جنبهاندازه مؤسسه حسابرسی و اظهارنظر حسابرس رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود را تضعیف می کند. همچنین، نتایج تکمیلی پژوهش، حاکی از آن است که بین شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان شاخصی از عدم تقارن اطلاعاتی با مدیریت سود، ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بررسی ها نشان داد که اندازه مؤسسه حسابرسی و اظهارنظر حسابرس، ارتباط منفی و معناداری با مدیریت سود دارند، اما دوره تصدی حسابرسی، ارتباط مثبت و معناداری با مدیریت سود دارد.
بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و ریسک پذیری در جهت ایجاد ارزش شرکت
حوزههای تخصصی:
سهامداران همواره نیازمند اطلاعاتی هستند که بتوانند برای ارزیابی تصمیمات خود از آنها بهره گیرند. تصمیمات باید از لحاظ مالی و دیدگاه تحلیل گر مالی به گونه ای باشد که در شرکت ارزش ایجاد کند. در هر رویداد اقتصادی، سرمایه گذاران برای تصمیم گیری نیازمند اطلاعات قابل اتکا هستند. از دیدگاه سرمایه گذاران، اطلاعاتی قابل اتکا تلقی می شود که یک سازمان مستقل بر فرآیند گزارش گری شرکت ها و مرکز ثقل این فرآیند یعنی صورت های مالی، نظارت نمایند. در این راستا هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر ریسک پذیری در جهت ایجاد ارزش شرکت است. به همین منظور نمونه ای مشتمل بر 185 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 الی 1397 انتخاب گردیده است. جهت آزمون فرضیه ها از تکنیک رگرسیون چند متغیره به روش تابلویی استفاده شده است. معیارهای مورد استفاده جهت سنجش کیفیت حسابرسی پنج مولفه تخصص حسابرس، دوره تصدی حسابرس، اندازه موسسه حسابرسی، تمرکز مالکیت و اعضای غیرموظف در هیئت مدیره می باشند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که همه مولفه های به کار گرفته شده در ارتباط با کیفیت حسابرسی و عامل ریسک بر ارزش شرکت تاثیر معناداری دارد. همچنین همه مولفه ها، اثر ریسک پذیری بر ایجاد ارزش شرکت را تعدیل می کنند.
تأثیر کیفیت اطلاعات حسابداری و کیفیت افشاء بر بکارگیری منابع مالی در هسته اصلی فعالیت تجاری شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
97 - 114
حوزههای تخصصی:
رشد سریع روابط اقتصادی، موجب رقابت شدیدی در عرصه تجارت شدهاست. شرکتها برای بقاء و گسترش فعالیتهای خود نیاز به انجام سرمایهگذاریهای مناسب و بهنگام دارند. ایجاد محیط اطلاعاتی شفاف و قابلاعتماد توسط دستاندرکاران بازار سرمایه، شرکتها را برای بکارگیری منابع مالی در فعالیت تجاری اصلی خود که موجب تخصیص بهینه منابع بازار می شود؛ تحتفشار قرار میدهد. در این پژوهش، تأثیر کیفیت اطلاعات حسابداری و کیفیت افشاء بر میزان بکارگیری منابع مالی در فعالیتهای تجاری اصلی نمونهای متشکل از 137 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395-1382 بررسی شده است. بهمنظور آزمون فرضیههای پژوهش از مدل رگرسیون چندمتغیره با کنترل اثرات سالها و صنایع ونیز رویکرد دادههای ترکیبی استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که با افزایش کیفیت اطلاعات حسابداری و کیفیت افشاء، میزان بکارگیری منابع مالی در فعالیت تجاری اصلی شرکتها، افزایش مییابد. همچنین، یافتهها بیان میکنند در مقایسه با کیفیت افشاء، کیفیت اطلاعات حسابداری تأثیر قویتری بر معیار بکارگیری منابع مالی در فعالیتهای تجاری اصلی واحد تجاری دارد.
تأثیر مؤلفه های قدرت مدیرعامل بر سیاست های کاهش مالیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مؤلفه های قدرت مدیر عامل بر مدیریت مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش برای اندازه گیری مدیریت مالیاتی از سه معیار اجتناب مالیاتی، فرار مالیاتی و راهکار جسورانه مالیاتی استفاده شده است. بدین منظور داده های مربوط به 108 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی بین سال های 1389 تا 1396 به کار برده شده است. الگوی رگرسیون پژوهش با استفاده از روش داده های تابلویی، بررسی و آزمون شد. نتایج پژوهش نشان می دهد قدرت مدیر عامل تأثیر منفی و معناداری بر مدیریت مالیاتی با استفاده از هر سه معیار دارد؛ بدین معنی که مدیران عامل قدرتمند از طریق مالکیت سهام، تخصص، تجربه و استقلال بیشتر و افق های سرمایه گذاری بلندمدت، مدیریت مالیات کمتری انجام می دهند؛ این به خاطر نگرانی از جرایم مالیاتی، جلوگیری از آسیب به شهرت شان و همچنین به دلیل جلوگیری از افزایش هزینه های معاملات برای مدیریت مالیات و هزینه های غیرمالیاتی است. بنابراین پیشنهاد می شود استفاده کنندگان در تصمیمات سرمایه گذاری خود همواره به این نکته توجه کنند که کاهش مدیریت مالیاتی موجب افزایش ریسک نقدینگی و به موازات آن به ریسک سرمایه گذاری منجر می شود.
تبیین نقش ویژگی های ارتقادهنده کیفیت سود در افزایش محتوای اطلاعاتی قیمت سهام: شواهدی از مدل نوسان پذیری هم زمان
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
69 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش ویژگی های ارتقادهنده کیفیت سود در افزایش محتوای اطلاعاتی قیمت سهام براساس مدل نوسان پذیری هم زمان است.در این پژوهش باتوجه به آنکه کیفیت سود مفهومی چندوجهی است ومعیارهای متعددی برای اندازه گیری آن مطرح است، لذا به منظور بررسی بهتر ابعاد متفاوت کیفیت سود و نیز قابلیت اتکای بالاتر نتایج، از چند شاخص شامل پایداری سود، هموارسازی سود، شفافیت سود و محافظه کاری به عنوان شاخص های کیفیت سود استفاده شده است. در این مطالعه، داده های موردنیاز با استفاده از یک نمونه آماری شامل ۱۰۳ شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی ۱۳۸۸ الی ۱۳۹۷ گردآوری شد و برای تجزیه وتحلیل فرضیه های پژوهش از رگرسیون چندمتغیره و مدل های اقتصاد سنجی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که هموارسازی سود، محافظه کاری و عدم شفافیت سود تأثیری معنی دار بر افزایش محتوای اطلاعاتی قیمت سهام براساس مدل نوسان پذیری هم زمان داشته است. همچنین با افزایش محافظه کاری و هموارسازی سود بر محتوای اطلاعاتی قیمت سهام افزوده شده و با افزایش عدم شفافیت سود در گزارشگری مالی از میزان آن کاسته شده است. علاوه براین، پایداری سود تأثیر معنی داری بر متغیر مذکور نداشته است. این نتایج مؤید آن است که اطلاعات حسابداری با کیفیت بالاتر که در این پژوهش برمبنای کیفیت سود سنجیده می شود، ریسک و هزینه دستیابی به اطلاعات را کاهش می دهد و به افزایش محتوای اطلاعاتی قیمت سهام که در پژوهش حاضر با استفاده از مدل نوسان پذیری هم زمان اندازه گیری شده است، منجر می شود.
مروری بر ادبیات تجدید ارزیابی دارایی های ثابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
51 - 66
حوزههای تخصصی:
در روش تجدید ارزیابی پس از شناخت دارایی ثابت، چنانچه ارزش منصفانه بهگونهای اتکاپذیر قابل اندازهگیری باشد، باید آن را به مبلغ تجدید ارزیابی یعنی ارزش منصفانه در تاریخ تجدید ارزیابی پس از کسر استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته بعد از تجدید ارزیابی، ارائه کرد. در مقاله حاضر پس از نگاهی به پیشینه تجدید ارزیابی داراییها، رویه حسابداری و نحوه عمل در زمینه تجدید ارزیابی داراییهای ثابت در استانداردهای بینالمللی حسابداری، استانداردهای حسابداری ایران و اصول پذیرفته شده حسابداری برخی از کشورها، به صورت تطبیقی بررسی میشود. در پایان نیز به مقررات تجدید ارزیابی داراییها در ایران و ابعاد حسابداری افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها پرداخته میشود. بررسی اصول پذیرفته شده حسابداری در کشورهای مختلف نشان میدهد در برخی از کشورها مدل بهای تمام شده به عنوان رویه حسابداری مورد استفاده قرار میگیرد و تجدید ارزیابی داراییها مجاز نمیباشد. در ایران، طی سالهای گذشته با تصویب برخی قوانین، مازاد تجدید ارزیابی از معافیت مالیاتی برخوردار شده و در نتیجه شرکتها نسبت به انجام این رویه تمایل بیشتری پیدا کردهاند.
ارزیابی و اولویت بندی مدل های قیمت گذاری ایستا و پویا با استفاده از جریان های نقد در صندوق های سرمایه گذاری مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
9 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه روشی برای ارزیابی و اولویت بندی مدل های قیمت گذاری ایستا و پویا بر مبنای جریان های نقد ورودی و خروجی در صندوق های سرمایه گذاری مشترک است. پژوهش حاضر با استفاده از متغیر مقداری (جریان های نقد ورودی و خروجی در صندوق های سرمایه گذاری مشترک) از میان مدل های مورد بررسی در این پژوهش در دو گروه مدل های قیمت گذاری ایستا (مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مدل سه عاملی فاما و فرنچ، مدل چهار عاملی کارهارت) و مدل های قیمت گذاری پویا (مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای مبتنی بر مصرف، مدل شکل گیری عادت، مدل ریسک بلندمدت)، مدلی را که توسط سرمایه گذاران به منظور تصمیم گیری در خصوص تخصیص سرمایه بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد، مشخص کرده است. این پژوهش با استفاده از اطلاعات صندوق های سرمایه گذاری مشترک در بازار سرمایه ایران از ابتدای سال 1392 تا پایان سال 1397 و با اجرای رگرسیون حداقل مربعات معمولی به ارائه روش پرداخته است. بر اساس نتایج پژوهش در میان مدل های قیمت گذاری مورد بررسی، مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) رتبه نخست و مدل ریسک بلندمدت (LRR) رتبه آخر را به خود اختصاص داده اند.
توجه سرمایه گذاران انفرادی به ریسک دنباله چپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ریسک دنباله چپ احتمال وقوع رویدادهای نامطلوب را نشان می دهد. سرمایه گذارانی که با ریسک دنباله چپ روبه رو می شوند، بازده منفی بزرگی را تجربه می کنند. ریسک دنباله چپ در دوره آتی هم استمرار دارد. سرمایه گذاران انفرادی، به ریسک دنباله چپ توجه محدودی نشان می دهند و سهام مذکور را نگه می دارند؛ بنابراین، برخلاف انتظارشان در دوره آتی هم بازده منفی بزرگی را تجربه می کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی توجه محدود سرمایه گذاران انفرادی به ریسک دنباله چپ است. روش: بدین منظور 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1388 تا 1396 با استفاده از روش رگرسیون فاما و مکبث تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نتایج نشان می دهد توجه سرمایه گذاران انفرادی به ریسک دنباله چپ محدود نیست و بر این اساس فرضیه پژوهش رد شد. شواهد نشان دهنده آن است که سرمایه گذاران انفرادی به دلیل ظرفیت و اعتمادبه نفس کمی که در پذیرش ریسک دارند، برنامه سرمایه گذاری محافظه کارانه ای را در پیش می گیرند و احتمال استمرار ریسک دنباله چپ در دوره آتی را در نظر می گیرند و اقدام به فروش سهام خود می کنند.
بررسی تاثیر لحن بدبینانه گزارشگری مالی بر گزارشگری مالی متهورانه: حفاظت از حقوق سهامداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۵
109 - 138
حوزههای تخصصی:
گزارشگری مالی امروزه به عنوان یک استراتژی رقابتی در شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه مطرح است که باعث می شود اخبار واقعی شرکت به موقع و به طور جامع و قابل اتکا به ذینفعان انتقال داده شود. وجود حساسیت ها در رعایت حقوق ذینفعان به عنوان یک محرک باعث شده تا شکل های توسعه یافته تری از زبان گزارشگری به وجود بیاید و این موضوع می تواند به ارتقای سطح شفافیت های مالی کمک نماید. هدف این پژوهش بررسی تاثیر لحن بدبینانه گزارشگری مالی بر گزارشگری مالی متهورانه باتوجه به نقش حفاظت از حقوق سهامداران می باشد. در این پژوهش که در بازه زمانی ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ انجام گرفت تعداد ۱۰۵ شرکت بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفتند. روش آنتروپی شنون به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چندمعیاره در این پژوهش به منظور سنجش حفاظت از حقوق سهامداران استفاده شده و آزمون فرضیه ها نیز براساس تحلیل رگرسیون صورت پذیرفت. نتایج نشان داد، لحن بدبینانه گزارشگری مالی بر گزارشگری مالی متهورانه تاثیر منفی و معناداری دارد. همچنین مشخص شد، حفاظت از حقوق سهامداران باعث تشدید تاثیر منفی لحن بدبینانه گزارشگری مالی بر گزارشگری مالی متهورانه می شود.
تاثیر ویژگی های حاکمیت شرکتی بر رابطه بین جریان های نقد آزاد و سطح سرمایه گذاری شرکت ها
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر ویژگی های حاکمیت شرکتی بر رابطه بین جریان های نقد آزاد و سطح سرمایه گذاری شرکت ها در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بنابراین از آمار و اطلاعات مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران، در دوره 1389- 1395 شامل 110 شرکت نمونه و 770 مشاهده استفاده شده است، تا ارتباط بین متغیرها برای آزمون فرضیه های پژوهش بررسی شود. نتایج نشان می دهد که مکانیزم های نظارتی حاکمیت شرکتی همچون استقلال هیات مدیره و تمرکز مالکیت بر رابطه بین جریان های نقد آزاد و سطح سرمایه گذاری تاثیر منفی دارد. بدین معنی که در شرکت هایی که جریان های نقد آزاد بالا است، ارتباط ویژگی های حاکمیت شرکتی و سطح سرمایه گذاری منفی است.
استخراج عوامل عملیاتی مؤثر برکژکارکردی نرخ سود سپرده در نظام بانکی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر نظام بانکی ربوی به بانکداری بدون ربا و حذف نرخ بهره و جایگزینی نرخ سود به عنوان یک متغیّر کلیدی در بازار پول، ازجمله تحولات بنیادین در اقتصاد ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به شمار می آید. نرخ سود سپرده از جنبه عملیاتی در سال های اجرای قانون بانکداری بدون ربا با چالش های فراوانی مواجه بوده است. در این پژوهش پس از مطالعه منابع کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان، عواملی که موجب بروز این چالش ها شده است شناسایی و پس از دسته بندی مفهومی هریک از آنها در 6 حوزه سیاست گذاری، سپرده گذار، ساختار بازار، فعالیت بانک ها، اقتصاد کلان و نظارت و مجازات، با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. 17 چالش درنهایت به عنوان عواملی که مؤثر بر کژکارکردی نرخ سود هستند، تأیید گردید. در پایان، راهکارهای متناسب با هریک از ابعاد چالش های نرخ سود، پس از بررسی و تأیید در گروه کانونی پژوهش، ارائه گردید.
بررسی روش های تأمین مالی دانشگاه های دولتی با رویکرد اقتصاد مقاومتی با استفاده از روش ANP (مطالعه موردی: دانشگاه های دولتی غرب کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: با آغاز مدیریت عمومی نوین تحولی اساسی در روش های تامین مالی دانشگاه های کشورهای سراسر دنیا ایجاد شد، این تحولات در شرایط اقتصادی و اجتماعی مختلف، متفاوت است. در کشور ما اقتصاد مقاومتی، الگوی اقتصادی اثرگذاری است که در شرایط تحریم کنونی پیشرفت کشور را تضمین می کند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی روش های تامین مالی دانشگاه های دولتی با رویکرد اقتصاد مقاومتی است. روش پژوهش: با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و از طریق توزیع پرسشنامه محقق ساخته در سال 1397، دیدگاه کارکنان مالی دانشگاه های دولتی غرب کشور گردآوری شد. سپس با بکارگیری روش ANP، سه روش اصلی تامین مالی و زیرمعیارهای هر یک از آنها از نظر هماهنگی با رویکرد اقتصاد مقاومتی بررسی گردید. یافته های پژوهش: استفاده از منابع داخلی، اولویت نخست دانشگاه ها جهت تامین مالی با رویکرد اقتصاد مقاومتی است و زیرمعیارهای، اجاره تجهیزات آزمایشگاهی، جذب دانشجویان خارجی و استفاده از اوراق وقف به ترتیب در هر سه روش، حائز بالاترین اهمیت شدند. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: نتایج این پژوهش می تواند در دانشگاه های دولتی جهت برنامه ریزی برای استفاده بهینه از منابع داخلی و شناسایی توانایی بالقوه برای ارائه خدمات بیشتر سودمند باشد، همچنین لزوم توجه دانشگاه ها به ظرفیت بازار سرمایه و بدهی، جهت تامین مالی نوآورانه با رویکرد اقتصاد مقاومتی را برجسته می سازد.
تأثیر فرهنگ و حاکمیت شرکتی بر افشای مسئولیت اجتماعی شرکت
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر فرهنگ و حاکمیت شرکتی بر افشای مسئولیت اجتماعی شرکت می پردازد. به منظور دست-یابی به این هدف، دو فرضیه اصلی تدوین شده و جهت آزمون این فرضیه ها، تعداد ۹۶ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال های ۹3-۹8 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق حاکمیت شرکتی و فرهنگ سازمانی به عنوان متغیر مستقل و افشای مسئولیت اجتماعی شرکت به عنوان متغیر وابسته و اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و بازده دارایی و اهرم مالی به عنوان متغیرهای کنترلی مورد بررسی قرار گرفتند. روش تحقیق پژوهش حاضر میدانی(پیمایشی) و از نظر روش از نوع علی پس رویدادی می باشد و از نظر زمان یک تحقیق کاربردی و مقطعی است، به طوری که گردآوری داده ها با استفاده از اسناد و مدارک انجام گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها از تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است، بدان معنا که ابتدا اطلاعات مورد نیاز برای انجام آزمون محاسبه و سپس همبستگی بین متغییرها را با استفاده از ضریب همبستگی مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور پس از جمع آوری داده جهت آزمون فرضیه ها از نرم افزار Eviews استفاده گردیده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی بر افشای مسئولیت اجتماعی شرکت تاثیر معنی داری دارد. همچنین حاکمیت شرکتی از بعد مالکیت شرکتی بر افشای مسئولیت اجتماعی شرکت تاثیر معنی داری دارد، اما ابعاد مالکیت مدیریتی نهادی تاثیری بر افشای مسئولیت اجتماعی ندارند.
شمه ای از پیشرفت های اخیر در تئوری گزارشگری مالی و افشاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
21 - 34
حوزههای تخصصی:
گزارشگری مالی و افشاء از جمله مباحث حائز اهمیت در حسابداری به شمار میرود که علاوه بر تأثیر مستقیم بر کارایی بازار سرمایه، بر عملکرد هر شرکت نیز تأثیر بسزایی دارد. در این مقاله برخی پیشرفتهای اخیر در تئوری گزارشگری مالی و افشاء در حسابداری مورد بررسی قرار میگیرد. ادبیات افشای اطلاعات در شرایطی که بین خریداران و فروشندگان ناهمسویی انگیزهها و عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد بررسی شده و در خصوص اینکه چگونه عوامل مختلف، پیشبینیهای اقتصادی را پیچیده میکند بحث میشود. مقاله با موضوع کاربرد افشاء در بازار سرمایه آغاز میشود و با بررسی برخی یافتهها و تحقیقات ادامه پیدا کرده و در نهایت روند مطالعات افشاء در حسابداری مورد تحلیل قرار میگیرد.