فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
تصمیم گیری بر اساس بهای تمام شده
منبع:
حسابدار ۱۳۸۴ شماره ۱۶۷
حوزههای تخصصی:
در این مقاله روش های اندازه گیری هزینه ها و اقلام بهای تمام شده از مرحله طراحی و برنامه ریزی تا مرحله توفق و کنارگذاری خط تولید محصول ، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است . از آنجائی که هزینه ها در یک سازمان مهم و سرنوشت ساز است ، روش های اندازه گیری آنها نیز باید مورد توجه قرار گیرد . این روش ها و ارزیابی ها برای کمک به مدیریت جهت تصمیم گیری بهتر در طول دوره عمر محصول می باشد ، در این مقاله دوره عمر محصول به سه مرحله تقسیم می شود که شامل مرحله طراحی و برنامه ریزی ، مرحله تولدی و نهایتاَ مرحله توقف و کنارگذاری محصول می باشد ...
بررسی ارتباط بین کیفیت افشا و کیفیت اقلام تعهدی در توضیح تغییرات بازده اضافی پورتفوی
حوزههای تخصصی:
بازده سهام توجه قابل ملاحظه ای را در نشریات مالی، دانشگاهی و ادبیات حسابداری را به خود جلب کرده است. تمرکز پژوهش های اخیر در بازار سرمایه به عواملی که بر کاهش ریسک سرمایه گذاری اثرگذار هستند، چشمگیر بوده است و اثر آنها بر بازده سهام مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله این عوامل، کیفیت افشا و کیفیت اقلام تعهدی بوده است. با توجه به این موارد در این پژوهش ارتباط بین کیفیت افشا و کیفیت اقلام تعهدی در توضیح تغییرات بازده اضافی پورتفوی بررسی شده است. بدین منظور با بررسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1391- 1382 و با استفاده از روش رگرسیون به ظاهر نامرتبط، شواهدی مهیا گردید که نشان می دهد میان کیفیت افشا و کیفیت اقلام تعهدی، ارتباط معناداری وجود ندارد و در توضیح تغییرات بازده اضافی پورتفوی مکمل یکدیگر هستند.
نقش عوامل نقد شوندگی و ریسک عدم نقدشوندگی بر مازاد بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر با توجه به اهمیت رابطه بین ریسک و بازده، تاثیر ریسک عدم نقدشوندگی و عوامل نقدشوندگی شامل مازاد بازده بازار، اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، بر مازاد بازده سهام مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق از الگوی سری زمانی برای یک دوره زمانی از فروردین سال 1378 تا اسفند سال 1384 بطور ماهانه در بورس اوراق بهادار تهران بهره گیری شده که تمامی شرکت های موجود در بورس اورق بهادار را که سهام آنها حداقل 100 روز در طی حداقل 9 ماه در بورس مورد معامله قرار گرفته باشند را شامل می شود. همچنین بمنظور کاهش همبستگی بین این متغیرها از روش تشکیل پرتفوی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل چهارگانه بر متغیر وابسته تحقیق تاثیر معنی دار داشته اند. بدین معنی که تاثیر عدم نقدشوندگی و اندازه شرکت بر مازاد بازده سهام منفی، اما تاثیر مازاد بازده بازار و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بر مازاد بازده سهام مثبت بوده است.
بررسی تأثیر سازوکارهای راهبری شرکتی بر نسبت P/E شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبری شرکتی قوانین، ساختارها، فرآیندها و سیستم هایی است که موجب دستیابی به هدف های پاسخگویی و رعایت حقوق ذینفعان توسط واحد تجاری میشود. ساز وکارهای کارآمد راهبری شرکتی میتواند موجب بهبود عملکرد در بازار سرمایه شود. مطالعات پیشین راجع به ارتباط بین سازوکارهای راهبری شرکتی و عملکرد نتایج متفاوتی را نشان می دهند. لذا هدف اصلی این پژوهش بازآزمونی رابطه بین سازوکارهای راهبری شرکتی با نسبت P/E در بازار نو ظهور ایران می باشد. لذا داده های 140 شرکت در فاصله زمانی 1383-1387 با استفاده از روش تحلیل ترکیبی داده ها مورد ارزیابی قرار گرفته و یافته ها بیانگر رابطه مثبت بین تعداد سهام تحت تملک اعضاء هیئت مدیره و نسبت اعضاء غیرموظف هیأت مدیره با P/E شرکت ها است. سایر یافته ها نشان میدهند بین سرمایه گذاران نهادی و نسبت P/E شرکت رابطه منفی معنی داری وجود دارد وهمچنین بین دوگانگی وظیفه مدیر عامل با P/E شرکت ها رابطه ای وجود ندارد. این یافته ها بیانگر الزام و توجه بیشتر مسئولان، خصوصاً سیاست گذاران بورس به راهبری شرکتی در شرکت های ایرانی است.
بررسی تاثیر سطوح محافظه کاری گزارشهای مالی برمحتوای اطلاعاتی سود حسابداری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش آگاهی نسبت به نقش و تأثیر رویه های حسابداری بر رویدادهای مالی و اطلاعات حسابداری موجب شده است تا تلاش های جدّی تری جهت تشخیص عوامل مربوط و نحوه ی تأثیر آن ها بر اطلاعات مالی و بازار سرمایه به عمل آید.
محافظه کاری به عنوان یکی از ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری سابقه ای دیرینه در حسابداری دارد که به نظر واتز و حداقل از ابتدای قرن بیستم تاکنون، کیفیتی چشمگیر و غالب در عرصه حسابداری و گزارشگری مالی بوده است. توجه پیوسته و مستمر به مفهوم مزبور و اهمیت دادن به آن در تدوین استانداردهای حسابداری، می تواند نشان دهنده آن باشد که بکارگیری و اعمال رویه های محافظه کارانه از ویژگی فزونی منافع بر مخارج برخوردار است. مدت هاست که بر کمّی کردن ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری تأکید شده و می شود، اما تاکنون کوشش چندانی برای بررسی منافع و مضار حاصل از اعمال محافظه کاری انجام نگردیده است.
میزان دقت اطلاعات می تواند بر تصمیم گیری و پیش بینی تأثیر گذارد. معمولاً هرچه کیفیت و دقت اطلاعات بالا باشد، پیش بینی و تصمیم گیری ها، بهتر انجام می گیرد. علاوه بر این کیفیت بالای اطلاعات و متقارن بودن اطلاعات موجب هماهنگی بیشتر بین مدیران و سرمایه گذاران در خصوص تصمیمات سرمایه گذاری می شود. هرچه عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران بیشتر باشد، سرمایه گذاران انتظار بازده بیشتری از سرمایه گذاری دارند. سود به عنوان نتیجه نهایی فرآیند حسابداری و اصلی ترین منبع اطلاعاتی، که این قدر مورد توجه و تأکید استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری است، ممکن است تحت تأثیر رویه های حسابداری، انتخابی مدیریت اندازه گیری شود.
درحالیکه اکثر حسابداران وجود محافظه کاری را قبول دارند ولی تاکنون تعریف جامعی از محافظه کاری ارائه نگردیده است. دونوع تعریف در ادبیات حسابداری برای محافظه کاری مطرح است. اولی، وجود جانبداری در ارائه کمتر از واقع ارزش دفتری سهام نسبت به ارزش بازار آن که توسط فلتسام واولسون در سال 1995 میلادی عنوان شد که معرف محافظه کاری از دیدگاه ترازنامه ای بوده و معیار نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری( M/B ) نیز برگرفته ازهمین تعریف است ودومی، تمایل به سرعت بخشیدن درشناسایی زیان ها و به تعویق انداختن شناسایی سودها که معرف محافظه کاری از دیدگاه سود زیانی است و بر همین اساس باسودر سال 1997 میلادی معیار عدم تقارن زمانی را معرفی نمود.
به طور کلی با توجه به مفهوم محافظه کاری، حسابداری باید از یک سو کمترین ارزش ممکن را برای دارائی ها و درآمدها و از سوی دیگر بیشترین ارزش ممکن را برای بدهی ها و هزینه ها گزارش کند همچنین هزینه ها را در زودترین زمان ممکن و درآمدها را در دیرترین زمان ممکن شناسایی و در حساب ها منظور نماید به این ترتیب خالص دارائی ها کمتر از قیمت جاری ارزش گذاری و منجربه انتخاب کمترین مبلغ ممکن از میان مبالغ موجود می گردد از این رو، تعبیر و تفسیر اطلاعات گزارش های مالی مبتنی بر رویه های محافظه کارانه برای آگاه ترین استفاده کنندگان هم مشکل خواهد بود. در واقع واتزمحافظه کاری را ساز وکاری مؤثر در قراردادهای بین شرکت و اعتبار دهندگان و سهامداران می داند که از اعتباردهندگان و سهامداران در مقابل فرصت طلبی های مدیریت محافظت می کند. واتز(2003) ریشه محافظه کاری را در گزارشهای مالی، دلایل اقتصادی عنوان می کند که در قالب چهار تبیین عبارت است از: 1 - تفسیر قراردادی محافظه کاری 2 – تفسیر دعاوی قضایی محافظه کاری3-تفسیرقانونگذاری محافظه کاری 4- تفسیر مالیاتی محافظه کاری ؛ و بیشترین نیاز برای حسابداری محافظه کارانه از نقش قراردادی حسابداری سرچشمه می گیرد.
پس درپژوهش حاضردر پی پاسخگویی به این سؤال است که: تأثیر سطوح محافظه کاری گزارش های مالی بر محتوای اطلاعاتی سود حسابداری چگونه است؟
معمای ساختار سرمایه
حوزههای تخصصی:
اثرگذاری عوامل رفتاری و انعکاس سوگیری دیرپذیری در رفتار معاملاتی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیر زمانی مفاهیم مالی کلاسیک و فرض انسان عقلائی زیربنای علم مالی و تئوری های آن قرار داشت. مالی کلاسیک در بستری ایده آل، به توصیف قواعدی می پرداخت که سرمایه گذاران در یک بازار عقلائی می بایست بدان گونه رفتار کنند. فرض عقلائی بودن سرمایه گذاران به عنوان مدل ساده ای از رفتار انسان، از پایه های اصلی مالی کلاسیک محسوب شده و تقریباً تمامی نظریه های آن متاثر از این فرض بوده است. اما در سالیان اخیر، ظهور پدیده هائی همچون حباب قیمتی در بازار سهام، واکنش بیش یا کمتر از اندازه سرمایه گذاران به اطلاعات جدید و بسیاری موارد دیگر که در تقابل با نظریه بازار کارای سرمایه قرار دارد، باعث تشکیک در مفروض اصلی مالی کلاسیک، انسان عقلائی، و ایجاد پارادایم جدیدی تحت عنوان مالی رفتاری گردیده است. مدل های رفتاری، تأثیر سوگیری های رفتاری سرمایه گذاران در واکنش به واقعیات را بررسی کرده و بیان می کنند که در شرایط مختلف عکس العمل سرمایه گذاران نسبت به اطلاعات می تواند متفاوت باشد. مقاله حاضر به مرور تحقیقات انجام شده در زمینه یکی از عوامل رفتاری موثر بر راهبرد معاملاتی سرمایه گذاران می پردازد و هدف آن ایجاد بینشی در خصوص تداوم یا برگشت روند در قیمت سهام است.
بررسی رابطه ارزش های فرهنگی با هموارسازی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق تاثیرات احتمالی فرهنگ بر هموارسازی سود را مورد بررسی قرار می دهد. هموار سازی سود در شرکت های عضو بورس نمونه مورد آزمون قرار گرفت. ارزش های فرهنگی فردگرایی، فاصله قدرت، اجتناب از عدم اطمینان و مردگرایی از تحقیقات قبلی انجام شده، اخذ شد. هموارسازی سود با استفاده از اقلام معوق تعیین شد. نتایج نشان می دهد که رابطه معنی داری میان ارزش های فرهنگی با هموارسازی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران وجود دارد. پس از ورود متغیرهای فرهنگی، مدل معنی دار شد که این مهم نشان دهنده این است که عوامل فرهنگی نقش تعیین کننده ای در هموارسازی سود در ایران دارند. این تحقیق، اولین تحقیقی است که در ایران، شاخص های هموارسازی را به ارزش های فرهنگی مرتبط می سازد از این رو، این تحقیق ادبیات هموارسازی سود در ایران را غنی تر می کند.
قیمت های سهام و ثروت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
نقش سرمایه گذاران نهادی در سیاست های سرمایه گذاری شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاران نهادی با توجه به مالکیت بخش قابل توجهی از سهام شرکت ها، نفوذ قابل ملاحظه ای در شرکت ها دارند و می توانند رویه ی آن ها را تحت تأثیر قرار دهند. این تحقیق نقش سرمایه گذاران نهادی را بر سیاست سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی می کند. روش تحقیق از نوع همبستگی و با استفاده از رگرسیون چندگانه است. نتایج تحقیق بیان گر وجود رابطه ی مثبت ضعیف بین سرمایه گذاران نهادی و سیاست سرمایه گذاری بود؛ هم چنین میان جریان نقد عملیاتی و بازده بازار سهم وP/E با سیاست سرمایه گذاری رابطه ای معنی دار وجود نداشت. سه متغیر کنترلی سن شرکت، اندازه ی شرکت و نسبت اهرمی رابطه ی معنادار داشتند که از این میان دو متغیر اندازه و سن شرکت، رابطه ای مثبت و نسبت اهر می رابطه ای منفی با سیاست سرمایه گذاری دارد.
تأثیر آزادسازی بازار سرمایه بر رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث انگیزترین جنبه های بازار مالی، آزاد سازی بازار سرمایه است، البته نه آنچنان آزاد سازی که تابع مقررات شدید دولت باشد. بر مبنای تئوریهای مالی دلایل متعددی وجود دارد که آزادی جریان های سرمایه میبایست به افزایش رشد اقتصادی منتهی شود. از طرف دیگر اقتصاد دانان معتقدند که هزینة آزادسازی بیشتر از منابع آن است. چنین تفکر جمعی در تعارض با دلایل علمی مبنی بر آزادسازی، رابطه بین سیاست آزادسازی بازار سرمایه ورشد اقتصادی را به نتیجه ای میرساند که در نهایت با ابهام همراه است بنابراین در آینده میبایست بیشتر بر دلایل مستند و کمتر برنظریه اعتماد نمود.
بررسی تأثیر مدیریت واقعی سود و انگیزه های مدیریت بر چسبندگی هزینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر مدیریت واقعی سود و انگیزه های مدیریت بر میزان چسبندگی هزینه ها را بررسی می کند. چسبندگی هزینه به این معنی است که نسبت کاهش هزینه ها در هنگام کاهش فروش کمتر از نسبت افزایش هزینه ها در هنگام افزایش فروش است. طبق نظریه تصمیم های آگاهانه، چسبندگی هزینه ها نتیجه تصمیم های آگاهانه مدیران است. این مطالعه بر حالتی تمرکز می کند که در آن مدیران به هنگام کاهش فروش، با انگیزه پرهیز از زیان و کاهش سود، به تعدیل آگاهانه منابع اقدام می کنند. جامعه آماری این پژوهش، شامل نمونه ای از 135 شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره 10 ساله از سال 1383 تا 1392 است. برای آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیونی چندمتغیره استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مدیران هنگام کاهش فروش یعنی زمانی که برای پرهیز از زیان انگیزه دارند، کنار گذاشتن منابع بدون استفاده را سرعت می بخشند و منابع را به طور آگاهانه تعدیل می کنند. این تصمیم آگاهانه، چسبندگی هزینه ها را کاهش می دهد.
رفتار مصرف کنندگان خدمات مالی
حوزههای تخصصی:
درک رفتار مصرفکنندگان خدمات مالی و نیازها و خواستههای آنها بر روی فعالیتهای بازاریابی خدمات مالی تأثیر میگذارد. تقاضای مصرفکنندگان خدمات مالی تحت تأثیر ویژگیهای روانشناسی و رفتار آنها است. به همین جهت درک و شناخت رفتار مصرفکنندگان خدمات مالی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این مقاله، با توجه به اهمیت این موضوع به بررسی آن پرداخته شده است.
بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و عملکرد مالی واسطه های مالی(بانک ها،شرکت های سرمایه گذاری و بیمه) پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
در ایران طی سال های اخیر موضوع حاکمیت شرکتی و مالکیت شرکت ها مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که عملکرد بهینه بانک ها و موسسات مالی در یک کشور می تواند منجر به بهبود وضعیت اقتصادی آن کشور گردد، لذا بررسی شرایطی که موجب بهبود عملکرد بانک ها و موسسات مالی گردد ضروری به نظر می رسد. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و عملکرد مالی واسطه های مالی (بانک ها،شرکت های سرمایه گذاری و بیمه) پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1389 تا 1393 است. با استفاده از روش حذف سیستماتیک نمونه نهایی 29 بانک، شرکت سرمایه گذاری و بیمه به دست آمد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از نرم افزار آماری Eviews، و روش رگرسیون پانل دیتا بهره گرفته شده است.یافته های تحقیق نشان داد که ساختار مالکیت(نهادی،حقیقی و تمرکز مالکیت) بر بازده دارایی تاثیر معناداری دارند. اما ساختار مالکیت(نهادی،حقیقی و تمرکز مالکیت) بر بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر معناداری ندارد.
ارزیابی میزان اتکاء معاملهگران بورس اوراق بهادار تهران به اطلاعات حسابداری و غیرحسابداری درتصمیمات سرمایه گذاری
حوزههای تخصصی:
بورس اوراق بهادار بازار شگفتانگیزی است. در این بازار، به عینه میتوان تعامل و کنش، ریسک و بازده را مشاهده کرد و به بازده پر ثمری دست یافت. بدون شک ارزشمندترین کالای موجود در بورس اوراق بهادار، اطلاعات است. دسترسی به اطلاعات، کلید سودآوری و استفاده از فرصتهای سودآور بازار سرمایه بهشمار میرود، اما اطلاعات بهعنوان گرانبهاترین عنصر بازار سرمایه، باید به طور یکسان در اختیار سرمایهگذاران قرار گیرد. در این تحقیق علاوه بر اطلاعات حسابداری، به ارزیابی میزان اتکاء سرمایهگذاران بورس اوراق بهادار تهران، به اطلاعات غیرحسابداری در تصمیمات سرمایهگذاری پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق عبارتست از سرمایهگذاران جزء بورس اوراق بهادار تهران، این تحقیق از نوع پیمایشی- کاربردی است که در آن سعی شده با مطالعه پاسخهای دریافتی از طریق پرسشنامههای توزیع شده بین سرمایهگذاران، میزان اتکاء آنان به اطلاعات حسابداری و غیرحسابدارای در تصمیمات سرمایهگذاری ارزیابی شود، به منظور تایید یا رد فرضیههای تحقیق از آزمون T استیودنت و برای رتبهبندی و تعیین میزان اهمیت هر کدام از اطلاعات حسابداری و غیرحسابداری در تصمیمات سرمایهگذاری، از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج آزمون نشان میدهد که اطلاعات غیرحسابداری مانند نوع مدیریت، مسائل سیاسی و اقتصادی داخلی و بینالمللی، حجم فروش و نوع صنعت تأثیر بیشتری از اطلاعات حسابداری، برتصمیمات سرمایهگذاران دارد و توجه به اطلاعات حسابداری در رتبه پایینتری قرار دارد.
مدیریت مطالبات و تعهدات مالی در پروژه های عمرانی و کاربرد آن در تصمیم سازی پیمانکاران
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ریسک نظام مند و رشد سود شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین متغیرهای حسابداری و ریسک نظام مند یکی از پرجاذبه ترین موضوعاتی است که مباحث تفسیری زیادی را در حوزه تحقیقات حسابداری و امور مالی طرح کرده است. بدیهی است که کشف رابطه بین این متغیرها می تواند برای سیاست گذاران حسابداری دو فایده مهم داشته باشد. یکی پاسخ گویی به این سوال که متغیرهای حسابداری به چه میزان با ریسک نظام مند حقوق سهامداران عادی مرتبط هستند و دیگر این که بین شاخص های ریسک تجاری و ریسک حقوق سهامداران عادی چه ارتباطی وجود دارد. هم چنین با کشف این روابط می توانیم خط مشی افشا در صورت های مالی را به گونه ای تکامل بخشیم که اطلاعات بیشتری در مورد ریسک نظام مند برای سهامداران ارایه شود. در این تحقیق رابطه بین متغیرهای رشد سود خالص و رشد سود عملیاتی شرکت ها با ریسک نظام مند بررسی شده و هم چنین دو متغیر اندازه شرکت و نوع صنعت به عنوان متغیرهای کنترلی مورد بررسی قرار گرفتند. تحقیق یاد شده از نوع مطالعه توصیفی- همبستگی مبتنی بر تحلیل سری زمانی- مقطعی است. در این راستاَ، تعداد 87 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 82-1378 به طور نمونه ای انتخاب گردیدند. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از تحلیل رگرسیون و همبستگی بهره گرفته شد و معنی دار بودن الگوها نیز با استفاده از آزمون آماری F، آزمون T، ضریب تعیین، ضریب همبستگی و آزمون دوربین- واتسن، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصله بیانگر وجود رابطه ای مثبت، بین ریسک نظام مند با رشد سود خالص و رشد سود عملیاتی در سطح اطمینان 95 درصد است. یافته های این تحقیق تاکید مجددی بر فایده مندی متغیرهای حسابداری برای ارزیابی ریسک نظام مند می باشد
سودمندی اطلاعات حسابداری نسبت به اطلاعات بازار در پیش بینی ورشکستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سودمندی اطلاعات حسابداری همواره به عنوان یکی از دغدغه های استاندارد گذاران مطرح بوده است؛ به طوری که مفاهیم نظری هدف اصلی از گزارشگری مالی را ارائه اطلاعاتی سودمند در تصمیم گیری می داند. پیش بینی ورشکستگی یکی از حوزه هایی است که تاکنون پژوهشگران بسیاری به بررسی سودمندی اطلاعات حسابداری در آن پرداخته اند. با این حال، به منظور درک موقعیت فعلی سودمندی این منبع اطلاعاتی لازم است تا توان پیش بینی آن را در مقابل سایر منابع اطلاعاتی مانند اطلاعات بازار مورد مقایسه قرار داد. در همین راستا با استفاده از الگوریتم ژنتیک، الگو هایی با ترکیبات مختلفی از متغیرهای حسابداری و بازار، طراحی شده و مورد آزمون قرار گرفته است. همچنین به منظور بهبود قابلیت تعمیم نتایج از اعتبارسنجی متقابل استفاده شده است. نمونه مورد آزمون شامل شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران در بین سال های 1380 تا 1388 می باشد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که اطلاعات حسابداری در پیش بینی ورشکستگی از سودمندی بیشتری نسبت به اطلاعات بازار برخوردار بوده و اطلاعات بازار نمی توانند مکمل خوبی برای اطلاعات حسابداری در پیش بینی ورشکستگی باشند.