فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط بین محیط پژوهش آموزی، کیفیت تعامل استاد دانشجو و خودکارامدی پژوهش در قالب یک الگوی علّی انجام شده است. روش:روابط بین متغیّرها در قالب یک الگوی مفروض، به روش همبستگی از نوع الگویابی و در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاههای دولتی شهر تهران مورد آزمون قرار گرفته است. نمونه معرفی مرکّب از 270 دانشجو، پرسشنامه های روا و پایا «محیط پژوهش آموزی»، «کیفیت تعامل استاد راهنما دانشجو» و «خودکارامدی پژوهش» را پاسخ داده و داده های حاصله با استفاده از «تحلیل مسیر»، تحلیل شدند. یافته ها:نتایج حاکی از آن است که الگوی پژوهش برازش کاملی با داده ها دارد. در این الگو، اثر مستقیم محیط پژوهش آموزی بر کیفیت تعامل استاد راهنما دانشجو و خودکارامدی پژوهش و اثر غیر مستقیم آن بر خودکارامدی پژوهش، مثبت و معنادار است. نتیجه گیری:بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کیفیت تعامل استاد- دانشجو یک میانجی مناسب در ارتباط بین محیط پژوهش آموزی و خودکارامدی پژوهش است؛ یعنی هر میزان که کیفیت تعامل استاد- دانشجو در اثر محیط پژوهش آموزی افزایش یابد، خودکارامدی پژوهش هم افزایش می یابد.
اندازه گیری بلوغ حاکمیّت دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعمال حاکمیت خوب نیازمند توجه و بررسی بخش های مختلف در سطح کشور است. هر چقدر سطح حاکمیت به سطح حاکمیت خوب نزدیک تر باشد بلوغ حاکمیت مناسب تر است. دانشگاه به عنوان یک نهاد آموزشی در سطح کشور نیازمند ارزیابی و تحلیل پیاده سازی حاکمیت خوب است. این پژوهش با هدف شناسایی و وزن دهی شاخص های حاکمیت دانشگاهی و ارزیابی آن انجام شده است. دانشگاه تهران به عنوان بزرگ ترین دانشگاه کشور به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. کلیه اعضای هیئت علمی رسمی این دانشگاه جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 110 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. بر اساس مصاحبه نیمه ساختارمند با خبرگان شاخص های اندازه گیری حاکمیت مشخص و به وسیله فرایند سلسله مراتبی فازی وزن آن ها محاسبه گردید. داده ها به وسیله ابزار پرسشنامه جمع آوری و بر اساس آزمون t آزمون فرضیه های پژوهش صورت گرفت. فرضیه اصلی پژوهش و پنج فرضیه فرعی در سطح اطمینان 95 درصد مورد تأیید قرار گرفتند. از جمله نتایج این پژوهش می توان به تعیین ابعاد ساختاری، پاسخ گویی، مدیریت، استقلال و مشارکت جهت ارزیابی حاکمیت دانشگاهی و هم چنین سطح مناسب حاکمیت دانشگاهی در دانشگاه تهران اشاره کرد.
رابطه مؤلفه های سلامت سازمانی با اعتماد سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی دبیران آموزش و پرورش ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه مؤلفه های سلامت سازمانی با اعتماد سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی دبیران آموزش و پرورش شهر ساری انجام شده است. روش پژوهش توصیفی زمینه یابی بوده است. جامعهآماری آن تمامی دبیران دبیرستان های دخترانه شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 به تعداد 385 نفر بودند. حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران و بر اساس جدول کرجسی و مورگان 195 نفر انتخاب شد. روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. برای گردآوری داده ها نیز از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. در روش میدانی از سه پرسش نامه استاندارد، سلامت سازمانی 44 پرسشی هوی و همکارانش (1966)، اعتماد سازمانی 21 پرسشی رابینز (1998) و مسئولیت پذیری اجتماعی25 پرسشی کارول (1991) استفاده شد. داده های گردآوری شده نیز در محیط SPSS طبقه بندی و مقدار ضریب اعتماد با روش آلفای کرونباخ برای این ابزار محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی چون فراوانی، درصد، نمودار، شاخص های گرایش مرکزی (میانگین، میانه، مد)، شاخص های گرایش پراکندگی (خطای استاندارد میانگین، انحراف استاندارد، واریانس، دامنه تغییرات، کمینه و بیشینه) استفاده شد و از روش های آمار استنباطی آزمون t و ضریب همبستگی بکار گرفته شد. بنابراین، نتایج نشان دادند که بین مؤلفه های سلامت سازمانی (هفت مؤلفه تأکید علمی، روحیه، حمایت منابع، ساخت دهی، ملاحظه گری، نفوذ مدیر و یگانگی نهادی) با اعتماد سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی دبیران دبیرستان های دخترانه شهر ساری رابطه ای معنی دار وجود دارد.
ارائه مدل مفهومی رابطه بین کیفیت برونداد آموزش عالی و توسعه پایدار بر اساس رویکرد سیستمی
حوزههای تخصصی:
آموزش، اثربخش ترین ساز و کار جامعه برای مقابله با یکی از بزرگ ترینچالش های این قرن؛ یعنی توسعه پایدار است. توسعه پایدار به انسان های کل نگر، دارای تفکر سیستمی، بینش میان رشته ای و فرارشته ای، آگاه، خلاق و مشارکت جو نیاز دارد. تولید منابع انسانی واجد شرایط فوق، نیازمند کیفیت بالای عناصر و عوامل نظام آموزشی (ورودی، فرایند، خروجی و پیامد) در راستای توسعه پایدار می باشد.نظام آموزش عالی و نیروی انسانی متخصص، نقشی کلیدی در توسعه پایدار هر جامعه ای ایفا می کند. دانشگاه ها بایدبه عنوان مکان های تحقیق و مطالعه برای توسعه پایدارتلاش کنند.آموزش عالی باید بتواند بهترین راه بهره برداری از منابع و امکانات محدود را کسب کند. هدف:هدف این پژوهش طراحی مدلی برای کیفیت برونداد نظام آموزش عالی در رسیدن به توسعه پایدار بر اساس رویکرد سیستم آموزشمی باشد، برای رسیدن به توسعه پایدار باید بتوان هماهنگی و تعامل بین اجزا توسعه را به وجود آورد. روش:در این مقاله از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده و به شیوه تحلیلی اسنادی صورت گرفته است. نتیجه گیری:نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که برای رسیدن به توسعه پایدار، نظام آموزشی یکی از عناصری است که می توان راه رسیدن به توسعه را هموار سازد و مسیر آن را به سوی توسعه هموار هدایت کند اما مقوله ی مهمی که در آموزش برجسته است کیفیت محصولات و بروندادهای نظام آموزشی است.
تأثیر تدریس علوم تجربی با الگوی مدیریت آموزش، بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان سال سوم راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر تدریس علوم تجربی با استفاده از الگوی مدیریت آموزش، بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان سال سوم راهنمایی است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بوده و با استفاده از طرح دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. در این پژوهش دو کلاس شامل 68 دانش آموز از مدرسه راهنمایی پسرانه فردوسی نسیم شهر (واقع در شهرستان بهارستان از توابع استان تهران) به عنوان نمونه در دسترس مشارکت داشتند. از این دو کلاس، یک کلاس 34 نفری به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس 34 نفری به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از الگوی مدیریت آموزش و گروه گواه از روش سنتی در 12 جلسه ی 75 دقیقه ای آموزش دیدند. مدت این دوره شش هفته و محتوای آن فصل 6 کتاب علوم تجربی بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی سنجش خودراهبری فیشر و همکاران (2001) شامل 41 گویه بود که روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (82/0) مورد تأیید قرار گرفت. جهت تحلیل داده های آماری از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تی مستقل و تحلیل کواریانس) استفاده شد و نتایج پژوهش نشان دادند که بین مقدار خودراهبری دانش آموزان دو گروه آزمایش و گواه در یادگیری علوم تجربی تفاوتی معنادار وجود دارد. بنابراین، استفاده از الگوی مدیریت آموزش به دلیل ایجاد محیط یادگیری جذاب، تعاملی و مشارکتی می تواند نتایجی بهتر را نسبت به الگوهای متداول در رسیدن به هدف مهم خودراهبری دانش آموزان در یادگیری داشته باشد.
میزان اثربخشی برنامه های فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی فارس از دیدگاه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارزیابی میزان اثربخشی برنامه های فرهنگی دفاتر فرهنگ دانشگاه آزاد اسلامی فارس از دیدگاه دانشجویان رشته های گوناگون این دانشگاه می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گرد آوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی بوده است و برای محاسبه حجم نمونه مورد نیاز از فرمول کوکران بهره گیری شده و جامعه آماری آن تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس به تعداد 120000 نفر بوده است، اگر چه تعداد نمونه به مقدار 384 پرسش نامه صحیح مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای انتخاب نمونه مورد نیاز از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و سه پرسش نامه محقق ساخته، مربوط به فعالیت های کانون قرآن و عترت، ستاد اقامه نماز و فوق برنامه های فرهنگی که از روایی قابل قبول برخوردار بوده استفاده شده است. پایایی پرسش نامه ها که از روش آلفای کرونباخ بدست آمده به ترتیب 86/0 ، 85/0 و82/0 بوده است. نتایج نشان دادند میانگین تاثیر گذاری برنامه های فرهنگی بخش های سه گانه یاد شده از دیدگاه دانشجویان پایین تر از سطح قابل قبول ارزیابی شده و تفاوتی معنادار بین عملکرد برنامه های فرهنگی از دیدگاه دانشجویان دختر و پسر وجود ندارد و فقط دانشجویان رشته پزشکی عملکرد برنامه های کانون قرآن و عترت را بالاتر از حد نرمال ارزیابی کرده اند.
بهینه سازی انتخاب و توالی محتوای شخصی سازی شده در سامانه های آموزشی تطبیق پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تطبیق پذیری سامانه های آموزشی و ضرورت اعمال شیوه ها ی نو ین در ارائه محتوا یک زمینه تحقیقاتی قابل ملاحظه و مهم است . زیر سامانه ارائه محتوا باید متناسب با مدل کاربر، محتوای مناسب را انتخاب کرده و در اخت ی ار وی قرار دهد تا ویژگی تطبیق پذ یری تحقق پ ی دا کند . توجه به ویژگ ی ها ی شخصیتی یادگیرنده و در نظر گرفتن توانایی و استعدادهای او در ارائه محتو ای آموزشی مناسب بسیار تأثیرگذار است. از این رو زیرسیستم ارائه محتو ا با یک مسأله بهینه سازی مواجه است که باید میزان تناسب محتو ای ارائه شده با توانایی ها، انتظارت و استعدادهای یادگیرنده را بهینه کند. این مقاله جهت توسعه و بهبود رو شهای قبلی بر دو بخش تمرکز کرده است . در بخش مدل مس أله، تناسب شیوه ارائه محتوا با سبک ی ادگیری یادگیرنده را اضافه کرده و لذا جنبه های بیشتری از شخصی ساز ی را مد نظر قرار داده است . در بخش حل و الگوریتم جدید جستجوی NBPSO مسأله، با استفاده از الگوریتم تکامل یافته تر گرانشی، منجر به تولید پاسخ های بهینه تر (انتخاب مناسبتر و تطبیق پذیرتر محتو ا) شده است. به منظور ارزیابی راهکار پیشنهادی با روش های پیشین، الگوریتم پایه جمعیت پرندگان نیز پیاده سازی شده است. نتایج بر مبنای معیار دقت، به هدف سنجش میزان بهینه بودن پاسخ ارائه شده و معیار پای داری، به منظور اطم ینان از پاسخ در اجراهای متفاوت، مورد ارزی ابی و مقایسه قرار گرفت ند که راهکار پیشنهادی، بهبود قابل توجهی را نشان داده است.
فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش عالی
حوزههای تخصصی:
سیستم پرورش و آموزش: اصلاحات، برنامه ریزی، استقلال
حوزههای تخصصی:
تحلیل ابعاد اصلی محیط کار دانشی آینده در دانشگاه افسری امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانشگاهی (2)
منبع:
دانش مدیریت ۱۳۶۸ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
اعتباریابی الگوی ارزشیابی سیپ در عملکرد مراکز آموزشی مطالعه موردی: شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اعتبار الگوی ارزشیابی سیپ در ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی می پردازد. روش پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری را 90 نفر از مدیران وکارشناسان مراکز آموزشی شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران تشکیل می دهند که با بررسی جامعه آماری و مطابقت شرایط آنها با نیازهای تحقیق، تعداد60 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز تحقیق توسط پرسشنامه گرد آوری شده است. پایایی پرسشنامه به وسیله آلفای کرونباخ تعیین گردیده که ضریب 87/. سطح خوبی از پایایی را نشان می دهد. همچنین برای اطمینان از روایی محتوایی نیز از روش توافق متخصصان استفاده شده است. پس از جمع آوری اطلاعات مورد نظر، میزان اعتبار الگوی سیپ به وسیله تحلیل عاملی ارزیابی گردید و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از آزمون دوجمله ای، آزمون تأییدی فریدمن، آزمون همبستگی و آزمون t استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد چهارگانه الگوی سیپ و معیارهای بیست گانه آن مورد قبول واقع شده و توانایی این الگو در ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی تأیید گردیده است. همچنین بین ابعاد، معیارها و متغیرهای یاد شده رابطه معناداری نیز مشاهده گردید که حاکی از آن است که هر یک از متغیرهای آشکار به طرز معناداری متغیرهای پنهان مربوط را مورد سنجش قرار می دهد
ارزیابی وضعیت یادگیری الکترونیکی واحد آموزش مجازی دانشگاه سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی وضعیت یادگیری الکترونیکی در واحد آموزش های مجازی دانشگاه سیستان و بلوچستان از دیدگاه دانشجویان این واحد می باشد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان واحد آموزش های مجازی دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی 93-94 به تعداد 108 نفر می باشد. حجم نمونه آماری مطابق فرمول کوکران، معادل 84 نفر در نظر گرفته شد که به روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب شدند. برای اندازه گیری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. برای تعیین روایی، از نظر اساتید و کارشناسان حوزه مورد مطالعه، و برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ (0.921) استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت یادگیری الکترونیکی از لحاظ ابعاد ویژگی های فردی یادگیرنده و زیرساخت و فناوری مطلوب، از لحاظ پشتیبانی وضعیت نسبتاً مطلوب و از لحاظ محتوای آموزشی و سنجش و ارزیابی از وضعیت نامطلوبی برخوردار می باشد. همچنین بررسی شکاف میان میزان عملکرد و اهمیت هر یک از ابعاد و مؤلفه های یادگیری الکترونیکی، مشخص نمود که تمامی آنها دارای شکاف منفی است.
نهضت تحصیلات تکمیلی و اثراتش بر حوزه های علم و عمل
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان آشنایی و استفاده دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه از کتابخانه و اثرات آن بر موفقیت تحصیلی آنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
متدولوژی مناسب مهندسی مجدد در موسسات آموزش عالی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۹ شماره ۲۱۶
حوزههای تخصصی:
ارائه الگویی برای مدیریت همکاریهای تحقیقاتی صنعت - دانشگاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش مطالعه ای را در باب همکاریهای صنعت و دانشگاه با هدف توسعه کارآمدترین اعمال بمنظور افزایش تأثیر این همکاریها روی قابلیت رقابتی شرکت ها انجام می دهد. نمونه ها بیست و پنج شرکت متمرکز روی تحقیق و توسعه را که در مشارکت با تحقیق بر پایه ای منظم به کار گماشته شده اند، در برمی گیرند. بیش از یکصد پروژه همکاری از طریق مصاحبه با مسئولین، مدیران پروژه و مدیران ارشد اجرایی تحلیل شده است. این مصاحبه ها هم از اطلاعات کیفی و هم از اطلاعات کمی درباره ی موفقیت و عدم موفقیت همکاریها استفاده نموده است. براساس این داده ها، هفت مورد از کارآمدترین اعمال برای مدیریت همکاریها زمانیکه با هم به کار گرفته می شوند و به طور معنی داری در موفقیت دراز مدت همکاری مشارکت دارند، تعریف شده اند. این اعمال عبارتند از: 1) انتخاب پروژه های همکاری که تحقیق و توسعه شرکت را به سرانجام میرسانند؛ 2) انتخاب محققان دانشگاه که اهداف و اعمال ویژه صنعت را درک می کنند؛ 3) انتخاب مدیران پروژه با قابلیت های پوشای کرانی قوی؛ 4) ارتقای دوره های زمانی همکاری بیشتر، 5) میسر ساختن حمایت داخلی مناسب برای مدیریت پروژه؛ 6) تدارک ملاقات های منظم در شرکت بین محققان صنعت و دانشگاه ؛ 7) ایجاد آگاهی از پروژه دانشگاه در شرکت.