فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۴٬۵۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق عوامل مؤثر بر عملکرد زنجیره های تامین در ادبیات موضوع مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از نظر کارشناسان 34 شاخص جهت سنجش عملکرد زنجیره های تامین شناسایی شد. در ادامه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی (مطالعهی همبستگی رگرسیونی) از میان شاخص های شناساییشده، 21 شاخص در قالب 6 عامل برای سنجش عملکرد زنجیرهی تامین در صنعت تولید قطعات خودرویی به دست آمد. این مدل عوامل مشتریان (81/0)، فرآیند (75/0)، هزینه (54/0)، انعطاف پذیری (30/0)، تامینکننده (29/0) و زمان (21/0) را به ترتیب تاثیر در عملکرد این صنعت معرفی و برای هر عامل شاخص هایی را جهت سنجش و ارزیابی ارائه نموده است.
رویکرد منسجم BSC-TOPSIS جهت ارزیابی دانشکدههای مدیریت برتر دانشگاههای استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی راهبردی عملکرد سازمان در محیط صنعت همواره یکی از اولین و اساسی¬ترین پیشنیازهای تدوین برنامه¬های بهبود برای سازمان¬ها می¬باشد و از اهمیت بالایی برخوردار است، تا آنجاکه یکی از امور جاری سازمان¬ها شناسایی نقاط قوت و ضعف خود می¬باشد. این امر در اقتصاد دانش محور و محیط پرتلاطم امروزی در مورد دانشگاه¬ها که مراکز آموزش و تولید دانش و نیروی کار دانشی هستند، از اهمیت مضاعفی برخوردار است. تا به امروز در صنایع مختلف از مدل¬های متفاوتی جهت ارزیابی عملکرد راهبردی، استفاده شده است که هریک با رویکردی متفاوت به تحلیل ابعاد سازمان پرداخته¬اند. یکی از مدل¬های راهبردی کارا در این زمینه، مدل کارت امتیازی متوازن میباشدکه به بررسی متعادل تمامی جنبه¬های سازمان می¬پردازد، لذا در این تحقیق با در نظرگرفتن نقاط قوت مدل کارت امتیازی متوازن در ارزیابی عملکرد راهبردی، از ترکیب آن با تکنیک تاپسیس جهت ارزیابی و رتبه¬بندی تعدادی از دانشکده¬های مدیریت برتر استان تهران استفاده شده است. به بیان دیگر در این مقاله با استفاده از مدل جبرانی تاپسیس به جمع¬بندی نتایج ارزیابی حاصل از مناظر مدلBSC پرداخته شده است. نتایج این پژوهش علاوه براینکه می¬تواند به طور کاربردی برای برنامه¬ریزی بهبود دانشکده¬های مدیریت مورد بررسی و سایر دانشکده¬های مدیریت ایران بکارگرفته شده و در توسعه مدل کارت امتیازی متوازن در بخش دانشگاهی موثر است، بلکه ترکیبی مناسب از این دو تکنیک را برای جمع¬بندی نتایج حاصل از ارزیابی مناظر مختلف مدلBSC ارائه نموده است.
بهینهسازی مدل تأخیر مسافران مترو با استفاده از الگوریتم تصمیمگیری چند شاخصه(MADM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این تحقیق، اقدام به مدلسازی ریاضی زمان تأخیر مسافران مترو براساس مدت زمان انتظار آنها در ایستگاهها با استفاده از الگوریتم تصمیمگیری چندشاخصه شد و با روش رگرسیون غیر خطی چند متغیره، مدل بهینهسازی آن برای عوامل مؤثر طراحی شد.
بر این اساس، در ابتدا به شناسایی ارتباط منطقی هریک از پارامترها و شاخصهای تأثیرگذار با شرایط ایستگاه بر مبنای مطالعات موردی در متروی تهران، پرداخته شد و سپس با یافتن رابطه معنیدار، درجه وابستگی و میزان اثرگذاری آنها با مقوله زمان تأخیر در ایستگاهها و متوسط زمان انتظار مسافران با استفاده از روش تصمیمگیری چند شاخصه تعیین شد. در نهایت، در قالب سناریوهای تصمیمگیری مختلف، مدل بهینهسازی ریاضی برای تأخیر مسافران در ایستگاه به ازاء کاهش زمان انتظار مسافران به دست آمد.
در نتیجه، ضمن به دست آوردن درجه تأثیرگذاری میزان و اهمیت شاخصهای مورد بررسی، با دقت بیش از 96 درصد، نرخ بهبود تابع هدف یعنی متوسط زمان تأخیر براساس زمان انتظار مسافران در تمام ایستگاهها به ازاء هر واحد بهبود در متغیرهای مورد بررسی شامل شاخصهای نرخ بهرهبرداری از گیشههای فروش و گیتهای کنترل بلیت، سرفاصلههای زمانی اعزام قطارهادر خطوط مختلف، ظرفیت هر قطار و همچنین نرخ ورود مسافران به ایستگاهها مشخص شد."
ارائه یک چارچوب جامع مبتنی بر روش فراترکیب به منظور استفاده از تکنیک های داده کاوی در مسائل مدیریت منابع انسانی
حوزه های تخصصی:
در فضای کسب و کار امروزی شاهد این هستیم که در بخش های مختلف سازمان ها، داده های خام فراوانی انباشته شده است که روز به روز بر حجم آن ها افزوده می گردد؛ اما با بی توجهی به این داده ها خود را از دانش نهفته در آن ها محروم نموده ایم. به طوری که وضعیت کنونی ما مصداق بارز غرق در داده ها و تشنه دانش بودن می باشد. بخش منابع انسانی سازمان ها نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد به گونه ای که در هر سازمان حجم عظیمی از فایل ها و فرم ها حاوی اطلاعات نیروی انسانی وجود دارد که بی اهمیت انگاشته شده اند. غافل از این که الگو های پنهان در میان آن ها می تواند عصای دست مدیران ارشد و گره گشای مسائل مختلف مدیریت منابع انسانی باشد. به همین منظور هدف اصلی این مقاله بررسی نظام مند مطالعات صورت پذیرفته در زمینه داده کاوی منابع انسانی می باشد تا با ارائه یک مدل حاصل از ترکیب نتایج آن ها، اهمیت این موضوع بیش از پیش نمایان گردد. در این راستا از روش فراترکیب برای تحلیل نتایج پژوهش ها استفاده شده است به طوری که پس از اجرای مراحل مختلف این روش در نهایت یک چارچوب جامع و نقشه راه مفید به منظور اجرای روش های داده کاوی در حوزه های مختلف مدیریت منابع انسانی ارائه شده است که پژوهشگران می توانند در تحقیقات آتی خود از آن استفاده نموده و به راستی آزمایی آن بپردازند.
ارایه و حل مدل برنامهریزی ریاضی جدید برای مسیریابی وسائط نقلیه در حالت رقابتی: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمل و نقل در سیستمهای اقتصادی تولیدی و خدماتی از جایگاه مهمی برخوردار است و بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی1 (GNP) هر کشوری را به خود اختصاص میدهد. به همین جهت محققان نسبت به بهبود مسیرها وحذف سفرهای غیرضروری و یا ایجاد مسیرهای کوتاه جایگزین، اقدام کرده اند. مباحثی مانند فروشنده دوره گرد، مسیریابی وسیله نقلیه2 (VRP) و غیره در همین راستا توسعه یافته اند. عموماً، در مورد مسیریابی تسهیلات فرض بر این است که نوعی انحصار در محیط وجود دارد و هیچ گونه توجهی به تاثیر مسیریابی مناسب بر رقابت در نظر گرفته نشده است. این مقاله، بر مبنای مشاهدات دنیای واقعی، رویکرد جدیدی از مسائل مسیریابی وسائط نقلیه به نام مسیریابی رقابتی توسعه یافته است. در این رویکرد توجه به رقابت بین رقبا و تمایل به دسترسی سریع تر به مشتریان با ارزش بالا برای کسب نقدینگی بیشتر علاوه بر یافتن مسیرهای کوتاه، مد نظر قرار گرفته است. مساله مسیریابی وسائط نقلیه در حالت رقابتی نیز با توجه به اینکه حالتی از مسیریابی وسائط نقلیه است، جز مسائل NP-Hard قرار می گیرد. در این مقاله، در راستای رویکرد جدید، مدل ریاضی ارایه شده و سپس برای اعتبار بخشی این مدل پیشنهادی، از نرم افزار لینگو برای حل مسائل با ابعاد کوچک استفاده شده است. در ضمن، برای حل مسائل با ابعاد بزرگ از الگوریتم فراابتکاری تلفیقی مبتنی بر شبیه سازی تبرید با اپراتورهای ژنتیک استفاده شده است. در انتها، مطالعه موردی بر روی یکی از شرکت های پخش در شیراز انجام گرفته و نتایج حاصل گزارش شده است.
تحلیل پوششی داده ها(DEA) ؛تحلیل پوششی داده ها چابکی سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور عصر جدید کسب و کار که تغییر را به عنوان یکی از خصوصیات اصلی با خود دارد، تضمین
موفقیت و بقای سیستم های تولید، سخت تر می شود. در تقابل با این شرایط متغیر، سیستم تولید چابک
به عنوان پیشرفته ترین سیستم یا به عبارتی پارادایم تولید، امروزه در حال ارائة خود به دنیای تولید
است و در این راستا توسعة متدهای ارزیابی چابکی بنگاه ها نیز اهمیت ویژه ای یافته است.
شیوه های سنجش چابکی اساساً دارای یک نقص کلی هستند و آن عدم توجه به میزان نیازمندی به
چابکی، برای ارزیابی و مقایسة چابکی بنگاه ها با بنگاه های دیگر می باشد. در واقع شدت تغییرات
محیطی و تلاطم نیازمندی های مشتریان، تعیین کنندة میزان نیاز به چابکی برای بنگاه ها می باشد و با
توجه به ماهیت و اندازة متفاوت این تغییرات برای سازمان های مختلف، سطح مطلوب چابکی برای
آن ها متفاوت خواهد بود. بنابراین شیوه های ارزیابی باید میزان چابکی را به صورت قدرت پاسخگویی
مناسب به این تغییرات مورد سنجش قرار دهند. در این مقاله با هدف رفع این نقیصه، تکنیک تحلیل
پوششی داده ها با تعریف ورودی ها و خروجی های چابکی، برای اررزیابی چابکی بنگاه های تولیدی
تعدیل شده است. در پایان این مدل اندازه گیری برای ارزیابی چابکی 20 بنگاه تولیدی از 5 صنعت
مختلف به کار گرفته شد و چابکی نسبی بنگاه ها و نیز میزان بهبود در خروجی ها به منظور رسیدن به
مرز کارایی سازمان های مختلف از نظر چابکی، تعیین و مسیر بهبود برای آن ها ترسیم شد.
حل یک مدل ریاضی جدید برای زمانبندی در شبکه های توزیع با بهینه سازی ذرات انبوه چند هدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، یک مدل ریاضی جدید دو هدفه و آمیخته با اعداد صحیح برای مسایل شبکه های توزیع ارایه میشود. یک تابع هدف هزینههای خرید، حمل و نقل و نگهداری کالاها را حداقل میکند و تابع هدف دیگر با عنوان توزیع بهنگام، مجموع مقادیر دیرکرد یا زودکرد تحویل کالاها را با توجه به اختلاف زمان تحویل و زمان مقرر کمینه میکند. این مدل برای شبکه توزیع سه سطحی شامل تأمین کنندگان، عمدهفروشان و خردهفروشان طراحی می شود که چندین محصول با مقادیر تقاضای قطعی را در یک افق چند دورهای از طریق دو کانال مستقیم و غیر مستقیم توزیع میکند. از آنجا که مدل دو هدفه ارایه شده در ابعاد واقعی از نظر زمانی قابل حل با روشهای دقیق نیست، یک الگوریتم بهینهسازی ذرات انبوه چند هدفه برای حل مسأله طراحی می شود که کیفیت آن در مسایل کوچکتر که از روشهای دقیق نیز قابل حل هستند، با جواب های حاصل از نرم افزار لینگو مقایسه می شود. در ادامه مقاله، نشان داده می شود که الگوریتم پیشنهادی در زمان کوتاهتری نسبت به روش دقیق مربوط به نرم افزار لینگو به جواب های خوبی از لحاظ کیفیت دست مییابد و در ابعاد بزرگ نیز در مدت زمان قابل قبولی به جواب میرسد.
اجزاء بهرهوری کل عوامل تولید حمل و نقل و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"بر اساس اهداف کمی برنامه چهارم، بخش شایان توجهی از رشد اقتصادی باید از محل ارتقای بهرهوری کل عوامل تولید تأمین شود. برای تسهیل تحقق این هدف، تمامی دستگاههای اجرایی مکلفاند در تدوین اسناد سهم بهرهوری کل عوامل در رشد اقتصادی را منظور کرده و الزامات آن را مشخص کنند. همچنین دستگاههای اجرایی موظفاند به منظور تحول اقتصادی کشور از یک نظام اقتصادی نهاده محور به نظام اقتصادی ستانده محور، ضمن شناسایی موانع افزایش بهرهوری عوامل تولید، سیاستهای مربوط به بخش خود را درجهت رفع این موانع تهیه کنند(ماده6). سوال اساسی قابل طرح این است که موانع اصلی ارتقای بهرهوری کل عوامل تولید در حمل و نقل و ارتباطات چیست و چگونه میتوان آنرا بر طرف کرد. برای پاسخ به این سئوال از روش تحلیل فراگیر دادهها(DEA )، بهرهوری کل عوامل تولید و اجزاء آن در حمل و نقل و ارتباطات را اندازه گیری کردیم.
این مطالعه از دیدگاه روش و موضوع برای نخستین بار است که در کشور انجام میشود. مطالعاتی که تاکنون انجام شده نیز غالبا"" در سطح ملی و نهایتا در سطح بخش بوده است، در حالی که این مطالعه در سطح زیر بخش اقدام به اندازهگیری بهرهوری، آنهم به تفکیک اجزاء بهرهوری کرده است.
نتایج نشان میدهند بهرهوری کل عوامل تولید حمل و نقل و ارتباطات در مقایسه با بهرهوری کل عوامل تولید بخشهای اقتصادی کشور در پایینترین حد قرار دارد. اجزاء محاسبه شده بهرهوری نشان میدهد که در درون فعالیت تغییرات کارآیی مدیریتی و کارآییفنی سبب تنزل بهرهوری کل عوامل تولید زیر بخش حمل و نقل و ارتباطات شده است."
بررسی روابط میان اینرسی دانش، یادگیری سازمانی، و نوآوری سازمانی (مطالعه موردی: شرکت بهره برداری نفت و گاز غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از رویکرد برنامه ریزی فازی آرمانی در طراحی مدل جایابی تسهیلات سه سطحی با معیارهای چندگانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تجزیه و تحلیل همبستگی متعارف چابکی و عملکرد استراتژیک سازمان های تولیدی
حوزه های تخصصی:
ارائه مدل فازی رتبهبندی ریسک در پروژههای حفاری شرکت پترو پارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بطور طبیعی هر فعالیتی با ریسک و مخاطره همراه است. ریسک پروژهها مفهومی غیر از مفاهیم مالی دارد. در مدیریت پروژه، اتفاقاتی که می¬توانند در حین اجرای پروژه، رخ دهند و وقوع پروژه را به مخاطره بیاندازند، مفهوم ریسک را دارند. شناسایی، تجزیه و تحلیل،اولویت¬بندی و داشتن برنامه برای برخورد با این اتفاقات، می¬تواند نقش بسزایی در موفقیت پروژه داشته باشد. استاندارد دانش مدیریت پروژه جهت مدیریت ریسک، رویکردی هدفمند ارائه می¬دهد که پیادهسازی آن، میتواند منجر به کمینه شدن احتمال وقوع یا اثر پیامدهای ناگوار بر اهداف پروژه باشد. از طرفی وجود ریسک حاکی از اجرای پروژه در محیطهای با عدم قطعیت و عدم اطمینان است که محاسبات فازی ابزار بسیار مناسبی جهت برخورد با نایقینی می¬باشد. در این مقاله ابتدا ریسکهای ممکن¬الوقوع در یک پروژه حفاری چاه نفت شناسایی و سپس با رویکرد فازی به سنجش و رتبه¬بندی ریسکها پرداخته خواهد شد. مدل شناسایی و تحلیل همانطور که اشاره گردید، مبتنی بر مدل استاندارد مدیریت پروژه است.