فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۴٬۷۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در طی سالیان اخیر بازار سرمایه یکی از بخش های جذاب و روبه رشد سرمایه گذاری و سود آوری بوده است. اما به واسطه تعدد و پیچیدگی فاکتور ها و روش های تصمیم سازی در این حوزه، اتخاذ رویکردی علمی درخصوص گزینش سبد سهام گاه با مشکلاتی مواجه بوده است. این پژوهش بر آن است تا راه کاری نوین مبتنی بر ادبیات تصمیم گیری چندشاخصه و خوشه بندی به منظور گزینش سبد سهام ارائه دهد. نتایج پژوهش گویای آن است که پنج شاخص اصلی (شاخص های اهرمی، نسبت کارایی، نسبت ارزش بازار، نسبت نقدینگی و نسبت کارایی) و 24 شاخص فرعی شناسایی در گزینش سبد سهام دخیل هستند. ابزار تحلیل تصمیم گیری چندشاخصه و خوشه بندی، و مورد بررسی، شرکت های صنعت دارو سازی موجود در بورس بوده اند. نتایج خوشه بندی شرکت ها در حالت بهینه، آن ها را به دو خوشه طبقه بندی می کند و درنهایت شرکت های خوشه برتر با کمک مدل مارتل و زاراس رتبه بندی می شوند. براساس نتایج ، شرکت البرز دارو با توجه به امتیاز بالایی که در معیارهای ارزش بازار و نسبت های فعالیت به دست آورد، برترین شرکت داروسازی انتخاب شد؛ پس از آن نیز به ترتیب شرکت داملران در رتبه دوم و داروسازی اکسیر و رامک در جایگاه سوم قرار گرفتند. ابزار فوق با حذف قسمت چشمگیری از نمونه بررسی شده کمک شایانی به طبقه بندی و رتبه بندی شرکت های برتر می کند. با این وجود، پیشنهاد می شود در کنار روش کمی از روش های کیفی نیز بهره گیری شود.
روش کارای یادگیری ترجیحات مبتنی بر مدل ELECTRE TRI به منظور طبقه بندی چندمعیاره موجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
191 - 216
حوزههای تخصصی:
آنالیز چندمعیاره ABC روش شناخته شده ای برای طبقه بندی موجودی هاست که اغلب رویکرد جبرانی را برای تجمیع معیارها لحاظ می کند، یعنی ضعف موجودی در یک معیار با عملکرد خوب آن در معیارهای دیگر جبران می شود. تا جایی که می دانیم رویکرد غیرجبرانی این مسئله به طور کافی مطالعه نشده است. مدل ELECTRE TRI از مدل های مبتنی بر روابط برتری است که این رویکرد را در محاسبات لحاظ می کند، ولی با توجه به پیچیدگی و هزینه بربودن، این مدل در تعیین مقادیر ترجیحات تصمیم گیرندگان (پارامترها)، از اقبال خوبی برخوردار نبوده است. بدین منظور در این مقاله روشی ارائه می شود که با استفاده از الگوریتم بهینه سازی تراکم ذرات (PSO)، مقادیر تمام پارامترها را از داده های آموزشی شامل تصمیمات قبلی تصمیم گیرندگان یاد می گیرد و در طبقه بندی موجودی های جدید به کار می برد. روش پیشنهادی برخلاف مدل های استاندارد داده کاوی که طبقه بندی را به صورت اسمی انجام می دهند، متناسب با روش ABC اقلام موجودی را به صورت رتبه ای طبقه بندی می کند. نتایج به دست آمده از آنالیز تجربی روش پیشنهادی روی دیتاست های موجودی، کارایی و قابلیت رقابت آن را در مقایسه با سایر مدل های طبقه بندی نشان می دهد.
بررسی تأثیر بازاریابی اجتماعی بر کاهش رفتارهای ضد تولید کارکنان (مورد مطالعه: شرکت نفت پاسارگاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازاریابی اجتماعی بر کاهش رفتارهای ضد تولید کارکنان در شرکت نفت پاسارگاد صورت گرفته است. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان شرکت نفت پاسارگاد به تعداد 500 نفر و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 217 نفر محاسبه و نمونه گیری به روش طبقه ای تصادفی بوده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه 32 سوالی محقق ساخته برای سنجش بازاریابی اجتماعی و پرسشنامه 44 سوالی برای سنجش رفتار های ضد تولید بوده که روایی آنها به دو روش صوری و سازه و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos 22 و به روش الگوسازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج فرضیه اصلی نشان داد که بازاریابی اجتماعی بر رفتار های ضد تولید کارکنان تأثیر منفی معناداری دارد. همچنین نتایج فرضیه های فرعی نشان داد که بازاریابی اجتماعی منجر به کاهش رفتارهای ضد تولید معطوف به فرد و معطوف به سازمان شده و با تغییر نگرش کارکنان به سمت رفتار شهروندی سازمانی، علاوه بر کاهش اثرات منفی آن، باعث افزایش اثربخشی و سلامت سازمان و در نهایت منافع آن بر جامعه می گردد.
طراحی و انتخاب طرح بهینه از دیدگاه ریسک های موجود در توسعه محصول جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
توسعه محصول جدید یکی از عوامل کلیدی برای کسب مزیت رقابتی و تداوم رشد شرکت هاست؛ اما این کار فرایند مخاطره آمیزی است که باید برای دستیابی به موفقیت در آن، ریسک های موجود به طور اثربخش مدیریت شوند. با توجه به اهمیت این نوع پروژه ها، در پژوهش حاضر تلاش می شود با مدیریت مؤثر ریسک در مرحله طراحی مفهومی محصولات جدید، احتمال موفقیت آنها بیشتر شود. بدین منظور، نخست مدلی جدید و معیارهایی برای اندازه گیری ریسک های مرتبط با متغیر های طراحی ارائه شده است. در این مدل با درنظرگرفتن اثر متقابل ریسک ها بر پیامد های رخداد یکدیگر و همچنین ریسک های مرتبط با متغیرهای پیوسته طراحی در فرایند محاسبه میزان ریسک طرح محصول، دقت محاسبات افزایش یافت. این مدل خود جزئی از مدل چند هدفه ای با سه تابع هدف ریسک، اثربخشی کلی طرح و هزینه طرح محصول است تا تصمیم گیرندگان بتوانند با توجه به سطح ریسک پذیری و بودجه، طرحی را انتخاب کنند که بیشترین اثربخشی را داشته باشد.
تحلیل چالش های پیشرو در پروژه های صنعتی با استفاده از نظریه داده بنیاد ( مطالعه موردی: صنعت پتروشیمی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل عوامل تأخیر در پروژه راهکاری جهت برنامه ریزی و مدیریت زمان و هزینه در اجرای بهتر پروژه است. به دلیل اهمیت کاهش تأخیرات در پروژه های صنعتی در این پژوهش بر آن شدیم تا به برسی عوامل اصلی در ایجاد تأخیرات در صنعت پتروشیمی به عنوان یکی از صنایع سودآور و اشتغال زا بپردازیم. نتایج حاکی از آن است که: تحریم ها، کاهش قیمت نفت و رکود اقتصاد جهانی فعالیت های اقتصادی را تحت تأثیر قرار داده است، این امر به ویژه در نوسانات حجم کاری در صنعت ساخت وساز بیشتر منعکس شده است. ازجمله کشورهای عضو اوپک ( شامل ایران، عراق، کویت ، عربستان، قطر، ونزوئلا و .....) هستند که در معرض این نوسانات قرار دارند و ساخت پتروشیمی و فرآوردهای آن ها یک عامل اشتغال زایی و موقعیت اقتصادی مهم برای این کشورها بشمار می رود. پژوهش حاضر به بررسی علل ایجاد تأخیر در ساخت و راه اندازی پروژه های پتروشیمی به عنوان مهم ترین چالش پیشرو در توسعه این صنعت از چهار منظر: زمانی، مالی، کیفیتی و ساختاری پرداخته است و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با جمعی از کارشناسان و خبرگان صنعت پتروشیمی مفاهیم حاصل از موردکاویها استخراج و در قالب چهار فرضیه و به صورت یک شبکه مفهومی ارائه گردید.
اولویت بندی عوامل تأثیرگذار بر عدم توسعه شهرکهای صنعتی تهران با رویکرد فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شهرک های صنعتی در مناطق مختلف یک کشور به دنبال حداکثر بهرهمندی از مزیتهای جغرافیایی، منطقهای، اقتصادی و اجتماعی با حداقل هزینههای اقتصادی و اجتماعی ممکن میباشد و بر اساس این منطق، این شهرکها راه حلی برای کاهش مشکلات فعلی شهرهای صنعتی و بالقوه شهرهای در حال صنعتی شدن نیز محسوب میگردد. بطور خلاصه تجارب کشورهای توسعه یافته و برخی کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که اگر تجمع های صنعتی درست بکار گرفته شود، با همراهی سایر اقدامات منجر به تشویق و ترغیب صنعتی شدن و هدایت صنایع از نظر مکان استقرار گردیده و بطور اساسی به هدفهای برنامه ریزی شهری و منطقه ای و توسعه صنعتی و اقتصادی کمک می نماید. بر همین اساس این تحقیق بدنبال، شناسایی عوامل تاثیر گذار بر عدم جذب و توسعه سرمایه گذاری در شهرک های صنعتی تهران و تعیین وزن این عوامل با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی می باشد. در این پژوهش،گردآوری دیدگاه خبرگان با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از مقیاس فازی مثلثی لین، فازی سازی شده است. و در نهایت با استفاده از نرم افزار سوپردسیژن اوزان نهایی مشخص گردیده است. بر اساس نتایج بدست آمده، عوامل شناسایی شده به ترتیب درجه اهمیت عبارت بودند از سیاست های کلان اقتصادی، فقدان امکانات زیربنایی، عدم وجود سازمان اجرایی مدیریتی، موانع نهادی و عدم مکان یابی بهینه. در پایان نیز راهکارهایی جهت افزایش و توسعه سرمایه گذاری صنعتی در شهرک های صنعتی تهران ارائه شده است.
بررسی کارائی شعب سازمان بیمه تامین اجتماعی از دیدگاه بازارمحور با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها
حوزههای تخصصی:
تحلیل پوششی داده ها یکی از کاربردی ترین روشهای ناپارمتریک محاسبه کارایی و رتبه بندی واحدهای تصمیم ساز می باشد. اساس این روش مبتنی بر یک سری بهینه سازی و استفاده از تکنیک برنامه ریزی خطی می باشد. در این مقاله با استفاده از این روش به ارزیابی کارائی شعب بیمه ای سازمان تامین اجتماعی در استان تهران پرداخته شده است.
بدین منظور با استفاده از این روش، رتبه هر یک از شعب سازمان تامین اجتماعی دراستان تهران بر حسب انواع کارایی (کارایی فنی، کارایی مدیریتی و کارایی مقیاس ) محاسبه شده و نوع بازدهی نسبت به مقیاس در هر یک از شعب (بازده صعودی، نزولی یا ثابت) برآورد شده است. در ادامه واحدهای کارا و ناکارای شعب سازمان تامین اجتماعی در استان تهران شناسائی و مقادیر بهینه نهاده ها در واحدهای ناکارای شعب سازمان تامین اجتماعی برآورد و نهایتاً بر اساس میانگین کارائی، شعب مختلف رتبه بندی شده است.
تحلیل تطبیقی رویکردهای تصمیم گیری چند معیاره خاکستری در اولویت بندی تأمین کنندگان (فولاد مبارکه اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زنجیره تأمین اخیراً نظر بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است. هدف این مقاله، شناسایی تأمین کنندگانی است که بیشترین توان بالقوه را در برآورده ساختن نیازهای شرکت با صرف هزینه معقولانه، داشته باشند و همچنین کاهش ریسک و حداکثر کردن ارزش کلی برای خریداران است. ازآنجایی که تأمین کنندگان ازلحاظ نقاط قوت و ضعف و شرایط عمومی محصولاتشان متفاوت هستند، نیازمند ارزیابی دقیق به وسیله خریداران می باشند. جهت انجام این فعالیت ها در شرکت ها، مشکلات فراوانی وجود دارد که یکی از آن مشکلات مربوط به تعیین معیارهای مناسب جهت ارزیابی تأمین کننده است. این موضوع به این دلیل است که غالباً نیازها در قالب مفاهیم کیفی اظهار می شوند درحالی که باید به صورت کمی مورد ارزیابی قرار گیرند. علاوه بر این، ازنظر تصمیم گیرنده، معیارها نسبت به یکدیگر از اهمیت و اولویت متفاوتی برخوردار می باشند و این موضوع یکی از دلایل اصلی است که نگارندگان را بر آن داشت که به دنبال ارائه الگویی باشند تا به وسیله آن بتوان انتخاب تأمین کننده را بر اساس معیارهای مناسب و با تأکید بر میزان اهمیت هر یک از آن ها در فرآیند تصمیم گیری انجام داد. بدین منظور ابتدا بامطالعه ادبیات موضوع، معیارهای مؤثر در انتخاب تأمین کنندگان شناسایی شدند، سپس با استفاده از پرسشنامه ای که توسط گروهی از کارشناسان تکمیل شد به غربالگری شاخص ها پرداخته شد. داده های کمی و کیفی شاخص های انتخاب شده جمع آوری شدند و توسط روش AHP درجه اهمیت معیارهای مؤثر در انتخاب تأمین کنندگان مشخص شد و درنهایت تأمین کنندگان شرکت با روش کوپراس خاکستری رتبه بندی شدند. مهم ترین معیار جهت ارزیابی تأمین کنندگان دارایی و زیرساخت (275/0) و تأمین کننده بهران به عنوان بهترین تأمین کننده شناسایی شد.
تأثیر پیاده سازی مدیریت دانش بر چابکی زنجیره تأمین
حوزههای تخصصی:
تغییرات سریع در دنیای امروز، سازمان ها را با چالش های مختلفی روبه رو کرده است، اما در این راه سازمان هایی موفق هستند که به کمک ابزارهای مدیریتی و فناوری های نوین از فرصت های ایجادشده به نفع خود استفاده کنند. مدیریت دانش یکی از این ابزارهاست. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر پیاده سازی مدیریت دانش بر چابکی زنجیره تأمین در شرکت ایران خودرو است. به همین منظور پس از مرور ادبیات پژوهش ابعاد موردنظر مدیریت دانش و چابکی زنجیره تأمین مشخص می گردد. در این پژوهش ابعاد مدیریت دانش بر اساس مدل ویگ انتخاب شده است و فرایندهایی مانند کسب دانش، تولید دانش، ذخیره دانش، کاربرد دانش و انتقال دانش را در بر می گیرد. همچنین در زمینه چابکی زنجیره تأمین از ابعاد انعطاف در تهیه و تأمین، انعطاف در ساخت و تولید و انعطاف در توزیع و تحویل استفاده شده است. پس از مشخص شدن ابعاد موردنظر در پژوهش و تعیین فرضیات پژوهش، با استفاده از روش معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار SMART-PLS فرضیات مورد آزمون قرار گرفته و در نهایت نتایج مورد تجزیه وتحلیل قرار می گیرد.
طراحی مدل هوشمند تناسب شغل و شاغل مبتنی بر استعدادها با رویکرد داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، در سه فاز اجرا شده است. در فاز اول، مفهوم استعداد مورد مطالعه قرار گرفته و استعداد از 4 منظر الگوهای تکرار شونده افکار، رفتار و احساسات، دانش، تجربه و ویژگی های فردی، جهت اولویت بندی و سنجش انتخاب شده اند. برای اولویت بندی معیارها از 22 نفر خبرگان مرکز آمار ایران، نظر سنجی شده و اوزان معیارها با روش آنتروپی شانون محاسبه گردید. در فاز دوم، بر اساس اوزان معیارها، درجه تناسب شغل و شاغل برای 193 نفر از کارمندان مرکز آمار ایران در 139 شغل منحصربفرد و در 3 سطح عملیاتی، میانی و ارشد، محاسبه شده است. در نهایت در فاز سوم، از نتایج به دست آمده از فازقبل، یک بانک داده به منظور اجرای داده کاوی تشکیل شد و 21 مدل با رویکرد درخت تصمیم، تشکیل گردید و 147 قاعده از آنها استخراج شدند. در نهایت 14 قاعده که از بالاترین احتمال برخوردار بودند، با هدف افزایش تناسب شغل و شاغل انتخاب گردیدند. مقایسه نتایج فاز اول و سوم نشان می دهد که علیرغم تأکید خبرگان بر اهمیت دیگر معیارها در تناسب شغل و شاغل، در واقعیت تناسب از منظر دانش و تجربه در تناسب شغل و شاغل تأثر بیشتری دارند.
طراحی مدل ترکیبی منبع یابی در زنجیره تامین با بکارگیری فرایند تحلیل شبکه ای، ویکور و مدل چندهدفه در محیط فازی مطالعه موردی: شرکت کابل البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیب انتخاب تامین کننده و تخصیص سفارش، یک تصمیم فمهم در طراحی و عملیاتی کردن زنجیره تامین
می باشد. شاخص های مختلفی در این تصمیم موثر اند و می فتواند به صورت یک مسئله تصمیم گیری چند
معیاره گروهی که به معیارهای کمی و کیفی و شمار تامین کنندگان نیازمند است، تبیین گردد. به علاوه، در
عمل تصمیم گیرندگان نمی توانند به راحتی با ارزشهای عددی و قطعی در مورد جایگزین ها قضاوت کنند و
معمولا با ارزیابی هایی غیرمطمئن و ناقصی مواجه می شوند.
بدین منظور، این مقاله یک مدل چند معیاره فازی برای ارزیابی و تخصیص سفارش به تامین کنندگان توسعه
می دهد. ابتدا ارزیابی تامین کنندگان با در نظر گرفتن 11 معیار و با استفاده از رویکرد ترکیبی تحلیل شبکه ای
و ویکور در محیط فازی انجام می گیرد. سپس با استفاده از مدل ریاضی چندهدفه فازی تخصیص سفارش
صورت می گیرد. در انتها مدل فازی به روش تیواری حل می شود. اثربخشی مدل و متد حل پیشنهادی در کسب
جواب مناسب بوسیله یک مثال در مطالعهای واقعی نشان داده می شود
ارائه ی یک مدل چند هدفه ی فازی جهت ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان در زنجیره تأمین ناب چابک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، به ارزیابی و انتخاب تأمینکنندگان باا اساتفاده از ویژگای هاا زنییاره تاأمین نااب چابا و –
تخصیص سفارش به تأمینکنندگان منتخا پرداتتاه مای شادد در مادل پیشانهاد ، تاأمین کننادگان باالقده باا
بکارگیر ی مدل چند هدفه فاز با تدجه به ویژگیها کلید زنییاره تاأمین نااب چابا ، از جملاه -
تدانایی در پاسخگدیی به تقاضاها، کاهش زمان تأتیر و هزینهها که از عدامل برنده باددن باازار در ایان ناد از
زنییره تأمین محسدب میشدند و همچنین با در نظر گرفتن ظرفیت و محدودیتهاا مدجادد بارا ساازمان و
تأمینکنندگان ارزیابی میگردند مدل ارائه شده، اجازه انتخاب چندین تأمین کننده را باه تریادار مای دهاد
همچنین، مدل پیشنهاد چند محصدلی بدده و چندین دوره را در نظر میگیرد به علت زمان زیاد بارا مساائل
با ابعاد بزرگ و عدم کارایی روشها دقیق با افزایش ابعاد مسأله، علاوه بر حال مساأله باه وسایله نارم افازار
لینگد از الگدریتم ژنتی برا رسیدن به جداب بهینه استفاده شده است
حل مسأله برنامه ریزی دو سطحی خطی با استفاده از الگوریتم ژنتیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مسأله برنامه ریزی دو سطحی (BLP) یکی از مسائل مهم در تئوری تصمیم گیری می باشد که زیر مجموعه مسائل برنامه ریزی چند سطحی به شمار می رود. این مسأله دارای دو سطح بیرونی و داخلی می باشد که فضای جواب مسأله بیرونی یا سطح اول توسط مسأله داخلی یا سطح دوم معین می شود. با توجه به اینکه BLP یک مسأله NP-hard می باشد، حل آن توسط روشهای سنتی به راحتی امکان پذیر نیست. در این مقاله ابتدا مسأله BLP و کاربردهای آن بررسی و سپس برای یافتن نقطه بهینه مسأله از روش شمارش نقاط رأسی استفاده می شود. در این مقاله برای جستجوی فضای اطراف نقاط رأسی و یافتن جواب بهینه از الگوریتم ژنتیک استفاده می گردد. همچنین با استفاده از یک پارامتر کنترلی، شعاع فضایی را که باید جستجو شود کنترل می شود تا از افزایش زمان حل مسأله اجتناب گردد. نتایج خروجی نشان
الگوریتم های تکاملی برای مسئله مکان یابی تخصیص زنجیره تأمین زیست متان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست متان به عنوان یک منبع تجدیدپذیر و سازگار با محیط زیست، نقش مهمی در تأمین انرژی مطابق با معیارهای توسعه پایدار ایفا می کند. در این مقاله، مدل برنامه ریزی مختلط عدد صحیح غیرخطی برای تصمیم گیری در مورد مکان بهینه رآکتور تولید زیست متان و چگونگی تخصیص انواع پسماند به عنوان ماده اولیه به رآکتور مطالعه می شود. در این مدل هزینه کل راه اندازی سیستم تولید زیست متان، با درنظرگرفتن محدودیت های مقدار عرضه انواع پسماند در هر مرکز جمع آوری، مقدار تقاضای انواع پسماند در رآکتور و تعداد نیروی کار موجود، حداقل می شود. الگوریتم های ژنتیک و تکامل تفاضلی برای حل مدل، توسعه داده شده اند و نتایج آن ها با یکدیگر مقایسه شده است. زمان حل هر دو الگوریتم نسبتاً یکسان است و الگوریتم تکامل تفاضلی، عملکرد بهتری از نظر مقدار تابع هدف نشان می دهد.
محاسبه قابلیت دسترسی ماشین آلات سیستم بارگیری در معادن روباز بر اساس مدل زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت دسترسی یا دسترس پذیری از مهم ترین ویژگی های تبیین کیفیت عملکرد سیستم ماشین آلات تعمیر پذیر و بهبود مدیریت و برنامه ریزی تولید محسوب می شود. شناخت قابلیت دسترسی برنامه های عملیاتی ماشین در فرایند تولید را دقیق تر و واقعی تر می کند. عملیات بارگیری بخش مهمی از چرخه تولید در معادن را تشکیل می دهد و در این مقاله، رویکردی برای بررسی قابلیت دسترسی ماشین آلات سیستم بارگیری در معادن روباز بر مبنای تئوری زنجیره مارکوف ارائه شده است. این روش مبتنی بر حالت های مختلف سیستم و نحوه گذر از حالتی به حالت دیگر است و برای مدل سازی رفتار اتفاقی سیستم هایی که به طور پیوسته و یا گسسته نسبت به زمان و یا در فضای حالت در تغییرند، قابل استفاده است. برای نشان دادن چگونگی عملکرد مدل از دادهای معدن سنگ آهن میشدوان استفاده شده است. بدین منظور ضمن محاسبه شاخص های نرخ خرابی و تعمیر ماشین ها، قابلیت دسترسی آن ها تعیین گردیده است. برای صحت سنجی و تحلیل داده ها و افزایش دقت تشخیص رفتار خرابی و تعمیر سیستم از آزمون های آماری مرتبط استفاده شده است. بر اساس نتایج اخذ شده، نرخ خرابی و تعمیر برای بیل مکانیکی نیوهلند به ترتیب 019/0 و 064/0 و برای بیل مکانیکی کوماتسو 017/0 و 047/0 است. همچنین قابلیت دسترسی سیستم بارگیری معدن در بخش ماشین آلات بیل مکانیکی، 9/93 درصد برآورد شده است.
ارائه مدلی برای حل مسئله تخصیص افزونگی قابلیت اطمینان بوسیله یک الگوریتم رقابتی تلفیقی چندهدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخصیص اجزاء مازاد شامل انتخاب اجزاء و سطوح افزونگی برای بیشینه نمودن قابلیت اطمینان تحت
محدودیتهای مختلف سیستم است. در اکثر طراحیها، به دلیل وجود توابع هدف چندگانه متضاد، محاسبه
قابلیت اطمینان دشوار میباشد. در مدل ارائه شده در این مقاله سه هدف شامل بیشینه سازی قابلیت
اطمینان،کمینهسازی حجم و کمینهسازی هزینه مد نظر قرار میگیرد که برای حل آن، یک الگوریتم تلفیقی
چندهدفه جدید بر پایه الگوریتمهای رقابتی و ژنتیک برای اولین بار در حل مسائل بهینه سازی قابلیت اطمینان
چند هدفه با استفاده از تخصیص عضو مازاد پیشنهاد میشود. علاوه بر این از روش رویه شناسی رویه سطح
1( برای تنظیم عملگرهای الگوریتم پیشنهادی استفاده میشود. الگوریتم پیشنهادی در مقایسه با RSM( پاسخ
3از کارایی بالاتری برخوردار است. PAES 2و NSGA-II دو الگوریتم
رویکرد شبیه سازی در حل مسأله زمان بندی ماشین های موازی پردازشگر دسته ای با زمان های احتمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، مسأله زمان بندی ماشین های موازی پردازشگر دسته ای با هدف حداقل کردن حداکثر زمان تکمیل کارها بررسی می شود. نوآوری این پژوهش، به کارگیری زمان های پردازش و در دسترس بودن کارها به صورت احتمالی است. در تحقیقات پیشین اثبات شده است که مسأله مورد بررسی دارای پیچیدگی سخت است. بنابراین، از روش های ابتکاری برای حل مسأله استفاده می شود. مسأله مورد مطالعه، دو مرحله تصمیم گیری دارد. در مرحله اول ابتدا کارها به دسته هایی طبقه بندی می شوند و در مرحله بعد، دسته های به دست آمده به ماشین های موازی تخصیص می یابند. در این مقاله، از دو روش ابتکاری برای ایجاد دسته ها و از سه روش ابتکاری برای ترتیب دهی توالی دسته ها استفاده خواهد شد. به علت احتمالی بودن زمان های پردازش و در دسترس بودن کارها، با استفاده از رویکرد شبیه سازی، 10000 نمونه مسأله به صورت تصادفی تولید می شود. 6 حالت ترکیبی روش های ابتکاری با حل نمونه مسائل به دست آمده از شبیه سازی مقایسه می شوند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ترکیب روش های ابتکاری MBF در فاز اول و روش ERT-LPT در فاز دوم از کارایی بهتری در رسیدن به جواب های مناسب برخوردار است.
تدوین الگویی برای بررسی نقش زیرساخت های پویای مدیریت دانش بر ارتقاء بهره وری شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین الگویی برای بررسی چگونگی تاثیر زیرساخت های پویای مدیریت دانش بر ارتقاء بهره وری شرکت های دانش بنیان که در حوزه های مدیریت دانش فعال هستند، می باشد. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تحقیق تعداد 724 نفر از مدیران و کارشناسان شاغل در شرکت های فعال در حوزه مدیریت دانش و سیستم های مدیریت دانش می باشد که در مجموعه پارک علم و فناوری تهران حضور دارند. در این تحقیق، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای-نسبتی با در نظر گرفتن سطح خطای05/0 تعداد 293 نفر انتخاب گردیدند، که در نهایت، اطلاعات 286پرسشنامه صحیح بین مدیران و کارشناسان ارشد شرکت های مورد تحقیق توزیع و با استفاده از روش تجزیه و تحلیل عاملی تأییدی روایی پرسشنامه ها بررسی شد. مقدارپایایی ترکییی درمحدوده 88/0تا93/0و بالاتر از مقدار استاندارد 7/0 است مقادیرave در بازه 55/0 تا 77/0 و بالاتر از مقدار استاندارد 50/0 است این نتایج نشان می دهدکه مدل اندازه گیری دارای پایایی رضایت بخش است. همچنین، برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که قابلیت های مدیریت دانش از طریق دو متغیر میانجی ظرفیت جذب و زنجیره تأمین چابک بر ارتقاء بهره وری شرکت تأثیر دارند.
مدل ریاضی چندهدفه انتخاب تأمین کننده و تخصیص سفارش در شرایط چند محصولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین کنندگان، نقش مهمی در کاهش هزینه ها و افزایش کیفیت محصولات تولیدی ایفا می کنند. بر همین اساس ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان با توجه به معیارهای مطلوب، به یکی از ارکان اساسی تصمیم گیری در مدیریت زنجیره تأمین تبدیل شده است. ازآنجاکه هم اکنون تأمین کنندگان تأثیر بسزایی بر موفقیت و شکست یک شرکت دارند، خرید که قبلاً به عنوان یک ابزار تاکتیکی محض، در نظر گرفته می شد، هم اکنون به عنوان یک وظیفه استراتژیک شناخته می شود؛ بنابراین با توجه به اهمیت موضوع هدف از این پژوهش، انتخاب تأمین کننده در شرایط چند محصولی و برنامه ریزی مقدار سفارش های اقتصادی در زنجیره تأمین است. اهداف در نظرگرفته شده در مدل بالا شامل کمینه کردن هزینه کل که مشتمل بر هزینه خرید، هزینه محصولات مرجوعی، هزینه کنترل و هزینه سفارش؛ بیشینه کردن کیفیت که دربرگیرنده کیفیت محصول و خدمات ارائه شده از طرف تأمین کنندگان و بیشینه کردن به موقع تعداد محصولات دریافتی توسط تأمین کنندگان است که در این مقاله با رویکرد فازی بررسی می شوند. این پژوهش برای سه تأمین کننده و سه محصول مهم یکی از شرکت های ماشین سازی در کشور ایران در نظر گرفته شد. نتایج نشان دهنده بهترین تأمین کنندگان برای خریداری محصولات و نیز میزان تخصیص بهینه به هر یک از تأمین کنندگان منتخب است.