مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
برنامه ریزی دو سطحی
حوزه های تخصصی:
در محیط تولید کلاس جهانی هر مشتری خواهان کارائی،کیفیت و قابلیت اطمینان با کمترین هزینه امکان پذیر و رقابتی است و عملکرد محصول با استفاده از تکنیک ها و استراتژی های مختلف قابلیت اطمینان بهبود می یابد . در این مقاله یک مدل مفهومی و الگوی عملی جهت برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک قابلیت اطمینان در توسعه محصولات جدید با فناوری بالا پیشنهاد شده است که با استفاده از برنامه ریزی دو سطحی، به تدوین، بهینه سازی و اجرای استراتژی های قابلیت اطمینانی در دو سطح مدیریتی و فنی می پردازد . برای تدوین استراتژی در سطح مدیریت از مدل ابتکاری TORC استفاده می کند و از طریق مدلی ابتکاری با تلفیق مدل برنامه ریزی خطی صفر و یک و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی و مدل چند شاخصه فازی یاگر به بهینه سازی استراتژی ها و یک سو سازی و اتصال آنها با اهداف سازمان می پردازد .برای اجرای استراتژی های منتخب فنی سطح مدیریت ، در سطح مهندسی با رویکردی جدید به تعریف استراتژی های تخصیص قابلیت اطمینان در محصولات با فناوری بالا و سپس به بهینه سازی این استراتژی ها می پردازد. مدل تحقیق برای محصول دوربین فضایی پیاده سازی شد.با استفاده از این مدل، مدیران قادر خواهند بود بهترین و مناسب ترین تصمیمات و استراتژی های قابلیت اطمینانی را برای توسعه محصولات جدید با فناوری بالا بکار گیرند و بر این اساس، اهداف عملیاتی ویژه ای را تعیین کرده و در نهایت به اهداف کلان سازمان خود دست یابند.
طراحی مدل ریاضی برای هماهنگ سازی زمان پاسخ زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی با ساختار تصمیم دو سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با کاربرد سازگارترین فنون بهبود کیفیت خدمات، باز هم نمی توان به طور کامل امکان وجود نارسایی های خدماتی را از میان برداشت. کمینه سازی فاصلة زمانی میان درک نارسایی خدماتی و جبران کاستی هایی که مشتریان در فرایند خدمات رسانی با آن مواجه شده اند و با حداقل هزینه، یکی از الزام های شرکت های پاسخگو در محیط رقابتی است.
در مقاله حاضر، مدلسازی زمان پاسخ ترمیم خدمات به نحوی که از یک طرف بهینه سازی سود زنجیره ترمیم خدمت و از طرفی رضایت مشتریان مواجه شده با نارسایی را در بر داشته باشد، مورد توجه واقع شده است و تعارض بهینه سازی سود بین زنجیرة کلی ترمیم خدمات و سود موضعی بخش ها یا شرکت های موجود در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی با رویکرد «برنامه ریزی دو سطحی»[1] مدلسازی شده است. بخش یا شرکت اصلی ترمیم کننده خدمات به عنوان رهبر و در سطح پایین تر آن نیز، بخش ها یا شرکت های موجود در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به عنوان پیرو نقش تصمیم گیرنده موضعی را بازی می کنند. بنابراین یک تصمیم بهینه به صورت مشارکتی در بین شرکت های واقع در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به کار گرفته می شود که در آن شرکت اصلی زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به عنوان رهبر به صورت تعاملی با سایر شرکت های واقع در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به مذاکره می پردازد.
در این مقاله برای حل مدل مربوطه، یک الگوریتم ترکیبی فرا ابتکاری توسعه داده شده و با یک مثال کاربردی نحوه تحلیل نتایج نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
فراتحلیل نقش تعدیل کننده ویژگی های نمونه در ارتباط بین فعالیت های بازاریابی و عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با کاربرد سازگارترین فنون بهبود کیفیت خدمات، باز هم نمی توان به طور کامل امکان وجود نارسایی های خدماتی را از میان برداشت. کمینه سازی فاصلة زمانی میان درک نارسایی خدماتی و جبران کاستی هایی که مشتریان در فرایند خدمات رسانی با آن مواجه شده اند و با حداقل هزینه، یکی از الزام های شرکت های پاسخگو در محیط رقابتی است.
در مقاله حاضر، مدلسازی زمان پاسخ ترمیم خدمات به نحوی که از یک طرف بهینه سازی سود زنجیره ترمیم خدمت و از طرفی رضایت مشتریان مواجه شده با نارسایی را در بر داشته باشد، مورد توجه واقع شده است و تعارض بهینه سازی سود بین زنجیرة کلی ترمیم خدمات و سود موضعی بخش ها یا شرکت های موجود در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی با رویکرد «برنامه ریزی دو سطحی»[1] مدلسازی شده است. بخش یا شرکت اصلی ترمیم کننده خدمات به عنوان رهبر و در سطح پایین تر آن نیز، بخش ها یا شرکت های موجود در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به عنوان پیرو نقش تصمیم گیرنده موضعی را بازی می کنند. بنابراین یک تصمیم بهینه به صورت مشارکتی در بین شرکت های واقع در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به کار گرفته می شود که در آن شرکت اصلی زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به عنوان رهبر به صورت تعاملی با سایر شرکت های واقع در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به مذاکره می پردازد.
در این مقاله برای حل مدل مربوطه، یک الگوریتم ترکیبی فرا ابتکاری توسعه داده شده و با یک مثال کاربردی نحوه تحلیل نتایج نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
طراحی مدل برنامه ریزی دو سطحی در زنجیره تامین غیر متمرکز تولید توزیع با در نظر گرفتن تبلیغات مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار یک زنجیره تامین دو سطحی شامل یک تولید کننده و یک توزیع کننده تحت مدیریت غیرمتمرکز و با هدف بیشینه سازی سود از طریق تامین تقاضای بازارهای مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. تولید کننده ضمن انجام تبلیغات عمومی ، در بخشی از هزینه تبلیغات محلی توزیع کننده مشارکت می نماید.
ارتباط میان تولید کننده و توزیع کننده در قالب دو سناریوی قدرت مبتنی بر بازی استکلبرگ با بهره گیری از روش برنامه ریزی دو سطحی مدل سازی شده و سیاست های بهینه تولیدکننده و توزیع کننده در حوزه قیمت گذاری، مدیریت موجودی، تبلیغات و لجستیک تعیین می گردد.
به منظور حل مدل های برنامه ریزی دو سطحی، دو الگوریتم فرا ابتکاری ژنتیک با ساختار سلسله مراتبی توسعه می یابند. در انتها جهت ارزیابی اعتبار مدل های توسعه یافته، مجموعه ای از آزمایشات محاسباتی روی داده های گردآوری شده از زنجیره تامین قطعات یدکی خودرو انجام می گیرد
حل مسأله برنامه ریزی دو سطحی خطی با استفاده از الگوریتم ژنتیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مسأله برنامه ریزی دو سطحی (BLP) یکی از مسائل مهم در تئوری تصمیم گیری می باشد که زیر مجموعه مسائل برنامه ریزی چند سطحی به شمار می رود. این مسأله دارای دو سطح بیرونی و داخلی می باشد که فضای جواب مسأله بیرونی یا سطح اول توسط مسأله داخلی یا سطح دوم معین می شود. با توجه به اینکه BLP یک مسأله NP-hard می باشد، حل آن توسط روشهای سنتی به راحتی امکان پذیر نیست. در این مقاله ابتدا مسأله BLP و کاربردهای آن بررسی و سپس برای یافتن نقطه بهینه مسأله از روش شمارش نقاط رأسی استفاده می شود. در این مقاله برای جستجوی فضای اطراف نقاط رأسی و یافتن جواب بهینه از الگوریتم ژنتیک استفاده می گردد. همچنین با استفاده از یک پارامتر کنترلی، شعاع فضایی را که باید جستجو شود کنترل می شود تا از افزایش زمان حل مسأله اجتناب گردد. نتایج خروجی نشان
استراتژی محافظت از تسهیلات حیاتی در حضور حملات با سطوح شدت متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
111 - 140
حوزه های تخصصی:
امروزه، زیر ساخت های حیاتی در سیستم های تامین، در معرض حملات عمدی هستند که این امر سبب شده است تا برای فراهم آوردن آمادگی لازم و واکنش مناسب در برابر حملات، مسئله مستحکم سازی زیر ساخت های حیاتی مطرح گردد. در این مقاله، نوع خاصی از مسئله مستحکم سازی زیر ساخت های حیاتی مورد بحث قرار گرفته است که در آن، قبل از آنکه زیر ساخت های حیاتی احداث گردند، در مورد مستحکم سازی آن ها برنامه ریزی می شود. مسئله به صورت یک برنامه ریزی دو سطحی فرموله شده است که در سطح بالا، (مدافع) با در نظر گرفتن این که کدام تسهیلات احداث شوند، هر تسهیل، در شرایط پیش از حمله، به کدام مشتری خدمت رسانی کند و برای شرایط بعد از حمله، برای هر تسهیل چه تعداد مدافع تخصیص داده شود، به دنبال کمینه سازی مجموع هزینه ها می باشد.این درحالی است که در سطح پایین، (حمله کننده) با در نظر گرفتن این که به کدام تسهیلات و با چه سطح شدتی حمله شود، به دنبال تحمیل حداکثر هزینه به سیستم است. برای حل مسئله، روش فراابتکاری مبتنی بر الگوریتم تبرید شبیه سازی شده پیشنهاد شده است و با حل یک مثال و مقایسه نتایج آن با نتایج حل دقیق، کارآیی روش سنجیده شده است.