فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۴٬۷۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
سلول هایی که در نخستین گام تحول ناب از طریق تغییر آرایش سیستم تولید، ایجاد می شوند، سلول های اولیه نام دارند و عملکرد آن ها از این نظر که جزو نخستین اقدامات ناب سازی عملیات تولید هستند، حائز اهمیت است. در این پژوهش عوامل مرتبط با انسان که نقش اساسی در تشریح عملکرد این سلول ها دارند در قالب عامل فاصله تخصیص پویا و به همراه دیگر عوامل مرتبط با سلول شامل اندازه سلول و نوع وظایف سلول مطالعه شده اند. زمان تکت به عنوان عامل مرتبط با مشتری مؤثر بر عملکرد سلول در نظر گرفته شده است. ابتدا مدل پژوهش بر مبنای تخصیص پویا و با لحاظ کردن اثرپذیری عملکرد اپراتور از نحوه تخصیص فرد طی افق برنامه ریزی در قالب ترکیب سه مدل متعادل سازی، تعیین توالی و تخصیص توسعه داده شد؛ سپس آزمایش ها بر اساس رویکرد طراحی آزمایش های تاگوچی اجرا شد و داده ها در قالب جواب های نزدیک به بهینه برای اهداف عملکردی سلول با استفاده از الگوریتم جست وجوی همسایگی متغیر به دست آمد. در گام بعد با انجام تحلیل واریانس یک و چند متغیره، اثر عوامل آزمون شد. نتایج پژوهش حاکی از پیچیدگی تأثیرپذیری عملکرد سلول از عوامل بوده و تعداد تخصیص پویای پیشنهادی به ازای ترکیبات مختلف دیگر عوامل به دست آمده است.
ارزیابی مقایسه ای عملکرد توابع شایستگی الگوریتم ژنتیک در رتبه بندی مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
245 - 264
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بحث اعتبارسنجی مشتریان در تصمیم گیری مؤسسه های اعتباری برای اعطای تسهیلات، تحقیقات گسترده ای در خصوص روش های رتبه بندی اعتباری انجام شده است. الگوریتم های ژنتیک به عنوان یکی از روش های محاسبه تکاملی، از جمله روش هایی است که در این زمینه استفاده می شود. مقالات بسیاری در مقایسه عملکرد الگوریتم های ژنتیک و سایر روش های رتبه بندی رایج منتشر شده است، اما جزئیات چندانی درباره تابع شایستگی مورد استفاده در الگوریتم ژنتیک ارائه نشده، در حالیکه تابع شایستگی تأثیر شایان توجهی بر عملکرد مدل کلّی دارد. برای بررسی بیشتر موضوع، در مقاله حاضر سه تابع شایستگی قابل استفاده در الگوریتم ژنتیک مطرح شده و عملکرد آنها با سایر روش های رتبه بندی اعتباری شامل رگرسیون لجستیک و تحلیل پوششی داده ها مقایسه شده است. نتایج به دست آمده حاکی از برتری عملکرد تابع درجه دو الگوریتم ژنتیک از لحاظ مجموع شاخص های صحت، تشخیص و حساسیت است.
بررسی تأثیر اقدامات مدیریت دانش بر توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی با نقش تعدیل گر متغیرهای جمعیت شناختی در شرکت نفت مناطق مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی روانشناختی از ابزارهای سودمند ارتقای کیفی کارکنان و افزایش اثربخشی سازمان است. توانمندسازی روانشناختی متأثر از عوامل مختلفی از جمله اقدامات مدیریت دانش می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر اقدامات مدیریت دانش بر توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی با نقش تعدیل گر متغیرهای جمعیت شناختی در شرکت نفت مناطق مرکزی ایران می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی-توسعه ای بوده و از بعد روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری، کارکنان شرکت نفت مناطق مرکزی ایران به تعداد 5480 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران 359 نفر به طور تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار پژوهش پرسشنامه های استاندارد اقدامات مدیریت دانش خاکی(1390) و توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی وتن و کمرون (1998) بوده است. ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای مدیریت دانش و توانمندسازی روانشناختی در ابزار پژوهش، به ترتیب برابر با 903/0 و 884/0 بوده و لذا، پایایی آنها مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که اقدامات مدیریت دانش بر توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی و مؤلفه های آن اثرگذار است. مدیریت دانش، به ترتیب با شدت 788/0، 772/0، 754/0، 742/0 و 703/0، دارای تأثیر بر مؤلفه های داشتن اعتماد، احساس مؤثر بودن، احساس شایستگی، احساس خودمختاری و احساس معنی داری بوده است. نتایج آزمون همبستگی تفکیکی نشان دهنده عدم وجود نقش تعدیل کنندگی متغیرهای جمعیت شناختی در رابطه بین مدیریت دانش و توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی می باشد
مدل سازی مساله زمانبندی تولید جریان کارگاهی چند حالته با منابع محدود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مسائل زمانبندی معمولا زمان پردازش عملیات های هر کار مشخص و ثابت در نظر گرفته می شود. در ادبیات زمانبندی پروژه بسیار تاکید شده است که زمان هر فعالیت/عملیات می تواند گاهی چند حالته باشد و با تخصیص مقداری بیشتری از منابع به یک فعالیت، زمان پردازش آن نیز کاهش یابد. در اینگونه مسائل علاوه بر زمانبندی فعالیت ها باید تخصیص منابع محدود در دسترس به فعالیت ها نیز انجام شود. این ضعف در ادبیات مسائل زمانبندی وجود دارد که زمان پردازش فعالیت ها ثابت فرض می شود. در این مقاله، مسئله جریان کارگاهی از حالت کلاسیک خود به مسئله جریان کارگاهی چند حالته با منابع محدود توسعه داده می شود. این مقاله به طور جامع در مورد مدلسازی ریاضی مسئله بحث می کند. در این راستا دو مدل ریاضی به فرم برنامه ریزی ریاضی عدد صحیح مختلط خطی با دو مفهوم مختلف ارائه می شود. مدل اول، مکان محور و مدل دوم توالی محور است. برای ارزیابی عملکرد این دو مدل، پیچیدگی اندازه و پیچیدگی محاسباتی آنها تعیین و مقایسه می شود. در شاخص پیچیدگی اندازه، مدل اول تعداد متغیرهای بیشتر اما تعداد محدودیت های کمتری در مقایسه با مدل دوم نیاز دارد. در شاخص پیچیدگی محاسباتی، مدل اول عملکرد کاملا بهتری از مدل دوم ارائه می کند. همچنین مدل اول علاوه بر حل تعداد بیشتری از مسائل به صورت بهینه، زمان کمتری نیز برای حل در مقایسه با مدل دوم احتیاج دارد
الگوی عوامل پیشران تمایل به ترک خدمت نخبگان از دیدگاه مدیران در شرکت ملی پخش فراورده های نفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت منابع انسانی، بحث ترک خدمت را به موضوع مورد توجه اکثر سازمان ها تبدیل نموده است. امروزه ترک خدمت بالا به عنوان نوعی معضل سازمانی نگریسته می شود. بدون شک ترک خدمت خدمت نخبگان هزینه ای قابل توجه ای را بر بدنه سازما ن ها وارد می نماید. بر این اساس، شناسایی عوامل موثر بر ترک خدمت آنان گامی ضروری محسوب می شود. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر ترک خدمت نخبگان نخبگان و تاثیر آ ن بر تمایل به ترک خدمت کارکنان در شرکت ملی پخش فرآورده های ایران است. پژوهش حاضر از نظر هدف، توصیفی و از نظر نوع استفاده، کاربردی و از نظر اجرا، پژوهشی پیمایشی است. پرسشنامه پژوهش با توجه به ادبیات تحقیق و نظر نخبگان پژوهش تدوین و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مقدار 0.885 محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران شرکت ملی پخش فرآورده های ایران (منطقه تهران) بود که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 105 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عامل تاییدی و تحلیل مسیر نشان داد که عوامل شغلی و سازمانی بر ترک خدمت کارکنان تاثیر معناداری دارند اما عوامل شخصی بر ترک خدمت تاثیر معنادار نداشت.
ارائه نقشه راه بکارگیری ابزارهای تولید ناب به منظور بهبود عملکرد تامین کنندگان (مورد مطالعه: زنجیره تامین شرکت ساپکو)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر جایگاه رقابتی سازمان ها به عملکرد زنجیره تامین وابسته است، لذا تامین کنندگان می تواند سازمان را در دست یابی به اهداف خود یاری رسانند. یکی از رویکردهای بهبود عملکرد تامین کنندگان ارتقا آنها با استفاده از ابزارهای تولید ناب می باشد که منجر به بهبود عملکرد در حوزه کیفیت، مدیریت هزینه و کاهش زمان انتظار می شود. هدف از این تحقیق بررسی اولویت بکارگیری ابزارهای مختلف ناب با محوریت نیل به اهداف تولید ناب در بخش زنجیره تامین بزرگترین شرکت خودروسازی ایران می باشد. در ابتدا ابزارهای مختلف تولید ناب با استفاده از مطالعات کتابخانه ای استخراج شده است سپس میزان اهمیت هر یک از ابزارها با توجه به سه خروجی تولید ناب شامل بهبود کیفیت، کاهش هزینه و کاهش زمان انتظار با استفاده از روش تاپسیس ابزارها اولویت بندی شده است. سپس میزان تاثیر پذیری و تاثیرگذاری ابزارهای ناب بر یکدیگر از طریق روش دیماتل استخراج شده است. در مرحله بعدی تحقیق با استفاده از اولویت بندی ابزارها و همچنین میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری شاخص ها نقشه راه استقرار ابزارهای ناب استخراج شده است. نتایج تحقیق نشان داده که در بین اهداف تولید ناب اهداف کاهش هزینه، کاهش زمان انتظار و افزایش کیفیت از اهمیت بیشتری برخوردارند و نقشه راه استقرار ابزارهای ناب شامل کارکنان(بهبود مستمر، سازماندهی و مدیریت عملکرد)، کایزن، نقشه جریان ارزش، 5S، کار استاندارد، نگهداری و تعمیرات بهره ور، جیدوکا، سیستم کششی، تعویض قالب تک دقیقه ای، هجونکا، جریان پیوسته می باشد.
طراحی مدل ریاضی متنوع سازی سبد سهام و حل آن با استفاده از الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان مطلوبیت سرمایه گذار از انتخاب مجموعه دارایی های سرمایه گذاری به وسیله معیارهای ریسک و بازده مشخص می شود. با توجه به عدم اطمینان سرمایه گذار نسبت به آینده، یکی از روش های مطرح در مباحث سرمایه گذاری برای کاهش ریسک، متنوع سازی سبد سرمایه گذاری است. در این پژوهش علاوه بر معرفی معیار فاصله اقلیدسی به عنوان یک معیار اندازه گیری تنوع سبد سهام، مدلی چندهدفه برای انتخاب سبد سهام طراحی شده است. مدل ارائه شده در این پژوهش درصدد حداکثر سازی بازدهی و تنوع و حداقل کردن ریسک غیر سیستماتیک سبد سهام است. با توجه به اینکه مدل ارائه شده غیرخطی است و از نظر پیچیدگی محاسباتی جزو مسائل «حل نشدنی چندجمله ای سخت» قرار می گیرد؛ بنابراین پژوهش با توجه به کارایی محاسباتی الگوریتم ژنتیک در بهینه سازی، برای حل مدل از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. نتایج اجرای مدل دو هدفه (بازدهی و تنوع) و سه هدفه (بازدهی، تنوع و ریسک غیر سیستماتیک) در تکرارهای متعدد نشان داد که متوسط بازدهی سبدهای سهام انتخاب شده با مدل این پژوهش بالاتر از حد مطلوب است. بررسی شاخص های عملکرد سبد سهام نیز نمایانگر کارایی مدل دوهدفه (بازدهی و تنوع) است.
تحلیل شکاف خرده فرهنگ های سازمانی (مورد مطالعه: دفتر مرکزی شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت فرهنگ سازمانی بعنوان یکی از عوامل زمینه ای موثر بر ارتباطات سازمانی و عملکرد کارکنان، هدف تحقیق حاضر، تحلیل خرده فرهنگ های سازمان و شکاف میان آنها با استفاده از مدلی بومی مبتنی بر سنت های کاری بوده است. برای انجام این کار ابتدا بر اساس مدل طراحی شده توسط محقق، وجود خرده فرهنگ های وظیفه ای و سلسله مراتبی با انجام آزمون های کروسکال والیس و من ویتنی در سازمان مورد مطالعه مورد بررسی و تایید قرار گرفت و سپس، فاصله خرده فرهنگ ها محاسبه شد. تحلیل در محیط SPSS بر روی پاسخ های 255 نفر به پرسشنامه تحقیق در سازمان مرکزی شرکت خطوط لوله و مخابرات انجام شد. مطابق نتایج، بیشترین فاصله میان خرده فرهنگ های واحدهای کاری در بعد توسعه و کمترین میزان در بعد بوروکراسی بود. همچنین، بیشترین فاصله میان خرده فرهنگ های مدیران و کارکنان در بعد مشارکت و کمترین آن در بعد استرس مشاهده شد. آگاهی از خرده فرهنگ ها و فاصله میان آنها، امکان اصلاح سنت های فرهنگی جهت سازگاری بهترسازمان با محیط، کاهش سوء ادراک میان خرده فرهنگ ها بخصوص بین خرده فرهنگ های مدیران و کارکنان و نیز اتخاذ تصمیم های اثربخش تر مدیران را فراهم می آورد.
تأثیر رهبری خدمتگزار بر ادراک کارکنان از عدالت سازمانی (مورد مطالعه: کارکنان ستاد وزارت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهبران خدمتگزار روی خدمت رسانی به دیگران تأکید می کنند و منافع شخصی را فدای منافع دیگران می کنند تا افراد از درایت و اختیار و سلامت بیشتری برخوردار شوند و خودشان تبدیل به رهبرانی خدمتگزار شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری خدمتگزار بر ادارک کارکنان از عدالت سازمانی انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستاد وزارت نفت است به تعداد 800 نفر بود که از طریق جدول مورگان حجم نمونه 260 نفر برآورد شده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد رهبری خدمتگزار باربوتو و ویلیر (2006) و عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (1993) استفاده شد که روایی آنها به ترتیب از طریق آلفای کرونباخ79/0 و 84/0 محاسبه شده است. آزمون فرضیه ها با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه، روش مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار پی ال اس در دو بخش مدل اندازه گیری و بخش ساختاری انجام پذیرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که رهبری خدمتگزار بر ادارک کارکنان از عدالت سازمانی تأثیر دارند. همچنین هر یک از ابعاد رهبری خدمتگزار(خردمندی، ایثارگری، بازنمایی اقناعی، التیام بخشی عاطفی، مباشرت و پیشکاری) بر عدالت سازمانی تأثیر دارد که به ترتیب گرایش ارزشی به ایثارگری و فداکاری، التیام بخشی عاطفی، مباشرت و پیشکاری، بازنمایی اقناعی و خردمندی بیشترین تاثیر را بر عدالت سازمانی داشته اند.
ارتقای قدرت تفکیک پذیری در مدل تحلیل پوششی داده ها با استفاده از متغیرهای انحراف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
765 - 780
حوزههای تخصصی:
در چندین دهه گذشته تحلیل پوششی داده ها (DEA) به عنوان تکنیکی برای ارزیابی عملکرد و اندازه گیری کارایی واحدهای تصمیم گیری (DMU)، بر اساس داده های ورودی خروجی آنها معرفی شد. با وجود این، نقصان و ضعف در قدرت تفکیک پذیری و عدم توزیع مناسب وزن ها به عنوان اشکالات عمده در DEA باقی مانده اند. در ادبیات موضوع، مدل هایی برای حل این مشکلات ارائه شده است که این مدل ها مشکلات دیگری از قبیل ناشدنی بودن دارند. در این مقاله با به کار بردن یکی از معیارها از مدل DEA چندمعیاره (MCDEA)که در اواخر دهه 1990 میلادی توسعه یافت، اضافه کردن کرانی پایین برای وزن ها و همچنین ارائه ابتکار و تکنیکی برای تفکیک و رتبه بندی همه واحدهای تصمیم گیری کارا، به دنبال برطرف کردن مشکلات اشاره شده هستیم. برای تست و سنجش قابلیت متد پیشنهادی در مقابل مدل های DEA موجود، به حل و تحلیل نتایج دو مثال عددی می پردازیم.
روش تصمیم گیری جدید بر مبنای شاخص انتخاب ارجحیت فازی تردیدی برای انتخاب پیمانکار در صنعت ساخت وساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش پیچیدگی در مسائل تصمیمگیری موجب شده است تا گروهی از خبرگان به جای استفاده از یک خبره برای ارزیابی مسائل انتخاب پیمانکار مورداستفاده قرار گیررد بردین منررور، در ایرن م،الره، یرک روش جدیرد شاخص انتخاب ارجحیت فازی تردیدی برر مبنرای ریسرک نرررات خبرگران بره منررور حرل مسر له ی انتخراب پیمانکار پیشنهاد میشود این در حالی است که بکارگیری مجموعههای فازی تردیدی به منرور م،ابلره برا عردم قطعیتها در شرایط دارای ابهام استفاده میشود وزن هر یک از تصمیمگیران به وسیلهی روش پیشنهادی برنامره - ریزی تواف،ی محاسبه میشود همچنین، روش پیشنهادی علاوه برر در نررر گررفتن معیارهرای ارزیرابی کمری و کیفی، به خبرگان کمک میکند تا برای کاهش خطای ارزیابی، برای هر پیمانکرار در م،ابرل هرر معیرار تحرت یک مجموعه، چندین درجره ی عضرویت تعیرین کننرد بعرلاوه، نرررات تصرمیم گیرران در گرام رخرر از روش پیشنهادی ادغام میشوند تا از ریزش اطلاعات در فرریند تصمیمگیری گروهی جلوگیری شود در ایرن روش، انتخاب بهترین پیمانکار به طور هم زمان، بر مبنای بیشترین نزدیکی به ایدهرل مثبت و بیشترین فاصله از ایرده رل منفی در نرر گرفته میشرود در پایران، رویکررد پیشرنهادی در یرک مطالعره ی مروردی بررای انتخراب به تررین پیمانکار در صنعت ساخت وساز اجرا شده است؛ با م،ایسره ی نترای بره دسرت رمرده برا یرک روش موجرود در ادبیات، کارایی و اعتبار روش پیشنهادی بیان شده است
طبقه بندی پروژه ها در مدیریت سبد پروژه با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیارهMHDIS (مورد مطالعه: شرکت سرمایه گذاری غدیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سازمان های سرمایه گذار، مدیران پروژه های کاندیدای ورود به سبد سرمایه گذاری را یکسان و بر اساس برآورها های شخصی ارزیابی می کنند و مبنای استانداردی برای شناسایی پروژه هایی که سهم بیشتری از سرمایه گذاری و سود را به خود اختصاص می دهند، ندارند اما با افزایش تعداد، تنوع و پیچیدگی پروژه ها، خطا در این گونه برآوردها افزایش می یابد. مساله اصلی تحقیق حاضر طبقه بندی پروژه های کاندیدای ورود به سبد سرمایه گذاری شرکت غدیر، توسط معیار های مشخص از جمله زمان اجرای پروژه، بودجه مورد نیاز، مقیاس در صنعت، نوع محصولات و... به سه گروه از پیش تعیین شده بسیار مهم، متوسط و کم اهمیت می باشد. مدیران می توانند با شناسایی پروژه های با اهمیت تر، مطالعات دقیق تری به منظور کاهش ریسک و افزایش بهره وری سبد پروژه ها انجام دهند. بدین منظور از مدل سازی ریاضی از نوع طبقه بندی با استفاده از تکنیک MHDIS استفاده کردیم. سپس جهت بررسی کارائی، خطای مدل را با نتایج به دست آمده از مدل مشابه با نامUTADIS مقایسه کردیم. با توجه به میزان پایین خطای این مدل می توان نتیجه گرفت امکان استفاده از روش مذکور به عنوان یک ابزار مدیریتی درسازمان های سرمایه گذار موجود است.
مدیریت شایستگی براساس تئوری چشم انداز با رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کارخانه فولاد آلیاژی یزد با توجه به حجم بالای تولید و تعداد زیاد کارکنان، شایستگی های مدیران اهمیت دو چندانی دارد. آسیب های مالی و جانی ناشی از سوانح صنعتی در این کارخانه، توجه به شایستگی های ایمنی صنعتی در مدیریت شایستگی را به ضرورتی انکار ناپذیر تبدیل کرده است. در این تحقیق با استفاده از مدل شایستگی ایمنی ارائه شده توسط چانگ و همکاران به بررسی و تبیین شایستگی های کلیدی ایمنی صنعتی مدیران در کارخانه فولاد آلیاژی پرداخته شده است. در این تحقیق از روش نمونه گیری تئوری جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. بر همین اساس پرسشنامه تهیه شده جهت تعیین اولویت مؤلفه های شایستگی مطرح در مدل، بین 10 نفر از مدیران و متصدیان ایمنی صنعتی این کارخانه توزیع و جمع آوری شد. جهت تحلیل داده ها و تعیین اولیویت ها از روش تصمیم گیری چندمعیاره فازی مبتنی بر تئوری چشم انداز معروف به تودیم فازی بهره گرفته شد. مطابق با نتایج حاصل از تحقیق، مؤلفه های توانایی شناخت خطرات اجتماعی و روانی، مدیریت پروژه ایمنی و توانایی شناخت خطرات زیست محیطی، به ترتیب در اولویت برنامه ریزی قرار گرفت. نتایج تحقیق می تواند مدیران این کارخانه را در تدوین برنامه های آموزشی جهت ارتقای شایستگی های ایمنی کمک کند.
نقش فشار مشتری و نوآور بودن بر فعالیت های مدیریت زنجیره تامین پایدار و مزیت رقابتی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سالهای اخیر با تغییر شرایط در بازارهای جهانی و رقابت مابین زنجیره های تأمین، سازمان ها دریافته اند که برای رشد و بقا در محیط پرتلاطم امروزی باید تمام تلاششان را در خلق و حفظ مزیت رقابتی پایدار به کار گیرند. از طرفی فشار مشتریان و خواست ذینفعان، سازمانها را در توجه به مولفه های توسعه پایدار همچون مباحث اجتماعی و زیست محیطی مجاب نموده و موجب پدیدآمدن مفهومی به عنوان مدیریت زنجیره تأمین پایدار گردیده است. تحقیق حاضر از طرفی به تاثیرات عوامل موثر بر مدیریت زنجیره تأمین پایدار و روابط بین فعالیتهای درونی و بیرونی آن میپردازد و در نهایت به این میپردازد که چگونه انتخاب و به کارگیری فعالیت های مدیریت زنجیره تأمین پایدار میتواند سازمان را در ایجاد مزیت رقابتی پایدار یاری رساند. این مطالعه در صنایع موجود در کرمانشاه با نمونه ای شامل 41 واحدتولیدی، و روش حداقل مربعات جزئی انجام گرفته است. نتایج نشان میدهد عوامل فشار مشتری و نوآوربودن شرکت بر فعالیتهای مدیریت زنجیره تأمین پایدار موثر است و همچنین تاثیر فعالیت های مدیریت زنجیره تامین پایدار در خلق مزیت رقابتی پایدار برای سازمان را تایید مینماید.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر رقابت پذیری زنجیره تأمین با به کارگیری تکنیک های PLS-FAHP (مورد مطالعه: شرکت کفش پیام)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های شرکت های موفق امروزی برخورداری از قدرت رقابتپذیری است و در عین حال ویژگی بارز شرکت های ناموفق، عدم برخورداری از این ویژگی است. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر رقابتپذیری زنجیرهتأمین در صنعت کفش است. دادهها از 82 نفر از کارکنان، کارشناسان و خبرگان شرکت کفش پیام جمعآوری گردید و تأثیر چهار عامل مختلف اعم از مدیریت زنجیره تأمین سبز، شراکت زنجیرهتأمین، رویکرد توسعه پایدار در بخشبندی تأمین کننده و قابلیتهای فرآیندی مدیریت دانش بر رقابت پذیری زنجیره تأمین مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. به منظور تحلیل دادهها و تست مدل پیشنهادی در فاز آماری پژوهش، روش حدأقل مربعات جزئی (PLS)، و به منظور اولویت بندی عوامل مؤثر در رقابت پذیری زنجیره تأمین در فاز تحقیق در عملیاتی پژوهش، تکنیک FAHP مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از فاز آماری پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار «شراکت زنجیره تأمین»، «قابلیتهای فرآیندی مدیریت دانش»، «مدیریت زنجیره تأمین سبز» و «رویکرد توسعه ی پایدار در انتخاب و بخشبندی تأمین کننده» بر «رقابت پذیری زنجیره تأمین» میباشد. نتایج حاصل از اولویتبندی عوامل مؤثر در رقابت پذیری زنجیره تأمین با استفاده FAHP از نشان داد که «شراکت زنجیره تأمین» مهمترین عامل در رقابت پذیری زنجیره تأمین است و پس از آن، «قابلیتهای فرآیندی مدیریت دانش» در اولویت دوم قرار گرفته است. در پایان، برخی استراتژیهای کاربردی برای مدیران، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی برای پژوهشهای آینده فراهم شده است.
ارائه یک فرایند سلسله مراتبی تحلیل پوششی داده های فازی برای مکان یابی سایت های نیروگاه خورشیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
به وجود آمدن صفحه های خورشیدی را می توان نقطه عطفی در بهره گیری از انرژی های پاک دانست. حفاظت از محیط زیست، عدم تولید انواع آلودگی ها و کارامد بودن صفحه های خورشیدی، آنها را به یکی از وسایل نوین و مهم تولید انرژی الکتریکی در بسیاری از نقاط جهان تبدیل نموده است. در این مقاله، به دنبال روشی جهت تعیین مکان هایی برای احداث سایت های نیروگاه خورشیدی هستیم و برای این کار از یک فرایند سلسله مراتبی تحلیل پوششی داده های (DEA) دو مرحله ای تحت شرایط عدم اطمینان استفاده می کنیم و در نهایت رویکرد را بر روی یک مطالعه موردی اجرا می نماییم. با استفاده از روش پیشنهادی بهترین و مؤثرترین محل برای سایت تولیدی نیروی خورشیدی مورد مطالعه انتخاب می گردد.
ارائه مدلی جهت ارزیابی شاخص های چابکی پالایشگاه گاز فجر جم با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در بازارهای رقابتی و به سرعت در حال تغییر امروزی، تولید چابک یکی از قوی ترین ابزارها به منظور پاسخ گویی به تقاضاهای مشتریان است. سازمان های فعال در حوزه تولید در اثر میزان بالای رقابت، نیاز مشتریان مبنی بر شخصی سازی محصولات، فشار برای کاهش زمان تولید و سرعت بالای رشد فناوری های نوظهور؛ با تغییرات محیطی بالایی روبه رو هستند. لازمه بقای این سازمان ها در فضای پویا، استفاده از متدولوژی تولید و توسعه چابک جهت انطباق سریع تر فرآیندها و فعالیت های کسب و کار با محیط هست. در شرایط متغیر کنونی همگان دریافته اند تنها مزیت رقابتی سازمان ها در آینده این است که مدیران آن ها بیاموزند چگونه باید زودتر از رقبایشان یاد بگیرند و این همان مفهوم چابکی است. بسیاری از خبرگان چنین ادعا می کنند که موفق ترین سازمان-های آینده، آن هایی هستند که چابک ترند. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه مدلی به منظور شناسایی عوامل دخیل در چابکی پالایشگاه گاز فجر جم است. داده ها از مدیران و خبرگان پالایشگاه گاز فجر جم جمع آوری گردید. به منظور تحلیل داده ها از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده و روابط میان معیارها مشخص شد. سپس با استفاده از تحلیل MICMAC میزان نفوذ و وابستگی هر یک از معیارها به دست آمد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که معیار «کارکنان توانمند و چند مهارته» با بیشترین قدرت نفوذ، عنوان تأثیرگذارترین معیار را به خود اختصاص داد. در پایان نیز برخی پیشنهادها و استراتژی های کاربردی برای مدیران فراهم شده است.
حل مسئله زمانبندی پروژه با هدف کمینه سازی زمان اتمام پروژه با محدودیت منابع با الگوریتم فراابتکاری قورباغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
الگوریتم جهش ترکیبی قورباغه (SFLA) یک الگوریتم مبتنی بر ممتیک متاهیوریستیکِ است. این الگوریتم در سال های اخیر توسط Eusuff و Lansey ایجاد شد. الگوریتم SFLA از نحوه ی جستجوی غذای گروه های قورباغه سرچشمه می گیرد. این الگوریتم برای جستجوی محلی میان زیرگروه های قورباغه از روش نمو ممتیک استفاده می کند. SFLA از استراتژی ترکیب استفاده می کند و امکان مبادله پیام در جستجوی محلی را فراهم می سازد. الگوریتم جهش ترکیبی قورباغه مزایای الگوریتم نمو ممتیک و بهینه سازی گروه ذرات (PSO) را ترکیب می کند. یکی از مسائل مشهور در زمینه کنترل پروژه، زمانبندی پروژه با محدودیت منابع و سایر محدودیتها می باشد که زمان بندی پروژه با در نظر گرفتن محدودیت منابع از جمله مسائل دارای پیشینه تحقیقاتی غنی است. مساله زمان بندی پروژه با منابع محدود در واقع کلی ترین مساله زمان بندی است. مسائل زمان بندی کارگاهی، جریان کارگاهی ، زمان بندی و سایر مسائل زمان بندی همگی زیر مجموعه ای از این مسئله به حساب می آیند. زمان بندی پروژه یکی از وظایف اصلی و فعالیت های اصلی در مدیریت پروژه است. وجود محدودیت منابع و همچنین روابط پیش نیازی بین فعالیت ها مسئله زمان بندی پروژه را امری دشوار می سازد. زمان بندی پروژه با در نظر گرفتن محدودیت منابع از جمله مسائل با ادبیات غنی در حوزه مسائل تحقیق در عملیات است.این مسئله توجه محققان را در سالهای اخیر بشدت بخود جلب کرده است و تاکنون با الگوریتم های مختلف حل شده است. در این مقاله به بررسی و عملکرد الگوریتم جهش قورباغه (SFLA) در حل مسائل زمانبندی پروژه با محدودیت منابع پایه پرداخته می شود که نتایج حاکی از عملکرد مناسب و قوی این الگوریتم فراابتکاری جدید می باشد.
رتبه بندی شاخص های ارزیابی متوازن به منظور ارزیابی عملکرد در شرکت های توزیع نیروی برق ایران با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، رتبه بندی شاخص های متناسب با چهار معیار کارت امتیازی متوازن (BSC) یعنی مالی، مشتری، رشد و یادگیری و فرآیندهای داخلی از طریق بکارگیری رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) برای کاستن رویکرد ذهنی و گزینشی افراد در ارزیابی عملکرد می باشد. روش پژوهش، از نظر هدف کاربردی بوده و ماهیتی توصیفی دارد که با بکار گیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز را جمع آوری کرده است. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران و روسای بخش ها در شرکت توزیع برق یزد می باشد و از نمونه گیری به روش هدفمند استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که معیار مشتری و رشد و یادگیری، به ترتیب دارای بیشترین وزن در بین معیار ها می باشند. همچنین در اولویت بندی شاخص ها، شاخص های رضایت مشتری، رضایت سنجی کارکنان راندمان تولید و سود خالص در اولویت هستند.
شناسایی و تبیین شاخص های ارزیابی عملکرد مدیریت کلاس جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها در گذر از تغییرات انقلاب گونه از عصر صنعتی به عصر اطلاعات هستند. ورود به بازارهای جهانی یکی از مسائل مهم کشور است که ذهن مدیران صنایع را به خود مشغول کرده است. جهانی شدن پدیده ای تک بعدی نیست و فرآیندی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی محسوب می شود و هرچه جهان به سمت انسجام پیش می رود، اهمیت درک صحیح تفاوت های فرهنگی افزایش می یابد. توجه به فرهنگ های مختلف و توصیه به شناخت نظام های فرهنگی و چارچوب های ادراکی مختلف در این فرهنگ ها فقط در پژوهش های دانشگاهیم وردتوجه قرار نگرفته است؛ بلکه در کتب آسمانی، ازجمله قرآن کریم (سوره مائده: 44، حج: 14 و 76، روم: 22 و 12، حجرات: 31، زمر: 34) نیز به وجود نظام های اجتماعی و فرهنگی متفاوت در میان قبایل و ملل اشاره شده است. نظر به اهمیت مدیریت کلاس جهانی در قرن بیست و یکم و حضور در فضای تجارت جهانی تولید محصولات در کلاس جهانی ضرورت برنامه ریزی استراتژیک در کلاس جهانی را اجتناب ناپذیرمی کند تا قابلیت عملکردی رقباشناسایی شود؛ به طوری که مبنایی برای ایجاد تغییرات دائمی باشد. هدف از این پژوهش طراحی شاخص های کلیدی عملکرد به منظور ارزیابی عملکرد سازمان های کلاس جهانی است. برای رسیدن به این هدف نتایج استراتژی های سازمانی، اهداف استراتژیک و عوامل کلیدی موفقیت از طریق فرایند تحلیل شبکه مشخص شده اند؛ سپس برنامه ها و شاخص ها با استفاده از روش دلفی فازی انتخاب شدند؛ درنهایت اولویت و وزن شاخص ها با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مشخص شدند.