فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد تحقیقات در حوزة علوم انسانی و اجتماعی که تسلط بر تمام ابعاد یک مسئله تا حد زیادی امکان پذیر نیست؛ بنابراین به انجام تحقیقات ترکیبی روی آورده اند که عصاره تحقیقات موجود در یک موضوع خاص را به روشی منظم برای آنها فراهم می کند. هدف از پژوهش حاضر، به کارگیری استراتژی فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات صورت گرفته پیرامون ارتباط ادراک عدالت سازمانی و فرهنگ کار است. به منظور انجام فراتحلیل حاضر، 20 پژوهش مرتبط که در سال ها 1395-1385 و با هدف ارزیابی ارتباط میان ادراک عدالت سازمانی و فرهنگ کار انجام و در نشریات معتبر داخلی به چاپ رسیده بودند، انتخاب شدند، پژوهش های منتخب به روش پیمایشی و با به کارگیری ابزار پرسشنامه در جوامع آماری متفاوت و برحسب سنجه های پایا به انجام رسیده اند، در گام نخستِ ارزیابی، مفروضات همگنی و سوگیری انتشار، مورد بررسی قرار گرفتند که یافته ها حکایت از ناهمگنی اندازه اثر و عدم سو گیری انتشار مطالعات مورد بررسی داشت. در مرحله دوم، ضریب اندازه اثر و نقش تعدیل کنندگی متغیّر جنسیت و جامعه آماری با استفاده از نرم افزار CMA2 مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها نشان دادند اندازه اثر عدالت سازمانی و فرهنگ کار معادل 574/0 است که برحسب نظام تفسیری کوهن، این میزان تأثیر در حد بالا ارزیابی می شود. همچنین با در نظر گرفتن جنسیت و محیط کار به عنوان متغیّر تعدیل کننده، ضریب برای مردان (597/0) بالاتر از زنان (498/0) و محیط غیردانشگاهی (673/0) بالاتر از محیط دانشگاهی (381/0) ارزیابی شدند.
شناسائی و رتبه بندی عوامل موثر بر اعتماد سازی بین کارکنان و مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل و مشکلات سازمان های امروزی، کمبود اعتماد بین کارکنان و مدیران است. در سازمان های خصوصی و دولتی، شکاف قابل توجهی بین کارکنان و مدیریت و خواسته های این دو وجود دارد. در نتیجه این شکاف، تصمیمات معمولاً با مشکلات اجرائی روبه رو می شود. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اعتماد و رتبه بندی آنها از نظر مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران است. تحقیق حاضر از نظرهدف،کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل مدیران و کارکنان امور مالی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران است. از میان تعداد400 نفر از مدیران و کارمندان، 198 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده از روش تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد؛ از دیدگاه کارکنان، عامل "" شایستگی"" با وزن 0.246 دارای بیشترین تأثیر در اعتمادسازی بین کارکنان و مدیران است. رتبه و وزن بقیه عوامل نیز بدین شرح است:1. تفویض اختیار (0.180)، 2. مشارکت (0.160)، 3. احترام به ارزش ها (0.157)، 4. توجه (0.139)، 5. ثبات شخصیت (0.119). همچنین از دیدگاه مدیران، عامل "" شایستگی"" با وزن 0.266 دارای بیشترین تأثیر در اعتمادسازی بین کارکنان و مدیران است. رتبه و وزن بقیه عوامل نیز بدین شرح است: 1. تفویض اختیار(0.238)، 2. احترام به ارزش ها (0.160)، 3. مشارکت و وفاداری (0.152)، 4. توجه (0.105)، 5. ثبات شخصیت (0.079).
تحلیل جامع عوامل موثر بر تاب آوری سازمانی در صنایع کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی حمایت از صنایع کوچک و متوسط و ایجاد ظرفیت پایداری در آنها به منظور مواجهه با تغییرات و تهدیدات محیطی است. در علم مدیریت رسیدن به چنین هدفی در قالب مفهومی به نام تاب آوری سازمانی نمود پیدا می کند. از این رو تحقیق حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی مهمترین عوامل موثر بر تاب آوری در صنایع کوچک و متوسط، درصدد ارائه راهکارهای عملی برای مدیران و مسئولان ذی ربط بوده است . بدین منظور با 10نفر از خبرگان و مدیران این صنایع مصاحبه ای انجام شد و عوامل موثر بر تاب آوری به کمک تکنیک تحلیل تم شناسایی و سپس با استفاده از روش پرسشنامه و بکارگیری تکنیک تحلیل سلسله مراتبی توسط 14نفر از کارشناسان رتبه بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل درون سازمانی تاثیر بیشتری نسبت به عوامل برون سازمانی بر روی تاب آوری شرکت می گذارند. در بین عوامل درون سازمانی عامل مدیریت با زیر معیار نگرش به تغییر از بالاترین اولویت برخوردار می باشد و در بین عوامل برون سازمانی نیز به ترتیب عامل تشکلها و انجمن های صنفی با زیر معیار اصلاح قوانین و عامل حمایتهای دولت با زیر معیار معافیت و تخفیف های مالیاتی رتبه های اول و دوم را به خود اختصاص دادند.
تبیین سطح اهمیت- عملکرد مؤلفه های زنجیره تأمین بشردوستانه در بَعد از فاجعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به دنبال شناسایی ابعاد و مؤلفه های زنجیره تأمین بشردوستانه بَعد از فاجعه زلزله و ارائه مدل مفهومی برای سنجش آن است.پس از طراحی پرسشنامه و تعیین روایی و پایایی آن، پرسشنامه به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی بین مدیران و امدادگرانِ سازمان های همکار در کمک رسانی ها در مناطق زلزله زده ی بم کرمان، ورزقان- اهر آذربایجان شرقی و دشتی- شُنبه ی بوشهر توزیع شد که در نهایت 284 پرسشنامه از طرف مدیران و امدادگران در مورد های مطالعه تکمیل شد. در ادامه تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه برای بررسی روایی سازه انجام شد و سپس ارزیابی میزان اهمیت و عملکرد این اقدامات در سازمان های ذی ربط با روش آزمون میانگین انجام شد و با کمک ماتریس اهمیت- عملکرد حوزه های بهبود ابعاد و مؤلفه ها، شناسایی و راهبردهایی جهت بهبود عملکرد زنجیره تأمین بشردوستانه بَعد از فاجعه زلزله ارائه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که در زنجیره تأمین بشردوستانه زلزله بعد از فاجعه، از این رو، روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ابزار گردآوری اطلاعات توصیفی-همبستگی است. بر اساس یافته های پژوهش در زنجیره تأمین بشردوستانه زلزله بعد از فاجعه، گویه های «نظارت سازمان های متولی بر نحوه ی ساخت وسازها» و «هماهنگی بین سازمان های همکار در بازسازی ها»، دارای اهمیت بالا و عملکرد پایین ارزیابی شدند و در ناحیه بحرانی قرار گرفتند و در اولویت اول بهبود قرار دارند و گویه های «ارزیابی صحیح خسارت و لوازم و منابع مورد نیاز جهت بازسازی» و «استمرار حمایت های روانی و مشاوره بازماندگان» دارای اهمیت بالا و عملکرد بالا ارزیابی شدند و در اولویت بعدی قرار دارند.
مطالعه توصیفی تأثیر توانمندسازی روانشناختی بر سکوت در بین کارکنان سازمان ها
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائلی که به شدت بر مشارکت و در نتیجه سکوت افراد تأثیر می گذارد، عدم توانایی روانی کارکنان است. سکوت پدیده ای است مخرب که اثرات منفی زیادی روی کیفیت زندگی کاری به جا می گذارد و نیاز به توانمندسازی روانشناختی را افزایش می دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر توانمندسازی روانشناختی بر سکوت در بین کارکنان سازمان ها و شفاف سازی این رابطه تدوین یافته است. جهت دستیابی به هدف فوق از روش اسنادی-کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های حاصل از مطالعات اسنادی نشان می دهد سکوت در زندگی کارکنان سازمان ها امری بسیار مهم می باشد و توانمندسازی روانشناختی می تواند این امر مهم را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش های متعدد در دو دهه ی گذشته نشانگر تاثیر عوامل توانمندسازی روانشناختی بر آوا در میان کارکنان سازمان ها می باشد.نتایج این مطالعه نیز اطلاعات مهمی در مورد اهمیت توانمندسازی روانشناختی برای بهبود و کاهش سکوت به دست می دهد. افراد با استفاده از این یافته ها می توانند در جهت آوا دادن به سکوت با ارائه پیشنهادات و نظرات سازنده ی خود ، به این کارکنان اقدام کنند.
تبیین نقش سرمایه فکری در کاهش احتمال ورشکستگی شرکتها: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات سریع تکنولوژی، رقابت شدید بنگاه های اقتصادی، و جهانی شدن، پدیده درماندگی مالی و ورشکستگی شرکتها را یه موضوعی مهم در ادبیات مالی و سرمایه گذاری تبدیل نموده است و توجه فعالان حوزه مالی اعم از سرمایه گذاران، تسهیلات دهندگان، تامین کنندگان، شرکای تجاری و دولت ها را به خود جلب نموده است. با توجه به نقش سرمایه های فکری در سازمانها می توان انتظار داشت که شرکتهای برخوردار از سرمایه فکری غنی تر، راهبردهای هوشمنداته تری جهت اجتناب از ورشکستگی داشته باشند. هدف این پژوهش، بررسی نقش سرمایه فکری و اجزای آن بر احتمال ورشکستگی شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، داده های 147 شرکت از شرکتهای تولیدی بورس اوراق بهادار تهران، که به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده اند، طی دروه 1387 تا 1393 مورد مطالعه قرار گرفت. جهت اندازه گیری سرمایه فکری از مدل پالیک و برای سنجش احتمال ورشکستگی از تبدیل خروجیهای مدل آلتمن به احتمال ورشکستگی استفاده گردید. همچنین برای آزمون فرضیه ها نیز از مدلهای رگرسیون چند متغیره با داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که سرمایه فکری و اجزای آن تاثیر معکوس و معنا داری بر احتمال ورشکستگی شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران دارند.
نقش اخلاق حرفه ای مدیران در موفقیت سازمان ها
حوزههای تخصصی:
امروزه رعایت اخلاق حرفه ای توسط مدیران به عنوان یکی از مهم ترین متغییر در موفقیت سازمان ها شمرده می شود. در دهه های اخیر مدیران سازمان ها به اهمیت تزریق اخلاق حرفه ای در شریان های حیاتی سازمان ها بیش از پیش پی برده اند و اکنون خوب می دانند که عنصر اخلاق به عنوان یکی از عوامل ثبات سازمان و نیل به اهداف غایی آن است. هم چنین یکی از اساسی ترین اصول ایجاد ارتباطات سالم و اثرگذار در میان کارکنان سازمان ها، رعایت اصول اخلاق حرفه ای توسط مدیران سازمان هاست. اما در جهان امروز به دلیل گسترش روزافزون تکنولوژی و برقراری وسیع ارتباطات در محیط مجازی و عدم توجه به ابعاد معنوی و روحی انسان و عدم آشنایی با اصول و تکنیک های مدیریت و رفتار حرفه ای، بسیاری از اصول اخلاقی در میان مدیران سازمان ها مورد غفلت واقع شده است و عدم توجه به ضوابط اخلاقی از سوی آنان باعث بروز بسیاری از مشکلات موجود در سازمان ها شده است. این در حالی است که اگر اصول یا ارزش های اخلاق حرفه ای به طور گسترده در میان کارکنان سازمان رایج شود و رفتار مدیران نیز بر پایه اصول صحیح حرفه ای انجام شود، موفقیت سازمانی نیز افزایش خواهد یافت. بنابراین در این مطالعه، با در نظر گرفتن ضرورت و اهمیت اخلاق حرفه ای، عوامل تاثیرگذار بر اخلاق حرفه ای و موانع رشد اخلاق را بررسی نموده و ضمن آسیب شناسی مدیران از نظر اخلاقی، نقش اخلاق حرفه ای مدیران در موفقیت سازمان ها را مورد بررسی قرار میدهیم.
اثر میانجی تعهد حرفه ای در رابطه بین صلاحیت حرفه ای و عملکرد شغلی (مورد مطالعه: کارشناسان آموزش دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر میانجی تعهد حرفه ای در رابطه بین صلاحیت حرفه ای و عملکرد شغلی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارشناسان آموزش دانشگاه تهران (340 نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 180 نفر به منزله نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده از روش طبقه ای متناسب صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس پرسش نامه های محقق ساخته صلاحیت حرفه ای، تعهد حرفه ای مایر، آلن و اسمیت (1993) و عملکرد شغلی هرسی و گلداسمیت (1981) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 95/0، 91/0 و 92/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد: صلاحیت حرفه ای در تعهد حرفه ای و عملکرد شغلی و تعهد حرفه ای نیز در عملکرد شغلی تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین، نقش میانجی تعهد حرفه ای در رابطه صلاحیت حرفه ای و عملکرد شغلی تأیید شد.
بررسی وضعیت موجود مولفه های اخلاق اسلامی در حوزه فرماندهی نیروهای مسلح.ج.ا.ا و ارائه راهکارهایی به منظور بهبود و توسعه آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
187 - 206
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود مؤلفه های اخلاق اسلامی در حوزه ی فرماندهی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و ارائه راهکارهایی به منظور بهبود و توسعه آنها انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل 208 نفر از کارکنان پایور، مدیران و فرماندهان ارشد نظامی نیروهای مسلح ج.ا.ا بوده است که با روش نمونه گیری تمام شماری مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش با روش تحقیق کمی (آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنف، تی تک نمونه ای و فریدمن) استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد که جهت تعیین روایی آن از روش روایی محتوایی، که با توجه به نظرات متخصصین و کارشناسان حوزه اخلاقی این پرسشنامه ها دارای روایی بالا بوده اند، علاوه براین به منظور سنجش قابلیت اعتماد پرسشنامه در بخش کمی از آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آلفای پرسشنامه (952/0) به دست آمد. یافته های پژوهش: 1- دست یابی و تعیین سه مقوله اصلی (اساس فرماندهی اخلاق مدار،ارکان فرماندهی اخلاق مدار، عملکرد فرماندهی اخلاق مدار) 2- تعیین وضعیت سه مقوله اصلی کاربردی کردن اخلاق از دیدگاه کارکنان پایور، مدیران و فرماندهان ارشد نظامی ۳- یافته های آزمون فریدمن حاکی از آن است که به ترتیب اولویت سه مقوله اساس فرماندهی اخلاق مدار، ارکان فرماندهی اخلاق مدار و عملکرد فرماندهی اخلاق مدار اولویت بندی شده اند. نتیجه گیری کلی: با در نظر گرفتن نتایج حاصله و کاربرد استراتژی ها و راهبردهای اخلاقی ارائه شده می توانیم شاهد پیشرفت چشمگیر نیروهای مسلح ج.ا.ا و سازمان های وابسته آنها در حوزه های مختلف اخلاقی و رعایت موازین باشیم.
بازی سازی رفتاری، سازوکاری نوین برای بهسازی رفتار سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
207 - 226
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های مهم سازمان ها، شکاف مشارکت در محیط کار و نحوه ایجاد انگیزش در کارکنانی است که کم ترین مشارکت و انگیزه را ذاتاً در فعالیت های کاریشان دارند. طبق بررسی هایی که در انجمن نرم افزارهای سرگرمی سال 2014 انجام شده، نزدیک به 71% بازیکنان بیشتر از 18 سال دارند. با توجه به این آمار می توان در سازمان ها از انواع خاص تر بازی ها، به نام بازی سازی رفتاری استفاده کرد. این فناوری نوعی فعالیت واقعی است که از طریق یک سیستم بازی مهارت-محور تعیین می گردد. بازی سازی رفتاری برجسته ترین پیشرفت برآمده از تحولات بازی و سرگرمی می باشد که به افزایش همگرایی معتقد است. این سازوکار معمولاً به فرآیند بهبود خدمات و سیستم به طوری که باعث افزایش انگیزش درونی، استفاده لذت بخش به همراه پشتیبانی تغییر رفتار با به کارگیری عناصر ویژه بازی ها، اشاره دارد. این ابزار یک مفهوم جدید است که از عناصر بازی های دیجیتال در برنامه کاربردی غیر بازی استفاده و راه حلی برای درگیر شدن کارکنان در رفتارهای فردی و اجتماعی پایدار، پیامدهای رفتاری مرتبط با تغییر رفتار کارکنان، توسعه مهارت ها و ارتقاء نوآوری می باشد. نتایج نشان می دهد که بازی سازی رفتاری موجب انگیزش کارکنان شده و مشارکت شخصی آن ها را تقویت می کند و اگر به صورت هدفمند طراحی گردد منجر به پیامدهای رفتاری اصولی در کارکنان می شود.
جایگاه آموزش در توسعه منابع انسانی سازمان های عصر حاضر
حوزههای تخصصی:
امروزه هیچ سازمانی بدون توجه به نیروی انسانی و نقش سازنده آن در ارائه خدمات، قادر به ادامه حیات نیست. در واقع میزان توانایی سازمان ها و شرکت ها ، آموزش در شناسایی و حفظ نیروی کاری واجد شرایط می باشد، و از عوامل مورد توجه در اتخاذ این توانایی پرورش و توسعه سرمایه انسانی است. سرمایه و توسعه نیروی انسانی به توانایی قابلیت های سازنده و کارآمد افراد اشاره دارد. توانایی ها و قابلیت ها شامل دانش، مهارت ها و تجربه می شود که دارای ارزش اقتصادی هستند. توسعه منابع انسانی و به کارگیری درست از آن درسازمان ها و موسسات آموزشی، فنی، اقتصادی و کشاورزی و سایر علوم مستلزم تامین نیروی انسانی کارآمد و ماهر آموزش دیده است. ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ روش توصیفی و کﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای و ﺑﺎ بررسی اسناد و مدارک ﻣﻮﺟﻮد ضمن بررسی اهمیت توسعه نیروی انسانی به نقش و تاثیر استفاده از آموزش در توسعه نیروی انسانی برای ایجاد ثبات در سازمان ها و افزایش اعتماد به نفس در جهت توانمندی کار و رشد و پرورش شغلی در راستای نیل به اهداف سازمانی پرداخته است.
شناسایی و اولویت بندی شیوه های نهادینه سازی فرهنگ سازمانی مبتنی بر کرامت انسانی و ارج نهادن به سرمایه های انسانی (مورد مطالعه: دانشگاه سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس نقشه راه اصلاح نظام اداری که در سال 1392 به دستگاه های دولتی ابلاغ شده است، تمامی سازمان ها می بایست به منظور فرهنگ سازمانی مبتنی بر کرامت انسانی، از برنامه منسجم و متناسب با ماهیت سازمان برخوردار باشند، این در حالی است که در جامعه مورد مطالعه این پژوهش، تاکنون شیوه های نهادینه سازی موردنظر مبهم و نامشخص بوده است. از این رو، پژوهش حاضر شیوه های نهادینه سازی فرهنگ سازمانی مبتنی بر کرامت انسانی را شناسایی و اولویت بندی می کند. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها تحقیق پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری 341 نفر از کارکنان دانشگاه سیستان و بلوچستان به شمار می روند که 132 نفر از آن ها به طور تصادفی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی کلیه عوامل شناسایی شده در مدل (به جز یک عامل) را تأیید کرد که نشان دهنده این مطلب است که عوامل مذکور می توانند در نهادینه سازی فرهنگ سازمانی مبتنی بر کرامت انسانی نقش داشته باشند. این عوامل با استفاده از آزمون فریدمن اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد شایسته سالاری در بعد ساختاری، مسئولیت پذیری در بعد رفتاری، جهت گیری ارزشی در بعد معنایی و تقوا در بعد زمینه ای دارای بیشترین اولویت برای نهادینه سازی فرهنگ سازمانی مبتنی بر کرامت انسانی بودند.
تأثیر رفتار سازمانی مثبت گرا در کاهش بدبینی سازمانی و نقش میانجی رهبری اخلاقی (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر براساس اهمیت فزاینده مقابله با بدبینی سازمانی و کاهش تبعات مضر آن برای سازمان ها سعی دارد تأثیر عوامل مطرح در رفتار سازمانی مثبت گرا در کاهش بدبینی سازمانی را بررسی کند. بدین منظور سعی شده است تا روابط بین سرمایه روان شناختی مثبت و توانمندسازی روان شناختی به منزله متغیرهای مهم در رفتار سازمانی مثبت گرا و بدبینی سازمانی تجزیه و تحلیل شود. نکته مهم اینکه در این بین به نقش رهبری اخلاقی به منزله متغیر میانجی توجه شده است. تحقیق حاضر، پژوهشی توصیفی و از نوع پیمایشی است که کارکنان شعب سازمان تأمین اجتماعی استان قم جامعه آماری آن را تشکیل داده و داده های موردنیاز از طریق پرسش نامه از آن ها جمع آوری شده اند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای SPSS 22 و AMOS 22 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل رگرسیون و آزمون معادلات ساختاری نشان داد سرمایه روان شناختی، توانمندسازی روان شناختی و رهبری اخلاقی می توانند تأثیری منفی در بدبینی سازمانی داشته باشند. ضمن اینکه رهبری اخلاقی در این خصوص نقش میانجی دارد.
بهبود سیستم مدیریت شکایات با استفاده از ماشین بردار پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی سیستم مدیریت یکپارچه شکایات به سازمان ها این امکان را می دهد که از بازخورد مشتریان اطلاعات بگیرند و از این اطلاعات به منظور کاهش نقاط ضعف عملکرد کسب و کار،استفاده بهینه از منابع سازمان وپایه گذاری رضایت و حفظ رابطه بلند مدت با مشتریان استفاده کنند. به همین منظور در این مقاله مدلی ارائه شده است که اولا بتواند نقاط ضعف سازمان را شفاف کند، به عبارت دیگر به کشف و شناخت الگوهای کاری و عوامل موثر بر آن بپردازد. ثانیا بتواند برای این مشکل راه حل ارایه دهد.به عنوان مطالعه موردی، داده های واحد مدیریت ارتباط با مشتریان بانک خصوصی آینده مورد استفاده قرار گرفته است. این داده ها مربوط به شکایات مشتریان به یکی از مراکز تماس تهران می باشد.در مدل پیشنهادی ایتدا به منظور ارائه یک روش توصیفی، اطلاعات با استفاده از روش کای میانگین خوشه بندی شده، خوشه های بهینه بر مبنای شاخص دیویس- بولدین تعیین و بر اساس تحلیل های به دست آمده ساختار سیستم پاسخگویی طراحی می شود. در مرحله بعد به منظور ارائه راه حل برای مشکل سازمان از روش ماشین بردار پشتیبان استفاده شده است. نتایج به دست آمده اعتبارسنجی شده و پیشنهاداتی به منظور بهبود سیستم مدیریت شکایات ارائه شده است.
تدوین استراتژی منابع انسانی در هم آهنگی با استراتژی کسب وکار، فرهنگ و ساختار سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هماهنگی استراتژیک، ابزاری اساسی برای سازماندهی و استاندارد کردن عملیات بخش های مختلف سازمان به منظور ایجاد یک کلیت واحد و منسجم است. هدف از این پژوهش ارائه الگوی تدوین استراتژی منابع انسانی و هم آهنگی آن با استراتژی کسب وکار، فرهنگ و ساختار سازمانی شرکت توزیع نیروی برق استان فارس بر مبنای نقاط مرجع استراتژیک می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی توسعه ای و ابزار جمع آوری داده ها اسناد و مدارک و پرسشنامه های استاندارد و محقق ساخته می باشد. جامعه آماری شامل کارکنان، مدیران و کارشناسان شرکت توزیع نیروی برق فارس است. نتایج نشان می دهد که استراتژی کسب وکار از نوع محافظه کارانه، استراتژی ساختار سازمانی از نوع مکانیکی، استراتژی فرهنگ سازمانی از نوع مأموریتی و در نهایت استراتژی منابع انسانی از نوع پیمانکارانه تبعیت می کند. جهت تدوین استراتژی های منابع انسانی هماهنگ با استراتژی های کسب وکار، ساختار و فرهنگ سازمانی سناریوهایی بیان گردید که شرکت می تواند از آنها استفاده کند.
رابطه آب و هوا با بازده و فعالیت های معاملاتی: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر آب و هوا در بازده و فعالیت های معاملاتی در بورس اوراق بهادار تهران است. متغیرهای معاملاتی شامل نقدشوندگی، گردش معاملات و نوسان پذیری است. برای تخمین الگو های رگرسیون با داده های سری زمانی، از روش حداقل مربعات معمولی (OLS) استفاده شده است. دوره زمانی پژوهش از ابتدای سال 1387 تا انتهای سال 1394 است. نتایج پژوهش نشان می دهد خلق و خوی افراد که با تغییر وضعیت آب و هوا تغییر می کند، در گردش معاملات، تأثیر معنا داری ندارد؛ اما متغیرهای برف، باران و سرعت باد در بازده، نقدشوندگی و نوسان پذیری، تأثیر معناداری دارند؛ بنابراین در پژوهش حاضر، نشان داده شد عوامل محیطی در بازده و فعالیت های معاملاتی به جز گردش معاملات، تأثیر دارد؛ بنابراین آب و هوا یکی از عوامل محیطی تأثیرگذار بر فعالیت روزمره افراد است. در این بین، اختلالات خلقی فصلی یکی از مهم ترین شاخص های تأثیرگذار در رفتار معاملاتی سرمایه گذاران است.
شناسایی ابعاد توسعه مدیران در شرکت های طراحی مهندسی: مورد مطالعه: شرکت طراحی مهندسی و تامین قطعات ایران خودرو (ساپکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور شناسایی ابعاد تأثیرگذار بر توسعه مدیران در شرکت ساپکو انجام شده است. این تحقیق از منظر هدف کاربردی و بر اساس روش انجام از نوع پیمایشی می باشد. داده های مورد استفاده در این تحقیق هم از نوع کیفی و هم از نوع کمی از مدیران و سطوح سرپرستی شرکت ساپکو جمع آوری شد. برای تحلیل کیفی از تحلیل محتوا و برای تحلیل کمی از آزمون تی تست استفاده گردید. نمونه آماری پژوهش در مرحله اول (فاز کیفی) شامل 10 نفر از مدیران و سطوح سرپرستی ساپکو (حد اشباع) و در مرحله دوم پژوهش (فاز کمی) شامل 53 نفر که اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری در نهایت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از انجام تحلیل ها حاکی از این است که آموزش، ارزیابی عملکرد، جانشین پروری، حمایت مدیریت ارشد و ابعاد راهبردی سازمان به عنوان ابعاد تأثیر گذار شناسایی شد.
رابطه مدیریت دانش با قابلیت نوآوری با توجه به نقش تعدیل گر جهت گیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مطالعه رابطه ی مدیریت دانش با قابلیت نوآوری در یک هلدینگ ایرانی بود. همچنین، با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر جهت گیری های استراتژیک سعی شد پیشنهاداتی کاربردی به مدیریت هلدینگ و شرکت های تابعه برای افزایش سطح قابلیت نوآوری از مجرای ایجاد ترکیب مناسبی از مدیریت دانش و جهت گیری استراتژیک در شرکت های مذکور ارایه شود. جهت تعریف مدیریت دانش چهار مؤلفه ی اجتماعی سازی، بیرونی سازی، درونی سازی و ترکیب، برای قابلیت نوآوری سه مؤلفه اداری، فرآیندی و تولیدی و برای جهت گیری استراتژیک سه شکل کارآفرینانه، فناورانه و مشتری گرایانه حاصل شدند. با پیروی از فسلفه ی اثبات گرایی و روش پیمایش، از ابزار سنجش پرسش نامه(مشتمل بر 55 پرسش) جهت گردآوری داده های میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در سطح تحلیل نخست(سازمان) شامل کلیه شرکت های زیرمجموعه(78 مورد) و در سطح تحلیل دوم(فرد) کلیه کارکنان شرکت ها(حدود 11000 نفر) بود. نمونه گیری در سطح سازمان به شیوه تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران(65 سازمان مشتمل بر 8200 نفر) و در سطح فرد نیز به شیوه تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران(367 نفر) صورت گرفت. نرمال بودن داده ها از مجرای آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و روابط بین متغیرها و برازش مدل مفهومی پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری تأیید شدند. در نهایت مشخص شد که مدیریت دانش با قابلیت نوآوری و تمامی ابعاد آن در شرکت های با جهت گیری های استراتژیک کارآفرینانه و مشتری گرایانه رابطه ی مثبت و معنادار دارد، اما در شرکت های با گرایش فناورانه این رابطه معنادار نبود.
تبیین نقش منتورینگ در کاهش بی اعتمادی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منتورینگ یکی از استراتژی های بسیار مهم جهت درک بهتر رفتار سازمانی و محیط کار است. در برخی از سازمانهای ایرانی (بخصوص دولتی)، کارکنان نسبت به توانایی ها و شایستگی های مدیران یا سرپرستان خود بی اعتماد هستند و در نتیجه نمی توانند بخوبی با شغل خود درگیر شوند. جهت برون رفت از این مشکل، پژوهش حاضر از مفهوم منتورینگ به عنوان راهکاری موثر استفاده نموده است. در این راستا دو راهکار موثر ارائه می شود. راهکار اول اینکه گام اول اعتمادسازی توسط کارکنان برداشته شود در این حالت، هدف بررسی اعتماد بر سرپرست به عنوان پیشینه و تاثیر منتورینگ بر پیامدهایی همانند تعهد عاطفی، قصد ترک سازمان، عجین شدن شغلی و خود کارآمدی است. راهکار دوم اینکه گام اول اعتمادسازی توسط سرپرست یا مدیر برداشته شود در این حالت نیز از مدل راهکار اول استفاده می شود با این تفاوت که جای دو متغیر منتورینگ و اعتماد بر سرپرست عوض خواهد شد. زیربنای پژوهش حاضر، تئوری تبادل اجتماعی است که نحوه تعامل کارکنان و مافوق را تبیین می نماید. نتایج حاکی از آن است که مدل راهکار دوم مطلوب تر خواهد بود یعنی هنگامیکه سرپرست کارکردهای منتورینگ را به نحو احسن به اجرا می گذارد، کارکنان نیز سطوح بالایی از اعتماد بر سرپرست را به نمایش گذاشته و در نتیجه به تعهد عاطفی، عجین شدن شغلی بالاو قصد ترک سازمان کمتری دست خواهند یافت.
تأثیر استفاده از رسانه های اجتماعی بر عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه تربیت مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش استفاده از رسانه های اجتماعی، تمام ابعاد زندگی را تحت تأثیر قرار داده است و طبیعی است که سازمان ها نیز نسبت به استفاده کارکنان از این رسانه ها حساس باشند. در سال های اخیر پژوهش های گوناگونی در این رابطه انجام شده است که برخی از آن ها نشاندهنده بهبود یا تضعیف عملکرد شغلی کارکنان در صورت استفاده از این رسانه ها می-باشند. به نظر می رسد می بایست عوامل جانبی دیگری نیز در این ارتباط مد نظر قرار گیرد. در این پژوهش با استفاده از روش ارزیابی انطباقی، این عوامل با بررسی پیشینه موجود در این زمینه استخراج شده و مدلی مفهومی طراحی شده است. این مدل انواع تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم را در زمینه تأثیر استفاده از رسانه های اجتماعی بر عملکرد شغلی کارکنان نشان می دهد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ استراتژی، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد، بدین منظور و برای گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای میان 227 نفر از کارکنان و کارشناسان آموزشی دانشگاه تربیت مدرس توزیع گردید و نتایج تحلیل شد. برای بررسی فرضیه ها از آزمون های رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که میان استفاده از رسانه های اجتماعی و هر یک از مؤلفه های عملکرد شغلی، سرمایه اجتماعی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی روابط معناداری وجود دارد.