فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
27 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل گر جو سازمانی در رابطه بین استرس شغلی و قصد ماندن در میان معلمان شاغل در مدارس استان گیلان می باشد. براین اساس، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس استان گیلان بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 140 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه استاندارد قصد ماندن کیم و همکاران (2007)، پرسشنامه استرس شغلی پارکر و دکوتیس (1983) و پرسشنامه جو سازمانی هالپین و کرافت (1963) است که روایی محتوای آنها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها بر اساس روش آلفای کرونباخ بالاتر از 0/7 برآورد شد. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی توسط نرم افزار Smart PLS 3 استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که ابعاد استرس شغلی شامل فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل تأثیر منفی و معناداری بر قصد ماندن دارند. همچنین نقش تعدیل گر جو سازمانی در رابطه بین هر یک از ابعاد استرس شغلی (فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل) بر قصد ماندن معنادار بود. براین اساس می توان گفت که با تقویت و ارتقاء جو سازمانی می توان رابطه بین ابعاد استرس شغلی و قصد ماندن را کاهش داد.
شناسایی ابعاد و مولفه های ارتقاء پایداری ملی موثر بر مدیریت علم دانشگاه، طراحی مدلی براساس پژوهش پدیدارنگارانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق از نظر هدف کاربردی؛ از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی و از نظر ماهیت داده ها «آمیخته» از نوع اکتشافی انجام شده است. رویکرد پژوهش در بعد کیفی با بهره گیری از راهبرد پدیدارنگاری تنظیم شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی پژوش 17 نفر از اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بودند. در بخش کیفی تحقیق، داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته جمع آوری شده و برای بررسی صحت یافته ها از روش بررسی توسط اعضاء استفاده شد. داده های حاصل از بخش کیفی با کاربست کدگذاری تحلیل محتوا در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. همچنین در مرحله کمّی پژوهش، براساس معیارهای استخراج شده از مرحله کیفی به طراحی پرسشنامه پرداخته شده و با استفاده از فرمول کوکران از تعداد 514 نفر از اساتید و اعضاء هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی با روش نمونه گیری «خوشه ای» مطالعه به عمل آمده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS و در قالب روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مأموریت گرایی پژوهش، حاکمیت نورآوری علمی، مسئولیت اجتماعی، تقویت توان تاب آوری و اثر بخشی پژوهش ها، جزء ابعاد و مولفه های تبیین کننده ارتقای پایداری ملی موثر بر مدیریت علم دانشگاه می باشند و مدل اندازه گیری ارائه شده برای شناسایی مولفه های مذکور از کیفیت لازم برخوردار است.
شناسایی و رتبه بندی موانع نوآوری سبز در مراکز درمانی با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره بهترین- بدترین (BWM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که امروزه در سطح جهانی مطرح می شود، حفاظت از محیط زیست است. نوآوری سبز منجربه کاهش اثرهای منفی محیطی و عاملی اساسی در حفظ مدیریت زیست محیطی است. نوآوری سبز شامل استفاده از محصولات، روش ها و مواد جدید برای کاهش استفاده از منابع طبیعی و محدود کردن تخلیه مواد مضر و ایجاد آلودگی در محیط است. ازآنجایی که بیمارستان ها دومین صنعت آلوده کننده محیط زیست هستند و مراکز درمانی مقادیر زیادی از برق، آب، مواد غذایی و مصالح ساختمانی برای ارائه خدمات با کیفیت بالا مصرف می کنند، نوآوری سبز برای آنها اهمیت بالایی دارد. موفقیت نوآوری سبز بستگی به توانایی شرکت برای شناسایی و غلبه بر موانع بالقوه آن دارد. سازمان ها آگاهی کمی از موانع نوآوری سبز که از دستیابی آنها به مزایای این نوآوری جلوگیری می کند، دارند. بنابراین برای ایجاد فرهنگ نوآوری سبز در سازمان، در گام اول نیاز به شناسایی و اولویت بندی موانع نوآوری جهت رفع آنها می باشد. در این پژوهش با بررسی ادبیات پژوهش و نظرخواهی از 12 نفر از خبرگان بیمارستانی، 15 مانع فرعی در قالب چهار مانع اصلی مدیریتی، تأمین کننده سبز، منابع انسانی و مالی برای مراکز درمانی شناسایی شد. سپس با استفاده از روش بهترین-بدترین به وزن دهی و رتبه بندی آنها پرداخته شد که نتایج نشان داد موانع مدیریتی و به خصوص تعهد نداشتن مدیریت به عنوان مهم ترین مانع برای نوآوری سبز در مراکز درمانی می باشد. بنابراین در درجه اول باید این مفهوم و مزایا و اشکال های آن برای مدیران تشریح شود و سپس سراغ رفع سایر موانع رفت.
بررسی تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر عملکرد کسب و کارهای هوشمند (مورد مطالعه:شرکت های کوچک و متوسط فن اوری اطلاعات استان فارس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر عملکرد کسب و کارهای هوشمند در شرکت های کوچک و متوسط فن اوری اطلاعات استان فارس انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان و کارکنان شرکت های فناوری اطلاعات در 90 شرکت بوده که از این تعداد، 40 شرکت به طور تصادفی ساده مورد شناسایی و انتخاب قرار گرفتند. درابتدا با استفاده از پرسشنامه سازمان بهره وری آسیایی با 65 سوال، جمعا تعداد 80 پرسشنامه میان جامعه آماری توزیع و تعداد 78 پرسشنامه تکمیل شده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس با استفاده از روش دلفی، مصاحبه با 6 نفر از خبرگان انجام شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون فرض های آماری"کای دو" ، "دی سامرز" و " رگرسیون" استفاده گردید. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که میزان عملکرد معیارهای هفت گانه مدیریت دانش، به ترتیب، نتایج مدیریت دانش،6/45 درصد، فرآیندهای دانشی،5/44 درصد، رهبری،6/50 درصد، فرآیندها،6/44 درصد، افراد،6/50 درصد، فناوری، 26 درصد، یادگیری و نوآوری،6/52 درصد بوده است. در زمینه طراحی الگوی بلوغ مدیریت دانش و کسب و کار هوشمند با رویکرد عملکرد سازمانی در شرکت های مورد مطالعه، مواردی همچون تقویت و بکارگیری شاخص های ارزیابی تأثیر ابتکارات دانشی، بهینه سازی هزینه های عملیاتی تولید و خدمات، ایجاد فرهنگ دیدگاه انتقادی، یادگیری فرآیندهای جدید و طراحی سیستم ها و فرایندهای کلیدی در جهت خلق ارزش برای مشتریان و دستیابی به تعالی عملکرد، نیزمورد تایید قرار گرفته است.
تاثیر دورکاری بر تعهد و قصد ترک شغل با نقش مداخله گری فرسودگی شغلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴)
113 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق بررسی دورکاری و تاثیر مداخله گری فرسودگی شغلی بر تعهد و قصد ترک شغل در نظر گرفته شد. نحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات و داده ها به ترتیب توصیفی- پیمایشی و پرسشنامه و از نوع علی است جامعه اماری تحقیق چند شرکت بزرگ تولیدی خدماتی که در شرایط پاندمی کرونا به صورت دورکاری انجام وظیفه می نمودند و شامل300 نفر که به صورت تصادفی ساده، نمونه ی 169 تعیین و تشویق به پاسخ دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد تعهد سازمانی(Allen and Meyer (1990) )، دورکاری(Wiesenfeld et al. (1999 )، فرسودگی شغلی( Burnout (1995)) و قصد ترک شغل ( Schaubroeck, Cotton, and Jennings (1989)) استفاده شد. نتایج نشان داد : دورکاری مسیری را برای مدیران پیش رو می گذارد تا فرسودگی شغلی کارکنان را کاهش دهند و تعهد را بالا ببرند و قصد ترک شغل را در سطح کم نگه دارند و جهت دستیابی به اهداف منابع عاطفی روانی خود را ذخیره نمایند. در غیاب عدم ارتباط مستقیم، زمان اضافی و انرژی ذخیره شده متوجه کارکنان از راه دور می گردد که می توان آن زمان را به رفع نیازهای خانواده، کاهش استرس و تقویت بازدهی اختصاص دهند. لذا بدین شیوه دورکاری می توان به عنوان ابزار مدیریتی کارایی بیشتری را تحصیل و اراده خوب و تعهد بالا در بین کارکنان به وجود آورد.
Job Security, Digital Skills and Competencies in Banking Sector; Are They Related?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
151 - 169
حوزههای تخصصی:
Background & Purpose: The job security has a direct impact on the employee’s motivation and effectiveness. Therefore, the main purpose of this study is investigating the effect of digital skills and competencies on job security in the banking sector. Methodology: This survey is based on data from Maskan Bank in Iran, designing on a representative sample of 361 employees. The structural equation model using PLS software used to analyze research hypotheses designed from literature review. Findings: Our findings show that digital skills and competencies positively correlated with job security. However, the digital skills have a stronger effect than digital competencies. Among all skills, computer skills and communication competencies had the strongest relation with job security. However, our findings also show that there is not significant correlation between content creation and data security competencies with job security, which needs further investigation. Conclusion: Even though the impact of digital skills and competencies on employability has been studied previously, the relationship between these factors and job security not been considered. Thus, this research could be useful to develop body of knowledge in human computer interaction issues and mangers better understanding of information technology effects on employee’s perceived job security in workplace.
اولویت بندی عوامل و منابع شناسایی شده سازمان تأمین اجتماعی برای اجرای نظام تأمین اجتماعی چندلایه با رویکرد تلفیقی DANP و سناریو نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعادل نداشتن منابع و مصارف، مدیریت سرمایه گذاری ناکارامد و لزوم اصلاحات ساختاری که در نظام کنونی تأمین اجتماعی وجود دارد، از یک سو و تجربه موفق نظام تأمین اجتماعی چندلایه در برخی کشورها از سوی دیگر موجب استقبال از این نظام در ایران شد. پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی چالش ها و نیروهای پیشران مؤثر، ارزیابی منابع سازمان ، تدوین و انتخاب سناریو انجام شده است. مدلسازی پژوهش با روش دیمتل و تحلیل داده ها با ای ان پی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و مبتنی بر نظرسنجی خبرگان ( 45 نفر از مدیران تأمین اجتماعی استان اصفهان) است. نتاج نشان داد که اثرگذارترین گروه چالش، «چالش های بیمه و بازنشستگی» است و عامل «نزدیکی به نقطه سربه سر مالی» به عنوان مهم ترین زیرچالش محسوب می شود. همچنین دو عامل «تأمین منابع مالی پایدار» و «تعامل با نهادها و سازمان های مرتبط» به عنوان دو نیروی پیشران استقرار این نظام شناسایی شدند. با قرار دادن این دو پیشران در ماتریس شوارتز، محتمل ترین سناریو، سناریوی کندوی بی عسل تشخیص داده شد.
سبک تفکر و سبک اسنادی حسابرسان مستقل و رابطه آن با سبک تصمیم گیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
87 - 103
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان می دهد قضاوت و تصمیم گیری افراد تحت تأثیر شرایط فردی و موقعیتی آنان قرار دارد. افراد در حضور دیگران تصمیمی می گیرند که ممکن است متفاوت از تصمیم آنان در تنهایی باشد. روابط میان ویژگی های فردی و محیطی حاکم بر افراد، در هر لحظه موقعیتی منحصر به فرد را برای افراد خلق می کند که تکرار ناشدنی است. هدف مقاله حاضر بررسی رابطه سبک های تفکر (قانونی، اجرایی، قضاوتگر، کلی، جزیی، آزاداندیش، محافظه کار، سلسله مراتبی، سلطنتی، اُلیگارشی، آنارشی، درونی و بیرونی) و سبک اسنادی (خوش بینانه و بد بینانه) با سبک های تصمیم گیری (اجتنابی، وابسته، شهودی، عقلایی، آنی) حسابرسان مستقل بوده است. پژوهش در سال 1398 انجام گردیده و جامعه آماری عبارت از 1600 عضو جامعه حسابداران رسمی شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی بوده است که از میان آنان 310 حسابرس به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. روش پژوهش حاضر توصیفی پیمایشی بوده است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری و تجزیه و تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که سبک های تفکر و سبک اسنادی رابطه مثبت و معنی داری با سبک تصمیم گیری حسابرسان مستقل دارند.
تاثیر تغییر ویژگی های شخصیتی مدیران عالی سازمان بر جو سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بالا رفتن سن مدیران عالی، تغییراتی در زمینه های فیزیولوژیک و در ویژگیهای روانی، شخصیت، و خلق و خو آنها رخ می دهد و در طول زمان این تغییرات در ماهیت رفتار آنها نیز تاثیر می گذارد. این تغییرات رفتاری در مدیران عالی می تواند نمودی بیرونی داشته و خود را در رفتارهای سازمانی نشان دهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان تاثیر رشد و تحول ویژگیهای شخصیتی مدیران عالی سازمان ناشی از بالا رفتن سن آنها و تاثیر آن بر جو سازمانی است. روش مورد استفاده در این پژوهش روش علی- مقایسه ای با استفاده از روش کمی و ابزار پرسشنامه بوده و در 72 شرکت، مدیران عالی و کارمندان آنها در دو گروه مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان دهنده این بود که با بالا رفتن سن مدیران عالی کاراکترهای خودشیفتگی، کمال گرایی، هیجان جویی و مقابله با استرس دچار تغییر شده اند. همچنین آزمون میانگین دوجامعه نشان دهنده تفاوت معنادار بر روی هفت مولفه جوسازمانی(روحیه گروهی، مزاحمت، صمیمیت، علاقه مندی، ملاحظه گری، فاصله گیری و نفوذ و پویایی در جو سازمانی) بوده و در ارتباط با مولفه تاکید بر تولید تفاوت معناداری در مقدار این مولفه در دو گروه مورد آزمون مشاهده نشد که نشاندهنده این است که در تمام سنین مدیران بر تولید که هدف اصلی تشکیل یک سازمان است تاکید دارند. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشاندهنده تاثیر مولفه های شخصیت بر مولفه های جو سازمان است.
تأثیر ویدیوی تعاملی بر میزان مشارکت یادگیرندگان به تفکیک سبک یادگیری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری های دیجیتال به بخش مهمی از آموزش تبدیل شده است و فعالان آموزشی توجه ویژه ای به این فناوری ها دارند تا بتوانند مشارکت یادگیرندگان در سه بعد شناختی، احساسی و رفتاری را افزایش دهند. ویدیو به عنوان پرطرفدارترین رسانه آموزش الکترونیکی است اما با گسترش فناوری ویدیوی تعاملی و با توجه به امکان تعامل بیشتر یادگیرنده با محتوا، بررسی اثرات ویدیوی تعاملی بر مشارکت یادگیرندگان، حائز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر، پاسخ به این سوال است که از میان ویدیوی خطی و ویدیوی تعاملی کدامیک بر مشارکت یادگیرندگان تاثیر بیشتری می گذارند و آیا این تاثیر در سبک های یادگیری مختلف تفاوتی دارد. به همین منظور در یک طرح آزمایشی، یک دوره آموزشی تعاملی، طراحی گردید که نیمی از آن به صورت ویدیوی خطی و نیمی دیگر به صورت ویدیوی تعاملی ارائه شد. جامعه آماری فعالان حوزه آموزش و توسعه بودند که با نمونه گیری هدفمند و به صورت در دسترس 55 نفر انتخاب شدند. یادگیرندگان پس از گذراندن هر قسمت از دوره، پرسشنامه مشارکت را تکمیل و به سوالات چهار گزینه ای آزمون دوره پاسخ دادند. روایی این دو ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که به ترتیب فرم ارزیابی مشارکت (0.878) و آزمون (0.824) بود. با استفاده از طرح روش اندازه گیری مکرر و آزمونT همبسته نتایج نشان داد ویدیوی تعاملی در مقایسه با ویدیوی خطی بر میزان مشارکت یادگیرندگان در سه بعد شناختی، احساسی و رفتاری، به طرز معناداری موثرتر است و به فعالان آموزش و توسعه سازمان پیشنهاد می شود که از ویدیوی تعاملی استفاده کنند. تاثیرات و کاربردهای نظری و عملی این یافته ها در حوزه آموزش و توسعه سازمانی مورد بحث قرار گرفته است.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر آینده آموزش عالی با رویکرد تحلیل تأثیر متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
3 - 52
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر آینده دانشگاه ها و تبیین روابط فی مابین آن ها در کشور انجام شده است. بدین منظور ابتدا مهم ترین پیشران های آینده آموزش عالی، مورد شناسایی قرار گرفت؛ سپس با بهره گیری از روش تحلیل تأثیر متقابل، ماتریس عوامل کلیدی به صورت پرسشنامه طراحی شد و پس از توزیع در بین خبرگان، جهت تعیین تأثیرگذاری عوامل بر یکدیگر و جایگاه آن ها، داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار میک مک مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که عوامل «میزان مداخلات دولت و نهادهای موازی»، «شیوه مدیریت در آموزش عالی»، «مسئولیت پذیری، پاسخگویی و شنیدن صداها و نیازهای ذی نفعان»، «بحران ﺷناسی و آینده پژوهی با مشارکت ذی نفعان آموزش عالی»، «پارادایم و نظام اقتصادی»، «ایجاد تنوع در منابع مالی پایدار»، «تعاملات بین المللی» و «رابطه متقابل آموزش عالی با صنعت و بازار کار» دارای تأثیرگذاری بسیار بالایی بر سایر پیشران ها هستند. همچنین عواملی از جمله «شیوه خط مشی گذاری در فناوری» و «شیوه مدیریت در سطح کلان و سیاست های عمومی»، متغیرهای اثرگذاری تلقی شدند که روی عوامل وابسته به شدت اثرگذار هستند و همراه با دیگر متغیرهای تأثیرگذار، آموزش عالی را به سمت «کیفیت گرایی»، «در نظر گرفتن ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮع مناطق کشور و اولویت های ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺘﻮازن ﭘﺎﯾﺪار»، و همچنین «سرمایه گذاری در علوم و ایجاد توانایی تولید آن ها» پیش می برند. بنابراین می توان گفت که حرکت به س مت کاهش مداخلات دولت و دستگاه های موازی متعدد و تقویت و به کارگیری شیوه های مدیریتی کارآمد و در نظر گرفتن ض رورت بحران ﺷناسی و آینده پژوهی با مشارکت ذی نفعان آموزش عالی برای رس یدن به آینده ای بهتر، توأم با مسئولیت پذیری، پاسخگویی و شنیدن صداها و نیازهای ذی نفعان، می تواند از مهم ترین موارد حرکت به سوی آینده مطلوب آموزش عالی محسوب شده و نویدبخش آینده ای روشن برای آن باشد.
بررسی همبستگی ابعاد مدل همسویی راهبردهای منابع انسانی با راهبرد سازمان در حوزه مدیریت جانشین پروری در شرکت ملی نفت ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳)
91 - 110
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که میان استراتژی های منابع انسانی و استراتژی کلی سازمان رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین میزان هماهنگی راهبردهای حوزه منابع انسانی با استراتژی سازمان بر عملکرد کلی سازمان مؤثر است. هدف این پژوهش بررسی میزان همبستگی بین ابعاد مدل همسویی استراتژی های منابع انسانی با استراتژی سازمان در حوزه مدیریت جانشین پروری در شرکت ملی نفت ایران است. سطح تحلیل در این پژوهش سازمان بوده و تکمیل کنندگان پرسشنامه 120 نفر از روسا و مدیران که علاوه بر شناخت از موضوع مورد بررسی، در برابر سمت های سرپرستی/ مدیریتی انتصاب دارند. ابزار پژوهش یک پرسشنامه محقق ساخته ای است که بر اساس روند استاندارد و بر مبنای یک تحلیل کیفی استخراج و سپس مراحل استانداردسازی آن طی پژوهش کمی انجام شد و سپس اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار SMARTPLS تحلیل شد. یافته ها حکایت دارد که بیشترین ضریب همبستگی با متغیر نتایج، مربوط به متغیرهای راهبرد با شرایط مداخله گر با ضریب همبستگی 603/0 بوده که در سطح 01/0 نیز معنی دار است و کمترین ضریب همبستگی، متغیر مقوله اصلی با عوامل زمینه ای با ضریب همبستگی 107/0 بوده که در سطح 05/0 نیز معنی دار نیست.
در آمدی بر الگوی مشاوره ای تغییر زبانی در تعهد شغلی مبتنی بر تجربیات هستی شناسانه کارکنان سازمان های پویای اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
193 - 219
حوزههای تخصصی:
تحولات زبانی و گفتمانی درخصوص ارزش های حاکم بر تعهد شغلی و نقش آن در توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور؛ مقوله تعهد شغلی را به یکی از جدی ترین و مهم ترین مسائل سازمانی و مدیریت منابع انسانی تبدیل کرده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی مشاوره ای تغییر زبانی در تعهد شغلی مبتنی بر تجربیات هستی شناسانه کارکنان سازمان های پویای اقتصادی است. پژوهش حاضر به لحاظ روش شناسی از نوع کیفی و به روش نظریه داده بنیاد و ازطریق نمونه گیری هدف مند صورت گرفته است. جامعه موردپژوهش را کارمندان استان اصفهان تشکیل داده اند. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده ها جمع آوری و پس از تحقق اشباع نظری در مصاحبه 25، به منظور تحلیل داده ها از روش نظریه زمینه ای استفاده شد. همچنین برای اعتباریابی داده ها از فن مثلث سازی در پژوهش استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از شناسایی 350 کد اولیه، 41 کد باز، 11 کد محوری و 4 کد انتخابی بود که به صورت کلی در چهار محور: 1. پویایی های هستی شناسانه (شامل طبقات ادراک هستی محور و عملکرد هستی محور)، 2. پویایی های جهت دهنده و تعادل بخش (شامل طبقات آگاهی از تناسب، آگاهی از مسئولیت خود، آگاهی از تعهد و رفع موانع انگیزش)، 3. پویایی های تداوم بخش (شامل طبقات انعطاف پذیری و نظارت تعهدمحور) و 4. پویایی های تقویت کننده (شامل حمایت گری، خودمختاری تعهد محور و ایجاد پیوستگی رضایت بخش) دسته بندی شدند. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها بیانگر آن است که تحقق تغییر زبانی در تعهد شغلی، منوط به بازنگری در معنا و مفهوم تعهد، ایجاد هستی شناسی جدید درباب افق تعهد و نیز تأکید بر عاملیت انسان و نقش گذاری در گستره هستی است و این امر به نوبه خود می تواند تعهد شغلی را که از مهم ترین عوامل موفقیت یک سازمان است، تحت تأثیر قرار دهد.
فراتحلیل پژوهش های تأثیر تعلق خاطر کاری کارکنان بر تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۰)
303 - 323
حوزههای تخصصی:
رشد تحقیقات در حوزه علوم انسانی بر کسی پوشیده نیست. طبق نظر بسیاری از دانشمندان تسلط بر همه ابعاد امکان ندارد. بنابراین تحقیقاتی که عصاره تحقیقات موجود را در یک موضوع خاص به روشی منظم فراهم آورند بسیار ارزشمندند. پژوهش حاضر با هدف ترکیب کمّی نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه تعلق خاطر کاری کارکنان و تعهد سازمانی افراد در ایران انجام شده است. روش پژوهش فراتحلیل است که پس از بررسی تعداد زیادی از مقالات و پژوهش های صورت گرفته، با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی مانند SID، Magiran، Irandoc، Civilica، Ricest، Noormags، و Ensani.ir ، تعداد بیست مقاله منتشرشده بین سال های 1390 تا 1398 و 2009 تا 2019 انتخاب شد. همچنین جهت رعایت ملاک های ورود و استخراج اطلاعات مربوط به هر مطالعه از چک لیست استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار فراتحلیل CMA 2 کمک گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد تعلق خاطر کاری کارکنان با تعهد سازمانی با میانگین اندازه اثر 558/0 رابطه متوسط رو به بالا دارد.
پیامدهای گزارشگری مالی متقلبانه بر منابع انسانی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
175 - 153
حوزههای تخصصی:
گزارشگری مالی متقلبانه، آثار سوئی بر گروه های برون سازمانی و داخل سازمانی از جمله منابع انسانی شرکت ها به جا می گذارد. اگر کارکنان تحت تاثیر گزارشگری مالی متقلبانه شرکت قرار بگیرند، همراه با سایر سهامداران آسیب می بینند. هدف از این پژوهش، بررسی پیامدهای گزارشگری مالی متقلبانه بر منابع انسانی شرکت ها است. به این منظور از نمونه ای شامل 165 شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره ی 10 ساله از سال 1388 تا 1397 استفاده شد. پژوهش حاضر از لحاظ طبقه بندی برحسب روش، از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است و ازآنجایی که از اطلاعات تاریخی شرکت ها استفاده شده است، بر مبنای هدف نیز از نوع تحقیقات کاربردی است. برای اندازه گیری منابع انسانی از دو شاخص تغییرات تعداد کارکنان و همچنین حقوق و دستمزد آن ها استفاده شده است. داده های پژوهش از صورت های مالی شرکت ها استخراج گردیده و با استفاده از مدل رگرسیونی به روش داده های ترکیبی مورد تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار ایویوز قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در سال های مورد بررسی بین گزارشگری مالی متقلبانه و تغییرات تعداد کارکنان در دوره ی تقلب و دوره های قبل و بعد از تقلب رابطه ی معناداری وجود داشته و همچنین بین گزارشگری مالی متقلبانه و حقوق و دستمزد کارکنان در دوره ی تقلب و دوره های قبل و بعد از تقلب رابطه ی معناداری وجود دارد. این روابط در شرکت های با رشد بالا و رشد پایین دارای تفاوت معنا داری است.
چارچوب ارزش آفرینی مدیریت منابع انسانی در پلتفرم های حمل ونقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
26 - 49
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به رشد و توسعه پلتفرم های حمل ونقل در سال های اخیر و اهمیت روزافزون منابع انسانی، نیاز به بررسی چگونگی ارزش آفرینی، از طریق مدیریت منابع انسانی در این شکل جدید از کسب و کار محسوس است. هدف این مقاله، تعیین ارزش های ذی نفعان و چگونگی ایجاد ارزش، از طریق مدیریت منابع انسانی در کسب و کارهای پلتفرمی حمل و نقل برای ذی نفعان است. روش: روش این پژوهش آمیخته متوالی است. پژوهش حاضر در دو مرحله اجرا شده است. در مرحله نخست، با استفاده از ادبیات و روش تحلیل تم، فهرستی از ارزش های ذی نفعان شناسایی شد و از نمونه آماری منتخب از جامعه ذی نفعان در دو پلتفرم حمل ونقل مشهور ایرانی، درخواست شد که میزان اهمیت ارزش های استخراج شده یا سایر ارزش های مدنظر را در قالب پرسش نامه باز مشخص کنند. در مرحله دوم، از طریق مصاحبه با گروهی از خبرگان که به صورت هدفمند انتخاب شدند، قابلیت های ارزش آفرین در پلتفرم ها و چگونگی ایجاد ارزش از طریق مدیریت منابع انسانی در پلتفرم های حمل ونقل، به کمک روش تحلیل تم مشخص شد. یافته ها: در این پژوهش، 12 ارزش مدنظر ذی نفعان اصلی در پلتفرم های حمل و نقل، 2 قابلیت ارزش آفرین (مدیریت الکترونیکی فرایندها و مدیریت اطلاعات) و 2 روش ایجاد ارزش (بهبود برنامه ریزی کار و کارایی سیستم کنترلی) از طریق مدیریت منابع انسانی استخراج شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش به چارچوبی متشکل از قابلیت های ارزش آفرین، روش های ایجاد ارزش و ارزش های ذی نفعان منجر شد. از این چارچوب می توان برای فهم بهتر و به کارگیری مؤثرتر مدیریت منابع انسانی، در رابطه با ارزش آفرینی هر چه بیشتر برای ذی نفعان در پلتفرم های حمل و نقل بهره برد. در انتها، بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش، برای مدیران و عملگران توصیه های عملی و برای پژوهشگران پیشنهادهای پژوهشی ارائه شده است.
ارائه مدل ارتقای منزلت و جایگاه جانبازان و معلولین در کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۵
101 - 118
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور ارایه مدلی جهت ارتقای منزلت و جایگاه جانبازان و معلولین در کشور، با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی؛ با شناسایی 811 کد مفهوم، کدگذاری و دسته بندی آنها در سه مرحله نهایتا 204 شاخص اصلی؛ در شش بعد و 37 مولفه، تبیین و در ادامه با استفاده از تکنیک دلفی سه مرحله ای در بین 32 نفر از خبرگان علمی و اجرایی، این شاخص ها مورد جرح و تعدیل قرار گرفت. نهایتا مدل ارتقای منزلت و جایگاه جانبازان و معلولین در کشور در شش بعد افراد معلول و جانباز، حقوق شهروندی و مناسب سازی فضاهای شهری، ارتقاء کیفیت زندگی افراد معلول و جانباز، تقویت امید به زندگی افراد معلول و جانباز، بهبود فضای کسب و کار و اشتغال و سبک های گذراندن اوقات فراغت ارائه شد. در مرحله دوم تحقیق، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و پس از گردآوری داده ها، تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش در دو سطح توصیفی با استفاده از شاخص های آماری(نظیر فراوانی، درصد و میانگین) و سطح استنباطی(آزمون لوین، آزمون تی تست)، تحلیل عاملی تاٌییدی، با استفاده از Spss 22 وLisrel8.54 و Excel صورت گرفت. معناداری ضرایب و پارامترهای بدست آمده ابعاد افراد معلول و جانباز، حقوق شهروندی و مناسب سازی فضاهای شهری، ارتقاء کیفیت زندگی، تقویت امید به زندگی، بهبود فضای کسب و کار و اشتغال و سبک های گذراندن اوقات فراغت افراد معلول و جانباز نشان داد که تمامی ضرایب بدست آمده، معنادار می باشند. یافته های حاصل از تحلیل ابعاد بیانگر آن بود که از بین ابعاد، بعد بهبود فضای کسب و کار و اشتغال با میانگین (96/0) و بعد افراد معلول و جانباز با میانگین (63/0) کمترین تاثیر را در ارتقای منزلت و جایگاه جانبازان و معلولین در کشور را داشته و پاسخ دهندگان با وضعیت موجود مولفه های دیگر در سوالات مذکور رضایت ندارند ونظرات منفی دارند وهمه ی مولفه ها در امر ارتقای منزلت و جایگاه جانبازان و معلولین در کشور از قابلیت بهبود بالایی برخوردار می باشند.
انگیزه خدمت عمومی انگیزه ای پویا در سازمان های دولتی: بررسی موانع و چالش ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۷
45 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی موانع و چالش های انگیزه خدمت عمومی می باشد. این پژوهش از جمله پژوهش های آمیخته با هدف کاربردی می باشد.جامعه آماری پژوهش 21نفر از خبرگان و نخبگان سازمان های عمومی و آموزشی بوده که به کمک روش هدفمند و قضاوتی انتخاب و با آن ها مصاحبه انجام شد.به منظور سنجش روایی و پایایی از روش تحلیل محتوای صوری و محتوا و توافق بین دو کدگذار استفاده شد؛ که مورد تأیید قرار گرفت.برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار مکس کیودا بهره گرفته شد.سپس با استفاده از روش دلفی و آزمون دوجمله ای در نرم افزار Spss شاخص ها و مضامین استخراج شده مورد ارزیابی و پالایش قرار گرفتند. یافته های پژوهش مؤید این مطلب بود که موانع انگیزه خدمت عمومی از 94 مضمون پایه تشکیل می شود، که در قالب 29 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر سازماندهی شده و در دو دسته موانع سازمانی و غیر سازمانی قرار می گیرند. براساس نتایج موانع سازمانی دربرگیرنده موانع رفتاری با 5 مضمون؛ موانع ساختاری با 6 مضمون و موانع شغلی با 8 مضمون؛ و موانع غیر سازمانی دربرگیرنده موانع فردی با 6 مضمون و موانع محیطی-اجتماعی با 4 مضمون می باشند.
رابطه ی آموزش مدیریت استرس با خودکارآمدی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
283-306
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش ارائه الگوی آموزش مدیریت استرس و رابطه آن با خودکارآمدی کارکنان است . جامعه آماری این پژوهش، شامل مدیران و کارکنان سازمان های دولتی در سال 1399است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 220نفر به عنوان حجم نمونه استفاده شد به نحوی که در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک ورود (متخصصان و صاحب نظران با حداقل5 سال سابقه کارکه دوره آموزش مدیریت استرس را گذرانده اند) انتخاب شده اند.ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش دو پرسشنامه استانداردوهنجاریابی شده شامل پرسشنامه استانداردمقابله باشرایط پراسترس توسط اندلروپارکر(1990)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شوارترز و جروسالم (1992) بوده است.بعد از جمع آوری داده های پژوهش،اطلاعات و نتایج به دست آمده بااستفاده ازآمار توصیفی(میانگین وانحراف معیار)و آمار استنباطی( تحلیل رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادکه راهبردهای مقابله با شرایط پر استرس بر خودکارآمدی افراد تاثیر متفاوتی دارند به نحوی که راهبرد مقابله مسئله مدار با خودکارآمدی رابطه مثبت معناداری دارد و اثر راهبرد مقابله مسئله مدار بر خودکارآمدی افزایشی است (05/0< p ) .به معنای دیگر هرچه برراهبرد مقابله مسئله مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم افزایش می یابد و در مقابل راهبرد مقابله هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار با خودکارآمدی رابطه منفی و کاهشی دارد (05/0< p ) به نحوی که هرچه برراهبرد هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم کاهش می یابد.
سنجش میزان رضایت ارباب رجوع به روش تصمیم گیری چندمعیاره کریتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
115 - 127
حوزههای تخصصی:
آگاهی از میزان و عوامل مؤثر بر رضایتمندی مراجعین یا مشتریان برای سازمان ها و دستگاه های دولتی مهم بوده و می تواند باعث افزایش سطح کیفیت خدمات و درنتیجه، افزایش میزان رضایتمندی مراجعین و مشتریان شود. به همین دلیل، همواره سازمان ها به دنبال جلب رضایت مشتریان و خدمات گیرندگان خود از طریق ارائه خدمات باکیفیت و مطلوب هستند. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان رضایتمندی ایثارگران تحت پوشش بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان بانه طی سال 1398 و نحوه برخورد کارکنان و سنجش میزان اثربخشی آن انجام گرفت که بدین منظور تعداد 180 نفر از افراد جامعه هدف مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه جهت جمع آوری داده ها و همچنین، از روش کریتیک به منظور وزن دهی به معیارهای مورد بررسی استفاده گردید تا مشخص شود که کدام معیار اهمیت نسبی بیشتری نسبت به سایر معیارها دارد. علاوه بر آن، از روش ویکور برای اولویت بندی گزینه های موجود بهره گرفته شد تا نقاط ضعف و قوت آنها مشخص شود. درنهایت نتایج نشان داد که به ترتیب معیارهای واحد پذیرش، واحد مددکاری اجتماعی و ارتباطات مراجعات رتبه های اول تا سوم را در رابطه با میزان رضایتمندی مراجعین بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان بانه به خود اختصاص داده اند.