فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۸۱ تا ۲٬۹۰۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر هوش هیجانی بر فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی با میانجیگری خودکارآمدی معلمان بوده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بوده است. بدین منظور نمونه ای به حجم 225 آزمودنی، از بین معلمان مدارس دولتی ابتدایی شهر بابل در سال تحصیلی91-1392 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ و جکسون (1996)، پرسشنامه خودکارآمدی معلم اسچانن- موران و وولفولک (2001) و پرسشنامه هوش هیجانی شوت (1998) به روش انفرادی توسط آزمودنی ها تکمیل و پایایی و روایی پرسشنامه های مذکور مورد بررسی قرار گرفت که ضرایب پایایی هریک 86/0، 92/0 و 91/0 بدست آمد. نتایج اجرای همبستگی پیرسون نشان داد که تمام مؤلفه های هوش هیجانی، فرسودگی شغلی و خودکارآمدی دو به دو با هم همبستگی دارند (01/0P≤). با اجرای الگوی معادلات ساختاری برای آزمون رابطه هوش هیجانی و فرسودگی شغلی از طریق متغیر میانجی خودکارآمدی مشخص شد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است و فرسودگی شغلی از طریق هوش هیجانی و خودکارآمدی تبیین شده است. هم چنین تمامی ضرایب مسیر الگوی پیشنهادی نیز معنادار بوده است (01/0P≤).
بررسی تأثیر سیستم کاری تعهد بالا بر تسهیم دانش و نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه نتایج پژوهش ها نشان دهنده تأثیر چشم گیر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمان است اما این تحقیقات تأثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر نوآوری را بصورت سیستمی بررسی نکرده اند ضمن اینکه نحوه یا فرآیند تأثیرگذاری این اقدامات بر نوآوری کاملاً شناخته شده نیست. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سیستم کاری تعهد بالا و نوآوری سازمانی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی است. کارکنان دانشی شرکت سیماران به عنوان جامعه آماری این تحقیق انتخاب شدند. نمونه گیری به روش سرشماری انجام شد و تمامی 220 نفر اعضای جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل انجام شد. پایایی ابزارهای سنجش با آزمون آلفای کرونباخ و روایی سازه با آزمون تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. برای آزمون فرضیه ها از مدل ساختاری استفاده شد. طبق یافته های این پژوهش، سیستم کاری تعهد بالا هم بصورت مستقیم و هم از طریق متغیر میانجی ادراک از اعتماد سازمانی بر تسهیم دانش تأثیر مثبت و معنادار می گذارد. نتایج همچنین نشان می دهد تسهیم دانش بر نوآوری سازمان تأثیر مثبت و معنادار می گذارد.
شناسایی ارتباط ابعاد تعهد سازمانی و کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان (همبستگی کانونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی همبستگی کانونی بین مولفه های تعهد سازمانی یعنی متغیرهای x شامل تعهد عاطفی، هنجاری و مستمر و مولفه های کیفیت خدمات ارائه شده به کارکنان یعنی متغیر y شامل پاسخگویی، اعتماد، اطمینان، همدلی و حفظ ظاهر جهت تعیین هم تغییری بین دو مجموعه متغیر انجام گرفته است، تا بتوان الگوی مناسب روابط بین مجموعه متغیرهای کانونی کیفیت خدمات تعیین گردد و امکان استفاده از ضریب هم بستگی کانونی برای ارائه روش پیش بینی تغییر وضعیت کیفیت خدمات فراهم گردد. به این منظور با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه در بین کارکنان باجه شعب بانک انصار شهر تهران با استفاده از نمونه گیری تصادفی 320 نفر انتخاب گردیدند. اطلاعات با استفاده از نرم افزار لیزرل وspss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از همبستگی کانونی نشان داد که ترکیب خطی مناسبی بین تعهد سازمانی کارکنان و کیفیت خدمات ارائه شده توسط آنان وجود دارد. تعهد عاطفی و هنجاری رابطه مستقیم و تعهد مستمر رابطه عکس با مولفه های کیفیت خدمات را دارا می باشند. هم چنین تعهد هنجاری و همدلی داشتن در مقایسه با سایر متغیرهای کانونی بیشترین نقش را در ایجاد اولین ضریب همبستگی کانونی داشته اند. تعهد عاطفی و هنجاری رابطه مستقیم و تعهد مستمر رابطه عکس با مولفه های کیفیت خدمات را دارا می باشند. هم چنین تعهد هنجاری و همدلی داشتن در مقایسه با سایر متغیرهای کانونی بیشترین نقش را در ایجاد اولین ضریب همبستگی کانونی داشته اند.
بررسی ارتباط بین خودشیفتگی مدیران و رفتارهای منافقانه با نقش میانجی رفتار ماکیاولی گری مدیران در سازمان های دولتی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی دردنیای امروز،بهترین مزیت رقابتی هرسازمان تلقی می شود وانسان بیش از هرزمان دیگری درنظریه سازمان ها اهمیت یافته است.نیروی انسانی به همان اندازه که می تواند سازمان ها را در رقابت یاری دهد، ممکن است مانعی جدی بر سر راه سازمان باشد؛ در نتیجه هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی ارتباط بین خودشیفتگی مدیران و رفتارهای منافقانه با نقش میانجی رفتارهای ماکیاولی گری مدیران در سازمان های دولتی شهر کرمانشاه است. حجم جامعه ی مورد مطالعه 4588 نفر بودند که 355 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی ساده و فرمول کوکران به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن مورد تأیید اساتید و نخبگان قرار گرفت. برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. پژوهش حاضر بر اساس هدف پژوهش کاربردی و همچنین بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، از نوع پژوهش های توصیفی و همبستگی است. برای تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه از آزمون های همبستگی و مدل معادلات ساختاری، موجود در بسته های نرم افزاری اس پی اس اس و لیزرل استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر رفتارهای ماکیاولی گری دارای اثر مستقیم و معنا داری برابر با 0.74 است و همچنین خودشیفتگی نیز دارای اثر مستقیم معناداری برابر با 0.87 بر رفتار منافقانه می باشد. رفتارماکیاولی گری نیز بر رفتار منافقانه دارای اثر مستقیم و معنا داری برابر با 0.66 است؛ پس میانجی بودن رفتار ماکیاولی گری در ارتباط بین خودشیفتگی مدیران و رفتار منافقانه مدیران نیز تأیید می شود.
رابطه خود ارزشیابی های محوری و انگیزه های رفتار شهروندی سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ تعیین رابطه خود ارزشیابی های محوری و انگیزه های رفتار شهروندی سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس سه مقطع شهر بهبهان به مرحله اجرا در آمد. به همین منظور از بین کلیه مدیران مدارس سه مقطع تحصیلی شهر بهبهان، تعداد 113 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خودارزشیابی های مرکزی، انگیزه های رفتار شهروندی سازمانی و پرسش نامه رفتار شهروندی سازمانی استفاده گردید. روش تحقیق همبستگی است. تحلیل داده ها به کمک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین خودارزشیابی های محوری( عزت نفس، خودکارآمدی، جایگاه مهار و عصبیت) با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنادار و از بین متغیرهای یاد شده عزت نفس و عصبیت بیشترین نقش در تبیین رفتار شهروندی سازمانی مدیران داشت. همچنین انگیزه های رفتار شهروندی سازمانی ( انگیزه علاقه به سازمان، انگیزه ارزش های اجتماع و انگیزه مدیریت برداشت) با رفتار شهروندی سازمانی روابط مثبت و معنادارداشته و از بین متغیرهای یاد شده انگیزه علاقه به سازمان و انگیزه مدیریت برداشت بیشترین نقش را در تبیین رفتار شهروندی سازمانی مدیران ایفا نموده اند.
تبیین نقش سکوت سازمانی و شادی در کار در کاهش فرسودگی شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله عناصری که باعث می شود تا کارکنان از ناهنجاری، استرس و احساس فرسودگی شغلیرنج برده و از انگیزه پایینی برخوردار شوند، نبود محیط کاری شاد و رضایت بخش و همچنین عدم تمایل کارکنان برای تسهیم اطلاعات و نظرها و در نهایت، نفوذ فرهنگ سکوت در سازمان است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناخت ابعاد سکوت سازمانی وشادی درکار و تبیین و تأثیر آنها در فرسودگی شغلی کارکنان است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است که به روش میدانی اقدام به جمع آوری اطلاعات شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان شرکت مخابرات با تعداد 500 کارمند است که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 141 کارمند به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار مورداستفاده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه است که پایایی آن با آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سکوت سازمانی بر فرسودگی شغلی تأثیر مثبت و بر شادی درکار تأثیر منفی و معنی داری دارد. همچنین شادی درکار می تواند ارتباط بین سکوت سازمانی و فرسودگی شغلی را تحت تأثیر قرار داده و به کاهش فرسودگی شغلی کارکنان منجر شود.
بررسی نقش ظرفیت تغییر در شکل گیری آنومی سازمانی با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنومی، در حوزه جامعه شناسی متولد شده وآن را معادل بی هنجاری، تعارض و ابهام هنجاری می دانند. سازمانی که به آنومی دچارمی شود، حداقل هنجارهای کاری مشترک را از دست می دهد. به زعم دورکیم، تغییرات بنیادی، با شکستن چارچوب هنجاری موجود، بسترساز آنومی است و سازمان فاقد ظرفیت تغییر در مواجهه با تغییرات، دچارآنومی می شود. در این پژوهش، روش جمع آوری داده، ترکیبی؛ راهبرد پژوهش، مطالعه موردی و روش تحلیل داده، تحلیل محتواست. داده های کیفی با مصاحبه عمیق و داده های کمّی با پرسشنامه جمع آوری شد. داده های کیفی مربوط به دو متغیر، جمع آوری و برای تأییدپذیری آنها داده کمّی اضافه شد. مورد مطالعه از بزرگترین شرکت ها در صنعت نشر کشور است. یافته های کیفی وکمّی نشان داد که مورد مطالعه از آنومی سازمانی(در هر سه بُعد) رنج می برد. یافته ها نشان داد ظرفیت تغییر در تمامی مؤلفه ها در حداقل است. بنابراین فرضیه ارتباط منفی میان""ظرفیت تغییر""و""آنومی سازمانی""تأیید شد. در مورد مطالعه نظریه دورکیم اثبات شد: اعمال تغییرات بنیادی، منجر به نقض اعتبار هنجارهای کاری قبلی و فقدان ظرفیت تغییر، باعث شد که سازمان، فرایندگذار برای رسیدن به نظام هنجاری نو و متناسب با اقتضائات را بر بخش های مختلف حاکم سازد.
بررسی عوامل مؤثر بر انتقال آموزش در آموزشهای ضمن خدمت کارکنان غیرهیئت علمی دانشگاه تهران با استفاده از مدل هولتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر انتقال آموزش در بین کارکنان غیر هیئت علمی دانشگاه تهران انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه تهران بوده و کارکنانی که طی شش ماهه اول سال 1392 در دوره های آموزش ضمن خدمت این سازمان شرکت کرده اند، به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نمونه مورد مطالعه برابر 291 نفر در نظر گرفته شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه 51 سؤالی مدل هولتون (پرسشنامه LTSI) استفاده شده است. روایی این ابزار از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. دوره های مذکور با استفاده از روش کرک پاتریک مورد ارزشیابی قرار گرفته و در اسفند ماه 1392 پس از اجرای مرحله سوم الگوی کرک پاتریک و مشخص شدن پایین بودن میزان انتقال آموزش (مرحله سوم مدل کرک پاتریک)، ابزار هولتون جهت تعیین علل این موضوع اجرا شد. به منظور تحلیل آماری یافته های حاصل از اجرای LTSI شاخص های آمار توصیفی، آزمون t و همبستگی پیرسون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج مطالعه حاکی از آن بود که در بین کارکنان دانشگاه تهران عوامل فردی مؤثر بر انتقال آموزش با کسب میانگین 68/2 به عنوان مانع معمولی در برابر انتقال آموزش، عوامل سازمانی با میانگین 47/3 مانع معمولی و عوامل آموزشی با میانگین 07/3 نیز مانع معمولی انتقال محسوب می شوند.
نقش سرمایه ی اجتماعی در تسهیم دانش بین مدیران و کارشناسان ستادی جهاد دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش به عنوان جزء اصلی سرمایه ی فکری سازمان ها مطرح است. سرمایه ی اجتماعی، یکی از قابلیت ها و دارایی های مهم هر سازمان است که می تواند به آن سازمان در خلق و تسهیم دانش بسیار کمک کند و در مقایسه با سازمان های دیگر مزیّت سازمانی پایدار به وجود آورد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش سرمایه ی اجتماعی در تسهیم دانش در بین مدیران و کارشناسان ستادی جهاد دانشگاهی است. نوع پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، از نوع توصیفی و به لحاظ اجرا پیمایشی بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش، کلیه ی مدیران ستادی و کارشناسان ستادی جهاد دانشگاهی است که تعداد 200 نفر شامل 58 نفر مدیر ستادی و 142 نفر کارشناس ستادی به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق، دو پرسش نامه ی سرمایه ی اجتماعی و تسهیم دانش است. تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Lisrel و Spss صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد مدل اولیه، با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد. همچنین سرمایه ی اجتماعی در تسهیم دانش در میان مدیران و کارشناسان ستادی جهاد دانشگاهی تأثیر معناداری دارد.
مدیریت/ ""شفافیت""، لازمه ی روح حاکم بر سازمانهای چابک
حوزههای تخصصی:
شفافیت فراتر از ارزش اخلاقی، کارکردهای اساسی دارد که سازمانها می توانند در پرتو آن به موفقیتهای بیشتری دست یابند. کافی است مدیران اعم از مدیران سازمانی و رهبران دولتها بدانند زمانه تغییر کرده و انسان امروزی با حضور رسانه های متعدد و متنوع از پنهانکاری و مخفی کاری به ستوه آمده است.
شفافیت، درهم شکننده ی سلسله مراتب سازمانی است، تبعیت پذیری و اطاعت را برنمی تابد. از سوی دیگر، با جریان آزاد اطلاعات و مشارکت هرچه بیشتر کارکنان، سرعت سازمان را برای نیل به موفقیت افزون خواهد کرد.
""شفافیت"" در این اثر به راهکارهایی پرداخته که سازمانها می توانند با اجرایی کردن آن، فضایی دلپذیر برای کارکنان به منظور فعالیتهای بالنده مهیا سازند که هم مدیران، و هم کارکنان با فراغ بال و در کنار هم بدون حصارهای آهنین سلسله مراتب، پویایی کسب وکارها را تداوم می بخشند.
بررسی ارتباط بین ابعاد کیفیت زندگی کاری کارکنان با درگیری عاطفی- ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درگیری عاطفی- ذهنی کارکنان، پدیده ای تعاملی است که به تلاش دوطرفه از جانب کارکنان و سازمان نیازمند است. وجود آن در کارکنان نیازمند این است که افراد با حضور فیزیکی، عاطفی و شناختی به ایفای نقش کاری خود بپردازند. این پژوهش به بررسی ارتباط بین ابعاد کیفیت زندگی کاری با درگیری عاطفی- ذهنی کارکنان می پردازد. جامعه آماری این پژوهش را 214 نفر از کارکنان کارخانه کاشی نیلو اصفهان تشکیل می دهند. برای سنجش مؤلفه های مربوط به متغیر کیفیت زندگی کاری از پرسشنامه استاندارد والتون (1973) استفاده شده و پرسشنامه درگیری عاطفی- ذهنی مربوط به شرکت مشاوره ای تاورزپرین است. داده های جمع آوری شده به روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای spss21 و smart PLS 2.0 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان داد که کیفیت زندگی کاری بر درگیری عاطفی - ذهنی کارکنان اثر مثبت دارد و مقدار آن 0.683 برآورد شد.
بررسی نقش هوش هیجانی در ارتقای اثربخشی سازمانی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۵
1 - 16
حوزههای تخصصی:
نقش عامل انسانی در کیفیت خدمترسانی در سازمانهای خدماتی باعث میشود هوش هیجانی بر عملکرد افراد در این سازمانها تأثیر داشته باشد. از این رو پژوهش حاضر به بررسی رابطه هوش هیجانی با اثربخشی سازمانی در بانک صادرات شهر تهران پرداخته است. این پژوهش از نگاه هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی- پیمایشی و از نظر دادهها کمی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارکنان بانک صادرات شهر تهران منطقه دوازده حوزه یک تشکیل میدهند، برای نمونهگیری نیز از روش تصادفی طبقهای استفاده شده است. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی و اثربخشی سازمانی بوده است. دادهها با استفاده از آزمون های پیرسون و همچنین رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد بین ابعاد هوش هیجانی و اثربخشی سازمان رابطه معناداری وجود دارد. از این رو ارتقای هوش هیجانی کارکنان این بانک میتواند به ارتقای اثربخشی سازمانی آن مساعدت کند.
بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر توسعه کارآفرینی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
41 - 60
حوزههای تخصصی:
در دنیای پویا و رقابتی سازمان های امروزی کارآفرینی پیش نیاز حیاتی بقا و موفقیت سازمان ها به شمار می رود و شناسایی و بهسازی زیرساخت های توانمندساز آن ضرورتی اجتناب ناپذیر است. این پژوهش به تبیین میزان و چگونگی تأثیرگذاری فرهنگ سازمانی (درگیر شدن در کار، یکپارچگی، سازگاری و مأموریت) بر توسعه کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاه مازندران پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی – پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی دانشکده های علوم پایه، فنی و مهندسی، علوم اجتماعی و علوم انسانی دانشگاه مازندران به تعداد 307 نفر تشکیل شده است که از میان آنها نمونه ای 100 نفری به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و نظرسنجی شده است. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی کارآفرینی دانشگاهی بوده است؛ روایی و پایایی هر دو پرسشنامه نیز مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، همبستگی اسپیرمن، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه تنها معنادار بودن تاثیر مولفه سازگاری از مولفه های چهارگانه فرهنگ سازمانی بر توسعه کارآفرینی در این دانشگاه معنادار بوده است. بر این اساس پیشنهادهایی کاربردی ارائه شده است.
بررسی نقش میانجی هویت سازمانی در تاثیر یادگیری سازمانی بر توانمندسازی سازمانی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۷
23 - 40
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر یادگیری سازمانی بر توانمند سازی سازمانی با میانجی گری هویت سازمانی در مراکز رشد دانشگاهی تهران به اجرا در آمد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این مطالعه مدیران و کارکنان مراکز رشد شهر تهران در پنج دانشگاه (تهران، شهید بهشتی، شریف، تربیت مدرس و علم و صنعت) می باشد. برای سنجش متغیرهای پژوهش سه پرسشنامه با طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده که این پرسشنامه ها میان مدیران و کارکنان مراکز رشد توزیع شد و 153 نفر پاسخگو بوده اند. روایی محتوایی هر سه پرسشنامه توسط تعدادی از صاحب نظران و متخصصین مدیریت مورد تأیید قرار گرفت و روایی سازه پرسشنامه ها هم با استفاده تحلیل عامل تأییدی صورت گرفت. نتایج پژوهش حاکی از این بود که هویت سازمانی تأثیر یادگیری سازمانی بر توانمند سازی سازمانی را میانجی گری می کند.
تدوین نیم رخ شایستگی مشاغل استراتژیک به منظور ارزیابی آمادگی استراتژیک سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
71 - 94
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش تمرکز برنامه های توسعه شایستگی های منابع انسانی سازمان بر مشاغلی است که بیشترین تأثیر در تحقق استراتژی های سازمان دارند. بدین منظور نخست اقدام به شناسایی مشاغل استراتژیک شرکت صنعتی دوده فام و در قدم دوم تدوین پروفایل شایستگی هر یک از این مشاغل است تا بر اساس این شایستگی سؤال های اصلی این پژوهش عبارت اند از : مشاغل استراتژیک شرکت صنعتی دوده فام کدم اند ؟ پروفایل (نیم رخ) شایستگی این مشاغل کدام است ؟ برای پاسخ به سؤال اول از آزمون مقایسه زوجی و فن AHP جهت رتبه بندی استفاده شده است و برای پاسخ به سؤال دوم از مصاحبه و مطالعه کتابخانه ای و با استراتژی تحلیل تم استفاده شده و در نهایت برای اعتبار یابی یافته ها آزمون علامت بکار گرفته شده است. تحقیق به صورت مطالعه موردی در شرکت صنعتی دوده فام انجام گرفت و جامعه آماری آن متخصصان و صاحب نظران و مدیران عالی شرکت است. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری شده است. در نهایت 8 شغل به عنوان مشاغل کلیدی شناسایی و پروفایل هر یک از مشاغل طراحی گردید.
تجزیه و تحلیل و رتبه بندی موانع آموزشی اجرای یادگیری الکترونیک برای آموزش منابع انسانی در سازمان های دولتی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
163 - 178
حوزههای تخصصی:
با توسعه فن آوری و افزایش نقش آن در علوم دیگر، حوزه آموزش و یادگیری نیز از این موضوع تأثیر پذیرفته اند و مفهومی به نام یادگیری الکترونیک پدید آمده است. هم چنین با توجه به اهمیت آموزش در حوزه مدیریت منابع انسانی و توسعه مهارت های منابع انسانی سازمان، لزوم به کارگیری یادگیری الکترونیک در سازمان ها بیش از پیش احساس می شود. در این تحقیق به بررسی دلایل مرتبط با منابع انسانی و ماهیت آموزش که مانع اجرای این طرح در سازمان ها می شوند پرداخته می شود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیق های توصیفی است. ابزار گردآوری تحقیق پرسش نامه ای با مقیاس طیف لیکرت است که میان کارکنان 12 سازمان دولتی شهرستان سمنان توزیع شده است. روایی و پایایی این ابزار به ترتیب توسط نظر خبرگان و آلفای کرونباخ تأیید شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم تجزیه و تحلیل شدند. در نهایت اهمیت موانع به ترتیب بار عاملی که کسب کرده اند مورد بحث قرار گرفته اند.
بررسی رابطه بین دلبستگی کاری و مهارت کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش مهارت به عنوان منبع فردی مؤثر بر دلبستگی کاری بر اساس مدل تقاضا- منابع شغلی باکر و دیمروتی (2008) شده است[j1] .این پژوهش به روش توصیفی و پیمایشی از نوع مقطعی انجام گرفته است. نمونة آماری تحقیق، 395 نفر از چهار سازمان دولتی مشهد است که به روش تصادفی انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی برای بررسی داده های جمعیت شناختی و برای آزمون فرضیه ها و پاسخ به سؤال ها، روش های آمار استنباطی از جمله ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی نمونه های مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون رگرسیون چندمتغیری با به کارگیری نرم افزار SPSS انجام گرفت[j2] . نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین دلبستگی کاری و ابعاد مهارت همبستگی معناداری وجود دارد. در ادامه، جهت مشخص کردن اینکه چه مقدار از واریانس نمره های [j3] دلبستگی کاری به وسیلة ابعاد مهارت تبیین می شود، رگرسیون چندگانه اجرا شد. نتایج نشان داد 4/49 درصد از واریانس متغیر دلبستگی کاری به وسیلة متغیر مهارت عضویت سازمانی به طور جداگانه تبیین شد، در حالی که مهارت کار فردی و مهارت عضویت تیمی قادر به پیش بینی دلبستگی کاری نبودند.
بررسی تأثیر گرایش های کارآفرینانه مدیران بر مدیریت دانش در کسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دانش به عنوان منبع حیاتی، غیر قابل تقلید و منحصر به فرد، اهمیت مدیریت دانش در سازمان ها را بسیار بالا برده است. بدین منظور، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر گرایش های کارآفرینانه مدیران بر فرایند مدیریت دانش در کسب و کارهای کوچک و متوسط پرداخته است. روش پژوهش همبستگی- معادلات ساختاری بوده؛ جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران واحدهای تولیدی/ صنعتی شهرک صنعتی طوس مشهد می باشد که از 291 به عنوان نمونه استفاده شد؛ ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد بود و برای تحلیل فرضیه های پژوهش از نرم افزارهای SPSSوAMOS استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که هر دو مدل پژوهش دارای برازش معنی داری هستند؛ همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که بین گرایش های کارآفرینانه با مدیریت دانش، مؤلفه های نوآوری با کسب، خلق و کاربرد دانش، خطرپذیری با کسب و خلق دانش و پیشگام بودن با کسب، خلق و کاربرد دانش، رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.
اثر رهبری تحول گرا بر تعالی سازمانی با نقش واسطه ای توانمندسازی ساختاری و روانشناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر رهبری تحول گرا بر تعالی سازمانی دانشگاه پیام نور با نقش واسطه ای توانمندسازی ساختاری و روان شناختی کارکنان، به روش توصیفی- همبستگی در یک نمونه 362 نفری از کارکناندانشگاه های پیام نور استان همدان انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از 4 پرسشنامه روا و معتبر و برای تحلیلداده های گردآوری شده، از آزمون های ضریب همبستگی، تحلیل عاملی تأییدی ومدل سازیمعادلات ساختاری، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری تحول گرا به طور معنی داری، تغییرات تعالی سازمانی، توانمندسازی ساختاری و توانمندسازی روان شناختی کارکنان را تبیین می کند (000/0=P). همچنین، توانمندسازی ساختاری، به طور معنی داری تغییرات توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی و نیز توانمندسازی روان شناختی، به طور معنی داری تغییرات تعالی سازمانی را تبیین می کنند (000/0=P). به علاوه، رهبری تحول گرابه طور غیرمستقیم، ازطریق توانمندسازی ساختاری و روان شناختی، باتعالی سازمانی ارتباطمعنی داردارد (001/0=P). نتایج پژوهش حاضر حاکی از اثر مثبت و معنی دار رهبری تحول گرا بر تعالی سازمانی دانشگاه پیام نور با وساطت توانمندسازی ساختاری و روان شناختی کارکنان بود؛لذا به کارگیری سبکرهبری تحول گرا و اتخاذ شیوه های مدیریتی ویژة توانمندسازی کارکنان، برای تعالی و رشد دانشگاه پیشنهاد می شود.
بررسی علت سکوت کارکنان در ارتباط با مدیر مستقیم: کاربرد پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی پدیده سکوت کارکنان در ارتباط با مدیر مستقیم و فهم علت آن در یک سازمان دولتی انجام شده است. کارکنان، با وجود فرصت های ارتباطی متعدد در سازمان، از بیان نظرات خود به مدیر امتناع می کنند. برای بررسی علت پدیده سکوت سازمانی، از روش تحقیق آمیخته بهره گرفته شده است. نخست بر اساس نمونه گیری نظری، مصاحبه های عمیق با 13 نفر از کارکنان انجام شد و علت سکوت در ارتباط بین فردی مورد تحقیق قرار گرفت و با استفاده از روش تحلیل تماتیک، مصاحبه ها تحلیل شدند. مشارکت کنندگان، علت اصلی را نحوه برخورد، نگرش و رفتار مدیر عنوان کردند که در نهایت سبک رهبری آمرانه مدیر به عنوان علت اصلی، شناسایی شد. سپس برای تأیید داده های کیفی، پرسشنامه های محقق ساخته رهبری آمرانه و سکوت سازمانی بین نمونه 103 نفری از اعضای سازمان توزیع شد. روایی صوری، سازه، محتوی و پایایی ابزار سنجش تأیید شد؛ داده ها، مدل را مورد برازش قرار دادند و آزمون های همبستگی، رگرسیون و مدل معادلات ساختاری انجام شد. نتایج آزمون ها حاکی از آن بود که سبک رهبری با سکوت کارکنان در سازمان رابطه مثبت و معنی دار دارد. در پایان نیز پیشنهادهایی جهت بهبود شرایط مطرح شد.