فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۲٬۸۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوه بررسی تاثیر هوش رقابتی بر توان رقابتی و رقابت صنعتی در واحدهای مستیر در شهرکهای
صنعتی استان لرستان است. با توجه به استفاده از نتایج پژوه در عم این پژوه کاربردی و از نوع توصیفی پیمایشی
است. جامعه آماری پژوه واحدهای صنعتی فعال در شهرکهای صنعتی استان لرستان است که با توجه به احلاعاتی که
مدیریت شهرکهای صنعتی در اهتیار محید قرار داده است، دارای 110 واحد اقتصادی فعال میباشد که با استفاده از
فرمول کوکران و روش نمونهگیری تصادفی حبیهای نمونهای به حجم 190 واحد اقتصادی انتخاب گردیده است. ابزار
پژوه پرسشنامه بوده که روایی آن از روش اعتبار محتوا و پایایی آن از حرید آلفای کرونباخ تایید شده است. در این
پژوه برای بررسی و آزمون فرضیهها از رویکرد معادلات ساهتاری استفاده گردیده است. نتایج پژوه حاکی از آن
است که هوش رقابتی تاثیر مابت و معنیداری بر رقابت صنعتی و توان رقابتی در واحدهای صنعتی شهرکهای صنعتی
استان لرستان دارد. به علاوه عوام موثر بر هوش رقابتی، هوش بازار، هوش رقبا، هوش تکنولوژیک و هوش استراتژیک
شناسایی گردید.
ارائه مدل ارزیابی عملکرد هوش تجاری برمبنای فرآیند تحلیل شبکه فازی
حوزههای تخصصی:
در محیط تجاری سریعا در حال تغییر امروز، نیاز به اطلاعات تجاری سودمند برای سازمانها نه تنها به منظور کسب موفقیت بلکه برای بقاء حیاتی می باشد. با توجه به ناتوانایی سیستمهای اطلاعاتی مدیریت در برآورده کردن انتظارات تصمیم گیرندگان سازمانی در عرصه رقابت در سالهای اخیر، فن آوریهای هنر گونه ای نظیر هوش تجاری به یکی از مفاهیم مهم در مدیریت سیستمهای اطلاعاتی تبدیل شده و با فرهنگ سازمانهای پیشرو عجین شده است و در خط مقدم فناوری اطلاعات برای پشتیبانی تصمیم گیری مدیریت قرار دارد. در این مقاله سعی شده است تا با شناسایی و معرفی مهمترین فاکتورها و عوامل مؤثر در عملکرد یک سیستم هوش تجاری، یک مدل ارزیابی عملکرد هوش تجاری (در قالب یک مطالعه موردی در یک سازمان تولید کننده نرم افزار) ارایه گردد و با توجه به عدم استقلال و وجود وابستگی بین عاملهای مؤثر، از روش فرآیند تحلیل شبکه فازی برای شناسایی وابستگی های ممکن بین عوامل و اندازه گیری آنها برای توسعه مدل ارزیابی استفاده شده و در ادامه، نتایج حاصله با روشهای فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی[1]و فرآیند تحلیل شبکه غیر فازی[2] مقایسه شده است.
• بررسی وضعیت انتقال آموزش و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آن در صنعت پتروشیمی با تکنیک فرایند سلسله مراتبی گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی وضعیت موجود و مطلوب انتقال آموزش و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آن در شرکت ملی صنایع پتروشیمی پرداخته است. روش این پژوهش با توجه به ماهیت، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی به تعداد 500 نفر بودند، از میان آنان طبق جدول مورگان 220 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه مجزا شامل پرسشنامه سیستم انتقال یادگیری با 46 گویه و پرسشنامه مقایسه زوجی با 16 عامل می باشد. نتایج حاصل از اجرای آزمون آماری t تک نمونه نشان داد که عوامل سازمانی به همراه مؤلفه های آن شامل نتایج فردی مثبت، نتایج فردی منفی، تصدیق سرپرست و بازخورد سرپرستان/ مربی گری عملکرد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. لکن مؤلفه های حمایت همکار و حمایت سرپرست/ مدیران در وضعیت مطلوبی می باشد. عوامل آموزشی به همراه مؤلفه استعداد فردی برای انتقال در وضعیت مطلوب قرار دارد ولی مؤلفه های اعتبار محتوا، طرح انتقال و فرصت کاربرد در یادگیری در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. عوامل فردی به همراه مؤلفه های آن شامل آمادگی یادگیرنده، خودکارآمدی عملکرد، انگیزش انتقال، انتظارات نتایج عملکرد و انتظارات تلاش عملکرد در شرکت پتروشیمی در وضعیت مطلوبی قرار دارد و در نهایت نتایج حاصل از بکارگیری تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی گروهی نشان داد عوامل سازمانی، عوامل آموزشی و عوامل فردی به ترتیب در اولویت اول، دوم و سوم بر روی انتقال یادگیری قرار دارند.
اندیشه های پیتر سنگه (بخش پایانی)
منبع:
تدبیر ۱۳۸۴ شماره ۱۶۱
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی و توسعه
حوزههای تخصصی:
ای آر پی؛ آسیب شناسی و انتظارات مدیران
منبع:
تدبیر ۱۳۸۸ شماره ۲۰۷
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و خوشه بندی بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری ایران بر اساس شاخص های ترافیکی وب سایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه وب سایت ها در حوزه اطلاع رسانی و انجام بسیاری از خدمات، اهمیت فراوانی پیدا کرده اند و در این راستا، مطالعات وب سنجی از جنبه های مختلف مورد توجه بسیاری از محققین بوده است. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی و خوشه بندی بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری ایران بر اساس شاخص های ترافیکی وب سایت می باشد. در فرایند اجرایی پژوهش، 31 بانک و مؤسسه مالی و اعتباری کشور در قالب 6 مورد از مهم ترین شاخص های ترافیکی وب سایت شامل متوسط تعداد صفحات بازدیدشده، متوسط زمان مرور سایت، درصد بازدیدکنندگان از داخل کشور، درصد بازدیدکنندگان از خارج کشور، تعداد پیوندها، و سرعت بارگذاری، بر اساس وب سایت و موتور جستجوی الکسا مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس، با استفاده از روش خوشه بندی سلسله مراتبی، بانک ها و مؤسسات شبیه به هم در قالب خوشه هایی همگن دسته بندی شدند. کیفیت و اعتبار هر یک از خوشه های ایجاد شده با استفاده از روش تحلیل تشخیصی مورد تأیید قرار گرفت و در نهایت، به تحلیل ویژگی های هر یک از این خوشه ها پرداخته شد. یافته ها حاکی از آن است که بین خوشه های مختلف از نظر شاخص سرعت بارگذاری تفاوت معناداری وجود ندارد اما در مورد میزان سایر شاخص ها، تفاوت بین خوشه های مختلف، معنادار بوده است.
مقایسه تطبیقی اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و مؤلفه های آن بر مصرف انرژی در کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دانش و IT پیش بینی، اجرا و ارزیابی تکنولوژی
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دانش و IT تکنولوژی و توسعه
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد مطالعات بر روی کشورها
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد انرژی انرژی برق ابداعات تکنولوژیکی،تحقیق و توسعه
- حوزههای تخصصی اقتصاد روش های ریاضی و کمی مدل های با معادلات همزمان
- حوزههای تخصصی اقتصاد روش های ریاضی و کمی روش های آماری و اقتصاد سنجی:کلیات روش های شبه پارامتریک و اپارامتریک
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) می تواند از طریق کانال های متعددی مصرف انرژی را افزایش و یا کاهش دهد. از این رو، اثر کلی آن بر مصرف انرژی مبهم بوده است. در این راستا، هدف اصلی این مقاله بررسی و مقایسه تطبیقی تأثیر ICT و مؤلفه های اساسی آن بر مصرف انرژی در کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته می باشد. به این منظور از شاخص توسعه یافتگی ICT (IDI) به عنوان متغیر اندازه گیری ICT استفاده شده است. هم چنین، با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (GMM-SYS) کشش های کوتاه مدت و بلندمدت بین متغیرهای مدل برآورد شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که گسترش ICT، در کوتاه مدت و بلندمدت مصرف انرژی سرانه را در کشورهای منتخب درحال توسعه افزایش و در کشورهای منتخب توسعه یافته، کاهش داده است. همچنین، مؤلفه دسترسی در کشورهای درحال توسعه، بیش ترین اثرگذاری را در افزایش مصرف انرژی و مؤلفه استفاده در کشورهای توسعه یافته، بیش ترین اثرگذاری را در کاهش مصرف انرژی داشته است.
بررسی تأثیر توانمندسازی بر تسهیم دانش و طراحی مدل چندسطحی برای تبیین تأثیر فرهنگ سازمانی مشارکتی بر تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فرهنگ سازمانی به عنوان یک زیرساخت، نقش بسیار کلیدی در پیاده سازی مدیریت دانش در هر سازمان دارد. تحقیق حاضر برای بررسی تأثیر توانمندسازی بر تسهیم دانش بین کارکنان با درنظرگرفتن نقش فرهنگ سازمانی مشارکتی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعة آماری پژوهش حاضر کارکنان اداری دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات به تعداد 700 نفر بود و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 248 نفر در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. برای گردآوری داده ها پرسشنامه به کار گرفته شد که پایایی آن با محاسبة آلفای کرونباخ و شاخص CRو روایی آن با روش های روایی محتوا، روایی همگرا و واگرا تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار 3.2.6 SmartPLSانجام گرفت. نتایج نشان داد توانمندسازی کارکنان بر فرهنگ سازمانی مشارکتی (با ضریب 52 /0) تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، فرهنگ سازمانی مشارکتی بر تسهیم دانش کارکنان (با ضریب 92 /0)، و توانمندسازی کارکنان بر تسهیم دانش (با ضریب 64 /0) تأثیر معنادار می گذارند. به عبارت دیگر، موفقیت سازمان در اجرای هر استراتژی از جمله تسهیم دانش تا حد زیادی به توانمندسازی کارکنان بستگی دارد. در نهایت، اثرگذاری فرهنگ سازمانی مشارکتی بر تسهیم دانش در یک سطح و از طرفی تعداد افراد کارکنان دانشکده ها در سطح سازمانی بررسی شد. تأثیر کمّی تعداد کارکنان بر افزایش تسهیم دانش با مدل سازی چندسطحی و نرم افزار HLM تأیید شد.
پژوهش و فناوری ؛ دو بال جدانشدنی در راه رسیده به اقتصاد دانش بنیان
حوزههای تخصصی:
برنامهریزی منابع موسسه
منبع:
تدبیر ۱۳۸۱ شماره ۱۲۱
حوزههای تخصصی:
توسعه برنامههای پزشکی الکترونیکی در جامعه اطلاعاتی
حوزههای تخصصی:
توجه به فناوری اطلاعات در دهه آخر قرن بیستم را مبتنی بر توسعه عملی زمینههای فناوری در آزمایشگاههای پژوهشی و تا حدودی دانشگاههای توسعهیافته دانستهاند، در حالی که در آغاز هزاره جدید، فناوری اطلاعات به نحوی گسترده راهکارهای عملی خود را در زمینههای زندگی اجتماعی مانند دولت الکترونیکی، سلامت و بهداشت الکترونیکی، و آموزش الکترونیکی جستجو کرده و این امر به مرور ساختار حاکمیتی دولتها را تحت تأثیر قرار میدهد. دسترسی به اطلاعات مراقبتهای پزشکی نیز، یک حق ابتدایی و اساسی عامه مردم است .فراهمآوری امکانات و منابع انسانی کافی به همراه تجهیزات مناسب الکترونیکی در همه جا و بویژه نقاط دور دست و محروم،کاری دشوار و پرهزینه میباشد. با بهرهجویی از فناوری مخابراتی و اطلاعاتی، افراد جامعه قادر خواهند بود از دسترسی یکسان به خدمات بهداشتی و پزشکی الکترونیکی به منظور حفظ سلامت خویش بهرهمند شوند و فرایند مراقبتهای بهداشتی و درمانی خود را به نحو مناسبتری اداره کنند. کاربرد اساسی دیگر این روند، کمک به پیشگیری و کنترل بیماریهای واگیردار، راهنمایی منابع انسانی متخصص در درمان، و تسریع در فرایند ارائه خدمات بهداشتی و پزشکی است (المدرسی، 1382). بر این مبنا، بهرهجویی از ساختار دولت الکترونیکی نیاز به برنامههای دقیق در حوزه نرمافزاری مانند تجارت الکترونیکی، آموزش الکترونیکی، و پزشکی الکترونیکی دارد. در این مقاله، به دیدگاه جهانی در خصوص پزشکی الکترونیکی پرداخته شده و سپس برنامههای مقدماتی این حوزه در کشور مورد بررسی قرار گرفته است.
مدیریت دانش در سازمانهای دولتی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۸ دی شماره ۲۱۲
حوزههای تخصصی:
تاثیر سیستم یکپارچه اطلاعات بر سودمندی اطلاعات
منبع:
حسابرس ۱۳۸۷ شماره ۴۰
حوزههای تخصصی:
نقش فشارهای نهادی و فرهنگی در بهره برداری از مدیریت دانش (مورد مطالعه شرکت برق منطقه ای مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله ارائه و آزمون مدلی برای درک بهتر نسبت به پیامدهای ابعاد سه گانه فشارهای نهادی(اجباری، هنجاری و تقلیدی)و فرهنگ سازمانی(فرهنگ کنترل مدار و انعطاف پذیر محور) بر بهره برداری و گسترش مدیریت دانش است.
رویکرد روش شناختی: تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی بوده تا روابط بین متغیرها را بررسی کند. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه ای (با ضریب آلفای کرونباخ = 949/0) میان نمونه178 نفری از کارکنان سه شعبه مرکزی شرکت برق منطقه ای مشهد به صورت تصادفی توزیع شد. برای آزمون فرضیه ها نیز از معادلات ساختاری با استفاده از روش تخمین حداکثر درست نمایی استفاده شد.
یافته های تحقیق: فشارهای نهادی ادراک شده بر گسترش و بهره برداری از مدیریت دانش اثرگذار است و فرهنگ سازمانی این رابطه را میانجی گری می کند. بنابراین در بهره برداری از مدیریت دانش باید آثار فشارهای نهادی و نقش فرهنگ سازمانی مورد توجه قرار گیرد.
تازگی و نوآوری تحقیق: مطالعه مدلی مفهومی و جامع با تأکید بر متغیرهای اثرگذار زیربنایی در درون سازمان با عنوان فرهنگ و بیرون سازمان با عنوان فشارهای نهادی و بررسی نقش توأمان این متغیرها در راستای بهره برداری از سازوکار مدیریت دانش در سازمان، بینش های جدیدی را برای مدیران و محققان سازمان فراهم می کند که این تحقیق به تبیین آن پرداخته است.
تأثیر مدیریت دانش درانتقال فناوری با میانجی گری توانمندی تکنولوژیک وتوانمندی دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق شناسایی عوامل تکنولوژیک و دانشی موثر بر طراحی و جذب فناوری در مراکز دانش بنیان و صنایع تولیدی و بررسی تأثیر مدیریت دانش بر هر یک از این عوامل و انتقال موفق فناوری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی می باشد، همچنین از بعد روش گردآوری داده ها، از نوع تحقیق پیمایشی(میدانی)می باشد. در این تحقیق با استفاده از روش تصادفی ساده تعداد 151نفر از فعالان در عرصه انتقال فناوری به عنوان نمونه از بین 28گروه علمی وتحقیقی از 4دانشگاه و تعداد277 نفر نیز از بین 16 صنعت تولیدی بزرگ واقع در شهرک های صنعتی استان اصفهان انتخاب شدند.داده های تحقیق از طریق پرسشنامه گردآوری شد. برای روایی سنجی از روایی سازه و تحلیل عاملی تاییدی و برای پایایی سنجی از آلفای کرونباخ استفاده گردید. جهت بررسی روابط بین متغییرهای تحقیق و بررسی فرضیات از مدلسازی معادلات ساختاری باکمک نرم افزار spssوAmos استفاده شده است . در نتایج تحقیق مشخص گردید رابطه مثبت و معنی داری بین مدیریت دانش و انتقال موفق فناوری وجود دارد . مدیریت دانش تنها در مراکز دانش بنیان ، اثر مستقیم بر انتقال موفق فناوری دارد. همچنین مدیریت دانش بواسطه متغیرهای میانجیگر، توانمندی دانشی و توانمندی تکنولوژیک ، بیشترین تأثیر را بر جذب فناوری در صنایع تولیدی مورد مطالعه دارد درصورتی که در مراکز دانش بنیان تنها از طریق متغیر میانجیگر توانمندی دانشی بیشترین تأثیر را بر طراحی و انتقال موفق فناوری دارد.
تاثیر سرمایه اجتماعی بر تسهیم دانش و سرمایه فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که نقشی بسیار مهم تر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمان ها و جوامع دارد و امروزه در جامعه شناسی و اقتصاد و به تازگی در مدیریت و سازمان به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است. سرمایه اجتماعی مفهومی چند بعدی است. پژوهش های مختلف سه بعد ساختاری ،رابطه ای و شناختی را برای سرمایه احتماعی معرفی کرده اند. هدف این پژوهش کشف روابط بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، تسهیم دانش و سرمایه فکری است. این پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان بانک مسکن در شهر اصفهان هستند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد و در نهایت 119پرسشنامه برای تحلیل جمع آوری شد. برای آزمایش فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. با توجه به نتایج بدست آمده، دو بعد سرمایه اجتماعی، یعنی بعد رابطه ای و شناختی بر تسیهم دانش تاثیر مثبت و معنی داری دارند، اما تاثیر بعد ساختاری بر تسهیم دانش معنی دار نیست. همین طور اثر تسهیم دانش بر سه بعد سرمایه فکری یعنی ابعاد ساختاری، انسانی و رابطه ای نیز مثبت و معنی دار است. یافته های این پژوهش منجر به درک بهتری از مکانیسم های سرمایه اجتماعی و تسهیم دانش می گردد که می تواند مبنای قابل قبولی برای افزایش سطح سرمایه فکری در سازمان ها باشد.