فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۲٬۸۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تاثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات در انسجام اجتماعی
حوزههای تخصصی:
رابطه ی بین مؤلفه های یادگیری سازمانی و مدیریت دانش( در کارکنان بیمارستان های منتخب شهر اصفهان ( 1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
واژه های کلیدی: یادگیری سازمانی، مدیریت دانش، بیمارستان ها،
کاربرد روش های خوشه بندی در ترسیم نقشههای علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، آشنایی مقدماتی با خوشهبندی اطلاعات و نشان دادن کاربرد روشهای خوشه بندی در ترسیم نقشههای علم می باشد. به این منظور انواع رویکردها به دسته بندی و خوشه بندی اطلاعات به صورت مختصر مورد بررسی قرار می گیرند و با بررسی پژوهش های مشابهدر این شاخه علمی، کاربرد این روشها در فرایند مصورسازی اطلاعات مفهومی و ترسیم نقشههای علم معرفی می شود. در انتها با اجرای الگوریتم خوشه بندی سلسله مراتبی تجمعی که نوعی از الگوریتمهای خوشه بندی بر مبنای روش ارتباط کامل می باشد، نقشه علم مدیریت به عنوان یکی از شاخه های علمی بین رشته ای و نوظهور مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.
سنجش بلوغ همسویی راهبردهای فناوری اطلاعات و کسبوکار در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامهریزی راهبردی فناوری اطلاعات در راستای تحقق اهداف سازمان، از مهمترین مباحثی است که در دهههای اخیر مورد توجه مدیران سازمانهای پیشگام بوده است. این موضوع تحت عنوان همسویی راهبرد فناوری اطلاعات و راهبرد کسبوکار، مطرح است. یکی از مهمترین مدلهای مطرح در بحث همسویی راهبرد فناوری اطلاعات و راهبرد کسبوکار، «مدل لوفتمن» میباشد که عوامل همسویی شناساییشده در آن، اساس کار این تحقیق را تشکیل میدهد. این مدل دارای پنج سطح، و هر سطح شامل شش عامل است. به منظور شناسایی میزان اهمیت هر یک از عوامل همسویی، پرسشنامهای طراحی گردید و در اختیار مدیران فناوری اطلاعات و کسبوکار شرکت سایپا یدک قرار داده شد. سپس بهمنظور سنجش میزان همسویی فناوری اطلاعات و کسبوکار، با استفاده از عوامل شناساییشده در این مدل، پرسشنامه دیگری طراحی گردید تا شرایط جاری شرکت تعیین شود. در نهایت نمره همسویی موزون محاسبه شد. نتایج حاصل از این بررسیها نشان میدهد که شرکت سایپا یدک در سطح سوم همسویی مدل لوفتمن قرار دارد که بیانگر مرحله تمرکز کامل است. در نهایت، راهکارهایی برای ارتقا به سطح چهارم همسویی ارائه شده است.
بررسی رابطه فرایند چرخه ای دانش و نرخ بازده سرمایه
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق ما به بررسی رابطه مدیریت دانش سازمانی و موفقیت در شرکت های صنایع غذایی عضو بورس میپردازیم. برای ارزیابی فعالیت شرکت ها در زمینه مدیریت دانش از مدل فرایند چرخه ای دانش و برای ارزیابی موفقیت شرکت ها از معیار نرخ بازده سرمایه (RIO) استفاده شده است. هدف ما در اصل بررسی تئوری مزیت های رقابتی دانش محور و رابطه مدیریت دانش و کسب مزیت رقابتی پایدار بوده است. نتایج حاصل نشان داد در میان مؤلفه های فرایند چرخه ای دانش(خلق، تجمیع، درونی سازی، اشتراک و کاربرد دانش)، خلق و کاربرد دانش قوی ترین رابطه را با کسب و حفظ مزیت رقابتی پایدار داشتند
بررسی رابطه بین فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی از دیدگاه رابینز
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی و مطالعه رابطه بین دو متغیر فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی از دیدگاه رابینز پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق معاونان، مدیران و کارشناسان سازمان مرکزی شهرداری مشهد به تعداد 190 نفر بوده که با توجه به آن حجم نمونه برابر با 77 نفر تعیین شد. زمان جمعآوری اطلاعات از مرداد ماه سال 1386 تا تیر ماه 1387 بوده است و از پرسشنامه برای جمع آوری دادهها استفاده شده است. برای بیان توصیفی دادهها و تجزیه و تحلیل دادهها از روش آمار توصیفی شامل: فراوانی، میانگین و میانه استفاده شده است. برای بررسی نرمال بودن توزیعها، از آزمون کولموگورف-اسمیرنوف، و به منظور بررسی معناداری فرضیه های تحقیق از آزمونهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن به ترتیب برای توزیع های نرمال و غیر نرمال استفاده شده است. آزمون فرضیه اصلی تحقیق نشان داد که بین فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی در سازمان مرکزی شهرداری مشهد، رابطه معناداری (با شدت r=0.66 و p=0.000) وجود دارد
تصمیم گیری راهبردی و فناوری اطلاعات در آموزش عالی
حوزههای تخصصی:
توسعه و استقرار سیستم های اطلاعات مدیریت و بکارگیری ابزارهای داده کاوی با رشد سریع اطلاعات در سازمان ها و ایجاد انباره داده ای طی سال های اخیر در دستور کار بیشتر مؤسسات آموزشی بین المللی قرار گرفته است. اثرات مثبت استفاده از این فناوری بویژه در حوزه آموزش و پژوهش دانشگاهی غیر قابل انکار است. حال سئوال این است که آیا تاکنون در مؤسسات آموزش عالی ایران این هدف تامین شده است؟ در تحقیق حاضر سعی شده است که پاسخ این سئوال، با مطالعه میدانی از وضعیت فعلی فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاه های ایران و سطح استفاده از سیستم های اطلاعاتی و اطلاعات تولید شده از این سیستم ها در دانشگاه ها ارائه شود. در این مقاله مدل همترازی راهبردی اطلاعات و راهبردهای سازمانی ارائه و سپس روشی برای اندازه گیری و تعیین سطوح استفاده از سیستم های اطلاعاتی در جهت تصمیم گیری/ سازی در دانشگاه ها معرفی می شود. در بخش انتهایی مطالعه موردی ارایه و نتایج تحقیق در دانشگاه شهید بهشتی مطرح می شود.
ارایه روشی جهت ارزیابی ویژگی های کیفی معماری سازمانی مبتنی بر Fuzzy AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری سازمانی، رویکردی برای شناخت، مهندسی و مدیریت کلیه عناصر سازمان و ارتباطات آن ها است. با توجه به هزینه ی بسیار بالای پیاده سازی سناریوهای معماری سازمانی لازم است قبل از انتخاب هر سناریو، مرحله ی ارزیابی مدل ها و اطلاعات معماری از نظر میزان برآورده شدن مطلوبیت ها و ویژگی های کیفی سازمان توسط سناریوها انجام شود تا سناریوی بهینه انتخاب و پیاده سازی شود. در این مقاله روشی جدید برای ارزیابی کمی میزان دستیابی سناریوهای معماری سازمانی به ویژگی های کیفی با استفاده از دانش و تجربه خبرگان سازمان و معماری سازمانی مبتنی بر روش AHP ارایه شده است. روش ارایه شده دارای کاربرد دیگری نیز می باشد و آن ارزیابی میزان برآوردن مطلوبیت ها در وضعیت جاری سازمان است. با توجه به ابهام و عدم قطعیت موجود در قضاوت های تصمیم گیران، برای مقایسه ی عناصر از منطق فازی نیز استفاده شده است. روش ارایه شده به طورکامل کاربردی است و ابزاری برای اتوماسیون کلیه ی مراحل فرآیند پیشنهادی توسعه داده شده است. در این مقاله روش پیشنهادی در چند مرحله همراه با توصیف یک مطالعه ی موردی برای شناخت کاربرد روش، ارایه شده است.
تبیین قابلیت های توانمندساز سیستم خبره برای ارتقای تصمیمات راهبردی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری زیربنای ایجاد سازمان و حرکت، رشد وتوسعه آن ها برای کسب اهداف مشخص در سطوح راهبردی است و بر پایه ادراک، دانش، آگاهی از پیامدها، شناخت محیط و سرعت عمل رهبران و مدیران سازمان صورت می گیرد. گستردگی و پیچیدگی فرایند های لازم برای تحقق به عزم سازمان و اتخاذ تصمیم های راهبردی ضرورت بهره مندی سازمان از یک سامانه سیستماتیک و هوشمند تصمیم گیری را غیرقابل اجتناب می سازد. در این مقاله به بررسی و تبیین قابلیت های توانمندساز سیستم خبره و تاثیر آن بر تصمیمات سازمان مورد مطالعه در سطوح استراتژیک به مطالعه می پردازد. جامعه آماری تحقیق را 68 نفر از مدیران سازمان در سطوح ارشد ومیانی در تعامل با ماهیت محتوایی یک سیستم هوشمند تصمیم گیری شکل می دهد. تحقیق متضمن فرضیاتی در چارچوب تشخیص ماهیت مسائل سازمان، قدرت ادراک تصمیم گیران، شناسایی فرصت ها، انتخاب راهکار مناسب و ارزیابی تصمیمات سطوح استراتژیک است که با توجه به ویژگی های سیستم خبره مورد بررسی و آزمون قرار گرفته است. پس از ارائه داده ها، تحلیل رفتار آزمودنی ها و تبیین نتایج آزمون فرضیه ها، راهبرد هایی جهت اشاعه سیستم های هوشمند در سطوح مدیریت عالی سازمان ارائه می شود.
بررسی رابطه بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان
حوزههای تخصصی:
دانش به عنوان منبع اصلی سازمان ها تلقی شده و به عنوان یک سرمایه مطرح است. انتقال، خلق و بکارگیری دانش مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است و دانشگاهها به عنوان سازمان های تولیدکننده دانش می بایستی از این امر بهره مند باشند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بوده که تعداد آنها در زمان انجام تحقیق 310 نفر می باشد. نمونه گیری روش طبقه ای منظم و از میان اساتید گروه ها و رشته های مختلف بوده و تعداد 70 نفر مطابق با جدول مورگان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های فرهنگ سازی و مدیریت دانش استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکوئر و ضریب همبستگی) استفاده شده است. نتایج این تحقیق توصیفی که به روش پیمایشی انجام شده است نشان می دهد که بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی همبستگی مثبت وجود دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که رسالت سازمانی دارای بالاترین ضریب همبستگی و تولید دانش کمترین ضریب همبستگی را داشته اند.
سنجش آمادگی دانشگاه علوم پزشکی ایران برای تبدیل شدن به سازمانی یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری سازمانی و به تبع آن ایجاد سازمان یادگیرنده، پدیده ای نو و جدید باعث تحولات عمده در هر سازمان می شود که در سه دهه اخیر مطرح شده است. از عوامل عمده موفقیت در سازمان های امروزی استقرار ویژگی های یادگیری در سازمان های یادگیرنده است. هدف این پژوهش، سنجش وضعیت آمادگی دانشگاه علوم پزشکی ایران برای تبدیل شدن به سازمانی یادگیرنده بر اساس عوامل پنج گانه مدل سیستمی مارکوارت است. پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی و ابزار گردآوری داده های آن، پرسشنامه مارکوارت است. با توجه به وسیع بودن جامعه آماری (1428 نفر)، 137 نفر از کارکنان بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. پرسشنامه میان مدیران، اعضای هیات علمی و کارشناسان دانشگاه توزیع شد. برای تحلیل داده های جمعیت شناختی پژوهش از آمار توصیفی و برای آزمون فرضیه ها از آمار استنباطی استفاده می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان آمادگی بر پایه سه مولفه پویایی یادگیری (با میانگین 2.64)، فناوری (با میانگین 2.80) و توانمندسازی افراد (با میانگین 2.72) است و دو مولفه مدیریت دانش با میانگین (3.01) و تحول سازمانی (با میانگین 2.72) است؛ بنابراین، فرضیه های پنج گانه تحقیق در سطح معناداری پنج درصد پذیرفته نشد؛ از این رو، دانشگاه علوم پزشکی ایران که مسوولیت آموزشی و یاددهندگی دارد، در حال حاضر، از لحاظ سازمانی، ویژگی های سازمان یادگیرنده را ندارد و میزان آمادگی آن برای تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده ضعیف است.
مدل کاربست مدیریت دانش در سازمان های دولتی ایران: چالش ها و راهکارها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تأثیر عوامل محیطی برتجاری سازی ایده ها و نتایج تحقیقات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طور قطع یکی از دلایل اصلی پیشرفت سریع توسعه فناوری در کشورهای توسعه یافته صنعتی توجه به فرایند تجاری سازی نتایج پژوهش های داخلی آن کشورها بوده است. و می توان نتیجه گرفت که اساس فرایند تجاری سازی، مشارکت بخش پژوهشی و بخش صنعت، در تبدیل نتایج پژوهش ها به نوآوری است. و امروزه تجاری سازی پژوهش ها و عواید حاصل از آن می تواند منابع مالی لازم را برای استمرار حیات این سازمان ها را فراهم آورد[3]. در این پژوهش سعی بر آن است که نقش عوامل سازمانی موثر در تجاری سازی نتایج تحقیقات به ویژه عواملی مثل محدودیت های مالی و ناکارآمدی دیوان سالاری سازمانی، راهبردهای سازمانی، تعامل با تیم های پژوهشی، عدم تولید انبوه محصول، ارزیابی دستاورد های پژوهشی و انجام اصلاحات و بهینه سازی محصولات را بعنوان فرضیه های تحقیق حاضر مرد بررسی قرار دادیم. این پژوهش با ماهیت توصیفی، پیمایشی، از طریق آزمون میانگین و تحلیل واریانس فریدمن به بررسی فرضیه های تحقیق می پردازد. بطوریکه نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین عوامل سازمانی و مبحث تجاری سازی نتایج تحقیقات در مراکز هسته ای ارتباط معناداری وجود دارد و بر اساس تحلیل واریانس فریدمن فرضیه فرعی عدم تعامل، با تیم های پژوهشی و عدم وجود راهبرد های تجاری سازی در موسسات هسته ای نسبت به فرضیه محدودیت های مالی و اداری، تولید آزمایشگاهی و صنعتی محصولات و عدم ارزیابی دستاورد های پژوهشی به ترتیب اولویت بر تجاری سازی نتایج تحقیقات در مراکز هسته ای اثر گذار هستند.
ارائه یک متدولوژی برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش مطالعه و بررسی سه سازمان نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای ارزیابی و انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش، عوامل سازمانی زیادی باید مورد توجه قرار بگیرد. از طرفی در رویکرد پویا برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش، وضعیت فرایندهای خلق و انتشار دانش تأثیر مستقیمی بر استراتژی های انتخابی دارد. رویکردهای انسان-گرا و سیستم- گرا در استراتژی مدیریت دانش دارای تفاوت های بنیادی با یکدیگر بوده و نیاز به زیر ساخت ها، روش ها و ابزارهایی از مدیریت دانش دارند که با هم متفاوت و گاهی اوقات متضادند. در این پژوهش ابتدا مرور مبانی نظری از تحقیقات موجود در ارتباط با استراتژی سازی مدیریت دانش انجام شد و عوامل تأثیرگذار بر استراتژی مدیریت دانش سازمانی از چارچوب ها و مدل های مفهومی و متدولوژی ها و روش های اجرایی موجود استخراج شدند. سپس یک متدولوژی جامع برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش ارائه شد. در این متدولوژی عواملی که بر استراتژی انتخاب شده نهایی اثر می گذارند عبارتند از:استراتژی عمومی کسب و کار سازمان، ساختار سازمانی، عوامل فرهنگی و فرایندهای خلق و انتشار دانش در ناحیه دانش بر سازمان. در این متدولوژی بر تأثیر متقابل استراتژی های فناوری اطلاعات و مدیریت منابع انسانی بر استراتژی مدیریت دانش تأکید می شود، ضمن این که در همه مراحل متدولوژی توجه به استراتژی پویای مدیریت دانش وجود داشته و استراتژی نهایی برای سازمان به صورتی طیفی از انسان گرایی تا سیستم گرایی و با هدف توازن سطح دانش آشکار و ضمنی سازمان در نظر گرفته می شود. متدولوژی ارائه شده در قالب فرضیه های تحقیق با نظر سنجی از خبرگان آزمون و تأیید و در سه سازمان نمونه به عنوان مطالعه موردی پیاده سازی شده است. در پایان در ارتباط با استراتژی های متفاوت به دست آمده برای سه سازمان نمونه تحلیل و مقایسه صورت گرفته است .
چگونگی پیاده سازی چارچوب پشتیبانی خدمات فناوری اطلاعات در سازمان
حوزههای تخصصی:
به منظور پشتیبانی از خدمات فناوری اطلاعات کاربران، سامانه ای با نام «پشتیبانی خدمات فناوری اطلاعات» ایجاد شده است. این سامانه تنها مرجع پشتیبانی کننده خدمات فناوری اطلاعات مورد استفاده کاربران در سازمان[1] است و در آن خدمات فناوری اطلاعات، به عنوان واسطه ای برای دستیابی به اهداف سازمان در نظر گرفته شده است.
در این تحقیق با بررسی بهترین تجربیات الگوهای مختلف و مطالعه ساختار و فرآیندهای مطرح شده و با مصاحبه و بررسی نظرات کاربران و ارائه دهندگان خدمات فناوری اطلاعات سازمان، تلاش گردیده است تا طرحی مناسب برای سامانه خدمات فناوری اطلاعات سازمان پیشنهاد و سپس تدوین گردد. در واقع ساختار و فرآیندهای خود سامانه مد نظر این تحقیق بوده است. در ادامه برای بررسی اعتبار طرح پیشنهادی، نظرات مدیران فناوری اطلاعات و سایر کاربران و کارشناسان مرتبط با این سامانه، پرسشنامه ای تهیه و دیدگاه های این افراد در خصوص ویژگی های این ساختار، فرآیندها و فعالیت های آن مورد ارزیابی قرار گرفته است.
از نتایج مهم در این تحقیق می توان به تلفیقی از ساختار متمرکز در ارائه خدمات تخصصی و غیرمتمرکز در هر یک از واحدهای مأموریتی اشاره نمود. از دیگر نتایج این تحقیق، تناسب فرآیندهای مدیریت رخداد، مسئله، تغییر، نشر فرآیند مدیریت پیکر بندی الگوی کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات برای سامانه خدمات فناوری اطلاعات سازمان مورد نظر است.