فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۲٬۹۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت مدیریت دانش و سنجش ارتباط میان بکارگیری ابزارهای مدیریت دانش با جایگاه رقابتیکسب وکار در قالب یک تحقیق پیمایشی و کاربردی انجامشده است.نگرش به مدیریت دانش، استقرار مدیریت دانش در شرکت ها، چالش های مدیریت دانش و اقدامات و ابزارهای مدیریت دانش، محورهای تشکیل دهندهارزیابی وضعیت مدیریت دانش هستند که به واسطهطرح هشت فرضیه مورد بررسی قرار گرفته اند. جامعه آماری تحقیقشامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در میان صد شرکت برتر ایران می باشد و داده هایتحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. یافته هانشان می دهد علیرغم پذیرش اهمیت و ضرورت مدیریت دانش از سویشرکت هایبرتر کشور، اجرای هدفمند و منسجم برنامه های مدیریت دانش با موفقیتهمراه نبوده و این شرکت هااز حیث زیرساخت های مدیریت دانش، با چالش های انسانی، ساختاری و فناوری مواجه اند. از سوی دیگر،نتایج حاکی از آن است که بکارگیری ابزارهای مدیریت دانش ارتباط مستقیمی با جایگاه رقابتی شرکت ها داشته و پیاده سازی این ابزارهامی تواندبهبود و ارتقای جایگاه رقابتی بنگاه های تجاریرا به همراه داشته باشد.
رابطه مدل کسب وکار و راهبرد محصول در کسب وکارهای الکترونیکی کوچک و متوسط ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب نادرست مدل های کسب وکار الکترونیکی، بدون توجه به شرایط محیطی و سازمانی، مهم ترین مانع گسترش تجارت الکترونیک است. آگاهی از این موضوع که چه ارتباطی بین مدل های کسب وکار الکترونیک و راهبردهای گوناگون در خلق، کسب و ارایه ارزش رقابتی وجود دارد اهمیت زیادی برای محققان و مدیران دارد. پژوهش حاضر، به دنبال بررسی رابطه بین مدل کسب وکار و راهبرد محصول در کسب وکارهای الکترونیکی کوچک و متوسط ایران است. این تحقیق با بررسی ادبیات موضوع، اقدام به ارایه گونه شناسی جدیدی از مدل های کسب وکار الکترونیک بر مبنای نقاط مرجع راهبردی نموده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه کسب وکارهای الکترونیکی کوچک و متوسط حاضر در ایران است. ابزار جمع آوری داده برای آزمون فرضیه های اصلی و فرعی نیز پرسشنامه الکترونیکی است. پرسش نامه ها از طریق رایانامه برای مدیران سطوح عالی و میانی کسب وکارهای الکترونیکی ارسال و در نهایت 400 پرسش نامه از ایشان دریافت شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISRELتجزیه وتحلیل شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که دو نقطه مرجع محورِ توجه و میزان کنترل، عوامل مؤثری در انتخاب مدل های کسب وکار الکترونیک و راهبردهای محصول هستند. همچنین مشخص گردید که بین نوع مدل کسب وکار الکترونیک و انتخاب نوع راهبرد محصول رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش و عملکرد سازمانی با رویکرد مدل تعـالی سازمان(EFQM) (مورد: شرکت توزیع برق استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی رابطه آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش وعملکرد سازمانی در شرکت توزیع برق استان یزد است. جهت بررسی دقیق تر این موضوع، در این پژوهش از رویکرد مدل تعالی سازمانی، به منظور بررسی این هدف استفاده شده است. بدین ترتیب که از ابعاد توانمندساز این مدل، به منظور بررسی آمادگی سازمان جهت استقرار مدیریت دانش و از ابعاد نتایج این مدل، به منظور تهیه شاخص های عملکرد سازمانی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان حوزه بهره برداری شرکت توزیع برق استان یزد در سال 1390 است که برای محاسبه تعداد نمونه از جدول استاندارد مورگان استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر بهره گیری از منابع کتابخانه ای همچون کتب، مجلات، پایان نامه ها و خبرگان این حوزه، از پرسشنامه 62 گویه ای استفاده شده است. همچنین، برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی، برای بررسی رابطه میان هر یک از ابعاد مدیریت دانش وعملکرد سازمانی از ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی قابلیت هر یک از ابعاد مدیریت دانش در پیش بینی عملکرد سازمانی از روش رگرسیون به صورت گام به گام استفاده شده است که تحلیل همه این موارد به کمک نرم افزارSPSS صورت گرفته است. یافته های کلی این پژوهش حاکی از آن بود که تمامی ابعاد میزان آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش با عملکرد سازمانی ارتباط مثبت و معنی داری دارند.
مدل راهبردی توسعه ارتباطات سیار با رویکرد منافع امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد انفجاری تلفن همراه در دهه اول قرن 21 موجب شد اتحادیه جهانی مخابرات ، فناوری های ارتباطات سیار را پیشران رشد فاوا در جهان نام نهد. ورود این فناوری به کشور همانند هر فناوری نوظهور دیگر موجب تحول در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، سیاسی و دفاعی- امنیتی شده است.
تحقیقات انجام شده در حوزه امنیت ملی، به صنعت ارتباطات سیار بصورت مستقیم نپرداخته اند. هدف این مقاله ارائه مدلی ساختاری برای توسعه ارتباطات سیار با رویکرد منافع امنیت ملی است. بدین منظور مساله تحقیق و روش حل مساله با رویکرد سیستمی مشخص شد. سپس خطوط راهنمای تحقیق، یکی پس از دیگری مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از شناسایی عناصر و روابط بین این عناصر، به کمک مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل توسعه، که یک گراف جهت دار است، ارائه شده است. عناصر مدل عبارتند از: امنیت ملی، منافع ملی، آینده نگاری، شناخت محیط، رویکرد طراحی حل مساله، تفکر مرزشکنانه، توسعه بر مبنای نظریه منتخب، تنظیم مقررات، نیات راهبردی و اسناد بالادستی و کلان روندها. مدل نهایی در 5 سطح معرف تبدیل نیات راهبردی به برنامه اجرایی با نقش کلان روندهای جهانی است. پیشنهاد لایه بندی سطوح مدل جهت اجرا و اثرگذاری بلندمدت تصمیمات ملی و دستاورهای داخلی بر پیشران های جهانی از سایر دستاوردهای مدل سازی می باشند.
ارائه چارچوب مفهومی تدوین چشم انداز، ارزیابی و گزارشگری سرمایه فکری در نظام بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد دانش بنیان امروزی سرمایه های فکری در مقایسه با دارایی های مشهود و فیزیکی ارزش و اهمیت بیشتری یافته اند و به عنوان محرک پیش برنده کلیدی و منبعی مهم برای کسب «مزیت رقابتی پایدار» و بهبود عملکرد سازمانی به کار گرفته می شوند. اجزای مختلف سرمایه های فکری دارای اثرات متقابلی هستند که ایجاد «ارزش» می کنند و موفقیت یک سازمان به توانایی سازمان در مدیریت این منابع کمیاب بستگی دارد.
در کنار این تحول، در محیط پویا و رقابتی امروز که سرشار از تغییر و بی ثباتی و آکنده از عدم قطعیت هاست، تنها رویکرد و سیاستی که احتمال کسب موفقیت بیشتری برای سازمان به همراه دارد، تلاش برای معماری آینده است. این تلاش سبب می شود تا مدیران با کسب آمادگی های لازم و تصمیم گیری های مناسب فقط نظاره گر تحولات آینده نباشند. نظر به این ضرورت، آینده پژوهی به شکلی نظام مند به مطالعه آینده می پردازد و ابزاری برای مهندسی هوشمندانه آینده و سیاستگذاری پیش نگر به شمار می آید. این پژوهش نیز تلاشی است که با نگاهی به ادبیات آینده پژوهی، در صدد ارائه الگویی روش مند برای تدوین چشم انداز سرمایه فکری در نظام بانکی است. الگویی از چشم انداز که قابلیت تحلیل تصویر مطلوب در این حوزه را دارا باشد.
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نوع پژوهش های کیفی تحلیل محتواست. روش این پژوهش نیز روش چشم انداز است که به شیوه توصیفی/کتابخانه ای (بررسی اسناد و مدارک) و با رویکردی فرا تحلیلی انجام گرفته است.
در این مقاله تلاش شده است؛ با توجه به چالش های شناسایی، ارزیابی و گزارشگری سرمایه فکری بانک ها در مقایسه با دارایی های مادی آن ها و ضرورت پیوند برنامه های شناسایی و ارزیابی سرمایه های فکری و دانشی با جهت دهی راهبردی نظام بانکی، چارچوب مفهومی تدوین چشم انداز، شناسایی، سنجش و گزارشگری شاخص های سرمایه فکری و دانشی ارائه شود، تا راهنمای عملی اجرای مدیریت سرمایه فکری در نظام بانکی باشد.
در ادامه مدلی شامل سه مرحله و هفت گام اساسی به منظور تدوین چشم انداز، طراحی راهبردها، تعیین شاخص ها و گزارشگری سرمایه های فکری ارائه شده که این الگو به منظور تحلیل دقیق تر و گزارشگری مربوط تر و قابل اتکاتر، از صورت های وضعیت، عملکرد و گزارش روند سرمایه های فکری بهره می جوید.
به کارگیری الگوریتم های درخت تصمیم گیری جهت کشف رفتارهای مشکوک در بانکداری اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگرگونی جهان به واسطه گسترش فناوری اینترنت، رقابتی دانش محور را در عرصه تجارت الکترونیکی به وجود آورده است. به طوری که با افزایش نرخ مبادلات تجاری، تضمین امنیت، منوط به تحقق نظام پویای بانکداری الکترونیکی است. بانکداری اینترنتی به عنوان یک فرصت بالقوه و رکن اساسی، در فضای سایبر با تهدیدهای گوناگونی مواجه است که یکی از این چالش ها، عدم قطعیت در تضمین امنیت تراکنش ها و وجود رفتارهای غیرمتعارف از سوی شیادان الکترونیکی است. از آنجایی که رفتار کاربران در سامانه اینترنتی با عدم قطعیت همراه بوده و سوابق تراکنش ها، تنها راه کنترل این حرکات است، دانش استنتاجی خبرگان و دسته بندی الگوی رفتاری کاربران توسط الگوریتم درخت تصمیم ، جهت کشف تقلب و رفتارهای مشکوک راهگشاست. در این مقاله، ابتدا متغیرهای مؤثر در تولید قوانین رفتاری تعیین شده است و در نهایت، روند چهار الگوریتم Chaid، ex_Chaid، C4.5 و C5.0 مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوریتم C5.0 با دقت 91 درصد می تواند به عنوان روش ماشینی مطمئن جهت کشف الگوهای مشکوک موجود روی تراکنش های بانک محسوب شود.
رابطه ی میزان کاربست مؤلفه های مدیریت دانش و عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشگاه ها اصلی ترین مؤسساتی هستند که سرمـایه ی دانش را در نیروی کار ایجـاد می کنند و می توانند اقتصاد دانش محور را حمایت کنند. این مقاله درصدد تعیین رابطه ی بین کاربست مؤلفه های مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه ی آماری شامل اعضای هیأت علمی (643 نفر) و دانشجویان آنان (7006 نفر) در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. حجم نمونه ی اعضای هیأت علمی 240 نفر و دانشجویان 1120 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های محقق ساخته ی کاربست مؤلفه های مدیریت دانش (ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش) و عملکرد آموزشی بود که روایی ابزارها با استفاده از روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (87/0=r1) و (92/0=r2) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 و آزمون t، ANOVA و رگرسیون چند متغیره صورت گرفت.
یافته ها: بین ایجاد، پالایش، انتشار و کاربرد دانش با عملکرد آموزشی در سطح (05/0P<) رابطه ی چندگانه ی معنی دار وجود داشت. همچنین ضرایب بتا بین کاربست مؤلفه های مدیریت دانش با عملکرد آموزشی از نظر آماری معنادار بود (000/0 = P). ضریب همبستگی چندگانه 269/0 و ضریب تعیین اصلاح شده 20/7 بود. بنابراین 0/27 درصد از تغییرات مربوط به واریانس عملکرد آموزشی تحت تأثیر کاربست مؤلفه های مدیریت دانش بود و بین آنها هم خطی وجود نداشت و بنابراین مدل رگرسیون معنی دار بود. بین میانگین نمرات مدیریت دانش از دیدگاه اعضای هیأت علمی برحسب مشخصات دموگرافیک تفاوت معنی دار وجود نداشت، ولی بین عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی برحسب جنس و مرتبه ی علمی تفاوت معنی دار بود.
نتیجه گیری: مدیریت دانش به عنوان ابزار کلیدی مدیریت قرن جدید، راهبردی سیستماتیک بوده و فرآیندهای تعریف، دستیابی، انتقال و به کارگیری اطلاعات و دانش توسط افراد سازمان های آموزشی است که موجب ایجاد نوآوری، توانایی رقابت و ارتقای بهره وری می شود و ضمن کمک به حل مشکل، تصمیم گیری، برنامه ریزی راهبردی، یادگیری پویا از زوال دارایی های ذهنی جلوگیری کرده به آگاهی سازمان های آموزشی می افزاید و انعطاف پذیری آنها را افزایش می دهد.
انتخاب سبد پروژه برپایه سنجش کارایی بااستفاده از مدل شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر بازاریابی درونی بر هوش سازمانی در مؤسسات فناور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله مسایلی که امروزه برای بسیاری از مؤسسات و شرکت ها به دغدغه مبدل شده، چگونگی چیرگی بر پویایی های محیطی و پیشگامی در بازارهای متلاطم امروزی است. چنین امری، در پرتو هوش سازمانی بالا در برابر محیط سازمان و به دنبال آن پاسخ گویی مناسب نسبت به آن تغییرات به خوبی محقق می گردد؛ اما چنین موفقیتی در گام نخست مستلزم توجه به بازار درونی سازمان یا به عبارتی نیروی انسانی شایسته ای است که بار کسب مزیت رقابتی پایدار را بر دوش می کشد.
هدف از انجام مطالعه ی حاضر بررسی تأثیر هر یک از ابعاد بازاریابی درونی بر هوش سازمانی در مؤسسات فناور است. بر این اساس، تعداد 39 شرکت فناور مستقر در پارک
علم و فناوری فارس مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات مورد نظر از طریق توزیع و جمع آوری
پرسشنامه استاندارد در بین 93 نفر از کارکنان به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار
smart plsاستفاده گردید و مشخص شد؛ تأثیر هر یک از مؤلفه های بازاریابی درونی بر هوش سازمانی، مثبت و معنا دار است.
مقایسه تکنیک های استخراج دانش و ارائه یک متدولوژی ساخت یافته به منظور مستندسازی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه مدلی برای ارزیابی تکنولوژی های ارتباطی در صنعت ارتباطات سیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
47 - 66
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، به دلیل افزایش رقابت میان سازمان ها در توسعه محصولات، خدمات و بازارهای جدید، نرخ ایجاد و توسعه تکنولوژی های نوین به شدت افزایش یافته است. در چنین شرایط رقابتی، چالش اصلی شرکت ها، توسعه یا کسب تکنولوژی های صحیح براساس اهداف سازمان است. از این رو مطالعه پیش رو تلاش دارد بر اساس مدل پیشنهادی خود که با استفاده از یک روش پژوهش آمیخته به دست آمده است، مقیاسی را برای ارزیابی تکنولوژی ها در صنعت ارتباطات سیار معرفی کند. در این پژوهش مدل اولیه برمبنای مرور ادبیات مدیریت تکنولوژی و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران ارشد تکنولوژی بیان می شود. سپس با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی اعتبار مدل و مقیاس نهایی سنجیده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد فنی، دانش تکنولوژی ، بازار، استراتژیک و مالی با ارزیابی تکنولوژی های ارتباطی در صنعت ارتباطات سیار ایران، همبستگی دارد. در این میان بُعد معیارهای دانش تکنولوژی حائز بیشترین اهمیت است و پس از آن ابعاد معیارهای استراتژیک و بازار قرار دارند.
مدلی برای اولویت دهی عوامل مدیریت دانش در بهبود عملکرد مدیریت ارتباط با مشتری (مطالعه موردی: بانک سپه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
63 - 82
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر با افزایش رقابت، جذب و حفظ مشتری که باارزش ترین رکن رقابت شمرده می شود، از اهمیت بالایی برخوردار شده است و بسیاری از سازمان ها آن را کلید موفقیت در کسب وکار می دانند. برخی از سازمان ها با وجود بهره مندی از مدیریت ارتباط با مشتری، قادر به جذب رضایت مشتری نیستند. برای نمونه با شکل گیری بانک های خصوصی، بانک های دولتی دچار مشکلات عدیده ای در بازار رقابت شدند. این نوشتار تلاش دارد تا با ارائه مدلی برای اولویت دهی انواع دانش و مدیریت بهینه تر دانش در سازمان، مدیریت ارتباط با مشتری را بهبود بخشد. برای این امر، عوامل مدیریت دانش به سه عامل دانش مشتری، دانش کارکنان و دانش بازار دسته بندی و متغیر های مستقل این پژوهش در نظر گرفته شدند. همچنین مدیریت ارتباط با مشتری (مدیریت خدمات، شکایت ها، پیشنهادها) نیز، متغیر وابسته شمرده شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شده است و تأثیر مدیریت دانش بر بهبود عملکرد مدیریت ارتباط با مشتری، در مطالعه موردی بانک سپه مورد ارزیابی قرار گرفته شد. در انتها نتایج گزارش شده است.
ارزیابی عوامل موثر بر پذیرش سیستم های یادگیری مبتنی بر وب توسط اساتید دانشگاه با استفاده از یک مدل ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد سریع اینترنت، یادگیری الکترونیکی در جوامع مختلف مرسوم شده است. علیرغم تمایل آشکار به استفاده از سیستم های یادگیری مبتنی بر وب جهت تسهیل فعالیت های آموزش و یادگیری، تعداد کاربران این سیستم ها به سرعت مورد انتظار افزایش نمی یابد. در این تحقیق، از یک مدل ترکیبی جهت ارزیابی تاثیر عوامل سیستم اطلاعاتی-گرا، روان شناختی و رفتاری بر پذیرش سیستم های یادگیری مبتنی بر وب توسط اساتید استفاده شده است. به منظور آزمون مدل تحقیق، داده های جمع آوری شده از 115 استاد دانشگاه با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که معیار ذهنی و کیفیت اطلاعات بر مفید بودن از دید کاربر تاثیر مثبت دارند، همچنین، خود-اثربخشی، کیفیت خدمات، معیار ذهنی و کیفیت اطلاعات بر آسانی استفاده از دید کاربر تاثیرگذارند. به علاوه، مفید بودن از دید کاربر، آسانی استفاده از دید کاربر و کیفیت سیستم همگی تمایل اساتید به استفاده از سیستم های یادگیری مبتنی بر وب را افزایش می دهند، با اینحال، مفید بودن از دید کاربر مهمترین عامل موثر بر تمایل و استفاده واقعی از سیستم (پذیرش) است.
پیامدهای فن آوری اطلاعات و ارتباطاتی برای سلامت انسان و محیط زیست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی پیشرفته، سرعت و سهولتی را در انجام کارها به ارمغان آورده است که به آسایش و آسودگی بیشتر در زندگی منجر شده است. با این حال، بهداشت و تندرستی کاربران در اثر استفاده ی نادرست به شدت در معرض خطر است. مقاله ی حاضر می کوشد تا با مرور تأثیرات نامطلوب کاربرد نادرست این فن آوری ها بر سلامت کاربران و محیط زیست، اهمیت مخاطرات و آسیب های احتمالی را بیش از پیش آشکار کند، تا از این رهگذر، ضمن آگاهی رسانی بیشتر، بر لزوم آموزش کاربرد صحیح به عنوان یکی از مباحث اساسی در ترویج فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی تأکید شود. کاربرد ناآگاهانه، غیر اصولی و افراطی فن آوری های اطلاعاتی، طیف وسیعی از پیامدهای ناگوار را برای سلامت انسان و محیط زیست به همراه دارد. انواع ناهنجاری های جسمی، بیماری ها و اختلالات، سلامت انسان را تهدید می کند. گذشته از این، انواع آلاینده ها و پسماندهای خطرناک ناشی از فن آوری های اطلاعاتی، سلامت محیط زیست را به خطر انداخته است. راهکارهای متعددی برای مقابله با این مخاطرات وجود دارد که بنیانی ترین آن ها را آموزش و تدوین راهبردهای مدیریت ملی تشکیل می دهد. لازم است اصول کاربرد صحیح فن آوری ها، راه های پرهیز از خطرات و به ویژه تشویق به استفاده از فن آوری سبز در کانون توجه برنامه های ترویج و آموزش فن آوری های اطلاعاتی قرار گیرد.
تأثیر توانمندسازهای مدیریت دانش روی توانمندی کارکنان شرکت های کوچک و متوسط: با نقش میانجی فرآیند مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توانمندسازی به عنوان یکی از ابزارهای سودمند ارتقای کیفی کارکنان و افزایش اثربخشی سازمانی تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان به واسطه متغیر فرآیند مدیریت دانش از دیدگاه مدیران شرکت های کوچک و متوسط شرق استان مازندران می باشد. جامعه آماری پژوهش، شرکت های کوچک و متوسط شرق استان مازندران که دارای سابقه بیش از 42 ماه فعالیت و شامل 307 شرکت می باشند. در نهایت نتایج روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که در شرکت های کوچک و متوسط شرق استان مازندران میزان تأثیر مستقیم توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان و تأثیر غیرمستقیم آن به واسطه فرآیند مدیریت دانش معنادار می باشد؛ همچنین فرآیند مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان و توانمندسازهای مدیریت دانش بر فرآیند مدیریت دانش تأثیر مستقیم و معنادار دارند.
نتایج این پژوهش نقش فرآیند مدیریت دانش در اثرگذاری توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان شرکت های کوچک و متوسط را نمایان می سازد.
ارائه چارچوبی برای طراحی مدل کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
267 - 284
حوزههای تخصصی:
ظهور فناوری ارتباطات، مدل کسب وکار را به منزله واحد تجزیه وتحلیل جایگزین صنعت کرد تا شرکت ها بتوانند با ارزیابی مداوم نیازهای بازار و فناوری، مدل کسب وکار مناسب تری را انتخاب کنند. هدف این نوشتار شناسایی روش های طراحی مدل کسب و کار و ارائه چارچوب پیشنهادی کسب وکارها برای پیاده سازی طرح ها و ایده های تازه وارد به بازار یا حفظ و ارتقای موقعیت آنها در بازار های داخلی و جهانی است. برای دست یابی به این هدف، روش های مختلف طراحی مدل کسب وکار (MAPIT، IDEA، VISOR، FBBM و پویا) تجزیه وتحلیل شده و با استفاده از روش فراترکیب، چارچوبی برای طراحی مدل کسب وکار پیشنهاد می شود. برای سنجش روایی آن از تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد عناصر سازماندهی، فناوری، منابع مالی و هزینه ها، خدمات/کالاها، بازار و مشتریان و فازهای شناسایی، طراحی، ارزیابی و تجمیع در طراحی مدل کسب وکار، اهمیت زیادی دارند. آزمون مقایسه میانگین یک گروهی به دست آمده از معنادار بودن اهمیت عناصر پیشنهادی، طراحی مدل برای توسعه حضور کسب وکارهای مبتنی بر فناوری را حمایت کرده است.
چارچوب انتخاب سیستم برنامه ریزی منابع سازمان در شرکت های پیمانکاری با رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
95 - 116
حوزههای تخصصی:
موفقیت سازمان ها در پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع، در گرو انتخاب سیستمی است که بیشترین همسویی را با نیازمندی های سازمان داشته باشد. از این رو، امروزه به موضوع انتخاب ERP، توجه بسیاری می شود. شرکت های پیمانکاری عمرانی، از دسته سازمان هایی هستند که پیاده سازی موفق ERP، نقشی تعیین کننده در پیشبرد و بهبود فرآیندهای آنها دارد. با وجود این شناسایی نیازها، تعیین معیارها و انتخاب تأمین کننده ی مناسب، چالشی جدی برای این سازمان ها است. بنابراین مطالعه ی پیش رو با هدف کاربردی و به منظور ارائه ی چارچوبی برای انتخاب ERP در شرکت های پیمانکاری عمرانی، تهیه شده است. برای سنجش میزان اهمیت معیارها از رویکرد توصیفی پیمایشی استفاده شده است. با بررسی ادبیات موضوع، معیارهای مؤثر بر انتخاب سیستم استخراج و با کمک دو پرسش نامه ارزیابی و اولویت بندی شده اند. برای پاسخ گویی به پرسش نامه ی اول، 14 خبره ی سازمانی و برای پاسخ به پرسش نامه ی دوم، شش خبره ی سیستم ها به صورت هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری به روش سرشماری صورت گرفت و پرسش نامه ها میان تمامی افراد جامعه توزیع شد. درنهایت با کمک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی، سیستمی انتخاب شد که بیشترین همسویی را با نیازها و راهبرد های شرکت های پیمانکاری داشت.