فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۲٬۸۹۲ مورد.
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
209 - 234
حوزههای تخصصی:
امروزه، ایجاد روابط بلندمدت و مؤثر با مشتریان یکی از مؤلفه های کلیدی درک اولویت ها و نیازهای آنها و کسب مزیت رقابتی است. همچنین، سازمان ها با نیاز فزاینده به اطلاعات و دانش تحلیلی درباره مشتریان، بازار، رقبا، محیط سازمانی و سایر عوامل مؤثر بر کسب و کار مواجه اند که باعث توجه به هوش تجاری به عنوان راه حلی برای پاسخ به این نیاز شده است. هدف این پژوهش، مطالعه نقش شایستگی هوش تجاری در بهبود فرایند مدیریت ارتباط با مشتری است. به این منظور بر اساس مرور ادبیات و تئوری رابطه شایستگی قابلیت، یک مدل مفهومی دربرگیرنده ابعاد شایستگی هوش تجاری و فرایندهای مدیریت ارتباط با مشتری ارائه شده است. داده های پژوهش از حوزه بانکداری جمع آوری شده و با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی تجزیه و تحلیل شده است. یافته های تجربی نشان داد شایستگی هوش تجاری سازمان از نظر برخورداری از شایستگی های مدیریتی، فنی و فرهنگی، بر ارتقای قابلیت های فرایند مدیریت ارتباط با مشتری شامل فرایندهای آغاز، حفظ و خاتمه ارتباط با مشتری، تأثیر مثبت و شایان توجهی دارد.
تحلیل علّیت میان سرمایه گذاری فناوری اطلاعات و ارتباطات و رشد بهره وری نیروی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و تجارت نوین سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
21-44
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دانش و IT
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت صنعتی بهره وری
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد مطالعات بر روی کشورها
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد توسعه اقتصادی منابع انسانی،توسعه انسانی،توزیع درآمد،مهاجرت
- حوزههای تخصصی اقتصاد روش های ریاضی و کمی مدل های با معادلات همزمان مدل های پانل
- حوزههای تخصصی اقتصاد روش های ریاضی و کمی روش های آماری و اقتصاد سنجی:کلیات روش های شبه پارامتریک و اپارامتریک
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و رشد روزافزون آن در دهه های اخیر به رشد اقتصادی و افزایش بهره وری در برخی کشورها خصوصاً کشورهای توسعه یافته انجامیده است. این موضوع باعث طرح این سؤال می شود که آیا رشد اقتصادی باعث توسعة فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) شده است و یا به عکس. از این رو در این مقاله به بررسی رابطة علّیت میان سرمایه گذاری ICT و رشد بهره وری نیروی کار براساس مدل های پانل پویا و با استفاده از تخمین زن گشتاورهای تعمیم یافته، برای 48 کشور، شامل 25 کشور توسعه یافته و 23 کشور در حال توسعه در دورة زمانی 2000- 2008 پرداخته ایم. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رابطه ای دوسویه میان سرمایه گذاری ICT و رشد بهره وری نیروی کار در سه نمونه شامل کشورهای توسعه یافته، درحال توسعه، و نیز کل کشورها برقرار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سرمایه گذاری ICT به بهبود بهره وری نیروی کار و درنهایت رشد اقتصادی کشورها خواهد انجامید. طبقه بندی JEL : C23, O33, J24 .
طراحی مدل تسهیم دانش در پروژه ها با رویکرد تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ممطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
161 - 191
حوزههای تخصصی:
اهمیت دانش و فعالیت های دانش محور در عصر کنونی بر هیچ سازمانی پوشیده نیست؛ تمامی سازمان ها در درون خود انبوهی از اطلاعات را دارا هستند اما لزوم کارآمد اطلاعات منوط به داشتن نیروهای انسانی کارآمد و متخصصی است که قابلیت کار با داده های اطلاعاتی سازمان جهت کسب اهداف سازمان را دارا باشند. مطالعه حاضر ضمن توجه به اهمیت دانش در گستره فعالیت های کنونی سازمانی؛ به دنبال شناسایی عواملی است که به تسهیم دانش در گروه های پروژه ای تأثیرگذار هستند. مطالعه حاضر از طیف مطالعات کیفی است که روش تحقیق مورد استفاده از نوع اکتشافی، پیمایشی است، جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه متخصصین شاغل در گروه شرکت های همکاران سیستم بود. روش نمونه گیری در تحقیق حاضر غیر تصادفی و از نوع گلوله برفی است. حجم نمونه با استفاده از این روش و رسیدن به حد اشباع 17 نفر تعیین گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش نظریه داده بنیاد و از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. بر اساس داده های تحلیل شده 23 کد به عنوان مقوله های محوری انتخاب شدند که مشارکت در برنامه تسهیم دانش به عنوان مقوله و کد محوری در مدل مدنظر قرار گرفت. نتایج تحقیق در قالب مدل پارادایمی به تحلیل عوامل 23 گانه شناسایی شده از روند پژوهش جهت تبیین مدل تسهیم دانش پرداخته است.
An integrated Assessment System of Citizen Reaction towards Local Government Social Media Accounts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Agovernmentshouldusesocialmediaforcommunicatingwithitscitizen.Theengagement index score is one of the methods for assessing the rate of governmental success in using social media as a tool in establishing interactive relationships with its citizen. In general, the engagement index score is obtained by calculating the number of posts, number of likes and comments, and so forth on a single social media account. Therefore, we propose an integrated engagement index score for three social media: Facebook, Youtube and Twitter. In this work, we carry out a study for local governments in Indonesia. The engagement index score was adopted from the previous research. However, we modified the formula to get a better distribution score.Our modified formula generates the same ranking sequences with previous research.Also, Facebook and Youtubes’ reaction are considered in this work to analyzes the quality of sentiments to a Facebook fan page and Youtube channel of localgovernments.
ارائه روش فراابتکاری مبتنی بر تصمیم گیری چندمعیاره در حل مسئله اجتماع یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
283 - 308
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در زمینه شبکه های اجتماعی، مسئله اجتماع یابی است. هدف اجتماع یابی، افرازبندی شبکه به بخش هایی است که ارتباط میان اعضای شبکه در این نواحی متراکم است. به دلیل ارتباط پررنگ اعضای شبکه در این بخش ها، می توان این اعضا را متعلق به یک اجتماع دانست. تحقیقات بسیاری به توسعه الگوریتم های متعدد در حل این مسائل پرداخته اند. در این پژوهش نیز یک الگوریتم ژنتیک مبتنی بر روش تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس ارائه شده است. در الگوریتم پیشنهادی، عملگرهای تقاطع و جهش بر جواب هایی اعمال می شوند که روش تاپسیس به دست می دهد. برازندگی جواب ها بر اساس شاخص های پودمانگی و چگالی پودمانگی مشخص می شود. در ادامه این مقاله، کارایی الگوریتم پیشنهادی نسبت به الگوریتم ژنتیک کلاسیک و یک الگوریتم حریصانه از طریق انجام آزمایش های عددی سنجیده شد که نتایج نشان از برتری الگوریتم پیشنهادی داشت.
شناسایی و اولویت بندی عوامل حیاتی کسب وکار الکترونیک بر اساس روش بهترین- بدترین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۵
119 - 146
حوزههای تخصصی:
امروزه بهره گیری از کسب وکار الکترونیک برای پاسخ گویی به چالش های محیطی اهمیت دارد. برای اجرای کسب وکار الکترونیک، عوامل مهمی به نام عوامل حیاتی موفقیت وجود دارد که اجرای آن را آسان نموده و در صورت فقدان مناسب این عوامل، اجرای آن ممکن است با شکست مواجه شود؛ بنابراین با توجه به اهمیت کسب وکار الکترونیک و نقش عوامل حیاتی موفقیت در پیاده سازی آن، در این پژوهش به شناسایی و اولویت بندی عوامل حیاتی موفقیت برای اجرای کسب وکار الکترونیک پرداخته شد.در ابتدا با بررسی جامع ادبیات تحقیق، چارچوبی جامع برای شناسایی جامع عوامل حیاتی موفقیت تدوین شد. سپس با بهره گیری از روش دلفی فازی و نظرات خبرگان عوامل شناسایی شده، تعدیل و نهایی شدند. در مرحله بعد با بهره گیری از روش بهترین- بدترین که از جدیدترین و دقیق ترین تکنیک های وزن دهی است، عوامل حیاتی موفقیت تائید شده از مرحله قبلی اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که عوامل حمایت مناسب مدیریت و مالکیت، حمایت مالی کافی و هم راستایی و ارتباط بین فناوری اطلاعات و استراتژی کسب وکار به عنوان مهم ترین عوامل حیاتی موفقیت شناسایی شدند.
شناسایی عوامل توسعه فرایندهای نوآوری باز در نهادهای تحقیقاتی امنیت سایبری با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحولات سریع در حوزه فناوری، افزایش هزینه های نوآوری و رقابت روزافزون در محصولات و خدمات جدید منجر به افزایش نیاز سازمان به تعامل با محیط و ذینفعان خارجی شان شده است که این امر منجر به باز شدن مرزهای سازمان و استفاده از پارادایم نوآوری باز در توسعه روندهای داخلی نوآوری و گسترش بازار برای استفاده خارجی از نوآوری شده است؛ از متغیرترین فناوری های روز، فناوری های مربوط به فضای سایبری و امنیت آن است؛ که حفظ امنیت سایبری از مسائل مهم در امنیت ملی کشور محسوب می شود و دستیابی به محصولات بومی امنیت سایبری در کشور از اهمیت بسزایی برخوردار است. این مقاله با هدف شناسایی عوامل توسعه نوآوری باز در نهادهای تحقیقاتی امنیت سایبری، به دنبال شناسایی آن ها با توجه به شرایط محیطی ایران و ارائه راه حل هایی برای توسعه این عوامل در نهادهای تحقیقاتی امنیت سایبری است.در این تحقیق با استفاده از روش نظریه داده بنیاد این عوامل شناسایی شده است. بدین منظور 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان این موضوع صورت گرفته است. با تحلیل داده ها در فرایند کدگذاری باز با کمک نرم افزار مکس کیو دی ای 10 منجر به تولید 11 مقوله فرعی در قالب 3 مقوله اصلی شده است. مدل ارائه شده در این مقاله با رویکرد خود ظهور به دست آمده است و نتایج آن به صورت گزاره های تئوریک تبیین می شود.
طراحی و اجرای سامانه خبره فازی به منظور پیشنهاد فناوری های مدیریت دانش متناسب با نوع راهبرد
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال اول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
11 - 29
حوزههای تخصصی:
از آنجا که دسترسی به افراد خبره با محدودیتهای زمانی و مکانی همراه است، سامانه های خبره با هدف در دسترس قرار دادن مهارتهای خبرگان به منظور از میان برداشتن این محدودیتها به وجود آمده اند. از طرفی مدیریت دانش با هدف بهبود و ارتقای عملکرد سازمانی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا هدف این پژوهش ارائه سامانه خبره فازی به منظور پیشنهاد مناسبترین ابزارهای مدیریت دانش است. برای دریافت دانش مربوط از ده نفر خبره در زمینه مدیریت دانش بهره گرفته شده است. سامانه پیشنهادی شامل پایگاه دانش قواعد فازی، موتور استنتاج بر پایه منطق فازی و استنتاج ممدانی، و واسط کاربری گرافیکی در نرم افزار متلب است. ورودی های سامانه شامل ساختار سازمانی، راهبرد سازمان، راهبرد مدیریت منابع انسانی، سطح بلوغ فناوری اطلاعات، اندازه سازمان و نبود اطمینان محیطی است. خروجی این سامانه ابزارهای مناسب مدیریت دانش است که بر اساس نوع فرایند انتخاب شده به کاربر پیشنهاد می شود. برای تعیین عملکرد سامانه خبره طراحی شده، شرکت هلدینگ آرش شامل 500 کارمند مورد بررسی قرار گرفت و نتایج به تفکیک فرایندهای مدیریت دانش ارائه شد. کاربران سامانه پیشنهادی عبارت است از: دانشجویان، سازمانها، پژوهشگرانی که قصد توسعه چنین سامانه هایی را دارند و افرادی که قصد استفاده از دانش سامانه را دارند.
تأثیر مدیریت دانش بر بهبود عملکرد نوآورانه سازمان با تأکید بر نقش میانجی یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: هولدینگ تولید محصولات پتروشیمی قائد بصیر)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال اول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
63 - 93
حوزههای تخصصی:
دانش، دارایی کلیدی و ارزشمند و مبنای رشد پایدار و حفظ مزیت رقابتی ماندگار سازمان است. از طرفی موفقیت فرایند نوآوری نیز شدیداً به دانش وابسته است. در این پژوهش به بررسی تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد نوآورانه سازمان با در نظر گرفتن نقش میانجی یادگیری سازمانی در یک هولدینگ تولید محصولات پتروشیمی پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش مدیران ارشد، میانی، صف و تعدادی از کارشناسان هولدینگ پتروشیمی است که تعداد آنها 263 نفر است و در نمونه 156 نفره با پرسشنامه 63 سؤالی مورد نظرسنجی واقع شدند. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای است. برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شده است. هم چنین برای آزمون فرضیات از روش الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS2 بهره گیری شده است. نتایج نشان می دهد که مدیریت دانش با مدنظر قرار دادن یادگیری سازمانی به عنوان متغیر میانجی بر عملکرد نوآورانه در هولدینگ مورد مطالعه، تأثیری مثبت و مستقیم داشته است. هم چنین، فرضیات فرعی پژوهش تأیید می کند که زیرفرایندهای مدیریت دانش اعم از خلق، ذخیره سازی، تسهیم و به کارگیری دانش بر بهبود عملکرد نوآورانه سازمان تأثیر مثبت دارد.
ارائه الگویی برای ایجاد نقشه دانش مراکز رشد علم و فناوری مبتنی بر نقشه های فرایند (مطالعه موردی: مراکز رشد علم و فناوری دانشگاهی)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
43 - 76
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با بررسی و تحلیل جامع نقشه های دانش سازمان به عنوان یکی از ابزارهای اصلی مدیریت دانش، الگویی برای تدوین نقشه دانش مراکز رشد علم و فناوری توسعه داده شده است. بدین منظور، ابتدا پژوهش های انجام شده طی سال های 1998 تا 2018 میلادی مورد بررسی قرار گرفته و الگوهای مختلف تدوین نقشه دانش و عوامل اثرگذار بر تدوین آن با تحلیل محتوا استخراج شده است. ازسوی دیگر، با مطالعه ویژگی های مراکز رشد علم و فناوری، عوامل اثرگذار بر تدوین نقشه های دانشی این مراکز با در نظرگرفتن تأثیرگذارترین عوامل تدوین نقشه دانش ازنظر فراوانی و تناوب در پژوهش های محققان، شناسایی شده است. سپس یک الگوی کاربردی تدوین نقشه دانش با درنظرگرفتن این عوامل، در هفت گام اساسی و متناسب با ویژگی های مراکز رشد و مبنتی بر نقشه فرایند این مراکز، طراحی شد. برای پیاده سازی گام های پیشنهادی تدوین نقشه دانش مراکز رشد، کاربرگه های متناظر تهیه شد که مسیر و نحوه تدوین نقشه دانش را به صورت اجرایی و عملیاتی در این مراکز به طور مشخص نشان می دهد. در پایان، این الگوی تدوین نقشه دانش برای بخش خدمات پشتیبانی مرکز رشد علم و فناوری دانشگاه موردمطالعه به عنوان پایلوت، تهیه شده است.
الگویابی تعالی مدیریت دانش استراتژیک (مورد مطالعه: شرکت فولاد مبارکه اصفهان)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف الگویابی تعالی مدیریت دانش استراتژیک در شرکت فولاد مبارکه اصفهان انجام گردید. جهت دستیابی به این هدف پژوهشگر از روش کیفی و کمّی بهره برده است. لذا پژوهش از نظر نوع روش، پژوهشی آمیخته است. این تحقیق بر اساس نحوه گردآوری و ماهیت داده ها، تحقیق اکتشافی- توصیفی (پس رویدادی)است. همچنین این پژوهشاز نظر هدف توسعه ای- کاربردی می باشد. در روش کیفی با استفاده از فن دلفی فازی و در 10 مرحله به طراحی الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک می پردازد. جامعه آماری روش کیفی،30 تن از خبرگان دانشگاهی و صنعتو جامعه آماری روش کمی را 521 نفر از کارکنان دانشی (صاحبان فرآیند، تیم مدیریت دانش، تسهیل کنندگان دانش، گروه راهبری) شرکت فولاد مبارکه تشکیل می دهند، که به کمک فرمول کوکران 221 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. اعتبار داده های روش کیفی با استفاده از روش اعتباریابی نیومن تایید گردید و پایایی و روایی روش کمی نیز به ترتیب با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عالی تاییدی محاسبه و تایید شد. در بخش کیفی تحلیل داده ها با استفاده از فن دلفی فازی و در بخش کمیداده های جمع آوری شده به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: در نهایت، الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک (SKMEM) در سه مولفه(راهبرد، فرایند، نتایج)، 13 معیار و 80 زیرمعیار و با امتیاز 6170 به عنوان مدلی پیشنهادی جهت سرآمدی شرکت فولاد مبارکه اصفهان ارائه شده است. تا بدینوسیله سازمان بتواند ضمن تحلیل وضعیت دانشی خود اقدام به ارائه طرح ها و اقدامات بهبود نمایند و مسیر سرآمدی را طی نماید. همچنین، نتایج تحلیل کمی نشان داد که، شرکت فولاد مبارکه 4478 امتیاز را از الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک کسب نموده است. که این نتیجه شکاف 1692 امتیازی را نشان می دهد.
Investigating the Impact of Information Quality on Relationship Marketing with Mediating Role of Salespeople’ Relational Competency: Survey about Iranian ISP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the vital role of information in relational-oriented firms, there are limited studies on the impact of information quality on relationship marketing. To address this gap, this study develops a conceptual model to examine the impact of information quality on the successful implementation of relationship marketing by assessing the mediating role of salespeople's relational competency. The proposed model is tested using structural equation modeling (SEM) technique with data collected from 140 employee-customer pair sample of Shatel Group (Tehran, Iran). Stratified sampling is our applied research methodology, we also employed questionnaire for data collection. The results indicate that while there is no meaningful relationship between information quality and salespeople's relational competency, there is a significant relationship between salespeople's relational competency and relationship marketing. Accordingly, it could be concluded that salespeople's relational competency cannot act as a mediating variable and thus information quality cannot affect relationship marketing indirectly.
اعضای تیم های پروژه چه نوع دانشی را پنهان می کنند؟ (مطالعه موردی: شرکت راه اندازی و بهره برداری صنایع نفت (اُیکو))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
355 - 374
حوزههای تخصصی:
پنهان سازی دانش، یکی از مفاهیم جدید در بحث مدیریت دانش سازمانی است. اگرچه ماهیت روابط بین اعضای تیم های پروژه تأثیر بسزایی در رفتارهای پنهان سازی دانش می گذارد، ویژگی های دانش نیز می تواند بر پنهان سازی دانش تأثیرگذار باشد. با مطالعه رفتار تیم های پروژه، هدف پژوهش حاضر بررسی این است که چه ویژگی هایی از دانش منتقل شده بین اعضای تیم، موجب پنهان سازی یا تسهیم آن می شود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و کمی بوده و با روش پیمایش انجام گرفته است. مدل پژوهش شامل چهار متغیر پیچیدگی دانش، منحصربه فرد بودن دانش، مرتبط بودن دانش با وظایف و هزینه انتقال دانش است که بر اساس پیشینه نظری و با نظر سنجی از خبرگان مطرح در حوزه مدیریت دانش به دست آمده است. با استفاده از توزیع پرسشنامه در میان اعضای تیم های پروژه ای با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب و در نهایت، اجرای آزمون هایی مانند تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل رگرسیون، این نتیجه به دست آمد که ویژگی منحصربه فرد بودن دانش بیشترین تأثیر را بر پنهان سازی دانش می گذارد.
عوامل مؤثر بر پیاده سازی هوشمندی کسب وکار در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت فناوری اطلاعات سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۳
33 - 81
حوزههای تخصصی:
اگرچه بسیاری از سازمان ها به استقرار و استفاده از سیستم های هوشمندی کسب وکار روی آورده اند؛ اما همه آن ها در پیاده سازی این سیستم ها موفق نبوده اند. تحقیق حاضر به بررسی جامع عوامل تأثیرگذار بر فرآیند پیاده سازی اثربخش این سیستم ها در صنعت بانکداری ایران پرداخته است. این تحقیق از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی و به لحاظ استراتژی اجرا، یک پژوهش پیمایشی محسوب می شود؛ همچنین بر اساس طرح پژوهش و نحوه گردآوری داده ها، پژوهش حاضر از نوع توصیفی است که برای گردآوری اطلاعات روش های مطالعه اسنادی و میدانی بکار گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل متخصصان و خبرگان حوزه فناوری اطلاعات و فعال در پیاده سازی راهکارهای هوشمندی کسب وکار در صنعت بانکداری ایران است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی گسترده ادبیات موضوع پرداخته شده که نتیجه آن تهیه چارچوب اولیه عوامل مؤثر بر پیاده سازی هوشمندی کسب وکار و معیارهای اثربخشی هوشمندی کسب وکار بوده است. سپس با استفاده از این چارچوب اولیه و اخذ نظرات خبرگان با رویکرد تکنیک دلفی فازی، عوامل کلیدی مؤثر بر فرآیند پیاده سازی هوشمندی کسب وکار و معیارهای مهم اثربخشی هوشمندی کسب وکار در صنعت بانکداری ایران شناسایی شده و در نهایت مدل پیاده سازی اثربخش هوشمندی کسب وکار ارائه شده است. در ادامه تحقیق با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و آزمون های آماری به اعتبارسنجی مدل پرداخته شد. بر اساس نتایج تحقیق، ابعاد مدل پیاده سازی اثربخش هوشمندی کسب وکار در صنعت بانکداری ایران شامل 10 بعد: سازمانی، انسانی، کیفیت داد، محیطی، قابلیت سیستم، راهبردی، کیفیت سرویس، زیرساخت فنی و مدیریتی و اثربخشی هوشمندی کسب وکار است.
ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش و ارائه برنامه های بهبود (مورد مطالعه: هواناجا)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش و پیشنهاد برنامه های بهبود سطح مدیریت دانش در هواناجا انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 400 نفر تمام کارکنان رسمی واحدهای مختلف هواناجا بوده است. جمع آوری داده ها در دو مرحله با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه انجام شد. در مرحله اول با استفاده از پرسشنامه استاندارد سازمان بهره وری آسیایی با 42 سؤال داده های کمّی جمع آوری شد. تعداد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران برابر 196 محاسبه شد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 280 پرسشنامه در تمام واحدها توزیع شد و 249 پرسشنامه تکمیل شده، تجزیه و تحلیل شد. در مرحله دوم برای تکمیل اطلاعات در زمینه معیارهای مدیریت دانش با شش نفر از کارکنان و مدیران مصاحبه شد. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که هواناجا با کسب نمره 82/123 از 210 نمره در سطح آغاز یعنی سطح دوم از پنج سطح بلوغ مدیریت دانش سازمان بهره وری آسیایی قرار دارد. از نظر هفت معیار مورد بررسی، معیار فرایند با کسب نمره 74/18 از 30، رتبه اول، و معیار افراد با کسب نمره 51/16 از 30 در رتبه هفتم قرار گرفته است. پنج معیار فناوری، نتایج مدیریت دانش، رهبری، یادگیری و نوآوری و فرایندهای دانشی به ترتیب در جایگاه های دوم تا ششم قرار دارد. بر اساس داده های کیفی، مهمترین فرصتهای بهبود هواناجا در زمینه مدیریت دانش شامل نبود فرایند رسمی و نظام مند شناسایی، خلق، ذخیره، تسهیم و به کارگیری دانش در سازمان، ضعیف بودن فرهنگ تبادل و تسهیم دانش به دلیل حفظ منافع شخصی توسط افراد، رسمیت زیاد و درجه سالاری به جای شایسته سالاری به عنوان مانع انتقال دانش، نبود سامانه مدون و متولی رسمی مستندسازی دانش و تجربیات در سازمان زیاد و ترس از برخوردهای اداری به عنوان مانع مستندسازی تجربیات کارکنان است.
The Effect of Transitive Closure on the Calibration of Logistic Regression for Entity Resolution(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper describes a series of experiments in using logistic regression machine learning as a method for entity resolution. From these experiments the authors concluded that when a supervised ML algorithm is trained to classify a pair of entity references as linked or not linked pair, the evaluation of the model’s performance should take into account the transitive closure of its pairwise linking decisions, not just the pairwise classifications alone. Part of the problem is that the measures of precision and recall as calculated in data mining classification algorithms such as logistic regression is different from applying these measures to entity resolution (ER) results.. As a classifier, logistic regression precision and recall measure the algorithm’s pairwise decision performance. When applied to ER, precision and recall measure how accurately the set of input references were partitioned into subsets (clusters) referencing the same entity. When applied to datasets containing more than two references, ER is a two-step process. Step One is to classify pairs of records as linked or not linked. Step Two applies transitive closure to these linked pairs to find the maximally connected subsets (clusters) of equivalent references. The precision and recall of the final ER result will generally be different from the precision and recall measures of the pairwise classifier used to power the ER process. The experiments described in the paper were performed using a well-tested set of synthetic customer data for which the correct linking is known. The best F-measure of precision and recall for the final ER result was obtained by substantially increasing the threshold of the logistic regression pairwise classifier.
Estimating the Parameters for Linking Unstandardized References with the Matrix Comparator(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper discusses recent research on methods for estimating configuration parameters for the Matrix Comparator used for linking unstandardized or heterogeneously standardized references. The matrix comparator computes the aggregate similarity between the tokens (words) in a pair of references. The two most critical parameters for the matrix comparator for obtaining the best linking results are the value of the similarity threshold and the list of stop words to exclude from the comparison. Earlier research has shown that the standard deviation of the token frequency distribution is strongly predictive of how useful stop words will be in improving linking performance. The research results presented here demonstrate a method for using statistics from token frequency distribution to estimate the threshold value and stop word selection likely to give the best linking results. The model was made using linear regression and validated with independent datasets.
Big Data Quality: From Content to Context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Over the last 20 years, and particularly with the advent of Big Data and analytics, the research area around Data and Information Quality (DIQ) is still a fast growing research area. There are many views and streams in DIQ research, generally aiming at improving the effectiveness of decision making in organizations. Although there are a lot of researches aimed at clarifying the role of BIG data quality for organizations, there is no comprehensive literature review that shows the main differences between traditional data quality researches and Big Data quality researches. This paper analyzed the papers published in Big data quality and find out that there is almost no new mainstream about Big Data quality. It is shown in this paper that the main concepts of data quality does not changes in Big Data context and that only some new issues have been added to this area.
مروری سیستماتیک بر رویکردهای سرمایه گذاری در امنیت اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۵
147 - 182
حوزههای تخصصی:
امنیت اطلاعات جنبه بسیار مهم سیستم های اطلاعاتی است. در زمینه فنّاورانه امنیت اطلاعات پژوهش های بسیاری انجام شده است، اما با گسترش نیازهای امنیتی، توجه به نقش مدیریت در امنیت اطلاعات نیز اهمیت قابل توجهی پیدا کرده است. سرمایه گذاری در امنیت اطلاعات سازمان ها یکی از مباحث مدیریتی این حوزه است. ازاین رو در این پژوهش برای بررسی موضوع ارزیابی سرمایه گذاری در امنیت اطلاعات و یافتن روش های مناسب برای آن، مروری سیستماتیک بر رویکردهای استفاده شده در این حوزه انجام شده است. از اهداف دیگر این پژوهش مطالعه روند تحول در رویکردهای مورداستفاده در سال های 2006تا 2017 است. به منظور انجام این مرور سیستماتیک کلیه مطالعات انجام گرفته در زمینه سرمایه گذاری در امنیت اطلاعات با استفاده از کلیدواژه های مرتبط، از پایگاه داده های اشپرینگر ،آی ای ای اکسپلوره ، وب آو ساینس، ساینس دایرکت استخراج شده، درنهایت تعداد146 مقاله مرتبط به این موضوع موردبررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش هشت رویکرد عمده (تئوری بازی ها، رویکرد مبتنی بر ریسک، سیستم های پشتیبان تصمیم، حداکثر سازی مطلوبیت، نرخ بازده سرمایه گذاری، تکنی ک ارزش خالص فعلی، نظریه مطلوبیت مورد انتظار، نظریه گزینه های واقعی)را در این رابطه شناسایی کرده است. با توجه به نتایج این پژوهش در سال های اخیر اقبال بیشتری به سوی استفاده از تئوری بازی ها بوده است.
تأثیر سرمایه گذاری مستقیم خارجی در اشتغال در کشورهای عضو OECD و کشورهای درحال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دانش و IT سرمایه گذاریهای خارجی و انتقال تکنولوژی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد اقتصاد جمعیت و اقتصاد کار عرضه و تقاضای کار نیروی کار و اشتغال،اندازه و ساختار
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد اقتصاد جمعیت و اقتصاد کار عرضه و تقاضای کار سرمایه انسانی،مهارت،انتخاب شغلی،بهره وری نیروی کار
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل تحرک بین المللی عوامل و کسب و کار بین المللی سرمایه گذاری بین المللی،تحرک بلندمدت سرمایه
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل صورت های کلان تجارت و مالیه بین الملل رشد اقتصادی سیستم اقتصادی باز
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد مطالعات بر روی کشورها
- حوزههای تخصصی اقتصاد روش های ریاضی و کمی مدل های تک معادله ای مدل های پانل
باتوجه به نقش مهم سرمایه گذاری مستقیم خارجی و گسترش فرایند جهانی شدن، در دهه های اخیر، کشورهای جهان در جذب سرمایه های خارجی سعی کرده اند. سرمایه گذاری مستقیم خارجی به علت اثرهای خود عاملی مهم در سطح اشتغال کشورها محسوب می شود و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم در اشتغال دارد. ازآن جا که FDI منبع تأمین سرمایه است، می تواند به صورت مستقیم اشتغال را افزایش دهد. هم چنین ازطریق انتقال فناوری های جدید و انتقال مهارت های مدیریتی و دانش روز و سرریزهای ناشی از آن ها به افزایش قدرت رقابت، ارتقای دانش نیروی کار، افزایش بهره وری نیروی کار، افزایش تولید، بهبود تراز پرداخت ها، و ... می انجامد که به صورت غیرمستقیم تقاضا برای نیروی کار و درنتیجه اشتغال را افزایش می دهد. در این تحقیق، با استفاده از داده های تلفیقی (پانل) و با کمک نرم افزارهای SPSS21 و Eviews9 به بررسی تأثیر FDI در اشتغال برای 49 کشور (عضو OECD و درحال توسعه) طی سال های 1990 تا 2013 پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که FDI تأثیری مثبت و معنادار در اشتغال کشورهای OECD و تأثیری منفی در اشتغال کشورهای درحال توسعه دارد.