فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۴۱ تا ۶٬۰۶۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
محافظه کاری چیست؟
تحلیل نادرست کواین از ذات گرایی ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کواین، فیلسوف تجربه گرای شهیر امریکایی، در پی انتقاداتی که به منطق موجهات محمولی دارد آن را متعهد به آموزة ذات گرایی ارسطویی می داند و می کوشد نشان دهد که چنین آموزه ای بی معناست. او ذات گرایی ارسطویی را آموزه ای تعریف می کند که، مستقل از نحوة تشخیص شیء و مستقل از هرگونه رابطة زبانی، قائل به تمایز میان صفات ذاتی و عرضی برای اشیاست. در این مقاله تلاش خواهم کرد بر اساس متون ارسطو، به بررسی تعریف کواین از ذات گرایی ارسطویی بپردازم. از این بحث خواهم کرد که آیا او ذات گرایی ارسطو را درست تعریف کرده است و آیا انتقادات او به ذات گرایی، شامل ذات گرایی ارسطویی هم می شود؟ نشان خواهم داد که کواین تحلیل صحیحی از آن چه ارسطو ذات گرایی می داند ارائه نکرده است.
درباره جهان بینی علمی
مناسبت میان اسماء الهی و آسمان ها در طریقت قبّالا و سنّت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
در طریقت عرفانی قبّالای یهودی، بررسی ملکوت آسمان ها، کارکرد فرشتگان گماشته در هر یک از آسمان ها و رابطه میان اسماء الهی موسوم به سفیروت و هر کدام از آسمان ها نقش مهمّی ایفاء می کند. از نظر عارفان قبالا، قلمرو تجلّی وجود، بر چهار بخش اصلی تقسیم می شود: اسماء الهی، عرش، آسمان ها و عالم ماده. عالم نخست یا عالم اّصیلوت، قلمرو ده اسم اصلی خداوند است که سه اسم نخست آن ها، به نحو خاصّ، در مرتبه عرش یا عالم بِریئا ظهور می یابند و هفت اسم دیگر در هفت آسمان برین، ضمن آن که عالم عسیّا یا جهان مادی، مجلای ظهور همه اسماء الهی است. بنابراین، شناخت آسمان ها، در گرو معرفت نظام اسماء و صفات الهی و تقدّم و تأخّر آن ها و مسبوق به شناخت فرشتگان کرام می باشد. این مقاله می کوشد، پس از معرّفی نظام اسماء یا سفیروت که آموزه کلیدی قبالاست، به بررسی مراتب آسمان ها از نظر اهل قبالا و متون کهن آن ها از جمله سفر زوهر و سفر یصیرا بپردازد و درجهت ایضاح و تکمیل مطلب، از روایات موجود در سنّت اسلامی و یافته ها و گفته های عارفان مسلمان نیز بهره گیرد.
ضرورت آزادی قسمت دوم
فلسفه مذهب زرتشت
ضرورت
تاملی در فلسفه با / برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۸ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
الهیات سلبی
احد، توحید و موحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الهیات قرآن بیش از هر چیز بر یگانگی خداوند تکیه کرده است و شعار نخستین قرآن کریم «لا اله الا الله» میباشد، شعاری که بیش از 60 بار در قرآن تکرار شده است و اولین سخن پیامبر (ص) کلمه توحید و اخلاص میباشد. احد در مورد یکتا و یگانه دانستن و یگانگی خداوند متعال از نگاه هستیشناسی است، مرز میان کفر و ایمان تلقی شده و با اعتقاد به آن است که انسانی موحد میشود. این مقاله درصدد است که با استدلال متوسط همین معانی را افاده کند.
نقد و بررسیِ سه تصور از خدا در فلسفة مسیحیِ معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه الهیات مسیحی، بیش از هر زمان دیگر، با مسئلة وجود خدا، شناخت او و به ویژه، ارتباط میان علم و ارادة الهی با اراده و تقدیر انسان، درگیریِ فلسفی و کلامی دارد. در دوران معاصر، با ظهور نحله های جدید فلسفی در غرب، الهیات مسیحی نیز نحله های فلسفیِ مختلفی را درون خود تجربه کرده است، که الهیات یا خداباوریِ کلاسیک، خداباوریِ گشوده و خداباوریِ نئوکلاسیک را می توان سه مورد از برجسته ترین این نحله ها دانست. هر یک از این سه مکتب فلسفی الهیاتی، سعی کرده اند تا با ارائة تصویری از خداوند، به بسیاری از مسائل سنتی و جدید در خصوص خداوند و ارتباط او با نظام هستی و به خصوص با انسان و ارادة او، پاسخ دهند. در این جستار، تلاش خواهیم کرد تا با ارائة تصویری کلی از این سه مکتب، به مهم ترین اشکالات و انتقادات واردشده بر آن ها، به ویژه انتقاداتی که از سوی خودِ فیلسوفان مسیحی مطرح شده اند، توجه کنیم و جایگاه هر یک را در فلسفة مسیحیِ معاصر، بکاویم. همچنین، در نقد و بررسی این خداباوری های سه گانه، از آرای ملاصدرا نیز، به ویژه در مباحثی چون حدود شناخت عقل، مسئلة شر و علم پیشین خداوند، بهره خواهیم برد. ازاین رو، نقد خداباوری های مذکور را هم به صورت درون سیستمی و هم برون سیستمی دنبال خواهیم کرد.
نقش اکراه در رفع مسوولیت
حوزههای تخصصی:
انسان بر اساس اصل آزادی اراده، مسئول کارهایی است که انجام می دهد و بر اساس آن مجازات می شود؛ از این رو، در اسلام برای کارهای خلاف شرع، مجازات تعیین شده و برای هر جرمی حدی مشخص شده است. بنابراین اگر کسی با اراده و اختیار خود مرتکب جرمی شود، مثل اینکه مرتکب زنا، شرب خمر، سرقت، سقط جنین و یا... شود، برای هر یک از این جرم ها حدی مشخص شده که بر جرم اجرا می گردد، اما در این میان گاه عواملی وجود دارد که از انسان سلب مسئولیت نموده و خد را از او برمی دارد، مانند اکراه؛ که اگر شخص با اکراه مرتکب یکی از این جرایم شود، حد از او برطرف می گردد؛ زیرا اکراه مسئولیت را بر طرف می کند. در این مقاله سعی بر این است که اکراه و نقش آن در رفع مسئولیت و انتقای مجازات مورد بررسی قرار گیرد.
بسط ناپذیرى تجربه نبوى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۰ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
نویسنده زیربناى این «سخن را که وحى تابع پیامبر است نه او تابع وحى» را مدل کانتى مىداند کانت مىگوید ذهن، منفعل و دریافت کننده محض نیستبلکه فاعلیت هم دارد و صورى را از خود به مدرکاتش مىافزاید و در حقیقت تجربهاى محض در کار نیست. با توجه به این ایده به اعتقاد بعضى از متفکرین داخلى موضعگیریها و تجارب پیامبر صلى الله علیه و آله با شرایط اجتماعى رابطه دیالوگى داشت. مؤلف پس از تبیین رابطه دیالوگى با نقد این نظریه مىنویسد: اسلام پیامى خاص براى جامعه داشت و پیامبر حامل آن پیام بود و مضمون این پیام از پیش تعیین شده بود، شرایط اجتماعى و تاریخى، محتوا و مضمون آن پیام را تغییر نمىداند بلکه مواردى پیش مىآوردند که پیامبر صلى الله علیه و آله آن پیام را بهتر تفسیر و تبیین مىکردند.
بحث اساسى و بنیادىتر که نسبتبه کل این مقاله مطرح مىشود، از این قرار است که: بطور کلى، سه نظریه اساسى در مورد سرشت وحى در غرب مطرح شده است. یکى از این نظریات که دیدگاه گزارهاى درباب وحى است از قرون وسطا در میان متکلمان مسیحى مطرح بوده است. بر طبق این نظریه، وحى مجموعهاى از گزارهها است که خدا به پیامبر القاء مىکند. دوم، دیدگاه تجربه دینى که بر طبق آن وحى گونهاى تجربه دینى است و خدا بر پیامبر وحى کرد به این معنا است که پیامبر خدا را تجربه کرد. این نظریه از زمان شلایرماخر در الهیات پروتستان مطرح بوده است و بالاخره، دیدگاه سوم; یعنى نظریهاى که در قرن بیستم مطرح شد دیدگاه افعال گفتارى است. این نظریه را متکلمان و فلاسفه دینى مطرح کردهاند که از آثار آستین فیلسوف تحلیلى متاثر بودهاند. بر طبق دیدگاه اخیر خدا بر پیامبر وحى کرد. به این معنا که اولا خدا جملاتى معنادار را از زبانى خاص براى پیامبر اظهار کرده است و ثانیا، این جملات مضمونى خاص داشتهاند; یعنى خدا مضامینى
روشنایی علم قدسی
عرفان و قدرت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه احد در فلسفه افلوطین و واجب الوجود در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفة افلوطین و ملاصدرا، أحد و واجبالوجود ویژگی هایی دارند که در سایر موجودات یافت نمی شود؛ و اگر صفات مشابهی در سایر موجودات وجود دارد، منشأ آن همین مرتبه است. به همین ترتیب، صفاتی که در موجودات مادون أحد و واجبالوجود یافت می شوند، چنانچه بر ضعف و نقص دلالت کنند، از این مرتبه سلب می شوند. علیرغم تفاوت های مبنایی میان این دو فیلسوف، که به بنیان های فلسفی و مذهبی آنها مربوط است، مشابهت هایی نیز میان آن دو مشاهده می شود که با توجّه به تأثیر سنّت نوافلاطونی بر فلسفة اسلامی و بهویژه ملاصدرا، مقایسه میان این دو فیلسوف خالی از فایده نیست. توصیف وحدت حقیقی، نفی وجود محدود در أحد و واجبالوجود، عدم اتکای فعل أحد و واجبالوجود به اراده و علم زائد بر ذات و تناظر مرتبة عقل در فلسفة افلوطین با وجود منبسط و حقیقت وجود در فلسفة ملاصدرا، از نکات قابل بررسی در این مقایسه است.