عباس ابوالقاسمی

عباس ابوالقاسمی

سمت: دکترا
مدرک تحصیلی: استاد گروه روانشناسی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
پست الکترونیکی: Abolghasemi1344@guilan.ac.ir

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۰۳ مورد.
۶۱.

مقایسه اثربخشی آموزش برنامه های خوشبینی، تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در کاهش دلزدگی تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: برنامه های خوشبینی تنظیم هیجان ذهن آگاهی دلزدگی تحصیلی اضطراب امتحان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۲ تعداد دانلود : ۴۴۲
اضطراب امتحان یکی از مشکلات شایع در بین دانش آموزان می باشد که علاوه بر ایجاد مشکلات تحصیلی موجب ایجاد مشکلات رفتاری در بین آنها نیز می باشد . اضطراب امتحان با عوامل متعددی در ارتباط می باشد و روشهای در مانی متنوعی در این خصوص وجود دارد مطابق بررسی های انجام شده یکی از عوامل مرتبط با اضطراب امتحان، دلزدگی تحصیلی دانش آموزان می باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش برنامه های مختلف(خوشبینی، تنظیم هیجان و ذهن آگاهی) در کاهش دلزدگی تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان می باشد. در همین ارتباط از میان دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان به صورت تصادفی چهار گروه انتخاب گردید و سه گروه تحت آموزش برنامه های(خوشبینی، تنظیم هیجان و ذهن آگاهی)به مدت هشت جلسه و یک گروه نیز به عنوان گروه گواه در نظر قرار گرفت نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه ها در مورد دلزدگی تحصیلی دانش آموزان مورد مقایسه قرار گرفت و از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار(ssps)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . در پژوهش حاضرنتایج نشانگر اثربخشی هرسه روش آموزش در کاهش دلزدگی تحصیلی است ولی ازبین این روشها روش آموزش ذهن آگاهی بابیشترین تفاوت در میانگین بیشترین تاثیر و بعد از آن روش خوشبینی و در آخر تنظیم هیجان می باشد
۶۲.

اثربخشی داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال طیف اتیسم الگودهی ویدئویی داستان های اجتماعی مهارت های ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۳۹۳
زمینه و هدف: اختلال طیف اُتیسم، اختلال عصبی تحولی است که با نقص در تعاملات اجتماعی و ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای شناخته می شود. افزایش نرخ شیوع این اختلال، لزوم پژوهش در مورد ویژگی ها و روش های درمانی را بیشتر کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: ای ن پژوه ش از ن وع شبه آزمایش ی ب ا ط رح پیش آزم ون - پس آزم ون و گ روه گواه ب ود. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل تمام دانش آموزان پسر با اختلال طیف اُتیسم 7 تا 14 ساله شهر رشت در سال 1398 بود و 20 نفر از افراد داوطلب واجد شرایط که به تصادف به دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 10 نفر) اختصاص یافتند درحکم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه نیم رخ مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم (2007) استفاده شد. در این پژوهش، برنامه اجرایی، ترکیبی از داستان های اجتماعی و الگودهی ویدئویی بود که توسط پژوهشگر تألیف و به مدت 12 جلسه به صورت مجازی برای کودکان با اختلال طیف اُتیسم گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون t استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش نشان داد داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر بهبود مهارت های ارتباطی (مؤلفه مشارکت اجتماعی) تأثیرگذار است (05/0> p). نتیجه گیری: بنا به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی روشی مناسب برای آموزش مهارت های ارتباطی به صورت مجازی و توسط والد است.
۶۳.

مقایسه اثربخشی برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری بر رفتارهای ضد تولید کارکنان یک کارخانه صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری رفتارهای ضد تولید هوش معنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۵۶۲
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش هوش معنوی وتاب آوری بر رفتارهای ضد تولید کارکنان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان بخش های تولیدی مجتمع فولاد گیلان بود که از بین 255 نفر، 60 نفر که بالاترین نمره را در رفتارهای ضد تولید کسب کرده بودند به صورت تصادفی در سه گروه (20 نفر آموزش هوش معنوی، 20 نفر آموزش تاب آوری و 20 نفر گروه کنترل) گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه رفتار ضد تولید (فوکس و اسپکتور، 2002) بود که آزمودنی های 3 گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به آن پاسخ دادند. گروه های آزمایش در جلسات مداخله ای مبتنی بر برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری (8 جلسه) شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و از آزمون بونفرنی به منظور مقایسه تفاضل نمرات پیش آزمون- پس آزمون متغیرهای گرو ه های آزمایشی و کنترل استفاده شد. یافته ها نشان داد برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری بر بهبود رفتارهای ضد تولید کارکنان اثربخش بود (001/0p≤). همچین نتایج نشان داد که تأثیر برنامه آموزشی تاب آوری بر کاهش رفتار ضد تولید کارکنان در مقایسه با برنامه آموزشی هوش معنوی بیشتر بود (001/0p≤). با توجه به یافته های این پژوهش نتیجه گیری می شود که مدیران و صاحبان صنایع به منظور رقابت در بازار تولید و نیز افزایش بهره وری سازمانی از برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری استفاده نمایند.
۶۴.

اثربخشی آموزش خود تنظیمی با تعامل شاخص توده بدنی بر کنترل وزن، کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوجوانان چاق خودتنظیمی کارکردهای اجرایی تنظیم هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۲۱۸
با توجه به دشواری در تنظیم هیجان و کارکردهای اجرایی نوجوانان چاق استفاده از مداخلات روان شناختی جهت تنظیم هیجان و بهبود کارکردهای اجرایی نوجوانان چاق از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر کنترل وزن، کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان در نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن بود. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن شهر اصفهان بود که در سال 1398 به مراکز بهداشت این شهرستان مراجعه نموده اند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس از میان مراجعه کنندگان به مراکز سلامت شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004)، آزمون ویسکانسین و استروپ جهت سنجش کارکردهای اجرایی بودند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل های پژوهش نشان داد که آموزش خودتنظیمی بر سطح توده بدنی، تنظیم هیجان و کارکردهای اجرایی شرکت کنندگان مؤثر بود، با این حال سطح توده بدنی آزمودنی ها به عنوان متغیر مستقل دوم در نتایج پژوهش دخیل نبود. آموزش مبتنی بر تنظیم رفتار بر شاخص توده بدنی، تنظیم هیجان و کارکردهای اجرایی بدون توجه به سطح چاقی و اضافه وزن شرکت کنندگان مؤثر بود. با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش خودتنظیمی می تواند از طریق بهبود کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان منجر به بهبود خودکنترلی و مدیریت خوردن در نوجوانان شده و در نتیجه موجب کاهش سطح توده بدنی آن ها می شود.
۶۵.

Emotional Deregulation, Dissociative Experiences and Cognitive Failures in Individuals with and without Posttraumatic Stress Symptoms(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Emotional Deregulation Dissociative Experiences Cognitive failure Posttraumatic Stress Symptoms

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۲۰۴
abstract Objective: Studies have found that PTSD patients are more likely to experience various physical and mental health problems. This study was conducted to compare emotional deregulation, dissociative experiences and cognitive failures in persons with and without post-traumatic stress symptoms (PTSS). Method: This research was causal–comparative. The sample consisted of 150 persons with and without PTSS (75 in each group) referring to forensic medicine centers of Ardabil city. The subjects were selected via convenient sampling method. Cognitive Emotion Regulation Questionnaire-Short Form (CERQ-SF), Dissociative Experiences Scale (DES), Cognitive Failures Questionnaire (CFQ), and Impact of Event Scale-Revised (IES-R) were utilized for data collection. Results: Multivariate analysis of variance showed that mean scores of emotional deregulation, dissociative experiences, and cognitive failures were significantly higher in persons with PTSS (p < 0.01). Conclusion: The findings indicated that modifying dissociative experiences and cognitive failures, and enhancing emotional regulation skills may help to mitigate posttraumatic stress symptoms.. keyword
۶۶.

مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان، نگرانی، فراخلق و نارسایی های شناختی در افراد با و بدون اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال اضطراب فراگیر راهبردهای تنظیم هیجان فراخلق نگرانی نارسایی های شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۲۹۲
پژوهش حاضر با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان، نگرانی، فراخلق و نارسایی های شناختی در افراد با وبدون اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. این پژوهش ازنوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری را تمامی بیماران زن و مرد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز روانپزشکی شهر اردبیل تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 47بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر براساس تشخیص روانپزشک و47 فرد عادی براساس مصاحبه بالینی بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی وکریج، مقیاس صفت فراخلق سالوی وپرسشنامه نارسایی شناختی برودبنت استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که میانگین نمرات راهبردهای منفی تنظیم هیجان، نگرانی ونارسایی های شناختی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به طور معنی داری بیشتر از افراد عادی بود. درصورتیکه میانگین نمرات راهبردهای مثبت تنظیم هیجان وفراخلق در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به طور معنی داری از افراد عادی کمتر بود. این یافته ها بیان می کند که راهبردهای تنظیم هیجان، نگرانی، فراخلق و نارسایی-های شناختی در آسیب شناسی و پیشگیری اختلال اضطراب فراگیر می تواند قابلیت کاربرد داشته باشد.
۶۷.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری مثبت نگر بر جهت مداری زندگی زنان دارای سندرم خستگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهت مداری زندگی رفتار درمانی شناختی مثبت نگر سندرم خستگی مزمن معلمان زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۲ تعداد دانلود : ۴۶۳
مقدمه: عوامل روانی اجتماعی ممکن است در جهت مداری زندگی بیماران خستگی مزمن نقش داشته باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی شناختی مثبت نگر برجهت مداری زندگی معلمان زن  دارای خستگی مزمن بود. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن مبتلا به سندرم خستگی مزمن مشکین شهر در سال 1397 است. نمونه ای متشکل از 40 معلم زن با خستگی مزمن انتخاب شد و به شیوه تصادفی در دو گروه 20 نفره (یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه  های خستگی چالدر و جهت مداری زندگی استفاده شد. گروه آزمایشی رفتاردرمانی  شناختی مثبت نگر را در 11 جلسه دریافت کرد ، در حالیکه گروه کنترل مداخله ای نگرفت. تحلیل نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشانگر افزایش میانگین دید خوش بینانه و کاهش میانگین دید بدبینانه در زنان گروه آزمایش(0/01>p)، نسبت به گروه کنترل بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که رفتاردرمانی شناختی مثبت نگر بر جهت مداری زندگی  معلمان زن مبتلا به خستگی مزمن تأثیر دارد و به عنوان مداخله ای مؤثر برای این بیماران پیشنهاد می شود.
۶۸.

مقایسه اثربخشی برنامه های آموزشی مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال انفجار خشم متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت اجتماعی اختلال خشم انفجاری تنظیم هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۴۱۱
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامههای آموزشی مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال انفجار خشم متناوب انجام شده است. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. نمونه پژوهش شامل 54 زندانی مبتلا به اختلال خشم انفجاری متناوب بود که بر اساس پرسشنامه اختلال خشم انفجاری متناوب کوکارو و همکاران و مصاحبه بالینی از میان زندانیان شهرستان رشت شناسایی و سپس در سه گروه آموزش مدیریت خشم، آموزش تنظیم هیجان و گروه کنترل (هر گروه 18 نفر) جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش مدیریت خشم و برای گروه دوم آموزش تنظیم هیجان اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه پردازش اطلاعات اجتماعی هیجانی کوکارو و همکاران استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزشهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر بهبود پاسخ اجتماعی مناسب، پاسخ پرخاشگرانه مستقیم و ارتباطی اثربخش بودهاند (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که آموزش مدیریت خشم نسبت به آموزش تنظیم هیجان تأثیر بیشتری در بهبود پاسخ اجتماعی مناسب، پاسخ پرخاشگرانه مستقیم و ارتباطی دارد. نتیجه گیری : این یافتهها بیان میکند که از آموزشهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان میتوان به عنوان روشهای جایگزین دیگر برای ارتقاء کیفیت زندگی و شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال خشم انفجاری متناوب استفاده نمود.
۶۹.

بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر انعطاف پذیری شناختی، حس پیوستگی و تعاملات زناشویی در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

۷۰.

تاثیر آموزش همدلی بر پایه بازی بر مهارت های ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای دانش آموزان طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اوتیسم رفتارهای کلیشه ای مهارت های ارتباطی همدلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۴۱۲
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش همدلی بر پایه بازی بر مهارت های ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای دانش آموزان طیف اوتیسم صورت گرفته است این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و به صورت طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان طیف اوتیسم مرکز بشارت شهر رشت در سال تحصیلی 96-1395 بودند که از میان آنان نمونه ای به حجم 8 نفر انتخاب و دردو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش آموزش همدلی در 18 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که برای گروه کنترل این آموزش ارائه نشد و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس ارزیابی رفتارهای اتیستیک للورد و بارتلمی و مقیاس ارتباط اجتماعی اولیه نسخه ماندی و همکاران استفاده شد. نتایج آزمون یومن ویتنی نشان داد که آموزش همدلی در افزایش مهارت های ارتباطی و کاهش رفتارهای کلیشه ای دانش آموزان اتیستیک تاثیر دارد. براساس نتایج پژوهش حاضر، می توان ازآموزش همدلی بر پایه ی بازی برای افزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان به عنوان یک روش مکمل برای بهبود رفتارهای اتیستیک استفاده کرد.
۷۱.

تأثیر آموزش همدلی بر مهارت های حل مسئله اجتماعی دانش آموزان دختر دارای تجربه تروما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش همدلی حل مسئله اجتماعی دانش آموزان تجربه تروما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۸ تعداد دانلود : ۵۲۱
زمینه و هدف: . انسان در طول زندگی خود با حوادث آسیب زای بسیاری مواجه می شود که پیامد های ناشی از آن متفاوت است . بسیاری از کودکان و نوجوانان در طی تحول خود رویداد های تنش گر مانند اعتیاد والدین و مرگ یک خویشاوند سالخورده و مانند آن را تجربه می کنند. اختلال تنیدگی پس از ضربه، اختلال پیچیده و مزمنی است که باعث بروز مشکلات قابل ملاحظه و اختلال در کنش وری اجتماعی و آموزشی می شود . روش ها و روی آوردهای مختلفی برای درمان این اختلال وجود دارد که پیامدهای مختلفی را به دنبال دارند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش همدلی بر حل مسئله اجتماعی دانش آموزان دختر دارای تجربه تروما است. روش: پژوهش حاضر، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود. نمونه مورد مطالعه شامل 36 نفر از دانش آموزان دختر 14-15 ساله مقطع نهم دارای تجربه تروماتیک شهر رشت در سال تحصیلی 97-1396 بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودگزارشی سرند کردن حوادث تروماتیک (فورد و همکاران، 2002)، مصاحبه بالینی و فرم کوتاه حل مسئله اجتماعی (دزوریلا، نیزو و مایدیو- الیورز ، 2002) استفاده شد. گروه آزمایش طی 8 جلسه، هر هفته یک جلسه، تحت مداخله آموزش همدلی قرار گرفتند و تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کواریانس، انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش همدلی به طور معنی داری باعث افزایش مهارت حل مسئله اجتماعی و بهبود مؤلفه های حل مسئله منطقی و سبک اجتنابی می شود (0/01>P) ، اما در مؤلفه های جهت گیری مثبت به مسئله، جهت گیری منفی به مسئله و سبک تکانشی/ بی احتیاطی، تفاوت معنادار دیده نشد. نتیجه گیری: با استفاده از آموزش همدلی و تعمیم آن به بافت های اجتماعی مختلف، می توان حل مسئله اجتماعی افراد دارای تجربه تروماتیک را بهبود بخشید. همچنین این روش درمانی می تواند به عنوان ظرفیتی برای افزایش خودمهارگری جهت جلوگیری از بروز نشانه های اختلال تنیدگی پس از ضربه در شرایط گوناگون استفاده شود.
۷۲.

مقایسه شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهره ای در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص و مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسکیزوفرنی شناخت اجتماعی بازشناسی هیجان چهره ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۴۳۳
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهره ای در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص و مزمن بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری و سرپایی مراجعه کننده به مراکز بالینی و بیمارستان های فجر و رازی شهر تبریز در سال 1395  بود. نمونه پژوهش شامل 120 بیمار بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس شناخت اجتماعی وستن و آزمون بازشناسی هیجان چهره ای اکمن و فرایس استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که از لحاظ شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهره ای بین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص و مزمن تفاوت معنی داری وجود دارد. به طوریکه که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن در وضعیت بهتری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص قرار داشتند. نتیجه گیری: این یافته ها بیان می کند که نقص در شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهره ای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص می تواند با ناتوانی همراه باشد و بر عملکرد اجتماعی و شغلی این بیماران تاثیر داشته باشد.
۷۳.

کیفیت رابطه والد-کودک و خواهر- برادر در خانواده های دارای فرزند مبتلا به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال نافرمانی مقابله ای کیفیت رابطه والد-کودک کیفیت رابطه خواهر-برادر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۵ تعداد دانلود : ۶۲۶
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از شایع ترین اختلالات رفتاری در کودکان است که موجب تخریب شدید روابط بین فردی کودک می شود. از این رو هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفیت رابطه والد-کودک و خواهر-برادر در خانواده های با و بدون فرزند مبتلا به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: طرح این پژوهش، توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی (پایه سوم تا ششم) با و بدون نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در سال تحصیلی 96-95 شهرستان رودسر بود که 130 نفر از آنها (65 نفر در هر گروه) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (هومرسون و همکاران، 2006)، مقیاس رابطه والد-فرزند (فاین و همکاران، 1983)، پرسشنامه شاخص های رفتاری خواهر-برادران (هترینگتون و همکاران، 1999) و نیز مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تی و تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میان گروه با و بدون نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای از لحاظ کیفیت رابطه پدر-کودک، کیفیت رابطه مادر-کودک، کیفیت رابطه کلی والد-کودک، و نیز کیفیت رابطه خواهر-برادر تفاوت معنادار وجود دارد؛ به طوری که میانگین گروه دارای نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در هریک از این متغیرها به صورت معناداری کمتر از گروه بدون نشانه های اختلال است (001/0> P ). نتیجه گیری: رفتارهای کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای، به طور متقابل، منجر به رفتارهای والدگری نامناسب از سوی پدر و مادر، تعارضات بین خواهر و برادر و در نتیجه تضعیف کیفیت روابط بین اعضای خانواده می شود.
۷۴.

مقایسه رگه های تاریک شخصیت و سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری در بدنسازان با و بدون مصرف استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استروئید بدنسازان رگه های تاریک شخصیت سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۴۰۴
در طول دهه گذشته، استفاده از داروهای استروئیدی در میان ورزشکاران، به ویژه بدنسازانی که به صورت حرفه ای فعالیت می کنند، افزایش یافته است . از این رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه رگه های تاریک شخصیت و سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری در بدنسازان با و بدون مصرف استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی انجام گردید. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه ورزشکاران پرورش اندام مرد شهر رشت در سال 1397 تشکیل دادند. نمونه ای به حجم 150 (75 بدنساز طبیعی و 75 بدنساز استروئیدی) به صورت هدفمند انتخاب شد و سپس داده ها با استفاده از پرسش نامه های رگه های تاریک شخصیت جوناسون و وبستر (2010) و سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری کارور و وایت ( 1994) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد، در رگه های تاریک شخصیت و سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری بدنسازان با و بدون مصرف استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی تفاوت معنی داری وجود دارد. بر این اساس مشخص گردید بدنسازان استروئیدی در مقایسه با بدنسازان طبیعی دارای سیستم بازداری رفتاری کمتر و سیستم فعال سازی رفتاری بیشتری هستند. همچنین، در مؤلفه های صفات تاریک شخصیت، بدنسازان استروئیدی خودشیفتگی، ماکیاولیسم و رفتار ضد اجتماعی بیشتری را نشان دادند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان با اجرای برنامه ها و مداخلات، موجب کنترل سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری و کاهش رگه های تاریک شخصیت در بدنسازان استروئیدی شد.
۷۵.

Cognitive-Behavioral Stress Management and Positive Therapy on Self-Regulation Behaviors of females with Hypertension management(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: CBT stress positive self-regulation hypertension

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۰۵
Objective: this study aimed to compare the effectiveness of cognitive behavioral based stress management training and positive therapy on self-regulation behaviors of females with primary hypertension. Method: In this semi-experimental study with pretest-posttest and control group, 48 women with primary hypertension were randomized in control (n = 16), positive therapy (n = 16) and stress management (n = 16) groups. All participants completed standard self-regulation behaviors questionnaire before and after interventions. The intervention groups received cognitive-behavioral based stress management training program for eight sessions. The control group did not receive any intervention during research. Data were analyzed using SPSS software and descriptive and inferential statistical methods (ANCOVA). Results: The findings indicated level of self-regulatory behaviors significantly increased in the intervention groups in compare to control group (P> 0.05). Comparison of intervention group revealed superior effectiveness of cognitive-behavioral based stress management program versus positive therapy (Mean difference=28.13, P>0.05) Conclusion: cognitive-behavioral stress management training and positive therapy are effective on the self-regulation behaviors of women with primary hypertension. Improvement of self-regulation behaviors through psychological programs such as cognitive-behavioral stress management training and positive therapy reduce the burden of disease and enhance treatment adherence.
۷۶.

مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش معنوی تاب آوری توانمندسازی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۷ تعداد دانلود : ۳۲۳
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان مجتمع فولاد گیلان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین 600 نفر از کارکنان علاقه مند به همکاری، تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس تعداد 60 نفر از آنان که پایین ترین نمره را در پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی کسب کرده بودند، انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هر کدام 20 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر) بود که آزمودنی های 3 گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به آن پاسخ دادند. گروه های آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آموزش هوش معنوی و تاب آوری را دریافت کردند؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار ناپارامتریک کروسکال والیس، خی دو و یومان ویتنی استفاده شد. یافته ها حاکی از افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان در گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل (در مراحل آزمایش و پیگیری) بود. به علاوه نتایج نشان دادند تأثیر برنامه آموزش تاب آوری در افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان به طور معنی داری بیشتر از تأثیر آموزش هوش معنوی بود؛ بنابراین، مدیران و صاحبان صنایع می توانند به منظور رقابت در بازار تولید و نیز افزایش بهره وری سازمانی از برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری به عنوان یک بسته مکمل استفاده کنند.  
۷۷.

اثربخشی طرحواره درمانی بر تاب آوری روان شناختی و توانمندی اجتماعی دانش آموزان با نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی تاب آوری روان شناختی توانمندی اجتماعی طرحواره درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۹ تعداد دانلود : ۴۳۱
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تاب آوری روان شناختی و توانمندی اجتماعی دانش آموزان با نشانه های افسردگی بود. طرح تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 28 دانش آموز مبتلا به نشانه های افسردگی پایه ده تا دوازده دوره متوسطه شهرستان رشت در سال تحصیلی 98- 1397 بودند که به طور در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 14 نفر) جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تاب آوری روان شناختی کانر و دیویدسون و پرسشنامه توانمندی اجتماعی گرشام و الیوت در مراحل قبل و بعد از درمان استفاده شد. طرحواره درمانی به صورت گروهی در 10 جلسه برای گروه آزمایش ارایه شد ولی گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود تاب آوری روان شناختی و توانمندی اجتماعی دانش آموزان با نشانه های افسردگی تأثیر دارد. لذا، طرحواره درمانی به عنوان یک تکنیک می تواند در بهبود تاب آوری و تعاملات اجتماعی این دانش آموزان مؤثر باشد.
۷۸.

اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر شناخت اجتماعی نوجوانان دارای اختلال انفجاری متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال انفجاری متناوب درمان شناختی - رفتاری شناخت اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۶۵
مقدمه: اختلال انفجاری متناوب، در بافت اجتماعی و در پاسخ به محرک های اجتماعی ظاهر می شود. احتمالا، پردازش محرک های اجتماعی و پاسخ به آنها در بافت های اجتماعی مختلف، در این اختلال نقشی مهمی داشته و بر بروز نشانه های آن تاثیرگذار باشد. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر شناخت اجتماعی در نوجوانان دارای اختلال انفجاری متناوب است. روش: پژوهش حاضر، ازنوع آزمایش میدانی با طرح پیش آزمون – پس آزمون است. تعداد 38 نفر دانش آموز دارای اختلال انفجاری متناوب با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. دو گروه در ابتدا و انتهای پژوهش، به پرسشنامه غربالگری اختلال انفجاری متناوب و داستان های اجتماعی پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 10 جلسه، هر هفته یک جلسه، تحت مداخله درمان رفتارشناختی قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل آنکووا نشان داد درمان رفتارشناختی بر بهبود شناخت اجتماعی و کاهش نشانه های اختلال انفجاری متناوب اثربخش بوده است. درمان رفتارشناختی بر بهبود مراحل رمزگردانی سرنخ ها، بازنمایی و تفسیر اطلاعات، و گزینش پاسخ اثربخش بوده است. اما بر مراحل روشن کردن اهداف و جستجوی پاسخ های ممکن، تاثیری دیده نشد. نتیجه گیری: به نظر می رسد با استفاده از تدابیر درمان شناختی-رفتاری و تعمیم آن به بافت های اجتماعی مختلف، بتوان شناخت اجتماعی افراد دارای اختلال انفجاری متناوب را بهبود بخشید که به عنوان ظرفیتی مهاری، برای جلوگیری از بروز نشانه های این اختلال در بافت های اجتماعی عمل کند.
۷۹.

ارتباط حس انسجام، تفکر مثبت و خودافشایی هیجانی با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس انسجام تفکر مثبت خود افشایی هیجانی کیفیت زندگی سرطان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۱ تعداد دانلود : ۳۶۴
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط حس انسجام، تفکر مثبت و خود افشایی هیجانی با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان انجام شد . روش: جامعه پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به سرطان بستری شده در بیمارستان امام خمینی (ره) شهر اردبیل در سال 1395 تشکیل دادند که از بین آن ها 100 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به وسیله چهار پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHQOL-BRIEF)،حس انسجام (COS)، جهت مداری زندگی (TOL-R) و خودافشایی هیجانی (ESDS) انجام شد. برای تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که بین حس انسجام و تفکر مثبت با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. از بین مؤلفه های خودافشایی شادی، آرامش و بی حسی با کیفیت زندگی رابطه مثبت، افسردگی، حسادت، خشم، اضطراب و ترس با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان رابطه منفی داشت. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد حس انسجام 59 درصد، تفکر مثبت 29 درصد و خودافشایی هیجانی 29 درصد توانایی پیش بینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان را دارند . نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که حس انسجام، تفکر مثبت و خود افشایی هیجانی در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران سرطانی کاربرد دارند، لذا این یافته ها می تواند تلویحات مهمی در زمینه پیگیری از مشکلات روان شناختی در این بیماران داشته باشد.
۸۰.

امید به آینده، روابط دلبستگی، و مشکلات هیجانی- رفتاری در کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کودک کار امید به آینده روابط دلبستگی مشکلات هیجانی - رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۸ تعداد دانلود : ۶۶۵
زمینه و هدف: کار کودکان یک موضوع مهم جهانی است، زیرا بر بهزیستی جسمی، روانی، و اخلاقی کودکان تأثیر می گذارد و کودکان شاغل در معرض خطرات جسمی، تنش، و مشکلات روانی-اجتماعی قرار دارند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه امید به آینده، روابط دلبستگی، و مشکلات هیجانی- رفتاری در کودکان کار با سایر همسالان انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پس رویدادی بود. برای انتخاب نمونه از مؤسسه کودکان کار شهرستان رشت 50 نفر در دامنه سنی 10 تا 12 سال و از میان همسالان آنها از یک مدرسه هم جوار نیز 50 نفر به روش در دسترس و بر حسب شرایط ورود به پژوهش، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، مقیاس امید کودکان (اشنایدر و همکاران، 1997)، پرسشنامه روابط دلبستگی (هالپرن و کاپنبرگ، 2006)، و پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر کودکان - ویژه والدین و معلمان (راتر، 1975) بر روی گروه ها اجرا شد. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که نمره شاخص کلی امید به آینده در گروه کودکان کار نسبت به سایر همسالان به طور معناداری کمتر (0/002> P ) است و نمره کلی مشکلات هیجانی-رفتاری از دیدگاه والدین (0/003> P ) و از دیدگاه معلمان (0/001> P ) در گروه کودکان کار نسبت به سایر همسالان، به طور معناداری بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد که میانگین نمره تمامی خرده مقیاس های روابط دلبستگی، به غیر از واکنش هیجانی در کودکان کار از سایر همسالان به طور معناداری کمتر (0/001> P )، و میانگین نمره تمامی خرده مقیاس های مشکلات هیجانی-رفتاری از دیدگاه معلمان در کودکان کار نسبت به سایر همسالان به طور معناداری بیشتر است (0/002> P ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر، می توان گفت که شرایط سخت زندگی کودکان کار باعث می شود تا حمایت لازم و کافی را از خانواده و والدین حامی دریافت نکنند و این خلأ، موجب عدم شکل گیری دلبستگی ایمن با والدین شده و میزان امید به آینده را در آنها کاهش می دهد. از سویی دیگر، محیط کار برای کودکان سرشار از بدرفتاری های جسمی و جنسی است که موجب بروز مشکلات هیجانی-رفتاری در آنها می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان