محمدحسن میرزامحمدی

محمدحسن میرزامحمدی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۷۱ مورد از کل ۷۱ مورد.
۶۱.

بررسی روش های نظارت بر فرایند اجرای ارزشیابی توصیفی دراستان خراسان جنوبی و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزشیابی توصیفی نظارت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ناظر دوره ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۷۷
تحقیق حاضر با هدف تعیین روش های نظارت بر فرآیند اجرای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی در مدارس دوره ابتدایی استان خراسان جنوبی انجام گرفت. روش پژوهش در این تحقیق توصیفی –پیمایشی است.جامعه آماری کلیه معلمان استان خراسان جنوبی بالغ بر843نفر و مدیران ابتدایی خراسان جنوبی266نفر و تعداد سرگروه های آموزشی ابتدایی استان خراسان جنوبی40نفر باشد.از شیوه های نمونه گیری، روش طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی ساده استفاده شده است ونمونه ی انتخابی با حجم 265نفر از معلمان پایه های اول ،دوم و سوم مقطع ابتدایی و 159 نفر از مدیران مدارس ابتدایی و 36 نفر از سرگروه های آموزشی ابتدایی بادر نظرگرفتن جنسیت و پایه تحصیلی می باشد.جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. اطلاعات بدست آمده در این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی نسبی، تدوین جدول، انحراف استاندارد و میانگین) و آمار استنباطی (آزمون t همبسته) تجزیه وتحلیل گردید.نتایج تحقیق نشان داد که روش های نظارت کنونی بر فرایند اجرای ارزشیابی توصیفی در استان خراسان جنوبی روش نظارت غیر مستقیم است.از نتایج دیگر این تحقیق مهمترین نقاط قوت روش نظارت غیر مستقیم بر فرایند اجرای ارزشیابی توصیفی در استان خراسان جنوبی شامل :شرکت در دوره های ضمن خدمت ارزشیابی توصیفی،استفاده ناظر از گزارش های فراگیران و اولیا در جهت کمک به معلمان،استفاده ناظر از گزارش های سایر معلمان در جهت کمک به معلمان، استفاده ناظر از کارگاه های آموزشی در زمینه ارزشیابی توصیفی می باشد.
۶۲.

اخلاق معلمی از دیدگاه مربیان و اندیشمندان مسلمان به منظور ارائه منشور و اعتباریابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق معلمی منشور اخلاقی معلم مربیان مسلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی اخلاق معلمی از دیدگاه اندیشمندان مسلمان به منظور ارائه منشور و اعتباریابی آن انجام شد. برای پاسخگویی به مسائل پژوهش از روش های توصیفی تحلیلی و گروه کانونی استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان داد منشور اخلاق معلمی در سه هسته: ساحت ها، مؤلفه ها و شاخص ها ترسیم گردید. مؤلفه های: ساحت جسمانی «آراستگی ظاهری، پوشش، توانایی جسمانی، کلامی و رفتاری»، ساحت اعتقادی «خدابینی، عمل به ارزش های معنوی و تواضع، سازواری کردار و گفتار، بزرگ منشی، برابری، مدارا، محبت، انسان سازی»، ساحت علمی (بصورت) دانش عمومی، تخصصی، شایستگی در تدریس، شناخت تفاوت های فردی، آگاهی از مراحل رشد، هدایت و اصلاحگری، ساحت اجتماعی «مسئولیت پذیری، هشیاری اجتماعی، انتقال میراث فرهنگی» و ساحت اقتصادی «کفایت مالی و ساده زیستی» بودند. ذیل مؤلفه ها هفتاد و یک شاخص جزئی شناسایی و معرفی شد. اعتبار درونی منشور طراحی شده و هسته های سه گانه آن توسط متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار گرفت.
۶۳.

تطبیق وجود از دیدگاه فارابی و هایدگر و دلالت های آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود فلسفه تعلیم و تربیت فارابی هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۸۲
تحقیق حاضر باهدف بررسی تطبیقی مبحث وجود از دیدگاه فارابی و هایدگر، و استنتاج دلالت های آن در تعلیم و تربیت به انجام رسیده است. برای رسیدن به هدف فوق، چهار سؤال پژوهشی به این شرح صورت بندی شده است: الف)نوآوری های فارابی در مبحث وجود در فلسفه اسلامی چه می باشند؟ ب) نوآوری های هایدگر در مبحث وجود، در فلسفه غرب چه می باشند؟ ج)وجوه اشتراک و افتراق وجود شناسی از دیدگاه فارابی و هایدگر چه می باشند؟ د)دلالت های تربیتی وجود شناسی از دیدگاه فارابی و هایدگر چه می باشند؟ روش های مورداستفاده در تحقیق حاضر شامل روش توصیفی – تحلیلی (تحلیل تطبیقی)، و استنتاجی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که وجه اشتراک اصلی فارابی و هایدگر، در مبحث وجودشناسی بازگشت به «وجود» به جای موجود در فلسفه می باشد. البته برای فارابی، وجود سلسله مراتبی و ارزش مدار می باشد. همچنین تعلیم و تربیت برای هر دو فیلسوف، راه رسیدن به وجود است. البته برای فارابی، وجود درنهایت، وجود واجب (باری تعالی) می باشد درحالی که هایدگر به وجود خود اهمیت می دهد.
۶۴.

بازپژوهی مفاهیم اساسی اندیشه ی دکارت و گادامر و استنتاج دلالت های آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعلیم و تربیت شک دکارتی گادامر هرمنوتیک فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۶۸
هدف از این پژوهش نقد تطبیقی مفاهیم اساسی اندیشه ی دکارت و گادامر و استنتاج دلالت های آن در تعلیم و تربیت است. پژوهش دارای سه سوال است؛ مفاهیم اساسی در اندیشه دکارت و گادامر کدامند؟ هر کدام از دو متفکر، چه نقدی بر مفاهیم اساسی دیگری دارند؟ و اندیشه دکارت و هرمنوتیک گادامر چه دلالت هایی برای تعلیم و تربیت دارد؟ که برای پاسخ به این سوالات از روش تحلیل مفهومی، نقد تطبیقی و استنتاج استفاده گردید و مشخص گردید که: روش، علم، جوهر، انسان، ایده و متافیزیک از مفاهیم اساسی اندیشه دکارت و روش، آگاهی، سنت، تجربه و فهم از مفاهیم اساسی در اندیشه گادامر می باشند. همچنین بیان شد شیوه دکارت بر مبانی عینیت گرایی و مفاهیم گادامر براساس هرمنوتیک فلسفی بوده است. لذا با توجه به اینکه از نظر دکارت، روش ریاضیات روشى است که تمامى مزایا و فواید منطق، جبر و هندسه را دارا است و در عین حال، از معایب آن ها عارى است، این مولفه با مولفه های آگاهی و تجربه اندیشه گادامر نقد شد و از آن جا که گادامر بر پیش ساختارهای فهم تاکید دارد و به اعتقاد او جستجوی فهم بدون پیش فرض بیهوده است، به نقد این مولفه گادامر با مولفه های انسان و متافیزیک اندیشه دکارت پرداخته شد و درنهایت نیز مولفه سنت گادامر را با مولفه های جوهرو ایده دکارت نقد گردید.
۶۵.

بررسی موانع توسعه کارآفرینی در دانشگاه شاهد از نظر اعضای هیات علمی در سال تحصیلی 87-1386

کلیدواژه‌ها: کارآ فرینی توسعه موانع دانشگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۴۵
پژوهش حاضر، موانع توسعه کارآ فرینی در دانشگاه شاهد را از نظر اعضای هیئت علمی این دانشگاه نشان می دهد . بدین منظور، موانع توسعه کارآفرینی در دانشگاه شاهد، حول سه محور درون زا، برون زا و ترکیبی(درون زا + برو ن زا) که شامل ۸ سؤال اصلی بوده، مورد بررسی قرار گرفته است . روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بوده است . جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه شاهد بوده که با توجه به حجم اعضای جامعه آمار ی ( ۲۷۹ نفر) و با استفاده از نمونه گیری تصادفی با استفاده از جدول مورگان تعداد ۱۵۰ نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند . ابزار پژوهش، پرسشنامه بوده و داده های حاصل به دو شیوه توصیفی و استنباطی تحلیل آماری شده است . عمده ترین یافته های پژوهش نشان داد که طبق آزمون رتبه بندی ( فریدمن) ، نخست موانع درون زا بیشترین نقش بازدارندگی را در توسعه کارآفرینی در دانشگاه شاهد دارند؛ پس از آن، موانع برون زا و در رتبه سوم موانع ترکیبی قرار دارد؛ دوم ، بین میزان اهمیت موانع درون زا تفاوت معنادار وجود ندارد و با توجه به میانگین رتبه های حساب شده، نقش مدیریت ارشد مهمترین مانع درون زای کارآفرینی در دانشگاه است و بعد از آن، به ترتیب، نقش پیچیدگی اهداف، و در نهایت نقش منابع انسانی، مهم ترین مانع درون زای کارآفرینی در دانشگاه است؛ سوم، بین میزان اهمیت موانع برون زا تفاوت معنادار وجود ندارد؛ با توجه به میانگین رتبه های محاسبه شده، نقش عوامل علمی و تحقیقاتی، مهم ترین مانع برو نزای کارآفرینی در دانشگاه است و پس از آن، به ترتیب، عوامل فرهنگی، عوامل سیاسی  اجتماعی، و در نهایت، عوامل اقتصادی و مالی مهمترین موانع برون زای کارآفرینی در دانشگاه است؛ چهارم، با توجه به میانگین رتبه محاسبه شده، نقش و ضریب کوشش نیز مانع ترکیبی کارآفرینی در دانشگاه است.
۶۶.

تأملی بر مبانی انسان شناختی «ارزیابی کیفیت» در آموزش عالی ایران و سنجش سازواری آن با انسان شناسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی کیفیت اصلاحات بازارمحور آموزش عالی انسان شناختی نولیبرالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۵۸
«ارزیابی کیفیت» یکی از شایع ترین اصلاحات آموزشی در نظام های آموزش عالی کشورهای مختلف جهان است که به خصوص از دهه 1990 و تحت تاثیر نولیبرالیسم در حال توسعه است. هدف این «ارزیابی کیفیت» پاسخگو کردن و شفاف ساختن دانشگاه و در نتیجه ارتقای کیفیت دانشگاه به عنوان نهادی بازارمحور است. در سال های اخیر این اصلاحات بازارمحور در کشورهای مختلف جهان به الگوی غالب بدل شده است و جای پای آن در آموزش عالی ایران نیز قابل مشاهده است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه «ارزیابی کیفیت» در آموزش عالی با رویکرد انتقادی و فلسفی است. برای رسیدن به این هدف، از روش های «تحلیل مفهومی»، «تحلیل کیفی محتوا» و روش «استنتاجی» بهره گرفته شده است. در وهله اول سعی شده است تا «ارزیابی کیفیت» به عنوان یک مفهوم مورد تحلیل قرار گیرد و مبانی انسان شناختی آن مورد بررسی قرارگیرد. در گام بعدی، «ارزیابی کیفیت» و اصلاحات مرتبط با آن در اسناد پشتیبان آموزش عالی ایران مورد تحلیل قرار گرفته است و در نهایت به سنجش سازواری مبانی انسان شناختی «ارزیابی کیفیت» با انسان شناسی اسلامی پرداخته شده است.یافته های این پژوهش حاکی از آن است که «ارزیابی کیفیت» به عنوان محور اصلاحات بازارمحور، بر الگوی انسان- شناسی نولیبرالیسم و به خصوص « انسان اقتصادی» تکیه دارد. این الگو، انسان را به عنوان موجودی خودمحور، بیشنه ساز سود و رقابتی می داند. در این منظر، عقلانیت اقتصادی به عنوان الگوی سایر فعالیت های عقلانی انسان است و باید الگوی غالب کلیه فعالیت های انسان باشد. بازاری سازی نتیجه این الگو است که هدف آن مدیریت نهادهایی مثل دانشگاه به شیوه بازارمحور است که از آن به «مدیریت عمومی نوین» تعبیر می شود. بنابراین ارزیابی کیفیت بازارمحور سعی دارد دانشگاه را به شیوه شرکت های تجاری مورد ارزشیابی قرار دهد تا آن را در قبال نیازهای مشتریان پاسخگو و شفاف سازد. بنابراین در این الگو، دانشگاهها برای کسب منابع مالی مجبور به رقابت با دانشگاههای دیگر و سایر موسسات در بازارهای آموزش عالی هستند. بنابراین دانشجویان به عنوان مشتریان دانش و خدمات آموزشی هستند که دانشگاه آنها را از طریق فرایند بازاریابی جذب می کند و دانش به عنوان کالا را به آنها عرضه می کند. در بازارهای آموزش عالی، عقلانیت اقتصادی و منطق هزینه- سود، کنترل کننده و تنظیم کننده روابط و فرایندها و از جمله ارزیابی کیفیت است.ارزیابی اسناد پشتیبان آموزش عالی ایران نشان از تاثیر الگوی «مدیریت عمومی نوین» و ارزیابی کیفیت بازارمحور در آن است. در این اسناد، اصلاحات بازارمحور به عنوان یکی از ضروریات مدرن سازی دانشگاهها پذیرفته شده است و هر دانشگاهی برای تحول باید آنها را بپذیرد. در این اسناد، تلاش شده است تا اصلاحات بازارمحور با اهداف ایرانی- اسلامی در هم تنیده شود. رقابت دانشگاهها، خصوصی سازی بی رویه، حاکمیت منطق تجاری سازی و ارزیابی کیفیت بازارمحور در دانشگاهها، نمونه هایی از اصلاحات بازارمحور هستند که در اسناد پشتیبان آموزش عالی ایران مورد توجه قرار گرفته اند. البته، اصلاحات بازارمحور در ایران را می توان نوعی شبه-نولیبرالیسم دانست که گرچه برخی اصول نولیبرالیسم را حفظ کرده اند، ولی در بطن فرهنگی آموزش عالی ایران شکل جدیدی به خود گرفته اند و آسیب های جدید را ایجاد کرده اند. این اصلاحات در پی استقلال اقتصادی دانشگاه از بودجه دولتی و همزمان افزایش کنترل دولت بر دانشگاه از طریق روش های نوین ارزیابی کیفیت است. کالایی سازی دانش، تلقی دانشجو به عنوان مشتری، ارزیابی کیفیت بر مبنای کمیت و تولیدات عینی، پاسخگویی قهری و الگوی اخلاقی ناشی از آنها معانی فلسفی و فرهنگی مهمی در پی دارند که در دیدگاه اسلامی مورد نقد قرار گرفته است. ارزیابی کیفیت بازارمحور منجر به نوعی «کاربردپذیری» و کمی سازی می شود و نتیجه آن نوعی اخلاق آکادمیک بر پایه سود- هزینه است. در این دیدگاه، دانش، خدمات و روابط تربیتی بر پایه سودآوری آنها مورد ارزشیابی قرار می گیرند. در این دیدگاه، مفهوم سنتی و مذهبی دانش، به عنوان مسیری برای کمال، و همچنین ارزش های اخلاقی ناشی از آن به صورت جدی مورد سوال و چالش هستند. در دانشگاه بازارمحور، یک استاد دانشگاه یک عرضه کننده دانش است و ارزش او وابسته به رضایت مشتریان از خدمات آموزشی او است.
۶۷.

تبیین ملزومات معرفت شناختی عدالت از دیدگاه فارابی به منظور استخراج دلالتهای آن در عرصه عدالت تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملزومات معرفت شناختی عدالت دلالت فارابی عدالت تربیتی آموزش و پرورش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۳۹
هدف: نویسندگان این پژوهش درصدد تبیین و تحلیل ملزومات معرفت شناختی عدالت بر اساس اندیشه های ابونصر فارابی و استنتاج دلالت های آن در عرصه عدالت تربیتی برای نظام آموزش و پرورش کشور بودند. روش: در این پژوهش از روش تحلیل مفهومی و استنتاج قیاسی استفاده شده است. یافته ها: تحلیل معرفت شناسانه عدالت از منظر فارابی، دلالت های قابل توجهی مانند عدالت طلبی فطری انسان، توجه به شایستگی ها، حکمت، بالطبع نبودن عدالت و دگردوستی را برای تحقق عدالت تربیتی در نظام آموزش و پرورش فراهم آورد. برخی از اهداف و اصول استنتاج شده عبارتند از: رسیدن به جامعه عادله، رسیدن به کمال انسانی، دستیابی به فضایل اخلاقی و توجه به استعدادها و شایستگی های فردی، توزیع عادلانه و فرصت های برابر و نداشتن نگاه سلیقه ای. نتیجه گیری: تحلیل معرفت شناختی عدالت از دیدگاه فارابی می تواند برای تحقق تعلیم و تربیت اسلامی و اجرای عدالت تربیتی یاری رسان باشد.
۶۸.

اهداف و اصول یادگیری، مبتنی بر مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی یادگیری اهداف یادگیری اصول یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۴۴
هدف مقاله حاضر استخراج اهداف و اصول یادگیری بر اساس مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی است. در این پژوهش با روش اسنادی و تحلیل مفهومی، مبانی نوع اول و نوع دوم معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی تبیین شده اند و سپس از روش استنتاجی پیش رونده (اصلاح شده فرانکنا)، اهداف و اصول یادگیری بر اساس مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی، با استفاده از دو قیاس عملی حاصل گردیده اند. برخی از اهداف به دست آمده از این روش عبارت اند از «مرتبط با زندگی، توصیف راه حل های مسئله و یادگیری، مطالعه ذهن در همه ابعاد، یادگیری بهینه، آموزش بر اساس تفاوت های فردی، تولید دانش معتبر و مفید»، و برخی اصول به دست آمده باتوجه به این اهداف و مبانی نوع دوم شامل: اصل بدنمندی، اصل یادگیری غیرخطی، اصل تغییر مغز، اصل هوشیاری آرمیده، اصل یکپارچگی مغز، اصل ایجاد توجه و تمرکز بر یادگیری است. از نتایج این پژوهش می توان برای بهبود و بهسازی فرایند یادگیری فراگیران در کلاس استفاده نمود. هرچند برای اعتباربخشی بیشتر، نیاز به ترکیب این یافته ها و علوم تربیتی است به این ترتیب می توان با ترکیب این دو عرصه، پیشرفت های بزرگی در زمینه یادگیری به عمل آورد.
۶۹.

Presentation of a Poststructuralist Educational System Model Based on Rhizomatic Philosophy: A Synthesis Research Approach(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: educational system Poststructuralist rhizomatic

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۴
Purpose: The present study aimed to provide a model of a poststructuralist educational system based on rhizomatic philosophy. Methodology: This study is of a fundamental research type, and the research method was qualitative, specifically utilizing a synthesis research approach. The research environment included all published domestic articles (from 2010 to 2022) and international articles (from 2007 to 2023). Purposeful sampling was used in this study until data saturation was achieved, thus sampling continued until the necessary data for analysis were obtained (23 articles). Following the review of the selected article texts, data were obtained through a combined synthesis method based on interpretive and analytical approaches. Subsequently, concepts were categorized based on their similarities into central categories, and ultimately, core categories were identified by combining the central categories. Findings: The findings revealed that a poststructuralist educational system based on rhizomatic philosophy includes three dimensions: reengineering planning, technological teaching, and curriculum reading. Conclusion: Given that in rhizomatic thinking, hierarchy or other concepts that impose a structure are not possible, democratic structures should be established in determining the strategies and programs of the educational system to ensure the participation of all stakeholders and the utilization of all capabilities and resources.
۷۰.

روش های تربیتی و محتوای آموزشی در حوزه یادگیری، مبتنی بر مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی روش های تدریس رئوس محتوایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۴۴
هدف این پژوهش روش های تربیتی و رئوس محتوایی در حوزه یادگیری، مبتنی بر مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی است. در این پژوهش با استفاده از روش اسنادی و تحلیل مفهومی، مبانی نوع یک، نوع دوم و نوع سوم معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی تبیین شده اند و سپس از روش استنتاجی پیش رونده (اصلاح شده فرانکنا) روش های تربیتی و رئوس محتوای آموزشی، بر اساس مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی، با استفاده از سلسله قیاس های عملی استخراج شده اند. برخی از روش های به دست آمده از این روش عبارت اند از: «روش تدریس طبیعت گرایانه، روش تدریس سازنده گرایی، روش تدریس عملی و فعالانه یادگیرنده، روش های تدریس تلفیقی و پویا، روش تدریس مبتنی بر تجربه، روش تدریس مسئله محور» و برخی از رئوس محتوای آموزشی استنباط شده باتوجه به این اصول و اهداف و مبانی (واقع نگر، فلسفی و عرفانی) شامل: دروس علوم طبیعی، درس های موسیقی و هنر، دروس جدید و متنوع، دروسی مبتنی بر تکالیف تلفیقی و ترکیبی، درس ورزش و تربیت بدنی. از یافته های پژوهش حاضر می توان برای ارائه روش های تدریس و محتواهای آموزشی، برای بهسازی و کیفیت بخشی فرایند یادگیری استفاده کرده سبب پیشرفت و بالندگی در زمینه یادگیری شد. البته برای افزایش اعتباربخشی این پژوهش، بهتر است تا نتایج این یافته ها با یافته های علوم تربیتی، ترکیب شوند.
۷۱.

سنجش و بهینه سازی آموزش نگارگری در برنامه درسی مقطع کارشناسی صنایع دستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی مقطع کارشناسی صنایع دستی آموزش نگارگری بهینه سازی پنجم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۱
 نقاشی ایرانی به مثابه میراث فرهنگی، سرمایه نمادین و معنوی ماست که باید در ایجاد شرایط آموزش کارآمد و صحیح آن بکوشیم. پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن واکاوی جایگاه نگارگری در آموزش عالی هنرهای سنتی، به ارزیابی و آسیب شناسی واحد درسی نگارگری و ارائه راه کار جهت بهبود آن در سرفصل مقطع کارشناسی صنایع دستی بپردازد. مؤلفان تلاش نموده اند تا با بهره گیری از رویکرد قیاس در واکاوی واحد درسی در دیگر رشته های نظام آموزش عالی-هنر یافته ها را غنایی دوچندان بخشد. مختصری از یافته ها گویای آن است که به دلایل متعدد از جمله عدم تناسب زمان در نظر گرفته شده با هدف گذاری و ماهیت درس، تعدد رئوس مطالب در دو شاخه تذهیب و نگارگری، عدم توجه به مبحث مهم طراحی، ضعف در شرح درست نویسی، عدم تناسب آزمون ارزیابی با اهداف و ماهیت درس؛ می توان بیان نمود که شرایط فعلی واحد نگارگری در مقطع کارشناسی مناسب نیست. نکته مهم دیگر موازی کاری بسیار، مجزابودن حوزه های نگارگری و تذهیب از صنایع دستی و در عین حال کم اهمیتی این واحد درسی در سرفصل کارشناسی صنایع دستی است. پیشنهادات و راه کارهای بهبود و یا جایگزینی واحد متناسب تر با هدف گذاری رشته به صورت منسجم و در قالب متن و پیش طرحی برای بازنویسی شرح درس در مقاله ارائه شده است.اهداف پژوهش:آسیب شناسی جایگاه آموزش نگارگری در سرفصل مقطع کارشناسی صنایع دستی.ارائه راه کارها و پیشنهاداتی در راستای بهبود وضعیت. سؤالات پژوهش: نقاط ضعف و قوت و ناکارآمدی های واحد آموزش نگارگری در مقطع کارشناسی صنایع دستی (سرفصل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری) کدام اند؟پیشنهادات و راه کارهای بهبود دهنده وضعیت فعلی آموزش نگارگری در مقطع کارشناسی صنایع دستی شامل چه مواردی هستند؟ نقاشی ایرانی به مثابه میراث فرهنگی، سرمایه نمادین و معنوی ماست که باید در ایجاد شرایط آموزش کارآمد و صحیح آن بکوشیم. پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن واکاوی جایگاه نگارگری در آموزش عالی هنرهای سنتی، به ارزیابی و آسیب شناسی واحد درسی نگارگری و ارائه راه کار جهت بهبود آن در سرفصل مقطع کارشناسی صنایع دستی بپردازد. مؤلفان تلاش نموده اند تا با بهره گیری از رویکرد قیاس در واکاوی واحد درسی در دیگر رشته های نظام آموزش عالی-هنر یافته ها را غنایی دوچندان بخشد. مختصری از یافته ها گویای آن است که به دلایل متعدد از جمله عدم تناسب زمان در نظر گرفته شده با هدف گذاری و ماهیت درس، تعدد رئوس مطالب در دو شاخه تذهیب و نگارگری، عدم توجه به مبحث مهم طراحی، ضعف در شرح درست نویسی، عدم تناسب آزمون ارزیابی با اهداف و ماهیت درس؛ می توان بیان نمود که شرایط فعلی واحد نگارگری در مقطع کارشناسی مناسب نیست. نکته مهم دیگر موازی کاری بسیار، مجزابودن حوزه های نگارگری و تذهیب از صنایع دستی و در عین حال کم اهمیتی این واحد درسی در سرفصل کارشناسی صنایع دستی است. پیشنهادات و راه کارهای بهبود و یا جایگزینی واحد متناسب تر با هدف گذاری رشته به صورت منسجم و در قالب متن و پیش طرحی برای بازنویسی شرح درس در مقاله ارائه شده است.اهداف پژوهش:آسیب شناسی جایگاه آموزش نگارگری در سرفصل مقطع کارشناسی صنایع دستی.ارائه راه کارها و پیشنهاداتی در راستای بهبود وضعیت. سؤالات پژوهش: نقاط ضعف و قوت و ناکارآمدی های واحد آموزش نگارگری در مقطع کارشناسی صنایع دستی (سرفصل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری) کدام اند؟پیشنهادات و راه کارهای بهبود دهنده وضعیت فعلی آموزش نگارگری در مقطع کارشناسی صنایع دستی شامل چه مواردی هستند؟ 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

بیشتر

سال

بیشتر

حوزه تخصصی

بیشتر

زبان