عباس خمسه

عباس خمسه

مدرک تحصیلی: استادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۷۲ مورد از کل ۷۲ مورد.
۶۱.

ارائه الگوی عوامل بازدارنده اجرای مدیریت زنجیره تأمین سبز در صنعت ساخت و ساز (مطالعه فراترکیب)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: مدیریت زنجیره تأمین سبز فراترکیب زنجیره تأمین پایدار صنعت ساخت وساز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۸۵
هدف مقاله حاضر، شناسایی عوامل بازدارنده در اجرای مدیریت زنجیره تأمین سبز در صنعت ساخت وساز است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از منظر نوع داده ها و روش تحلیل، کیفی است. جامعه آماری پژوهش کلیه منابع و پایگاه های داده علمی داخلی و خارجی مورد بررسی پژوهش، بوده است. بازه زمانی جستجوی منابع پژوهش، بین سال های 1392 تا 1402 برای پژوهش های داخلی و سال های 2013 تا 2023 برای پژوهش های خارجی است. از رویکرد فراترکیب و پارادایم تفسیری برای شناسایی مولفه ها و از ضریب کاپا برای تأیید پایایی داده های استخراجی، استفاده شده است. در این راستا براساس کلید واژگان پژوهش، 749 منبع داخلی و خارجی مرتبط، مورد ارزیابی و غربال گری قرار گرفتند که در نهایت براساس معیارهای ورود و خروج، تعداد 31 منبع در سبد پژوهش برای بررسی باقی ماند که با استفاده از روش تحلیل محتوا، در فرایند کدگذاری باز، 42 کد اولیه استخراج شد که در قالب 7 مفهوم و 2 مقوله دسته بندی و به صورت الگوی مفهومی ارائه شدند. براساس یافته های پژوهش، مفاهیم: فرهنگی و اجتماعی، دولت و نهاد های نظارتی، بازار، شبکه سازی و مشارکت در دسته موانع خارجی و مفاهیم: مالی، درون سازمانی و تکنولوژیکی در دسته موانع داخلی اجرای مدیریت زنجیره تأمین سبز در صنعت ساخت وساز کشور شناسایی شدند.
۶۲.

طراحی الگوی پیش بینی و ارزیابی همکاری راهبردی نظام بانکی و استارتاپ های فینتک با رویکرد استنتاج فازی عصبی- تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استارتاپ فینتک همکاری راهبردی نظام بانکی سیستم استنتاج فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۶۷
اهداف: این پژوهش با هدف ارائه الگوی پیش بینی و ارزیابی همکاری راهبردی نظام بانکی ایران با استارتاپ های حوزه فینتک انجام شده است.روش: از ابزار مصاحبه و روش داده بنیاد برای بهره گیری از نظرات خبرگان استفاده شده است که شامل 14 نفر از خبرگان نظام بانکی و شرکت های حوزه فینتک بوده اند. 31 شاخص در قالب شش عامل مؤثر بر همکاری راهبردی نظام بانکی و استارتاپ های فینتک شناسایی و برمبنای آن، الگوی مفهومی پژوهش طراحی شد. سپس با استفاده از رویکرد فازی و نرم افزار متلب، همکاری راهبردی نظام بانکی با استارتاپ های فینتک با استفاده از نظرات 320 نفر از مدیران و متخصصان فعال در صنعت بانکداری و استارتاپ های حوزه فینتک ارزیابی شدیافته ها: نتایج نشان می دهد که مهم ترین ابعاد مؤثر بر همکاری راهبردی نظام بانکی با استارتاپ های فینتک به ترتیبِ اهمیت عبارتنداز: موانع و مشکلات ورود به همکاری های راهبردی، ابعاد و مؤلفه های برون سازمانی، عوامل تبیین کننده همکاری بانک ها و فینتک ها، انواع سطوح همکاری بانک ها و فینتک ها، پیامدهای ورود به همکاری های راهبردی، انگیزه بانک ها و فینتک ها در ورود به همکاری. سطح همکاری راهبردی نظام بانکی و استارتاپ های فینتک در محدوده متوسط رو به بالا قرار دارد. باتوجه به میزان خطای به دست آمده و نبود پدیده فرا انطباق در انفیس طراحی شده، الگوی مذکور اعتبار پذیرفتنی و قدرت بالایی برای پیش بینی دارد.نوآوری: این پژوهش نه تنها با آشکارسازی ابعاد مهم همکاری، بلکه با ارائه یک الگوی پیش بینی معتبر یاری می رساند. این پژوهش به دلیلِ رویکرد جامع خود، ترکیب دیدگاه های متخصصان، شاخص های گوناگون، و ابزارهای تحلیلی پیشرفته، بینش های ارزشمندی را برای تقویت همکاری راهبردی میان نظام بانکی و استارتاپ های فینتک ارائه می دهد.
۶۳.

انتقال تکنولوژی در عصر صنعت 5.0: مدل یکپارچه هوش مصنوعی و مولفه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتقال تکنولوژی هوش مصنوعی انسان محوری صنعت 5.0

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۴۸
در عصر صنعت 5.0، انتقال موفق فناوری به یک ضرورت راهبردی برای سازمان ها تبدیل شده است. ادغام هوش مصنوعی پیشرفته با تخصص و خلاقیت انسانی، فرصت های جدیدی را برای نوآوری و خلق ارزش فراهم می آورد، اما همزمان چالش های جدیدی را نیز ایجاد می کند. این پژوهش با هدف بررسی چگونگی تأثیر هوش مصنوعی و مؤلفه های انسانی بر فرایند انتقال فناوری در عصر صنعت 5.0 انجام شده است. با استفاده از رویکرد ترکیبی شامل فراترکیب و تحلیل محتوای کیفی، 32 مقاله مرتبط، بررسی شد. روایی پژوهش با استفاده از روش سندلوسکی و بارسو (2007) تأیید شد و پایایی آن از طریق برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی (2018) مشخص شد. یافته های پژوهش به شناسایی 4 بُعد اصلی، 12 مؤلفه و 36 شاخص منجر شد که عبارت اند از: بهبود فرایندهای انتقال فناوری، ارتقای توانمندی های انسانی، بهبود تعامل انسان- ماشین و مدیریت دانش و نوآوری. براساس این یافته ها، پیشنهاد می شود سازمان ها بر سرمایه گذاری در توسعه سیستم های هوش مصنوعی پیشرفته، آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی، بهبود تعامل انسان- ماشین و ایجاد نظام های مدیریت دانش یکپارچه تمرکز کنند. این پژوهش چارچوبی برای درک و مدیریت انتقال فناوری در عصر صنعت 5.0 ارائه می دهد و بر اهمیت رویکرد یکپارچه و متوازن در ترکیب قابلیت های هوش مصنوعی و توانمندی های انسانی تأکید می کند.
۶۴.

ارائه مدل عوامل موثر بر پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز با رویکردی نوآورانه به صنعت ساخت و ساز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: زنجیره تأمین سبز صنعت ساخت وساز مدل سازی ساختاری- تفسیری مدیریت زنجیره تأمین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۶۹
صنعت ساخت وساز یکی از مهم ترین صنایع در بحث توسعه پایدار است و آسیب های زیان بار زیادی را بر محیط زیست وارد کرده است. مدیریت زنجیره تأمین سبز یکی از اصلی ترین ابزارهای سازگار نمودن فعالیت های کسب وکار با اهداف زیست محیطی است. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل عوامل موثر بر پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز در صنعت ساخت و ساز می باشد. این پژوهش با استفاده از رویکرد آمیخته انجام شد. طرح پژوهش حاضر تحلیل محتوای پنهان و جامعه ی هدف، مدیران و پیمان کاران فعال در صنعت ساخت وساز و آشنا به زنجیره تأمین این صنعت بوده اند و از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. برای مدل سازی از روش ساختاری- تفسیری بهره گرفته شده و در نهایت قدرت نفوذ و میزان وابستگی عوامل با استفاده از تحلیل میک مک مشخص شدند. به منظور شناسایی مولفه های پژوهش ابتدا از رویکرد فراترکیب و جستجوی نظام مند منابع در بازه زمانی بین سال های 1392 تا 1402 برای پژوهش های داخلی و سال های 2013 تا 2023 برای پژوهش های خارجی و سپس از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر از خبرگان بهره گرفته شد. براساس یافته های پژوهش، 101 کد اولیه استخراج شد که در 14 مقوله شامل: مدیریت زیست محیطی داخلی، فناوری سبز، لجستیک معکوس، خریدسبز، طراحی سبز، ساخت وسازسبز، حمل و نقل سبز، مدیریت منابع انسانی سبز، مدیریت بازاریابی سبز، موانع و محرک های داخلی و خارجی و عملکرد مدیریت زنجیره تأمین سبز، طبقه بندی شدند. همچنین نتایج مدل سازی، یک مدل پنج سطحی را نشان داده است که در آن، محرک ها و موانع داخلی و خارجی به عنوان تاثیرگذارترین متغیرها در سطح پنجم و متغیر عملکرد مدیریت زنجیره تأمین سبز به عنوان تاثیرپذیرترین متغیر در سطح اول قرار گرفتند.
۶۵.

واکاوی ابعاد و مولفه های موثر بر مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه پایدار در حوزه خدمات سلامت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تحقیق و توسعه سبد پروژه های تحقیق وتوسعه خدمات سلامت پایداری فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۶۷
مدیریت سبد کارآمد پروژه های تحقیق و توسعه برای هدایت نوآوری و پایداری در بخش سلامت بسیار مهم است. با این حال، علی رغم اهمیت آن، فقدان تحقیق برای بررسی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه پایدار در حوزه خدمات سلامت وجود دارد. تحقیق حاضر با هدف تکمیل کردن این شکاف، به شناسایی و تحلیل ابعاد و مؤلفه های کلیدی موثر بر مدیریت سبد پروژه های تحقیق وتوسعه پایدار خدمات سلامت پرداخته است. این تحقیق با رویکرد کیفی به گردآوری داده ها از طریق روش فراترکیب سندلوسکی و بارسو پرداخته است. این روش با بررسی نظام مند 32 مقاله مرتبط با هدف تحقیق از بین 328 مقاله اولیه انجام شده است. مقاله های نهایی براساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شده اند. روایی تحقیق براساس معیارها، برگزاری جلسات با اعضای تیم تحقیق، استفاده از کارشناس و ممیزی کل فرایند برای اجماع نظری تأیید شده و پایایی آن نیز از طریق برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی مشخص شده است. بر اساس یافته ها، 36 مولفه در قالب 7 بعد اصلی به عنوان ابعاد و مولفه های تأثیرگذار بر مدیریت سبد پروژه های تحقیق وتوسعه پایدار در حوزه خدمات سلامت شناسایی شده که این ابعاد عبارتند از: ارزیابی اثرات زیست محیطی، بهینه سازی منابع، پایداری اقتصادی، مسئولیت اجتماعی، مشارکت ذینفعان، رعایت مقررات و ارزیابی اثرات بلندمدت. یافته های تحقیق، بینش مناسبی برای سیاست گذاران، پزشکان مراقبت های بهداشتی، محققان و ذینفعان درگیر در برنامه ریزی و اجرای طرح های تحقیق وتوسعه پایدار ارائه می-کند. استفاده از این دانش می تواند به تخصیص کارآمدتر منابع، افزایش همکاری و درنهایت پیشرفت نوآوری و پایداری در حوزه سلامت منجر شود.
۶۶.

شناسایی و طراحی مدل نوآوری صنعتی براساس اقتصاد چرخشی با روش تلفیقی فراترکیب و تکنیک دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوآوری صنعتی توسعه پایدار اقتصاد چرخشی زیست بوم نوآوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۲۱
نوآوری به عنوان عامل کلیدی در خلق ارزش اقتصادی و کسب مزیت رقابتی پایدار در محیط پیچیده کنونی به حساب می آید در این تحقیق، اثرات جامع این رویکرد درخصوص توسعه پایدار به ویژه مسائل زیست محیطی با توجه به برقراری فرایند نوآوری و نرخ رو به رشد سرمایه گذاری های اقتصادی به عنوان یک چالش اساسی در جوامع صنعتی بررسی می شود.پژوهش حاضر از طریق ترکیب تحقیقات پیشین با هدف ارائه تصویری جامع از طرح ریزی یک الگو در خصوص طراحی ابعاد و مولفه های فرآیند نوآوری صنعتی براساس اقتصاد چرخشی انجام شده است.در این مقاله ابتدا از روش فراترکیب جهت بررسی ابعاد،مولفه ها و شاخصهای کلیدی نوآوری صنعتی و اقتصاد چرخشی در پایگاه های علمی مختلف و متنوع جهت یک جمع بندی جامع از ابعاد و مراحل لازم استفاده شده و سپس در دو مرحله با نظر خبرگان و مطابق الگوریتم تکنیک دلفی فازی به منظور بازطراحی ، غربالگری و تایید آنها اعمال گردید.210 مقاله به صورت هدفمند بر اساس معیارهای ارزیابی به روش CASP مورد بررسی قرار گرفتند که در نهایت 58 مقاله برای تحقیق انتخاب شدند. خروجی یافته های تحقیق که از روش فراترکیب در قالب یک پرسشنامه جامع حاصل شده است پس از غربالگری به روش دلفی فازی در دو مرحله ، مورد تایید قرار گرفته تا سوال اصلی تحقیق که چرخشی سازی فرایند نوآوری صنعتی می باشد را در 4 مرحله و 12 بعد مبتنی بر اقتصاد چرخشی بعنوان چارچوبی موثر برای گسترش نتایج همسو با اهداف توسعه پایدار در این پژوهش فراهم آورد. پژوهش حاضر با شناسایی عوامل موثر در ایجاد فرایند نوآوری صنعتی به توسعه نظریه و ایجاد بینش جدی در این حوزه پرداخته و می تواند مبنایی برای عملیاتی سازی راهبردهای اقتصاد چرخشی در زیست بوم نوآوری صنعتی بوده و منجر به فرصتهای نوآوری جدید در سازمانهای صنعتی بویژه نوپا قرار گیرد
۶۷.

واکاوی عوامل مؤثر بر رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی در شرکت های فناوری محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی رصد فناوری شرکت های فناوری محور تحول دیجیتال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۴۹
در چشم انداز معاصر صنایع فناوری محور، ادغام هوش مصنوعی در رصد فناوری برای تقویت نوآوری و حفظ رقابت ضروری است. هدف این پژوهش، توسعه چارچوبی برای رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی با تمرکز بر شرکت های فناوری محور است. این پژوهش با رویکرد کیفی به گردآوری داده ها از طریق روش فراترکیب سندلوسکی و بارسو پرداخت. این روش با بررسی نظام مند 28 مقاله مرتبط با هدف پژوهش از بین 253 مقاله اولیه انجام شد. مقاله های نهایی براساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. روایی پژوهش برطبق معیارها، برگزاری جلسات با اعضای تیم پژوهش، استفاده از کارشناس و ممیزی کل فرایند برای اجماع نظری تأیید شد و پایایی نیز از طریق برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی مشخص شد. چارچوب رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی در شرکت های فناوری محوردر پنج بعد ترسیم شده است: ابزارهای رصد فناوری، چرخه عمر فناوری، محیط شرکت، رویکرد شرکت در مواجهه با محیط، و ظرفیت جذب شرکت. یافته ها بر نقش محوری ابزارهای رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی تأکید می کنند، پویایی های ظریف چرخه عمر فناوری را روشن می کنند، جنبه های چندوجهی محیط شرکت را آشکار می سازند، رویکردهای استراتژیک در مواجهه با چشم انداز فناوری درحال تحول را ترسیم می کنند، و بر ضرورت ظرفیت جذب برای استفاده موثر از فناوری های هوش مصنوعی تأکید می کنند. این پژوهش با ارائه بینش های عملی و راهنمایی استراتژیک، شرکت های فناوری محور را با پایه ای قوی برای پیمایش در تقاطع پیچیده هوش مصنوعی و رصد فناوری مجهز می کند، درنتیجه رشد پایدار، افزایش مزیت رقابتی و نوآوری پایدار را تسریع می کند.
۶۸.

الگوی نوآوری خدمات در صنعت گردشگری سلامت با تمرکز بر دوران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری سلامت نوآوری خدمات پساکرونا صنعت گردشگری تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
هدف این پژوهش، ارائه الگوی نوآوری خدمات در صنعت گردشگری سلامت با تمرکز بر دوران پساکرونا بود. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و با استفاده از رویکرد آمیخته انجام شد. در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. متعاقباً، با روش دلفی و با بهره گیری از نظرات 15 نفر از خبرگان صنعت گردشگری عوامل اختصاصی شناسایی شد. در بخش کمی، داده ها گردآوری شده و با روش تحلیل عاملی تاییدی ، به اعتبارسنجی مدل کیفی پرداخته شد. یافته های نهایی پژوهش، 46 شاخص در قالب 6 بعد را نشان داد که به ترتیب اهمیت عبارتند از: حساسیت و تنوع فرهنگی در گردشگری سلامت، خدمات بیمارمحور، نوآوری های تکنولوژیکی، اقدامات ایمنی پس از کرونا، چارچوب نظارتی و ابتکارات زیست محیطی مسئولانه در گردشگری سلامت. بر اساس یافته ها، این پژوهش، توسعه و اجرای چارچوب نوآوری خدمات در صنعت گردشگری سلامت، با تمرکز بر پرداختن به چالش ها و فرصت های پس از کرونا را پیشنهاد می کند.
۶۹.

مدل کیفی پارادایمی راهبرد نوآوری با رویکرد تحول دیجیتال در صنعت بانکداری: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول دیجیتال بانکداری دیجیتال راهبرد نوآوری صنعت بانکداری نظریه داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۶
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل پارادایمی راهبرد نوآوری با رویکرد تحول دیجیتال در صنعت بانکداری انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و هدف آن کاربردی است. جامعه مشارکت کنندگان شامل مدیران و کارشناسان خبره در صنعت بانکداری و اساتید دانشگاهی در حوزه راهبرد نوآوری و تحول دیجیتال است. نمونه گیری به طور هدفمند و با استفاده از روش گلوله برفی انجام و پس از مصاحبه با 14 نفر از خبرگان، اشباع نظری حاصل شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. تدوین مقوله های زیربنایی راهبرد نوآوری با روش داده بنیاد و در سه مرحله شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار Maxqda انجام شد. نتایج نشان داد بر اساس مدل پارادایمی پژوهش، الزامات قانونی، تغییر نیازها و انتظارات مشتریان، توسعه سریع فناوری های تحول آفرین و نقش آفرینان جدید صنعت مالی بر راهبرد نوآوری با رویکرد تحول دیجیتال تأثیر می گذارند. راهبرد نوآوری شامل انواع نوآوری، سطوح نوآوری، انجام نوآوری و ارزیابی اثربخشی نوآوری است. فرهنگ نوآوری دیجیتال، قابلیت همکاری و مدیریت استعدادهای دیجیتال بستر لازم را فراهم می آورند. از سوی دیگر، سطح بلوغ مدیریت دانش، ظرفیت جذب و یادگیری بانک ها، هوش تجاری، موانع سازمانی و موانع کلان نقش مداخله گر را ایفا می کنند. درنهایت، اعتبارسنجی مشتریان با هوش مصنوعی، بانکداری باز، به روزرسانی سیاست ها و قوانین در حوزه مالی، حکمرانی دیجیتال و نظارت هوشمند، خودکارسازی فرآیندهای هوشمند، مدیریت تجربه دیجیتال مشتریان و کارکنان، مدیریت داده و زیرساخت، مدیریت هوشمند ریسک، نوسازی راهبردی و نوآوری دوسویه در صنعت بانکداری منجر به ارزش آفرینی دیجیتال جهت ذی نفعان و دستیابی به پیامدهای سازمانی و فراسازمانی می شود.
۷۰.

طراحی چارچوب مفهومی انتقال فناوری های پیشرفته در انقلاب صنعتی پنجم: رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتقال فناوری صنعت 5.0 فناوری های پیشرفته تحول دیجیتال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۶
هدف: ظهور پارادایم صنعت 5.0 با تمرکز بر تعامل هوشمندانه انسان و ماشین، چالش های جدیدی را در فرآیند انتقال فناوری های پیشرفته ایجاد کرده است. هدف این پژوهش تبیین چارچوب مفهومی جامع برای انتقال فناوری های پیشرفته در پارادایم صنعت 5.0 است. روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد پراگماتیسم و استراتژی استقرایی-قیاسی انجام شده است. از میان مقالات علمی منتشر شده بین سال های 2017 تا 2024 در پنج پایگاه داده معتبر، 84 مقاله با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از رویکرد ترکیبی متن کاوی و تحلیل مضمون تحلیل شدند. در فاز کمی از الگوریتم های LDAو K-means برای خوشه بندی مفاهیم، و در فاز کیفی از روش تحلیل مضمون براون و کلارک استفاده شد. روایی یافته ها با استفاده از روش مثلث سازی و پایایی با محاسبه ضریب توافق کاپا (83/0) تأیید گردید. یافته ها: تحلیل متن کاوی به شناسایی پنج خوشه اصلی منجر شد که شامل فناوری های پیشرفته (54.4%)، انتقال فناوری (8.5%)، صنعت 5.0 (19.2%)، چالش ها و فرصت ها (11.4%) و سیاست گذاری و قوانین (6.6%) بودند. تحلیل مضمون منجر به شناسایی 40 مضمون اصلی و 163 مضمون فرعی شد که در قالب هشت مرحله اصلی انتقال فناوری دسته بندی شدند. این مراحل شامل شناسایی و گزینش، اکتساب، انطباق، جذب و تحلیل، کاربرد و بهره برداری، توسعه و بهبود، اشاعه، و یادگیری و نوآوری است. نتیجه گیری: موفقیت در انتقال فناوری های پیشرفته در صنعت 5.0 مستلزم ایجاد یک اکوسیستم پویا و تعاملی است که در آن عوامل فنی، سازمانی، انسانی و محیطی به طور همزمان مدیریت می شوند. اصالت/ارزش: این پژوهش برای نخستین بار با ترکیب رویکردهای متن کاوی و تحلیل مضمون، چارچوبی جامع برای انتقال فناوری در پارادایم صنعت 5.0 ارائه می دهد که فراتر از مدل های خطی موجود رفته و رویکردی اکوسیستمی ارائه می کند. این چارچوب می تواند مبنایی برای پژوهش های آتی در حوزه انتقال فناوری های پیشرفته و راهنمای عمل مدیران و سیاست گذاران باشد.
۷۱.

تبیین مؤلفه های بومی تولید و فراوری نیشکر با تأکید بر نوآوری های فرایندی: رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوآوری نوآوری فرایند صنعت نیشکر تولید و فراوری نیشکر فراترکیب دلفی فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
مقدمه: نوآوری فرایند، زیرمجموعه ای از نوآوری است که به بهبود یا پیکربندی مجدد روش های تولید، گردش کار یا تکنیک ها مربوط می شود. هدف نوآوری فرایند، بهینه سازی روش تولید یا تحویل کالاها یا خدمات موجود است. اهمیت نوآوری فرایند، در پتانسیل آن برای ساده کردن عملیات، کاهش هزینه ها، به حداقل رساندن مصرف منابع و بهبود بهره وری و کیفیت کلی است. درحوزه کشاورزی، نوآوری به عنوان یک تسهیلگر برای تحول، تقویت کارایی، پایداری و انعطاف پذیری در سامانه های تولید عمل می کند. نوآوری فرایندی در تولید و فراوری نیشکر برای پرداختن به چالش های چندوجهی پیشروی صنعت، از جمله نوسانات تقاضای بازار، تخریب محیط زیست و نیز نابرابری های اقتصادی- اجتماعی، حیاتی است. با پذیرش نوآوری، ذی نفعان می توانند بهره وری را افزایش دهند، استفاده از منابع را بهینه کنند، اثرات محیط زیستی را کاهش دهند و درنتیجه، پایداری و انعطاف پذیری طولانی مدت بخش نیشکر را تضمین کنند. دراین راستا، پژوهش حاضر باهدف تبیین مؤلفه های بومی تولید و فراوری نیشکر با تأکید بر نوآوری های فرایندی طراحی و انجام شد.روش شناسی: در این مطالعه از رویکرد کیفی فراترکیب سندلوسکی و بارسو استفاده شده است. فرایند پژوهش با بررسی نظام مند 405 مقاله اولیه آغاز و درنهایت، 33 مقاله مرتبط باهدف پژوهش انتخاب گردیده است، معیارهای ورود مقالات منتش ر شده در حوزه تولید و فراوری نیشکر در فاصله زمانی سال های 2010 تا 2023 بوده است. برای اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی و افزایش مقبولیت از روش دلفی فازی توسط خبرگان این حوزه بهره گرفته شده و نتایج به دست آمده ازسوی خبرگان نیز تأیید و بازبینی شده است.یافته ها: یافته ها نهایی پژوهش در دلفی فازی، دست یابی به 57 شاخص کلیدی بومی در قالب چهار فرایند کاشت، داشت، برداشت و فراوری، را نشان داد. همچنین براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تلفیق سامانه های دانش بومی با نوآوری ها برای افزایش پایداری، انعطاف پذیری و فراگیری در صنعت نیشکر اهمیت دارد و نیاز به تلاش های مشترک بین ذی نفعان برای تقویت نوآوری، ترویج تبادل دانش و توسعه راهبُردهای جامع برای پیشبرد پایداری و شکوفایی بخش نیشکر است.  نتیجه گیری/ دستاوردها: برمبنای یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که اهمیت نوآوری در فرایند تولید نیشکر را نمی توان نادیده گرفت؛ زیرا به عنوان یک تسهیلگر برای افزایش بهره وری، پایداری و انعطاف پذیری در صنعت عمل می کند. براین اساس پیشنهاد می شود، بستری بین رشته ای برای همکاری و تبادل دانش باهدف تلفیق سامانه های دانش بومی با نوآوری های نوین در فرایند تولید نیشکر ایجاد شود تا امکان گفتگو بین پژوهشگران، سیاست گذاران، بازیگران صنعت و جوامع محلی برای ایجاد و اجرای راه حل های نوآورانه متناسب با نیازها و زمینه های خاص تولیدکنندگان نیشکر تسهیل شود.
۷۲.

Analyzing the Dimensions of Digital Transformation in Education with the Approach of the Roadmap(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Artificial Intelligence Educational Digital Transformation Industry 5.0 Iran's Education Personalization of Education

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
Purpose: The purpose of the current research is to extract the components and dimensions of digital transformation and determine the levels and sequence of dimensions in Iran's education and upbringing, for the planning and implementation roadmap.Method: This research has a mixed approach (qualitative-quantitative). The qualitative section was able to extract the components of digital transformation by searching for authentic Persian and English articles published in the last ten years. With the help of seven experts, the digital transformation components were classified into eight dimensions in the form of 109 identified sub-components using the ISM method. Dimension levels were determined by SSIM matrix calculations in the quantitative part. MICMAC software version 5.3.0 was used to calculate the impact of relationships.Findings: Based on the opinion of experts and the results of ISM calculations, the identified dimensions including: institutional, education, technology, infrastructural, social, cultural and economic were placed in four levels.Conclusion: According to experts, the institutional dimension, being placed at the fourth level, has the greatest impact on digital transformation in Iran's education. Therefore, it is one of the key dimensions to achieve digital educational transformation that is placed at the first level of the model. According to the results of ISM, the economic and cultural dimensions were placed at the third level. Also, in analyzing the impact of relationships between dimensions using MICMAC software, the results indicate that the institutional dimension has a significant impact on infrastructure development.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان