سید رضا سیدجوادین

سید رضا سیدجوادین

مدرک تحصیلی: استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۴۷ مورد از کل ۱۴۷ مورد.
۱۴۱.

شناسایی مؤلفه های مرجعیت علمی در آموزش عالی ایران با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مؤلفه ها مرجعیت علمی آموزش عالی نظریه برخاسته از داده ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۶۸
این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه هایمرجعیت علمی در آموزش عالی ایران انجام شده است. روش: روش تحقیق به لحاظ هدف، کابردی و از نظر گردآوری داده ها، کیفی است که به طور خاص از راهبرد نظریه برخاسته از داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی خبرگان و متخصصان حوزه منابع انسانی بود که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 15 نفر انتخاب و مصاحبه های عمیق با آنها انجام و تا حد امکان موضوع اتکاپذیری پژوهش رعایت شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده مناسب بودن مراحل پژوهش کیفی است. مطابق رویکرد سیستماتیک اشتروس و کوربین و پس از طی شدن مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی، شش مؤلفه اصلی شامل عوامل انگیزاننده، عوامل اقتضایی، عوامل راهبردی، عوامل ساختاری، پیامدها و پدیده محوری، شناسایی و در مراحل نهایی، مؤلفه های شناسایی شده به همراه مشخصه های آنها در قالب مدل سیستماتیک اشتروس ارائه شد. نتیجه گیری: مرجعیت عملی به عنوان پدیده محوری شامل اخلاق گرایی، سلامت روحی و روانی، مهارت، نگرش، انگیزش درونی و خلاقیت فردی است و برای ایجاد آن بایستی عوامل علّی اثرگذار(عوامل انگیزاننده) بر مرجعیت علمی شامل نظام انگیزش و پاداش، شایسته سالاری و فضای آزاد اندیشی را مورد توجه قرار داد.
۱۴۲.

ارزیابی درونی کیفیت گروه آموزشی مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی ارزیابی درونی کیفیت گروه آموزشی عامل ملاک نشانگر مدیریت بازرگانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۷۱
هدف اصلی از انجام این پژوهش، اجرای الگوی ارزیابی درونی جهت آشکار نمودن نقاط قوت و ضعف گروه مدیریت بازرگانی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری می باشد. پژوهش از نوع کاربردی و در آن از روش تحقیق توصیفی - پیمایشی استفاده شده است. به منظور گردآوری اطلاعات لازم در مورد گروه آموزشی مدیریت بازرگانی پرسشنامه هایی در اختیار چهار زیر جامعه آماری مورد مطالعه شامل: پرسشنامه مدیران گروه (طی دو دوره)، هیئت علمی، دانشجویان و دانش آموختگان قرار گرفت و برای تعیین اهداف گروه به دلیل کم بودن تعداد اعضای هیئت علمی گروه مدیریت بازرگانی (6 نفر)، از مصاحبه همراه با سئوالات استفاده شد. نتایج نشان داد از هفت عامل فوق، عوامل جایگاه سازمانی و مدیریت گروه، هیئت علمی، امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی، دانش آموختگان گروه در «سطح مطلوب» ارزیابی شدند. سه عامل دیگر یعنی دانشجویان، راهبردهای یاددهی- یادگیری و دوره های آموزشی و برنامه های درسی در «سطح نسبتاً مطلوب» قرار گرفتند. همچنین هر سه دسته عوامل درونداد، فرایند و برونداد گروه آموزشی مدیریت بازرگانی نیز در «سطح مطلوب» ارزیابی شدند در نتیجه، وضعیت کلی گروه مدیریت بازرگانی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در «سطح مطلوب» ارزیابی گردید
۱۴۳.

طراحی مدل مدیریت منابع انسانی بخش دولتی ایران در راستای بهبود شاخص های حکمرانی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی خوب مدیریت منابع انسانی دولتی رویکرد نظریه چندزمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۴۸
حکمرانی خوب به عنوان یک عنصر مهم در گفتمان توسعه، با فراهم آوردن شرایطی موجب تقویت پایه های نظام سیاسی و بالابردن مشروعیت و سلامتی نظام سیاسی می شود. شاخص های حکمرانی خوب، امروزه به مثابه یک دستگاه سنجش وضعیت حکمرانی در کشورهای مختلف دنیا به کار می رود. بر اساس آمار منتشر شده بانک جهانی در سال 2019، حکمرانی خوب در ایران در وضعیت خوبی قرار ندارد؛ در حالی که خط مشی ها و شیوه های مدیریت منابع انسانی دولتی برای تاثیرگذاری بر شاخص های حکمرانی خوب از پتانسیل و فرصت بیشتری برخوردار هستند. بررسی انتقادی مدیریت منابع انسانی دولتی ایران، حاکی از این است که به خدمات این بخش نیاز شدیدی وجود دارد. بر این اساس، سوال اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه: مدل مدیریت منابع انسانی دولتی ایران در راستای بهبود شاخص های حکمرانی خوب چیست؟ این پژوهش در جهت افزایش مشارکت خط مشی ها و شیوه های مدیریت منابع انسانی برای ایفای نقش تقویت موسسات دولتی و عملکردشان در ساخت بخش عمومی، تقویت کننده وضعیت حکمرانی خوب و توسعه ادبیات موجود در حوزه منابع انسانی بخش دولتی است. طراحی مدل بر اساس نظریه حکمرانی خوب با رویکرد نظریه چند زمینه ای و با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفته است و اعتبارسنجی تجربی نیز به روش های کیفی بررسی عضو و تکثرگرایی نظری و مشارکت کنندگان انجام شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل خبرگان اجرایی و علمی حوزه حکمرانی خوب و مدیریت منابع انسانی بخش دولتی ایران هست و از نمونه گیری نظری (هدفمند) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در راستای بهبود شاخص های حکمرانی خوب، در مدیریت منابع انسانی بخش دولتی ایران بایستی به پنج عامل اساسی: ساختار حمایتی، توسعه، کنترل و نظارت، مدیریت اخلاق و شایسته سالاری در فرآیندهای مدیریت منابع انسانی بخش دولتی ایران توجه نمود.
۱۴۴.

طراحی و اعتباریابی مدل توسعه منابع انسانی دانشی با رویکرد فرهنگِ دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه منابع انسانی دانشی منابع انسانی دانشی مدیریت دانش فرهنگ دانش محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۵۶
در سالهای اخیر و با گذر از عصر صنعت و ورود به عصر اطلاعات، منابع انسانی دانشی به عنوان ارزشمندترین دارایی و مهمترین عامل مزیت رقابتی سازمانها معرفی شدند.لذا ابعاد سنتی مدیریت منابع انسانی و وظایف آنان، دچار دگرگونی شده و تلاش مدیریت برای حفظ، نگهداری و پرورش این دسته از منابع انسانی، اهمیت بیشتری یافته است. بنابراین پژوهش حاضر در همین راستا و با هدف، طراحی و اعتباریابی مدل توسعه منابع انسانی دانشی با رویکرد فرهنگ دانش محور انجام شده است. این پژوهش، از لحاظ هدف، توسعه ای - کاربردی و از لحاظ ماهیت روش، توصیفی– اکتشافی است. جهت گردآوری داده های کیفی از ابزار مصاحبه و جهت ارائه این مدل از استراتژی گراندد تئوری با رهیافت استراوس و کوربین استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش در بخش کیفی، 20 نفر از مسئولان و خبرگان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و در بخش کمی، 150 نفر از منابع انسانی دانشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بودند که در انجام این تحقیق مشارکت داشتند. نتایج حاصل از کدگذاری سه مرحله ای، در نرم افزار مکس کیودا، با 253 کد اولیه،34 مفهوم و 5 مقوله اصلیِ علی، زمینه ای ، موانع(مداخله گر)، راهبردها و پیامدها حول پدیده محوری(توسعه منابع انسانی دانشی) در قالب مدل پارادایمی نشان داده شده است. همچنین نتایج آزمون مدل سازی معادلات ساختاری، از طریق نرم افزاراسمارت پی.ال.اس، نشان داد که روابط میان مقوله های مدل توسعه منابع انسانی دانشی و تاثیر مقوله ها بر روی یکدیگر قابل تایید است.
۱۴۵.

مدل سازی رابطه بین توانایی های شناختی و بازده سرمایه گذاری سبدگردانان با تأکید بر ابعاد سوگیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازده سرمایه گذاران توانایی های شناختی رگرسیون پروبیت سبدگردانان سوگیری شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۶۳
هدف: هدف مقاله حاضر مدل سازی رابطه بین توانایی های شناختی و بازده سرمایه گذاران سبدگردانان با تأکید بر ابعاد سوگیری شناختی است. مسئله مطالعه حاضر، بررسی تأثیرپذیری در رفتار تصمیم گیری سبدگردانان در بازار سرمایه ایران، بر اساس ابعاد دیرپذیری و نماگری سوگیری شناختی در سرمایه گذاران است و بررسی خواهد شد که آیا توانایی های شناختی و تصمیم گیری خبرگان سبدگردان براساس سوگیری نماگری، دیرپذیری، اتکا و تعدیل و سفسطه ارتباط، بر بازده سرمایه گذاری سبدگردانان در بورس اوراق بهادار تهران اثرگذاری معناداری دارد یا خیر.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، از نوع توصیفی و روش پیمایشی است. برای جمع آوری داده های موردنیاز، آزمون های مختلفی انجام شد، از قبیل آزمون انعکاس شناختی (CRT) شامل یک سؤال (مسئله لیندا) برای سنجش سوگیری سفسطه ارتباط و دو سؤال برای سنجش سوگیری لنگر و آزمایش گرتر (۱۹۹۲) برای سنجش سوگیری دیرپذیری و نماگری (بازی حدس یا گوی و کیسه) که در اختیار مدیران ۳۰ شرکت سبدگردان قرار گرفت. همچنین یک پرسش نامه شامل ۱۵ سؤال برای قدرت تصمیم گیری و سؤال های مربوط به فعالیت های سرمایه گذاری پاسخ دهندگان که شامل یک سؤال در خصوص سمت سازمانی، یک سؤال در خصوص میزان بازدهی یک سال گذشته و سه سؤال اضافی برای سنجش استراتژی های سرمایه گذاری است، در ابتدای سال ۱۴۰۰، در اختیار ۳۰۲ نفر افراد حرفه ای بازار سرمایه، به عنوان نمونه آماری قرار گرفت که با استفاده از روش کوکران انتخاب شده بودند. این افراد عبارت بودند از: مدیران سرمایه گذاری، تحلیلگران و معامله گران که در شرکت های سبدگردانی مورد مطالعه، فعالیت داشتند. از این افراد درخواست شد تا با توجه به عملکرد سرمایه گذاری شان در سال ۱۳۹۹، به پرسش ها پاسخ دهند. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، به تناسب از آزمون کای دو، من ویتنی و مدل رگرسیون پروبیت استفاده شده است.یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، افزایش یک واحدی در معیار تصمیم گیری خبرگان سبدگردان، به افزایش 27/0 درصدی در بازدهی سرمایه گذاری منجر می شود. با توجه به سطح توانایی شناختی، چنانچه سوگیری نماگری رخ دهد، بازدهی به میزان 09/0 رصد کاهش پیدا می کند. همچنین چنانچه سوگیری دیرپذیری رخ دهد، بازدهی به میزان 07/0 درصد کاهش می یابد. نتیجه گیری: در این مطالعه ابعاد سوگیری دیرپذیری، نماگری، اتکا و تعدیل و سفسطه در تصمیم گیری خبرگان سبدگردان مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داد که 4/40 درصد مشارکت کنندگان در پژوهش، توانایی شناختی بالایی دارند. همچنین میزان توانایی شناختی و تصمیم گیری خبرگان سبدگردان مرد و بانو، تفاوت معناداری با هم دارند و میزان توانایی شناختی و تصمیم گیری خبرگان سبدگردان با سطح بازدهی مختلف نیز تفاوت معناداری با هم دارند. همچنین نتایج به دست آمده از این مطالعه بیانگر این بود که معیارهای توانایی شناختی و قدرت تصمیم گیری خبرگان سبدگردان تأثیر مثبت و معناداری بر بازدهی سرمایه گذاری دارد؛ به طوری که افزایش در سطح توانایی شناختی، به افزایش در بازدهی به میزان 53/0 درصد منجر می شود و افزایش یک واحدی در معیار تصمیم گیری خبرگان سبدگردان، بازدهی سرمایه گذاری را 27/0 درصد افزایش می دهد؛ اما معیارهای وارد شده برای سوگیری شناختی، از قبیل سوگیری نماگری و دیرپذیری، بر بازدهی سرمایه گذاری تأثیر منفی می گذارد.
۱۴۶.

توسعه چارچوبی برای تلنگرهای دیجیتال موثر در خرید آنلاین: یک مرور سیستماتیک ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تلنگر تلنگر دیجیتال معماری انتخاب خرید آنلاین مکانیسم های تلنگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۴
با گسترش روزافزون خرید آنلاین، چالش های جدیدی برای مصرف کنندگان در انتخاب و خرید محصولات مناسب به وجود آمده است. تلنگرهای دیجیتال به عنوان راه حل هایی نوین، می توانند به مصرف کنندگان در اتخاذ تصمیمات آگاهانه تر و عاقلانه تر در فرایند خرید آنلاین کمک کنند. از اینرو این پزوهش به توسعه چارچوبی برای تلنگرهای دیجیتال مؤثر در خرید آنلاین با استفاده از رویکرد مرور سیستماتیک ادبیات می پردازد. روش این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از رویکرد مرور سیستماتیک است. در این پژوهش 255 مقاله بررسی و در نهایت بعد از چند مرحله غربالگری 34 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که تلنگرهای دیجیتال در چهار طبقه اصلی "اطلاعات تصمیم"، "ساختار تصمیم"، "کمک تصمیم" و "درخواست تصمیم اجتماعی" قرار می گیرند. در طبقه "اطلاعات تصمیم"، تلنگرهایی مبتنی بر اطلاعات، سوگیری ها و تأثیرات شناختی، ارائه بصری و معماری تصمیم شناسایی شدند. در طبقه "ساختار تصمیم"، عواملی مانند پیچیدگی و ساختار تصمیم گیری، پیش فرض ها و پیش انتخاب ها، تقویت و انگیزش رفتاری، تعهد و ثبات، تلاش و بار شناختی، جایگزینی و تغییر، محرک های شناختی و رفتاری، و نظارت و بازخورد شناسایی شدند. در طبقه "کمک تصمیم"، عواملی مانند بازاریابی و رفتار مصرف کننده، نظریه های روانشناسی و اقتصادی، تأثیر و روانشناسی اجتماعی، سوگیری های شناختی و اکتشافی، پردازش تصمیم و اطلاعات و عمل و تغییر رفتاری شناسایی شدند و در نهایت در طبقه "درخواست تصمیم اجتماعی"، عواملی مانند تقویت رفتاری، متقاعدسازی و روانشناسی اجتماعی، سوگیری های شناختی، تکنیک های انگیزشی و تمرکز و برجسته سازی تصمیم شناسایی شدند.
۱۴۷.

تأثیر ظرفیت جذب دانش بر عملکرد شرکت های دانش بنیان با تبیین نقش میانجی راهبرد نوآوری و فعالیت های نوآوری باز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد نوآوری ظرفیت جذب دانش عملکرد شرکت های دانش بنیان فعالیت های نوآوری باز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۰
زمینه/هدف: امروزه، شیوه ارزش آفرینی با تأثیرپذیری از پویایی رقابت دگرگون شده است. این لزوم توجه شرکت ها به دانش و نوآوری برون سازمانی برای خلق ارزش را شدت بخشیده است. لذا این مطالعه با درنظرگرفتن نقش میانجی راهبرد نوآوری و فعالیت های نوآوری باز به بررسی تأثیر ظرفیت جذب دانش بر عملکرد شرکت ها پرداخته است. روش پژوهش: این پژوهش دارای پارادایمی اثبات گرا و رویکردی قیاسی است که از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل 5029 شرکت دانش بنیان در استان تهران بود. حجم نمونه با نرم افزار جی پاور 313 شرکت تعیین شد. داده ها با پرسش نامه استاندارد لی و همکاران (2022)، کاراسکو-کارواخال و همکاران (2023)، نقش بندی و جاسم الدین (2018) و میلووانویچ و همکاران (2016) و روش نمونه گیری تصادفی ساده طی یک پیمایش آنلاین گردآوری شد. برای سنجش روایی از روایی صوری و روایی سازه (روایی همگرا و واگرا) استفاده شد. پایایی نیز با آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی ارزیابی شد. پس از تأیید روایی و پایایی، مدل پژوهش با تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS 3 تحلیل گردید. یافته های پژوهش: یافته ها نشان داد ظرفیت جذب دانش به ترتیب با ضریب مسیر 409/0، 306/0، 329/0، 431/0 و آماره تی 833/9، 740/5، 692/6 و 116/11 بر راهبرد نوآوری، نوآوری باز خروجی و ورودی و عملکرد شرکت تأثیر معناداری دارد. همچنین، تأثیر معنادار راهبرد نوآوری به ترتیب با ضریب مسیر 367/0، 265/0، 438/0 و آماره تی 607/8، 813/3 و 168/11 بر نوآوری باز خروجی و ورودی و عملکرد شرکت تأیید شد. به علاوه، تأثیر نوآوری باز ورودی بر عملکرد شرکت با ضریب مسیر 248/0 و آماره تی 633/3 تأیید اما تأثیر نوآوری باز خروجی بر عملکرد شرکت با ضریب مسیر 068/0 و آماره تی 228/1 رد شد. در نهایت، نقش میانجی راهبرد نوآوری با ضریب مسیر 179/0 و آماره تی 437/2 تأیید اما نقش میانجی نوآوری باز ورودی و خروجی به ترتیب با ضریب مسیر 021/0، 081/0 و آماره تی 719/0 و 612/1 رد شد. نتیجه گیری: مدیران شرکت های دانش بنیان باید بدانند که بهبود عملکرد شرکت به ایجاد شرایطی بستگی دارد که فرایندهای مرتبط با نوآوری را بهبود می بخشد. لذا آن ها باید سرمایه گذاری در دانش و نوآوری برون سازمانی را توأمان با داخل سازمان در اولویت قرار دهند. اصالت/ارزش: این مطالعه اولین پژوهشی است که بر اهمیت ارتباط بین دانش جدید و تدوین و اجرای راهبرد نوآوری به منظور نوآوری باز موفق در شرکت های دانش بنیان مستقر در یک کشور در حال توسعه و نیز مکانیسم های میانجی که دانش بازار را به عملکرد بالا تبدیل می کند، متمرکز شده است. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان