عطاءالله کوپال

عطاءالله کوپال

مدرک تحصیلی: دکتری پژوهش هنر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۶ مورد از کل ۳۶ مورد.
۲۱.

جای خالی سلوچ و فلسفه بوم شناختی

کلید واژه ها: فلسفه بوم شناختی جنبش بوم شناختی ژرف خودشناسی جمعی هم زیستی مقاومت بدون خشونت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۲۸۱
آرنی نیس Arne Naess، فیلسوف نروژی، فلسفه بوم شناختی یا Ecosophy را در سال 1970 به جهان معرفی نمود. این نگاه فلسفی، پایه جنبشی سیاسی قرار گرفت که جنبش بوم شناختیِ ژرف، The Deep Ecology Movement، نامیده شد. تکیه بر کلمه ی «ژرف» نشان دهنده تاکید جنبش بر ایجاد تغییرات اساسی بر دیدگاه و عملکرد انسان ها، و قابل بازبینی و تغییر بودن مداوم این دیدگاه و عملکرد می باشدChalquist on) (line . هدف غاییِ جنبش بوم شناختیِ ژرف، دست یافتن به خودشناسیِ جمعی از طریق مقاومت بدون خشونت است و هر کدام از پیروان این جنبش می توانند فلسفه ی بوم شناختیِ خاص خود را بیافرینند؛ به این شرط که اصول هشت گانه نیس- سِشِنز در آن لحاظ شود. فلسفه بوم شناختی شخصیِ آرنی نیس Tvergastein )فراسوی سنگ ها) نام دارد که نام کلبه ای کوهستانی است که نماد وابستگی نیس به عناصر طبیعی محسوب می شود .(Drengson, Devall Schroll, 2011: 107-109)      فلسفه بوم شناختی ژرف، البته یک رویکرد ادبی محسوب نمی شود، اما نویسنده ی این مقاله بر این عقیده است که این نگاه قابلیت تبدیل شدن به رویکرد ادبی را دارد و می تواند جای خالی ناگفته های بسیاری را که خارج از رویکرد نقد ادبی زیست محیطی Ecocriticism Literary به شمار می آید، پر کند. در همین راستا، نگارنده بعضی از مطرح ترین مفاهیم فلسفی معرفی شده توسط آرنی نیس را بر روی رمان جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی به عنوان یک رویکرد نقد ادبی پیاده کرده است. طبق دسته بندی نیس، مفاهیمی مثل تنوع، پیچیدگی و هم زیستی، زیرِ عنوان خودشناسیِ جمعی و حقیقت و بی باکی، زیر عنوانِ مقاومت بدون خشونت قرار می گیرد. در عین حال، این مفاهیم وابستگی عمیق و درهم تنیده ای به یکدیگر دارند.
۲۳.

استهزای جنگ در آثار آریستوفان (کهن ترین کمدی نویس جهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آریستوفان کمدی جنگ صلح آرمان شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۸۷
کهن ترین کمدی نویس جهانِ باستان، که آثارش به دست ما رسیده، آریستوفانِ یونانی است. از یونان باستان در سده پنجم پیش از میلاد، نام کمدی نویسان بی شماری به دست آمده، ولی آثار هیچ یک از آنها، به طور کامل یافته نشده است. بنابراین، یگانه معیار قضاوت درباره کمدی های عصر طلاییِ یونان باستان، نمایشنامه های آریستوفان است. وی را می توان پایه گذار کمدی در جهان دانست. درباره اش اطلاعات اندکی موجود است و حقایق زندگی او را از دل نمایشنامه هایش باید استخراج کرد. او در دوران جنگ فرساینده «آتن و اسپارت» و «آتن و سیسیل» می زیست و در بسیاری از آثارش، بازتابی از این جنگ های فرساینده را به نمایش درآورده است. چهار نمایشنامه از آثار یازده گانه او، به نام های «آخارنی ها»، «صلح»، «پرندگان» و «لوسیستراتا»، دارای طرح داستانیِ آشکاری بر ضد این جنگ ها هستند. آریستوفان در این آثار با استهزای حکمرانانِ جنگ طلب آتنی، رویای مدینه فاضله ا ی را عاری از سودای جنگ، پی ریزی می کند. کمدی های آریستوفان به رغم گذشت بیست و پنج قرن از آفرینش آنها، اجراهای بی شماری در سده گذشته میلادی و قرن بیست و یکم داشته و به زبان های گوناگون جهان ترجمه شده است. یکی از دلایل رویکرد چشمگیر به کمدی های او را می توان ستیزه آشتی ناپذیر وی با جنگ دانست
۲۴.

تولید استعاره های تصویری و مفهومی براساس میزانسن های نمایش با تمرکز بر نمایشنامه هشتمین سفر سندباد نوشته بهرام بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره میزانسن استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون نمایشنامه هشتمین سفر سندباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۱۰
در طول تاریخ هنر، مطالعه درباره ی استعاره یکی از بحث های مهم رشته های گوناگون هنری بوده است. از جمله رویکردهای جدید به استعاره، نظریه «استعاره های مفهومی» جورج لیکاف و مارک جانسون است که منشأ بسیاری از استعاره ها را جسم انسان و جنبه های مادی آن می داند. امروزه در هنر تئاتر میزانسن نه تنها چیدمان و حرکت بازیگران روی صحنه، که شامل همراهی عناصر میزانسن مانند ترکیب بندی، تصویرسازی و حرکت با تمام عوامل اجرایی مانند دکور و لباس و موسیقی و نورپردازی است. از آنجا که در تئاتر جنبه های تصویری نمود فراوان دارند، مقاله ی حاضر می کوشد تا نشان دهد که استعاره های تصویری روی صحنه، چگونه به وسیله ی میزانسن و ترکیب صحنه تولید می شوند. رویکرد تحلیلیِ پژوهش حاضر به میزانسن و رابطه ی آن با استعاره های تصویری، براساس نظریه استعاره های مفهومی بنا شده است. به منظورِ بررسی مسئله ی مطرح شده، این رویکرد روی نمایشنامه ی هشتمین سفر سندباد اثر بهرام بیضایی اجرا شده تا درستی آن آزموده شود. براساس نتایج این پژوهش، می توان استعاره های تصویری را با استفاده از میزانسن و عناصر آن، و نیز عوامل دیداری و شنیداری نمایش مانند دکور و لباس و نورپردازی، روی صحنه خلق کرد و استعاره های درون متن نمایشی را به شکل استعاره های مفهومی و تصویری در اجرا به نمایش گذاشت.
۲۵.

بازتاب سرمشق «شهسوار ایمان» کی یرکه گور در شخصیت «براند» اثر هنریک ایبسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: براند ایبسن شهسوار ایمان کی یرکه گور مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۱۶
این مقاله بر این فرض است که مصادیقی از شخصیت هایی که فلاسفه برای تبیین اندیشه های خود تشریح می کنند را می توان در دنیای درام یافت. سورن کی یرکه گور، پدر فلسفه های اگزیستانس و متفکر دینی، ابراهیم (ع) را به عنوان شهسوار ایمان و انسان نمونه سپهر دینی معرفی می کند. ابراهیم (ع)، مصداق بیرونی شخصیت سرمشقیِ کی یرکه گور است که تمامی مراتب و درجات ایمان را به جان آزموده و به واسطه آن به رستگاری حقیقی رسیده است. هنریک ایبسن با خلق براند، شخصیتی نمادین را در جهان درام به تصویر می کشد که دارای همان ویژگی های شهسوار ایمان کی یرکه گور است. براند کشیشی است که به واسطه ایمان به خداوند و تسلیم در برابر او، به رغم از دست دادن تمام ثروت دنیوی، تعلقات معنوی خود در این جهان فانی را نیز به ملسخ می برد و در راه خداوند قربانی می کند تا به رستگاری حقیقی و قرب الهی نائل آید. بنابراین پرسش اصلی مقاله این است که چگونه می توان در دنیای درام مصداقی برای شهسوار ایمان کی یرکه گور یافت؟ در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری اسناد کتابخانه ای، اشتراکات شخصیت براند و شهسوار ایمان کی یرکه گور بررسی می شود و در نهایت مقاله به این نتیجه می رسد که قهرمان آرمانی ایبسن همچون شهسوار ایمان کی یرکه گور است.
۲۶.

چالشی بر طبقه بندی انواع اضافه در دستور زبان فارسی (بحثی درباره قواعد افزودگی در زبان فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: افزودگی افزونه افزوده ترکیب مرکب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۱۵
مقاله کنونی به بررسی روش های طبقه بندی انواع اضافه ها در دستور زبان فارسی می پردازد و نظریه های پیشین در باره نامگذاری انواع اضافه ها و شیوه های طبقه بندی آنها را در کتاب های دستور یا منابع زبان شناسی به چالش می کشد. اهمیت این تحقیق در گشودن بحث ضرورت کاربردی بودن طبقه بندی اضافات است. مهم ترین بحث نظریِ این مقاله، به چالش کشیدن مقایسه های نادرستِ انواع اضافه ها در زبان فارسی با زبان عربی و یا زبان های اروپایی است. پرسش های اساسی مقاله این است که چه کاستی هایی در طبقه بندی اضافات در منابع پیشین وجود داشته است و چگونه می توان قواعدی وضع کرد که تشخیص انواع اضافات را بدون استثنا (و یا با حداقل استثناها) امکان پذیر سازد. این مقاله، حاصل پژوهشی پردامنه بر روی مبحث اضافات بوده است و به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای (از قرن یازدهم هجری تا به امروز)، به این نتیجه می رسد که بسیاری از طبقه بندی های متأخر در مبحث اضافات فاقد جنبه کاربردی هستند و قابلیت شمول بر اضافه های مشابه خود را ندارند و طبقه بندی اضافات بر حسب رابطه های معنایی، امکانِ دست یافتن به معنیِ کلام در زبان معاصر و همچنین در کلام ادبی را تسهیل می کند و به تحلیل و درک سخن ادبی یا غیر ادبی یاری می رساند و لذا آن را به عنوان طبقه بندی موثر و مفید در انواع اضافات می توان پذیرفت.
۲۷.

نقشِ توصیف در گفتارِ «شخصیت های بی نام» در تراژدی های یونان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توصیف «شخصیتِ بی نام» گفتار آگاممنون الکترا هیپولیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۸۹
توصیف[i] در تراژدی های یونان باستان جایگاهی مهم دارد و هسته داستانی وپیرنگ غالب این تراژدی ها، علاوه بر آنکه بر بنیاد کنش و گفتار قهرمانان شکل می گیرد، بر اساسِ توصیف نیز استوار گشته است. یکی از انواع شخصیت هایی که در تراژدی های یونان باستان نقش مهمی ایفا می کند، «شخصیت بی نام 2[ii] » است که در زمره اشخاصِ فرعی تراژدی جای دارد و تراژدی نویسان معمولاً برای آنها نامی برنگزیده اند و از آنها با عناوین کلی، مانند پیک، مربی، دایه، نام می برند. هدف از این پژوهش، کشفِ شیوه های پیشبرد پی رنگِ تراژدی، توسط گفتار[iii] ِتوصیفیِ «شخصیت های بی نام»، در گزیده ای از تراژدی های آیسخولوس[iv]، سوفوکل[v] و اوریپید[vi] است. پرسش اصلیِ این است که «شخصیت بی نام»، چگونه و با چه الگویی در به کاربردنِ توصیف، در بازآفرینی روایت دراماتیک تراژدی ها از روایت اسطوره ای، نقش ایفا می کند؟ پژوهشِ حاضر، به شیوه ای توصیفی- تحلیلی، با ترسیم جدول در طبقه بندیِ انواع توصیف از زبان «شخصیت های بی نام»، به نتیجه می رسد که شخصیت های بی نام اگرچه در تراژدی نقش فرعی بر عهده دارند، اما در پیشبرد پی رنگِ روایت دراماتیک، نقشی اساسی و غیر قابل حذف دارند و گاه، مهم ترین نقاط عطف در نمایشنامه ها، مثل ترغیب شخصیت اصلی به عمل، یا آوردن خبر مرگ شخصیت های اصلی و یا آشکار ساختن راز و مانند اینها بر عهده آنها است.
۲۸.

Reflecting the Hero's Confusion in Sartre's Existentialist Attitude: conditions of appearance and characteristics(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۸۳
The current article discusses the issue that the hero in Sartre's existentialist attitude lives alone and confused in an absurd world where moral foundations are not very important. He is forced to choose and by choosing values, he creates his desired ethics and by this means he invites others to those self-created values. In this way, Sartre gives a new meaning to the word hero. Sartre's hero becomes even more limited by the "other" with his terrifying decisions, the only way to save him is conscious self-deception. Although he knows that he is free and has to choose, and he is also familiar with the responsibility and commitment. The current research was carried out with a fundamental purpose and its main issue is to investigate the characteristics of the hero in Sartre's existentialism philosophy and the conditions of its emergence. In this research, in search of the conditions for the emergence of the hero from Sartre's point of view, it shows that originality is the result of practical actions in the situations in which Sartre's hero is placed, so it is connected with consciousness and freedom is the relationship of consciousness with the world. The research method is qualitative and in order to reveal the research problem, the Paris-Texas film has been selected and analyzed as a case of study based on the purposeful selection. The result indicates that every action of today's hero is original and self-determining because it was formed in freedom. He is nothing but what he makes of himself; This construction happens in the public sphere, so authenticity is no longer an individual action, but a conflict in social relations.
۲۹.

تأثیر پیکرگردانی بر تغییر جایگاه شخصیت در پاره ای از قصه های عامه (با نگرش به نظریه «شخصیت» از دیدگاه کلود برمون)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۹
پیکرگردانی یا ترنسفورم به تغییر ماهوی شخصیت انسانی یا غیرانسانی بر اثر نیرویی فرازمینی اطلاق می شود. مقاله حاضر بر آن است که این استحاله ماهوی شخصیت های قصه های عامه را در چهارچوب نظریه روایت شناسی کلود برمون مورد بررسی قرار دهد. کلود برمون در طبقه بندی نقش شخصیت در روایت داستانی، شخصیت های «کارگزار» و «کارپذیر» را براساس بسط نظریه تقابل دوگانه لوی استروس در مورد شخصیت های کنش گر مورد نظر ساخت گرایان مطرح کرد. کارگزار در قصه، نقشی فعال، مؤثر و پویا دارد و نقطه مقابل آن، کارپذیر دارای نقشی منفعل و تأثیرپذیر است. پژوهش حاضر برآن است به این پرسش پاسخ دهد که براساس نظریه برمون، پیکرگردانی در قصه های عامه، چگونه می تواند منجر به تغییر کارکرد شخصیت شود و به تبع آن، جایگاه و نقش شخصیت را در قصه از کارگزار به کارپذیر و یا برعکس دگرگون سازد؟ این پژوهش از طریق گردآوری منابع به روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی قصد دارد با استدلال های خود به این نتیجه برسد که به طور مشخص در چهار قصه برگزیده از ادب عامه شامل «بلبل سرگشته»، «ماه پیشانی»، «نمکی» و «چل گیس» که به عنوان نمونه های مورد پژوهش انتخاب شده اند، پیکرگردانی سبب می شود که شخصیت داستانی، پس از استحاله در طول قصه از لحاظ تأثیرپذیری از کنش دگرگون شود، کنش های جدیدی خلق کند و یا از کنش های جدید متأثر شود و در نتیجه آن از کارگزار به کارپذیر و یا از کارپذیر به کارگزار تغییر جایگاه بدهد.
۳۰.

تأثُّر علاء الأسوانی بشخصیات حقیقیه فی روایه "عماره یعقوبیان" على أساس نظریه التقلید والتمثیل؛ زکی الدسوقی نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۱۳۸
إن عماره یعقوبیان هی إحدی روایات الکاتب المصری المعاصر علاء الأسوانی الذی اشتهر بنظرته النقدیه للمجتمع المصری والحکومه. یدرس الروائی فی روایته التی بُنیت علی عماره تحمل نفس الإسم مشاکل وصعوبات المجتمع المصری المعاصر ویحلّلها حیث أبطال روایته نماذج من شرائح المجتمع وهذا المقال یقوم على نظریه التقلید والتمثیل وحسب هذه النظریه، یتم تقییم العمل الأدبی بناءً على درجه انعکاس الحقائق المحیطه به ودرجه صدقه فی إظهار ما یعکسه، لأن أساس الفن هو التقلید وقابلیه التأثیر، وعمل الفنان هو قول الحقیقه مع الخیال. و تطرق هذا البحث إلی دراسه وجوه الشبه والاختلاف فی احدى شخصیات الروایه  "کی الدسوقی" مع الشخصیه الحقیقیه "زکی رستم". وأهم ما توصل إلیه البحث هو أن الأسوانی قد تأثّر کثیرا بسیره حیاه الفنان المصری الشهیر "زکی رستم" واستلهم منها معالم الشخصیه الخیالیه، ومن هذه المعالم التی یمکن ذکرها: إسم الشخصیه والوضع الاجتماعی الرفیع لأبیه و کیفه نشأته و مکان عیشه والتاریخ العائلی ونمط الحیاه والإمکانیات المالیه والرفاهیه.
۳۱.

مرگ خود خواسته تراژیک در تراژدی سوفوکل و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خودکشی سوفوکل فردوسی شاهنامه تراژدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۸۴
انسان ها تنها زمانب دست به خودکشی می زنند که احساس کنند زندگی دیگر ارزش ادامه دادن ندارد. در آنگاه که انگیزه مردن قوی تر از غریزه صیانت ذات گردد، انسان چنین می پندارد که دیگر هیچ راهی در برابرش وجود ندارد و از هر سو توسط نومیدی محاصره شده است. در این صورت تمامی چیزهایی که زمانی ارزش های زندگیش بودند، بهای مادّی و معنوی خود را از دست می دهند.امروزه افسردگی و ناراحتی های روحی، اعتیاد، شکست در عشق و یا شکست در شغل و حرفه و همچنین اختلالات شخصیتی از دلایل اصلی خودکشی محسوب می شود.گروهی نیز از روی اعتراض به وضعیت موجود دست به انتحار می زنند. اما در میان آثار ادبی اروپایی به ویژه در یونان و روم باستان، تعداد خودکشی ها بسیار بالا است، و اغلب انگیزه هایی به کلی متفاوت از دنیای امروز دارند. در مجموعه ادب پارسی، تعداد کسانی که خودکشی کرده اند به تعداد انگشتان یک دست نمی رسد. مقاله حاضر مقایسه ای میان مرگ دو قهرمان و دو مرگ قهرمانی است. از یک سو آژاکس، سردار یونانی در نمایشنامه ای از سوفوکل و دیگری بهرام پسر گودرز، در شاهنامه فردوسی
۳۲.

از «آلسِست»ِ اوریپید تا «فرود»ِ فردوسی: تحلیلی مبتنی بر گفتمانِ قدرتِ فوکو در اپیستمه یونانی - ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میشل فوکو اپیستمه گفتمان قدرت فرود شاهنامه آلسست اوریپید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۹۹
پژوهش حاضر بنا دارد با مطالعه تطبیقی نمایشنامه آلسست نوشته اوریپید و داستان فرود در شاهنامه فردوسی، سویه های مشترک و تمایز نظام دانایی در این دو اثر را تحلیل کند. هم چنین به نظر می رسد یافته های برآمده از این تحقیق را بتوان به تحلیل (استقرای) گفتمان غالب قدرت در ساختار معنایی حاکم بر دوران شکوفایی یونان کلاسیک و نیز فرهنگ ایرانی-اسلامی قرن چهارم هجری تعمیم داد. چارچوب نظری مبحث های ارائه شده برگرفته از اندیشه های میشل فوکو، فیلسوف متأخر فرانسوی و مفهوم هایی همانند اپیستمه و گفتمان قدرت نزد او خواهد بود. روش ارزیابی این پژوهش نیز توصیفی- تحلیلی بوده و بر همین مبنا داده های لازم برای سنجشِ نمونه ها به شیوه ای کتابخانه ای و با ابزار تحلیل گفتمان به دست خواهند آمد. شواهد برآمده از این مطالعه تطبیقی گویای این واقعیت اند که با وجود مؤلفه های مشابه در نظام دانایی هر دو اثر، در هر دو ساحت خدایگانی و انسانی نسبت به مفهوم های «تقدیر»، «مرگ»، «عشق» و «خردورزی»، نقطه تمایز بنیادین آن ها در تبیین گفتمان قدرت، به نوع رویکردشان در پذیرش یا رد قدرت متعالی خدا یا خدایان بازمی گردد. به زبانی دیگر، با وجود تأکید بر جایگاه «تقدیر» و «مرگ» در بطن داستان فرود، جان مایه نمایشنامه آلسست، رد تمام آن گفتمان قدرتِ سنتی پیش از خود است. در این اثر فردی بر سریر قدرت خواهد نشست که از سوی گفتمان انسانیِ قدرت تأیید شود.
۳۳.

مواجهه نظام دانایی ایرانی یونانی در روایت های مده آ و سهراب با تکیه بر گفتمان قدرت میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فوکو مده آ گفتمان قدرت شاهنامه اوریپید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۷۳
این پژوهش در نظر دارد با تحلیل گفتمان قدرت در دو نمایش نامه مده آ اوریپید و داستان سهراب شاهنامه فردوسی، به تبیین وجوه اشتراک و افتراق دو جهان بینی در دو اثر مذکور بپردازد. روش پژوهش حاضر تحلیلی تطبیقی و اطلاعات لازم برای سنجش نمونه ها به شیوه ای کتابخانه ای و به واسطه ابزار تحلیل گفتمان انجام گرفته و هدف از آن یافتن فصل ممیز این دو اپیستمه از حیث مفهوم قدرت است. به نظر می رسد می توان نتایج حاصل از این مطالعه تطبیقی را نیز به مثابه نمونه هایی، به جهان معرفت شناسانه و گفتمان غالب در روح دو جغرافیای فرهنگی یونان کلاسیک و ایران تعمیم داد. رویکرد نظری بحث برگرفته از آراء میشل فوکو و مفهوم گفتمان قدرت در اندیشه وی است. شواهد این تحقیق گویای این واقعیت هستند که به رغم وجود مؤلفه های مشابه در اپیستمه هر دو اثر، در هر دو ساحت خدایگانی و انسانی از مفهوم تقدیر و مرگ تا عشق، اصالت و خردورزی، نقطه تمایز بنیادین آن ها در تبیین گفتمان قدرت، رویکردشان در پذیرش یا تقابل با گفتمان قدرت متعالی خدا یا خدایان است. اگر فردوسی در داستان سهراب، تقدیر یزدان را عامل فرجام پایانی می داند، در مقابل اوریپید، مده آیی می آفریند که در مقابل گفتمانِ غالبِ سنتیِ نهادینه شده می ایستد و حتی حاضر است فرزندانش را سر بریده، خدایان را همراه کرده و شکوه مندانه سوار بر ارابه خدایان گردد. 
۳۴.

دراسه استعاره المکان فی روایتی أنا أطفئ المصابیح لـ زویا بیرزاد وعماره یعقوبیان ل علاء الأسوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الاستعاره المکان أنا أطفئ المصابیح عماره یعقوبیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۵۶
الاستعاره هی سمه لغویه لا تقتصر على جمالیات اللغه بل اتسعت الیوم فی جمیع مجالات الأفکار بل الحیاه بأسرها، ویمکن لها أن تخلق مفاهیم مجرده من المصادر الموضوعیه وتجسدها. المکان فی القصه هو منصه تشکیل الأحداث وبسبب علاقته الوثیقه مع شخصیات الروائیه، فمن الممکن تحلیل الروایه عبر تحلیل المکان. تطرّق هذا البحث إلی دراسه استعاره المکان فی روایتی أنا أطفئ المصابیح و عماره یعقوبیان علی المنهج الوصفی-التحلیلی وأهم ما توصّل إلیه هو: فی روایه  أنا أطفئ المصابیح إنّ البیت وأجزاءه المختلفه هو استعاره لحالات الشخصیه الرئیسیه فی القصه وتعبّر عن وحدتها واحتیاجاتها العاطفیه وانفجاراتها الروحیه وأحاسیسها المکبوته. وفی روایه عماره یعقوبیان ، یعتبر المبنى وسکانه استعاره للمجتمع المصری وشرائحه المختلفه التی تواجه العدید من المشاکل کالفقر واستغلال السلطه لرجال الحکومه و الإهانه للمرأه والارتشاء والمثلیه الجنسیه. ویصور الکاتب أماکن مختلفه فی تشکیل شخصیات القصه وتطورها.
۳۵.

بررسی تطبیقی شگردهای نام گذاریِ آثار ادبی در ایران و جهان (طبقه بندی نام های ادبی از منظر ساخت های نحوی و ویژگی های زبان شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نام گذاری آثار ادبی رمان نمایشنامه دستور زبان ساخت زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۳۸
تمام مولفان و مصنفان ادبی، از دیرباز به دنبال یافتن نام هایی جذاب و ماندگار برای آثار خود بوده اند و بحث در باره نام آثار ادبی به اندازه بررسی ساختار و محتوای آنها، در مباحث نقد ادبی، در خور اهمیت بوده است. مقاله حاضر به دنبال یافتن شگردهای نام گذاری آثار برجسته و بزرگ ادبی و طبقه بندی آنهاست. رویکرد اصلی مقاله، بر شالوده زمینه ای بینارشته ای، میان ادبیات و زبان شناسی استوار گشته است.. مدّعای این مقاله آن است که نویسندگان ایران و جهان، از روش های کاملاً معین و محدودی در ساخت زبان، برای نام گذاریِ آثار خود، چه در زبان فارسی و چه در زبان های دیگر، بهره برده اند و بسیاری از این روش ها مشابه هستند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از رویکرد تحلیل نامِ آثار ادبی، بر بنیاد «ساخت» و «دستور زبان فارسی» در نوشته شده است. نویسنده این مقاله در طبقه بندیِ نام ها، از روش های طبقه بندیِ نحوی و دستوری بهره گرفته است. ابتدا اسامی خاص و سپس جمله بندی های کامل و پس از آنها مفردات و ترکیبات در نامِ آثار، مورد توجه قرار گرفته است و از همه مهم تر اینکه مقاله حاضر در هر مقوله، آثار ادبی جهان و ایران را در در ساخت های نحوی مشابه، در کنار یکدیگر طبقه بندی کرده است. مقاله می کوشد به این نتیجه برسد، بر خلاف آنکه گمان می رود، نام نهادن بر اثر ادبی، دشوارترین بخشِ آفرینش اثر است؛ نام گذاریِ آثار، از الگوهای ساده و تکرار شونده ای تبعیت می کند که آشنایی با آنها می تواند برای هر نویسنده معاصر، کار نام گذاری اثر ادبی را تسهیل کند.
۳۶.

تأثیر امکانات و شیوه های بازنماییِ واقعیت بر تولیدِ حقیقت در تئاتر مستندِ آنا دیویر اسمیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تئاتر مستند واقعیت تولید حقیقت آنا دیویر اسمیت آلن بدیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۶۶
این تحقیق با بررسی آثار نمایشیِ تئاتر مستند، به تحلیل چگونگیِ ارتباط میان شیوه های بازنماییِ واقعیت در تئاتر مستند، و تأثیر اجتماعیِ آن می پردازد. مسأله اصلی تحقیق به این شکل طرح می شود که اولاً چگونه روش ها و تکنیک های تئاتر مستندِ معاصر و به طور خاص آثار آنا دیور اسمیت، به تولید حقیقت می پردازد و ثانیاً چگونه می توان الگو و معیاری برای ارزیابی و تولیدِ آثارِ نمایشیِ مستند، مدوّن ساخت.  هدف تحقیق، مطالعه ی چگونگی بازنماییِ واقعیتِ اجتماعی در آثار مستند و بر این راستا ترسیم الگویی برای ارزیابیِ این آثار است. برای این منظور، مقالات و نظریات مختلف در زمینه ی تئاتر مستند بررسی و آثار نمایشیِ آنا دیویر اسمیت، مؤلّفِ مطرحِ تئاترِ مستند، به عنوان نمونه ی موردی، بر اساس شیوه های بازنماییِ واقعیت در آن ها انتخاب شده است. تحلیل ها بر اساس رویکرد نظریِ آلن بدیو، نظریه پرداز معاصر حوزه فلسفه صورت گرفته است. روش تحقیق، توصیفی، تحلیلی و تفسیری و با رویکرد کیفی است. نتایج تحقیق نشان می دهد روندِ تولیدِ فرمِ نمایشی در آثارِ اسمیت، با روندِ تولیدِ حقیقت از دیدگاه بدیو بسیار هم خوانی دارد. همچنین نتایج تحلیل ها بر روی نمودار و جدول، نشان می دهد که می توان از طریق تقابل های موجود در عناصر فرم و محتوا، الگو و مسیر خلق یک نمایشِ مستندِ خوب را تعیین ساخت.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان