مطالب مرتبط با کلیدواژه

اوریپید


۱.

از «آلسِست»ِ اوریپید تا «فرود»ِ فردوسی: تحلیلی مبتنی بر گفتمانِ قدرتِ فوکو در اپیستمه یونانی - ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میشل فوکو اپیستمه گفتمان قدرت فرود شاهنامه آلسست اوریپید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۸۵
پژوهش حاضر بنا دارد با مطالعه تطبیقی نمایشنامه آلسست نوشته اوریپید و داستان فرود در شاهنامه فردوسی، سویه های مشترک و تمایز نظام دانایی در این دو اثر را تحلیل کند. هم چنین به نظر می رسد یافته های برآمده از این تحقیق را بتوان به تحلیل (استقرای) گفتمان غالب قدرت در ساختار معنایی حاکم بر دوران شکوفایی یونان کلاسیک و نیز فرهنگ ایرانی-اسلامی قرن چهارم هجری تعمیم داد. چارچوب نظری مبحث های ارائه شده برگرفته از اندیشه های میشل فوکو، فیلسوف متأخر فرانسوی و مفهوم هایی همانند اپیستمه و گفتمان قدرت نزد او خواهد بود. روش ارزیابی این پژوهش نیز توصیفی- تحلیلی بوده و بر همین مبنا داده های لازم برای سنجشِ نمونه ها به شیوه ای کتابخانه ای و با ابزار تحلیل گفتمان به دست خواهند آمد. شواهد برآمده از این مطالعه تطبیقی گویای این واقعیت اند که با وجود مؤلفه های مشابه در نظام دانایی هر دو اثر، در هر دو ساحت خدایگانی و انسانی نسبت به مفهوم های «تقدیر»، «مرگ»، «عشق» و «خردورزی»، نقطه تمایز بنیادین آن ها در تبیین گفتمان قدرت، به نوع رویکردشان در پذیرش یا رد قدرت متعالی خدا یا خدایان بازمی گردد. به زبانی دیگر، با وجود تأکید بر جایگاه «تقدیر» و «مرگ» در بطن داستان فرود، جان مایه نمایشنامه آلسست، رد تمام آن گفتمان قدرتِ سنتی پیش از خود است. در این اثر فردی بر سریر قدرت خواهد نشست که از سوی گفتمان انسانیِ قدرت تأیید شود.
۲.

مواجهه نظام دانایی ایرانی یونانی در روایت های مده آ و سهراب با تکیه بر گفتمان قدرت میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فوکو مده آ گفتمان قدرت شاهنامه اوریپید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۷۳
این پژوهش در نظر دارد با تحلیل گفتمان قدرت در دو نمایش نامه مده آ اوریپید و داستان سهراب شاهنامه فردوسی، به تبیین وجوه اشتراک و افتراق دو جهان بینی در دو اثر مذکور بپردازد. روش پژوهش حاضر تحلیلی تطبیقی و اطلاعات لازم برای سنجش نمونه ها به شیوه ای کتابخانه ای و به واسطه ابزار تحلیل گفتمان انجام گرفته و هدف از آن یافتن فصل ممیز این دو اپیستمه از حیث مفهوم قدرت است. به نظر می رسد می توان نتایج حاصل از این مطالعه تطبیقی را نیز به مثابه نمونه هایی، به جهان معرفت شناسانه و گفتمان غالب در روح دو جغرافیای فرهنگی یونان کلاسیک و ایران تعمیم داد. رویکرد نظری بحث برگرفته از آراء میشل فوکو و مفهوم گفتمان قدرت در اندیشه وی است. شواهد این تحقیق گویای این واقعیت هستند که به رغم وجود مؤلفه های مشابه در اپیستمه هر دو اثر، در هر دو ساحت خدایگانی و انسانی از مفهوم تقدیر و مرگ تا عشق، اصالت و خردورزی، نقطه تمایز بنیادین آن ها در تبیین گفتمان قدرت، رویکردشان در پذیرش یا تقابل با گفتمان قدرت متعالی خدا یا خدایان است. اگر فردوسی در داستان سهراب، تقدیر یزدان را عامل فرجام پایانی می داند، در مقابل اوریپید، مده آیی می آفریند که در مقابل گفتمانِ غالبِ سنتیِ نهادینه شده می ایستد و حتی حاضر است فرزندانش را سر بریده، خدایان را همراه کرده و شکوه مندانه سوار بر ارابه خدایان گردد. 
۳.

بررسی چگونگی حضور و شخصیت پردازی زنان در تراژدی های شاهنامه فردوسی و تراژدی های اوریپید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اوریپید داستان تراژدی زنان شاهنامه شخصیت پردازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۳۹
بررسی شخصیّت زن در ادبیّات جهان همواره موردنظر پژوهشگران بوده است. نویسندگان و شاعران به فراخور فرهنگ و محیط اجتماعی - سیاسی سرزمین خود، از کارکرد شخصیّت زن در داستان ها بهره برده اند؛ به گونه ای که در داستان های ادبی ملل، حضور و نقش های متفاوت و متنوع از زنان دیده می شود. جستار حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی، فارغ از جنبه های بحث برانگیز نگرش فردوسی نسبت به زنان، مقایسه و تطبیقی از چگونگی شخصیّت پردازی این قشر از افراد جامعه از منظر ساختار داستان پردازی، در چهار تراژدی بخش حماسی شاهنامه و چهار نمایش نامه تراژیک اوریپید، ارائه می دهد تا از این رهگذر میزان تشابه و تفاوت شخصیّت پردازی را در این آثار نشان دهد و بتواند گریزی به چگونگی نگاه مردمان به زنان در دوران پیشین باشد. نتایج از پژوهش نشان داد زنان به سبب نشان داده شدن موجودیّت، شخصیّت اصلی و قهرمان اغلب تراژدی های اوریپید هستند و در تراژدی های فردوسی به فراخور داستان و موقعیّت، نقش پذیرفته اند.