ابوطالب سعادتی شامیر

ابوطالب سعادتی شامیر

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
پست الکترونیکی: seadatee@srbiau.ac.ir

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۹ مورد.
۴۱.

بررسی پایایی و اعتبار مقیاس تفکر آینده نگر کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر آینده نگر دوراندیشی رویدادی حافظه آینده نگر پایایی اعتبار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۸۶
مقدمه و هدف: توانایی پیش بینی موقعیت ها و نیازهای آینده که به عنوان شناخت آینده نگر شناخته می شود، مهارت مهمی است که کودکان برای عملکرد و برنامه ریزی موفق روزانه، بایستی در آن رشد کنند. پژهش حاضر با هدف هنجاریابی پرسشنامه تفکر آینده نگر کودکان در شهرک های نطامی شرق تهران صورت گرفته است. این پرسشنامه دارای 44 ماده و در سال 2020 توسط Mahy و Mazachowsky ساخته شده است. روش کار: پژوهش حاضر، از نوع غیر آزمایشی است که در چارچوب یک طرح تحقیق توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش کودکان مهد کودک های شهرک های مسکونی لشگری و کشوری در اصفهان در سال 1400 بود که به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 200 نفرانتخاب گردید. اعتبار، پایایی و ساختار پرسشنامه با روش های آماری تحلیل عاملی تائیدی و اکتشافی، آلفای کرونباخ و ضریب باز آزمون در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: در این پژوهش پایایی به روش همسانی درونی برابر 89/. و ضریب بازآزمایی با فاصله سه هفته ای برابر 84/. به دست آمد. در تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی مرتبه دوم، ساختار مقیاس و هر 5 خرده مقیاس آزمون به همراه بارهای عاملی معنادار آن، به تائید رسیدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد پرسشنامه CFTQ از روایی، پایایی و ساختار مناسبی برخوردار می باشد.
۴۲.

اثربخشی آموزش شناختی رفتاری برظرفیت خودمهارگری و تعهد زناشویی در زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی رفتاری ظرفیت خودمهارگری تعهد زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۲۸۵
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری برظرفیت خودمهارگری و تعهد زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 3 شهر تهرانانجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره نیماه در بازه زمانی 3 ماهه اذر ماه تا اواخر بهمن ماه تشکیل دادند بدین منظور 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. در پژوهش حاضر از بسته آموزش مهارت های شناختی- رفتاری و دو پرسشنامه ظرفیت خودمهارگری(1988) و تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997 ) استفاده شد.نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد نمرات پس آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل با حذف اثر نمرات پیش آزمون به طور معناداری در خودمهارگری، (03/0= P، 21/4= F)و تعهد زناشوی (20/5=F، 003/0=P) با هم متفاوت هستند . سایر نتایج نشان داد که میزان تأثیر آموزش مهارت های شناختی رفتاری بر افزایش ظرفیت خودمهارگری و بر افزایش تعهد زناشویی معنادار بود. بر این اساس می توان گفت زوجین با تغییر تفکرها و باورهای بنیادین از منفی به مثبت از طریق آموزش مهارت های شناختی- رفتاری می توانند ظرفیت خودمهارگری و تعهد زناشویی خود را افزایش دهند.
۴۳.

مدل ساختاری اضطراب سلامت بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی با میانجیگری نشخوار فکری در دانشجویان

تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۲۷۳
زمینه و هدف : هدف از انجام این پژوهش بررسی مدل ساختاری اضطراب سلامت بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی با میانجیگری نشخوار فکری در دانشجویان بوده است. روش پژوهش : طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود . این پژوهش با حضور 454 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در سال تحصیلی 1401-1400 به روش آنلاین انجام شد . برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از سیاهه کوتاه اضطراب سلامتی سالکوسکیس و همکاران(2002)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران(1994)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی ریس و همکاران(1986) و مقیاس پاسخ نشخوار فکری نولن-هوکسما و مارو( 1991 ) استفاده شد . داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین عدم تحمل بلاتکلیفی، حساسیت اضطرابی و نشخوار فکری با اضطراب سلامت رابطه معناداری وجود دارد (01/0> P ). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی از طریق نقش میانجی نشخوار فکری بر اضطراب سلامت معنادار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (051/0= RMSEA و 05/0> P-value ) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر اضطراب سلامت دانشجویان است.
۴۴.

تعیین سهم سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای در پیش بینی بی ثباتی زندگی زناشویی با نقش واسطه ای تاب آوری در زوج های متعارض

کلیدواژه‌ها: بی ثباتی زندگی زناشویی سبکهای مقابله ای سبکهای دلبستگی تاب آوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۲۴۸
زمینه و هدف: ثبات زناشویی به عنوان شاخص استمرار و دوام هسته ای از استقلال، اعتماد و دوستی دوجانبه مطرح می شود و عامل پیش بینی کننده شادی و شادکامی زناشویی به شمار می رود و از عوامل فردی و بین فردی متعددی تأثیر می پذیرد لذا هدف این پژو هش تدوین مدل ساختاری پیش بینی بی ثباتی زندگی زناشویی بر مبنای سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای : نقش واسطه ای تاب آوری در زوج های متعارض بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره نیروی انتظامی در شهر تهران در سال 1398 بود که با روش نمونه گیری در دسترس(داوطلبانه) انتخاب تعداد 300 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس بی ثباتی ازدواج ثبات زناشویی ادواردز و همکاران(1987)، ،پرسشنامه سبک های مقابله ای که توسط لازاروس و فولکمن(1985) وپرسشنامه تاب آوری کانر و دیوید سون(2003) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که یافته ها نشان داد که سبک های مقابله ای به طور مستقیم پیش بینی کننده بی ثباتی زندگی زناشویی در زوجین متعارض می باشد و تاب آوری نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین سبک های مقابله ای هیجان مدار و مساله مدار و بی ثباتی زناشویی داشت، همچنین نتایج نشان دادن تاب آوری نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین سبک دلبستگی ایمن سبک دلبستگی نا ایمن اجتنابی با بی ثباتی زناشویی داشت. با این حال تاب آوری نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین سبک دلبستگی دو سوگرا با بی ثباتی زناشویی نداشت. (P<.01) نتیجه گیری: با توجه به نقش سبک های مقابله ای، سبک های دلبستگی وتاب اوری در پیش بینی بی ثباتی زندگی زناشویی، می توان نتیجه گرفت آموزش سبک های مقابله ای کارآمد، توجه به تاب آوری و و شناسایی سبک های دلبستگی زوجین بین زوجین می تواند از آسیب های تهدید کننده پایداری زندگی زناشویی پیشگیری کند.
۴۵.

اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر سرسختی روانشناختی و احساس تنهایی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد مبتنی بر توانمندی سرسختی روانشناختی احساس تنهایی زنان مطلقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۸۶
طلاق از اتفاقات بسیار استرس زا در زندگی افراد محسوب میشود و در کنار بسیاری از عوامل خوشایند و ناخوشایند زندگی زنان، طلاق حادثه ای مهم و سهمگین در زندگی ایشان محسوب می شود که پیامدهای فردی و اجتماعی زیادی در زندگی آنان به همراه دارد. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر سرسختی روانشناختی و احساس تنهایی زنان مطلقه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. در پژوهش حاضر جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 10 تهران در نیمه اول سال 1401 بود؛ از میان این افراد و به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته رویکرد مبتنی بر توانمندی بر اساس پروتکل تهیه شده توسط Darbani & Parsakia (2022) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه احساس تنهایی Russel et al. (1998) و پرسشنامه سرسختی روانشناختی Lang et al. (2003) بود. در بخش توصیفی از جدول های توزیع فراوانی استفاده شده و در بخش استنباطی تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری مقدار به دست آمده در متغیر سرسختی روانشناختی (22/8 = F و 001/0 = P) و احساس تنهایی (40/6 = F و 002/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل  یعنی رویکرد مبتنی بر توانمندی به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته  یعن احساس تنهایی و سرسختی روانشناختی شده. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای رویکرد مبتنی بر توانمندی بر گروه آزمایش بود. نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان داد تأثیرات ناشی از رویکرد مبتین بر توانمندی بر متغیرهای پژوهش پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که رویکرد مبتنی بر توانمندی بر احساس تنهایی و سرسختی روانشناختی زنان مطلقه مؤثر بوده فلذا پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
۴۶.

مدل یابی رابطه تعادل عاطفی، هوش اجتماعی با اضطراب سخنرانی: نقش واسطه گری انتظار پیامد و برانگیختگی هیجانی در دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تعادل عاطفی هوش اجتماعی اضطراب سخنرانی انتظار پیامد برانگیختگی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۲۱۳
مقدمه: اضطراب سخنرانی از عوامل مختلفی نشأت می گیرد، دو عامل مهم در این زمینه تعادل عاطفی و هوش اجتماعی با واسطه-گری انتظار پیامد و برانگیختگی هیجانی می تواند باشد. بنابراین این تحقیق با هدف مدل یابی رابطه تعادل عاطفی، هوش اجتماعی و اضطراب سخنرانی با واسطه گری انتظار پیامد و برانگیختگی هیجانی در دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش : این پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان کرمان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای 740 نفر انتخاب شدند و به مقیاس های اضطراب سخنرانی ﭘﺎل (1996)، ت عادل ع اطفی برادبورن (۱۹۶۹) ، هوش اجتماعی سیلورا و همکاران (2001)، انتظار پیامد بنز و ویتون (1997) و برانگیختگی هیجانی گروس و جان (2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد مدل تبیین تعادل عاطفی، هوش اجتماعی و اضطراب سخنرانی با میانجی گری انتظار پیامد و برانگیختگی هیجانی در دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان از برازش قابل قبولی برخوردار است. تعادل عاطفی و هوش اجتماعی بر اضطراب سخنرانی، انتظار پیامد و برانگیختگی هیجانی اثر مستقیم دارند. انتظار پیامد در رابطه بین تعادل عاطفی و هوش اجتماعی با اضطراب سخنرانی نقش واسطه ای ایفا می کند. همچنین برانگیختگی هیجانی در رابطه بین تعادل عاطفی و هوش اجتماعی با اضطراب سخنرانی نقش واسطه ای ایفا می کند. نتیجه گیری: طبق نتایج بدست آمده می توان نتیجه گیری کرد اضطرلب سخنرانی دانشجویان که یکی از شایع ترین اضطراب های اجتماعی در بین دانشجویان می باشد
۴۷.

The effects of train composition with brain learning approach based on the Educational self-efficacy and written ability of students(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۹۷
Purpose: Present study was conducted with the aim of the effects of teaching method of writing with brain-based learning on educational self-efficacy and written ability of female students in fifth grade of primary school. Materials & Methods: A quasi-experimental method with designing pre-test and post-test with unequal control group was used and to select the sample, the one-stage cluster sampling method was applied. The population of this study included all Esfarayen elementary school fifth grade female students in the academic year of 94-95 that their number was 483 people. The current sample consisted of 30 people who were randomly assigned to two experimental and control groups. Findings: Examining and analyzing of obtained scores, using covariance analysis showed between written language of the control group and the experimental group as well as between academic self-efficacy of experimental and control group there is statistically significant difference. Discussion: Accordingly, training writing with the method of brain-based learning was effective on written language of students. Therefore, it can then be concluded brain-based approach training had desirable effect and can be used practical.
۴۸.

نقش واسطه ای تحمل ابهام دررابطه بین نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه با حافظه کاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحمل ابهام نیاز به خاتمه نیاز به شناخت حافظه کاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تحمل ابهام در رابطه بین نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه با حافظه کاری بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از بین آن ها ازطریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های حافظه کاری (WMQ، 1392)، نیاز به شناخت (NCS، 1996)، نیاز به خاتمه (NFCS، 2008) و تحمل ابهام (MSTAT، 1993) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل معادلات ساختاری بود که با استفاده از آن روابط علی متغیرهای پژوهش بررسی شد. یافته ها گویای آن بود که اثر مستقیم نیاز به شناخت بر حافظه کاری معنادار (001/0>P)، اثر مستقیم تحمل ابهام بر حافظه کاری(001/0>P) معنادار، اما اثر مستقیم ترجیح قطعیت (08/0>P) و ترجیح ساختار(1/0>P) بر حافظه کاری معنادار نبود. همچنین نتایج نشان داد که نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه از طریق واسطه گری تحمل ابهام بر حافظه کاری دارای اثرغیرمستقیم بود (001/0>P). بنابراین مداخلات مبتنی بر بهبود نیاز به شناخت، نیاز به خاتمه و تحمل ابهام می تواند به افزایش ظرفیت حافظه کاری در دانش آموزان کمک کند.
۴۹.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روانشناختی آموزش ذهن آگاهی سرمایه روانشناختی کودکان کم توان ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۰۴
هدف: مطالعات متعددی به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ظرفیت های مثبت روانشناختی پرداخته اند اما پژوهشی که به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش-پذیر بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه و گروه گواه بود. جامعه آماری را مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر 10-5 ساله شهر تهران تشکیل می دادند که در سال 1399 به مرکز مشاوره ذهن آرا مراجعه کرده بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 40 نفر از مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) بود و نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. ابزار مورد استفاده برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کابات زین (1990)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و مقیاس سرمایه روانشناختی لوتاز (2007) بود. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. یافته ها: آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیر معنادار داشت که این اثربخشی در طول زمان پایدار بود (05/0>P). نتیجه گیری: مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیری که در جلسات آموزشی ذهن آگاهی شرکت کرده بودند، بهزیستی روانشناختی، تاب آوری، خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی بیشتری داشتند.
۵۰.

نقش میانجی نگرش به یادگیری و تحمل ابهام در رابطه بین نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه بر حافظه کاری دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه کاری نیاز به شناخت نیاز به خاتمه نگرش به یادگیری تحمل ابهام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۹۴
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل علی اثر نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه بر حافظه کاری با میانجی گری نگرش به یادگیری و تحمل ابهام در دانش آموزان دبیرستانی (دوره دوم) شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند.روش اجرای پژوهش توصیفی و با توجه به بررسی روابط میان متغیرها در قالب مدل علّی تحلیل مسیر، طرح پژوهش همبستگی انتخاب شد. برای این منظور، 385 نفر ) 155دختر و 230پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های حافظه کاری (نجاتی1392)، نیاز به شناخت (کاچیوپو 1996)، نیاز به خاتمه (دی بیکر و کراوسون 2008)، نگرش به یادگیری (ایکن 1979) و تحمل ابهام (مک لین 1993) پاسخ دادند. نتایج پژوهش به طور کلی نشان داد که هم نیاز به شناخت و هم نیاز به خاتمه از طریق واسطه گری نگرش به یادگیری و تحمل ابهام بر حافظه کاری دارای اثرغیرمستقیم هستند. یافته ها گویای آن بود که اثر مستقیم نیاز به شناخت بر حافظه کاری معنادار اما اثر مستقیم نیاز به خاتمه بر حافظه کاری معنادار نبود. بعلاوه، اثر مستقیم نیاز به شناخت بر نگرش به یادگیری و تحمل ابهام معنادار بوده اما اثر مستقیم نیاز به خاتمه بر نگرش به یادگیری و تحمل ابهام معنادار نبود. در قسمت نتیجه گیری به طور تفصیلی به بحث در خصوص یافته های حاصله و تبیین آنها پرداخته شده است.
۵۱.

A confirmatory factor analysis and validation of the forms of self-criticism/reassurance scale among teachers(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۲۴۷
Purpose: The present study investigated the psychometric properties of a Persian version self- reassurance/ self-criticism Inventory in the male and female teachers. Materials & Methods: This study was of a validation type. The participants were 444 teachers selected through a multistage-cluster random sampling among the teachers in high school second period in the city of Bojnord of the 2015-16 years. The three scales administrated in this study were: self- reassurance/ self-criticism Inventory, self-efficacy Scale and happiness Inventory. A Cronbach’s and test-retest reliability was calculated to examine the reliability of the self- reassurance/ self-criticism Inventory and to check the validity of the method convergent validity, divergent validity and confirmatory factor analysis was used. Findings: The calculated α for the inventory was for self-criticism 0.69 and for and self- reassurance 0.77. Neutralizing dimensions respectively self-criticism and for and self- reassurance examined through correlating it to the self-efficacy scale and happiness Inventory given signification. Using factor exploratory analysis confirmed the two-factor structure. Discussion: The Persian version of the self- reassurance/ self-criticism Inventory seems satisfactory for measuring self- reassurance/ self-criticism symptoms in teacher's samples. Future research is, however, needed to confirm these data in a sample of OCD teacher's.
۵۲.

طراحی الگوی مشغولیت تحصیلی: اعتباریابی به روش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۲۱۸
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی مشغولیت تحصیلی با رویکرد ترکیبی (کیفی-کمی) است. در بخش کیفی، از راهبرد نظریه داده بنیاد کلاسیک استفاده شد، جامعه آماری پژوهش کارشناسان حوزه آموزش و پرورش بودند. ابتدا نمونه 21 نفره از این جامعه آماری با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. یافته های پژوهش منجر به طراحی الگوی عناصر مشغولیت تحصیلی شد. برای غربال مهم ترین شاخص های شناسایی شده، در بخش کمی از تکنیک دلفی فازی استفاده شد. جامعه آماری این بخش خبرگان آموزش و پرورش و روان شناسی بودند که نمونه 18 نفره از آن به روش گلوله برفی گزینش شدند، در این مرحله پرسشنامه ای بر پایه الگوی عناصر مشغولیت تحصیلی طراحی شد و خبرگان آن را تکمیل کردند و بدین گونه داده های بخش کمی به دست آمد و با رویکرد تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی تجزیه و تحلیل شد. نتایج هشت عامل مؤثر بر مشغولیت تحصیلی دانش آموزان را نشان داد که به ترتیب، عبارت اند از انگیزه تحصیلی، تلاش و مسئولیت پذیری دانش آموز، اعتمادبه نفس دانش آموز، هدف و برنامه ریزی تحصیلی، خودنظم جویی تحصیلی، خودآگاهی، راهبردهای مطالعه و یادگیری گروهی.
۵۳.

مقایسه حافظه کوتاه مدت، عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی دو زبانه ها و یک زبانه های زودهنگام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه کوتاه مدت عملکرد خواندن پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوزبانه و یک زبانه زودهنگام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۲۱۲
پژوهش حاضر با هدف مقایسه حافظه کوتاه مدت، عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی دو زبانه ها و یک زبانه های زودهنگام و ارائه یک الگوی تبینی در دانش آموزان پسریک زبانه و دو زبانه انجام شده است. تعداد380 دانش آموز پایه پنجم دبستان شهر بجنورد با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. جهت سنجش حافظه کوتاه مدت از اشکال پیچیده ری و استریت ، جهت سنجش عملکرد خواندن از ابزار عملکرد خواندن و نارساخوانی (نما) و ازمیانگین نمرات پایان سال دروس ریاضی، فارسی و علوم به منظور سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که در هر دو گروه، اثر مستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی و اثر غیرمستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی با واسطه عملکرد خواندن مثبت و معنادا دار بود و بالاترین ضریب مسیر بین حافظه کوتاه مدت و پیشرفت تحصیلی و پایین ترین ضریب بین عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی مشاهده شد. در تمام مؤلفه ها بجز خرده مقیاس های حذف آواها و خواندن ناکلمات (در متغیر عملکرد خواندن) دوزبانه ها نمرات بالاتری داشتند. نتیجه آن که یادگیری مهارت های یک زبان مانند خواندن و نوشتن به غنی سازی مهارت های زبان دیگر و افزایش آواها و معانی در حافظه کمک می کند و تبحر بدست آمده در یک زبان به زبان دیگر منتقل می شود. لذا افراد دوزبانه به دلیل برخورداری از دانش و اطلاعات و تجربه های بیشتر در حوزه های زبانی مختلف مهارت های بیشتری در مقایسه با یک زبانه ها دارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه حافظه کوتاه مدت، عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی دو زبانه ها و یک زبانه های زودهنگام و ارائه یک الگوی تبینی در دانش آموزان پسریک زبانه و دو زبانه انجام شده است. تعداد380 دانش آموز پایه پنجم دبستان شهر بجنورد با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. جهت سنجش حافظه کوتاه مدت از اشکال پیچیده ری و استریت ، جهت سنجش عملکرد خواندن از ابزار عملکرد خواندن و نارساخوانی (نما) و ازمیانگین نمرات پایان سال دروس ریاضی، فارسی و علوم به منظور سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که در هر دو گروه، اثر مستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی و اثر غیرمستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی با واسطه عملکرد خواندن مثبت و معنادا دار بود و بالاترین ضریب مسیر بین حافظه کوتاه مدت و پیشرفت تحصیلی و پایین ترین ضریب بین عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی مشاهده شد. در تمام مؤلفه ها بجز خرده مقیاس های حذف آواها و خواندن ناکلمات (در متغیر عملکرد خواندن) دوزبانه ها نمرات بالاتری داشتند. نتیجه آن که یادگیری مهارت های یک زبان مانند خواندن و نوشتن به غنی سازی مهارت های زبان دیگر و افزایش آواها و معانی در حافظه کمک می کند و تبحر بدست آمده در یک زبان به زبان دیگر منتقل می شود. لذا افراد دوزبانه به دلیل برخورداری از دانش و اطلاعات و تجربه های بیشتر در حوزه های زبانی مختلف مهارت های بیشتری در مقایسه با یک زبانه
۵۴.

تاثیر مداخله آموزشی هوش مثبت بر توانمندی های منشی و معنای زندگی معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مثبت توانمندی های منش معنای زندگی معلمان دوره ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۲۱۲
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر بسته آموزشی هوش مثبت در ارتقای توانمندی های منشی و معنای زندگی معلمان دوره ابتدایی انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با دو گروه آموزش هوش مثبت و کنترل است که بر اساس هدف کاربردی است. حجم نمونه شامل شامل 44 معلم دوره ابتدایی بود که به شیوه نمونه گیری ملاکی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آموزش هوش مثبت (22 نفر) و کنترل (22 نفر) گمارده شدند. تمام شرکت کنندگان از طریق پرسشنامه توانمندی و ارزش ها در عمل سلیگمن و پرسشنامه معنا در زندگی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه مورد سنجش قرارگرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل ورایانس آمبخته طرح اندزه گیری تکراری، تحلیل شدند. در گروه آموزشی هوش مثبت، زیرمولفه های توانمندی منش شامل خلاقیت، کنجکاوی، هوش اجتماعی، معنویت و امید بطورمعناداری نسبت به خط پایه ارتقا یافتند (0001/0=p). در مولفه معنای زندگی نیز افزایش معناداری در گروه آموزش هوش مثبت مشاهده شد (0001/0=p). با توجه به نتایج مطالعه حاضر، می توان گفت که آموزش هوش مثبت باعث بهبود توانمندی های شخصیتی و معنای زندگی در معلمان مدارس ابتدایی می شود. از این رو کاربرد آن برای سایر معلمان و مربیان توصیه می گردد.
۵۵.

To Present a Model of Psychological Well-Being based on the Components of Psychological Capital and Cognitive Flexibility by Mediating role of Mindfulness(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Psychological well-being cognitive flexibility Psychological Capital Mindfulness

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۲۲۴
Purpose : The purpose of this study is to present a model of psychological well-being based on the components of psychological capital and psychological flexibility by mediating role of mindfulness. Methodology : This study is a descriptive research and subjects are composed of 350 masters' students of psychology from Islamic Azad University in Tehran that are selected using ‘stratified random sampling proportional to size’ method. In this method, from each unit of the university, a sample was selected independently and proportional to size of that unit. The participants responded to psychological well-being questionnaire (Ryff, 1989), psychological capital questionnaire (Luthans et al, 2007), Acceptance and action Inventory (Bond et al, 2011) and Mindfulness Questionnaire (Buchheld et al, 2006). Data are analyzed using path analysis through LISERL 8.8. Finding: The results show that cognitive flexibility, hope, optimism, self-efficacy, resiliency and mindfulness directly predict psychological well-being (P<0.01), and on the other hand, cognitive flexibility, hope, optimism, self-efficacy and resiliency indirectly predict psychological well-being by mediating role of mindfulness (P<0.01). Conclusion: So a program can be developed to enhance cognitive flexibility and components of psychological capital and mindfulness, through which students’ level of psychological well-being would be improved. This study was applied in terms of objective and combined. 
۵۶.

اثربخشی بسته مداخله روانی-تربیتی هوش سیال ماهر بر نظم جویی هیجانی شناختی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مداخله روانی - تربیتی هوش سیال ماهر نظم جویی شناختی هیجان کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۲۰۰
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بسته مداخله روانی-تربیتی هوش سیال ماهر بر بهبود نظم جویی شناختی هیجانی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) بود.   روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل پسران 10 تا 12 ساله مبتلا به ADHD بود که به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی ویژه کودکان شهر تهران در نیمه اول سال 1402 مراجعه کرده بودند. از این جامعه، 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس مشکلات رفتاری کودکان کانرز- فرم والد (CPRCBP) و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان- فرم کودکان (CERQ-K-P) بود. گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقه ای به شیوه گروهی تحت مداخله قرار گرفت و گروه کنترل در انتظار ماند.   یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA)  نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در افزایش راهبردهای سازگارانه نظم جویی شناختی هیجانِ تمرکز مجدد مثبت و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و کاهش راهبردهای ناسازگارانه تفاوت معنی داری وجود دارد (p<0.05). با این حال، تفاوت معنی داری بین دو گروه از لحاظ راهبردهای سازگارانه پذیرش، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه پذیری مشاهده نشد (p>0.05).   نتیجه گیری: بسته مداخله روانی-تربیتی هوش سیال ماهر می تواند به طور موثری به بهبود تنظیم هیجانی و عملکرد شناختی کودکان مبتلا به ADHD کمک کند. این مداخله با تقویت هوش سیال و حافظه کاری به کودکان کمک می کند تا بهتر با چالش های مرتبط با این اختلال مواجه شوند و تنظیم هیجانی بهتری داشته باشند.
۵۷.

مقایسه اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارکردهای اجرایی بازی درمانی مفاهیم ریاضی ناتوانی یادگیری ریاضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۲۴۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. نمونه آماری شامل 45 دانش آموز پایه سوم ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و در 3 گروه آموزش کارکردهای اجرایی، بازی درمانی و گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش آزمون ریاضی کی-مت بود. شرکت کنندگان گروه های آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دیدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی، بر یادگیری مفاهیم ریاضی تفاوت معناداری وجود ندارد (P<0/01). همچنین بین اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی، بر یادگیری مفاهیم ریاضی تفاوت معناداری وجود ندارد (P<0/01). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو مداخله کارکردهای اجرایی و بازی درمانی آثار سومندی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان مبتلا به یادگیری ریاضی دارند.
۵۸.

اثربخشی آموزش مهارت های ریاضی بر افزایش هوش متبلور دانش آموزان متوسطه دوم مدارس شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های ریاضی هوش متبلور ماهر توانایی های شخصیتی- هیجانی اجتماعی - فرهنگی عملی-فنی و هوش موفق و هوش سعادت دانش آموزان متوسطه دوم مدارس شاهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۹۳
این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های ریاضی  بر افزایش هوش متبلور دانش آموزان متوسطه دوم مدارس شاهد  انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات تجربی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی مورد پژوهش شامل دانش آموزان مدارس شاهد متوسطه دوم منطقه 4  شهر تهران در سال تحصیلی 1403- 1402 بود . با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از دانش آموزان جامعه مورد مطالعه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش) 15 نفر بسته آموزش مهارت های ریاضی ) و یک گروه کنترل، جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش مهارت های ریاضی  را طی  10 جلسه 80 دقیقه ای دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها  بسته آموزش مهارت های ریاضی   و آزمون هوش متبلور (سعادتی شامیر و زحمتکش،1401)  استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بسته آموزش مهارت های ریاضی  ،  باعث افزایش هوش متبلور در دانش آموزان 16 تا 18  سال شد.  آموزش مهارت های ریاضی  به دانش آموزان سال های دوم متوسطه باعث افزایش توانایی های شخصیتی- هیجانی، اجتماعی - فرهنگی ، عملی -فنی و هوش موفق و هوش سعادت در آنها شد .  دانش آموزانی که آموزش مهارت های ریاضی دقیق تری دریافت کنند قدرت تحلیل بیشتر و منظم تری پیدا می کنند و در مورد موضوعات شخصیتی ،اجتماعی ،فرهنگی ،معنوی، مدیریتی ، اقتصادی و فلسفی خلاقانه تر می اندیشند و به راه حل های جدید برای رسیدن به جواب مسائل بیشتر فکر می کنند و با برخورداری بیشتر از هوش فراشناختی راه حل ها خلاقانه تر و جدید را جستجو می کنند و دانش شناختی خود را برای رسیدن به نتیجه نهایی در مورد حل یک مسئله بر اساس نظم و الگو را افزایش می دهند.  
۵۹.

تأثیر سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی بر رفتارهای شهروندی سازمانی با میانجی گری مدیریت برداشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی سرمایه روانشناختی رفتارهای شهروندی سازمانی مدیریت برداشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۸۱
زمینه: سازمان ها برای دستیابی به مزیت رقابتی و بقای بلندمدت، نیازمند سرمایه های مختلفی هستند. در میان این سرمایه ها، سرمایه های ناملموس از جمله سرمایه فکری، سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی، نقشی حیاتی در ارتقای عملکرد سازمانی ایفا می کنند. با وجود مطالعات متعددی که به بررسی تاثیر سرمایه های ناملموس بر رفتارهای شهروندی سازمانی پرداخته اند، اما هنوز هم ابهامات و خلاءهایی در این زمینه وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر سرمایه فکری، سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی بر رفتارهای شهروندی سازمانی با میانجی گری مدیریت برداشت انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری آن، شامل تمامی کارکنان شرکت به تعداد 400 نفر در سال مالی 1400بود. حجم نمونه بر اساس فرمول جی پاور 376 نفر به دست آمد، به خاطر افت آزمودنی 385 نفر انتخاب گردید و در نهایت 378 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار پژوهش پرسش نامه های سرمایه فکری (بونتیس، ۱۹۹۸)، سرمایه اجتماعی (ناهاپیت و گوشال، 1998)، سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007) و مدیریت برداشت (بولینو و ترنلی، 1999) و رفتار شهروندی (ارگان و کانوسکی، 1996) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) و برآورد آماره های توصیفی در نرم افزارهای آماری SPSS نسخه 26 و Amos نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که مدیریت برداشت نقش میانجی در تاثیر سرمایه فکری و سرمایه روانشناختی در سازمان بر رفتارهای شهروندی سازمانی دارد (05/0>P). سرمایه فکری، سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی بر رفتارهای شهروندی سازمانی تاثیر دارد. همچنین مدیریت برداشت بر رفتارهای شهروندی سازمانی تاثیر دارد، ولی سرمایه اجتماعی بر مدیریت برداشت تاثیر نداشت، در نهایت نقش میانجی مدیریت برداشت در ارتباط بین سرمایه فکری و رفتارهای شهروندی سازمانی مورد تایید قرار نگرفت (05/0<P). واژه
۶۰.

بررسی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانش آموزان دختر متوسطه دوم و ارائه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوامل علمی تربیت اخلاقی زیرساخت های آموزشی آسیب های اجتماعی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۸۲
هدف: تربیت اخلاقی عامل مهمی در بهبود وضعیت نظام های آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانش آموزان دختر متوسطه دوم و ارائه الگو بود.روش: پژوهش حاضر در زمره پژوهش های آمیخته اکتشافی (کیفی-کمّی) است. جامعه کیفی خبرگان دانشگاهی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب و تحت مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. جامعه کمّی دانش آموزان دختر متوسطه دوم منطقه پنج شهر تهران بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان و با توجه به ریزش های احتمالی تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادند. داده های بخش کیفی و کمّی به ترتیب با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA و تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانش آموزان دختر متوسطه دوم شامل 87 شاخص، 21 مفهوم در 10 مقوله بلوغ اجتماعی، زیرساخت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، خانوادگی و آموزشی، ویژگی های شخصیتی و اخلاقی و سبک های یادگیری و فرزندپروری، عوامل اقتصادی، تفکر انتقادی، رسالت اجتماعی، اولویت های زندگی، منابع اخلاقی معتبر، خودآگاهی و آسیب های اجتماعی بود. یافته های دیگر نشان داد که روایی به دلیل بالاتر از 50/0 بودن میانگین واریانس استخراج شده برای هر 10 مقوله و پایایی به دلیل بالاتر از 70/0 بودن آلفای کرونباخ و ترکیبی برای همه آنها تایید شد. افزون بر آن، الگوی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانش آموزان دختر متوسطه دوم برازش مناسبی داشت و در الگوی مذکور بار عاملی هر 10 مقوله معنادار بود (05/0P<).نتیجه گیری: الگوی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانش آموزان دختر متوسطه دوم دارای تلویحات کاربردی برای مسئولان و متصدیان آموزش وپرورش است. با توجه به نتایج این مطالعه، آنان می توانند گام موثری در جهت بهبود تربیت اخلاقی دانش آموزان بردارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان