مقالات
حوزه های تخصصی:
تاکنون توسط اندیشمندان عالم به دو نوع واقعیت اشاره شده است: واقعیت غیب و واقعیت مشهود. اندیشمندان ادیان ابراهیمی در مورد واقعیت غیب و رابطه آن با واقعیت مشهود با استناد به وحی الهی سخن می گویند. این سخنان در دوران قبل از رنسانس در اروپا آنچنان با خرافات مخلوط شده بود که اندیشمندان آن دیار را بر آن داشت تا صرفا به تجربیات خود اتکا کنند و فقط به واقعیت مشهود بپردازند. از این رو مکتب دنیاگرایی به عنوان یک ارزش به وجود آمد و علوم صرفا تجربی ملاک عقلانیت و مرجعی برای زندگی آنان گردید. علوم جدید با عمدتا نگرش اثباتی از ابزارها و وسایل عمده در صنعتی شدن و تجدد گردید. در این میان از نظر کارکرد رشته جامعه شناسی نقش برجسته تری در جایگزینی ادیان الهی به خود گرفت. بدنبال رونق تجدد این علوم همراه با دست آوردهای خود در تمام جهان گسترش یافتند. در جامعه ما نیز نظام آموزشی، خصوصا در مقاطع عالی به همان شکل رواج یافت. پژوهش حاضر بر آن است تا تاثیر تحصیل در دانشگاه را بر میزان دینداری دانشجویان بسنجد، و به مقایسه تاثیر تحصیل در رشته جامعه شناسی و دیگر رشته ها بر میزان دینداری بپردازد. این تحقیق همچنین به دنبال سنجش و کنترل متغیرهای زمینه ای بر میزان دین داری دانشجویان نیز می باشد. تحقیق به صورت بررسی از نوع روند پژوهی و با استفاده از روش مقایسه ای پیش رفته با وسیله پرسشنامه اطلاعات خود را از نمونه ای از دانشجویان دانشگاه شیراز و دانشگاه علوم پزشکی شیراز در رشته های مختلف به دست آورده است. نتایج که با استفاده از نرم افزارSPSS مورد تحلیل قرار گرفته است نشان می دهد که رشته های پزشکی، کشاورزی و جامعه شناسی بیشترین تاثیر را بر دین داری دانشجویان به صورت منفی داشته اند و دانشجویان علوم انسانی کمترین اثر را پذیرا شده اند. هر چند به طور کلی علوم سکولار تاثیر خود را بر دانشجویان می گذارند. یافته های ما حکایت از این دارند که تنها رشته ای که دانشجویانش با دینداری کمتر از دیگر رشته ها وارد دانشگاه می شوند اما دیندارتر از آنچه بوده اند از دانشگاه خارج می شوند رشته هنر و معماری است
بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی مرتبط با کیفیت زندگی مردم بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
"این تحقیق، با رویکرد کمی، به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه انجام شده است. چارچوب نظری پژوهش، از دو نظریه سلسله مراتب نیازهای مزلو و نظام های بوم شناسی انسانی تشکیل شده که بر اساس مفاهیم عمده آن ها و مطابق با جامعه آماری مورد مطالعه شاخص هایی تدوین و به کار بسته شده است. با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر از مردم شهرستان بیرجند به عنوان نمونه انتخاب شده، سپس به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، افراد واقع در سنین بین 15 تا 65 سال مورد مصاحبه قرار گرفتند. فرض محوری تحقیق آن است که کیفیت زندگی موضوعی ذهنی ـ عینی است و خود نیز تحت تاثیر عوامل ذهنی ـ عینی قرار دارد. بر این اساس، رابطه کیفیت زندگی با هر یک از نه متغیر مستقل خاستگاه اجتماعی، وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات، مرتبه شغلی، میزان درآمد، میزان بهره مندی از شبکه های حمایت اجتماعی، شیوه جامعه پذیری در خانواده، میزان استفاده از رسانه های همگانی، و نگرش های سنتی / مدرن از طریق نرم افزار آماری spss و با استفاده از آماره های تحلیل واریانس و رگرسیون یک متغیره آزمون شده، نتایج به دست آمده نشان می دهد که کلیه این روابط معنی دار و مستقیم است. همچنین، در تحلیل رگرسیون چندمتغیره، پنج متغیر سطح تحصیلات، شیوه جامعه پذیری در خانواده، میزان استفاده از رسانه های همگانی، مرتبه شغلی، و میزان بهره مندی از شبکه های حمایت اجتماعی وارد معادله شده، بر روی هم 44 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند.
"
بررسی عوامل موثر بر سرقت نوجوانان (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی عوامل موثر بر سرقت نوجوانان در کرمانشاه با رویکردی ترکیبی پرداخته است. مبنای نظری پژوهش برتئوری های همنشینی افتراقی، کنترل اجتماعی، احساس محرومیت نسبی و شرایط آنومیک خانواده استوار می باشد. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع روش علی - مقایسه ای است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه هدایت شده محقق ساخته جمع آوری گردیده است. جمعیت آماری متشکل از دو گروه مستقل تجربی و کنترل است: گروه تجربی شامل کلیه سارقین نوجوان نگهداری شده در زندانها و مراکز اصلاح و تربیت کرمانشاه و گروه کنترل مشتمل برکلیه دانش آموزان سنین 12 تا 18 سال شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 86-85 در کرمانشاه می باشد. نتایج تحقیق نشانگر تفاوت معنادار میان دو گروه تجربی (سارق) و کنترل (غیر سارق) به لحاظ میزان گسیختگی خانوادگی، وضعیت اجتماعی - اقتصادی، میزان پیوند اجتماعی، میزان احساس محرومیت نسبی و میزان همنشینی با کجروان است.
بررسی عوامل موثر بر هویت اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه فعلی ایران به دلیل تغییرات و تحولات اجتماعی و مسایل خاص دوران گذار از بعد ارزش های فرهنگی و اجتماعی درگیر چالش می باشد. یکی از مولفه های مهم این تغییر و تحولات دوران گذار، بحث هویت اجتماعی است. در این پژوهش سعی شده است هویت اجتماعی در بستر تغییراتی که در نگرش و ارزش های افراد ایجاد می شود مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. برای این منظور از روش پیمایشی استفاده شده و مورد مطالعه دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران هستند که به روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 254 نفر انتخاب شده اند. در این پژوهش ارتباط و تاثیر متغیرهای پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی، تحصیلات والدین، آگاهی اجتماعی از حقوق و وظایف، میزان دینداری و نگرش به اشتغال با هویت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است که نتایج حاصل از طریق ضریب تعیین R2=0.563 نشان می دهد که متغیرهای مزبور توانسته اند تقریبا 56 درصد واریانس متغیر وابسته هویت اجتماعی را تبیین کنند
بررسی عوامل موثر در مشارکت اجتماعی شهروندان، جامعه شهری شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر مشارکت اجتماعی شهروندان جامعه شهری ایلام است. روش تحقیق در این پژوهش کمی و پیمایشی بوده که از ابزار پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. نمونه آماری این تحقیق 385 نفر بوده است که به روش نمونه برداری خوشه ای توام با روش تصادفی انتخاب شدند. چارچوب مفهومی این تحقیق، نظریه های وبر، هومنز، لرنر، گای درام، اوکلی و مارسدنن و پارسونز می باشد. در این تحقیق، ارتباط متغیرهای جنس، وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل، تحصیلات، رضایت از خدمات شهری، عضویت در تشکل های اجتماعی و شرکت در انتخابات با متغیر مشارکت اجتماعی شهروندان مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون دو متغیره نشان از معنادار بودن ارتباط متغیرهای فوق بغیر از جنس بر مشارکت اجتماعی داشته است. نتایج حاصل از آزمون چند متغیره نیز نشان داد که در نهایت متغیرهای مستقل 52 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند. که در این میان متغیر شرکت در انتخابات بیشترین سهم را در تبیین داشته است. نتایج این تحقیق بطور کلی نشان از این مساله دارد که مشارکت اجتماعی در بین مردم شهرستان ایلام، هنوز به عنوان یک مولفه مدرن شناخته نشده است.
"
بررسی موانع فرهنگی – اجتماعی توسعه با تاکید بر خاص گرایی (مطالعه موردی هرمزگان شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه دارای ابعاد پیچیده، متنوع و متکثر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، روان شناختی و سیاسی است. برای فهم عوامل و موانع توسعه باید همه مولفه های مذکور مورد پژوهش قرار گیرند، اما عناصر فرهنگی – اجتماعی نقشی بنیادی در فرایند توسعه ایفا می نمایند. در این مقاله برآنیم که دریابیم: چرا علی رغم اینکه در دو دهه گذشته سرمایه گذاری های کلان صنعتی، اقتصادی و تجاری در هرمزگان صورت پذیرفته و دانشگاهها و موسسات آموزش عالی متعددی تاسیس شده اند، این منطقه توسعه درخور نیافته است و هنوز در زمره مناطق محروم طبقه بندی می گردد؟ در این پژوهش با الگو قرار دادن نظریه نوسازی اجتماعی پارسنز و با روش پیمایشی و با استفاده از مقیاس های لیکرت، تمایزات معنایی (برش قطبین) و فرافکنی خـاص گرایی را که یکی از موانع عمده فرهنگی -اجتماعی توسعه محسوب می گردد، در شهر بندرعباس مورد آزمون قرار دادیم. نتایج بررسی نشان داد که میانگین خاص گرایی شهروندان بومی (2.88)، غیربومی ها (2.98)، زنان (2.86)، مردان (2.93)، اهل سنت (2.8) و شیعیان (2.95) بوده است
بررسی نقش آموزشگاههای آزاد سازمان آموزش فنی و حرفه ای شهرستان رشت بر توسعه فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی نقش آموزشگاههای آزاد شهر رشت در مورد تاثیر این نوع آموزشها بر توسعه تواناییهای فردی، فرهنگی، مناسبات اجتماعی و اقتصادی بوده است. برای دستیابی به هدف فوق در چهار شاخص کلان توسعه، فردی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، 12 شاخص خرد به ترتیب و تفکیک زیر مطرح گردید: الف- توسعه تواناییهای فردی (افزایش اعتماد به نفس – افزایش توانایی اتخاذ تصمیمات صحیح – افزایش ابتکار عمل)؛ ب – توسعه فرهنگی (گسترش فرهنگ مطالعه – شناخت بیشتر نسبت به اهداف آموزش، غنی کردن اوقات فراغت)؛ ج – توسعه مناسبات اجتماعی (بهبود روابط اجتماعی – کمک به حل منطقی مشکلات فردی و اجتماعی گسترش و مهارت های فردی و اجتماعی)؛ د- توسعه اقتصادی (تسریع در پیدا کردن شغل – استفاده بیشتر از تسهیلات مربوط به حرفه گسترش مهارت های درآمدزا). سوالات تحقیق در مورد تفاوت میان مربیان و کارآموزان از نظر متغیرهای نظیر نوع دیدگاه، جنسیت، تحصیلات، گروههای سنی، رشته های آموزشی که بیشترین فراوانی را دارند، با عنایت به تاثیر آموزشهای آزاد بر توسعه مورد توجه قرار گرفت. روش تحقیق از نوع کمی و تکنیک پیمایشی بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه، کلیه آموزشگاههای آزاد در رشته های مختلف شهر رشت در نیمه دوم سال 80 و نیمه اول سال 81 در بر گرفته است.
حجم نمونه 170 نفر از مربیان و170 نفر هم از کارآموزان بوده است. ابزار تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته بود که برای سنجش پایایی ابزار مذکور از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. میزان ضریب آلفا برای هر چهار شاخص کلان بالای %80 بوده است که پایایی را کاملا مورد تایید قرار می دهد. جهت تجزیه و تحلیل سوالات تحقیق از آزمون های آماری (T-Test)و آنالیز واریانس (ANOVA) استفاده شده است.
یافته های تحقیق در سه گروه جداگانه یعنی الف- مربیان، ب- کارآموزان، ج- مربیان و کارآموزان بدست آمده است در بخش الف و ب تفاوت معنی داری در میان شاخص های کلان توسعه فردی، اجتماعی و اقتصادی وجود نداشت اما در بعد توسعه فرهنگی تفاوت معنی دار وجود داشت. در بخش ج نیز در میان هر چهار شاخص کلان توسعه تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. به دیگر سخن هر دو گروه مربیان و کارآموزان دارای دیدگاه یکسانی در زمینه تاثیر آموزشگاههای آزاد بر توسعه فراگیر بودند.
"
تفاوت های جنسیتی در رفتارهای نوعدوستانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"به دلیل اهمیت والای نوعدوستی در روابط اجتماعی و کارکردهای مثبت آن بر نظام اجتماعی، تحقیقات گسترده ای در این حوزه صورت گرفته است. برخی از این پژوهش ها به بررسی ارتباط جنسیت و نوعدوستی پرداخته اند. فرض عمومی و پذیرفته شده این است که رفتار نوعدوستانه مردان و زنان با یکدیگر متفاوت است و این تفاوت اساسا ناشی از نقش های جنسیتی است. پژوهش حاضر تلاش کرده است تفاوت های جنسیتی در رفتار نوعدوستانه را با لحاظ کردن نقش های جنسیتی مورد بررسی قرار دهد. روش به کار رفته در این پژوهش، روش پیمایشی است. جامعه آماری کلیه افراد 60-15 ساله شهر یاسوج هستند که 386 نفر بعنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه می باشد که جهت تعیین اعتبار آن از روش اعتبار سازه به کمک تکنیک تحلیل عامل و جهت تعیین پایایی از شیوه هماهنگی درونی به روش آلفای کرانباخ استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن هستند که تفاوت های جنسیتی تاثیری بر رفتار نوعدوستانه ندارد. به علاوه نقش های جنسیتی نیز ارتباط معناداری با رفتارهای نوعدوستانه نشان نمی دهند.
"
رابطه هوش عاطفی مدیران و جو سازمانی با فرهنگ سازمانی یادگیری (شرکت ملی نفت ایران به عنوان مورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه هوش عاطفی مدیران و جو سازمانی با فرهنگ سازمانی یادگیری است که شرکت ملی نفت ایران به عنوان مورد انتخاب شده است. در این پژوهش، 30 مدیر از مدیران صنعت نفت ملی ایران و شرکت های تابعه بصورت خوشه ای انتخاب شدند که برای جمع آوری اطلاعات، از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. در این مقاله مبــاحث به دو قسمت تقسیم شده اند: نخست مباحث مربوط به هوش عاطفی و جو سازمانی عنوان شده اند که فهرست اولیه ای معیارهای هوش عاطفی از «مدل گولمن» استفاده گردید است. لازم به ذکر است که برای اندازه گیری شاخص های جو سازمانی در این تحقیق از رویکرد «لیمن» استفاده شده است. سپس تاثیر مولفه های جو سازمانی با فرهنگ سازمانی یادگیرنده بررسی شده اند. همچنین بر مبنای «مدل میخایل مارکوارت» از فرهنگ سازمانی یادگیرنده، پرسشنامه ای طراحی شد. بر اساس یافته های ناشی از مبانی نظری و نتایج تحلیلی اطلاعات جمع آوری شده از طریق مطالعات میدانی، 4 فرضیه مورد تایید قرار گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آنست که هوش عاطفی بالای مدیران با جو سازمانی همبستگی مثبت و بالایی دارد. ضرایب همبستگی پیرسون بین مولفه ها و نتایج به دست آمده حاکی از آنست که هوش عاطفی بر مولفه «اعتبار» بیشترین تاثیر را دارد. در پایان، نتایج تاثیر هوش عاطفی مدیران و رتبه بندی تاثیر متغیرها بر فرهنگ سازمانی یادگیری با استفاده از آزمون فریدمن و همچنین منافع حاصل از آن ارایه شده است