جامعه شناسی کاربردی
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم زمستان 1401 شماره 4 (پیاپی 88) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در شرایط باروری پایین، تصمیم زوجین به فرزندآوری، بیشتر یک تصمیم برنامه ریزی شده و پیچیده است که زوجین از یک سو برمبنای ملاحظه وضعیت زندگی فردی و خانوادگی خود و از سوی دیگر با در نظر گرفتن موقعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه آن را اتخاذ می کنند. کدام ملاحظه ها و چالش های کنونی خواست فرزندآوری زوجین ایرانی را صورت بندی می کند؟ در پژوهش حاضر برای پاسخ به این پرسش، کوشش شده است فهم کنش فرزندآوری و چالش های آن در بستر خانواده ایرانی در شهر اصفهان بررسی شود. داده های پژوهش با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای، نمونه گیری نظری و مصاحبه عمیق با 30 زن و مرد مشارکت کننده گردآوری و داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از کد گذاری باز، محوری و گزینشی تجزیه و تحلیل شد و در نهایت، بیست مقوله اصلی به دست آمد و بر اساس جمع بندی مفاهیم و مقوله ها، مقوله هسته با عنوان «گذار ارزشی از فرزند آوری» معرفی شد. نتایج نشان داد که بیم و هراس های اقتصادی، آینده هراسی، مسئولیت پذیری اجتماعی و دغدغه های انباشته، تصمیم به فرزندآوری را درگیر محاسبات مبتنی بر عقلانی بودن ابزاری می کند. چنین محاسباتی نه تنها انواع راهبردها را در خانواده ها فعال، آنها را دچار نوعی دگردیسی و گذار ارزشی می کند. همچنین، برنامه ها و سیاست های تشویقی جمعیت، زمانی موفق است که با درک واقع بینانه از چالش های فرزندآوری زوجین، برای رفع آنها تلاش کنند.
کاوش پدیدارشناختی بر شایستگی های پایه آموزگاران برای تحقق ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی شایستگی های پایه آموزگاران برای تحقق ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی در سند تحول بود. این پژوهش از نوع کیفی بوده و روش استفاده شده، پدیدارشناختی است. مشارکت کنندگان پژوهش را مدرسان مراکز تربیت معلم، اعضای هیئت علمی گروه علوم اجتماعی، علوم سیاسی و علوم تربیتی دانشگاه های اصفهان و یزد تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی است. به گونه ای که 30 نفر تا رسیدن به اشباع داده ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته در پژوهش شرکت داده شدند. اعتبار پذیری کدگذاری های انجام شده از روش بازبینی اعضا و بررسی همکار صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد شایستگی های پایه آموزگاران در تربیت اجتماعی و سیاسی شامل دانش اجتماعی و سیاسی (سواد اجتماعی و سواد سیاسی)، بینش اجتماعی و سیاسی (ارزش ها و تمایل های فردی، ارزش ها و تمایل های جمعی، ارزش های وطنی و فراوطنی) و رفتار اجتماعی و سیاسی (عاملیت فردی، عاملیت جمعی و عاملیت سیاسی) است. بر اساس نتایج پژوهش توصیه می شود، این شایستیگی ها به مثابه راهنمای عمل برای طراحی و برنامه ریزی برنامه های تربیت معلم و آموزش های ضمن خدمت آموزگاران استفاده تا بستر اندیشه و عمل بر اساس سند تحول در میان آموزگاران فراهم شود.
بررسی نگرش های برابری جنسیتی خواهانه دختران دانشجو و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر هدف بررسی نگرش های برابری خواهانه در میان دختران دانشجو و بررسی عوامل مرتبط با آن است. روش تحقیق استفاده شده پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه است. جامعه آماری، شامل دانشجویان دخترِ دانشکده های فنی و مهندسی، علوم انسانی، علوم پایه، هنر، زبان های خارجی، هنر و تربیت بدنی دانشگاه تهران، در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری است که در پاییز 1397 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه با فرمول کوکران برآورد شد و در مجموع، 400 نفر بررسی شدند. روش نمونه گیری طبقه ای نسبی و تصادفی ساده بود. برای تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار SPSS و آزمون های دومتغیره و چندمتغیره استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد بین افزایش سن و تحصیلات دختران، با نگرش های برابری خواهانه ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد؛ به طوری که با افزایش سن و سطح تحصیلات نگرش های برابری خواهانه نیز در آنها افزایش می یابد. علاوه بر این، میان تمایل به ازدواج، نگرش به رابطه دوستی دختر و پسر و نگرش های برابری خواهانه نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. این در حالی است که نتایج تحقیق نشان می دهد، میان فردگرایی و نگرش های برابری خواهانه ارتباط منفی و معکوس وجود دارد. در مجموع، به نظر می رسد اگرچه زنان تمایل بیشتری به برابری جنسیتی دارند و خواهان سهم بیشتر در عرصه های اجتماعی و اقتصادی جامعه و بازار کار و تحصیل هستند، این نگرش ها مانع تمایل آنها به ازدواج و موجب شکل گیری تفکر های مرد ستیزانه در آ نها نشده است.
رابطۀ انگیزۀ مشارکت در ورزش های همگانی و اضطراب اجتماعی اندام با مشارکت ورزشی دانشجویان دختر دانشگاه های شهرستان خوانسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه انگیزه مشارکت در ورزش های همگانی و اضطراب اجتماعی اندام با مشارکت ورزشی دانشجویان دختر دانشگاه های شهرستان خوانسار انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه دختران دانشگاه های شهرستان خوانسار تشکیل دادند. روش نمونه گیری تصادفی ساده و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 254 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه مشارکت ورزشی، اضطراب اجتماعی اندام و انگیزه مشارکت ورزشی بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) تحلیل شدند. نتایج نشان داد، بین انگیزه مشارکت در ورزش های همگانی و اضطراب اجتماعی اندام رابطه منفی معنادار، بین انگیزه مشارکت در ورزش های همگانی و مشارکت ورزشی رابطه مثبت و معنادار و بین اضطراب اجتماعی اندام و مشارکت ورزشی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، انگیزه مشارکت (297/0) در ورزش های همگانی و اضطراب اجتماعی اندام (335/0-) پیش بین مناسبی برای مشارکت ورزشی دانشجویان دختر بود.
نقش زنان در شادکامی خانواده: مطالعۀ کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شادکامی یکی از ویژگی های فرهنگ ایرانی که در نهاد خانواده اثر گذار است. ایجاد شادکامی در محیط خانواده از سوی والدین، پویایی جامعه را به همراه دارد. با توجه به اهمیت موضوع شادکامی در محیط خانواده، هدف پژوهش حاضر واکاوی نقش زنان در شادکامی خانواده است. روش پژوهش حاضر، کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. همچنین، داده ها با 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته در شهر یزد جمع آوری شد و در نهایت، کد گذاری با شش مرحله تحلیل مضمون صورت گرفت. نتایج در پنج مضمون نهایی با عنوان، پذیرش نقش مادرانگی، مدیریت اقتصادی، پذیرش نقش زنانگی، راهبردهای تعاملی-حمایتی و کنار گذاشتن کلیشه های فرهنگی مطرح شد. یافته های پژوهش نشان داد موقعیتی که به وجود آورنده شادکامی خانواده از سوی زنان است با پذیرش و ایفای نقش مادرانگی و زنانگی انجام می شود. همچنین، کنار گذاشتن کلیشه های فرهنگی و مقابله با چالش های اقتصادی در رویارویی با اعضا باعث افزایش شادکامی خانواده می شود. زنان با ایجاد راهبردهای تعاملی و حمایتی خویش در خانواده و ایجاد فضای گفتمانی صمیمی در پی ایجاد افزایش شادکامی در خانواده هستند. به این معنا که زنان پژوهش حاضر همه توان خویش را به کار می گیرند تا محیط خانواده ای شاد و بانشاطی داشته باشند؛ زیرا آنان شادکامی اعضای خانواده را شادی خویش می دانند و ازنظر آنان وقتی که همسر و فرزندانشان شاد هستند، آنان نیز احساس شادکامی می کنند. درواقع، شادی برای آنان در نهاد خانواده خلاصه می شود. نهادهای فرهنگی، آموزشی و خانواده ها برای گفتمان سازی ایجاد شادکامی در سطح خرد، خانواده و در سطح کلان، جامعه را توصیه می کنند.
بررسی رابطۀ رهبری استثماری با عملکرد نوآورانه به واسطۀ نقش میانجی پنهان سازی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه رهبری استثماری با عملکرد نوآورانه، به واسطه نقش میانجی پنهان سازی دانش است. جامعه پژوهش را معلمان ناحیه دو شیراز به تعداد 1945نفر تشکیل می دهند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 319 معلم از این جامعه انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رهبری استثماری اشمید و همکاران (2019)، پنهان سازی دانش کانلی و زویگ (2015) و عملکرد نوآورانه هوانگ و لی (2018) استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب 97/0، 94/0 و 92/0 به دست آمد. روایی سازه پرسشنامه ها نیز به وسیله تحلیل عاملی تأییدی تعیین شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و lisrel انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد رهبری استثماری رابطه منفی و معناداری با عملکرد نوآورانه در سطح 05/0 دارد؛ پنهان سازی دانش نیز رابطه منفی و معناداری با عملکرد نوآورانه در سطح 05/0 دارد؛ رهبری استثماری به واسطه نقش میانجی پنهان سازی دانش رابطه غیرمستقیم، منفی و معناداری با عملکرد نوآورانه دارد. درنهایت برای ارتقای خلاقیت و عملکرد نوآورانه، به مسئولان آموزش و پرورش پیشنهاد می شود با انجام مصاحبه دقیق و تخصصی و همچنین بررسی رزومه کاری افرادِ متقاضی مدیریت مدارس، اطمینان حاصل کنند برای مدارس مدیری انتخاب می شود که خصایص رهبری استثماری را نداشته باشد و مدیران مدارس نیز با برقراری ارتباطات باز و تعامل صمیمانه با معلمان خود، احساس امنیت را برای به اشتراک گذاشتن دانش در آنها ایجاد کنند.
شناسایی و ارزیابی محرکهای بروز طلاق عاطفی در میان زوجین تهرانی از دیدگاه متخصصان با رویکرد تصمیم گیری چندمعیارۀ گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق عاطفی ازجمله مهمترین آسیبهای خانوادگی است که فروپاشی فردی، خانوادگی و اجتماعی را در پی دارد؛ طوری که آثار این وضعیت پرتنش گاهی تا مدتها بر جای میماند. باوجود تعدد بروز طلاق عاطفی، این نوع طلاق کماکان پدیده ای ناشناخته است و از آن در بسیاری از پژوهش های علمی به مرحله موقت طلاق رسمی یاد می شود. در سال اخیر گزارشها و آمارهای رسمی حاکی از افزایش میزان طلاق در شهر تهران است که به زعم کارشناسان، سهم طلاق عاطفی بیش از طلاق رسمی است؛ از این رو انجام پژوهش درباره محرکهای بروز طلاق عاطفی میان زوجین ضرورت می یابد. این مقاله در قالب پژوهشی کاربردی و پیمایشی، با هدف ارائه چارچوبی برای شناسایی و ارزیابی محرکهای بروز طلاق عاطفی در میان زوجین تهرانی ازنظر متخصصان نگارش یافته است. دادههای موردنیاز با دو دسته پرسش نامه محققساخته از نمونه 37 نفره از جامعه شناسان، صاحبنظران علوم اجتماعی، متخصصان جمعیتشناسی و مشاوران مجرب خانواده و زوج درمان در تهران گردآوری شد که به شیوه گلولهبرفی انتخاب شدند؛ سپس دادهها با آزمون آماری t تک جامعه و روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی گروهی تجزیهوتحلیل شدند. نتایج حاکی از شناسایی 29 محرک بروز طلاق عاطفی میان زوجین تهرانی بود که در چهار بُعد مهارت زندگی، شخصیتی و رفتاری، اجتماعی و جامعهشناختی و زمینهای، سازماندهی شدند که ازنظر خبرگان از میان آنها بعد اجتماعی و جامعه شناختی با وزن 0.35 از بالاترین اهمیت برخوردار بود و سهم بیشتری را در طلاق عاطفی زوجین تهرانی داشت. همچنین ملاحظه شد که در میان محرکهای طلاق عاطفی هریک از ابعاد، محرک «ضعف در مهارت ارتباط مؤثر» با وزن 0.0548 از بعد مهارت زندگی، محرک «خیانت و روابط خارج از ازدواج» با وزن 0.0482 از بعد رفتاری و شخصیتی، محرک «عدم کفویت و همسان همسری» با وزن 0.0545 از بعد اجتماعی و جامعهشناختی و محرک «موقعیت اقتصادی فرد» با وزن 0.0546 از بعد زمینهای، بالاترین درجه اهمیت را به خود اختصاص دادند؛ بنابراین نتیجه می شود که صاحبنظران و نهادهای متولی سرمایههای فکری، مالی و زیرساختی اختیار خود را در مواجهه با محرک های اولویتدار به کار ببندند. در انتها، گزیده ای از راهکارهای پیشنهادی و اقدامات اصلاحی در مواجهه با این محرک ها ارائه شده است.