جامعه شناسی کاربردی
جامعه شناسی کاربردی دانشگاه اصفهان دوره 21 تابستان 1389 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: بسیاری اندیشمندان معتقدند که پرخاشگری ریشه بسیاری از مشکلات روانی و رفتاری جوانان است. این رفتارها در صورت بروز می توانند سبب مشکلات بین فردی، جرم و بزه و تجاوز به حقوق دیگران شده و در صورت درون ریزی شدن قادر به ایجاد انواع مشکلات جسمی و روانی می باشند. اهمیت نقش راهبردهای مقابله در چگونگی بروز رفتارهای جوانان از نظرگاه اندیشمندان روشن شده است. واکنش جوانان در برابر مشکلات و مسائل شبیه به همدیگر نمی باشند. بسیاری از آنها در مقابل این فشارها مقاومت می کنند و سعی می کنند آنها را برای خود هدفدار و معنی دار سازند و با آنها کنار آیند، بعضی ها زود از پای در آمده و تسلیم می شوند و بعضی هم آن را به دست عوامل مذهبی، مناسک و نیروهای ماورائی می دهند.
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین راهبردهای مقابله و رفتار پرخاشگرانه جوانان انجام شده است.
روش تحقیق: این پژوهش به روش کمی و با استفاده از تکنیک پیمایش و از طریق ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه جوانان بین سنین 19 تا 35 سال شهر اسلام آباد غرب می باشد. با توجه به جامعه آماری که 380000 نفر می باشد، تعداد 400 نفر جوان به عنوان نمونه معرف به شیوه تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. از اعتبار صوری و سازه برای روایی ابزار تحقیق استفاده به عمل آمد و از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و مقایسه میانگین ها برای آزمون فرضیات استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داده است که میانگین نمره راهبردهای انطباق افراد در بعد عقلانی برابر55/21، در بعد احساسی برابر42/37 و در بعد اجتنابی برابر 44/19 می باشد. از طرفی میانگین نمره پرخاشگری افراد در بعد تهاجم برابر71/32، در بعد خشم برابر51/48 و در بعد کینه توزی برابر 65/28 می باشد. این میانگین ها براساس آزمون F در سطح حداقل 95 درصد معنادار است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد افراد زمانی که از راهبرد احساسی در مواجه با مشکلات استفاده می کنند، پرخاشگری بیشتری از خود در تهاجم، خشم و کینه توزی نشان می دهند. اما دو راهبرد دیگر(عقلانی و اجتنابی) برای این ابعاد معکوس می باشند، زیرا افرادی که راهبرد اجتنابی از خود نشان می دهند، دلیلی برای پرخاشگری نمی بینند، بلکه آنها از این رفتار به این خاطر کناره می گیرند که قدرت رویارویی با آن را ندارند در حالیکه برای بعد عقلانیت افراد سعی دارند با موانع مقابله کنند. آن هم نه از طریق خشونت و پرخاشگری، بلکه با منطقی عقلانی و صحیح.
به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصههای آموزشی و پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات انجام شده پیرامون برنامه های توسعه در کشورهای مختلف جهان، نشان دهنده محوری بودن نقش فناوری اطلاعات است. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان استفاده از فناوری اطلاعات در عرصه های آموزشی و پژوهشی دانشگاه اصفهان انجام گرفته است. روش تحقیق پیمایشی بوده و جامعه آماری را دانشجویان تحصیلات تکمیلی و اعضاء محترم هیات علمی دانشگاه اصفهان در سال 1387که تعداد آنها برابر با 3981 نفر بوده، تشکیل می دهد. روش نمونه گیری به صورت طبقه ای متناسب با حجم و مقیاس پرسشنامه پنج درجه ای لیکرت بوده است، روایی پرسشنامه توسط تعدادی از استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی تایید شده و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ برای مؤلفه های شاخص آموزشی 79% و برای مؤلفه های شاخص پژوهشی 81% محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین استفاده پاسخگویان از فناوری اطلاعات برحسب میزان تحصیلات متفاوت است و بیشترین میزان استفاده از فناوری متعلق به اعضاء هیات علمی بوده است. آزمون توکی نشان می دهد که تفاوت میانگین استفاده از فناوری اطلاعات در بین دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد معنی دار نیست؛ این درحالی است که تفاوت میانگین استفاده از فناوری اطلاعات در اعضای هیات علمی با میانگین دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری معنی دار است.
بررسی عوامل مؤثر بر ریسک پذیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، مطالعه ای میدانی درمورد عوامل موثر برریسک پذیری دانشجویان است که با روش پیمایشی از طریق پرسشنامه، در سال 1386 به انجام رسیده است. حجم نمونه انتخابی400 نفر از دانشجویان دانشگاه های ایلام، و هدف کلی از تحقیق پی بردن به عوامل فردی واجتماعی موثر بر میزان ریسک پذیری دانشجویان که بخش مهمی از جوانان این مرز وبوم را تشکیل می دهند، بوده است. چارچوب نظری تحقیق مبتنی بر نظریه های شناخته شده از جمله نظریه گرایش فیش باین وآیزن، نظریه نظام اجتماعی گتزلز ونظریه خودتعیینی دسی و ریان است. در این تحقیق با توجه به موضوع ومساله اصلی ونیزدرچارچوب نظری آن، چهار فرضیه مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از آزمون های آماری بکار رفته در این پژوهش، از فرضیه های موردمطالعه نتایجی بدست آمد که حکایت از اهمیت وجود رابطه بین رفتار والدین از یک سو و رفتار همسالان از سوی دیگر، با ریسک پذیری دانشجویان دارد. طبق محاسبات انجام شده میزان ریسک پذیری دانشجویان، متوسط رو به بالا بوده است. ازنقطه نظر جنسیت، این مقاله نشان می دهد که ریسک پذیری دانشجویان پسر بیش از دانشجویان دختر است. همچنین، نتایج بدست آمده حکایت از آن داردکه طبقه اجتماعی در ریسک پذیری دانشجویان تاثیری ندارد.
الزام ها و پیامدهای اجتماعی برنامه درسی پاسخگو در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام آموزش عالی نهادی اجتماعی است که از دیرباز برای انجام سه رسالت آموزش، پژوهش و خدمات پدید آمده و در سال های اخیر رسالت های جدیدی از جمله کارآفرینی نیز به آن افزوده شده است. در بین تمامی عناصر و خرده نظام های آموزش عالی، از برنامه های درسی به عنوان مهم ترین عنصر و به منزله قلب این نظام یاد می شود زیرا بنیادی ترین ابزار فراهم آورنده دانش، تجربه و مهارت های دانشجویان برای عرضه خدمات به جامعه است. برنامه درسی که بتواند آرمان ها و رسالت های دانشگاه ها و سایر موسسات آموزش عالی را برای رفع نیازهای فردی( دانشجویان)، سازمانی( دانشگاه) و اجتماعی
( کارفرمایان و جامعه) تحقق بخشد برنامه درسی پاسخگو نامیده می شود. تبیین الزامات و پیامدهای اجتماعی برنامه درسی پاسخگو در آموزش عالی، هدف اصلی پژوهش حاضر بود که برای اجرای آن از روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. در پرسشنامه مذکور الزامات و پیامدهای برنامه درسی پاسخگو در حیطه خدمات اجتماعی از دیدگاه نمونه پژوهش یعنی استادان و دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه های اصفهان، صنعتی اصفهان و علوم پزشکی اصفهان و نیز کارفرمایان و مدیران که به روش طبقه بندی متناسب با حجم از نوع تخصیص بهینه و به طور تصادفی انتخاب شده بودند مورد مطالعه قرار گرفت. داده های گردآوری شده در دو سطح توصیفی و استنباطی و با استفاده از spss تجزیه وتحلیل گردید. نتایج حاصل از آزمون t نشان داد میانگین نظرات نمونه پژوهش در مورد الزام ها و پیامدهای تبیین شده بیش از میانگین فرضی جامعه بود)001/0≥ P). هم چنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره( مانوا) بیانگر آن بود که نظر استادان، دانشجویان و کارفرمایان در خصوص الزام های برنامه های درسی پاسخگو در آموزش عالی یکسان بوده اما بین دیدگاه های آنان در مورد پیامدهای اجتماعی موردانتظار از برنامه های درسی تفاوت معنی دار وجود داشت)005/0≥ P).
روش های تحقیق ترکیبی به عنوان سومین جنبش روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق با روشهای ترکیبی، متاخرترین جهتگیری روششناختی در علوم اجتماعی رفتاری معاصر است، که به دنبال دورهای نسبتاً طولانی از مناقشه های بین دو رویکرد پارادایمی کمیگرا و کیفیگرا، ظهور پیدا کرده است. این نوع تحقیق که از نظر فلسفی مبتنی بر رویکرد پراگماتیسم است، با تاکید بر همگرایی پارادایمی و اجتناب از موضعگیریهای کمی کیفی متعارف، در صدد ترکیب هر دو رهیافت کمی و کیفی در یک مطالعه واحد به طور همزمان، متوالی یا تغییرپذیر است. روششناسی ترکیبی گرچه به طور ضمنی از دهه 1960 با عناوین متفاوت به کار رفته است، اما آن به طور رسمی در یک دهه اخیر آغاز شده و در طول چند سال گذشته بسط و گسترش یافته است. این نوع تحقیق دارای واژگان جدید، اصول، مراحل و طرحهای خاصی است که با طرحهای کمی و کیفی متعارف متفاوت میباشد.
بر این اساس، این مقاله ابتدا به خاستگاه تاریخی و برخی تعاریف از این روش اشاره میکند، سپس ضمن ارایه انواع طرحهای ترکیبی استقرایی و قیاسی، طرح های ششگانه ترکیبی شامل طرحهای ترکیبی همزمان ـ زاویهبندی، همزمان ـ لانهکرده، همزمان ـ تغییرپذیر، متوالی تبیینی، متوالی اکتشافی و متوالی تغییرپذیر معرفی شده و شیوه اجرای آنها نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه مقاله، برخی ابعاد یک تحقیق ترکیبی نوعی شامل اهداف، سؤال ها و فرضیه ها، جایگاه نظریه، روشهای نمونهگیری ترکیبی، روشهای ترکیبی گردآوری و تحلیل دادهها، مراحل اجرا و نگارش گزارش تحقیق ترکیبی، و در نهایت اعتبار گزارش های تحقیق با روش های ترکیبی و شیوههای نهگانه اعتبارسنجی آن مطرح و بررسی شدهاند. در پایان مقاله، خلاصه ای از یک تحقیق ترکیبی انجام شده عنوان شده است.
بررسی ساختار عاملی، روایی و اعتبار مقیاس گرایشهای اجتماعی مطلوب در بین(مقاله علمی وزارت علوم)
این پژوهش با هدف بررسی روایی و پایایی مقیاس گرایشهای اجتماعی مطلوب در بین دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان به مرحله اجرا درآمده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1388-1387 تشکیل می دادند که به روش تصادفی ساده و بر حسب فرمول تعیین حجم کوهن و همکاران(2000)، تعداد 300 نفر بعنوان نمونه در نظر گرفته شدند. پرسشنامه هایی که به طور همزمان در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند بدین شرح است: پرسشنامه 25 سوالی گرایشهای اجتماعی مطلوب تجدید نظر شده کارلو و همکاران (2003)، پرسشنامه 20سوالی رفتار اجتماعی مطلوب جهانی راشتون و همکاران ، (1981)، پرسشنامه 7 سوالی نگرانی های همدلانه دیویس (1983)، پرسشنامه 4سوالی ارزشهای نوعدوستانه نیکل (1998)، وب و همکاران (2000) و پرسشنامه 4سوالی انگیزش مسوولیت اجتماعی استیل و همکاران (2008). در پایایی از ضرایب آلفای کرونباخ، اسپیرمن – براون،گاتمن و بازآزمایی و در روایی از تحلیل عاملی(مولفه های اصلی و چرخش از نوع واریماکس) و روایی همزمان (همبستگی بین مقیاسها) استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داد که ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاسهای گرایشهای اجتماعی مطلوب تجدیدنظر شده، رفتارهای اجتماعی مطلوب جهانی، نگرانی های همدلانه، ارزشهای نوعدوستانه و انگیزش مسوولیت اجتماعی، به ترتیب برابر با861/0، 845/0، 600/0، 500/0، 782/0 هستند. روایی همزمان بین پرسشنامه های گرایشهای اجتماعی مطلوب تجدید نظر شده با مقیاسهای رفتارهای اجتماعی مطلوب جهانی، نگرانی های همدلانه، ارزشهای نوعدوستانه و انگیزش مسوولیت اجتماعی در سطح (0001/0>p) معنادار بود. نتایج تحلیل عاملی برای پرسشنامه گرایشهای اجتماعی مطلوب کارلو و همکاران(2003) نشان داد که این پرسشنامه دارای پنج عامل به نامهای رفتارهای اجتماعی مطلوب ناشناس(گمنام)، نوعدوستانه و جمعی، هیجانی، در موقعیت بحرانی(اضطراری) و متابعت آمیز است.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر پدیده ی اعتیاد در شهراهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر پدیده ی اعتیاد می باشد. این تحقیق از نوع پژوهش های موردی بوده است و کل جامعه آماری مورد مطالعه نیز 135 نفر از معتادین خود معرف به مراکز بازپروری وابسته به مرکز بهزیستی اهواز است. متغیر وابسته در این تحقیق « شدت اعتیاد» است که به عنوان یک متغیر ترکیبی دربردارنده چهار عنصر نوع ماده مصرفی، مقدار مصرف، دفعات مصرف و روش مصرف می باشد و رابطه آن با متغیرهای مستقل «پایگاه اجتماعی- اقتصادی»، « بی-هنجاری»، «احساس انزواطلبی»، «معاشرت با افراد معتاد»، «محرومیت نسبی»، « سن و وضعیت تاهل»، مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رابطه معکوس و معنی داری بین متغیر پایگاه اجتماعی- اقتصادی ومتغیر وابسته (شدت اعتیاد) وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش رابطه ی مستقیم و معنی داری بین متغیر های بی هنجاری، احساس انزواطلبی و معاشرت با افراد معتاد با شدت اعتیاد را آشکار می سازد.امایافته ها بین متغیرهای سن، وضعیت تاهل و محرومیت نسبی با متغیر شدت اعتیاد رابطه معنی داری را نشان نداده است.
مقایسه ی اثربخشی فرآیند داوری و مشاوره ی خانواده بر کاهش تعارض زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر فرآیند داوری بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق و مقایسه ی آن با فرآیند مشاوره می باشد. در این راستا 15 زوج داوری و 15 زوج مشاوره به صورت نمونه ی در دسترس از زوجین مراجعه کننده به مرکز «مداخله در خانواده به منظور کاهش طلاق» سازمان بهزیستی شهر اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش پژوهش شامل دو روش: 1) توصیفی از نوع پیمایش 2) نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون بوده است. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی تعارضات زناشویی ثنایی و براتی و همچنین پرسشنامه ی محقق ساخته ی تعارضات زناشویی قلیلی و فاتحی زاده استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل نتایج از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که فرآیند داوری بر کاهش تعارضات زناشویی و ابعاد آن در زوجین متقاضی طلاق مؤثر نبوده است(p>0.05) در صورتی که فرآیند مشاوره بر کاهش تعارضات زناشویی و ابعاد آن در زوجین متقاضی طلاق مؤثر بوده است(p<0.05). در هیچ یک از فرآیندهای داوری و مشاوره تفاوتی در تاثیر بر حسب جنسیت مشاهده نشد(p>0.05).
سنجش احساس امنیت زنان مبتنی بر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت از جمله مقولات مهم در هر جامعه ای به شمار می رود و مقدمه لازم برای حیات هر نظام سیاسی و اجتماعی است. احساس امنیت به احساس روانی شهروندان از امنیت مرتبط بوده و از اینرو موضوعات و مسایل بسیاری را پیرامون خویش در رابطه با تامین یا عدم تامین آن به همراه دارد. از جمله آسیب پذیرترین اقشار هر جامعه در رابطه با موضوع امنیت، زنان هستند و بر این اساس، موضوع این پژوهش بررسی احساس امنیت اجتماعی زنان شهر مشهد در سال 1387 و عوامل مؤثر بر آن می باشد یا به عبارتی هدف پژوهش واکاوی احساس امنیت زنان و مولفه های موثر بر آن است.
این نوشتار از نظر کنترل شرایط پژوهش یک بررسی پیمایشی، از نظر وسعت پهنانگر و از نظر زمانی، مقطعی است(نیمه دوم سال 1387). جامعه آماری پژوهش زنان بالای 15 سال مناطق 12گانه شهر مشهد بوده و حجم نمونه مقتضی بر اساس فرمول کوکران 360 نفرتعیین شده است و نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای انجام شد؛ به طوری که پرسشنامه طراحی شده با روایی سازه های مناسب(براساس ضریب آلفای کرونباخ) در میان خوشه های منتخب تکمیل شد.
در این پژوهش میانگین احساس امنیت اجتماعی زنان شهر مشهد در یک طیف 5 وجهی، 40/2 بوده است که از نمره متوسط پایین تر می باشد. در بررسی عوامل مؤثر در تحلیل رگرسیون چندمتغیری مهمترین عوامل مؤثر به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: استفاده از وسایل ارتباط جمعی، نگرش به حجاب، طراحی شهری، تصور فرد از خود و حمایت اجتماعی که متغیر آخر دارای رابطه معکوس با متغیر وابسته بوده است. این عوامل توانستند 54/0 واریانس متغیر وابسته پژوهش را تبیین کنند.