جامعه شناسی کاربردی
جامعه شناسی کاربردی دانشگاه اصفهان دوره 21 زمستان 1389 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی و مقایسه رابطه بین ویژگی های کارآفرینی و رضایت شغلی و بررسی آن بین زنان و مردان انجام شد. جامعه آماری تحقیق، شاغلین بیمارستان کامیاب مشهد بودند . پس از جمع آوری اطلاعات وتحلیل دادهها از میان سیزده فرضیه، دوازده فرضیه تایید شد که نتایج فرضیات اصلی بدین صورت بود. بین ویژگی های کارآفرینی شاغلین ورضایت شغلی مقدار پیرسون 578/ 0بود که رابطه معنادار نسبتاً قوی بین دو متغیر را نشان می دهد، مقدار پیرسون برای فرضیه دوم592/0 بود ورابطه نسبتاً قوی ویژگی کارآفرینی زنان و رضایت شغلی را نشان می دهد ومقدار پیرسون برای فرضیه رابطه ویژگی های کارآفرینی و رضایت شغلی در مردان601/0 و رابطه قوی تایید شد. نتایج آزمون تفاوت بدین صورت بود که بین اعتماد به نفس، کنترل درونی، نگرش مثبت، نیازبه توفیق، نیاز به استقلال وآیندهنگری در زنان و مردان تفاوت معناداری نبود درحالیکه بین خلاقیت، نوآوری، گرایش به رفاه اقتصادی و ریسک پذیری بین زنان و مردان تفاوت معنادار بوده و مردان این ویژگی ها را بیشتر داشتند. همچنین از نظر میانگین روحیه کارآفرینی تفاوت معناداری بین دو جنس وجود داشته و مردان میانگین روحیه کارآفرینی بالاتری نسبت به زنان داشتند و از نظر رضایت شغلی، تفاوت معناداری بین دو جنس وجود نداشت.
تحلیل آماری بر روند گسترش ناموزون کاربری شبکه معابر در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
از بین کاربری های شهری، فضاهای سبز بخشی از پیکره با اهمیت شهرها هستند که به عنوان بخش جاندار ساخت کالبدی شهر، تلقی می شوند و در هماهنگی با بخش بیجان کالبد شهر ، بافت و سیمای شهر را تشکیل می دهند. اما با توجه به نقش و جایگاه گسترش فضاهای سبز در شهرها ، طی سالهای اخیر در بیشتر شهرهای ایران از جمله شهر زیبای اصفهان که روزگاری به عنوان الگوی باغشهر اسلامی و شهری با سرانه ایده آل فضای سبز در دنیا مطرح بود، به جای گسترش فضاهای سبز، به توسعه فضاهای کالبدی- مسکونی ، تجاری ، شبکه معابر ، پارکینگ و ... پرداخته شده است. این در حالی است که بر اساس طرح بازنگری طرح تفصیلی شهر اصفهان ، از میان کاربریهای اولویت دار ، کاربری فضای سبز در اولویت اول و کاربری شبکه معابر در اولویت ششم برنامه ریزی قرار دارد. متاسفانه دیدگاه حاکم فعلی، نگرش تک بعدی به برنامه ریزی و ترکیب کاربریها دارد و ارتباط فضاهای شهری با یکدیگر تقریباً فراموش شده است. در شرایط کنونی بسیاری از برنامه ریزان شهری بر گسترش معابر و پارکینگ جهت حل مشکلات ترافیکی اعتقاد دارند، اما با توجه به تقاضای بالای سفر، خرید و تملک آسان خودرو ، علاقه شهروندان به استفاده از خودروشخصی و افزایش روزافزون سفرهای شهری، بواسطه دسترسی نامناسب به خدمات شهری،گسترش خیابان و تبدیل بافتهای شهری به گذرهای عبوری و اختصاص درصد قابل توجهی از بودجه سازمانهای متولی امور شهری به ساخت خیابان ، بزرگراه و پارکینگ،تا چه زمانی می تواند پاسخگو باشد و آیا وقت آن نرسیده که برنامه ریزی سنتی کاربری اراضی شهری کنار گذاشته شود ؟ اگر روند فعلی امتداد یابد ، دیرزمانی نخواهد گذاشت که اگر از آسمان به شهر اصفهان بنگریم آن را شهری با زنجیره ای از خیابان های سیاه خواهیم دید نه یک شهر با زنجیره ای از فضاهای سبز. بنابراین این مقاله با دیدگاه مقایسه ای- تحلیلی به روند افزایش بی رویه شبکه معابر و پارکینگ و در مقابل کاهش فضاهای سبز در شهر اصفهان می پردازد و در پایان با بهره گیری از مولفه های نوین برنامه ریزی کاربری اراضی شهری ، راهکارهایی در راستای حل این معضل شهری ارائه می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد که دلیل اصلی ترافیک اصفهان،به بالا بودن تقاضای سفر شهری ، فرهنگ ترافیکی شهروندان و نرخ بالای تولید و جذب سفر شهری مربوط است و گسترش خیابان و بزرگراه چاره ساز نبوده و نباید توسعه بزرگراهها و خیابان های شهری جایگزین فضاهای سبز شهری شود.
بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی سازمان ها (CSR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی سازمان ها می پردازد که وزارت نیرو به عنوان مورد تحقیقاتی انتخاب شده است. در این مقاله مبــاحث به دو بخش تقسیم شده اند. نخست مباحث مربوط به فرهنگ سازمانی و مدیریت فرهنگ سازمانی عنوان می شود و سپس تاثیر مولفه های فرهنگ سازمانی بر پیاده سازی مسئولیت اجتماعی سازمان ها بررسی می شود. در این پژوهش، ابتدا مباحث مربوط به ادبیات تحقیق با استناد به مقالات و مدل های معتبر بررسی شده است، که فهرست اولیه مربوط به معیارهای فرهنگ سازمانی از مدل بارون و گرینبرگ و معیارها مسئولیت اجتماعی سازمان ها از مدل دنیسون استفاده گردید است و اصلاحات لازم در این فهرست، از طریق انجام مصاحبه گروه کانون با کارشناسان و صاحبنظران شکل گرفت. همچنین برمبنای این معیارها، پرسشنامه ای طراحی شد که با استفاده از روش های آزمون تحلیل واریانس فریدمن و آزمون دوجمله ای، فرضیه های تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.
از یافته های این مقاله می توان به این نتیجه رسید که بین مولفه های فرهنگ سازمان و مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان همبستگی مثبت و بالایی وجود دارد (P<%5) و اینکه مدل ذهنی کارکنان، اصلی ترین مولفه موثر بر مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان می باشد.
بررسی میزان کاربست مؤلفه های سازمان یاددهنده در دانشگاههای دولتی کشور در سال تحصیلی86-85(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی میزان کاربست مؤلفه های سازمان یاد دهنده در دانشگاههای دولتی کشور بود. مؤلفه های سازمان یاددهنده در پنج مقوله دیدگاه قابل یاددهی، ایده ها، ارزشها، انرژی و قاطعیت در تصمیم گیری مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 25067 نفر اعضای هیات علمی دانشگاههای دولتی کشور (13335 نفر در دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و 11372نفر در دانشگاه های وابسته به بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) در سال تحصیلی86- 85 بوده و یک نمونه 345 نفری از میان آنان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بصورت تصادفی انتخاب شد که 315 نفر در پژوهش شرکت نمودند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 74 سؤالی بر مبنای نظریه سازمان یاددهنده تیچی در قالب طیف 5 درجه ای لیکرت استفاده شده است. پایایی کل پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 87 /0 برآورد گردید. برای آزمون سؤالهای پژوهش از آزمون های آماری پارا م تریک از جمله t تک نمونه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد میانگین نمرات پاسخ دهندگان در مورد کاربست مؤلفه های سازمان یاددهنده در گروه نمونه همه کمتر از حد متوسط(3) می باشد و در تمام مؤلفه ها تفاوت معنی دار است. همچنین میزان مطلوبیت استفاده از مؤلفه های سازمان یاددهنده در دانشگاهها با میانگین 25/4 بسیار بالاتر از حد متوسط ارزیابی شده و t مشاهده شده از t بحرانی جدول بزرگتر است. لذا در این خصوص نیز تفاوت میانگین ها معنی دار می باشد.
بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت اجتماعی، از موقعیت و جایگاه برجستهای در برنامهریزیهای کشوری برخوردار است که دستیابی و پایدارسازی آن نیازمند مقدمات و زمینههای پیچیدهای بوده و آسیبپذیری یا زوال آن نیز، معلول زمینهها و عوامل متفاوتی است. این مقاله با هدف بررسی تاثیر پارهای از عوامل اجتماعی و اقتصادی بر احساس امنیت اجتماعی نگاشته شده است. احساس امنیت اجتماعی درمقالهی حاضر به سه بعد امنیت جانی، امنیت مالی و امنیت سیاسی تقسم شده و تاثیر برخی عناصر حوزههای اجتماعی و اقتصادی زندگی افراد بر آن، مورد بررسی قرار گرفته است. در بعد نظری، برای رسیدن به اهداف تحقیق، از نظریهی جامعهشناختی تالکوت پارسنز و نظریههای مربوط به حوزهی مطالعات امنیت باری بوزان و ال ویور استفاده شده است. تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، در بین ساکنین 16 سال و بالاتر شهرستان اهواز، در سال 1387 به انجام رسیده است. در این تحقیق از شیوهنمونهگیری خوشهای چندمرحلهای استفاده شده و حجم نمونهی مورد مطالعه 600 نفر میباشد.
مهمترین نتایج حاصل از آزمون رابطهی بین متغیرهای تحقیق نشان داد که؛ متغیرهای گرایش به مشارکت در تامین امنیت، تلقی از عملکرد پلیس و پایگاه اجتماعی – اقتصادی به صورت مستقیم و متغیر احساس محرومیت نسبی بهطور معکوس بر احساس امنیت اجتماعی افراد تاثیرگذار هستند . متغیرهای تلقی از عملکرد قانون و جنسیت، تنها بر بٌعد امنیت جانی اثرگذارمیباشند. یافتههای به دست آمده در زمینهی رابطه متغیرهای مستقل با متغیر وابسته، موافق با مطالعات انجام شدهی پیشین است.
سنجش اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن در مراکز شهرستانهای چهار محال بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتماد اجتماعی، به عنوان مهم ترین سازه سرمایه اجتماعی و از مهم ترین مفاهیم مطرح در حوزه علوم اجتماعی معاصر است. چرخش ساختار اجتماعی و تغییرات همه جانبه در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه مدرن، و مخاطرات ناشی از این تغییرات توجه به این مفهوم را جدی ساخته است ولی این بدان معنی نیست که اندیشمندان کلاسیک بدان توجهی نداشته اند.
با اهمیت یافتن اعتماد اجتماعی در جامعه معاصر، به تدریج این مفهوم در نزد سیاستگذاران، برنامه ریزان و دولتمردان از جایگاه خاصی برخوردار شد تا جایی که سنجش سرمایه اجتماعی و به تبع آن اعتماد اجتماعی در قانون برنامه توسعه اقتصادی،اجتماعی کشور، نیز مورد توجه قرار گرفت. بر این اساس این پژوهش با هدف اطلاع از میزان اعتماد و شناخت از مهمترین عوامل موثر و مرتبط با آن در استان چهارمحال و بختیاری و پاسخ به این سوال اساسی انجام گرفته است که: میزان اعتماد اجتماعی در مراکز شهرستانهای استان چه حد است؟ و مهمترین عوامل موثر و مرتبط با آن کدامند؟ در این تحقیق با توجه به مهمترین دیدگاههای نظریه پردازان کلاسیک و معاصر (دورکیم، وبر، تونیس، پاتنام، بوردیو، فوکویاما، گیدنز، اریکسون، افه و دیگران) و همچنین تحقیقات داخلی و خارجی انواع اعتماد بین شخص، بنیادی، عمومی، سازمانی، اعتماد سیاسی و اعتماد به مشاغل و مناصب به عنوان زیرشاخه های اعتماد اجتماعی انتخاب شدند. شیوه تحقیق پیمایشی و با نمونه ای به حجم 612 نفر در 6 شهر مرکز استان انجام گرفت. حجم نمونه پس از آزمون مقدماتی و محاسبه q،p بوسیله فرمول کوکران انتخاب و به شیوه مطبق متناسب نمونه گیری انجام و اطلاعات جمع آوری گردید.بدین ترتیب اعتماد اجتماعی مورد سنجش و ارتباط آن با متغیرهای احساس امنیت، دینداری، عملکرد دولت، قانونگرایی، پنداشت از میزان دینداری مردم، احساس عدالت و ارزشهای اخلاقی مورد بررسی قرار گرفت.. برآیند کلی تحقیق نشان می دهد که بجز اعتماد بنیادی و بین شخص، میزان اعتماد در بقیه انواع فوق در حد متوسط و پایین تر از حد متوسط بوده است و متغیرهای ارزشهای اخلاقی، عملکرد دولت و قانونگرایی دارای بیشترین همبستگی با اعتماد اجتماعی بوده است. متغیرهای دینداری، احساس امنیت و پنداشت از میزان دینداری مردم در جامعه نیز با اعتماد اجتماعی دارای ضریب همبستگی معنی داری بوده اند.
رابطه هویت دینی و سرمایه ی اجتماعی در بین مردم شهرکاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به مطالعه و بررسی رابطه میان هویت دینی و سرمایه اجتماعی مردم شهرستان کاشان درسال 1387 می پردازد. جامعه آماری دراین پژوهش، مردم شهرکاشان است که تعدادآنهابراساس سرشماری سال 1385، 162136نفربوده وحجم نمونه براساس فرمول کوکران 383 نفر تعیین شده است.روش تحقیق پیمایشی است وبراساس ابزارپرسشنامه دارای روایی مبتنی برآلفای کرونباخ، داده هاواطلاعات مربوط به جامعه آماری گردآوری شده است.پس ازبررسی نظریات مطرح شده در زمینه موضوع مورد مطالعه و همچنین جمع آوری اطلاعات وداده ها چنین استنتاج شده که هویت دینی که خود متشکل از بعد دینداری، بعد تعلقی و بعد تعهدی است، دارای دستاوردهای زیادی درجامعه کاشان است که ازآن جمله می توان به جهت بخشیدن زندگی افراد، ایجاد رویکرد مثبت به آینده و تقویت روحیه امیدواری و نشاط برای آینده ی بهتر، پاسخ دادن به پرسش های بنیادین وعمیق انسان درزندگی، ایجاد حس همدلی، همبستگی و انسجام در جامعه (که ازمصادیق سرمایه اجتماعی اند) اشاره کرد. بنابراین دراین پژوهش با افزایش میزان هویت دینی افراد جامعه به ویژه در ابعاد تعهدی و دینداری، میزان حضورجمعی افزایش یافته ودرنتیجه سرمایه اجتماعی جامعه بالاتر می رود.
کانون های فرهنگی ـ هنری و توسعه سرمایه اجتماعی بررسی میزان و اَشکال سرمایه اجتماعی کانون های فرهنگی و هنری دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر قابلیت کانون های فرهنگی و هنری را به مثابه تشکل های مدنی دانشگاهی در توسعه سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد. با استناد به رویکرد نظری پاتنام و متناسب با موضوع تحقیق اشکال سه گانه «سرمایه اجتماعی درون کانونی»، «سرمایه اجتماعی بین کانونی» و «سرمایه اجتماعی نهادی با توجه به مولفه های سه گانه سرمایه اجتماعی یعنی «شبکه روابط»، «همیاری» و «اعتماد» در بین این کانونها مورد بررسی قرار گرفته است. ترکیبی از روش های کمی (پیمایش) و کیفی (مصاحبه عمیق) به منظور گردآوری داده ها استفاده شده است. اعضای کانون های فرهنگی و هنری دانشگاه های دولتی شهر تهران جامعه آماری تحقیق هستند. حجم نمونه در بخش کمی 200 نفر و در بخش کیفی 25 نفر است. نتایج بیانگر این است که اشکال درون گروهی سرمایه اجتماعی(درون کانونی) بر اشکال برون گروهی و تعمیم یافته(بین کانونی و نهادی) در کانون ها غلبه دارد. اگرچه تمایل در بین کانو ن ها در جهت گسترش اشکال برون گروهی سرمایه اجتماعی وجود دارد اما فضای ایجاد شده توسط مدیریت دانشگاه ها واعمال محدودیت های گسترده امکان توسعه سرمایه اجتماعی تعمیم یافته را از کانون ها سلب کرده است.
سرمایه اجتماعی و نقش آن در فعالیتهای اقتصادی با نگاهی به استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه توسعه در کشورهای پیش گام نشان گر تاثیر متغیر مهمی به نام سرمایهی اجتماعی است که به تازگی وارد ادبیات علوم اجتماعی و به ویژه جامعه شناسی و اقتصاد شده و در کنار سرمایه های فیزیکی و انسانی مورد توجه جدی قرار گرفته است. هدف اصلی این تحقیق بررسی وضعیت سرمایهی اجتماعی و اثرات آن بر فعالیت های اقتصادی است. بر همین اساس، ابتدا سرمایهی اجتماعی را به طور مستقیم و با استفاده از پرسشنامه در شهرهای استان همدان اندازه گیری نموده و سپس بر اساس آن به بررسی تاثیر آن بر وضعیت کسب و کار پرداخته شده است. روش تحقیق در این مطالعه استفاده از پیمایش میدانی در نقاط شهری استان همدان بوده است. نتایج تحقیق نشان گر سطح پایین سرمایهی اجتماعی است که به نوبهی خود باعث افزایش هنجارشکنی و گسترش جرایم، تخلفات و بیاعتمادی بالا و در نتیجه افزایش هزینه های تولید و فعالیت های اقتصادی میشود. نتایج هم چنین نشان گر رابطهی منفی و کاملاً معنی دار، کاهش سرمایهی اجتماعی با رشد اقتصادی و سرمایه گذاری بخش خصوصی است. بنابراین، کاهش سرمایهی اجتماعی از طریق افزایش هزینه های تولید و توزیع دارای تاثیر منفی بر عملکرد بنگاه های اقتصادی می باشد.