جامعه شناسی کاربردی
جامعه شناسی کاربردی سال بیست و نهم پاییز 1397 شماره 3 (پیاپی 71) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
احساس عدالت، از مهم ترین عامل های مؤثر بر ثبات اجتماعی، بهره وری اقتصادی و مشروع بودن سیاسی است. مطالعه حاضر قصد دارد رابطه بین میزان مصرف رسانه ای (روزنامه چاپی، تلویزیون داخلی - ماهواره ای و اینترنت) با میزان احساس عدالت را بررسی کند. این پژوهش با روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری آن، شامل همه دانشجویان شاغل به تحصیل در پردیس دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 92 - 91 است که تعداد 400 نفر براساس نمونه گیری طبقه ای متناسب، انتخاب و پرسش نامه های خوداجرا بین آنها توزیع شد؛ سپس اطلاعات جمع آوری شده به کمک نرم افزار SPSS و با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند بین میزان تماشای تلویزیون داخلی و احساس عدالت، رابطه مثبت برقرار است؛ اما میزان تماشای تلویزیون ماهواره ای و استفاده از اینترنت، رابطه ای منفی با میزان احساس عدالت دارند. میزان مطالعه روزنامه نیز رابطه معناداری با میزان احساس عدالت ندارد؛ همچنین نتیجه های تحلیل رگرسیونی چندمتغیره، نشان می دهند پس از متغیرِ میزان تماشای تلویزیون داخلی که بیشترین تأثیر معنادار را بر میزان احساس عدالت دارد، متغیر های میزان تماشای تلویزیون ماهواره ای و میزان استفاده از اینترنت در رده های بعدی قرار می گیرند.
مطالعه عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت فرهنگی در فضای دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مؤلفه های توسعه فرهنگی، مشارکت فرهنگی است که در سال های اخیر بسیار به آن توجه شده است. این مقالله برخی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت فرهنگی را ازنظر نظری و تجربی بررسی می کند. مباحث نظری این پژوهش مبتنی بر مجموعه ای دیدگاه ها در زمینه مشارکت فرهنگی و سایر متغیرهای اجتماعی مطالعه شده است و روش تجربی آن، پیمایش اجتماعی است. جامعه آماری این مطالعه شامل دانشجویان و استادان دانشگاه کاشان بوده است که از این میان تعداد 300 نفر برای حجم نمونه آماری به صورت نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شده اند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی در بخش دانشجویان، تأثیر مستقیم متغیرهای استفاده علمی از اینترنت و رضایت مندی از سیاست های حمایتی دانشگاه بر مشارکت فرهنگی دانشجویان و در بخش استادان تأثیر مستقیم متغیرهای استفاده علمی از اینترنت، سرمایه فرهنگی و رضایت مندی از سیاست های حمایتی دانشگاه بر مشارکت فرهنگی استادان را نشان می دهند. در مجموع متغیرهای واردشده به معادله رگرسیونی، 32 درصد از واریانس مشارکت فرهنگی دانشجویان و 59 درصد از واریانس مشارکت فرهنگی استادان را تبیین کردند.
تجربة همسران از فرایند بومی سازی تلفن همراه در زندگی مشترک: مطالعة داده بنیاد در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلفن همراه مناقشه برانگیز ترین تکنولوژی معاصر است که مرزهای خانواده را درهم شکسته و تغییرات چشمگیری در مناسبات، ارزش ها و هنجارهای خانوادگی ایجاد کرده است. در این پژوهش، بخشی از نتایج این فرایند باتأکیدبر نقش تلفن همراه در روابط بین همسران واکاوی شده است. با به کارگیری روش کیفی و رهیافت تئوری زمینه ای 24، مصاحبة عمیق در شهر اصفهان انجام شد و سپس داده ها با کدگذاری باز، محوری و انتخابی در الگویی پارادایمیک سامان داده شدند. «بومی سازی تلفن همراه»، مقولة هستة این الگو، فرایندی را به تصویر می کشد که همسران تلاش می کنند مصرف تلفن همراه را در راستای اولویت ها، ارزش ها و انتظاراتشان از زندگی مشترک تعدیل و تنظیم کنند. شرایط شکل دهندة این فرایند در سه دسته شرایط علّی (سرمایة اجتماعی بین همسران، مصرف چالش برانگیز تلفن همراه و روند زندگی مشترک)، زمینه ای (سرمایة اطلاعاتی همسران و جنسیت) و میانجی (ساختار خانواده، زمینه های پیش / پس از ازدواج و منش مذهبی همسران) قرار گرفتند. استراتژی هایی که همسران در این فرایند به کار می برند، در چهار مقولة استراتژی های پیشگیری از چالش، کنترل، مدیریت احساس نبود اطمینان و نجات اتاق خواب، دسته بندی شدند. پیامدهای این فرایند نشان می دهد تلفن همراه برحسب زمینة ارتباط پیشینی همسران، به تحکیم و تقویت ارتباط بین آنها کمک می کند یا به تشدید اختلاف ها و ناسازگاری ها منجر می شود. همچنین، تلفن همراه به حیطة وظایف و انتظارات زندگی مشترک وارد شده است و گاهی به تحکیم سلطة مردانه منجر می شود.
مشارکت اجتماعی رسمی و غیررسمی و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: شهرستان آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت اجتماعی از پدیده های اجتماعی مهم است که در پژوهش حاضر، عوامل مؤثر بر آن در شهرستان آمل بررسی و تجزیه وتحلیل شده است. داده ها با بهره گیری از روش پیمایشی و فن پرسش نامه جمع آوری شده اند؛ بدین ترتیب که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، از 386 نفر از شهروندان بالای 18 سال شهرستان آمل، اطلاعات جمع آوری شده اند. نتایج آماری پژوهش نشان می دهند میانگین مشارکت اجتماعی جامعه آماری مطالعه شده در حد متوسط بوده است. میانگین مشارکت اجتماعی رسمی (با میانگین 91/3 از 10) نشان دهنده میزان مشارکت متوسط روبه پایین بوده است و میانگین مشارکت اجتماعی غیررسمی در سطح متوسط روبه بالا ارزیابی شده است (میانگین 74/5 از 10). مشارکت اجتماعی ازنظر محل سکونت متفاوت و در روستا بیشتر از شهر بوده است؛ همچنین بین میزان مشارکت اجتماعی رسمی با متغیرهای ساخت قدرت اقناع گرا در خانواده، استفاده از رسانه های داخلی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی و گرایش خانواده به مشارکت، رابطه معنادار و مثبت و بین متغیرهای ساخت قدرت استبدادگرا در خانواده و میزان استفاده از رسانه های خارجی، رابطه معنادار و معکوس وجود داشته است. بین میزان مشارکت اجتماعی غیررسمی با متغیرهای مدت اقامت در محل، گرایش خانواده به مشارکت، ساخت قدرت اقناع گرا در خانواده و میزان استفاده ار رسانه های داخلی، رابطه معنادار و مثبت و با متغیر ساخت قدرت استبدادگرا در خانواده، رابطه معنادار و منفی وجود داشته است. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز مشخص می کند متغیرهای مستقل پژوهش، در تبیین میزان مشارکت اجتماعی رسمی و غیررسمی سهم عمده ای داشته اند و مقدار تبیین به دست آمده به ترتیب برابر با 21 و 9/23 درصد است.
مقایسه میزان حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایت از زندگی در افراد مبتلا به بی قراری جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه میزان حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایت از زندگی در افراد مبتلا به بی قراری جنسیتی با توجه به جنسیت و مرحله های درمان آنهاست. روش پژوهش از نوع علی - مقایسه ای و جامعه آماری شامل همه افراد ایرانی مبتلا به بی قراری جنسیتی در سال ۱۳۹۳ است. نمونه شامل 47 نفر مرد به زن و 47 نفر زن به مرد (94 نفر) است که با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند. ابزارهای استفاده شده شامل مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران (SWLS) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (MSPSS) است. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند میزان حمایت اجتماعی ادراک شده میان افراد مبتلا به بی قراری جنسیتی مرد به زن و زن به مرد متفاوت است؛ اما میزان رضایت از زندگی میان این افراد، تفاوت معناداری ندارد. همچین میزان حمایت اجتماعی ادراک شده ازطرف خانواده و دوستان و نیز رضایت از زندگی در افراد مبتلا به بی قراری جنسیتی که دوره درمان تغییر جنسیت را تمام کرده اند، بیشتر از سایر آزمودنی هاست. براساس این یافته ها، عمل جراحی تغییر جنسیت برای این افراد پیشنهاد می شود؛ البته با توجه به محدودبودن نمونه، تعمیم دادن نتیجه ها باید با احتیاط صورت بگیرد.
تأثیر مقدار ساعت کاری زنان شاغل بر باروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدار ساعت کار زنان یک عامل مهم در رفتار فرزندآوری زنان شاغل شناخته شده است. هدف از این مقالله، بررسی تفاوت در باروری برحسب ساعت کاری زنان شاغل شهر اصفهان است. داده ها از یک پیمایش گذشته نگر از تاریخچه اشتغال و باروری اخذ شده است که 552 نمونه از زنان 40-20 سال را شامل می شود. برای برآورد اثر متغیر ساعت کاری، بر احتمال و الگوی باروری، از الگوی تحلیل بقا زمان گسسته استفاده شده است. نتایج کلی با محاسبه میزان باروری جزئی نشان داد زنان شاغل پاره وقت نسبت به زنان شاغل تمام وقت تعداد فرزند بیشتری به دنیا می آورند و هنگامی که تفاوت ها برحسب رتبه موالید بین دو گروه شغلی بررسی شد، نتایج نشان داد شغل پاره وقت، فاصلة ازدواج تا فرزند اول و فرزند اول تا فرزند دوم را کاهش و احتمال رسیدن به فرزند دوم را افزایش می دهد؛ اما احتمال رسیدن به فرزند اول را کاهش می دهد. به عبارت دیگر، شغل پاره وقت، با بیشتر شدن احتمال به دنیا آوردن فرزند، در زنانی مرتبط است که قبلاً یک فرزند داشتند. این امر، ناشی از این حقیقت است که این زنان در هنگام به دنیاآوردن فرزند اول به دلیل نگرانی از ثبات خودشان در بازار کار به صورت تمام وقت کار می کردند و کمبود زمان برای مسئولیت خانوادگیشان را تجربه کرده اند. پس با افزایش شغل های پاره وقت و درنتیجة آن، کاهش سطح فشار شغلی زنان، زمینة افزایش باروری فراهم می شود.
پیش بینی شیوع رفتارهای سیاسی سازمانی در انواع جو سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی شیوع رفتارهای سیاسی در جوهای سازمانی مختلف است. جامعه آماری آن شامل همه کارکنان دانشگاه شیراز است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده، 250 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل دو مقیاس نوع جو سازمانی (محرر، 1391) و مقیاس محقق ساخته رفتارهای سیاسی سازمانی است. یافته های پژوهش نشان می دهند تنها یک جو در دانشگاه شیراز غالب نیست و انواع جو توسعه ای، داخلی و منطقی به طور نسبی در دانشگاه رواج دارد. رفتارهای سیاسی سازمانی نیز در دانشگاه شیوع نسبی دارند؛ اما هنوز شیوع آنها به وضعیت بحرانی نرسیده است. این پژوهش نشان می دهد میان شیوع انواع جو سازمانی و میزان شیوع رفتارهای سیاسی سازمانی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از دیدگاه کارمندان، جو داخلی و منطقی به طور مثبت و معناداری رفتاهای سیاسی سازمانی (بازی های سیاسی، بازی های قدرت و تاکتیک های سیاسی) را پیش بینی می کند. جو گروهی نیز به گونه ای مثبت و معنادار، بازی های سیاسی و تاکتیک های سیاسی را و به طور منفی و معنادار، بازی های قدرت را پیش بینی می کند. جو توسعه ای، هیچ یک از رفتارهای سیاسی سازمانی را به طور معنادار پیش بینی نمی کند.
تحلیلی جامعه شناختی بر خرافه گرایی دینی در عصر مرشد شاهان صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صفویان پس از دوره فترت در ایران دولتی متمرکز تشکیل دادند و با تقویت هویت ملی ایرانیان و استفاده از عنصر هویت بخش دین، تحولاتی اساسی در ساختار حکومت و جامعه ایجاد کردند. رسمی کردن مذهب تشیع امامیه، مهم ترین اقدام حکومت صفویه در شروع کار بود که موجب تحول اساسی در ارزش ها و هنجارهای جامعه ایران شد. درنتیجه، بسیاری از ارزش ها جنبه دینی و مذهبی پیدا کردند و همراه این تحولات، برخی باورهای نادرست نیز رواج یافت. ساختار جهان بینانه حکومت صفویه با توجه به جنبه های دینی آن، تا جایی در زمینه خرافه گرایی پیش رفت که موجب ایجاد سستی در مبانی تشیع شد. نزدیکی فرهنگی ایران امروز با دوره صفویه، موجب ماندگاری و پایائی بسیاری از آداب و رسوم، اعتقادات و سنت ها شده است؛ درنتیجه باید ریشه برخی خرافه های موجود را در دوره صفویه جستجو کرد که به دلایل مختلف تا امروز ادامه پیدا کرده است. با توجه به تاریخی بودن موضوع، این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی، به صورت کیفی و به شیوه تاریخی - تطبیقی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان دادند نفوذ باورهای خرافی میان نخبگان و دربار، موجب شیوع خرافات در سطح جامعه شده است. در کنار این عوامل، برداشت سطحی از دین و توجیه اعتقادات خرافی به وسیله باورهای دینی، ضمنِ گسترش خرافات، زمینه سقوط حکومت صفویه را فراهم کرد.
بررسی رابطه پویائی هویت زنانه و تعارضات زناشوئی (مورد مطالعه: زنان ساکن یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به باور بسیاری از صاحب نظران، با تغییرات گسترده اجتماعی و فرهنگی دهه های اخیر، هویت ها در مرز سنت و مدرن متحول شده اند و تحولات اساسی را در روابط، باورها و انتظارات افراد از امر ازدواج و زناشوئی پدید آورده اند. به طوری که امروزه نهاد خانواده و زناشوئی را با چالش ها و تعارضات زیادی روبه رو کرده اند. بر همین مبنا، پژوهش حاضر درصدد واکاوی این مسئله است که پویائی و تحول هویت زنان شهر مذهبی و سنتی یزد چقدر است و چه نقشی در تعارضات زناشوئی دارد؟ جامعه آماری این پژوهش را همه زنان متأهل 20 تا 55 سال دارای فرزند ساکن یزد تشکیل داده است. روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و حجم نمونه برابر با 394 انتخاب شده است. نتایج نشان می دهند بیشترین تعارضات زناشوئی در ابعاد تعارض ارتباطی و امور مالی است و همچنین 3/19 درصد از زنان هویت سنتی، 68 درصد هویت بینابین و 7/11 درصد هویت مدرن دارند. داده ها همچنین نشان می دهند میان دو متغیر پویائی هویت زنانه و تعارضات زناشوئی رابطه معنی داری وجود دارد. به طوری که با پویاترشدن ابعاد هویت زنانه و تغییر هویت سنتی به هویت مدرن، تعارضات زناشویی نیز افزایش می یابد. در ابعاد سه گانه هویت زنانه نیز داده ها نشان می دهند هویت های جنسیتی، نقشی، شخصی و مدرن در مقایسه با ابعاد سه گانه هویت سنتی زنان با تعارضات زناشوئی رابطه بیشتر و مثبتی دارند. از دیگر نتایج پژوهش حاضر این است که تعارضات زناشوئی زنان شاغل بیشتر از زنان غیرشاغل است و تعارضات زناشوئی با افزایش تحصیلات کاهش می یابد. نتایج تحلیل معادلات ساختاری برای ارزیابی الگوی پژوهش نیز نشان می دهند الگوی پژوهش به طور کلی برازش مطلوبی دارد.
شناسایی فرصت های کارآفرینانه در علوم اجتماعی و تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر بهره برداری از فرصت ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش بی سابقه میزان بیکاری بین دانش آموختگان دانشگاهی از یک سو و توانایی نداشتن دولت در استخدام آنها ازسوی دیگر، نشان دهنده این است که باید به طور جدی تری به کارآفرینی توجه شود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر شناسایی فرصت های کارآفرینانه در علوم اجتماعی و تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر بهره برداری از فرصت هاست. در فرایند انجام این پژوهش از روش کیفی و کمی استفاده شده است. در چارچوب روش کیفی، تعدادی از استادان و کارشناسان اجرایی باتجربه علوم اجتماعی شناسایی و پس از انجام مصاحبه های عمیق با آنان، برخی از مهم ترین فرصت های کارآفرینی در علوم اجتماعی ایران شناسایی شدند. پس از تنظیم فهرستی از فرصت های مدنظر، فرایند کمی در قالب روش پیمایشی آغاز شد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دوره دکتری جامعه شناسی در سراسر کشور است که 121 نفر از آنان به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش برای سنجش متغیرهای مستقل سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی و روحیه کارآفرینی، پرسش نامه های محقق ساخته است که با استفاده از اعتبار محتوا و اعتبار سازه، تعیین اعتبار و با استفاده از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ تعیین پایایی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند سرمایه فرهنگی و روحیه کارآفرینی به ترتیب با ضریب 54/0 و 36/0 بر بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه تأثیر معنادار دارند؛ ولی سرمایه اقتصادی تأثیر معناداری ندارد. همچنین ضریب همبستگی چندگانه الگوی معادله ساختاری نشان می دهد متغیرهای مستقل قادرند 33/0 تغییرات بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه را تبیین کنند. نتیجه به دست آمده چنین است که برای ایجاد زمینه های کار و اشتغال در علوم اجتماعی باید ابتدا فرصت های مختلف کار و کارآفرینی شناسایی شوند؛ سپس سرمایه فرهنگی و روحیه کارآفرینی دانشجویان ارتقا داده شود.