جامعه شناسی کاربردی
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام بهار 1398 شماره 1 (پیاپی 73) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
افزایش چشمگیر تعداد سالن های نمایش در طی دهه اخیر موجب ایجاد تغییرات بنیادی در فرایند تولید و مصرف تئاتر در شهر تهران شده است. دگرگونی هایی که بر عاملان مختلف، از گروه های تولیدی و سالن داران گرفته تا تماشاگران، تأثیر گذاشته است. پژوهش حاضر با استفاده از مفاهیم نظری جامعه شناسی بوردیو و با درنظرگرفتن اهمیت میدان دانشگاه در شکل گیری سرمایه فرهنگی و تثبیت سلیقه مشروع، علل و معانی این تغییرات را بررسی کرده است. در این زمینه چگونگی تعامل عادت واره ها و سرمایه های تماشاگران میدان تئاتر خصوصی با عاملان میدان دانشگاه و مبارزات و راهبرد های هر یک در میدان های تئاتر تحلیل شده اند تا زمینه تحلیل و طبقه بندی کنش ها و انتخاب های آنان (تماشاگران) فراهم شود؛ بنابراین، بر مبنای چارچوب روش شناختی پی یر بوردیو و با تحلیل علت کاوانه و معنی کاوانه آن دسته از داده های تجربی که از دو طریق کیفی (مصاحبه نیمه ساخت یافته و مشاهده) و کمی (پرسش نامه ترکیبی) در میدان تئاتر و دانشگاه گردآوری شده اند، تفاوت های قریحه پرورش یافته بین گروه های استادان، دانشجویان و تماشاگران تئاتر و حوزه های به کاربردن این داده ها در میدان تئاتر مشروع بررسی شده اند. در پایان این نتیجه حاصل شده است که میزان اثرگذاری سرمایه فرهنگی در مبارزات میدان تئاتر مشروع به مرور کمتر شده است و سرمایه اقتصادی و حضور گسترده تر مخاطب، نقش کلیدی تری در منطق تولید و مصرف میدان تئاتر مشروع ایفا کرده است؛ به عبارتی، این تماشاگران تازه وارد به مرکز قدرت در میدان تئاتر تبدیل شده اند و سلیقه (سرمایه فرهنگی و عادت واره های) آنان سبب شده است نظام ادراک و طبقه بندی خود را به میدان تئاتر تحمیل کنند. این تماشاگران تازه وارد در کنار رشد پرشتاب تعداد سالن های نمایشی که همگی به ناچار خود را با قاعده اقتصاد بازار تئاتر منطبق می کنند، سبب تمایززدایی بیش از پیش از هویت مکان های تئاتری و نوع اجراهای آنها شده اند.
واکاوی تجارب زیسته زنان شاغل اصفهانی از شیردهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور دنیای مدرن و رواج مدرنیته، اشتغال زنان به مسئله ای چالش برانگیز تبدیل شده است. به طوری که برخی، حضور زنان در اجتماع را سبب تعالی و رشد زن و جامعه می دانند و برخی دیگر اشتغال زنان را، عاملی برای دورشدن مادران از وظایف همسری و مادری برمی شمارند. مادربودن با تولد فرزند معنا می یابد و تغذیه با شیر مادر سبب تکامل جسمی و روحی کودک و مادر می شود. این مقاله بر آن است تا تجارب زیسته زنان شاغل در اصفهان از قوانین شیردهی را واکاوی کند. پژوهش به شیوه پدیدارشناسی انجام شده و روش به کار گرفته شده در آن، کیفی است. برای این منظور با روش نمونه گیری هدفمند 16 نفر از زنان شاغل متأهل دارای فرزند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و درباره آنها مصاحبه عمیق انجام شد. یافته ها در 256 کد توصیفی و 24 کد تفسیری مقوله بندی شدند و در نهایت 6 کد تبیینی استخراج شد که عبارت اند از: خانواده حمایت کننده، الگوهای شغلی، الگوهای شخصیتی، جایگزین مادر، بر هم کنش های کار-خانواده و محیط کار بدون حمایت. تجارب شرکت کنندگان در این مطالعه نشان می دهند اشتغال زنان بر شیردهی آنان تأثیر دارد. به طوری که بیشتر مصاحبه شوندگان به سختی ها و مشکلات خود در شیردهی اذعان داشتند. همچنین قوانین حمایت از تغذیه با شیر مادر به درستی رعایت نمی شود. به طوری که بیشتر مادران قادر نیستند از پاس شیر استفاده کنند و در برخی موارد برخلاف میل درونی مجبور به استفاده کردن از شیر خشک می شوند.
تحلیل عوامل و راهبردهای مؤثر بر ارتقای شادکامی در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد موجود، وضعیت نامطلوب شادکامی در جامعه ایران و استان ایلام را نشان می دهند. این در حالی است که امروزه شادکامی یکی از مؤلفه های مهم توسعه و رفاه و عنصری مهم در پویایی نظم اجتماعی به شمار می رود. پژوهش حاضر کوشیده است با شناسایی عوامل اثرگذار بر شادکامی در استان ایلام، توصیه هایی برای بهبود وضعیت موجود ارائه کند. چارچوب نظری پژوهش براساس دیدگاه های دورکیم، گیدنز و اینگلهارت تدوین شده است. پژوهش به روش ترکیبی و استفاده همزمان از روش های کیفی و کمی انجام شده است. نتایج تحلیل نشان می دهند رابطه متغیرهای اعتماد اجتماعی، ثروت، امنیت هستی شناختی، انسجام اجتماعی، دینداری و شبکه روابط خویشاوندی با شادکامی مستقیم و رابطه آنومی معکوس است. براساس یافته های پژوهش، راهبرد بازسازی اجتماع به منزله اصلی ترین راهبرد برای ارتقای وضعیت شادکامی در استان ایلام شناسایی و در قالب سه توصیه تقویت انسجام اجتماعی، احیا و بازآفرینی سنت و ترمیم گسست های اجتماعی عملیاتی شده است.
جامعه شناسی احساسات مذهبی در زندگی روزمره (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پویائی زندگی دینی در جامعه ایرانی، توجه کردن به احساسات مذهبی را ضروری می کند. تاکنون در بحث های جامعه شناسی دین، به بعد احساسی آن توجه کافی نشده است. پژوهش حاضر که با استفاده از رویکرد کیفی و انجام مصاحبه عمیق با 12 نفر از دانشجویان عضو تشکل بسیج اسلامی و نهاد رهبری در دانشگاه تهران انجام شده است، با رویکردی جامعه شناختی به طور خاص احساسات دینی را در این گروه از دانشجویان تفسیر می کند. احساسات دینی با توجه به مفهوم رژیم احساسیِ برگرفته از کار ریس و وودهد (2010) بررسی می شوند که در آن روابط دیالکتیکی بین فرد، جامعه و نمادها اهمیت دارد. از ارتباط های دیالکتیکی میان این سه عنصر، در حالت داشتن یا نداشتن تعادل، در کل 12 فرایند شکل می گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهند رژیم احساسی دانشجویان مطالعه شده، به سمت فرایندی تمایل دارد که در این پژوهش «سوژه سازی حاد» نامیده شده است؛ یعنی ممکن است یک نماد مذهبی همچون عاملی قدرتمند و نه پدیده ای ساخته دست بشر، در ذهن کنشگر نقش بندد و او را به واکنش شدید احساسی ترغیب کند. افراد شرکت کننده در این مطالعه، در رابطه با سه گونه متفاوت نمادهای دینی، یعنی نمادهای انسانی (جاندار)، غیرانسانی (بی جان) و نیمه انسانی (نیمه جاندار)، احساسات شدید دینی را تجربه می کنند. درانتها الگوی رژیم احساسی ذکرشده، نقد و بررسی می شود.
تعارض کار و مادری: تجربه گذار به مادری زنان شاغل در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مادرشدن همیشه یکی از نقش های اصلی و کلیدی زنان در جامعه ایران بوده است؛ اما در چند دهه اخیر با توجه به تغییرات نگرشی و افزایش گزینه های پیشرفت زنان ازجمله تحصیل و اشتغال، مادرشدن دیگر نقش اصلی و اجباری زنان شناخته نمی شود و آنان می توانند موقعیت های جایگزین را انتخاب کنند. هدف از این مقاله واکاوی معنا و ارزش مادری و تعارض کار و مادری بین زنان شاغل تحصیلکرده دانشگاهی است. پژوهش کیفی و داده ها ازطریق مصاحبه عمیق با 30 مادر20 تا 40 ساله شاغل با تحصیلات دانشگاهی ساکن در شهر تهران گردآوری و به شیوه تحلیل محتوای متعارف تحلیل شده است. نتایج مطالعه در پنج مقوله اصلی شامل حس منحصربه فرد مادری، مادری شیوه پذیرش اجتماعی و رهایی از ننگ نازایی، تغییر معنا و ارزش مادری، تصویر متناقض زن شاغل به منزله مادر ایده آل و تعارض کار و مادری ارائه و درباره آنها بحث شده است. در نتیجه گیری از مقاله می توان گفت معنا و مفهوم مادری در جامعه ایران با توجه به موقعیت های جدید اجتماعی زنان بازتعریف شده است. در این فرایند زنان شاغل به دلیل وجودنداشتن و اجرانشدن برنامه های دوستدار خانواده با هزینه های فرزندآوری و تضادهای نقشی شغلی و مادری روبه رویند.
تحلیل تطبیقی - کیفی عوامل مؤثر بر تولید علم در سطح کلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسنده در مطالعه پیش رو درصدد است که بداند یک جامعه باید چه شرایطی داشته باشد تا به موازات برابری در آموزش عالی، به توسعه علمی نیز دست یابد. در این زمینه با استفاده از منطق فازی، استخراج شرایط لازم و کافی و شناخت سازوکار علی وقوع نتیجه (توسعه علمی) مدنظر قرار گرفت. به طور کلی پنج مسیر علی با کفایت نظری مقبول به دست آمد؛ اما به دلیل پوشش نظری و تجربی بیشتر، تنها یک مسیر علی دارای اهمیت نظری و تجربی تشخیص داده شد. نتایج مسیر علی منتخب نشان دادند تکثر کنشگر علمی تنها در شرایطی ممکن است سبب توسعه علمی شود که جامعه ازنظر داشتن اقتصادی پویا و مبتنی بر تولید در شرایط مطلوبی باشد و ضمن ادغام متقارن در نظام جهانی از بعد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، توان رقابت پذیری زیادی در عرصه بین المللی داشته باشد. به عبارت دیگر، نتایج نشان می دهند تکثر کنشگر علمی به طور جداگانه تنها یکی از شروط لازم توسعه علمی است و برای تحقق توسعه علمی باید با عوامل ذکرشده ترکیب شود. ذکر این نکته ضروری است که بین مسیرهای علی، داشتن اقتصادی پویا و مبتنی بر تولید، تنها شرطی بود که در تمام آنها ظاهر شد؛ به طوری که موردی یافت نشد که در نبودن اقتصادی مولد، تکثر کنشگران علمی سبب توسعه علمی شود.
بازسازی معنایی بحران آب در شرق اصفهان براساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه محیط زیست به یکی از اصلی ترین کانون های مطالعه پژوهشگران علوم اجتماعی تبدیل شده است. به دلیل همین اهمیت، مقاله پیش رو با روش زمینه ای استروس و کوربین، در پی درک معنایی بحران آب نزد کشاورزان سه شهر زیار، اژیه و ورزنه در شرق اصفهان است. براساس تسلسل تعریف شده در این روش، برای گردآوری داده ها و رسیدن به مرحله اشباع و اطمینان، 17 مصاحبه انجام شد؛ سپس در مرحله کدگذاری باز، 35 مفهوم اولیه استخراج شد که پس از تبدیل آنها به مفاهیم انتزاعی 16 مقوله اصلی به دست آمد. همین طور در مرحله کدگذاری گزینشی، یک مقوله هسته - حکمرانی غلط آب - استخراج شد و مشخص کرد که به گمان کشاورزان شهرهای مطالعه شده، بحران آب موجود رابطه مستقیمی با حکمرانی غلط آب دارد که در عمل خود را در قالب یک حکمرانی سراسر دولتی و فارغ از دخالت ذی نفعان اجتماعی ظاهر کرده است. چنین استدلال شد که دولت به این دلیل ازسوی ساخت اجتماعی مقصر اصلی بحران آب و این وجه از زیست مادی آنان شناخته شده است که خود را به کارگزار انحصاری در حکمرانی آب تبدیل کرده است. با الهام گرفتن از بینشی که الینور استرم در اقتصاد سیاسی فراهم کرده بود، پیشنهاد شد دولت با بازاندیشی در این شیوه از حکمرانی اقتصادی، تنظیمات سنتی پیشین مانند طومار شیخ بهایی و نهادهای محلی برآمده از این تنظیمات را احیا کند و به جای انحصار نهادی، تنوع نهادی را در این حکمرانی مبنا قرار دهد.
بازسازی معنایی کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار در کردستان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان سرپرست خانوار ازجمله گروه های اجتماعی آسیب پذیر در جامعه اند و زندگی اجتماعی آنان به دلیل نبودن یا ضعف سرپرستی مرد با چالش هایی روبه روست. هدف این پژوهش مطالعه کیفی کیفیت زندگی این قشر از زنان از نگاه خودشان در شهر مرزی بانه در کردستان است؛ شهری که در یک و نیم دهه گذشته به دلیل تحولات اقتصادی، تغییرات اجتماعی زیادی را تجربه کرده و وجود شماری از این زنان، معلول همین تحولات است. روش این پژوهش کیفی است. با 23 نفر از زنان سرپرست خانوار در این شهر مصاحبه عمیق انجام شد. حجم نمونه براساس معیار اشباع نظری تعیین شد. از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل داده های مصاحبه ای استفاده شد. تحلیل ها درنهایت سبب ظهور چهار مقوله اصلی زیر شد: فرسودگی تدریجی، طرد و حاشیه نشینی، بازتعریف جایگاه زنانگی و حمایت برای بقا. این یافته ها نشان می دهند با وجود وضعیت دشوار و کیفیت نامطلوب زندگی این دسته از زنان، کمک های مالی و حمایتی نهادهای رسمی حتی در سطوحی پایین در کنار کمک های مردمی نقش مهمی در زندگی آنها دارند. نکته مهم این است که این حمایت های رسمی و غیررسمی در بسیاری از موارد تنها به حفظ وضعیت موجودشان کمک کرده و به ندرت سبب توانمندی آنها شده است؛ یعنی تنها بقای وضعیت کنونی آنان با ویژگی های مذکور را تضمین می کند و هدایت حمایت ها به ویژه به حوزه اشتغال آنان بسیار مؤثرتر است.
رابطه بین ادراک از قلدری در محیط کار، ازخودبیگانگی شغلی، حمایت سازمانی با نیت ترک خدمت و نقش میانجی رفتار شهروندی اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین ادراک از قلدری در محیط کار، ازخودبیگانگی شغلی و حمایت سازمانی با نیت ترک خدمت و نقش میانجی رفتار شهروندی اجباری به روش همبستگی بین همه دبیران زن شاغل در دبیرستان های دوره متوسطه دوم نواحی شش گانه آموزش وپرورش شهر اصفهان انجام شد. نمونه این پژوهش به روش تصادفی خوشه ای مرحله ای و به تعداد 232 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های ادراک از قلدری کویین (1999)، ازخودبیگانگی شغلی موتاز (1981)، حمایت سازمانی ادراک شده آیزنبرگر و همکاران (1986)، رفتار شهروندی اجباری ویگودا-گادوت (2007) و نیت ترک خدمت بلودرن (1982) استفاده شد. نتایج نشان دادند بین متغیرهای ازخودبیگانگی شغلی، ادراک از قلدری در محیط کار و رفتار شهروندی اجباری با متغیر نیت ترک خدمت تأثیر مستقیم وجود دارد. بین حمایت سازمانی و نیت ترک خدمت رابطه معکوس و بین ادراک از قلدری در محیط کار با رفتار شهروندی اجباری تأثیر مستقیم معنادار وجود دارد؛ اما ازخودبیگانگی شغلی و حمایت سازمانی با رفتار شهروندی اجباری و نیت ترک خدمت رابطه معناداری ندارند. ادراک از قلدری در محیط کار، ازخودبیگانگی شغلی و نقش میانجی رفتار شهروندی اجباری بین دبیران دبیرستان های دخترانه به منزله عاملی مهم و مؤثر بر نیت ترک خدمت شناخته می شود.