مقالات
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی درونی گروه مهندسی محیط زیست دانشگاه تهران انجام گرفت. ارائه یک نیم رخ جامع و روشن از عملکرد یک مؤسسه یا برنامه براساس خودارزیابی و تجزیه و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدید ها نیازمند بکارگیری فرایند ارزیابی می باشد. به این منظور از روش تحقیق ارزشیابی و اقدام پژوهی استفاده شد و با کمک پرسشنامه و چک لیست اطلاعاتی، اطلاعات مورد نیاز از مدیر گروه، اعضاء هیأت علمی، دانشجویان و مسئول کتابخانه به شیوه سرشماری و دانش آموختگان و کارفرمایان آنها به شیوه نمونه گیری در دسترس جمع آوری گردید. نتایج نشان داد میانگین وزنی بدست آمده در عامل های هیأت علمی (4/2)، دانشجو (43/2)، دانش آموخته-پیامد (5/2) و پژوهش و تألیفات (4/2) با توجه به ملاک ها و نشانگر های در نظرگرفته شده نشان دهنده وضعیت نسبتاَ مطلوب گروه در عامل های مورد نظر و میانگین عامل های امکانات و فضا های آموزشی (17/2)، ساختار سازمانی (92/1)، فرایند تدریس– یادگیری (11/2) و دوره های آموزشی مورد اجراء (13/2) نشان دهنده وضعیت نامطلوب گروه در عامل های موردنظر می باشد. این نتایج حاکی از این می باشد که گروه مهندسی محیط زیست تهران در برخی ابعاد تا رسیدن به وضع مطلوب و یا هدف های نهایی خود فاصله زیادی ندارد و این امر مستلزم برنامه ریزی و ارائه راه کارهایی برای رفع نقاط ضعف خود در ابعادی می باشد که دارای ضعف می باشند.
سیاستگذاری و برنامه ریزی آموزشی در ایران با تأکید بر برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
حوزه های تخصصی:
امروزه وجود برنامه و برنامه ریزی در بخش های مختلف از جمله بخش آموزش برای پیشرفت و توسعه کشور امری ضروری است؛ زیرا فقط با تدوین و اجرای برنامه های خردمندانه می توان بر نابسامانی ها پایان داد و وضع زندگی مادی و معنوی خویش را بهبود بخشید. برنامه های توسعه فرصتی را برای رهبران و مدیران بخش های مخلف فراهم می کند تا آنها افق دور را نگاه کنند و بر اساس آن، بینش هاو رهنمودهای جدید را در تدوین اهداف و برنامه ها لحاظ کرده و نقشه ای را برای آینده فراهم کنند. کشور ما با داشتن نیم قرن تجربه برنامه ریزی روزمره پرسابقه ترین کشورها در زمینه برنامه ریزی است و در حال حاضر در کنار برنامه های پنج ساله توسعه، چشم انداز بیست ساله کشور نیز ترسیم شده، به طوری که برنامه چهارم توسعه که از سال 1384 اجرایی شد مبتنی بر اهداف سند چشم انداز بیست ساله است. در این مقاله سیاست گذاری و برنامه ریزی آموزشی در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب با تأکید بر برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد.
سنجش انطباقی با رایانه
حوزه های تخصصی:
منطبق کردن دشواری سئوال با سطح ویژگی آزمودنی، کارآترین روش اندازه گیری یک ویژگی است. برای این منظور به آزمودنی ها، سئوال هایی ارائه می شود که اطلاعات دقیقی در باره میزان و سطح ویژگی آنها، بدست آید. این موضوع اندیشه زیربنایی سنجش انطباقی است و از یافته ها و نتایج مدل های نظریه سئوال- پاسخ، در تحلیل سئوال های آزمون، متأثر است. سنجش انطباقی از نتایج طبیعی تفکر به شیوه بیز در برآورد و بررسی تابع آگاهی سئوال آزمون است، و دارای دلالت های ضمنی برای برای تفسیر و تهیه آزمون است. این شیوه دارای تقریب های ساده و متنوعی است. سنجش انطباقی با رایانه (سار)، یک روش پیچیده تر سنجش انطباقی است. اجرای برنامه سار تکرار فرآیندی دو مرحله ای است که در گام نخست، سئوالی به آزمودنی عرضه می شود که دشواری آن با توانایی فعلی برآورد شده برای او برابر باشد. در گام دوم، توانایی آزمودنی براساس اطلاعات حاصل از پاسخ او به سئوال مرحله اول، برآورد می شود. این گام ها تکرار می شوند تا جایی که ملاک های پایان دادن به آزمون محقق شوند. برنامه ریزی واقعی، اجرای عملی و حفاظت برنامه سار ساده نیست. چالش های عملی و پیچیدگی های برنامه سار شامل: خزانه های سئوال، حفاظت آزمون، و مسائل مربوط به آزمودنی ها.
تبیین سبک های یادگیری دانشجویان در دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی سبک های یادگیری دانشجویان دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند است. این تحقیق، از نوع توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق برابر 555 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 69 نفر تعیین گردید و برای انتساب مناسب نمونه ها، حجم نمونه 89 نفر ارتقاء یافت. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی استفاده شد. ابزار تحقیق پرسشنامه ای شامل شاخص های سبک یادگیری سولمان و فلدر بود. روایی پرسشنامه توسط جمعی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرانباخ بین 84%- 64% برای بخش های مختلف پرسشنامه به دست آمد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و آزمون t استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که به لحاظ بعد پردازش، دانشجویان بیشتر دارای سبک یادگیری فعال؛ به لحاظ بعد دریافت، بیشتر از سبک یادگیری شهودی؛ از نظر بعد ارائه، بیشتر دارای سبک یادگیری شفاهی و به لحاظ بعد درک و فهم / چشم انداز، بیشتر آنها دارای سبک یادگیری مرحله گرا می باشند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین سبک های یادگیری و برخی انگاره های آموزشی (بهره گیری از سمینار و کنفرانس در تدریس، روش آموزشی کار در آزمایشگاه و کارگاه، استفاده از روش آموزشی کارآموزی، رضایت از تدریس واحدهای نظری و استفاده از ترکیبی از منابع آموزشی) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. در این راستا، معلوم گردید که بین بهره گیری از روش سخنرانی به عنوان روش تدریس با نمرات کسب شده در سبک یادگیری فعال تفاوت منفی معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون مقایسه میانگین ها (t استیودنت) نیز حاکی از این بود که بین سبک یادگیری و جنسیت، مقطع تحصیلی و رشته تحصیلی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود ندارد.
بررسی میزان همپوشانی عناوین پایان نامه های رشته برنامه درسی با مباحث مطرح در قلمرو این رشته (بر اساس نظریه بوشامپ) در دانشگاه های تهران
حوزه های تخصصی:
مهم ترین کارکرد آموزش عالی تولید دانش است و دانشگاه جایگاه مهم دانش پژوهی است. دانشجویان تحصیلات تکمیلی بخش عمد ه ای از پژوهشگران کشور را تشکیل می دهند. پایان نامه های آنها، بستر مناسب مطالعه و تحقیق در هر رشته علمی است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان همپوشانی عناوین پایان نامه های رشته برنامه درسی براساس نظریه بوشامپ می باشد. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی و از نظر هدف کاربردی و به روش بررسی اسنادی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه پایان نامه های تحصیلات تکمیلی رشته برنامه درسی دانشگاه های تهران شامل تربیت مدرس، تربیت معلم، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی تهران می باشد. با توجه به محدودیت تعداد جامعه آماری، نمونه آماری منطبق بر جامعه آماری در نظر گرفته شده، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیلی تفسیری استفاده شده است.
یافته های پژوهش نشان می دهند که پایان نامه های رشته برنامه درسی در دانشگاه های تهران تمامی مباحث مطرح در این حوزه را پوشش نمی دهند. بیشترین تعداد پایان نامه ها در حوزه طراحی برنامه درسی و در سطح محتوا انجام پذیرفته است. بسیاری از عناوین پایان نامه ها تکراری است. برخی از حوزه های برنامه درسی از قبیل فضا، زمان و گروه بندی دانش آموزان مورد غفلت قرار گرفته است. در عین حال، تعدادی از پایان نامه ها نیز، در حوزه های غیرتخصصی انجام شده است. در پایان باتوجه به یافته ها و پیشینه پژوهشی، پیشنهادهایی ارائه گردید.
بررسی رابطه میزان اعتقاد به مبانی دینی و هوش عاطفی کارکنان در دانشگاه یزد
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین میزان اعتقاد دینی و هوش عاطفی کارکنان دانشگاه یزد می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی و به روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه یزد می باشد. با استفاده از معادله حجم نمونه، تعداد 112 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه عمل به باورهای دینی و پرسشنامه بار- اون استفاده شد. روایی پرسشنامه، براساس نتایج حاصل از کاربرد سایر پژوهشگران حاصل شده است. برای تعیین پایایی پرسشنامه ها از آلفای کرانباخ استفاده شده است. پایایی پرسشنامه (1) برابر 92% و پرسشنامه (2) 93% به دست آمد. داده های جمع آوری شده بر اساس شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و...) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی) بهره گیری گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین اعتقاد به مبانی دینی و بهبود وضعیت روانی کارکنان رابطه ای مثبت، مستقیم و معنی دار وجود دارد. بر این اساس پیشنهاد می شود، به منظور بهبود سطح هوش عاطفی در بین کارکنان روی ارتقای سطح اعتقادات دینی آنان سرمایه گذاری بیشتری شود.
برنامه درسی بین رشته ای در آموزش عالی: چیستی و چگونگی
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، حوزه بین رشته ای یا بین رشتگی[1]، به عنوان یکی از مهم ترین حوزه های پژوهش در زمینه آموزش به طور کلی و آموزش عالی به طور خاص، از اهمیت دوچندان برخوردار شده است. در بیشتر نظام های آموزش عالی دنیا، سرمایه گذاری در دوره های تلفیقی در سطوح سه گانه کارشناسی، ارشد و دکتری به امری رایج و معمول تبدیل شده است. یکی از این موارد را می توان تحقیقاتی مثال زد که در حوزه علوم بسیار پیچیده در مؤسسات معتبر دانشگاهی کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا و کانادا در حال انجام است. این مؤسسات اغلب در پی تربیت متخصصان در سطوح کارشناسی ارشد و دکتری هستند. اما نتایج حاصل از گزارش های منتشر شده در خصوص برنامه های درسی بین رشته ای، کارگزاران امر آموزش عالی را با سئوال های جدی و نشأت گرفته از واقعیات روبه رو ساخته است که باید به آنها پاسخ داده شود. از جمله اینکه: ما چگونه بایستی مواد آموزشی بین رشته ای را برای گروهی از افراد تدریس نماییم که دارای پیش زمینه متفاوت از تحصیلات، توانایی و تجارب هستند؟ مباحث مطرح در رویکرد بین رشته ای کدامند؟ طراحی بین رشته ای در هر کدام از دوره های تحصیلات تکمیلی چگونه است؟ در این مقاله، سعی بر آن است که از طریق بازخوانی ادبیات مربوط به حوزه بین رشته ای در آموزش عالی، پاسخ های مناسب و درخور به این سئوال ها داده شود، ضمن اینکه، سعی خواهد شد تا به نتایج و پیامدهای حاصل از اجرای این برنامه ها اشاره گردد. در بخش دیگر مقاله؛ ضمن اینکه به بررسی پایه های تئوریک رویکرد بین رشته ای پرداخته می شود، سعی خواهد شد آنچه تحت عنوان «علوم پیچیده[2]» و تأثیر آن بر برنامه درسی بین رشته ای در آموزش عالی از آنها نام برده می شود، واکاوی و مورد بحث قرار گیرد.
<br clear="all" />
[1]. Interdisciplinary or Interdisciplinarity
[2]. Complex Sciences
بررسی وضعیت اشتغال دانش آموختگان دانشگاه آزاد اسلامی الیگودرز
حوزه های تخصصی:
رکن اساسی توسعه اقتصادی هر جامعه، بر توسعه نیروی انسانی تکیه دارد. هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت اشتغال دانش آموختگان دانشگاه آزاد اسلامی واحد الیگودرز بود. این تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموختگان سال 1376 تا سال 1385 است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که با اطمینان 98% می توان گفت متوسط نرخ بیکاری 32% و متوسط نرخ اشتغال به تحصیل 21% می باشد. این در حالی است که بر اساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال 1385 نرخ بیکاری دانش آموختگان در استان لرستان 6/20 % بوده است. نتیجه مهم ارقام بدست آمده، تأکید بر تغییر راهبرد های آموزشی می باشد. حذف و تعدیل برخی رشته های دانشگاهی به دلیل اشباع بازارکار و اصلاح و تغیر سطوح تحصیلی از کاردانی به کارشناسی و اصلاح مواد آموزشی متناسب با نیاز های شغلی از دستاورد های این تحقیق می باشد.