مقالات
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی موانع بهسازی اعضای هیئت علمی در دانشگاه آزاد اسلامی انجام شده است. این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است که برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی در مناطق 8 و 12 بوده که 360 نفر از آنها ازطریق روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شده اند. ابزار تحقیق از نظر روایی محتوایی و بر اساس نظر تعدادی از اساتید صاحب نظر در حوزه آموزش عالی مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی پرسشنامه نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب آن برابر 81/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از برنامه نرم افزاری SPSS نسخه 5/11 انجام شد. نتایج نشان داد که از 13 مانع بهسازی هیئت علمی، میانگین 8 مانع بالاتر از میانگین متوسط بوده است؛ از طرف دیگر، نتایج آزمون فریدمن نیز نشان داد که مهم ترین موانع شامل در نظر نگرفتن نیازها و اولویت های اعضای هیئت علمی، عدم حمایت لازم از طرف مدیران ارشد دانشگاه ها، اجباری بودن برنامه ها و نبودن آزادی عمل برای انتخاب آنها و فقدان انگیزه و مشوق های لازم بوده است. بررسی متغیّرهای جمعیت شناختی نیز نشان داد که هیچ کدام از متغیّرهای جنس، سابقه هیئت علمی، درجه علمی و رشته تحصیلی، ارتباط معنی داری با موانع بهسازی هیئت علمی نداشتند
محاسبه نابرابری جنسیتی سرمایه انسانی در ایران و سایر مناطق جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه انسانی، دارای آثار اقتصادی و غیراقتصادی فراوانی است که رشد و توسعه کشورهای جهان، بویژه کشورهای درحال توسعه را تسریع می بخشد. آثار غیربازاری سرمایه انسانی که عمدتاً از آموزش زنان نشأت می گیرد، تأثیر بسزایی در پیشبرد فرایند توسعه اقتصادی کشورها داشته است، و این در حالی است که نابرابری در سرمایه انسانی می تواند فرایند توسعه را کند نماید؛ بر این اساس، هدف از تدوین این مقاله، تعیین نابرابری سرمایه انسانی برای زنان و مردان در مناطق مختلف جهان طی سال های 1960 تا 2005 میلادی و مقایسه آن با کشور ایران است. در این مقاله ابتدا آثار غیر بازاری سرمایه انسانی مورد توجه قرار گرفته و سپس با استفاده از روش های آماری- ریاضی به محاسبه ضریب جینی سرمایه انسانی که نابرابری سرمایه انسانی را در زنان و مردان نشان می دهد، پرداخته شده است. نتایج کلی حاکی از آن است که نابرابری سرمایه انسانی در زنان و مردان طی سال های مورد مطالعه، به جز در کشورهای پیشرفته، همواره درحال کاهش بوده و این ضریب در زنان همواره از مردان بیشتر بوده است. نتیجه قابل توجه دیگر اینکه در سه دهه اخیر با افزایش سرمایه گذاری برای کاهش نرخ بی سوادی و همچنین گسترده شدن دانشگاه ها در ایران، از نابرابری سرمایه انسانی، بویژه در زنان، به طور چشمگیری کاسته شده است.
تبیین مدل معادله ساختاری عملکرد برنامه های آموزشی دانشگاه مازندران در پرورش ویژگی های کارآفرینانه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تبیین نقش برنامه های آموزشی دانشگاه مازندران در پرورش ویژگی های کارآفرینانه دانشجویان بوده است؛ بر این اساس، از جامعه آماری 2601 عضوی دانشجویان سال آخر دانشگاه مازندران، تعداد 335 نفر از طریق روش های نمونه گیری گروه بندی شده و تصادفی انتخاب شدند و سپس با جمع آوری داده های مورد نیاز با استفاده از ابزارهای مستندات، مصاحبه و بویژه پرسشنامه با ضریب پایایی 9/0، به استخراج مدل معادله ساختاری مربوط اقدام، و با استفاده از آزمون های آماری تکمیلی آلفا کرونباخ، فریدمن، و همبستگی، به تحلیل فرضیات پرداخته شده است. یافته ها نشان داده اند که هر پنج متغیّر: تأسیس و اداره کردن یک کسب وکار، ریسک پذیری، خلّاقیت و نوآوری، فرصت شناسی و استفاده از آن و بالاخره سایر متغیّرها، ضمن تأیید کلیت مدل احصا شده، هر کدام با شدت و ضعف خاص خود، هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و تعاملی، بر عملکرد برنامه های آموزشی تأثیرگذار بوده اند
مطالعه میزان به کارگیری فنّاوری اطّلاعات و ارتباطات به عنوان نوآوری برنامه درسی در دانشگاه اصفهان بر مبنای الگوی پذیرش مبتنی بر علاقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه سطوح به کارگیری فنّاوری اطّلاعات از سوی اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان به عنوان معیاری برای پذیرش نوآوری برنامه درسی بر مبنای الگوی پذیرش مبتنی بر علاقه «سی بام» می باشد. نوع پژوهش توصیفی- پیمایشی بوده و نمونه آماری شامل 126 نفر از استادان دانشگاه اصفهان از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شده است. ابزار به کارگرفته شده، پرسشنامه استاندارد سنجش سطوح کاربرد فنّاوری در آموزش بر مبنای الگوی پذیرش مبتنی بر علاقه (نسخه1.1) است. اطّلاعات جمع آوری شده با به کارگیری آماره های «آزمون تی»، آنالیز واریانس یکراهه «آنوا»، همبستگی و نیز تشکیل جدول توافقی تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد: 1) با ارجاع به الگوی پذیرش مبتنی بر علاقه، اکثریت استادان دانشگاه (9/65%) در سطوح 2 تا 5 (آمادگی تا استفاده عادی) از به کارگیری فنّاوری اطّلاعات قرار دارند. 2) استادان زن در مقایسه با مرد و استادان در مرتبه مربی و استادی در مقایسه با استادان در مرتبه های دانشیاری و استادیاری در سطح پایین تری از به کارگیری فنّاوری اطّلاعات قرار دارند. 3) سابقه خدمت استادان رابطه معنی داری با سطح به کارگیری فنّاوری توسط آنها ندارد
آموزش عالی مالزی: تحوّلات و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نوشتار حاضر، ترسیم تحوّلات آموزش عالی مالزی به عنوان یکی از رقبای جدی ایران در آسیا، در دو بُعد کیفی و کمّی است. روش تحقیق در بخش تحوّلات کیفی، مطالعه اسنادی، و در بخش های دیگر بررسی آماری است.
یافته ها نشان می دهد که مالزی با تدوین دو برنامه موسوم به 2010 و 2020 در این بخش به دستاوردهای مهمی بویژه در توسعه ظرفیت های دسترسی و ایجاد فرصت های برابر نائل شده است.
این کشور با پیش بینی ساختاری مستقل در وزارت علوم تحت عنوان بخش مدیریت آموزش عالی خصوصی، به نحو چشمگیری به توسعه دانشگاه های خصوصی و جذب دانشجویان خارجی رو آورده است. پنج سیاست کلان آموزش عالی مالزی عبارتند از: افزایش استقلال دانشگاهی، ارتقای کیفیت، جهش در جذب دانشجویان خارجی، نوسازی تربیت معلّم، و تغییر ساختار پذیرش دانشجو.
در بخش مؤلفه های کمّی نیز در اکثر زمینه ها شاهد توسعه ظرفیت ها و رشد چشمگیر هستیم؛ هر چند این تحوّل، آسیب ها و چالش هایی را چون عدم تعادل در نسبت استاد به دانشجو و مقوله تضمین کیفیت به همراه داشته است.
آموزش کارآفرینی: حلقه مفقوده آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش شتابان دانشگاه ها در سال های اخیر به اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی دامن زده، به گونه ای که جامعه با پدیده ای به نام فارغ التحصیلان بیکار مواجه شده است. ساختار های موجود دانشگاه ها نیز در حال حاضر با هدف آموزش تخصصی شکل گرفته است و کمتر آموزش کار آفرینی را مد نظر قرار داده است. هر چند در حال حاضر آموزش کار آفرینی در دانشگاه ها، تا حدودی مورد توجه قرار گرفته است با این حال تا رسیدن به وضع مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. هدف مقاله حاضر بررسی آموزش کار آفرینی در دانشگاه ها است. از این رو به بررسی شیوه های آموزشی کار آفرینی در دانشگاه ها پرداخته شده و با استفاده از تجارب کشورهای موفق در آموزش کار آفرینی در سطح دانشگاه، مدلی را برای آموزش کار آفرینی ارائه می دهد. روش کار اسنادی است و برای گرد آوری اطلاعات از اسناد و مدارک داخلی و خارجی، پایگاه های اطلاع رسانی معتبر، کتاب ها و مقالات معتبر استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کار آفرینی، مهارتی قابل آموزش بوده و شیوه های مختلفی برای آموزش آن وجود دارد. از جمله آنها آموزش کار آفرینی به صورت ارائه واحد های درسی، ارائه دوره های کار آفرینی به صورت رسمی در قالب دوره های کارشناسی ارشد و دکترا و ادغام مهارت های کار آفرینی با سایر دروس می باشد.
تبیین رابطه درونی میان عقلانیت و عاطفه و دلالت های آن برای پرورش تفکر خلّاق در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اقدامات اساسی برای بهبود وضعیت آموزشی و تقویت تفکر خلّاق، ابهام،زدایی از مبانی فلسفی و نظری خلّاقیت است. این مقاله در راستای تقویت مبانی نظری خلّاقیت تدوین شده و شامل یک بحث نظری در مورد ارتباط درونی سه عنصر عقل، عواطف و خلّاقیت، و همچنین، دلالت های آن برای ایجاد فضای یادگیری خلّاق در دانشگاه هاست.
نتایج به دست آمده نشان داد که عقلانیت انواع و سبک های گوناگونی دارد، و از میان این سبک ها، تنها عقلانیت الگوریتمی هیچ ارتباطی با عواطف ندارد؛ اما برخی دیگر از سبک های عقلانیت (عقلانیت قضاوتی، هدف-وسیله ای، رابطه ای و تأمّلی) با عواطف در هم تنیدگی دارند؛ بنابراین، روشن شد که عواطف، نه تنها مخل یا حتی مجزّا از عقل نیستند، بلکه بخش اجتناب ناپذیری از ساختار عقل و مکمّل فرایندهای عقلانی مانند تصمیم گیری هستند؛ از سوی دیگر، مشخص شد که در هم آمیختگی عواطف با عقل، از طریق ایجاد گشودگی ذهنی و ممانعت از انجماد عقل، باعث فعال سازی و تحریک خلّاقیت اکتشافی و فرارونده می شود. در پایان، پیشنهادهایی برای تلفیق عواطف و هیجانات با عقل ورزی در روش های تدریش، روش های ارزشیابی و فضای کلاس های درسی دانشگاهی مطرح شده است.