مقالات
حوزه های تخصصی:
تقریباً در تمام کشورهای دنیا، از جمله ایران، دولت ها به آموزش عالی یارانه پرداخت می کنند؛ چرا؟ هدف مقاله حاضر، پاسخ به این سؤال و بررسی عملکرد دولت در تأمین مالی آموزش عالی ایران است. نتایج مطالعه اکتشافی نشان می دهد که دولت ها آموزش عالی را به دلایل مختلف، از جمله نارسایی سازوکار بازار در تأمین مالی آموزش عالی، شایسته بودن خدمات آموزش عالی، نقص بازار سرمایه آموزش، توزیع برابر فرصت ها و باز توزیع درآمد و ثروت، تأمین مالی می کنند. نتایج بررسی عملکرد دولت در تأمین مالی آموزش عالی ایران نشان می دهد که دولت، نه تنها با روش مناسب آموزش عالی را تأمین مالی نمی کند، بلکه در دهه گذشته، به طور قابل توجهی کمک مالی واقعی خود به آموزش عالی را کاهش داده است؛ اگر این روند تداوم داشته باشد، به تضعیف کارایی، اثربخشی، عدالت و تعادل در اقتصاد آموزش عالی ایران منجر خواهد شد.
بررسی میزان هم تألیفی نویسندگان دانشگاه تهران در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام بین سال های 1381 تا 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان هم تألیفی نویسندگان دانشگاه تهران در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام بین سال های 1381 تا 1390 می باشد. پژوهش حاضر از نوع علم سنجی و یک تحقیق کاربردی، و توصیفی غیرآزمایشی است. در این پژوهش، در انتخاب نویسندگان دانشگاه تهران و مقالات آن ها از نمونه گیری استفاده نشده، و تمامی موارد یک به یک مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر ضمن اینکه نمایی از وضعیت همکاری های علمی نویسندگان دانشگاه تهران را ارائه می دهد؛ به تعیین ضریب مشارکت نویسندگان این دانشگاه در هر یک از هشت حوزه موضوعی و تعیین نرخ رشد و درصد مشارکت نویسندگان دانشگاه تهران بر اساس مولفه نویسنده/ مؤسسه می پردازد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که با وجود افزایش سالانه تولیدات علمی دانشگاه تهران؛ نرخ رشد مقالات یک نویسنده ای در حال کاهش می باشد و نرخ رشد مقالات چند نویسنده ای افزایش می یابد و این نویدی برای افزایش مشارکت و همکاری علمی نویسندگان دانشگاه تهران در تولیدات علمی می باشد.
ارزیابی دانش، توانش، نگرش و خلاّقیت کارآفرینی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشگاه های اصفهان و زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی میزان برخورداری دانشجویان از دانش، توانش، نگرش و خلاّقیت کارآفرینی است و بعد از شناسایی، پیشنهادهایی به منظور بهبود کارآفرینی در نظام آموزش عالی ارائه شد. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی، و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی، و جامعه آماری مورد مطالعه، دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های اصفهان و زنجان هستند که از این میان 335 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبتی انتخاب شده اند. برای گردآوری اطلاعات و داده های لازم از پرسشنامه محقق ساخته، و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه، t برای دو گروه مستقل، تحلیل واریانس یکراهه، آزمون تعقیبی شفه) استفاده شد. یافته ها نشان داد که وضعیت کارآفرینی در هر چهار مؤلفه مورد بررسی، در سطح پایین، نامطلوب و در وضعیت مشابهی قرار دارند که حکایت از ضرورت تلاش و فعالیت بیشتر اعضای هیأت علمی و مسؤولان ذی ربط در تمام حوزه های بررسی شده دارد.
ارزشیابی آموزشی، ضرورتی نوین در آموزش عالی ایران: مورد گروه مدیریت توسعه روستایی دانشگاه یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای تحقق الگوی اعتباربخشی آموزش عالی، ارزشیابی درونی گروه مدیریت توسعه روستایی دانشگاه یاسوج به عنوان هدف اصلی مطالعه حاضر در نظر گرفته شد. عناصر ارزشیابی به تفکیک شش عنصر مدیریت گروه، اعضای هیأت علمی، برنامه ها، فراگیران، اعضای غیرهیأت علمی و امکانات/ تجهیزات مشخص شدند و با استفاده از الگوی نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و چالش ها، طی مصاحبه گروه متمرکز مورد ارزشیابی اعضای هیأت علمی و دانشجویان گروه قرار گرفتند. نتایج ارزشیابی نشان داد که به طور کلی، گروه آموزشی مذکور از لحاظ مدیریت و اعضای هیأت علمی در وضعیت نسبتاً مطلوب بوده و به لحاظ برنامه ها در وضعیت متوسط قرار داشته، اما به لحاظ دانشجویان، امکانات و اعضای غیر هیأت علمی در وضعیت نامطلوبی به سر می برد؛ بر این اساس، پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت عناصر مختلف طبق ماتریس راهبردهای سوات ارائه شده است.
پیش بینی گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان بر اساس باو رها ی معرفت شناختی و جوّ روانی- اجتماعی کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، پیش بینی گرایش به تفکر انتقادی بر اساس باورهای معرفت شناختی و جوّ روانی- اجتماعی کلاس درس دانشجویان دانشگاه یزد بود. روش: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه یزد در سه دانشکده علوم انسانی، علوم پایه و فنی مهندسی است؛ که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 120 نفر (63 دختر و 57 پسر) از آنها برای نمونه انتخاب شدند. آزمودنی ها به سه پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریتکس، معرفت شناختی شومر و جوّ روانی- اجتماعی کلاس درس پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون رگرسیون همزمان و آزمون t به کمک نرم افزار SPSS 22 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج یافته های پژوهش نشان داد که بین باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی، همبستگی معنادار و منفی وجود دارد. همچنین، نتایج آزمون t بیانگر تفاوت دختران و پسران در عامل انضباط است (05/0>p).
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که باورهای معرفت شناختی، گرایش به تفکر انتقادی را پیش بینی می کند، ولی جوّ روانی-اجتماعی کلاس درس پیش بینی کننده گرایش به تفکر انتقادی نیست.
راهبردهای پرورش تفکر انتقادی دانشجویان، با تأکید بر نقش اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف مهم اساتید دانشگاه، علاوه بر انتقال دانش و مهارت به افراد تازه کار، تربیت دانشجویان به عنوان افرادی فکور، تحلیل گر و دارای تفکر انتقادی است. مسأله این پژوهش، فقدان اطلاعات لازم و مهارت کافی در میان اغلب اساتید دانشگاه در زمینه تفکر انتقادی است که به عدم ایفای نقش مؤثر در زمینه پرورش تفکر انتقادی دانشجویان منجر می گردد. هدف این پژوهش، فراهم نمودن چارچوب مناسب و راهبردهای لازم برای بهبود وضعیت برنامه های آموزشی موجود دانشگاه ها در جهت گسترش توانایی تفکر انتقادی دانشجویان می باشد. این پژوهش، از نوع تحقیقات کاربردی است. شیوه گردآوری اطلاعات، از نوع اسنادی بوده و روش انجام پژوهش، روش توصیفی-تحلیلی می باشد. طبق یافته های پژوهش، چهار گام اساسی برای پرورش تفکر انتقادی دانشجویان پیشنهاد شد و راهبردهایی برای هر یک از این گام ها به تفصیل مطرح گردید.
مقایسه تقلّب در امتحانات با کاغذ و بدون کاغذ (رایانه ای) دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقلّب، از پدیده های غیراخلاقی رایج در نظام های آموزشی است که با گسترش فناوری به طور فزاینده ای تسهیل شده و رواج پیدا کرده است. هدف این پژوهش، بررسی تفاوت بین میزان تقلّب در آزمون های بدون کاغذ با آزمون های با کاغذ است. روش پژوهش، پیمایش است و داده ها با استفاده از پرسشنامه خود ساخته جمع آوری شده اند. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز دزفول در سال تحصیلی 92-1393 است که 357 نفر از آنان به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS19 تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. نتایج آزمون t (259/4) نشان می دهد که تقلّب در امتحانات بدون کاغذ بیشتر از امتحانات با کاغذ است. همچنین بین جنسیت و ارتکاب یا عدم ارتکاب به تقلّب، با توجه به آزمون کای اسکوئر (103/0) و سطح معنا داری (748/0)، رابطه ای وجود ندارد. همچنین بین سن و ارتکاب یا عدم ارتکاب به تقلّب با سطح معنا داری، (021/0) و آزمون کای اسکوئر (88/14) رابطه معنا داری بین این دو متغیر مشاهده می گردد. با توجه به گسترش آموزش عالی و پذیرش گسترده دانشجو، پیشنهاد می گردد که پذیرش دانشجو بر اساس صلاحیت های علمی صورت پذیرد. توجه به این موضوع می تواند میزان تقلّب در دانشگاه ها را کاهش دهد.