مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی چندگانه رضایتمندی شغلی با استفاده از مولفه های بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی انجام شده است.روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع رگرسیون بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران می باشد که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، 267 نفر از آنان به عنوان نمونه و به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بالندگی حرفه ای پورکریمی (1389) با پایایی 94/0=α و رضایت شغلی محقق ساخته با پایایی80/0=α استفاده شد. برای روایی ابزار هم از روایی محتوایی و همچنین روایی سازه استفاده گردید.یافته ها: نتایج آزمون تی تک گروهی نشان داد، بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی در تمام مؤلفه های تشکیل دهنده، دارای وضعیتی بالاتر از سطح متوسط می باشد، همچنین وضعیت رضایت شغلی اساتید بالاتر از سطح متوسط را نشان می دهد. همبستگی بدست آمده نیز حاکی از رابطه مثبت (0.17r= ) و معنادار (0.01sig: ) بین بالندگی حرفه ای و رضایت شغلی است. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد، از میان مؤلفه های بالندگی حرفه ای، توسعه آموزشی () و مؤلفه توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات () قابلیت پیش بینی(با تأثیر مثبت) رضایت شغلی را داشته است.نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش؛ می توان نتیجه گیری نمود که با اجرای برنامه های توسعه و بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی؛ به افزایش رضایت شغلی آنان کمک نمود.
مطالعه طولی نحوه ارزشیابی دانشجویان مردود از کیفیت تدریس استادان دانشگاه: انتقامی در کار نیست!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از پرسش های حساسیت برانگیز در نظام ارزشیابی دانشجویان از تدریس اساتید این است که آیا دانشجویانِ ضعیفی که در درس مردود می شوند به صورت نظام مند استادان خویش را ضعیف تر ارزشیابی می کنند؟ به بیان دیگر، آیا این دسته از دانشجویان، هشیارانه یا ناهشیارانه در آینده ارزشیابی خویش از تدریس استاد را سوگیرانه انجام می دهند؟ از آنجایی که نمرات ارزشیابی دانشجویان از اساتید، بر اساس آئین نامه ارتقای مرتبه علمی و بر اساس دیگر دستورالعمل های داخلی دانشگاه ها، تصمیم گیری های دانشگاهی درباره اعضای هیأت علمی را تحت تأثیر قرار می دهند این احتمال وجود دارد که سنجش و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی دانشجویان توسط اساتید، هشیارانه یا ناهشیارانه دستخوش ملاحظات غیرآکادمیک قرار گیرد. هدف مطالعه پنلی حاضر آزمودن این فرضیه است که دانشجویان مردود در آینده نمره ارزشیابی کمتری به استاد خویش می دهند.روش پژوهش: برای آزمودن فرضیه تحقیق، داده های پیشرفت تحصیلی و نیز ارزشیابی دانشجویان یک ورودی مشخص استخراج شد و پس از شرط گذاری متناسب با طرح و هدف تحقیق، نمونه ای به اندازه 268 دانشجوی مردودی به دست آمد که اطلاعات نمرات درسی و نیز ارزشیابی آنها از استاد درس، طی دو نیمسال متوالی به دست آمد. تحقیق و ماهیت داده ها از نوع طولی و مبتنی بر منطق مطالعه پنلی است. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که بر خلاف فرضیه اولیه، میانگین نمرات ارزشیابی دانشجویانِ مردود از استاد خویش در نیمسال بعد به طور معناداری بالاتر از نیمسال قبلی است. در عین حال، پس از کاربرد مدل پارامترهای اثرات تصادفی و کنترل واریانس ناشی از عامل استاد، از یک سو ملاحظه شد که با کاهش یک واحد در «معدل دانشجو» به عنوان شاخص اصلی توان و استعداد تحصیلی، کاهشی به اندازه سیزده صدم در ارزشیابی دانشجو از تدریس استاد قابل مشاهده است. از سوی دیگر، با یک واحد افزایش در نمره دانشجویانِ مردود، افزایش معناداری به اندازه یک درصد در ارزشیابی آنها از اساتید به وجود می آید.نتیجه گیری: از مجموع این یافته ها می توان نتیجه گرفت که اگر چه بین توان و استعداد تحصیلی و نیز نمره دانشجویانِ مردود با ارزشیابی آنها از استاد درس ارتباط وجود دارد اما ارزشیابی این دانشجویان از تدریس استاد بیش از اینکه متأثر از نمره مردودی آنها در ترم قبل باشد مبتنی بر برداشت و ادراک آنها از فعالیت های آموزشی و حرفه ای استاد در ترم بعد است.
تمایل دانشجویان به یادگیری مادام العمر و عوامل مؤثر بر آن: کاربرد نظریه شناخت اجتماعی بندورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف بررسی تمایل دانشجویان کشاورزی دانشگاه رازی به یادگیری مادام العمر و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از نظریه شناخت اجتماعی بندورا انجام شد.روش پژوهش: این پژوهش به صورت توصیفی-همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی به تعداد 1365 نفر بودند که 300 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب بر حسب مقطع تحصیلی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. علاوه بر تأیید روایی و پایایی پرسشنامه های استاندارد در مطالعات گذشته در پژوهش حاضر نیز پرسشنامه ها از لحاظ محتوایی و ظاهری مورد بررسی قرار گرفتند و بومی سازی آنها برای دانشجویان کشاورزی انجام شد. همچنین با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی همگرا اعتبار و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و Smart- PLS و در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند..یافته ها: میزان تمایل به یادگیری مادام العمر در بین دانشجویان در سطح متوسط قرار داشت. وضعیت موجود چهار بعد نظریه شناخت اجتماعی بندورا نشان داد که سه بعد انتظار-ارزش، خودکارآمدی و خودتنظیمی در دانشجویان در سطح بالا بود. اما دانشجویان از لحاظ بعد خودکنترلی در سطح متوسط قرار داشتند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که دو متغیر خودکارآمدی به عنوان عامل اول و خودتنظیمی به عنوان عامل دوم بر روی تمایل به یادگیری مادام العمر تأثیر داشت.نتیجه گیری: می توان با نهادینه نمودن یادگیری مادام العمر و پرورش دانشجویان بر اساس آن و از طرفی تقویت یادگیری مادام العمر از طریق ارتقا خودکارآمدی و خودتنظیمی در دانشجویان تا حدودی بر مسئله عدم وجود مهارت و بیکاری دانش آموختگان غلبه نمود.
بررسی قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای برنامه های درسی مجازی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، بررسی فرصتها و تهدیدهای برنامه های درسی مجازی می باشد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده در انجام این پژوهش به تناسب موضوع، رویکرد کیفی SWOT به کار رفته است.جامعه پژوهش مشتمل بر جمعی از متخصصان برنامه درسی؛ طراحان ، مدرسان برنامه های درسی مجازی و شرکت کنندگان این دوره ها (دانشجویان)بودند، که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر از آنان انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری گردید.یافته ها: یافته ها نشان داده است که مهمترین قوتها(تسهیل دسترسی به برنامه درسی، ارتقای فراگیرنده محوری در برنامه درسی، تحقق پژوهش محوری، بهبود کیفی و کارآمدی اساتید و ایجاد چالش و جذابیت در محیط یادگیری)، مهمترین ضعف ها(کاهش ارتباطات اجتماعی، چارچوب ضعیف عناصر، افزایش هزینه ها، کاهش اقتدار استاد، ضعف ارزشیابی و ارزشیابی ناعادلانه)، مهمترین فرصت ها( بسط دسترسی آموزشی، سرمایه گذاری در آموزش، به روزرسانی دانش، گسترش روابط علمی، نوآوری برنامه درسی و کاربردی نمودن آموزش) و مهمترین تهدیدها(کمرنگ شدن کارکردهای آموزش عالی، به چالش کشیدن اساتید، کاهش اهداف کارآمد، کاهش کیفیت محتوا، سطح شدن ارزشیابی و بدبینی به برنامه درسی مجازی بوده است.نتیجه گیری: هر چند برنامه های درسی مجازی به دلیل فراهم نبودن زیرساختهای ضروری، در طراحی و اجرا با چالشهایی روبه رو شده است اما با اقدامات حرفه ای مسئولان آموزشی میتوان به نوعی ضعفها و چالشها را کمتر نمود.
سنتزپژوهی چالش های آموزش کارآفرینی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مهارت کارآفرینی و تربیت کارآفرینان، از دیرباز به عنوان عاملی مهم در رشد و توسعه اقتصادی-اجتماعی شناخته می شده است. بر همین اساس، این مطالعه به دنبال واکاوی چالش های آموزش کارآفرینی در آموزش عالی می باشد.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، کیفی از نوع سنتزپژوهی است. ابتدا از میان 320 مقاله پژوهشی و به روش پریزما 22 مقاله، بین سال های1390تا 1400، از منابع علمی بین المللی «تایلر و فرنسیس»، «اریک»، «وب اف ساینس»، «ساینس دایرکت»، «موتور جستجوی علمی گوگل اسکالر» و منابع اطلاعاتی فارسی «بانک اطلاعات نشریات کشور»، «پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی»، «پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران» و «پایگاه مجلات تخصصی نور»، پس از رعایت ملاک های ورود و خروج، انتخاب و با مطالعه و جمع آوری اطلاعات براساس منابع موجود، بررسی شدند.یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش آموزش کارآفرینی دارای چهار چالش اصلی از قبیل «چالش های سازمانی»، «چالش های اساتید»، «چالش های دانشجویان» و «چالش های آموزشی» می باشد.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند که آموزش کارآفرینی به دلیل استقرار سیستم سنتی در دانشگاه های ایران دارای چالش های فراوانی می باشد. در نتیجه متولیان امر آموزش باید به منظور ارائه آموزش کارآمد کارآفرینی در سطح آموزش عالی در جهت رفع این چالش ها اقدام کنند.
مطالعه اکتشافی نحوه و میزان استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی از فضای مجازی در فعالیت های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش کشف نحوه و میزان استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی از فضای مجازی در فعالیت های پژوهشی بود. در این پژوهش از روش ترکیبی(آمیخته) اکتشافی متوالی استفاده شد.روش پژوهش: میدان پژوهش در این بخش دانشکده های علوم انسانی دانشگاه بوعلی سینا بود که 20 نفر از دانشجویان به شیوه ملاک محور برای مصاحبه نیمه ساختار یافته انتخاب شدند. نتایج حاصل از مصاحبه با روش تحلیل مضمون از نوع سلسله مراتبی تحلیل شد. سپس در مرحله کمی، از روش پیمایشی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشکده های علوم انسانی دانشگاه بوعلی سینا بودند که به شیوه طبقه ای نسبتی 252 نفر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون T تک نمونه ای تحلیل شد.یافته ها: نتیجه حاصل از تحلیل کیفی پژوهش حاکی از آن بود که: دانشجویان متناسب با مراحل دوازده گانه پژوهش، ابزارهای جستجو و بازیابی منابع، ابزارهای مشارکتی و ابزارهای تهیه محتوا را به کار می گیرند. همچنین نتایج حاصل از مرحله کمی پژوهش نشان داد که میزان استفاده دانشجویان از فضای مجازی به صورت ابزارهای جستجو و بازیابی منابع، ابزارهای مشارکتی، و ابزارهای تهیه محتوا در فعالیت های پژوهش در سطح معناداری بوده و بالاتر از حد متوسط است که از میان ابزارها، بیشترین استفاده مربوط به ابزارهای جستجو و بازیابی منابع و بعد ابزارهای تهیه محتوا و بعد ابزارهای مشارکتی است.نتیجه گیری: دانشگاه ها باید برای آشنا سازی دانشجویان با قابلیت های اینترنت در پژوهش گام های عملی بردارند و تصمیم های مهمی اتخاذ نمایند.