مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مسائل تأمین مالی دولتی آموزش عالی و با استفاده از مرور نظام مند مطالعات پیشین و روش فراترکیب اجرا شده است. بدین منظور با بررسی مطالعات علمی عرصه منابع مالی، تعداد 91 مقاله مرتبط شناسایی شد. از این تعداد، 58 مقاله علمی منطبق با معیارهای ارزیابی کیفیت، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و مورد واکاوی قرار گرفت. دستاورد مرور نظام مند و فراترکیب یافته های کیفی منابع کلیدی منتخب، احصاء تعداد 42 کد مفهومی طبقه بندی شده در چارچوب 6 مقوله فرعی سیاست های وضعی و عدالت توزیعی؛ الگوهای تأمین مالی و سازوکارهای تأمین مالی دولتی؛ پیچیدگی برآورد شرایط و پیامدها است. مقوله های فرعی نیز به ترتیب ذیل 3 مقوله اصلی مسائل؛ سیاست گذاری، کارکردی و عملکردیِ تأیید شده توسط خبرگان عرصه تأمین مالی آموزش عالی با استفاده از شاخص ضریب توافق کاپا است. در نهایت، ضمن بحث و نتیجه گیری و تبیین دستاوردهای پژوهش با استناد به مبانی نظری مرتبط، پیشنهادهایی در جهت تأمین مالی دولتی آموزش عالی ارائه شد.
رابطه استقلال دانشگاهی و مدیریت کیفیت فراگیر با مسئولیت اجتماعی (مورد مطالعه: دانشگاه علوم پزشکی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی رابطه استقلال دانشگاهی و مدیریت کیفیت فراگیر با مسئولیت اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز (شامل 5 دانشکده) به تعداد 763 نفر بود. از این تعداد مطابق جدول مورگان 241 نفر نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با استفاده از نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیر استقلال دانشگاهی و ابعاد آن (استقلال سازمانی و استقلال علمی) با مسئولیت اجتماعی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین مدیریت کیفیت فراگیر و ابعاد آن با مسئولیت اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی تبریز رابطه مثبت و معنی داری دیده شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ابعاد استقلال دانشگاهی (استقلال سازمانی 31/0= β و استقلال علمی 16/0= β) قادر به پیش بینی مسئولیت اجتماعی هستند.
تحلیل موضوعی پژوهش های رشته مطالعات برنامه درسی به منظور شناخت وضع موجود (مورد مطالعه: فصلنامه های تخصصی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، توصیف و تحلیل موضوعی پژوهش های رشته مطالعات برنامه درسی به منظور شناخت وضع موجود بود. در راستای این هدف با استفاده از روش تحلیل کمی، مقاله های فصلنامه های تخصصی رشته مطالعات برنامه درسی بر مبنای چارچوب موضوعی دانشنامه ایرانی برنامه درسی، بررسی و تحلیل شدند. جامعه آماری شامل مقاله های مجلات تخصصی در پنج سال اخیر (1397-1392) بود که کل جامعه آماری (تمام شماری) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها چک لیست محقق ساخته بر اساس محورهای دانشنامه ایرانی برنامه درسی بود که روایی آن با استفاده از اعتبار ساختاری و نظرسنجی متخصصان و پایایی آن به روش پایایی بین گروهی برآورد شد. به منظور تجزیه وتحلیل یافته ها از تحلیل توصیفی بهره گرفته شد. بر اساس یافته های پژوهش، در مقاله های مجلات تخصصی، بیشترین توزیع موضوعی مربوط به محورهای «برنامه درسی و حوزه های محتوایی» و کمترین توزیع مربوط به محورهای «تاریخ»، «تجارب عملی برنامه ریزی درسی و نوآوری های برنامه درسی»، «مشاهیر در جهان»، «مبانی» و «بیانیه ها و توصیه های بین المللی» بود. در نهایت، نتایج پژوهش نشان دهنده محدود شدن عناوین و موضوعات پژوهش ها به تعداد کمی از قلمروهای دانشنامه برنامه درسی و تکرار و موازی کاری موضوعات و بی توجهی پژوهش ها به قلمروهای نوین رشته مطالعات برنامه درسی بود.
بررسی موانع مؤثر بر رشد علمی از دیدگاه دانشجویان رشته های علوم انسانی (مورد مطالعه: دانشگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم مقوله ای سازمان یافته و بسیار تأثیرگذار بر پیشرفت همه کشورهاست. برای دستیابی به علم سازمان یافته، موانع زیادی وجود دارد که به نظر می رسد این موانع به طور آگاهانه به وجود آمده اند. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر برخی موانع بر رشد علمی دانشجویان از دید خود آنها بود. این مطالعه روی 300 تن از دانشجویان رشته های علوم انسانی درحال تحصیل در زمستان 1396 در دانشگاه لرستان اجرا شد. روش نمونه گیری این پژوهش از نوع طبقه ای نسبی بود. در این مطالعه، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. سؤال های پرسشنامه شامل سه دسته عوامل فردی، موانع درون و برون دانشگاهی بود که هر کدام به موارد جزئی تری تقسیم می شدند. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شد و با استفاده از T تک گروهی مشخص شد که عوامل فردی با بیشترین درصد پاسخگویی در زمینه (نداشتن رضایت از رشته تحصیلی)، موانع درون دانشگاهی (عدم تناسب وسایل آموزشی با نیاز دانشجو) و برون دانشگاهی (نداشتن آینده شغلی مناسب رشته تحصیلی) همگی تأثیر معنی داری در رشد علمی دانشجویان داشتند(درجه معنی داری<0.01).
بررسی مشوق های پیشبرد پژوهش های نافع در آموزش عالی کشاورزی (مورد مطالعه: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام آموزش عالی عهده دار وظایف و مسئولیت های مهمی در زمینه توسعه جامعه است. بخشی از این مسئولیت مهم از مسیر انجام پژوهش های نافع به عنوان یکی از پایه های اساسی و عمده توسعه جامعه تحقق می یابد، چراکه هیج حرکت علمی و منطقی بدون پشتوانه پژوهشی امکان پذیر نیست. بدیهی است استاد راهنما مسئولیت هدایتگری و راهبری فرایند آموزش و اشاعه دانش نافع را در دوران تحصیلات عالی به عهده دارد و کیفیت و توسعه دانش و پژوهش تا اندازه زیادی به چگونگی عملکرد وی وابسته است. بنابراین در پژوهش حاضر، مشوق های پیشبرد پژوهش های نافع در آموزش عالی کشاورزی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج مطالعه و بررسی شد بر این اساس، با بهره گیری از ابزار پرسشنامه 4 معیار اصلی رزومه استاد (شامل 7 زیرمعیار)، ویژگی های رفتاری (4 زیرمعیار)، شبکه ارتباطات اجتماعی (5 زیرمعیار) و علایق دانشجو (6 زیرمعیار) ارزیابی شد. بر مبنای نرخ ناسازگاری شرکت کنندگان این پژوهش شامل 17 دانشجوی تحصیلات تکمیلی کشاورزی بودند. برای تعیین اوزان معیارهای اصلی و فرعی انتخاب، از روش تحلیل سلسله مراتبی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که از دید دانشجویان مهم ترین معیارهای انتخاب استاد راهنما به ترتیب ویژگی های رفتاری، شبکه ارتباطات اجتماعی، علایق دانشجو و رزومه استاد بوده است.
بررسی تأثیر آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی با میانجیگری یادگیری سازمانی در نظام آموزش عالی (در قالب الگویابی علی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی با میانجیگری یادگیری سازمانی در نظام آموزش عالی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل همه اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه به تعداد 486 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران، نمونه آماری این پژوهش (214 نفر) به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد شده سامسون و ساکو (2011)، سرمایه اجتماعی ناپاهیت و گوشال (1998) و یادگیری سازمانی نیف (2001) است. روایی ابزار از نظر متخصصان و پایایی مطابق آلفای کرونباخ گزارش شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها مدل یابی معادلات ساختاری است. نتایج پژوهش نشان داد که اثر مستقیم آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی (41/0) مثبت و معنی دار است. اثر مستقیم آموزش مجازی بر یادگیری سازمانی (73/0) مثبت و معنی دار است. اثر مستقیم یادگیری سازمانی بر سرمایه اجتماعی (29/0) مثبت و معنی دار است. اثر غیر مستقیم آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی در آموزش عالی با میانجیگری یادگیری سازمانی (21/0) مثبت و معنی دار است. اثر کل آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی نیز (62/0) مثبت و معنی دار است.
سنجش تفکر انتقادی: معرفی شیوه های سنتی و نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر، تفکر انتقادی به عنوان یک هدف آموزشی در بسیاری از نظام های آموزش عالی جایگاه ویژه ای یافته است. بنابراین، شناخت شیوه های سنجش این مهارت برای پرورش صحیح آن در میان یادگیرندگان، مستلزم بذل توجه است. مقاله حاضر، با هدف معرفی رویکردهای موجود در فرایند سنجش تفکر انتقادی به روش اسنادی نگاشته شده است. پس از جستجوی اسناد مرتبط در پایگاه های علمی خارجی ساینس دایرکت، وایلی، جی استور، اریک، پروکوئست، وب آوساینس، تیلور و فرانسیس و پایگاه های داخلی اس آی دی و نورمگز و سایت های مربوط به تفکر انتقادی شامل انجمن دانشگاه ها و کالج های آمریکا، خدمات آزمون آموزشی، تفکر انتقادی، آزمون کالج آمریکا و شورای کمک به آموزش، در بازه زمانی 1980 تا 2017، 32 سند بازیابی شد. از این تعداد، 20 سند طبق ملاکِ صاحب نظر بودن نویسندگان در زمینه تفکر انتقادی، به روز بودن و مرتبط بودن، انتخاب شدند. تحلیل اسناد، با استفاده از تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. یافته ها، به شناسایی ابزار های تفکر انتقادی در دو رویکرد سنتی و نوین منجر شد. درمجموع، بنا به چالش های موجود در آزمون های رویکرد سنتی، انتظار می رود برای ایجاد یک وضعیت مطلوب در سنجش این مهارت، ابزارهای بازپاسخ در رویکرد نوین با یک روش کیفی مورد توجه متخصصان این حوزه قرار گیرد.