مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش، شناسایی تأثیر متغیرهای روان شناختی در ساخت سریع دانش مشارکتی در موقعیت های بحرانی بود.
روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای بود. هشت تیم از دانشجویان مهندسی مکانیک به صورت داوطلبانه در مسابقه غلبه بر زمان شرکت کردند که توسط استادان گروه مهندسی مکانیک دانشگاه یزد طراحی شده بود. دانشجویان در روز مسابقه با مسئله ناگهانی (ساخت قایق بادی برای حمل یک کیلو بار در کمترین زمان و بیشترین مسافت) مواجه شدند. وسایل مشخص به صورت مساوی در اختیار تیم ها قرار گرفت. پس از پایان زمان ساخت و برگزاری داوری توسط استادان، سه گروه به عنوان موفق و پنج گروه به عنوان ناموفق معرفی شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های باورهای معرفت شناختی شومر، رویکردهای یادگیری، گرایش به تفکر انتقادی ریتکس، هوش هیجانی برادبری و گریوز، و خوداظهاری معدل پاسخ دادند.
یافته ها: یافته های معنی دار آماری نشان معدل تحصیلی گروه های موفق به طور معنی داری بالاتر از گروه های ناموفق بود اما در متغیرهای باورهای معرفت شناختی، رویکردهای یادگیری، گرایش به تفکر انتقادی و هوش هیجانی بین گروه موفق و ناموفق تفاوت معنی داری دیده نشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که شرکت کنندگانی که دارای باورهای معرفت شناختی رشد یافته هستند، بیشتر از رویکرد یادگیری استراتژیک استفاده می کنند، گرایش متوسطی به تفکر انتقادی و هوش هیجانی متوسط دارند.
فراتحلیل کیفی مقاله های علمی مرتبط با بهره وری اعضای هیئت علمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، فراتحلیل مقاله های با موضوع بهره وری اعضای هیئت علمی، به منظور جمع بندی از وضعیت آخرین دستاوردهای علمی انجام گرفته در این خصوص، شناسایی نقاط قوت و ضعف مقاله های این حوزه و ارائه راهکارهای پیشنهادی به منظور بهبود پژوهش های آینده در این زمینه است.
روش پژوهش: روش تحقیق حاضر، فراتحلیل کیفی است. در این روش 54 مقاله علمی مرتبط با بهره وری اعضای هیئت علمی در دو دهه اخیر، سال های 1380 تا 1400، از منابع علمی «پایگاه مجلات تخصصی نور»، «پرتال جامع علوم انسانی»، «بانک اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» و «بانک اطلاعات نشریات کشور» شناسایی و استخراج شد. با مطالعه و بررسی این مقاله ها تعداد 40 مورد از مرتبط ترین آنها برای انجام فراتحلیل انتخاب شدند.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که در این مقاله ها غالباً به عوامل فردی و درون سازمانی مؤثر بر بهره وری اعضای هیئت علمی توجه شده است. رویکرد روش شناختی غالب در این مقاله ها روش کمی است. اغلب مقاله ها بدون رویکرد نظری قوی و توصیه های سیاستی بوده و رویکرد غالب در توصیه های سیاستی، رویکرد کلان و مدیریتی است. مقاله های بررسی شده از حیث شاخص هایی مانند پرسش ها، هدف ها و فرضیه ها وضعیت نسبتاً خوبی داشتند؛ اما بخش نتیجه گیری در بیشتر مقاله ها دارای نظم و انسجام کافی و راهکارهای عملیاتی نبود.
نتیجه گیری: با اجرای این پژوهش مشخص شد که وضعیت پژوهش های علمی داخلی در زمینه بهره وری اعضای هیئت علمی به لحاظ شاخص های نه گانه، وضعیت نسبتاً مطلوبی نیست. تعداد پژوهش های کیفی و عمیق در این زمینه بسیار اندک بوده و تقریباً هیچ کدام از آنها دارای مبانی نظری و راهکارهای اجرایی نبوده و در عمل کاربرد ندارند. از طرفی موضوع بهره وری اعضای هیئت علمی یکی از موضوعات کلیدی و مهم در نظام آموزش عالی است که مستلزم برنامه ریزی برای بهبود تحقیقات آتی در این زمینه است.
طراحی مدل پارادایمی دانشگاه باز: بر اساس پارادایم نوآوری باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی از اجرای این پژوهش طراحی مدل پارادایمی دانشگاه باز بر اساس پارادایم نوآوری باز است که به روش داده بنیاد انجام گرفته است.
روش پژوهش: ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه ساخت یافته و نیمه ساخت یافته بود که با 10 تن از متخصصان و پژوهشگران تخصصی در این حوزه، به روش نمونه گیری نظری تا مرحله اشباع نظری انجام گرفت. در این پژوهش طراحی مدل پارادایمی نوآوری باز دانشگاهی با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد انجام گرفته است. بر اساس مصاحبه های صورت گرفته 446 نکته کلیدی، 130 کد باز، 19کد محوری، 6 کد گزینشی بر اساس متغیرهای رهیافت نظام مند استخراج شده است.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، مقوله محوری یا پدیده مورد نظر «نوآوری باز دانشگاهی» است. شرایط علی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدهای نوآوری باز دانشگاهی شناسایی و معرفی شده اند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، مؤلفه های مربوط به شرایط علی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها به منظور استفاده دانشگاه ها در جهت حرکت به سمت نوآوری باز شناسایی و معرفی شده اند.
تعیین ساختار ارتباطی سلامت روان و پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی استرس بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، تعیین ساختار ارتباطی سلامت روان با پیشرفت تحصیلی در درس های طرح معماری با نقش میانجی استرس بیماری کووید 19 است.
روش پژوهش: طرح این پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی و جامعه آماری آن شامل همه دانشجویان درس های طرح معماری مقطع کارشناسی دانشگاه های پیام نور استان لرستان در بازه زمانی ترم های اول و دوم سال تحصیلی 1400-1399 است. برای تجزیه وتحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه ها (350 نمونه)، از نرم افزارهای آماری 22 Spss و 3Smart PLS بهره گرفته شد. لازم به ذکر است که برای انتخاب مشارکت کنندگان از نمونه گیری نظری به شیوه هدفمند، استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهند که استرس پیشرفت تحصیلی و همچنین اضطراب ناشی از شیوع و درگیری بیماری کووید 19 با سلامت روان دانشجویان، همبستگی دارد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بین دو متغیر سلامت روان دانشجویان و استرس پیشرفت تحصیلی ارتباط مثبت و معنی داری (با ضریب 001/0) وجود دارد. درصورتی که بین دو متغیر میانجی اضطراب کووید 19 و استرس پیشرفت تحصیلی ارتباط معنی داری وجود ندارد.
تبیین نقش اعتبارسنجی در بین المللی شدن نظام آموزش عالی: نظریه برخاسته از داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، ارائه الگوی نقش اعتبارسنجی آموزش عالی در جهت بین المللی شدن بوده است.
روش پژوهش: روش پژوهش کیفی بوده و 20 خبره دانشگاهی به صورت هدفمند و زنجیره ای، انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، کدها، مفاهیم و مقوله های الگوی اعتبارسنجی آموزش عالی با روش نظریه برخاسته از داده ها (گراندد تئوری) شناسایی شدند.
یافته ها: یافته ها نشان دهنده آن بود که بر اساس میزان تشابه مفهومی کدها، 101 کد استخراج و با توجه به وجه اشتراک آنها در قالب 62 خوشه مفهومی و 28 کد محوری دسته بندی شدند و درنهایت الگوی اعتبارسنجی آموزش عالی در جهت بین المللی شدن طراحی شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 20 صاحب نظر، الگویی مشتمل بر 3 شرط علی و 9 عامل مداخله گر ارائه شد. پدیده اصلی آن نیز تضمین کیفیت، هم هدف و هم وسیله کشف شد که تحت تأثیر 5 شرایط محیطی ناپایداری سیاسی، اقتصاد دولتی، سرمایه اجتماعی، اجتناب از عدم قطعیت و زمینه های فرهنگی فردگرا قرار داشت. به منظور نیل به پیامدهایی که در دو گروه ملی و فرا ملی حاصل می شدند اتخاذ راهبردهایی در سطح دانشگاه و همچنین دولت و سیاست گذاران ضروری به نظر رسید.
شناسایی مؤلفه های الگوی جذب و اثرگذاری دانش آموختگان مدیریت آموزش عالی در نظام حکمرانی آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی مؤلفه های جذب و دانش آموختگان مدیریت آموزش عالی در نظام حکمرانی آموزش عالی در ایران بود.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر آمیخته (کیفی و کمی) است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، مدیران گروه علوم تربیتی، استادان و خبرگان آموزش عالی و در بخش کمی، مدیران گروه علوم تربیتی و استادان گروه علوم تربیتی دانشگاه های دولتی ایران بوده است. در بخش کیفی، 18 نفر با روش هدفمند و در بخش کمی، 155 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)
انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه های عمیق و غیرساختار یافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی، 92/. است. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از روش میکروسکوپی (تحلیل خرد) در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی و با بهره گیری از نرم افزار MAXQDA2020 و در بخش کمی با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS انجام گرفته است.
یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که این مدل در قالب 27 مقوله اصلی و 95 متغیر شامل سیاست گذاری جذب و به کارگیری دانش آموختگان و طراحی چندبعدی نظام جذب به عنوان هسته یا مقوله اصلی مدل؛ متغیرهای علّی (عوامل سازمانی، عوامل فراسازمانی، آمادگی برای جذب و به کارگیری، شایستگی های درون فردی، شایستگی های شخصی و شایستگی های کارآفرینی)؛ متغیرهای زمینه ای (مسئولیت پذیری، زمینه کاری، اسناد بالادستی)؛ شرایط مداخله گر (فرهنگ سازمانی جذب، عدالت سازمانی جذب)؛ مقوله های راهبردی (نهادینه سازی سیستم مدیریت توانمندی های کارآفرینانه دانش آموختگان، طراحی فرایند مدیریت استعداد رفتار کارآفرینانه چندگانه و طراحی نظام تخصیص منابع) و درنهایت مقوله های پیامدی (اشتغال زایی، ارزش آفرینی و مزیت رقابتی چندگانه، ایجاد تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی) قرار گرفت.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه دانشگاه مرکز ثقل کارآفرینی و فعالیت دانشجویان و دانش آموختگان متخصص است و در دانشگاه ها بهتر از هر جای دیگری می توان سیاست های جذب و اثرگذاری دانش آموختگان را تدوین کرد؛ بی توجهی به جذب و اثرگذاری آنها باعث بی انگیزگی دانشجویان و دانش آموختگان می شود. ازاین رو سزاوار است که در جذب دانش آموختگان بیشتر سرمایه گذاری شود.