مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، واکاوی مؤلفه های مؤثر بر آموزش کارآفرینی در سازمان های آموزشی با تأکید بر سازمان ها و مراکز آموزش عالی به منظور ایجاد نگرش کارآفرینانه با استفاده از دیدگاه خبرگان بوده است. بدین منظور، با استفاده از رویکرد کیفی با 15 نفر از صاحب نظران بر اساس نمونه گیری هدفمند از نوع حداکثر تنوع مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل محتوای مضمون طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شدند. برای بررسی اعتبار داده ها از نظر خبرگانی که در این پژوهش همکاری کرده بودند، بهره گرفته شد. مؤلفه های شناسایی شده در اختیار آنان قرار گرفت و ضمن مشورت های لازم، اقدام های اصلاحی روی آن انجام گرفت. پایایی مصاحبه با روش توافق درون موضوعی 92/0 به دست آمد که نشان از پایایی مطلوب داده ها است. بر اساس یافته ها پس از دو مرحله مرور منابع و پیشینه و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و کارشناسان، هفت مؤلفه اثرگذار بر آموزش کارآفرینی در جهت ایجاد نگرش کارآفرینانه شناسایی شد که عبارت اند از: ویژگی های فردی و شخصیتی فراگیران، ویژگی ها و صفات شخصیتی و فردی مدرسان، فضا و تجهیزات آموزشی، شیوه و سبک رهبری مدیران مراکز آموزشی، محتوا و برنامه درسی، شیوه و سبک آموزش آموزشگران، برنامه های اجرایی و کاربردی.
ظرفیت های روش پژوهش روایتی در حوزه مطالعات آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از ظرفیت های پژوهش روایتی، راهبردی حیاتی در علم فراهم می کند، اما منابع محدودی برای کمک به افراد در جهت اجرا و تدوین یافته های این نوع مقاله ها وجود دارند. مقاله حاضر با هدف معرفی ظرفیت های پژوهشی روش پژوهش روایتی در حوزه مطالعات آموزش عالی تدوین شده است. برای شناسایی و معرفی رویکردهای پژوهش روایتی در حوزه مطالعات آموزش عالی، از روش اسنادی استفاده شد. در ابتدا و پس از جستجوی اسناد مرتبط در پایگاه های علمی سیج، اریک، ابسکو، تیلور و فرانسیس، اسپرینگر، امرالد، پاب مد، الزویر، در دامنه زمانی 2000 تا 2017، 22 سند بازیابی شد. پس از بررسی اولیه، 13 سند بر اساس ملاک های سودمندی و به روز بودن، مبنای مطالعه و تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل این منابع، از راهبرد تحلیل محتوای کیفی الزاید (1996) استفاده شد. یافته ها به شناسایی و معرفی چهار رویکرد روایتی مناسب برای پژوهش در حوزه آموزش عالی شامل 1- رویکرد روان شناختی؛ 2- رویکرد جامعه شناختی؛ 3- رویکرد روایت و تفسیر درباره تجارب خاص فرهنگی توسط خود فرد؛ و 4- رویکرد نهادی سازمانی، منتج شد. در این مقاله تلاش شده تا با توجه به محدودیت ها و ظرفیت های روش روایتی، افق های نوینی در جهت بهره گیری از این روش در مطالعات آموزش عالی معرفی شود.
ارزیابی عوامل مؤثر بر شکل گیری اینرسی دانشگاهی با استفاده از رویکرد ترکیبی مدل سازی ساختاری تفسیری- فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی مدل جامع اینرسی سازمانی در دانشگاه لرستان انجام گرفته است. پژوهش ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻫﺪف، ﮐﺎرﺑﺮدی و ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ روش ﺗﺤﻘﯿﻖ، در زﻣﺮه ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﮐﯿﻔ ﯽ- ﮐﻤ ﯽ است. داده ها با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری-فازی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. در گام اول، عوامل ایجادکننده اینرسی سازمانی از ادبیات نظری، استخراج شد و به وسیله مصاحبه با 23 عضو هیئت علمی گروه های آموزشی مختلف که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، مورد تأیید قرار گرفت. خروجی این مرحله استخراج 12 عامل اصلی بود. در گام بعدی به منظور برقراری ارتباط و توالی بین ابعاد و ارائه مدل ساختاری از روش مدل سازی ساختاری تفسیری در محیط فازی به منظور رفع ابهامات زبانی قضاوت های خبرگان، بهره گرفته شد. سطح بندی عوامل مؤثر در شکل گیری اینرسی در دانشگاه لرستان طی یازده مرحله انجام گرفت که نتایج تحقیق به طراحی مدل یکپارچه اینرسی سازمانی در پنج سطح منجر شد. نبود فضای رقابتی و ارزیابی عملکرد تساوی محور به عنوان سنگ زیربنای مدل و مؤثرترین عوامل در ایجاد اینرسی سازمانی شناسایی شدند و در خوشه مستقل ماتریس هدایت-وابستگی با قدرت هدایت بالا و قدرت وابستگی کم، جای گرفتند.
اولویت بندی و مقایسه عوامل مؤثر بر بالندگی اعضای هیئت علمی (مورد مطالعه: دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بالندگی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور ساری اجرا شد. روش پژوهش، علّی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل 175 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و 38 نفر دانشگاه پیام نور در سال 1396 بود. از این تعداد 120 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد به صورت تصادفی طبقه ای و ۳۸ نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه پیام نور به صورت تمام شمار انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و نظر متخصصان، تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 94/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با آزمون های یو من-ویتنی و فریدمن انجام گرفت. بر اساس یافته ها بین اعضای هیئت علمی دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی به لحاظ بالندگی شغلی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین در عوامل فردی و عوامل آموزشی بالندگی نیز تفاوتی دیده نشد اما در عوامل سازمانی و عوامل محیطی تفاوت معنی داری در بالندگی اعضا در دو دانشگاه دیده شد. این در حالی است که نتایج نشان داد که در دانشگاه آزاد اسلامی، عوامل سازمانی و در دانشگاه پیام نور، عوامل محیطی مهم ترین نقش را در بالندگی اعضای هیئت علمی دارند.
رابطه میزان سواد رسانه ای با تفکر انتقادی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی رابطه میزان سواد رسانه ای با تفکر انتقادی دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل همه دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان بود که در سال تحصیلی 97-98 مشغول به تحصیل بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 500 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از دو پرسشنامه (پرسشنامه محقق ساخته سنجش سواد رسانه ای و پرسشنامه استاندارد تفکر انتقادی ریکتس، 2005) گردآوری و روایی محتوای آنها نیز تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 74/0 و 85/0 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد که بین سواد رسانه ای و تفکر انتقادی دانشجویان رابطه مستقیم وجود دارد. به عبارت بهتر هرچه میزان سواد رسانه ای افزایش پیدا کند تفکر انتقادی نیز افزایش پیدا خواهد کرد و اگر سطح مهارت سواد رسانه ای پایین تر باشد، تفکر انتقادی دانشجویان نیز در سطح پایینی خواهد بود. همچنین مشخص شد همه مؤلفه های سواد رسانه ای توانایی پیش بینی میزان تفکر انتقادی دانشجویان را دارند.
تحلیل محتوای نظام مند پژوهش های حوزه آموزش عالی ایران؛ (مورد مطالعه: مقاله های فصلنامه «نامه آموزش عالی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل محتوای مقاله های منتشر شده در فصلنامه علمی – ترویجی «نامه آموزش عالی» انجام گرفت. در این پژوهش، 282 مقاله منتشر شده در 40 شماره فصلنامه از سال 1387 تا 1396، بررسی شد. روش این پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتواست؛ برای گرد آوری داده ها از چک لیست و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون های توصیفی فراوانی و درصد و آزمون استنباطی خی دو استفاده شد؛ یافته های پژوهش نشان داد که بیشترین گرایش موضوعی مورد بحث در مقاله های فصلنامه نامه آموزش عالی به نظام ارزیابی و تضمین کیفیت در آموزش عالی اختصاص دارد؛ همچنین، طبق یافته های پژوهش، بیشتر روش های پژوهش مورد استفاده، از نوع کمی و بیشتر ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه بوده است؛ از سوی دیگر، بیشترین نوع پژوهش را پژوهش مستقل پژوهشگران تشکیل می دهند؛ در مورد نویسندگان نیز جایگاه و میزان مقاله های تک مؤلفی پایین بوده و عمده مقاله ها به صورت گروهی نوشته شده اند. همچنین، نویسندگانی که عضو هیئت تحریریه فصلنامه نیستند، بیشترین سهم را در نوشتن مقاله ها داشته اند؛ علاوه بر این، بیشترین سطح تحصیلات نویسندگان مقاله ها دکتری و مرتبه علمی بیشتر نویسندگان استادیار بوده است
الگوی اکتشافی گرایش دانشجویان ایرانی به تحصیل و اشتغال در خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی ارائه الگوی اکتشافی برای بررسی گرایش دانش پژوهان جوان به تحصیل و اشتغال در خارج از کشور با روش داده بنیاد اجرا شده است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی است و داده های لازم از طریق مصاحبه ژرف نگر، گرد آوری و متن مصاحبه ها به روش کلایزی، بررسی شده گرفته است. مشارکت کنندگان مورد نظر این پژوهش 16 نفر از دانش پژوهان بودند که با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نتایج پ ژوهش حاضر، نشان دهنده استخراج 67 نشانگر، احصاء 12 مفهوم و 6 مقوله از مصاحبه ها بود که در قالب الگوی پارادیمی شامل شرایط اقتصادی به عنوان مقوله محوری و دافعه های داخلی و جذابیت های کشورهای مقصد از منظر دانشجویان به عنوان شرایط علی، ویژگی های فرد مهاجر به عنوان عوامل زمینه ای، مشکلات کشور به عنوان شرایط میانجی، جریانات روند مهاجرت به عنوان راهبردها و سود فردی و ضرر اجتماعی به عنوان پیامدها، جایگاه های اساسی را در این الگو به خود اختصاص داده اند.