مقالات
حوزه های تخصصی:
در اغلب کشورهای دنیا فعالیت های دانشگاهی در قالب سه مأموریت: آموزش، پژوهش و خدمات دنبال می شود. ارزشیابی کیفیت فعالیت های دانشگاهی، بدون شناخت عوامل اساسی مؤثر بر آن، منتج به نتایج نادرستی شده و نه فقط به ارتقاء کیفیت فرایند آموزش کمکی نخواهد کرد، بلکه موجب اتخاذ تصمیمات نادرست توسط مدیران و بی اعتمادی و بیزاری ، ارزشیابی شوندگان از فرایند ارزشیابی خواهد شد . تبیین عوامل اساسی مؤثر بر کیفیت آموزش دانشگاهی ، در سه بعد مدرس، دانشجو و محیط آموزش، هدف کلی این پژوهش را تشکیل می دهد . جامعه آماری مطالعه را اعضای هیئت علمی رشته های علوم تربیتی دانشگاه های دولتی که در سال ۱۳۸۴ دارای دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی مستقل و یا گروه علوم تربیتی بوده اند، تشکیل می دهد . با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ، ۱۰۳ عضو هیئت علمی، در چهار دانشگاه انتخاب شده است . روش پژوهش ، توصیفی از نوع زمینه یابی است . ابزار جمع آوری اطلاعات را دو نوع پرسشنامه محقق ساخته، شامل پرسشنامه شناسایی عوامل اساسی مؤثر بر کیفیت آموزش بر مبنای روش دلفی و پرسشنامه اعتبار یابی عوامل پیشنهادی تشکیل می دهد . روایی ابزارها با استفاده از روایی محتوایی و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرون باخ محاسبه شده است. از شاخص های آمار توصیفی برای تلخیص و آزمون T تک گروهی برای تحلیل داده ها استفاده شده است .
نتایج پژوهش ، حاکی از آن است که از بین ۱۲ مؤلفه و ۱۰۷ عامل بررسی شده ، ۱۱ مؤلفه و ۶۸ عامل با کسب میانگین ۴ و بالاتر (از حداکثر ۵) و انحراف معیار کمتر از ۱ ، به عنوان عوامل اساسی مؤثر در کیفیت آموزش شناخته شده اند و بر مبنای یافته های پژوهش، پیشنهادهای لازم به منظور ارتقاء فرایند ارزشیابی کیفیت آموزش دانشگاهی ارائه شد .
الگوها، پیش بینی ها و واقعیت ها در تقاضای نیروی کار
حوزه های تخصصی:
این مقاله الگوهای برنامه ریزی و پیش بینی نیروی انسانی را که در قالب هفت طرح پژوهشی در ) نیازسنجی نیروی انسانی متخصص و سیاستگذاری توسعه منابع انسانی ) از طرح ملی هنگام تدوین برنامه سوم توسعه صورت گرفته است ، مورد بررسی قرار می دهد . هدف اصلی این مقاله ، بررسی و تطابق یافته های طرح های مزبور با نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ است . طرح های مذکور در حوزه پیش بینی نیروی انسانی متخصص با کم شماری و در پیش بینی نیروی انسانی کل با بیش شماری مواجه بوده اند. بسیاری از مطالعات انجام شده، پیشبینی رسمی یا الگوسازی تقاضا نیستند، بلکه پیشگویی های شهودی درباره آینده که باید انتظار خود را از آنها محدود کرد .
اشتغال و بیکاری دانش آموختگان زن
حوزه های تخصصی:
زنان، موتور محرکه مهمی برای رشد و توسعه هستند و پرورش سرمایه انسانی آنها بسیار با اهمیت است . زنان، به ویژه در ده سال اخیر تمام سالهای عقب بودن از تحصیلات عالی را یکباره جبران کرده اند. یک دلیل این امر، این است که موفقیت شغلی و حرف های زنان در گرو کسب تجربیات تحصیلی است؛ همچنین فرض بر این است که برخورداری زنان از آموزش عالی به مشارکت بیشتر آنان در بازار کار کمک می کند. یافته های مقاله حاضر نشان می دهد که سهم زنان از کل شاغلان دانش آموخته کشور در سال ۱۳۸۵ معادل ۳۱ درصد و سهم مردان ۶۹ درصد است؛ به عبارت دیگر، با وجودی که زنان و مردان سهم متعادلی درتعداد فارغ التحصیلان دارند (حدود 50-50) اما زنان دانش آموخته، در یافتن شغل با موانع بیشتری نسبت به مردان مواجه اند؛ به علاوه ، از مجموع 373 هزار بیکار دانشآموخته آموزش عالی سال ۱۳۸۵ کشور، 8/54 درصد از زنان و 2/45 درصد را مردان تشکیل می دهند. نرخ بیکاری دانش آموختگان در سال ۱۳۸۵ نیز در حد1/10درصد بوده است. با این ویژگی که این نرخ برای مردان 9/6 و برای زنان دانش آموخته 4/2 برابر بالاتر از این و برابر با 7/16 درصد است. همچنین، تغییر و تحولات ساختاری پدیدآمده در اقتصاد و در کیفیت نیروی کار به ویژه زنان، آن چنان که باید تفاوتی در گرایش های بازار کار نسبت به جذب و به کارگیری زنان به وجود نیاورده است . با وجود آنکه ترکیب و کیفیت زنان متقاضی کار ، به خاطر نیل به آموز شهای سطوح برتر، به طور چشمگیری متحول شده اما این عامل نیز نتوانسته است، در روند راهیابی آنان به مشاغل دگرگونی معناداری ایجاد کند
بررسی و شناخت عوامل مؤثر در اثربخشی نظام آموزش فر اگیر دانشگاه پیام نور
حوزه های تخصصی:
مؤسسات آموزش عالی در تربیت نیروی ماهر ، کارآمد و مورد نیاز سازمانها نقش مهمی دارند . با توجه به تغییرات نوین در عصر دانش، نظام آموزش در کشور ایران همانند سایر کشورها دچار تغییرات اساسی شده است . سرعت تغییرات نیز چنان سریع است که هر چند سال ، یکبار نظام آموزشی را متحول می سازد. برای پاسخگویی به تقاضای روزافزون ، برای ورود به دانشگاه و به منظور رفع کمبود های موجود، روش های نوین آموزشی از جمله آموزش فراگیر و باز ایجاد شده است . در این روش ها ، سعی می شود فاصله میان یادگیرنده و یاددهنده با استفاده از رسانه های تعاملی ( کتاب، جزوه و نوار و...) کاهش یابد . در این پژوهش ، سعی شده است ، میزان موفقیت یا عدم موفقیت این روش ها با دید سیستمی بررسی شود و با استفاده از الگوی ارزشیابی CIPPعوامل عمده موثر در این دوره ها شناسایی شدند . دراین پژوهش ، از توزیع آماری کای دو برای تحلیل داده ها استفاده شده است . نتایج این تحقیق نشان داد که عواملی از قبیل خصوصیات و ویژگیهای رفتاری، شناختی و عاطفی دانشجویان، لوازم و تجهیزات کمک آموزشی و محیط اجتماعی در اثربخشی نظام آموزشی فراگیر مؤثر است . در پایان ، راهکارهای مناسب برای بهبود این سیستم آموزشی ارائه شده است .
تعیین نگرش، گرایش و سطح مهارت دانشجویان تحصیلات تکمیلی نسبت به فناور ی اطلاعات
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش توصیفی ، تعیین نگرش ، گرایش و سطح مهارت دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد نسبت به فنّاوری اطلاعات بود . به همین منظور ، تعداد ۳۷۱ دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد ( ۲۹۶ نفر) و دکترای ( ۷۵ نفر) دانشگاه فردوسی ، به طور تصادفی با تخصیص متناسب در هر طبقه ، انتخاب و به پرسشنامه تجدید نظر شده سنجش نگرش و مهارت فنّاوری اطلاعات دانشجویان تحصیلات تکمیلی، ساخته شده از سوی مرکز آموزشی مطالعات کاربردی (2004) پاسخ دادند. روایی پرسشنامه از سوی متخصصان و پایایی آن در یک مطالعه مقدماتی 79/0 تعیین شد. داده های به دست آمده در این تحقیق در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی ( آزمون یومن ویتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین نگرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی به تفکیک جنسیت و رشته تحصیلی تفاوت معنی داری وجود ندارد (P>0/05). همچنین بین مهارت دانشجویان در استفاده از فنّاوری اطلاعات به تفکیک رشته تحصیلی تفاوت معنی داری وجود داشته است(P<0/01) و سطح مهارت دانشجویان رشته های علوم تربیتی، مهندسی، علوم پایه و کشاورزی در وضعیت بهتری قرار دارد . بر پایه یافته های پژوهش، چالش اساسی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی، نداشتن مهارت های لازم برای استفاده بهینه از فنّاوری اطلاعات است که لزوم برگزاری کارگاهها و دوره های تخصصی را برای آنان یادآور می شود
الگوی کاربردی هدایت راهبردی نظام اطلاعات دانشگاه
حوزه های تخصصی:
در شرایط پویا و پیچیده کنونی ، محیط و سیستم های دانشگاهی، اطلاعات صحیح و به موقع، نقشی اساسی و ارزشی راهبردی در کیفیت تصمیم گیری و اقدام و موفقیت دانشگاه در بهسازی و توسعه پویای خود و در نتیجه تضمین اثربخشی و سلامت سازمانی آن دارد؛ بنابراین، اتخاذ رویکرد راهبردی در قبال آن ضرورت می یابد . در این مقاله، پس از بیان مختصر نقش و اهمیت اطلاعات در توسعه دانشگاه و ماهیت راهبردی مدیریت نظام اطلاعات در این زمینه، الگویی کاربردی برای هدایت راهبردی نظام اطلاعات دانشگاه مشتمل بر سه بخش اصلی (تعیین مطلوبیت های راهبردی اساسی، تحلیل راهبردی و راه یابی راهبرد ی) و نُه گام عملی ارائه شده است . در نهایت به برخی الزامات استقرار و تحقق مطلوب آن در دانشگاه اشاره شده است. الگوی مذکور در مورد سایر نظام های کارکردی(ماموریت محور) دانشگاه قابل استفاده است.
بررسی موانع فعالیت های پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلا می واحد علی آباد کتول
حوزه های تخصصی:
با توجه به مطالعات صورت گرفته، انجام فعالیت های پژوهشی با موانع متعددی مواجه است که شناخت وضع موجود و رفع تنگناهای آن در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه ضرورت دارد . این تحقیق ، با هدف شناسایی و بررسی موانع انجام فعالیت های پژوهشی در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول انجام گرفت . مطالعه حاضر ، از نوع توصیفی است که به روش پیمایشی اجراء شد و ابزار اندازه گیری در این مطالعه پرسشنامه است . یافته های تحقیق نشان می دهد که ، مهم ترین عوامل بازدارنده فعالیت های پژوهشی از نظر پاسخگویان به ترتیب اولویت: عوامل بازدارنده اداری (با میانگین 94/2) کمبودها (90/2)، اقتصادی – مالی (75/2)، شخصی – اجتماعی (74/2) و عوامل بازدارنده تخصصی (با میانگین 42/2) است. همچنان که از سطح معنی داری آزمون T مشخص است، موانع شخصی، موانع کمبودها و موانع اداری بر حسب ارزیابی مردان و زنان تفاوت معنی داری پذیرفته است. میانگین ارزیابی ها ، نشان می دهد زنان نقش موانع شخصی و اداری را بیش از مردان ارزیابی می کنند. همینطور نتایج ارزیابی T برای متغیر مدرک تحصیلی (فوق لیسانس – دکترا) نشان می دهد که برای سه دسته از عوامل تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده شده است. تکنینک آماری آنالیز واریانس یک طرفه (F) نشان می دهد که، از پنج متغیر وابسته دو متغیر، یعنی موانع اقتصادی و موانع اداری بر حسب نوع گروه آموزشی تفاوت معناداری دارد ؛ و از طرفی، برحسب وضعیت استخدامی پاسخگویان ، تنها یک متغیر، یعنی موانع کمبودها تفاوت معناداری پذیرفته است .