مقالات
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مفهوم «ره نگاشت» بازتعریف شده است. دانشمندان «ره نگاشت» تعاریف زیادی از این مفهوم ارائه کرده اند که گاه مشابه و در برخی موارد متفاوت از یکدیگرند. در حالی که برخی دانشمندان مانند «رابرت فال» آن را یک ابزار معرفی می کنند، برخی دیگر مانند «گالوین» آن را یک رویکرد می دانند. از طرف دیگر نسبت «ره نگاشت» و «راهبرد» که هر دو از مقولات راهبردی مهم هستند، چندان شفاف نشده است. در برداشت کارشناسان مرتبط با تهیه ره نگاشت نیز چنین تفاوتی وجود دارد. تفاوت و بعضاً نقصان در دریافت از مفهوم «ره نگاشت» می تواند موجب برنامه ریزی های نادرست در این زمینه شود. در این مقاله، تعاریف دانشمندان ره نگاشت و همچنین برداشت کارشناسان تهیه ره نگاشت با روش تحلیل مضمون واکاوی شده است. جامعه کارشناسان برای نظرسنجی از میان مدیران و کارشناسان تهیه ره نگاشت انتخاب شده است. مطابق نتیجه این تحلیل، «ره نگاشت» عبارت است از ابزار یکپارچه برنامه ریزی تحقق راهبرد که در این تعریف، هم مفهوم ره نگاشت، هم نسبت ره نگاشت با راهبرد و به تبع آن، هم جایگاه ره نگاشت در فرایند طرح ریزی راهبردی شفاف شده است.
مشارکت اجتماعی؛ معناکاوی یک مفهوم راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های مطالعات راهبردی این است که مفاهیم این حوزه مطالعاتی علاوه بر کارکرد ماهیت شناختی، به مثابه ابزاری برای پیشبرد و تسهیل اهداف و برنامه های مربوط به نظم، امنیت و سامان امورعمومی کاربرد دارد؛ از این رو تدقیق فضای معنایی و ابعاد و مؤلفه های آن برای پیشگیری از خطای شناختی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. با طرح مسائل و موضوعاتی مانند «امنیت اجتماعی»، «نظم عمومی»، «اجتماعی شدن امنیت»، «پلیس جامعه محور» و «امنیت جامعوی»، موضوع مشارکت اجتماعی در مطالعات راهبردی اهمیت خاص یافته است. بررسی منابع موجود نشان می دهد با اینکه جذابیت و علاقه زیادی برای کاربرد این واژه میان پژوهشگران اجتماعی و مطالعات راهبردی وجود دارد، تلاش زیادی در ادبیات این حوزه برای شفاف سازی مفهومی و ترسیم فضای معنایی این دانش واژه صورت نگرفته است. این مقاله برای رفع این کاستی و غنی سازی ادبیات حوزه، به بررسی و واکاوی مفهوم مشارکت اجتماعی و مسائل مرتبط با آن می پردازد. مشارکت اجتماعی عبارت است از: حضور نسبتاً پایدار و عنداللزوم عناصر سازنده جامعه شامل افراد، گروه ها، اجتماعات، نهادها و سازمان ها در فرایندها، امور و فعالیت های اجتماعی. در بررسی مفهوم مشارکت اجتماعی، لازم است نوع فعالیت اجتماعی در محیط مد نظر باشد. این مقاله تلاشی است برای تبارشناسی و بررسی کاربردهای نظری مفهوم مشارکت اجتماعی در ادبیات این حوزه و توسیع ابعاد مفهومی آن در پژوهش های راهبردی. تبیین مبانی نظری معرفت شناسی، ارزش شناسی، کاربردشناسی، هستی شناسی، و ابعاد و مؤلفه های مفهومی مشارکت کننده، موضوع و میدان بخشی از تلاش توسیع مفهومی است.
جایگاه مؤلفه های انتظام بخش در ارتقای تمدن نوین اسلامی در مقوله پیشگیری از جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در عصر حاضر موضوع تمدن نوین اسلامی همواره با مفهوم انتظام اجتماعی گره خورده و بیشتر متفکران تمدن را با مدنیت و شهرنشینی خلط کرده اند. انتظام اجتماعی به معنی نبود آشوب نیست، بلکه بخش عمده آن احساس امنیت و نبود آشوب ذهنی است. به عقیده هگلی، اگر امنیت صرفاً برای امنیت باشد، ناامنی ایجاد می کند. بنابراین امنیت باید هدفمند باشد. البته این موضوع به مؤلفه های انتظام بخش و مجریانی که در انتظام اجتماعی نقش اساسی دارند، باز می گردد. از این رو به منظور انتظام اجتماعی و پیشگیری از جرم، هر تمدنی ضمن تمرکز بر مؤلفه های انتظام بخش، نیازمند نیروهای مقتدری است که انتظام بخشی را در جامعه مدیریت کنند. در این راستا در تمدن ایران اسلامی، ناجا به عنوان نیروی انتظام بخش، ضمن تقید جنبه معنوی انتظام اجتماعی، با حفظ مشارکت مردمی، صیانت از دین، التزام به قانون، ارتقای دانش علمی و سلامت کاری و پای بندی به ارزش های رفتاری پلیس اسلامی، مسئولیت انتظام بخشی و مدیریت پیشگیری از جرم در جامعه را عهده دار است. به همین منظور، در پژوهش حاضر به ارزیابی تأثیر مؤلفه های انتظام بخش در تحقق تمدن نوین اسلامی در مقوله پیشگیری از جرم پرداخته شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است و روش انجام آن تلفیقی از مطالعات اسنادی و پیمایشی (میدانی) است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که برای پاسخ به سؤال ها از آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون و برای رتبه بندی مؤلفه ها از ضریب فریدمن استفاده شده است. جامعه آماری 30 نفر از صاحب نظران حوزه انتظام اجتماعی هستند و نمونه گیری آن به صورت تصادفی با استفاده از جدول مورگان و ضریب آلفای کرونباخ انجام گرفته است. یافته ها: تحلیل آماری پژوهش حاضر با سطح معنادار (0/000=sig) که کوچک تر از سطح آزمون (0/01=a) بوده، فرض صفر (H) را رد کرده و با 0/99 اطمینان تأثیر مؤلفه های انتظام بخش بر تمدن نوین اسلامی در مقوله پیشگیری از جرم را تأیید کرده است. نتایج: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بین مؤلفه های انتظام بخش با ارتقای تمدن نوین اسلامی در سطح معنادار 0/01 همبستگی مثبت و رابطه دوسویه معنادار وجود دارد.
تحلیل علل جرایم اقتصادی ایران در پرتو نظریه های جرم شناسی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد رکن مهم هر کشور است. هریک از ارکان سیاسی، فرهنگی و علمی کشور به گونه ای به وضعیت اقتصادی وابسته است. در مقابل، جرایم اقتصادی مانع دستیابی دولت ها به اهداف ملی می شوند، جریان عمومی امور را به مخاطره می اندازند و به طور مستقیم امنیت کشورها را متأثر می کنند. در ایران جرایم اقتصادی، به خصوص در سال های اخیر، اقتصاد کشور را بیشتر به چالش کشیده و به مرز بحران رسانده است. گسترش این جرایم نشانه عدم موفقیت در پیشگیری و حتی مبارزه با جرایم اقتصادی است. بنابراین به روش تحلیلی توصیفی سعی شده است علل بروز جرایم اقتصادی، با در نظر گرفتن عوامل فردی مرتکبین و عوامل محیط داخلی و خارجی، شناسایی و با نظریه های جرم شناسی اقتصادی تطبیق داده شود تا زمینه برای پیشگیری اثربخش از این جرایم فراهم آید. دستاوردهای تحقیق حاکی از آن است که عوامل فرهنگی، ساختار نظام اقتصادی، ضعف قوه مقننه در تدوین سیاست های کلان و ضعف سیاست های اجرایی قوه مجریه، همچنین برخورد ضعیف کیفری در سالیان متمادی از یک سو و عوامل خارجی مانند اِعمال تحریم ها از سوی دیگر موجب ایجاد بستر و فرصت های جرم زا و گسترش جرایم اقتصادی در ایران شده است.
نقش مدیریت دانش و توانمندسازی کارکنان در اثربخشی سازمانی ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش تغییرات محیطی، موضوعات مدیریت دانش، توانمندسازی و اثربخشی سازمانی از اهمیت خاصی برخوردار شده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مدیریت دانش و توانمندسازی کارکنان در اثربخشی سازمانی کارکنان سازمان ناجا انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل 310 هزار نفر از همه کارکنان سازمان ناجاست. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای است و برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شده است. بر این اساس 384 نفر در این پژوهش مشارکت کردند. ابزار اندازه گیری این پژوهش شامل سه پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش نیومن و کنراد با ضریب پایایی 0/96، پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر با ضریب پایایی 0/87 و پرسشنامه استاندارد اثربخشی سازمانی پارسونز با ضریب پایایی 0/92 بوده است. به منظور تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روایی صوری و روایی محتوایی به شیوه کیفی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات آزمون پارامتریک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره به کار رفته است. همچنین همه مراحل تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS18 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر تمام فرضیات تحقیق را مورد تأیید قرار داده است؛ به عبارتی 1. بین مدیریت دانش با اثربخشی کارکنان سازمان ناجا رابطه مستقیم وجود دارد. 2. بین توانمندسازی با اثربخشی کارکنان سازمان ناجا رابطه مستقیم وجود دارد. 3. بین مدیریت دانش با توانمندسازی کارکنان سازمان ناجا رابطه مستقیم وجود دارد. 4. مدیریت دانش و توانمندسازی کارکنان قدرت پیش بینی کنندگی اثربخشی سازمانی سازمان ناجا را دارد.
بررسی پیامدهای جرایم یقه سفیدان بر امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف جرایم یقه سفیدها علاوه بر زیان های اقتصادی، پیامدهای دیگری از جمله تضعیف اعتماد اجتماعی و فرسایش امنیت ملی همراه دارد که به مراتب زیان بارترند. در بسیاری از جوامع فساد سیاسی و اقتصادی ناشی از جرایم یقه سفیدها مانعی بزرگ برای توسعه پایدار محسوب می شود. بنابراین در این مقاله به دنبال بررسی آثار مفاسد و جرایم یقه سفیدها بر امنیت اقتصادی و از آن طریق بر حوزه امنیت ملی هستیم. روش این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. ابتدا همه کتاب ها، مقالات و آثار اندیشمندانی که درباره جرایم یقه سفیدها اظهار نظر کرده اند، مورد مطالعه قرار گرفت. آثار مذکور، علاوه بر موضوع جرم، در زمینه های اجتماعی، سیاسی و امنیتی هم حاوی بحث های مهمی بودند؛ اما ما براساس اهداف و پرسش های اصلی پژوهش، متونی را استخراج کردیم که به لحاظ معانی و مضامین، مربوط به پیامدهای امنیتی جرایم یقه سفیدها بودند. سپس متون استخراج شده را با یکدیگر مقایسه کردیم تا ارتباط منطقی میان آنها را لحاظ کنیم. در نهایت متونی را انتخاب و تحلیل کردیم که حاوی مضامین مربوط به سؤال های تحقیق بودند. نتایج مجموع مطالعات نظری صورت گرفته در این پژوهش نشان می دهد که فساد اقتصادی ناشی از بزهکاری یقه سفیدان به صورت مستقیم امنیت ملی کشور را متأثر می سازد. همچنین مفاسد و جرایم یقه سفیدها پس از آنکه به شکل تبعیض و بی عدالتیِ فراگیر بروز یافت، به از بین رفتن مشروعیت حکومت که یکی از شاخص های مهم و کلیدی امنیت ملی است، می انجامد و در نتیجه، امنیت ملی تضعیف می شود.