مقالات
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه معماری، چارچوب، ابزاری است که به ما کمک می کند تا سازماندهی شده بیاندیشیم. این ابزار برای معماری سازمانی عبارت است از یک ساختار منطقی برای دسته بندی و سازماندهی مدل های توصیفی یک سازمان که برای مدیریت سازمان و به همان اندازه توسعه سامانه های سازمان اهمیت دارند. این مقاله درصدد مطالعه تطبیقی و مقایسه انواع روش ها و چارچوب های معماری سازمان است. قلمرو و محدوده تحقیق شامل ادبیات رایج معماری در سطح ملی و فراملی تا سال 1394 است. جامعه مورد مطالعه نیز همه روش ها و چارچوب های رایج معماری سازمانی را دربرمی گیرد. داده ها به صورت تمام شمار با استفاده از ابزار فیش برداری کتابخانه ای گردآوری شده اند. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است. در این تحقیق از دو روش کشف اشتراکات و افتراقات در مطالعه تطبیقی استفاده شده است. واحدهای تحلیل نیز پس از مطالعات نظری انواع چارچوب ها و روش های معماری سازمان بر اساس هدف و سؤال تحقیق، تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق در قالب اشتراکات و افتراقات انواع روش ها و چارچوب های معماری سازمان از نظر قلمرو زمانی، مکانی، موضوعی، نوع سازمان، جنبه ها، سطوح و لایه های معماری ارائه شده است.
انتخاب چهارچوب معماری سازمانی برای ناجا
حوزه های تخصصی:
معماری سازمانی روشی مؤثر در تطبیق اهداف راهبردی سازمان ها با فناوری های اطلاعات آنها تلقی می شود. مهم ترین کاربرد معماری سازمانی، ایجاد هماهنگی میان لایه های مأموریتی و فناوری اطلاعات سازمان است. چهارچوب های معماری سازمانی، ساختاری سازماندهی شده از اطلاعاتی است که برای توصیف معماری سازمان به کار برده می شود و از آنها به عنوان راهنما برای انجام عملی معماری سازمان استفاده می گردد. هر چهارچوب معماری، بسته به ماهیت آن، مناسب سازمان های خاصی بوده و معمولاً شامل توصیه های اجرایی نظیر نحوه تشکیل تیم معماری، فرایند کلی معماری، مشخصات محصولات معماری، توصیه های لازم برای استفاده از شیوه های مدل سازی و غیره است. هدف این پژوهش، با توجه به گستردگی مأموریت های ناجا و لزوم انجام معماری سازمانی در سطح این سازمان، انتخاب چهارچوب معماری سازمانی برای ناجا می باشد. این نوشتار از نظر هدف کاربردی و از نوع پیمایشی است. در این نوشتار، براساس مطالعات کتابخانه ای انجام شده، با ارائه معیارهایی که اهمیت آنها با نظر کارشناسان فناوری اطلاعات معاونت فاوا ناجا تعیین شده است، چهارچوب های مطرح در حوزه معماری سازمانی ارزیابی شده و با توجه به اهمیت معیارها و نتایج ارزیابی به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی رتبه بندی شده و چهارچوب معماری سازمانی مناسب برای ناجا انتخاب می گردد. با توجه به نتایج ارزیابی چهارچوب ها براساس معیارها و اهمیت نسبی معیارها، و محاسبات روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی، چهارچوب معماری سازمانی توگف بهترین رتبه را دارد و رتبه های بعدی به ترتیب مربوط به چهارچوب های فدرال، دوداف و زکمن است.
بررسی عوامل مؤثر بر معماری ناجای آینده در افق تمدن نوین اسلامی
حوزه های تخصصی:
معماری پدیده ای تکاملی و تجدیدشونده است و نمی توان آن را به صورت تک علی و تک ساحتی ارزیابی کرد. هیچ یک از حوزه های متکثر اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی، اقتصادی، نظامی و... به تنهایی و بدون کنشگری متقابل با سایر حوزه ها نمی تواند معماری نوینی را به طور کامل تبیین کند؛ به خصوص که حکومت ایران، اسلامی است و باید تمام اندام واره های آن بر اساس مبانی فقهی اسلامی باشد. این مقاله با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر معماری ناجای آینده در افق تمدن نوین اسلامی و با طرح این سؤال که «الزامات اساسی معماری ناجای آینده در تراز تمدن نوین اسلامی کدام ند؟» تدوین و در نهایت میزان تأثیر هرکدام از مؤلفه ها بر معماری ناجای آینده در افق تمدن نوین اسلامی مورد واکایی قرار گرفته است. پژوهش از نظر نوع و هدف کاربردی، ماهیت توصیفی و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی است و عوامل کلیدی معماری ناجای آینده در افق تمدن نوین اسلامی و براساس مؤلفه های مربوط از دیدگاه صاحب نظران بررسی و احصا و در نهایت میزان اهمیت و تأثیر مؤلفه ها با استفاده از پرسش نامه طیف پنج گزینه ای لیکرت سنجش شد. جامعه آماری شامل صاحب نظران حوزه دانشگاهی و انتظامی با مدرک تحصیلی بالاتر از فوق لیسانس و دارای تجربه کاری بود که70 نفر به صورت هدفمند به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و روایی و پایایی پرسش نامه مورد سنجش و تأیید کارشناسان قرار گرفت. با توجه به اینکه مقاله در چهار بخش تدوین شده، میزان اهمیت و تأثیر مؤلفه های هر بخش به شرح زیر است: یافته های بخش اول: شناسایی ویژگی های اساسی تمدن نوین اسلامی، دین مداری، امت سازی، حکومت، قانون مداری و امنیت به ترتیب در رتبه های اول تا پنجم قرار دارند. یافته های بخش دوم: شناسایی ویژگی های اساسی ناجا در تمدن نوین اسلامی: اعتقاد، التزام، اقتدار، دانایی، خردگرایی، بصیرت، اعتدال، قانون گرایی، امانت داری و پاکدامنی به ترتیب در رتبه های اول تا هفتم قرار دارند. یافته های بخش سوم: شناسایی عوامل درون سازمانی معماری ناجای آینده در افق تمدن نوین اسلامی: منابع انسانی، مقدورات و ظرفیت ها (امکانات و اعتبارات)، برتری ساز (حمایت ها، تعاملات، قوانین) و ابعاد سازمان (محتوایی و ساختاری) به ترتیب در رتبه های اول تا چهارم قرار دارند. همچنین در زیربخش ها: (کیفیت منابع انسانی) نگرش، دانش، توانش (مقدورات و ظرفیت ها) تجهیزات، امکانات، فناوری، سامانه ها، تعداد نیروی انسانی (برتری ساز)، حمایت های مردمی، حمایت دولت و حکومت، ارتباطات داخلی و (ابعاد محتوایی) تکنولوژی، اندازه، اهداف و استراتژی، محیط و فرهنگ در رتبه های اول تا پنجم و ابعاد ساختاری رسمیت، تمرکز، سلسله مراتب اختیار، سلسله مراتب، تخصصی بودن، استاندارد بودن، نسبت های پرسنلی و پیچیدگی در رتبه های اول تا هشتم قرار دارند. یافته های بخش چهارم: شناسایی عوامل برون سازمانی معماری ناجای آینده در افق تمدن نوین اسلامی: مؤلفه های اجتماعی فرهنگی، مؤلفه های اقتصادی، مؤلفه های سیاسی امنیتی، مؤلفه های جغرافیایی زیست محیطی به ترتیب در رتبه های اول تا چهارم قرار دارند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق، تمام مؤلفه های مورد بررسی تحقیق در معماری ناجای آینده اهمیت دارند و به تناسب معیارها و زیرشاخص های مربوط بیانگر رابطه قوی بین متغیرها هستند. اما با نگاهی به یافته های تحقیق، اولویت شاخص های هر کدام از عوامل و میزان تأثیر آنها شامل ویژگی های اساسی تمدن نوین اسلامی، ویژگی های اساسی ناجا در تمدن نوین اسلامی، الزامات درون و برون سازمانی در معماری ناجا و معماری ناجای آینده در افق تمدن نوین اسلامی تأیید شده است.
معماری ناجای آینده، رویکردی تمدنی
حوزه های تخصصی:
مقام معظم رهبری در مراسم دانش آموختگی افسران ناجا در شهریور 1396 فرمودند: «نیروی انتظامی باید در طراز جمهوری اسلامی، دولت اسلامی و جامعه قرآنی باشد و تا رسیدن به این هدف فاصله داریم.» هنگامی که این خواسته را با تدابیر قبلی معظم له درباره اهداف و مراحل پنج گانه انقلاب اسلامی (انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن بین المللی اسلامی) تحلیل کنیم، نقش بی بدیل امنیت و ناجا در رویکرد تمدنی مد نظر ایشان روشن می شود. تمدن نوین اسلامی ایرانی دارای ویژگی های مهمی در چهار مقوله اصلی فکر، علم، معنویت و زندگی است که ابعاد و مشخصات آن بر مبنای یافته های مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در قالب شش سرفصل مبانی، اصول، آرمان، رسالت، افق و تدابیر در مقاله تحلیل شده است. آماده سازی ناجا برای تحقق چنین تمدنی (با افق درازمدت حدود 50 سال) از طریق روش های مرسوم طرح ریزی و سازماندهی میسر نیست بلکه به الگوی خاصی نیاز است که به آن معماری سازمانی می گوییم. در این پژوهش با بهره گیری از اسناد ابلاغی به ناجا و پژوهش های انجام شده با روش توصیفی و کتابخانه ای، نظریات و چارچوب های مختلف معماری مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت یک الگوی کلان مرجع برای معماری ناجا ارائه شده است. در این الگو: اولاً، کلیت سازمان و کارکردهای آن ترسیم می شود. ثانیاً، با رویکرد آینده پژوهانه ویژگی ها و نقش های سازمان در محیط عمومی و تعاملی آتی تبیین می گردد. ثالثاً، اجزای اصلی و ارتباطات این اجزا با یکدیگر و با محیط تعاملی تعیین می شود. رابعاً، تمام فعالیت های فوق در چارچوب اهداف سازمان و ارزش های حاکم بر آن انجام می گیرد. خامساً، مشخصات و ویژگی های سخت افزاری و نرم افزاری زیرمجموعه تعیین و طراحی می شود.
تبیین الزامات تحقق تفکر راهبردی در فرماندهان و مدیران آینده ناجا
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به تبیین الزامات تحقق تفکر راهبردی بین فرماندهان، رؤسا و مدیران آینده ناجا پرداخته شده است. نوشتار پیش رو از بُعد هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، پیمایشی است؛ به گونه ای که، نخست الزامات مؤثر بر تحقق تفکر راهبردی از ادبیات تحقیق و مبتنی بر مدل مفهومی تدوین شده، استخراج و متناسب با آن پرسشنامه ای حاوی چهل پرسش محقق ساخته براساس طیف لیکرت تهیه گردید. سپس، روایی آن از روش صوری، با استفاده از نظر استادان و کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع، تأیید و برای محاسبه پایایی پرسشنامه از روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده، مقدار آلفای کرونباخ برای پژوهش پیش رو 7/78 درصد به دست آمد که حاکی از پذیرفتنی بودن پایایی پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این پژوهش، فرماندهان، رؤسا و مدیران نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 125 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و در زمان برگزاری نشست فصلی فرماندهان ناجا در پاییز 1395، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی پرسشنامه، بین آنان توزیع و جمع آوری و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز با آزمون T و برای رتبه بندی الزامات فردی و سازمانی از آزمون فریدمن، با استفاده از نرم افزارSPSS، اقدام شده است. یافته های پژوهش نشان داد الزامات فردی و سازمانی در تحقق تفکر راهبردی فرماندهان و مدیران آینده ناجا تأثیر بسزایی دارد که در این بین الزامات سازمانی به ترتیب شامل وجود ساختار سازمانی پویا و منعطف، وجود فرهنگ سازمانی مشوق و سیستم ها و فرایندهای مطلوب سازمانی و پس از آن الزامات فردی شامل تفکر سیستمی، آینده نگری، فرضیه محوری، تمرکز بر اهداف، تفکر در زمان، فرصت طلبی هوشمندانه، خلاقیت و نوآوری و در نهایت، سبک مدیریت مشارکتی بیشترین تأثیر را دارد.
اقتدار، جذابیت، هوشمندی و معماری ناجای آینده
حوزه های تخصصی:
«پلیس آینده باید چه مختصاتی داشته باشد؟» پرسشی راهبردی برای طراحی معماری ناجای آینده است. برای پایداری و پایدارسازی هویت و سازمان و کارامدی و اقتدار پلیس در آینده، مختصات پلیس بر محوری از پارامتراها مانند اقتدار و جذابیت از یک سو و هوشمندی از سوی دیگر قابل تصور است. چنین ویژگی هایی برآمده از الزامات و ضرورت های محیط عملیاتی و فرایندها و تغییرات رخ داده کنونی و در حال ظهور در آینده، در ابعاد اقتصادی، فناورانه، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در این محیط است. این فرایندها به تغییر الگوی رفتار اجتماعی، توانمندی عناصر اجتماعی یعنی گروه ها و افراد، ظهور الگوها و روابط اقتصادی نوین و جرایم ناشناخته و تغییرات دیگر در وضعیتی از پیچیدگی و فقدان اطمینان خواهد انجامید. پلیس هوشمند، تصور وضعیتی از هویت سازمانی ناجاست که به خودانطباقی، پیشرو بودن، آینده نگری، کارایی، کارامدی و اقتدار و جذابیت در فضا زمان هوشمند آینده خواهد انجامید. در این مقاله ضمن ارائه تبیینی از شهر هوشمند به مثابه محیط عملیاتی یا فضا زمان آینده نیروی انتظامی، الزامات هوشمندسازی پلیس به عنوان ایده پیشنهادی برای پلیس آینده معرفی و بررسی می شود. چنین ایده ای پلیس را در اعمال بهینه و مطلوب وظایف خود در استقرار نظم و امنیت و اجرای قانون و مقابله با جرایم و حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی در وضعیتی متفاوت از اکنون با شاخص های پیچیدگی، آشوبناکی، تنوع و فقدان اطمینان توانمند می سازد و آن را به نیرویی هوشمند تبدیل می کند.
آینده پژوهی سرمایه انسانی در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگویی به منظور شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر آینده منابع انسانی در ناجا انجام گرفته و از روش تحلیل تأثیرات متقاطع به منظور شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی استفاده شده است. داده های تحقیق با کمک مصاحبه با فرماندهان و مدیران و خبرگان ناجا در حوزه سرمایه انسانی جمع آوری و تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار میک مک انجام شده است. نتایج به دست آمده از روش تحلیل تأثیرات متقابل حاکی از آن است که چهار عامل کلیدیِ استفاده از فناوری های جدید به جای نیروی انسانی، توسعه تبادل الکترونیکی، سرعت گستره تغییرات در جامعه و تأثیر آن بر فرهنگ جامعه و سیطره فضای الکترونیکی و استفاده از فناوری های جدید از میان شانزده عامل شناسایی شده در مصاحبه، بیشترین تأثیر را بر آینده سرمایه انسانی در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران خواهند داشت. این عوامل به عنوان عوامل اصلی در سناریونویسی به کار می روند. مجموعه وضعیت های محتمل این عوامل به شکل شفاف مسیرهای سیاست گذاری را برای فرماندهان و مدیران ناجا مشخص می کند. به منظور سناریونگاری در این مرحله، از خبرگان نظرخواهی شد و در نهایت با جمع بندی آنها وضعیت های محتمل برای چهار عامل یادشده تعریف شد. وضعیت محتمل برای هر عامل شبیه سایر عوامل بود و طیفی از وضعیت های نامطلوب تا مطلوب را پوشش می داد. با تحلیل های انجام شده توسط نرم افزار سناریوی ویزارد، 2 سناریوی قوی و 16 سناریوی باورکردنی بر اساس 12 وضعیت محتمل مربوط به 4 پیشران کلیدی استخراج شد.