مقالات
حوزه های تخصصی:
هم زمان با افزایش قدرت ژئوپلیتیک منطقه ای ایران از سال 2006 در جغرافیای سیاسی غرب آسیا تا سواحل مدیترانه شرقی، ما شاهد ارتقای جایگاه ژئوپلیتیکی این منطقه در نظام بین الملل و برهم خوردن توازن منابع قدرت، به شکل فعال شدن نیروهای ژرف سیستمی شامل نیروهای اقتصادی(ژئو اکونومیکی)، هویتی(فرهنگ و ایدئولوژیک) و سیاسی (جغرافیایی، نظامی) در نظم خاورمیانه هستیم. نیروهای ژرف سیستمی با تحول دو مفهوم نظم و الگوهای رفتاری از طریق ایجاد فرآیندها و ساختارها، محیط سیستمی و نظام بین الملل نوینی را سبب شده اند که در آن، منافع متعارض بازیگران در حوزه های موضوعی مختلف باعث شکل گیری پویش های واگرایانه به همراه پذیرش نقش های متنوع بازیگران منطقه ای متناسب با تغییرات ژئوپلیتیکی به منظور ایجاد توازن قوای منطقه ای شده است. در این مقاله، تلاش شده است تا عمده عوامل شکل گیری گروه های ضدسیستمی مانند داعش در منطقه خاورمیانه مورد بررسی قرار گیرد. در پاسخ به پرسش فوق، این فرضیه مطرح می شود که ظهور گروه های ضدسیستمی در منطقه خاورمیانه ناشی از پیوند تغییرات در هر سه سطح (سیستمی، منطقه ای و سطح دولت ملتی) در راستای موازنه قوای نیروهای سیاسی می باشد. در این زمینه، ابتدا می توان به تحولات ساختاری ژئوپلیتیکی نظام بین الملل نوین، نقش قدرت های بزرگ نظام بین الملل از جمله تغییر تاکتیک آمریکا از "حمله پیشگیرانه" و استراتژی "تغییر رژیم"دوران بوش به بهره گیری از سیاست "دیپلماسی اجبار" و راه اندازی "جنگ نامتقارن" در قالب ائتلاف سازی منطقه ای و طرح "بی ثبات سازی" و ناامن کردن کشورهای امن و تبدیل آنها به "دولت های فرومانده " از طریق مهندسی ژئوپلیتیکی در مناطق آشوب، در دولت اوباما اشاره داشت. همچنین، در سطح منطقه ای نیز می توان به ویژگی نظم بی ساختار منطقه خاورمیانه همراه با جدال ژئوپلیتیک هویتی در قالب جنگ درون تمدنی اشاره داشت. سرانجام، در سطح داخلی می توان به عواملی چون فرآیند شکننده دولت ملت سازی در خاورمیانه و ساختار سیاسی داخلی که موجب ظهور عوامل گریز از مرکز و میکروپولیتیکی به شکل خرده ناسیونالیستی و خرده دولتی همانند افراط گرایان مذهبی در قالب داعش شده اند، اشاره کرد.
حق شهروندان بر امنیت؛ تفاوت ماهیت و آثار آن (نظریه ای متفاوت در باب ماهیت امنیت بر اساس شریعت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تردید امنیت یکی از نیازهای طبیعی و از مهم ترین حقوق اساسی شهروندان است اما در تبیین ماهیت و درنتیجه، قلمرو و آثار آن تفاوتی تعیین کننده میان نظام فکری مسلمانان با تفکراتی مشاهده می شود که در جهان غرب پذیرفته شده است و تبلیغ می شود. نظریه پردازان غربی امنیت را مقوله ای دو وجهی و مرکب از ابعاد عینی و ذهنی می دانند و اصالت را نیز به تبلور بیرونی امنیت می دهند؛ به همین جهت، معمولاً مباحث پیرامون حق بر امنیت در جهان امروز، متمرکز بر امنیت جان و مال، و در نهایت، متمرکز بر امنیت سیاسی و اجتماعی است؛ در حالی که به نظر می رسد از دیدگاه شریعت اسلام، امنیت اصالتاً مقوله ای ذهنی است و این وجه از امنیت بر وجه خارجی آن تقدم دارد. این تفاوت در ماهیت شناسی موجب شده است که مقوله امنیت اخلاقی و فرهنگی در منظومه فقهی و حقوقی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی ایران نیز وارد شده و از اهمیت و اصالت ویژه ای برخوردار گردد. این مقاله در دو گفتار سامان یافته است؛ در گفتار نخست، پس از آشنایی با ماهیت دو وجهی امنیت و مبانی آن در حقوق بین الملل، به تبیین تفاوت ماهوی این حق از دیدگاه اسلام می پردازیم و سپس در گفتار دوم، آثار این نگاه متفاوت را در اولویت بخشی به جنبه روانی در تعریف جرایم برضدّ امنیت، تعمیم مفهوم ناامنی و ابزار ایجاد آن و سرانجام، ضرورت مقابله با ناامنی اخلاقی و فرهنگی جست و جو خواهیم کرد.
الزامات راهبردی ناجای آینده در افق تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازسازی تمدن اسلامی همواره یکی از مسائل مهم مورد توجه متفکران مسلمان بوده است و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نیز که در عصر تحول دانش بشری و جهانی شدن، تحولی نو و جدید مبتنی بر بنیان های متعالی و ارزشی ایجاد نموده و ارزش های متعالی و انسانی را به بشر عرضه کرد بستر مناسبی برای حرکت به سمت ایجاد تمدن نوین اسلامی را فراهم نموده است. امروزه، بعد از گذشت چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، سازوکارهای رسیدن به این جایگاه بزرگ و نحوه ساخت بنای رفیع آن به شدت مورد توجه قرار گرفته است. تا پیش از انقلاب اسلامی، دو گفتمان لیبرالیسم و سوسیالیسم همچون بنیان های نظری و تجربی برای دیگر جوامع عمل می کردند اما انقلاب اسلامی، ضمن معرفی و ابداع جریان سوم، مناسبات معرفتی را در عرصه نظری متحول نمود. گفتمان انقلاب اسلامی به پشتوانه مبانی نظری برخاسته از تعالیم الهی، می تواند در عرصه های مختلف اجتماعی به ارائه الگو از خرده نظاماتی مانند سیاست، اقتصاد، امنیت، تعلیم و تربیت (آموزش) و خانواده بپردازد؛ در این میان، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از پایه ها و زیرمجموعه های انقلاب اسلامی می تواند تأثیر بسزایی در تحقق تمدن نوین اسلامی ایفا کند. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف شناسایی الزامات راهبردی ناجای آینده در افق تمدن نوین اسلامی به رشته تحریر درآمده است. برای استخراج مولفه های اولیه از دو روش مطالعه کتابخانه ای گسترده و فن دلفی با استفاده از 12 نفر از خبرگان دانشگاهی و طراحان راهبردی استفاده شد که انتخاب خبرگان به روش نمونه گیری گلوله برفی انجام پذیرفت. ضریب هماهنگی کندال 83/0 به دست آمد که نشان دهنده اتفاق نظر بسیارقوی بین پنل خبرگان است. برای ارزیابی مولفه ها از نرم افزار لیزرل استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، 30 مولفه به عنوان الزامات راهبردی ناجای آینده در افق تمدن نوین اسلامی شناسایی شدند.
بهره گیری از ابزارهای سایبری در اشراف اطلاعاتی با تأکید بر قلمرو امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای سایبری به عنوان پدیده ای نوظهور در زندگی بشر، محصول عملکرد شبکه جهانی اینترنت است که امکان گردآوری، تمرکز، جابه جایی، پردازش و کاربری اطلاعات را با استفاده از فناوری اطلاعات بین کاربران اینترنت و بازیگران فضای مجازی در سراسر جهان فراهم می کند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی، تدوین، رتبه بندی و ارائه راهبردهای اشراف اطلاعاتی با استفاده از ابزارهای سایبری انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل مشاهده و پرسش نامه محقق ساخته می باشد که روایی پرسشنامه با مصاحبه خبرگان و صاحب نظران و پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS نسخه 22 برابر 832/0 محاسبه و تأیید شده است. این تحقیق از نوع کاربردی است و با روش توصیفی پیمایشی در قلمرو زمانی سال 1398 انجام پذیرفته است و در پی پاسخ به این سوال اصلی است که «راهبردهای اشراف اطلاعات با استفاده از ابزارهای سایبری چیست؟». محاسبات آماری و توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار و درصد فراوانی است و روش تجزیه و تحلیل یافته ها با آزمون ماتریس و سطح معنی داری متغیرها انجام شده است. جامعه آماری شامل خبرگان مطالعات راهبردی و کارشناسان اشراف اطلاعاتی، پدافند غیرعامل و جنگ سایبری می باشند که حجم نمونه با توجه به جدول مورگان برابر با 79 نفر است و نمونه گیری نیز به روش تمام شمار انجام پذیرفته است. نتایج نشان می دهد که راهبردهای تحلیل اشراف اطلاعاتی بر اساس ابزار فضای سایبری وابسته به دو عنصر نیروی انسانی با تعداد 9 مؤلفه و عنصر تجهیزات و امکانات با تعداد 5 مؤلفه است. تحلیل ماتریس مؤلفه ها ضمن تأیید فرضیه تحقیق، نشان می دهد که بین اشراف اطلاعات و عنصر نیروی انسانی و عنصر تجهیزات و امکانات با اقدام اطلاعاتی توسط ابزار فضای سایبری رابطه معناداری وجود دارد.
الگوی شایستگی های سرمایه انسانی پلیس (مورد مطالعه: دیدگاه های حضرت امام خمینی«ره»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های پیشرو در جهان متلاطم امروزی، بیش از هر دوره و زمان دیگری به اهمیت توجه به منابع انسانی پی برده اند. در سال های اخیر، با ورود مفهوم "سرمایه انسانی" و گذر از دیدگاه های تنگ نظرانه، سازمان ها بیش از پیش به مقوله ارزش محوری روی آورده اند و از کارکنان خود نیز انتظار مجموعه ای از رفتارهای خاص را دارند که نشانگر تعهد آنها نسبت به آن ارزش ها است. پلیس به عنوان سازمانی با گستره مأموریت ها و وظایف متنوع و حساس در همه کشورها، سازمانی انسان محور است که کارکنان آن از نقشی اساسی و مهم در انجام مطلوب مأموریت های آن برخوردار می باشند و بر این اساس، کارکنان پلیس، به مفهوم واقعی، سرمایه سازمان قلمداد می شوند و این سازمان باید در حفظ و ارتقای سرمایه های انسانی خود به طور جدی تلاش نماید. در هر کشوری، سازمان پلیس و کارکنان آن برای حفظ و حراست از نظم، امنیت و آرامش آحاد افراد و جامعه باید از شایستگی ها و توانمندی های لازم برای خدمت به مردم برخوردار باشند اما در نظام اسلامی، شایستگی های کارکنان پلیس می بایست منطبق با آموزه های دینی باشد؛ از این رو، احصای شایستگی های پلیس اسلامی مبتنی بر دیدگاه ها و انتظارات رهبر کبیر انقلاب اسلامی -امام خمینی(ره)- به عنوان مرجعیت جامع دینی و مدیریت عالی نظام، هدف این تحقیق تعیین شده است.در پژوهش حاضر، به منظور گردآوری داده ها و تعیین ابعاد و مولفه های شایستگی های پلیس اسلامی، از روش نظریه داده بنیاد یا نظریه مفهوم سازی بنیادی استفاده شده است. با بهره گیری از دیدگاه ها و رهنمودهای امام خمینی(ره) تعداد 384 گزاره (متن) مرتبط با موضوع تحقیق انتخاب و براساس فرآیند و مراحل روش داده بنیاد یعنی کدگذاری باز، محوری و انتخابی 1821 کد مضمون احصا و اشباع نظری حاصل گردید؛ سپس با تحلیل و تبیین روابط مضامین احصا شده، 88 مفهوم (مولفه) شکل گرفت و از مفاهیم حاصل شده نیز 5 مقوله (بعد) اصلی شامل اعتقادی، اخلاقی، رفتاری، کارآمدی و حرفه ای تعیین و مقوله محوری(باورها و اعتقادات) مشخص شد.
تأثیر تعاملات پلیس ایران و عراق بر توسعه گردشگری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه صنعت گردشگری در هر کشور نشان از ثبات امنیت ملی در آن کشور است و نیز زمانی گردشگری در کشور رونق می یابد که توجه دولت برای تأمین امنیت گردشگری بیشتر شده باشد؛ بنابراین، گردشگری ارتباط مستقیمی با مقوله امنیت دارد؛ به ویژه گردشگری مذهبی در کشور ناامنی مانند عراق. این تحقیق، با هدف بررسی تأثیر تعاملات پلیس ایران و عراق بر توسعه گردشگری مذهبی به نگارش در آمده است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر مبنای روش، در زمره پژوهش های آمیخته (کیفی و کمی) است و در آن، یک فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی مطرح می باشد. جامعه آماری این پژوهش، نیروهای امنیتی ایرانی و عراقی هستند که با توجه به روزهای عادی و غیرمناسبتی در یک بازه زمانی (پنج ماه نخست سال 1398) حدود 130 نیروی ایرانی و 130 نیروی عراقی در آن مشارکت نموده اند. در جریان تحقیق، با استفاده از فرمول کوکران 97 نیروی امنیتی ایرانی و 97 نیروی امنیتی عراقی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده، انتخاب شده و پرسشنامه ای محقق ساخته که شامل 30 سؤال می باشد، بین آنها توزیع شد. این پژوهش توسط نرم افزار Spss نسخه 24 اجرا و تجزیه و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در تعاملات پلیس ایران و عراق، تصویرسازی ایجابی از جنبه های رفتاری، اطلاع رسانی و امنیتی موجب تأثیر مثبت بر گردشگری مذهبی شده است پلیس ایران بر توسعه امنیت و گردشگری مذهبی در عراق تأثیر دارد و پلیس عراق بر توسعه امنیت و گردشگری مذهبی در عراق تأثیرگذار می باشد.