۱.
امروزه، بهره گیری از ظرفیت های غیر سازمانی در جهت بهینه سازی ظرفیت های سازمانی پلیس، در تمام جوامع یک ضرورت اجتناب ناپذیر است؛ از این رو، می توان گفت که مشارکت مردمی ناظر بر شناسایی امور و رخدادهایی است که ماهیت راهبردی یافته اند؛ پس برای دستیابی به رویکردی نسبتا پایدار در تبیین راهبردهای انتظام و امنیت سازی در عرصه مردمی و دیگر عرصه های نیازمند اتکا به مشارکت مردمی، تبیین ماهیت و مبانی نظری و نیز عناصر و مختصات مشارکت، از اهمیتی اساسی برخوردار است و یکی از منابع اصلی و مطمئن برای استخراج خطوط راهنما، اندیشه ها و دیدگاه های رهبران فکری انقلاب اسلامی است. بر این اساس، مقاله حاضر با هدف پاسخ گویی به این پرسش شکل گرفت که «مشارکت مردمی در دیدگاه امام خامنه ای دارای چه بنیان ها، ابعاد، عناصر و مختصاتی است و این دیدگاه، چه بایسته ها و راهبردهایی را در راستای مأموریت های پلیس در جمهوری اسلامی ایران الزام آور می سازد». به منظور پاسخ به این پرسش در پژوهش حاضر، با ارائه یک الگو از مفهوم مشارکت مردمی و با روش تبارشناسی، تحولات و کاربردهای این مفهوم در زمینه های مختلف به صورت تحلیل محتوای کیفی از متن بیانات حضرت آیت الله خامنه ای بررسی شده و با روشی دیالکتیک در ارتباطی دوسویه میان تصور از مشارکت و امر واقعی مشارکت، ابعاد و اجزای نادیده این مفهوم بازنمایی و تعریف گردید. اجزا، ابعاد و مؤلفه های سازنده و مرتبط ذیل 10 مقوله مشارکت به مثابه جهان بینی یا روش، موضوع، اهداف، مشارکت کننده، کیفیت، فرآیند و مراحل، میدان، آثار و پیامدها و نتایج، پایدارسازی و مبانی نظری ترسیم و در حد لازم و تااندازه ای که برای ادراک استقرار معنای واحد از کلام در موضوع مورد نظر از کفایت لازم برخوردار باشد، تبیین شد که در مقام مقایسه با ادبیات موجود، نوعی تعمیق و توسعه فضای معنایی این مفهوم نیز به شمار می رود.
۲.
داشتن تصوری نسبتاً روشن و رسمیت یافته از نحوه پویایی انتظام و امنیت ملی از منظری اقتصادی(در سپهر تحلیلی علم اقتصاد) با استفاده از نمادهایی گویا و مفید، در جهت جلوگیری از سردرگمی، بسیار مهم است. به علاوه، تحلیل بی ضابطه و غیرروشمند(نظریه پردازی نشده) اقتصادی از پدیده های مرتبط با نظم عمومی و امنیت ملی، موجب تشتت در آرا و عدم انسجام در برنامه ریزی و تزلزل در اقدام و اتلاف منابع و سرانجام، پدید آمدن نتایج و پیامدهایی ناسازگار با اهداف می گردد. مقاله حاضر، برگرفته ای بسیار فشرده از پژوهشی نظریه پردازانه در عرصه اقتصاد انتظام و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است؛ که در آن سعی شده است تا با رویکردی روشمند و علمی، واقعیت پویای انتظام و امنیت از دیدگاهی اقتصادی در قالب یک نظریه، انتزاع(برساخته و بازنمایی بدلی) شود. به این منظور، ابتدا ادبیات علمی و مفاهیم مرتبط با نظریه و نظریه پردازی علمی، نظم و امنیت ملی مرور و سپس مفاهیم کاربردی موردنیاز در فرآیند نظریه پردازی، در عرصه "ماهیت و ابزارهای تحلیلی علم اقتصاد"، "انتظام ملی" و "امنیت ملی" احصا گردیدند. این ادبیات علمی و مفاهیم، شامل دستاوردهای تفکر خلاقانه اندیشمندان و آموزه های برگرفته از فرهنگ قرآنی، به ویژه با ملاحظه برخی مفاهیم شبکه های معنایی هستند. در جمهوری اسلامی ایران، فضای تحلیلی یادشده، با فضای گفتمانیِ اقتصاد مقاومتی دارای سازگاری کامل است؛ از این رو، در نظریه پردازی حاضر، از "نظریه مبنایی اقتصاد مقاومتی" به عنوان شالوده اصلی و نظریه پایه برای ارائه نظریه اقتصاد انتظام و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران استفاده شده است.
۳.
جرم کلاهبرداری سایبری یکی از مهم ترین جرایم علیه اموال و مالکیت می باشد که در فضای سایبری صورت می گیرد. این فضا با وجود بهره مندی از مزایای فراوان، به دلیل ویژگی هایی مانند امکان تحصیل هویت های گوناگون، گمنامی و سهولت انجام اعمال مختلف، از زمینه لازم برای وقوع بسیاری از جرایم برخوردار می باشد که کلاهبرداری یکی از آنهاست و مسؤلیت فراجا به عنوان متولی برقراری نظم و امنیت در فضای واقعی و مجازی را دوچندان می سازد؛ بر این اساس، مقاله حاضر با هدف تبیین شیوه های موثر در کشف جرم کلاهبرداری سایبری و نحوه جرم یابی آن به نگارش درآمده است. این تحقیق از نظر نوع و هدف، کاربردی و از نظر روش آمیخته است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان فضای سایبر ، قضات و مراجع قضایی مرتبط و اساتید صاحب نظر در این حوزه به تعداد 100 نفر و در بخش کمی شامل 253 نفر از خبرگان مرتبط با موضوع در هر دو حوزه نظری و تجربی می باشد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته است. روایی مصاحبه و پرسشنامه از نوع روایی محتوایی و پایایی پرسشنامه توسط نرم افزارspss ، 87/. محاسبه گردیده است. طبق نتایج تحقیق، در الگوی جرم یابی کلاهبرداری در فضای سایبر، ابعاد فردی با بار عاملی 823/. در رتبه اول، اجتماعی با ضریب 809/. در رتبه دوم و زیرساختی با بار عاملی 711/. در رتبه سوم قرار دارد. در بررسی روش های مورد استفاده پلیس "استفاده از تله IP برای بدست آوردن اطلاعات فرد" با بار عاملی 863/. در رتبه اول جای دارد. در بررسی شگردها و شیوه های کنونی مجرمین "فیشنگ و فارمینگ صفحه ورود به سایت های تبادلات مالی جهت سرقت اطلاعات" با بار عاملی 842/. در رتبه اول قرار دارد و در بررسی چالش های پلیس فتا "استفاده مجرمین از چندین روش پیچیده جهت اختفای هویت بصورت همزمان" با بار عاملی 869/. در رتبه اول جای گرفته است.
۴.
استقلال و آزادی از اولین شعارها و مهم ترین و راهبردی ترین گزاره های گفتمانی انقلاب اسلامی است. شعارهایی که از بدو پیدایش انقلاب اسلامی، در منظومه فکری بنیان گذار و نیز بزرگان انقلاب، بارز و مشهود بوده است و یکی از اصلی ترین مفاهیم نظری فلسفه سیاسی معاصر به شمار می رود که برداشت های مختلف و گاه متعارضی به همراه داشته است؛ تا آنجاکه می توان گفت به یکی از پیچیده ترین مفاهیم اندیشه سیاسی معاصر مبدل گردیده است. هدف از تدوین مقاله حاضر، نخست، واکاوی مفهوم استقلال و آزادی در اندیشه امامین انقلاب و بیانیه گام دوم است و سپس فهم این مهم که دستاوردها و قابلیت های اساسی فراجا پس از انقلاب در این حوزه چه بوده و چه می تواند باشد؟ پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی است. داده های این تحقیق شامل اندیشه ها و باورهای فکری امامین انقلاب می باشد و بر اساس نحوه گردآوری داده ها، یک تحقیق توصیفی از نوع تحلیلی است. در تحقیق حاضر، ضمن مفهوم شناسی واژگان استقلال و آزادی و واکاوی آن در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی به همراه تبیین جایگاه آن در بیانیه گام دوم، قابلیت ها و محدودیت های موجود برای حفظ و تقویت دستاوردهای بعد از انقلاب در دو چله اول و دوم(راهبردنگاری) شناسایی گردیده است.
۵.
انقلاب اسلامی بیش از چهار دهه از طریق نهادهای مختلف، گفتمان سازی و نهضت های مردمی تلاش کرده است تا بسترهای رسیدن به تمدن نوین اسلامی را فراهم آورد. پاسداری انقلاب اسلامی، حفاظت، صیانت و توسعه و تعمیق گفتمان انقلاب اسلامی رابطه معناداری با تمدن سازی داشته و به شکل مستقیم بر آن تأثیر می گذارد. با عنایت به این مهم، پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های پاسداری انقلاب اسلامی بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب در نیل به تمدن سازی به نگارش درآمده است. این پژوهش از حیث نوع، بنیادی و از حیث روش، ترکیبی است و به منظور شناسایی شاخص های پاسداری انقلاب اسلامی در نیل به تمدن سازی با بهره گیری از روش کتابخانه ای تدوین گردیده است. بخش اصلی رویکرد کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و جامعه آماری آن، مشتمل بر بیانیه گام دوم انقلاب می باشد و شاخص های موردنظر با ملاحظه ادبیات تحقیق از بیانیه گام دوم انقلاب استخراج گردیده و سپس تأثیر آن بر تمدن سازی به شکل کمّی مورد آزمون و سنجش قرار گرفته است. روش مورد استفاده در بخش کیفی، مبتنی بر تحلیل مضمون بوده و در بخش کمی نیز داده های مورد نیاز، با استفاده از ابزار پرسش نامه گردآوری و با بهره گیری از فنون آماری، ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در مرحله بعد، یافته ها و نتایج کیفی احصاء شده با طراحی پرسش نامه ای در اختیار نخبگان تخصصی قرار گرفت تا میزان اهمیت و تأثیر هر یک از مولفه ها در تمدن سازی مورد قضاوت قرار گیرد. بر اساس تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، شاخص های پاسداری انقلاب اسلامی تأثیر بالایی در تمدن سازی دارند و نتایج به دست آمده در یافته، اندازه و ترتیب هر یک را بیان کرده است.
۶.
پژوهش حاضر، مبتنی بر دانش آینده پژوهی و بر اساس یکی از الگوهای مهم این دانش، به دنبال توسعه مدیریت پیشگیری از جرم در محیط عملیاتی آینده انجام شد. محیط یادشده در عرصه های اجتماعی، فناورانه، اقتصادی، بوم شناسی، سیاسی و ارزش ها، درحال دگرگونی است؛ بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که «روندهای فناورانه مدیریت پیشگیری از جرم کدام اند» و از این نظر، پژوهش کاربردی است و براساس روش شناسی کیفی انجام پذیرفته است. مشارکت کنندگان پژوهش، خبرگان و صاحب نظران حوزه مدیریت پیشگیری از جرایم بوده اند و ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. روش تحلیل داده ها در پژوهش حاضر، روش تحلیل مضمون است و یافته های پژوهش نشان می دهد که رشد شتابان فناوری و سرعت بالای تغییرات در این محیط و قابلیت به کارگیری آن در جرایم متعدد باعث متحول شدن بیشتر فرآیندها و محصولات متداول موجود می شود و عرصه نوینی را برای نوآوری های فناورانه پدید می آورد که به نوبه خود، در حوزه پیشگیری از جرم نیز مؤثر خواهند بود. ازجمله مهم ترین نتایج پژوهش حاضر این است که طراحی ساختار مناسب برای مدیریت پیشگیری از جرم، تا حد بسیار زیادی در گرو در اختیارداشتن بصیرت ها و بینش های جدید و درخور توسط راهبران و برنامه ریزان است و روندهای فناورانه کمک می کند که این بصیرت حاصل شود.