مقالات
حوزه های تخصصی:
بهبود فرایند مدیریت بیمار در اورژانس با شبیه سازی و روش پرامیتی (PROMETHEE)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطاالعه روشی ارائه می کند که در آن عملکرد اورژانسی در تهران را که با مشکل زمان انتظار بالای بیماران و در نتیجه نارضایتی بیماران و کادر اورژانس روبرو است، بهبود می دهد. روش کار: ابتدا جریان بیمار در اورژانس بیمارستان با کمک شبیه سازی گسسته پیشامد شبیه سازی شده و گلوگاه ها شناسایی شدند. در این مدل نرخ ورود بیماران به صورت ناهمگن و عملیات بخش های تشخیصی به صورت جزئی در نظر گرفته شده است و در نتیجه صف نمونه بیماران به صورت مجزا از صف بیماران مورد بررسی قرار گرفته است. برای تصمیم گیری نهایی معیارهایی معین شد و از ابزار ای اچ پی (AHP) برای وزن دهی به معیارها و در نهایت از ابزار تصمیم گیری چندمعیاره پرامیتی برای یافتن بهترین گزینه برای بهبود عملکرد اورژانس استفاده می شود. یافته ها: با توجه به نتایج شبیه سازی سناریوهای پیشنهادی، افزودن یک شیفت چهار ساعته برای تایپیست و رادیولوژیست بخش سونوگرافی سبب کاهش متوسط زمان انتظار به میزان شش درصد می شود. این بدین معناست که کمبود ظرفیت این بخش تأثیر قابل توجهی در انتظار بیماران دارد. نتیجه گیری: شبیه سازی برای انعکاس ازدحام بیماران به کار گرفته شده است. بر اساس نتایج شبیه سازی می توان سناریوهایی طراحی کرد تا به وسیله آنها بتوان زمان انتظار را کاهش و رضایت بیمار و کادر اورژانس را افزایش داد. انتخاب بهترین راه حل بر اساس معیارهایی نظیر زمان انتظار، نسبت استفاده، ترک اورژانس با مسئولیت شخصی و هزینه، توسط ابزار تصمیم گیری چند معیاره انجام می شود.
معیارهای عینی و دهنی داوران در داوری مقالات چاپ و یا رد شده مجله مدیریت سلامت: سال های 92- 90(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: داوری مقالات از مهمترین مراحل پیش از چاپ مقالات علمی می باشد این امر زمانی اهمیت پیدا می کند که کیفیت داوری مقالات به بهبود کیفیت گزارش یافته های علمی منجر شود. هدف اساسی این مطالعه بررسی معیارهای ذهنی و عینی داوران مجله مدیریت سلامت می باشد. این معیارها از موارد اساسی تأثیرگذار در کیفیت مقالات منتشر شده مجله می باشند. روش کار: روش جمع آوری داده ها به صورت ترکیبی از روش های کمی و کیفی می باشد. در روش کمی از معیارهای چک لیست داوری مقالات و در روش کیفی از شیوه تحلیل محتوا استفاده شد. طراحی مطالعه از نوع مقطعی می باشد. جامعه مورد مطالعه تمام مقالات چاپ و یا رد شده از سال 90-92 (330 عنوان مقاله) می باشد. یافته ها: معیارهای عینی با 10 مجموعه و 29 زیرمجموعه و معیارهای ذهنی با 224 زیرشاخه و تعداد 1978 نظر مشخص گردید. از مهمترین موارد که دارای بیشترین اختلاف در مقالات مورد بررسی بود می توان به ضرورت انجام مطالعه، روش گردآوری داده ها، همخوانی بحث با یافته ها و نکات اخلاقی اشاره کرد. نتیجه گیری: بیان مطالب توسط داوران مقالات با چنین تنوعی در معیارهای ذهنی، سردبیران مجلات را در تعیین وضعیت مقالات سردرگم می کند. به همین جهت سعی شد تا معیارهای عینی فرم ارزشیابی مقالات به صورت جامع تر طراحی شود تا نظرات و معیارهای ذهنی داوران را دربرگیرد. در نهایت موارد اضافه شده به چک لیست ارزشیابی مقالات آورده شده تا ارزیابان مقالات و تصمیم گیرندگان را در تصمیم بهتر یاری رساند.
ارائه مدل پیش بینی تشخیص عوامل ناباروری؛ با استفاده از الگوریتم های داده کاوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حدود 15-10 درصد از زوجین نابارور هستند. ناباروری علل متفاوتی دارد و تشخیص روش درمان بیماران بر اساس نوع عامل ناباروری آن ها انجام می شود. در این تحقیق مدلی ارائه شده است که بر اساس ویژگی های اولیه و نتایج آزمایشات ساده علل ناباروری افراد را پیش بینی می کند که می تواند به پزشکان در تشخیص زودهنگام علت ناباروری و تصمیم گیری بهینه کمک کند. روش کار: داده های این تحقیق برگرفته از داده های ناباروری بیمارستان صارم تهران می باشد. در این تحقیق از روش های دادهکاوی استفاده شده است. ابتدا روش خوشه بندی k-means و سپس روش های دسته بندی ماشین بردار پشتیبان (SVM: Support Vector Machine) و شبکه های عصبی مصنوعی به منظور پیش بینی نوع علل ناباروری، اجرا و نتایج دو الگوریتم دسته بندی با هم مقایسه شدند. همچنین برای تحلیل داده ها و اجرای الگوریتم های بخش مدل، از نرم افزار SPSS Clementine 12.0 استفاده شده است. یافته ها: در بخش خوشه بندی بر اساس الگوریتم K-means داده ها به پنج خوشه تقسیم شدند. در هر گروه یک یا چند علت ناباروری مشاهده شد. در ادامه و با اجرای الگوریتم های دسته بندی SVM و شبکه عصبی مصنوعی، مشخص شد که الگوریتم SVM با نوع کرنل چندجمله ای بالاترین کارایی را به دست آورد. نتیجه گیری: انجام این تحقیق علاوه بر اینکه منجر به شناخت بهتر ویژگی های بیماران ناباروری شد، می تواند زمینه ای برای انجام تحقیقات آتی باشد. از آنجائی که با تشخیص علل ناباروری افراد قبل از مراحل ثانویه و آزمایشات سنگین، به مقدار قابل توجهی در هزینه و زمان صرفه جویی و از اثرات جسمی که بر بیماران می گذارد کاسته خواهد شد، می توان در مطالعات آینده با استفاده از نتایج این تحقیق سیستمی را جهت اجرای این مدل پیاده سازی نمود.
ارزیابی فنی پایگاه های خبری اطلاع رسانی وب دا در دانشگاه های علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظر به اهمیت کیفیت فنی و نقش مهم پایگاه های اطلاع رسانی در ارائه اطلاعات سلامت مطالعه حاضر با هدف ارزیابی فنی پایگاه های خبری اطلاع رسانی وب دا در دانشگاه های علوم پزشکی انجام شد. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. جامعه مطالعه کلیه پایگاه های خبری وب دا های دانشگاه های علوم پزشکی ایران و نمونه شامل 16 وب دا به تفکیک رتبه بندی دانشگاه ها (سه دانشگاه تیپ یک، هشت دانشگاه تیپ دو و پنج دانشگاه تیپ سه) بود که به روش نمونه گیری طبق های انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها، چک لیست ارزیابی فنی وب سایت های اطلاع رسانی وزارت بهداشت با آلفای کرونباخ 93/0 است. محدوده زمانی بررسی نمونه ها، 20 شهریور الی 10 مهر ماه سال 1391 بود. داده ها در نرم افزار SPSS و بر اساس آزمونهای توصیفی، تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی داده ها نشان داد هیچ یک از دانشگاه های مورد بررسی، موفق نشدند نمره عالی در شاخصهای مدنظر را به دست آورند. بیشترین میانگین نمرات به ترتیب مربوط به سهولت دسترسی و بارگذاری (4)، قالب بندی (4/3)، استفاده آسان (4/3) و کمترین میانگین نمرات مربوط به رعایت حقوق خصوصی افراد (4/1)، تعامل با کاربران (5/2) و صفح هارایی (7/2) بود. همچنین طبق یافته های به دست آمده از این مطالعه، میانگین نمرات کسب شده در بخش های سهولت کاربری، کیفیت تصاویر و لوگو های به کار رفته به ترتیب 3/3 و 1/3 و 1/3 بود. نتیجه گیری: اکثریت شاخص های فنی پایگاه های اطلاع رسانی وب دا در سطح متوسط قرار دارند. لذا پیشنهاد میگردد همزمان با بهبود محتوایی، در جهت ارتقاء سطح فنی وب دا ها، افزایش جاذبه های بصری و تعامل با کاربران اقدامی صورت گیرد.
تاثیر شیوه پرداخت هزینه ی درمان بر مدت اقامت بیماران بستری در مراکز آموزشی و درمانی قزوین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مراقبت های بیمارستانی همیشه یکی از نیازهای اساسی بوده است و شیوه صحیح پرداخت هزینه درمان عاملی مهم برای ایجاد عدالت در بهره مندی از این مراقبت ها است. از طرفی دیگر مدت اقامت بیماران یکی از شاخص های عمده عملکرد بیمارستانی است که گویای کارایی مراقبت های بیمارستانی در مصرف منابع می باشد.از اینرو هدف از این پژوهش بررسی تأثیر شیوه پرداخت هزینه ی درمان بر مدت اقامت بیماران بستری درمراکز آموزشی و درمانی قزوین در سال 1392 بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی و از نظر زمانی مقطعی بود. تعداد 640نمونه پژوهش به روش تصادفی ساده از میان پرونده های بیماران بستری شده در مراکز آموزشی و درمانی منتخب قزوین انتخاب شد و جهت گردآوری داده از فرم ثبت داده استفاده شد. همچنین جهت تحلیل داده ها از آزمون های کولموگروف اسمیرنف، من ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد. یافته ها: میانگین کل مدت اقامت بیماران بستری شده در مراکز آموزشی و درمانی قزوین 4/5 روز با انحراف معیار 14/6 بود. عوامل دموگرافیک بیماران مانند سن، شغل، وضعیت تأهل بر مدت اقامت مؤثر بود(001/0p<). همچنین بیماران با بیمه کمیته امداد بیشترین مدت اقامت(8/8 روز) و بیماران فاقد بیمه درمانی کمترین مدت اقامت (8/2 روز) را دارا بودند و بیمه درمانی پایه و مکمل بر مدت اقامت بیماران مؤثر بود. نتیجه گیری: با توجه به محدودیت منابع نظام سلامت در بخش بیمارستانی و تأثیر شیوه پرداخت هزینه بر مدت اقامت بیماران، استفاده صحیح از بیمه های درمانی، جهت بهره گیری مناسب از مراقبت های بیمارستانی و کاهش اقامت غیر ضروری لازم است.
بررسی تأثیر تدوین و اجرای خط مشی های مدارک پزشکی بر امتیاز خط مشی های استانداردهای اعتباربخشی مدارک پزشکی -1392(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از الزامات مهم در اعتباربخشی مراکز، وجود خط مشی های مکتوب در واحدهای مختلف سازمان از جمله بخش مدارک پزشکی می باشد. لذا این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تدوین و اجرای خط مشی های مدارک پزشکی بر امتیاز خط مشی های اعتباربخشی بخش مدارک پزشکی در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام پذیرفت. روش کار: این مطالعه در سال 1392 به روش مداخله ای انجام گرفت. با توجه به محدود بودن تعداد بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، نمونه گیری از نوع سرشماری بود. بعد از انجام مداخله مورد نظر، امتیاز خط مشی های اعتباربخشی مدارک پزشکی مجدداً سنجیده شد. ابزار گردآوری داده ها، چک لیست استاندارد ابلاغی وزارت بهداشت بود و داده ها با استفاده از پارامترهای آماری توصیفی و آمار تحلیلی در محیط نرم افزار SPSS 18 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش اختلاف آماری معنی داری را بین امتیاز خط مشی های مدارک پزشکی قبل و بعد از مداخله نشان داد (01/0p<) همچنین امتیاز خط مشی های بخش مدارک پزشکی بعد از مداخله افزایش یافت. نتیجه گیری: با توجه به این که عملکرد بخش مدارک پزشکی بعد از انجام مداخله در قسمت خط مشی های چک لیست ممیزی کلیه اوراق پرونده در زمان ترخیص، کنترل و رفع نقص و تکمیل پرونده های پزشکی حداکثر ظرف 14 روز پس از ترخیص، ختم پرونده پزشکی ناقص و انطباق پرونده های سرپایی با بستری در سطح بسیار ضعیف و ضعیف بوده است. بنابراین مسئولین مدارک پزشکی بیمارستان ها باید تلاش بیشتری برای اجرای خط مشی ها در عمل انجام دهند.
بررسی نیازهای برآورده نشده سلامت و موانع دسترسی مرتبط با آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نیازهای برآورده نشده عبارت است از تفاوت بین خدمات مورد نیاز با توجه به مشکلات سلامت افراد و خدماتی که واقعاً دریافت می کنند. نیازهای برآورده نشده ابزاری ساده جهت پایش دسترسی و وسعت نابرابرای ها در دسترسی و مصرف می باشد. در مطالعه حاضر سعی شده است تا برخی دلایل وجود نیازهای برآورده نشده سلامت تعیین گردد. روش کار: مطالعه حاضر یک پژوهش مقطعی مبتنی بر جمعیت می باشد. نمونه مطالعه شامل 792 خانوار ساکن شهر تهران است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سازمان جهانی بهداشت (بخش خانوار) و زمان گردآوری داده ها سال 1391 بود. جهت تحلیل یافته ها از مدل لاجیستیک و نرم افزار STATA12 استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد دلایل عنوان شده برای عدم مراجعه جهت دریافت نیازهای مراقبت سلامت به ترتیب عبارتند از: به صرفه نبودن از لحاظ اقتصادی، عدم تمکن مالی، نداشتن وقت کافی، خود درمانی، دوری مسیر، عدم پوشش بیمه و عدم اطلاع از محل ارائه. عوامل اجتماعی- اقتصادی اثر گذار بر افزایش احتمال دسترسی به تمام نیازهای سلامت عبارت بودند: از مالکیت اسکان و فقر نتیجه گیری: با توجه به اینکه مطالعات مختلف نشان داده است وجود نیازهای برآورده نشده می تواند پیامدهای زیانباری مانند: وخیم تر شدن شرایط سلامت و کیفیت زندگی، افزایش ریسک مرگ و میر و به وجود آمدن مجموعه علائم بیماری های روحی و روانی در پی داشته باشد، لذا رفع موانع اجتماعی- اقتصادی مانند عدم پوشش بیمه، کاهش هزینه ها، کاهش نابرابری های اقتصادی و اصلاح نظام های پرداخت باید در اولویت های سیاست گذاری قرار گیرد.
نقش ارزیابی فناوری سلامت در تصمیم گیری مبتنی بر شواهد و سیاست گذاری در حوزه سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این مطالعه نشان دادن چالش ها و فرصت های برجسته واصلی مربوط به ارزیابی فناوری سلامت هست که اکثر کشورها در طول راه اندازی و توسعه نظام های ارزیابی فناوری سلامت اتخاذ تصمیمات مناسب برای سیاست گذاری، با آن روبرو شده اند. در مطالعه حاضر، به بررسی متون در حوزه ارزیابی فناوری سلامت و سیاست گذاری سلامت پرداخته شده است. مروری بر مطالعات: تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی و در قالب یک مطالعه مروری است. داده ها به صورت کتابخانه ای و از طریق جستجو در سراچه ها و پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با ارزیابی فناوری سلامت جمع آوری شده است. جستجو در بین مقالات انگلیسی زبان انجام شده است و مطالعات از سال 1980 تا 2014 جستجو شده اند.تأثیر ارزیابی فناوری سلامت در سطوح بالا به کیفیت و شفافیت ارزیابی و فرآیند تصمیم گیری و همچنین به پویایی سازمانی، فرهنگی و سیاسی در سطح گسترده تری از دستگاه های مراقبت سلامت در سطوح ملی بستگی دارد. همان طور که دستگاه های سلامت بسیاری از کشورها به طور فزاینده ای به سمت سیاست های پاسخگو، قابل اندازه گیری، شفاف و مبتنی بر شواهد پیش می روند، چالش های ارزیابی فناوری سلامت باید هم زمان در جهت دستیابی به اهداف نظام سلامت و حمایت از این خدمات که بیشترین ارزش پولی و تأثیر بر پیامدهای سلامت رادارند، موردتوجه قرار گیرند. نتیجه گیری: ارزیابی فناوری سلامت فرصت های زیادی در جهت حمایت از دولت و سایر ذی نفعان ارائه می دهد. نقش ارزیابی فناوری سلامت در تصمیم گیری به طور قابل توجهی رشد یافته است. بنابراین کشورها باید درصدد برجسته کردن نقاط قوت دستگاه های ارزیابی فناوری سلامت باشند، تا راه حل های پیشرو برای رسیدگی به چالش های برجسته نمایند و سرمایه گذاری درزمینهٔ ارزیابی فناوری سلامت را تقویت کنند