مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه با توجَه به شیوع بالای چاقی در کودکان، پیشگیری، و کنترل آن ؛ نقش شناخت مادران بر رفتارهای پیشگیری وکنترل کننده ى کودکان ، اهمیت بسزایی دارد. چون یکی از بهترین مدل های مطالعه رفتار در آموزش بهداشت جهت پیشگیری و کنترل بیماری ها بویژه چاقی ،مدل اعتقاد سلامتی(Health Belief Model) می باشد، هدف این پژوهش به کارگیری مدل اعتقاد سلامتی در اتخاذ رفتارهای پیشگیری و کنترل کننده از بیماری چاقی در مادران کودکان چاق منطقه 17 شهر تهران در سال 1386 بود. روش بررسی :این مطالعه یک پژوهش نیمه تجربی ست. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای ازدبستانهای پسرانه ى منطقه ی17 شهر تهران100دانش آموزاز 5 دبستان ، که نمایه ى توده ى بدن آنان بالاتر از مقدار استاندارد براى سن و جنس بود،انتخاب شدند.دانش آموزان به طور تصادفی به دو گروه تجربى و شاهد تقسیم شدند.روش گرد آوری اطلاعات پرسشنامه ای مشتمل بر 40 سوال در 7 قسمت دموگرافیک،ابعاد مدل اعتقاد سلامتی (حساسیت،شدت،منافع و موانع درک شده ،خودکارآمدی و نیز راهنمای عمل)بود.این پرسشنامه توسط مادران دانش آموزان تکمیل شد.بعد از تکمیل پرسشنامه ،مداخله ى آموزشی برای گروه تجربى بر اساس مدل اعتقاد سلامتی در 2 جلسه 30 دقیقه ای انجام؛ و 2 هفته بعد نیز اطلاعات،مجددا گردآوری شد.برای مقایسه ی میانگین نمرات ابعاد مدل اعتقاد سلامتی قبل و بعد از مداخله در هر یک از گروه ها از آزمون آنالیز کوواریانس و برای مقایسه ى میانگین نمرات ابعاد مدل اعتقاد سلامتی با عوامل دموگرافیک از آزمون مجذورکای استفاده شد. یافته ها: میانگین سنی مادران گروه هاى تجربى و شاهد به ترتیب 2/33 و 2/32 سال و میانگین سن کودکان آنان در گروه تجربى 94/9 سال و در گروه شاهد 12/9 سال بود. مشخصات دموگرافیک بین دو گروه تجربى و شاهد تفاوت معنی دار نداشت.میانگین نمره ى حساسیت،شدت،منافع و موانع درک شده و خودکارآمدی قبل از مداخله ى آموزشی ضعیف بود.بعد از مداخله ى آموزشی ، میانگین نمرات حساسیت،شدت،منافع و موانع درک شده و خودکارآمدی در گروه تجربى در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنی دار یافت. یافته های این پژوهش نشان داد که 11 درصدمادران کودکان چاق در هر دو گروه قبل از آموزش معتقد بودند که کودکان آنها چاق نیستند .ولى 83.3درصد از مادران(گروه مورد) که قبل از آموزش اعتقادی به چاقی کودکانشان نداشتند پس از آموزش می دانستند که کودکان آنها چاق هستند . نتیجه گیری:یافته های این بررسی تاثیر و کارایی مدل اعتقاد سلامتی در اتخاذ رفتارهای پیشگیری و کنترل کننده در مادران کودکان چاق را تایید می کند.
ارزیابى شیوه هاى تامین مالی و نظام پرداخت به ارائه کنندگان خدمات سلامت در کشورهای منتخب: ارائه ى الگو برای ایران.
حوزه های تخصصی:
محدودیت منابع مالى، اکثر نظام هاى سلامت جهان را در زمینه کیفیَت خدمات، کارائى و اثر بخشى و عدالت با چالش هاى گوناگونى مواجه ساخته است .براى برخورد با این مقوله، دولت ها از روش هاى تامین منابع مالى و نظام هاى پرداخت گوناگون استفاده می کنند. روش بررسی : در این پژوهش توصیفى - تطبیقى ، شیوه هاى تامین منابع مالى و نظام هاى پرداخت به ارائه کنندگان خدمات در بخش سلامت12 کشور استرالیا ، انگلیس ، آمریکا ، ترکیه ، سوئد ، نروژ ، ژاپن ، هلند ، کانادا ، دانمارک ، فرانسه و آلمان مورد بررسى قرار گرفته و براساس سازوکارهاى مشترک، مورد عمل در کشورهاى فوق، الگوئى براى ایران طراحى شده، و اعتبار آن با نظر سنجى از خبرگان به روش دلفى محرز گردید. یافته ها : در کشورهاى مورد مطالعه تامین مالی ارائه کنندگان خدمات سلامت اغلب به شکل بودجه تخصیصی و به صورت کلی وسالانه انجام می گیرد . ملاک تخصیص بخصوص در بخش هزینه هاى جارى براساس کیفیَت خدمات، هزینه ى خدمات و سطح عملکرد است. در این کشورها نظام مصوب محاسبه ى قیمت خدمات براساس برآورد هزینه است و نظام هاى پرداخت در سطح اول بیشتر براساس سرانه و کارانه بوده و در سایر سطوح براساس نظام سطح بندى بصورت کارانه مى باشد. آزمون آمارى مقایسه ى یک نسبت به نسبت جامعه معیار ،معنى دار بودن نتایج را در کل تایید کرد(05/0p<). نتیجه گیرى : با توجه به پایین بودن تولید ناخالص داخلى ایران و سهم کم بخش سلامت از آن، جهت تامین مالى واحدهاى ارائه کننده ى خدمات سلامت در سطح اول ، پرداخت براساس ترکیب کارانه و سرانه توصیه می شود. در سایر سطوح ارائه ى خدمات چنانچه پرداخت به شیوه ى کارانه باشد با تخصیص غیرمستقیم منابع مالی به موسسات ارائه کننده ى خدمات سلامت( از طریق سازمان هاى بیمه گر پایه) و یکسان سازی تعرفه مابین بخش خصوصى و دولتى کارائى اثر بخشى و رعایت عدالت در نظام سلامت ارتقامی یابد.
تاثیر عوامل فرهنگی-رفتاری بر تعامل اعضای هیات علمی با اطَلاعات علمی در اینترنت: یک مطالعه ی موردی
حوزه های تخصصی:
پژوهش های بسیاری بر لزوم برخورداری از تجهیزات و زیرساخت های لازم برای تعامل با منابع اطَلاعات علمی در اینترنت توجه کرده اند، اما میزان اهمیَت عوامل فرهنگی-رفتاری در طول این فرایند راازیادبرده اند. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی شرایط موجود و اثر عوامل فرهنگی-رفتاری بر تعامل با اطَلاعات علمی در اعضای هیات علمی دانشکده مدیریَت و اطلاع رسانی دانشگاه ایران بود. روش بررسی: این پژوهش یک پژوهش بنیادی کیفی- توصیفی ست. ابزار این مطالعه انجام مصاحبه و پرسشنامه ى مستخرج از مصاحبه ها ست. جامعه پژوهش اعضای هیات علمی دانشکده مدیریَت و اطلاع رسانی پزشکی مى باشند. یافته ها: این پژوهش نشان داد که اعضای هیات علمی در دانشکده مدیریَت و اطلاع رسانی در تعامل با منابع اطَلاعاتی وب-پایه با مشکل مواجه اند. ریشه این مشکلات بیش از آنکه مربوط به نبودِ زیر ساخت ها باشد بیشتر عوامل فرهنگی-رفتاری ست. این پژوهش توانست عوامل فرهنگی-رفتاری باتاثیر منفی و مثبت در جامعه مورد نظر را شناسایی و بررسی کند. از 24 عامل فرهنگی شناسایی شده، 21 عامل نقش منفی و تنها 3 عامل نقش مثبت داشتند. نتیجه گیری: اغلب تصور می شود که به محض برطرف شدن نیاز به زیرساخت های لازم برای تعامل با اطَلاعات علمی در اینترنت، برای تعامل یا مصرف و تولید اطَلاعات مشکل دیگری وجود ندارد.ولى اگرچه منابع زیرساختی و اقتصادی در روند انجام پژوهش از اهمیَت خاصی برخوردار اند ، عوامل فرهنگی-رفتاری نه تنها اهمیَت کمتری ندارند بلکه می توانند عامل تعیین کننده در استفاده و بهره گیری از زیرساخت ها باشد. کلیدواژه ها:
امکان سنجى آموزش از راه¬ دور از طریق اینترنت براى کتابداران شاغل در کتابخانه¬هاى مرکزى دانشگاه¬هاى وزارت علوم، تحقیقات و فناورى و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکیِ شهر تهران
حوزه های تخصصی:
با توجه به پیشرفتهاى فناورى اطلاعاتی و ارتباطی، آموزش از راه دور به وسیله ى اینترنت از موثرترین روش ها براى ارتقاى سطح علمی کتابداران است. این آموزش مزایایی همچون محدود نبودن به زمان و مکان خاص، ارائه ى اطلاعات به صورت چند رسانه ای، تعاملِ همزمان آموزشگر با فراگیررادارد.هدف این پژوهش مشخص کردن موضوعات جدید در رشته ى کتابداری و اطلاع رسانی، تعیین میزان علاقه به آموزش از راه دور در کتابداران، تعیین مهارت های کتابداران و تعیین امکانات و محدودیت ها در راه اندازی دوره های آموزش از راه دور، امکان ارائه آموزش از طریق اینترنت را در کتابخانه های دانشگاهی بود. روش بررسی: روش پژوهش پیمایشی _توصیفی بوده است. داده ها با پخش 137 پرسشنامه بین کتابداران شاغل در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی؛ووزارت علوم، تحقیقات و فناورى در شهر تهران در مرداد و شهریور 1387 گرد آوری شد. یافته ها: کتابداران وزارت علوم 5/90 درصد و کتابداران وزارت بهداشت95 درصد به شرکت در دوره های آموزش از طریق اینترنت علاقه مند بوده اند،100درصد کتابداران وزارت بهداشت و 8/92 درصد کتابداران وزارت علوم می توانند نیاز اطلاعاتی خود را به وسیله ى اینترنت برطرف کنند. پایگاه هاى اطلاعاتى بیشترین؛ و کتابخانه مجازى کمترین موضوع های تجربه شده توسط کتابداران برای دسترسی به اطلاعات بوده اند. وب سایت های آموزشی بیشترین و گفت وگو کمترین سهم را در زمینه روش های مورد نظر کتابداران برای ارائه آموزش داشته اند. به طور میانگین 70درصد کتابداران تایید کرده اند که کتابخانه های آنان آمادگى لازم- شامل وجود تکنیسین کامپیوتر، دسترسی به نرم افزار ها و سخت افزار های مورد نیاز و وجود سایت اختصاصی یا کارگاه آموزشی- برای ایجاد دوره های آموزش از راه دور از طریق اینترنت را دارند. پنجاه درصد کتابداران وزارت علوم و 6/21 درصد کتابداران وزارت بهداشت آمادگی کتابخانه-هاشان را برای برگزاری دوره های آموزش اینترنتی تایید کرده اند. از موضوعات جدید رشته کتابداری بیشتر پاسخ دهندگان در دو وزارتخانه در زمینه ى مدیریَت با موضوع مهندسی دانش، در زمینه ى مجموعه سازی با موضوع ارزشیابی مجموعه، در زمینه ى خدمات فنی با موضوع رده بندی چند بر چسبی، در زمینه ى خدمات عمومی با موضوع معماری وب سایت آشنایی نداشته اند و به یادگیری موضوع سیستم-های پایگاه اطلاعاتی در زمینه ى مدیریَت، یادگیری مجموعه سازی منابع الکترونیک در زمینه ى مجموعه سازی، وب کاوی در زمینه ى خدمات فنی، کتابخانه ى دیجیتال در زمینه ى خدمات عمومی علاقه بسیار داشته اند.موافق نبودن بالا دستان، عدم اطمینان به اعتبار این دوره ها، مشکلات فنَی، سرعت پایین خطوط اینترنت، فقدان و یا آشنا نبودن مدرسان مجرب برای آموزش این دوره ها و فقدان مسئول اجرایی این نوع آموزش از مشکلات بیان شده، در راه اندازی دوره های آموزشی توسط کتابداران می باشد. نتیجه گیری: کتابخانه هاى مرکزى دانشگاه هاى وزارت علوم، تحقیقات و فناورى ؛ و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى شهر تهران امکانات بالقوه و قابلیت های لازم برای برگزاری دوره های آموزش کتابداری و اطلاع رسانی از طریق اینترنت را دارند.
ارزیابى وضعیَت برنامه ى تجویز قطره ى آهن کمکی در کودکان 24-6 ماهه در شهر یاسوج1385
حوزه های تخصصی:
برای پیشگیری از کم خونی فقر آهن تجویز قطره ى آهن کمکی از سن 6 ماهگی در کشور ایران به اجرا گذاشته شده است . هدف: این مطالعه با هدف تعیین وضعیَت استفاده از قطره آهن کمکی درکودکان 24-6 ماهه شهر یاسوج ا نجام شد . روش بررسی:این پژوهش یک مطالعه ى توصیفی ست که در سال 1385 بر روی 300 نفر از مادرانی که دارای کودک 24-6 ماهه بودند در شهر یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد انجام گرفته است . نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شده است.ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی محتوی آن با نظر افراد متخصص وپایایی آن به روش دونیمه سازی و آلفای کرونباخ (75/0=α ) مورد تائید قرار گرفت . تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روشهای آمار توصیفی ،آنالیز واریانس و آزمون آماری مجذور کای انجام شد . یافته ها : براى بیش از نیمی از کودکان قطره ى آهن را مرتب مصرف شده بود؛ 249 نفر(4/84در صد) قطره را درزمان مناسب شروع و 146 نفر( 7/49 درصد) از کودکان مقدار صحیح قطره ى آهن را دریافت کرده بودند . آگاهی کلی مادران ازقطره ى آهن بنسبت خوب ؛ ولی نگرش آنان در این مورد ضعیف بود. عملکرد مادران در خصوص مراقبت کافی هنگام تجویز قطره آهن مطلوب بود. مادران مورد مطالعه طعم و بوی بد ، عوارض گوارشی ، عوارض دندانی و تغییر رنگ مدفوع ناشی از قطره ى آهن را از عوامل عدم مصرف آن ذکر نموده اند. ارتباط مصرف قطره ى آهن با آگاهی و عملکرد مادران معنی دار بود ( 05/0 < P). بنتیجه گیری : مصرف نامنظم وعدم مصرف قطره ى آهن در بخشی از گروه هدف ونگرش ضعیف مادران و بی میلی کودکان به مصرف قطره به عنوان مشکلات برنامه مطرح می باشند. ارتقاى کیفی آموزش در انتقال صحیح مطالب به مادران. دقت و حساسیَت پرسنل به برنامه ریزی و مداخلات آموزشی وهمچنین رفع معایب قطره باید درنظر گرفته شود.
رابطة هوش هیجانى با عملکرد مدیران بیمارستان هاى آموزشى کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
روانشناسان معتقدند بیست درصداز موفقیت هاى شخص به بهره هوشى (IQ) و هشتاد درصد به هوش هیجانى(EQ) بستگى دارد. رابطه ى هوش هیجانى با عملکرد مدیران بیمارستان ها مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف این مطالعه تعیین رابطه ى هوش هیجانى وابعاد پنج گانه ى آن با عملکرد مدیران بیمارستانهاى آموزشى کرمانشاه بود. روش بررسی: این یک مطالعه ى همبستگى کاربردى ست.جامعه ى پژوهش 60 نفر مدیران سطوح مختلف مدیریتى بیمارستان هاى آموزشى کرمانشاه است. ابزار گردآورى داده ها پرسشنامه ى 33 سئوالى شرینگ است که با مقیاس پنج درجه اى لیکرت درجه بندى شده است. پرسشنامه ها به روش خودپاسخگویى تکمیل شد. ابزار اندازه گیرى عملکرد مدیران، فرم هاى ارزشیابى عملکرد سالانه ،ابلاغى وزارت بهداشت بود که توسط مافوقان خود مورد ارزشیابى قرارگرفته بودند.داده ها باشاخص هاى آمارتوصیفى وآزمون پیرسون ارایه مى شود. یافته ها: مدیران مورد بررسى از لحاظ هوش هیجانى با میانگین نمره98/117و کسب 50/71 درصد کل نمرات ، داراى وضعیَت قوى متمایل به متوسط بودند. در رابطه با ابعاد هوش هیجانى، مهارتِ مدیران بر روى مؤلفه هاى «مدیریت روابط» و «خودمدیریتی» به ترتیب قوى ترین و ضعیف ترین بود. میزان مهارت مدیران بر روى مؤلفه هاى خودآگاهى، آگاهى اجتماعى و خودانگیزى به ترتیب در رتبه هاى دوم، سوم و چهارم قرار داشت. در رابطه با عملکرد شغلى مدیران مورد بررسى با میانگین امتیاز 22/88 و کسب 20/80 درصد امتیازات مربوط به عملکرد داراى وضعیت قوى مى باشند. بین هوش هیجانى مدیران با عملکرد شغلى آنان همبستگى مثبت معنى دار(777/.=r) وجود داشت. همچنین، هریک ازابعاد پنج گانه ى هوش هیجانى با عملکرد همبستگى مثبت معنى دار داشت. نتیجه گیری: با بهبود روند انتخاب و گزینش مدیران بیمارستان ها بر اساس مهارت هاى هوش هیجانى و همچنین آموزش و ارتقاى قابلیت هاى هوش هیجانى مى توان عملکرد آنان را بهبود بخشید.
مقایسة نظام قیمت گذارى و بیمه دارو در ایران و کشورهای منتخب
حوزه های تخصصی:
داروها یک بخش اساسی و با هزینه- اثربخشی بالایی از مراقبتهای بهداشتی درمانی هستند که سهم عظیمی از هزینههای خانوارها را به خود اختصاص میدهند. از سوی دیگر نظام بیمه دارویی ایران با ساختار، سیاستها و مقررات گذشته کارایی و اثربخشی لازم را نخواهد داشت. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه ى نظام قیمتگذاری و بیمه دارو در ایران و چند کشور منتخب به منظور سازماندهی وضعیَت قیمتگذاری و بازپرداخت هزینههای دارو بود. روش بررسی : پژوهش حاضراز نوع تطبیقی ـ توصیفی ست. منابع اطلاعات پژوهش عبارت اند از نظام بیمه ى دارو در کشورهای استرالیا، انگلستان، آلمان و اسپانیا، فرانسه و ایران. گردآوری دادههای پژوهش از طریق کتابخانهای و میدانی، و بانکهای اطلاعاتی، شبکه ى اینترنت و مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، بررسی پایگاههای اینترنتی، پرسشنامه و مصاحبه انجام گرفت. یافتهها: در اغلب کشورهای مورد مطالعه ساختار تصمیمگیری به صورت کمیتههای مشترک بین وزارت بهداشت و نظام بیمه میباشد. وزارت بهداشت به عنوان متولَی سلامت نقش بیشتری در تعیین نوع داروی مورد تعهد؛ و سازمانهای بیمهگر نقش بیشتری در قیمتگذاری با استفاده از قدرت چانه زنی دارند. بیمار کمترین مشارکت در پرداخت هزینه ى داروهای حیاتی را دارد. بیماران مزمن و اقشار آسیبپذیر برای کلیَه ى هزینههای درمان مورد شناسائی و حمایتهای خاص قرار میگیرند.مقررات انتخاب دارو در لیست بیمه و قیمتگذاری آنها شفَاف و روشهای قیمتگذاری برای داروهای مختلف متفاوت است. کترل مصرف دارو از طریق اعمال محدودیَتها و مشوَقها برای پزشکان و داروسازان و کنترل هزینه با مذاکره، تعیین قیمت براساس حجم فروش، کاهش اجباری قیمت، دریافت تخفیف از تامینکنندگان، توزیعکنندگان و داروخانهها است. نتیجه گیری: نظام بیمه ى دارویی ایران این نقص هارادارد: دوگانگی مراجع تصمیمگیری برای دارو، شفاف نبودن سازوکار انتخاب دارو در لیست بیمه، تمایز قایل نشدن میان داروهای گوناگون از نظر میزان و سطح بازپرداخت هزینههای دارویی، روشهای سنتَی نظام قیمتگذاری دارو، حمایت ناقص از بیماران مزمن و گروههای آسیبپذیر، نبودن راهکارهای تشویقی تجویز منطقی دارو برای داروخانهها و پزشکان. پیشنهاد می شود در ساختار و مقررات نظام قیمتگذاری و بیمه داروی کشور بازنگری نظاممند صورت گیرد.
رابطه ی ابعاد فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان در بیمارستان شهید صدوقی یزد – 1387
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، فرهنگ سازمانی از موضوعات مهم پژوهشی در عرصه علم مدیریَت بوده است زیرا بر طیف گسترده ای از مسایل فردی و سازمانی مانند تعهد سازمانی کارکنان، وفاداری، گردش کار و رضایتمندی اثر می گذارد.تعهد سازمانی، عبارت است از توان نسبی امکان شناسایی افراد بایک سازمان خاص ومیزان دخالت آنان در سازمان. هدف پژوهش حاضر، بررسى تاثیر چهار بعداز ابعاد فرهنگ سازمانى شامل آموزش و توسعه، پاداش و قدردانى، کار گروهى و ارتباطات بر تعهد سازمانى کارکنان بود. روش بررسی: این پژوهش تحلیلی- کاربردیِ مقطعی در تابستان 1387 انجام شده است. جامعه ى پژوهش کارشناسان بیمارستان شهید صدوقی یزد و نمونه ى پزوهش 76 نفر از این جامعه بود که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ای استاندارد جمع آوری و به وسیله ى نرم افزار آماری SPSS-14 و آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شد. یافته ها: تعهد سازمانی کارکنان با دو بعد از ابعاد فرهنگ سازمانی؛( سازوکار پاداش و کار گروهی) ارتباط معنادار دارد اما با دو بعد دیگر ( آموزش و توسعه و ارتباطات سازمانی) رابطه ى معنادار ندارد. نتیجه گیری: ایجاد سازوکار پاداش مطلوب است و ترویج و توسعه و ایجاد فضای مناسب کار گروهی می تواند تعهد سازمانی کارکنان را افزایش دهد و در نهایت بهبود عملکرد بیمارستان شود.