مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سیستم های اطلاعات بیمارستانی در بهبود هماهنگی بین بخش های مختلف و افزایش کارایی فرآیندها، نقش بسزایی دارند. اما علیرغم مزایای فراوان، بسیاری از بیمارستان ها در فرآیند پیاده سازی این دستگاه ها با رخدادها و موانع فراوانی روبه رو می شوند که می توان آن ها را در قالب ریسک های مدیریتی، فنی، سازمانی و فردی دسته بندی کرد هدف مطالعه حاضر ارائه مدلی برای شناسایی و اولویت بندی ریسک ها در طراحی و پیاده سازی سیستم اطلاعات بیمارستانی می باشد. روش کار: این پژوهش ابتدا با مطالعه ادبیات علمی موضوع، ریسک های حوزه تحقیق شناسایی، استخراج و دسته بندی گردیدند. سپس با نظرسنجی از افراد مطلع، پیامدهای وقوع آن ها استخراج گردید. ریسک ها بر اساس میزان تأثیرشان در شکست پروژه، بر اساس نظر متخصصین حوزه فناوری اطلاعات سلامت و انفورماتیک پزشکی در بیمارستان میلاد و با بهره گیری از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، رتبه بندی شدند. روایی پرسشنامه از طریق سنجش اعتبار محتوا و اعتبار وابسته به ملاک و پایایی آن از طریق نرخ سازگاری ماتریس ها تأیید گردید. یافته ها: بیشترین امتیاز کسب شده در عوامل چهارگانه ریسک های شناسایی شده، مربوط به عوامل مدیریتی با وزن 84 درصد و کمترین امتیاز کسب شده مربوط به عوامل سازمانی با وزن نسبی 01/0 می باشد. پس از ضرب پیامدهای ریسک در احتمال وقوع آن ها، اولویت ها در بیمارستان میلاد تغییر یافت. نتیجه گیری: به کارگیری افراد باتجربه و متخصص درزمینه فناوری اطلاعات سلامت، ارائه آموزش های لازم و بسترسازی فنی جهت پیاده سازی سیستم همراه با اختصاص منابع موردنیاز بیمارستان، توجه ویژه به عوامل مبتنی بر روابط میان فردی در کاهش عوامل شکست پروژه پیاده سازی سیستم اطلاعات بیمارستان بسیار مؤثر می باشد.
ارائه مدلی جهت پیش بینی بیماری دیابت با استفاده از شبکه عصبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: الگوریتم های فرا ابتکاری و ترکیبی از توانمندی بالایی در مدل سازی مسائل پزشکی برخوردارند. در این مطالعه از شبکه عصبی به منظور پیش بینی ابتلا به دیابت در میان افراد مستعد دیابت استفاده گردید. روش کار: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و جامعه ی هدف آن متشکل از 545 فرد بیمار و سالم از مرکز دیابت دانشگاه علوم پزشکی همدان جمع آوری گردید جهت پیش بینی بیماری دیابت استفاده شده است. در این مطالعه از الگوریتم ممتیک که تلفیقی است از الگوریتم ژنتیک و الگوریتم جستجوی محلی است، به منظور به روز رسانی وزن های شبکه عصبی و توسعه دقت شبکه عصبی استفاده شده است. یافته ها: بررسی اولیه نشان داد که دقت شبکه عصبی، 88درصد، می باشد. بعد از بروز رسانی وزن ها با الگوریتم ممتیک دقت آن به 2/93درصد افزایش یافت. برای مدل پیشنهادی به ترتیب حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی، مساحت زیر منحنی 2/96، 4/92، 8/93، 3/95، 958/0 برای مدل الگوریتم ژنتیک، 98، 8/84، 6/88، 2/98، 952/0 و برای مدل رگرسیون لجستیک، 6/95، 5/84، 7/94، 0/87، 916/0 به دست آمد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، مدل های شبکه های عصبی در مقایسه با مدل رگرسیون از میزان خطای کمتری در تشخیص بیماری بر اساس متغیرهای فردی و سبک زندگی برخوردارند. یافته های این مطالعه می تواند به برنامه ریزان و ارائه کنندگان خدمات سلامت در برنامه های غربالگری و تشخیص به موقع بیماری دیابت کمک می نماید.
به کارگیری شیوه تحلیل پوششی داده ها در ارزیابی سیستم اطلاعات بیمارستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سیستم اطلاعات بیمارستانی، نرم افزاری جامع برای یکپارچه کردن اطلاعات بیماران، به منظور بهبود کیفیت و کاهش هزینه ها است که با توجه به اهمیت این سیستم ها، نیاز به ارزیابی مداوم سیستم های اطلاعات بیمارستانی ضروری می باشد. هدف اصلی از انجام تحقیق شناسایی و انتخاب الگو(هایی) مناسب در اندازه گیری کارایی این سیستم ها است. روش کار: در این پژوهش با استفاده از روش های نوین چند بُعدی تحلیل پوششی داده ها اندازه گیری شد؛ جامعه آماری این تحقیق را 28 بیمارستان از 34 بیمارستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد تشکیل داده است که دارای از سیستم اطلاعات بیمارستانی بودند. یافته ها: نمرات تخمینی مدل های مختلف نشان داد که امتیازات روش های گوناگون تفاوت زیادی با یکدیگر دارند به طوری که میانگین و انحراف معیار نمرات مدل کارایی ممتاز برابر با 2656/0 ± 74/0 و برای مدل سنتی این مقادیر برابر با 0541/0 ± 04/0 حاصل شد، ولی علیرغم وجود این تفاوت در نمرات، ارتباط خطی بین تمامی روابط (به جز یک رابطه) معنی دار ( ) و همبستگی قوی در بین بعضی از روش ها وجود داشت. هرچند توابع هدف روش های مختلف، مزایایی داشت ولی بهره گیری از الگوی میانگین نمرات کارایی شیوه ای مناسب در سنجش کارایی سیستم های اطلاعات بیمارستانی محسوب می گردد. نتیجه گیری: بر پایه توجیهات نظری و برداشت های حاصله و به منظور کاهش پیچیدگی در هرچه کاربردی تر نمودن الگوی عملیاتی ارزیابی عملکرد، می توان روش کارایی ممتاز را به عنوان روشی ارجح در ارزیابی سیستم های اطلاعات بیمارستانی معرفی نمود.
بررسی شاخص های عملکردی بخش اورژانس بعد از اجرای برنامه حضور پزشکان متخصص مقیم طرح تحوّل نظام سلامت در بیمارستان های دولتی استان آذربایجان غربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: به نظر می رسد حضور دائمی متخصصین مقیم، بر بهبود شاخص های عملکردی بخش اورژانس تأثیرگذار باشد. لذا، هدف از این مطالعه، بررسی عملکرد بخش اورژانس بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، قبل و بعد از پیاده سازی برنامه حضور پزشکان متخصص مقیم طرح تحول نظام سلامت است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. در این مطالعه، ابتدا داده های مربوط به شاخص های عملکردی 23 بیمارستان دولتی استان آذربایجان غربی، از طریق فرم گردآوری داده برای دو دوره شش ماهه قبل و بعد از حضور متخصصین مقیم، جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS 22، آزمون تحلیل اندازه های مکرر تحلیل شدند. سپس برای بررسی علل عملکرد خوب یا ضعیف، بهترین و ضعیف ترین بیمارستان از لحاظ عملکرد، با 15 نفر از پرسنل دو بیمارستان منتخب مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای صورت گرفت و از طریق نرم افزار MAXQDA10، تکنیک تحلیل چارچوبی تحلیل شدند. یافته ها: حضور پزشکان متخصص مقیم، باعث بهبود نسبی شاخص های عملکردی چون «مدت زمان تعیین تکلیف بیماران اورژانسی در سطح یک تریاژ» (17/0 دقیقه کاهش) و «درصد بیماران تعیین تکلیف شده ظرف مدت شش ساعت» (36/1 درصد افزایش) شده است. (05/0P-Value >) نتایج حاصل از مصاحبه ها نیز نشان داد که حضور دائمی متخصص طب اورژانس، نحوه مدیریت در اورژانس، نحوه تریاژ بیماران و انجام مشاوره ها، فراهم کردن امکانات و فضای فیزیکی لازم، برگزاری کلاس های آموزشی برای پرسنل، وجود امکانات تشخیصی و نیز انگیزش پرسنل، عواملی هستند که باعث بهبود کلی عملکرد بخش اورژانس بهترین بیمارستان شده اند. نتیجه گیری: به طورکلی برنامه حضور پزشکان متخصص مقیم، درصورتی که به درستی اجرا شود، می تواند باعث بهبود شاخص های عملکردی بخش اورژانس شود. ضمن این که لازمه پیاده سازی هرچه بهتر این برنامه، انگیزش پزشکان می باشد.
شناسایی عوامل موثر در جذب گردشگران پزشکی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: گردشگری پزشکی، به عنوان یکی از ابعاد گردشگری به توسعه پایدار و پویایی اقتصاد کشور کمک می نماید. پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر در تصمیم گیری گردشگران برای انتخاب ایران به عنوان کشور مقصد می پردازد. روش کار: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه گردشگرانی است که در زمان یاد شده برای جراحی و درمان وارد شهر شیراز شده اند. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از نظر خبرگان استفاده گردید. آلفای کرونباخ کلیه سازه های پرسشنامه از 7/0 بیشتر بودکه نشان دهنده پایایی پرسشنامه است. 96 پرسشنامه توزیع شد که از این تعداد 87 نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. برای تحلیل داده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که جستجوی اطلاعات با ضریب مسیر(62/0) اثر بسیار مهمی در انتخاب ایران به عنوان کشور مقصد در گرشگری سلامت دارد. عوامل محرک تقاضا و تسهیل کننده کلان با ضرایب مسیر به ترتیب (31/0 و 12/0) در رتبه های بعدی قرار دارند. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت گردشگری پزشکی و درآمد زایی این صنعت برای کشور، یکی از روش های افزایش جذب گردشگر و تاثیر گذاری بر تصمیم گیری گردشگران برای انتخاب ایران به عنوان کشور مقصد تبلیغات و اطلاع رسانی است. با افزایش تبلیغات و متنوع سازی ابزارهای تبلیغات می توان اطلاعات بیشتری در اختیار گردشگران قرار داد و تقاضا برای گردشگری سلامت را افزایش داد.
طراحی سیستم تصمیم یار پایش علائم حیاتی بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حجم زیاد اطلاعات پزشکی با بیماری ها و روش های درمانی متفاوت، می تواند یکی از عوامل بروز خطاهای درمانی در بخش مراقبت های ویژه قلبی باشد. هدف این پژوهش طراحی سیستمی بود که علائم حیاتی بیماران را به صورت مستمر و همزمان پایش نماید و در صورت غیر طبیعی بودن، هشدارهایی را تولید و مداخلات درمانی مناسب را به ترتیب اولویت پیشنهاد کند. روش کار: این پژوهش از نوع کاربردی-توسعه ای بود که به روش مقطعی در سال 1394 در بیمارستان شهید رجائی استان تهران انجام شد. 15 نفر پزشک متخصص و 15 نفر پرستار شاغل در بخش مراقبت های ویژه قلبی به صورت غیر تصادفی هدفمند به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. در طراحی سیستم از فناوری MEAN.js و داده های پایگاه دادهMIMIC II فیزیونت استفاده شد. یافته ها: حدود طبیعی و غیرطبیعی علائم حیاتی با توجه به شرایط محیطی و جمعیتی و انواع مداخلات درمانی با توجه به میزان تغییرات علائم حیاتی به ترتیب اولویت مشخص شدند. نتایج نشان داد که سیستم تصمیم یار در ارائه مداخلات درمانی از صحت ۷/94 درصد، حساسیت 60/82 درصد و دقت 100 درصد برخوردار بود و در تولید هشدارهای به موقع دارای صحت ۹/92 درصد، حساسیت 80 درصد و دقت 100 درصد است. نتیجه گیری: عوامل مختلفی در تعیین مقادیر علائم حیاتی و اولویت مداخلات درمانی تأثیرگذار هستند. نتایج نشان داد که سیستم های تصمیم یار بالینی می توانند به هنگام بروز وضعیت های پیش بینی نشده کمک کننده باشند. از نقطه نظر بالینی موجب تسهیل درک علائم حیاتی، تشخیص وضعیت بیمار و منجر به بهبود فرایند تصمیم گیری بالینی می شود که می تواند در کاهش خطاهای درمانی تأثیرگذار باشند.
بررسی عوامل موثر بر هزینه های سلامت خانوارها در ایران: کاربرد مدل پروبیت رتبه بندی شده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هزینه های سلامت یکی از انواع هزینه های خانوارها است که شرایط اقتصادی و اجتماعی آن ها و نیز سیاست های دولت در زمینه ی سلامت از جمله بیمه ی درمان، از عوامل موثر در تعیین میزان آن می باشد. لذا هدف این پژوهش، بررسی تاثیر این شرایط بر سطوح مختلف هزینه های سلامت خانوارهادر ایران است. روش کار: این مطالعه از نوع کاربردی بوده و در آن از مدل اقتصادسنجیِ پروبیت رتبه بندی شده استفاده شده و داده های مورد استفاده نیز از آمارهای هزینه و درآمد خانوار سال 1393 مرکز آمار ایران با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. حجم نمونه 23573 خانوار در مناطق مختلف کشور است. همچنین برآورد نتایج و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار STATA14انجام شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهند که تحصیلات سرپرست، سن سرپرست، مرد بودن سرپرست، داشتن بیمه درمانی، بُعد خانوار، و درآمد سرانه خانوار رابطه مثبتی با هزینه سلامت خانوار دارند. همچنین اثرات نهائی برای متغیرهایِ فوق، در گروه یک متغیر وابسته، منفی است، یعنی افراد با وضعیت اقتصادی اجتماعی بهتر، تمایل کمی به هزینه های پایین سلامت دارند، اما برای گروه های بالاتر هزینه های سلامت، مجددا این رابطه مثبت می شود. همچنین، در میان خانوارهای دارای بیمه درمان، خانوارهای دارای بیمه های روستایی، تامین اجتماعی، مکمل و خدمات درمانی به ترتیب هزینه سلامت کمتری را داشته اند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، خانوارهایی که نه تنها از لحاظ اقتصادی، بلکه از نظر موقعیت اجتماعی وضعیت بهتری دارند، مخارج سلامت بالاتری داشته اند. همچنین، با توجه به پرداخت هایِ مختلف خانوارهای دارای بیمه های درمان متفاوت، که در مطالعات دیگر کمتر به آن توجه شده، پیشنهاد می شود که دولت یک بسته ی بیمه پایه را در نظر بگیردکه از نظر کیفیت خدمات ارائه شده برای همه ی خانوارها یکسان باشد و از نظر حق بیمه نیز عادلانه باشد به گونه ای که همه ی افراد جامعه را پوشش دهد و نابرابری های اقتصادی، بر وضعیت سلامت خانوارها تاثیر منفی نگذارد.
ارائه مدلی برای پیش بینی نوع صافی همودیالیز با تکنیک های داده کاوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دیالیز ناکافی به عنوان یک عامل خطر مرگ و میر برای بیماران کلیوی، ضرورت وجودالگویی برای کمک به پرسنل بخش دیالیز جهت ارائه خدمات درست به بیماران دیالیزی و مدیریت صحیح درمان آن ها را نشان می دهد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگویی برای تشخیص نوع صافی همودیالیز صورت گرفته است زیرا نقش نوع صافی در کفایت دیالیز تعیین کننده می باشد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر به روش توصیفی- مقطعی صورت گرفته و نمونه گیری به روش سرشماری بوده است. جامعه ی پژوهش متشکل از داده های بیمارستان علی ابن ابی طالب (ع) زاهدان در خردادماه 95 است که با مراجعه مستقیم پژوهش گر به سازمان حاصل و به صورت فایل اکسل تهیه گردید. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار Clementine12.0 استفاده شده است. در پژوهش حاضر الگوریتم های درخت تصمیم و شبکه عصبی اجرا گردیدند. یافته ها: مقدار صحت بدست آمده از اجرای الگوریتم های C5.0 ،C&R Tree، CHAID، QUEST و شبکه عصبی به ترتیب 9263/0، 9047/0، 8872/0، 8720/0 و 8754/0 می باشد. مقادیر بدست آمده برای شاخص های حساسیت، شفافیت، صحت، دقت، NPV، FM، GM، FPR، FNR، FDR و ER و نیز سطح زیر منحنی ROC برای مدلC5.0 نشان دهنده عملکرد بهتر این الگوریتم نسبت به سایرین می باشد. نتیجه گیری: مقادیر بیشتر برای 7 شاخص اول نشان می دهد که طبقه بند مورد استفاده نمونه های بیشتری را در جای درست خود طبقه بندی کرده و مقادیر کم 4 شاخص آخر وقوع خطای کمتر در طبقه بندی نمونه ها را تایید می نماید. مدل C5.0 در 7 شاخص اول بیشترین مقدار و در 4 شاخص آخر کمترین مقدار را دارد. مدل ارائه شده به پیش بینی دقیق تر نوع صافی همودیالیز و نیز مدیریت صحیح درمان بیماران کمک می نماید.