مقالات
حوزه های تخصصی:
بیمارستان ها به عنوان پرهزینه ترین و مهمترین اجزاى نظام مراقبت پزشکى مطرح هستند، بنابراین باز شناخت اقتصادى این بخش از اهمیت خاصى برخوردار است.
روش بررسی: مطالعه حاضر به منظور تخمین تابع تولید بیمارستان هاى دانشگاه علوم پزشکى ارومیه، با استفاده از داده هاى تابلویى طى یک دوره 6 ساله در سطح 16 بیمارستان طراحى شده است. در این مطالعه،براى تخمین از تابع کاب- داگلاس استفاده گردید. متغیر وابسته در این تابع تعداد بسترى شدگان به عنوان تولید، و متغیرهاى توضیحى شامل تعداد پزشکان، تعداد پرستاران، تعداد سایر کارکنان، تعداد تخت ها، و متوسط مدت اقامت است
یافته ها: کشش مربوط به نیروى پزشک ، نیروى پرستار ، تعداد تخت و سایر کارکنان است. در گام بعدى تولید نهایى براى پزشک ، پرستار ، تخت فعال ، و سایر کارکنان به دست آمد. ضریب تابع برابر با است و بازدهى نسبت به مقیاس صعودى است. نرخ نهایى جانشینى فنى pooling بین عوامل تولید عبارتند از ...
نتیجه گیری: بیشترین کشش تولید مربوط به عامل تولید پرستار و بعد به ترتیب مربوط به سایر کارکنان، تخت و پزشک است. بنابراین مدیران در تصمیمات کوتاه مدت خود مبنى بر پاسخدهى به افزایش تقاضا براى خدمات، کشش عوامل تولید را مد نظر قرار دهند. تولید نهایى عوامل تولید، نقش و اهمیت فوق العاده پزشکان را در تولید آشکار مى سازد. مدیران با توجه به نرخ نهایى جانیشنى فنى بین عوامل تولید، در شرایط کمبود هر یک از منابع و عدم دسترسى به منابع، مى توانند عوامل تولید را جایگزین کنند به طورى که تولید کل ثابت بماند. با توجه به اینکه بازدهى نسبت به مقیاس صعودى لذا در طولانى مدت حالتى انحصارى بر بازار بیمارستانهاى مذکور حاکم است، بنابراین براى تحقق مسئله عدالت دخالت دولت در بازار بیمارستان هاى مذکور ضرورى است."
رضایتمندى مراجعهکنندگان به واحد پذیرش بیمارستانهاى آموزشى تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکى کاشان؛ 1385(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
رضایتمندى بیماران نشان دهنده ارائه صحیح خدمات بوده و از نشانگرهاى مهم کیفیت مراقبت بهداشتى درمانى محسوب مى شود. رضایت بیمار از واحد پذیرش نیز از اهمیت زیادى برخوردار است. هدف این مطالعه بررسى رضایتمندى مراجعین از واحد پذیرش بیمارستان هاى آموزشى تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکى کاشان و عوامل مرتبط با آن است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفى - تحلیلى نظرات 384 نفر از مراجعه کنندگان به بیمارستان هاى آموزشى شهر کاشان از طریق پرسشنامه گردآورى شده است. تحلیل دادهها با استفاده از شاخصهاى آمار توصیفى (درصد و میانگین) و تحلیلى (X2 t-test و ANOVA) انجام شده است.
یافته ها: در مجموع اکثریت مراجعین عملکرد واحد پذیرش را خوب مى دانستند (2/46%). مراجعین از مدت انتظار (43/1±03/8 از 10) و رفتار و روابط کارکنان (9/2±78/15 از 20) کاملا راضى و از نحوه باسخگویى به سوالات (7/2±6/14 از 20) و نحوه نوبت دهى (6/1±41/4 از 10) راضى بودهاند. رضایتمندى مراجعین از واحد پذیرش با جنسیت بیماران، مدت اقامت و شغل رابطه دارد ولى با سن، منطقه سکونت، مراجعه قبلى و مراجعه حضورى رابطه ندارد. رضایتمندى بیماران از نحوه پاسخگویى کارکنان به طور معنى دارى کمتر از همراهان است (p<0/05).
نتیجه گیری: در مجموع مراجعه کنندگان از واحد پذیرش راضى اند. کارکنان پذیرش مى توانند با پاسخگویى مناسب تر به بیماران؛ خصوصا در مورد فرم هاى رضایت نامه، توجه به بانوان و توجه به گروه هاى مسن تر رضایت مراجعه کنندگان از واحد پذیرش را افزایش دهند.
"
بهکارگیرى اصول و مفاهیم مدیریت کیفیت فراگیر در بخش مدارک پزشکى (بیمارستانهاى آموزشى دانشگاه علوم پزشکى ایران - سال 1384)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بکارگیرى اصول و مفاهیم مدیریت کیفیت جامع در بخش مدارک پزشکى به عنوان بخشى از بیمارستان - که نحوه عملکرد آن در کارایى، ارزشیابى و اعتلاى کمى و کیفى فعالیتهاى بهداشتى و درمانى بیمارستان ها نقش بسزایى دارد - حائز اهمیت مى باشد. این پژوهش با هدف تعیین میزان بکارگیرى اصول و مفاهیم مدیریت کیفیت جامع در بخش مدارک پزشکى بیمارستان هاى آموزشى دانشگاه علوم پزشکى ایران و ارائه پیشنهاداتى در جهت بهبود عملکرد این بخش انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفى - مقطعى در سال 1384 انجام گرفت. جامعه آمارى پژوهش را کلیه پرسنل بخش مدارک پزشکى بیمارستان هاى آموزشى دانشگاه علوم پزشکى ایران تشکیل دادند و داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآورى و با کمک نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که در بخش مدارک پزشکى بیمارستان هاى آموزشى دانشگاه علوم پزشکى ایران از بین اصول و مفاهیم نه گانه مدیریت کیفیت جامع فقط به کارگیرى مفهوم پاداش و ترفیع در وضعیت نا مطلوب مى باشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که باید اقداماتى در راستاى افزایش مشارکت فردى و گروهى، برگزارى دوره هاى آموزش مداوم، جمع آورى، بررسى و تجزیه و تحلیل نظرات مراجعین وطراحى مجدد فرایندهاى مختلف بخش مدارک پزشکى صورت گیرد. "
مطالعه دیدگاه کاربران نسبت به کیفیت نظام اطلاعات بیمارستانى در بیمارستانهاى آموزشى دانشگاه علوم پزشکى مشهد - 1385(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
کاربران نظام اطلاعات بیمارستانى افرادى هستند که در تمام ساعات کارى روزانه خود ازاین نظام استفاده، می کننند بنابراین نقاط ضعف و قوت نظام را به خوبى حسَ مى کنند. شناخت دیدگاه کاربران نسبت به عملکرد نظام بسیار مهم و در توسعه و تکامل نظام بسیار مؤثر مى باشد. این مطالعه با هدف بررسى دیدگاه کاربران نسبت به کیفیت نظام اطلاعات بیمارستانى انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردى است که به روش توصیفى - مقطعى انجام شد. براى انتخاب نمونه از روش نمونه گیرى در دسترس استفاده شد. داده هاى مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه اى پایا و روا، شامل سه بخش: تعامل کاربران با نظام، کیفیت نظام و کیفیت اطلاعات نظام جمع آورى گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفى و نرم افزار SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: یافته هاى مطالعه ما نشان دادکه 5/67 درصد کاربران نسبت به کیفیت وظایف نظام اطلاعات بیمارستانى تا حدى راضى بودند. 5/57 درصد کاربران از عملکرد نظام و 2/53 درصد آنها نیز از کیفیت اطلاعات تا حدى راضى بودند. در مجموع اکثر کاربران (70 درصد) از نظام اطلاعات بیمارستانى تا حدى راضى بودند.
نتیجه گیری: طبق یافته های این مطالعه از دیدگاه کاربران مشکلاتى در قسمت هاى مختلف نظام اطلاعات بیمارستانى مورد استفاده در مشهد وجود دارد که عبارتند از عدم تطبیق عملکرد، وظایف و کیفیت اطلاعات نظام با نیازهاى کاربران که مى تواند منجر به پایین بودن سطح رضایت کاربران از نظام اطلاعات بیمارستانى باشد.
"
تعیین رابطه بین سبکهاى مدیریتى با وظایف مدیران دانشگاه علوم پزشکى کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
یکى از عوامل موثر در افزایش اثربخشى، کارایى و در نهایت بهره ورى، سبک رهبرى مدیران سازمان مى باشد. چون در سازمان ها هر موقعیتى سبک رهبرى خود را مى طلبد، آگاهى مدیران از الگوها و تئورى هاى رهبرى، انجام وظایف آنها را آسانتر نموده و باعث موفقیت سازمان ها در نیل به اهدافشان مى گردد. هدف اصلى از انجام این پژوهش تعیین رابطه بین سبک هاى مدیریت مدیران رده هاى مختلف وظایف (برنامه ریزى، سازماندهى، کنترل) مدیران آموزشى و غیر آموزشى دانشگاه علوم پزشکى کرمان بود.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردى است که به صورت مقطعى (توصیفی- تحلیلى) انجام شد. جامعه پژوهش را کلیه مدیران عالى و میانى دانشگاه تشکیل مى دهند. ابزار گردآورى اطلاعات شامل دو پرسشنامه بود. پرسشنامه ""الف"" سبک هاى رهبرى فیدلر ؛ و پرسشنامه ""ب"" عملکرد مدیران را مورد سنجش قرار مى داد. پس از سنجش روایى و پایایى، پرسشنامه ها بین مدیران دانشگاه توزیع شد. پردازش وتجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفى و استنباطى (فراوانى، میانگین و انحراف معیار، آنالیز واریانس یک طرفه، رگرسیون، آزمون HSD توکى و دانکن و ضریب همبستگى پیرسون و اسپیرمن) با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافته ها: حدود 49درصد مدیران از نظر برنامه ریزى و 48 درصد ایشان از نظر سازماندهى در سطح بالا و 40 درصد آنان از نظر کنترل در سطح متوسط بودند. سایر یافته ها نشان داد که بین سبک رهبرى مدیران ( وظیفه مدار - رابطه مدار) و برنامه ریزى، سازماندهى و کنترل آنها رابطه معنى دارى وجود دارد. همچنین بین میانگین کنترل مدیران در رده هاى مختلف سنى و بین میانگین سبک رهبرى مدیران در رده هاى مختلف سابقه خدمت تفاوت وجود داشت.
نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده رهبران وظیفه گرا و رابطه گرا در برنامه ریزى و تعیین اهداف سازمانى عملکرد خوبى داشتند. همچنین نتایج نشان داد با سبک رهبرى مناسب در سازمان مى توان با سازماندهى، وظایف را براى بهبود عملکرد سازمان هماهنگ نمود. این بدان معنا است که هر قدر سبک هدایت و رهبرى مدیران با موقعیت ها و نیازمندى هاى زیردستانشان هماهنگ باشد مدیران در دستیابى به اهداف و اجراى وظایفى از قبیل برنامه ریزى، سازماندهى و کنترل موفق تر خواهند بود. از طرفى با توجه به اینکه رهبرى رابطه اى است بر اساس کنترل و نفوذ، رهبران وظیفه گرا و رابطه گرا با کنترل بر کارکنان اطمینان داشتند که به اهداف خود خواهند رسید. "
طراحى سیستم اطلاعات مدیریتى بحرانهاى طبیعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مواجهه با حوادث و بحران هاى طبیعى و غیرطبیعى همانند تصادفات هوایى و جاده ها و مواد شیمیایى و زمین لرزه ها و سیل ها، مدیریت منابع بسیار قویى را مى طلبد. بعضى از این بحران ها بسیار کوچک بوده و با استفاده از یک مدیریت محلى و منابع موجود قابل حل مى باشند ولى بعضى از بحران ها ناحیه جغرافیایى گسترده اى را تحت پوشش قرار مى دهند. بنابراین احتیاج به یک مدیریت کلان و گسترده در سطح بالاترى دارند، همانند زمین لرزه هاى گسترده اى که در بسیارى از مناطق کشورمان رخ مى دهد. سیستم هاى اطلاعاتى توزیع شده که اخیرا در بعضى از کشور ها توسعه داده شده است، از اهمیت خاصى برخوردارند. همانند سیستم هاى مدیریت بحران (Disaster Management System) و پشتیبان کننده تصمیم گیرى (Decision Support System) تحت وب که نمونه آن توسط صلیب سرخ جهانى در کشور ترکیه بعد از زمین لرزه شش سال پیش که خسارات بسیار زیادى را به بار آورد پیاده سازى شده است. سیستم مورد بحث یک سیستم کاملا توزیع شده و پشتیبان کننده تصمیم گیرى مى باشد که در بحران هاى گسترده، مدیریت بحران را یارى مى رساند. این سیستم ترکیبى از متدهاى تحقیق در عملیات (همانند متدهاى بهینه سازى ریاضى و شبیه سازى) و هوش مصنوعى (سیستم هاى مبتنى بر دانش و تشخیص الگو) و سیستم هاى مدیریت اطلاعات (تحت شبکه و مستقل از پلتفرم مبتنى بر .Net) مى باشد. با توجه به گستردگى بحث و همچنین با توجه به امکانات موجود پیاده سازى سیستم پشتیبان تصمیم گیرى و سیستم اطلاعات مدیریتى در کشور ما از اهمیت خاصى برخوردار مى باشد.
مروری بر مطالب: پژوهش حاضر از نوع کتابخانه اى و اینترنتى بوده و بر اساس منابع و اطلاعات موجود در مقالات و وب سایت هاى اطلاعاتى مختلف از جمله وب سایت هلال احمر و صلیب سرخ جهانى معمارى سیستم هاى مدیریت بحران هاى طبیعى مورد بررسى قرارگرفته و براساس شرایط و امکانات کشورمان بومى سازى گردیده است.
نتیجه گیری : معمارى پیشنهادى علاوه بر داشتن مزایاى سیستم هاى مشابه بررسى شده، بومى سازى شده و با توجه به امکانات و شرایط موجود قابلیت عملیاتى شدن در ارگان ها و سازمان هاى مختلف را دارد و مى توان با استفاده از این سیستم خسارت هاى ناشى از حوادث طبیعى را به حداقل رساند. به کارگیرى این معمارى اولین قدم در راه اندازى سیستم هاى مدیریت بحران هاى طبیعى مى باشد با راه اندازى این سیستم ها و یکپارچگى اطلاعات منابع مختلف موجود در سازمان ها و ارگان هاى مختلف در هنگام رخداد حوادث طبیعى با گستردگى زیاد مى توان مدیریت منابع را به صورت بهینه انجام داد تا از میزان خسارت ها کاسته شود. "
بررسى استانداردهاى ساختار، محتوا و واژهنامه پرونده الکترونیک سلامت در سازمانهاى منتخب و ارائه الگوى مناسب براى ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
پرونده الکترونیک سلامت (EHR) به عنوان اطلاعات مراقبت بهداشتى ذخیره شده الکترونیکى تمام طول دوران حیات فرد با هدف پشتیبانى استمرار مراقبت، آموزش و پژوهش محسوب مى شود. استانداردهاى محتوا و ساختار یکى از مهمترین موضوعاتى است که در EHR باید در نظر گرفته شود. هدف پژوهش بررسى استاندارد هاى محتوا، ساختار و واژه نامه پرونده الکترونیک سلامت و ارائه الگوى مناسب براى ایران مى باشد.
روش بررسی: این بررسى یک مطالعه مقطعى - مقایسه اى است که در سال 85-84 انجام شد. ابزار گردآورى اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه و چک لیست بود. جامعه پژوهش را سازمان هاى ASTM ، HL7 و CEN/TC251 تشکیل مى داد. داده هاى گردآورى شده با استفاده از جداول تطبیقى وروش هاى کیفى تحلیل شد. با توجه به مزایا و محدویت هاى استانداردهاى منتخب، الگویى براى ساختار، محتوا و واژه نامه اى EHR پیشنهاد و طى دو مرحله به روش دلفى آزمون شد.
یافته ها: سه سازمان وجود دارد که استاندارد هاى مربوط به EHR را ایجاد مى کنند که عبارتند از: بهداشت در سطح هفتم (HL7)، جامعه آزمون اسناد امریکا (ASTM) و هیئت فنى، کمیته اروپایى تعیین کننده استاندارد(CEN TC251 ). استاندارد HL7 فاقد استاندارد جامعى براى محتوا و ساختار است، اما در دو بخش به نام هاى معمارى بالینى سند و پروپوزال نیروى کارى هستى شناسى سند، ایده هایى در ارتباط با EHR مى دهد و از استانداردهاى واژه نامه اى LOINC ، SNOMED و UMLS استفاده کرده است. CEN TC251 ساختار EHR را تعریف مى کند اما فاقد استاندارد محتوایى واژه نامه اى است. ASTM محتوا و ساختار EHR را مشخص کرده و از استاندارهاى واژه نامه اى مثل ICD9 ، SNOMED و READ استفاده کرده است.
نتیجه گیری: مطالعه نشان مى دهد که این سازمان ها، در مجموع استانداردهاى محتوا، ساختار و واژه نامه اى را لحاظ نموده اند. با توجه به نقاط ضعف و مزایاى این استانداردها، الگویى براى ایران طراحى شد و با نظرخواهى نهایى گردید. در این ساختار باید از معمارى استاندارد پذیرفته شده اى استفاده شود و استاندارد واژه نامه گنجانده شود. "
عوامل آسیبهاى شغلى کارکنان بهداشتى، درمانى شبکه بهداشت و درمان هشترود: 1385(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
واحدهاى بهداشتى درمانى در مقایسه با سایر سازمان هاى ادارى و خدماتى، محیطى آلوده تر و بیمارى زاتر و خلاصه مخاطره آمیزتر براى کارکنان هستند. هدف پژوهش حاضر بررسى بروز و شیوع آسیب هاى شغلى و برخى عوامل موثر بر آن در بین کارکنان بهداشتى، درمانى شبکه بهداشت و درمان هشترود است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعى در سه ماهه اول سال 85 انجام شد. 270 پرسشنامه در بین کارکنان بهداشتى، درمانى شبکه بهداشت و درمان هشترود توزیع گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آمارى SPSS و آزمون هاى t-test، X2 و رگرسیون لجستیک تحلیل شد.
یافته ها: بروز آسیب هاى شغلى 8/43% و شیوع آنها 61% بود. فرو رفتن سوزن به دست و آسیب هاى وسایل نوک تیز بیشترین میزان بروز و شیوع را داشت (میزان بروز به ترتیب: 4/22% و 19% و میزان شیوع به ترتیب 3/34% و 1/25%). 6/32% کارکنان آسیب هاى شغلى رخ داده برایشان را گزارش کرده بود. 5/49% در مورد پیشگیرى از آسیب هاى شغلى آموزش ندیده بودند. میزان بروز آسیب هاى شغلى در کارکنان آزمایشگاه و بیمارستان ( 70% و 7/66%) بیشتر از سایر مراکز بود(05/0P<). بین میزان بروز آسیب هاى شغلى و میزان تحصیلات کارکنان مورد بررسى ارتباط آمارى معنى دارى وجود داشت، به طورى که بیشترین موارد بروز مربوط به کارکنان داراى تحصیلات دیپلم و کمتر بود(05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به میزان قابل توجه آسیب هاى شغلى، پیشگیرى از این آسیب ها بایدتدابیرپیشگیرانه در نظر گرفته شود. جهت کاهش آسیب هاى شغلى، ارایه آموزش هاى لازم هم در بدو خدمت و هم به صورت متناوب براى کارکنان و نیز گزارش دهى این آسیب ها توسط کارکنان به خصوص کارکنان بیمارستان ها و آزمایشگاه ها پیشنهاد مى شود. "