مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عمده ترین عامل رشد هزینه های سلامت در بسیاری از کشورها خدمات بیمارستانی است؛ بنابراین، توجه به مقوله بهره وری و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر آن به عنوان یک اولویت مطرح است. مطالعه حاضر با هدف تبیین عوامل تاثیرگذار بر فرهنگ بهره وری از دیدگاه ارائه دهندگان خدمات سلامت انجام شده است. روش ها: این مطالعه به روش قوم نگاری انجام شد. جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه، مشاهده و بررسی مصنوعات فرهنگی در دو بیمارستان بزرگ دانشگاه علوم پزشکی مشهد صورت گرفت. مصاحبه ها به صورت نیمه ساختار با 35 مطلع کلیدی از بین مدیران و سایر افراد حرف ه ای سلامت انجام شد. تحلیل داده ها براساس روش مایلز و هابرمن انجام شد. به منظور تعیین صحت و اعتبار داده ها از معیارهای گوبا و لینکلن استفاده شد. یافته ها: داده ها در دو قلمرو اصلی، یعنی مدیریت منابع و کیفیت مراقبت مفهوم پردازی شدند. وجدان کاری، دانش و تجربه، امکانات و تجهیزات و مسائل انگیزشی و مدیریتی، عوامل اصلی تاثیرگذار بر قلمروهای مطالعه بودند. وجدان کاری به عنوان مهم ترین عامل زمینه ای تاثیرگذار بر فرهنگ بهره وری، تحت تاثیر دانش و تجربه بالینی کارکنان وعوامل انگیزشی قرار داشت. نتیجه گیری: حجم کاری زیاد، نبود انگیزش مناسب، کمبود دانش و آگاهی در مورد شیوه تامین و نگهداری وسایل و تجهیزات، محدودیت منابع و نظارت ضعیف، باعث می شود که بهره وری هر فرد، عمدتا تحت تاثیر وجدان و تعهد فردی وی قرار گیرد؛ بنابراین، اقداماتی در راستای تقویت وجدان کاری و تعهد حرف ه ای کارکنان، توجه به عوامل انگیزشی، اصلاح سیستم تامین منابع بیمارستانی، برگزاری دوره های آموزشی مرتبط با بهره وری و مدیریت موجودی بخش توصیه می شود.
ارتباط کیفیت زندگی و سطح سرمایه اجتماعی در بین کارکنان شبکه بهداشت: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی از مفاهیم محوری توسعه پایدار می باشد. سرمایه اجتماعی از متغیرهای تأثیرگذار برنامه های توسعه ای و همچنین یکی از مهمترین تعیین کننده های اجتماعی سلامت می باشد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی در بین کارکنان شبکه بهداشت شهرستان ملایر انجام گرفته است. روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی مقطعی بوده که در نیمه اول سال ۱۳۹۶ انجام پذیرفت. جامعه پژوهش، کارکنان شبکه بهداشت شهرستان ملایر بود. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده، حجم نمونه ۱۸۶ نفر انتخاب شد. ابزارگردآوری داده ها، پرسش نامه استاندارد دارای ۳ بخش شامل اطلاعات جمعیت شناختی(پنج سوال)، کیفیت زندگی(۳۶ سوال) و سرمایه اجتماعی(۳۶ سوال) بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۰ و تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی مستقل انجام شد. یافته ها: میانگین نمره کل سرمایه اجتماعی ۳۴/۱۳±۳/۱۱۹ و میانگین نمره کل کیفیت زندگی۷۱/۱۶±۴/۶۸ به دست آمد. بین ابعاد سلامت عمومی( ۲۲/۰=r و سطح معنی داری ۰۰۳/۰=p)، سلامت روانی( ۲۴/۰=r و سطح معنی داری ۰۰۱/۰=p)، عملکرد اجتماعی( ۲۵/۰=r و سطح معنی داری ۰۰/۰=p)، عملکرد جسمی( ۳۸/۰=r و سطح معنی داری ۰۰۱/۰=p)، ایفای نقش متاثر از مشکلات جسمی( ۲۵/۰=r و سطح معنی داری ۰۰۱/۰=p)، ایفای نقش متاثر از مشکلات روانی( ۲۰/۰=r و سطح معنی داری ۰۰۷/۰=p) و سرزندگی و نشاط( ۲۳/۰=r و سطح معنی داری ۰۰۱/۰=p) با سرمایه اجتماعی همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. بین درد جسمی به عنوان یکی از ابعاد کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی همبستگی مثبت ناچیز و غیر معنی داری مشاهده شد.( ۱۴/۰=r و سطح معنی داری ۰۶/۰=p) نتیجه گیری: سطح سرمایه اجتماعی می تواند در بهبود کیفیت زندگی تاثیرگذار باشد. به نظر می رسد با تقویت مشارکت های اجتماعی و فعالیت های گروهی، توسعه روابط اجتماعی، تقویت حس امنیت و اعتماد بین کارکنان، می توان به بهبود کیفیت زندگی افرادکمک کرد.
تعیین بهره وری استان های کشور در بخش بهداشت و درمان با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی نادقیق با داده های فازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افزایش بهره وری هزینه های سلامت برای تمامی کشورها مهم است. در راستای افزایش بهره وری دربخش بهداشت و سلامت داده های ورودی و خروجی می توانند مقادیر فازی اختیار کنند. هدف این پژوهش ارائه یک مدل جدید از تحلیل پوششی نادقیق، بهره وری استان های کشور در بخش بهداشت و درمان بود تا ضمن شناسایی استان های بهره ور، شاخص های حساس هر استان نیز شناسایی شد تا امکان افزایش بهره وری هر استان نیزفراهم گردد. روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی و جامعه پژوهش شامل بخش بهداشت و درمان نظام سلامت کشور ایران است. اطلاعات لازم از طریق مستندات کتابخانه ای، سایت های اینترنتی، مدیریت آمار و فناوری اطلاعات دانشگاه های علوم پزشکی استان های کشور در سال 1395گردآوری شد. داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی نادقیق با داده های فازی محاسبه شد. تحلیل یافته ها به کمک نرم افزار GAMS انجام شد. یافته ها: باتوجه به مدل جدید بهره وری پیشنهادی به ازای و استان های سمنان، کردستان و مازندران براساس شاخص های" رضایت مندی بیماران"،"نسبت تعداد پزشکان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی به جمعیت استان" کارا و سایر استان ها براساس دو شاخص فوق الذکر ناکارا می باشند. که می توانند به ترتیب واحدهای مرجع برای سایر استان ها در بخش بهداشت و درمان قرارگیرند. شاخص نسبت تعداد پزشکان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی به جمعیت استان نیز به عنوان حساس ترین شاخص معرفی شد. شاخص"نسبت تعداد پرستاران به جمعیت استان "نسبت به دیگرشاخص ها دارای حساسیت کمتری بود. نتیجه گیری: استان کردستان براساس حساس ترین شاخص توانسته است بالاترین تکرار را برای مرجع بودن کسب کند. سایر استان ها از طریق بهبود کمی و کیفی خدمات، افزایش رضایتمندی بیماران، ارزیابی مستمر عملکرد و افزایش تعداد پزشکان شاغل در دانشگاه می توانند به سمت بیشترین اندازه مقیاس بهره وری و نیز صرفه جویی در منابع هدایت شوند.
مدیریت ناهنجاری مادرزادی در ایران : طراحی مجموعه حداقل داده های ملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ناهنجاری های مادرزادی از علل شناخته شده مرگ و میر در دوره نوزادی و پس از آن می باشد. ناهنجاری های مادرزادی به عنوان یک مشکل اساسی و پرهزینه در حوزه سلامت مطرح می باشد. ثبت ملی ناهنجاری های مادرزادی به عنوان یک منبع اطلاعاتی قوی جهت محاسبه شاخص های سلامت الزامی است. لذا جمع آوری و گزارش دهی ناهنجاری های هنگام تولد امکان ارزیابی و برنامه ریزی را فراهم می کند که در گرو جمع آوری داده های ضروری می باشد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر تعیین مجموعه حداقل داده نقایص تولد در سطح ملی به منظورسیاست گزاری و برنامه ریزی برای کنترل ناهنجاری ها بوده است. روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تطبیقی با رویکرد کیفی بوده که در سال 1395 انجام شده است. مطالعه در سه مرحله تعیین حداقل داده ها در نظام های ثبت نقایص و ناهنجاری های مادرزادی در کشورهای سرآمد، تدوین مجموعه حداقل داده های اولیه پیشنهادی و اعتباریابی مجموعه حداقل داده های اولیه با استفاده از تکنیک دلفی و نظر خواهی از صاحب نظران صورت گرفت. یافته ها: پس از بررسی مجموعه حداقل داده ها در نظام های ثبت منتخب، 35 عنصر داده به نظرسنجی گذاشته شد که بر اساس نتایج دو راند دلفی در نهایت 25 عنصر داده در مجموعه حداقل داده نهایی در چهار زیر مجموعه اطلاعات مربوط به نوزاد، مادر، وضعیت اجتماعی اقتصادی مادر و سابقه ناهنجاری مورد اجماع صاحبنظران قرار گرفت. نتیجه گیری: مجموعه حداقل داده های ملی، ابزار مهمی در برنامه های نظارتی و نظام ثبت می باشند که امکان جمع آوری و انتقال داده ها در سطح کشور را فراهم خواهند نمود. وجود این مجموعه حداقل داده ها در سطح ملی با عث افزایش پتانسیل استفاده از داده ها و پاسخگویی به سؤال ها و مسایل بحرانی در بهداشت عمومی را فراهم می نماید. در همین راستا پیشنهاد می گردد که این مجموعه حداقل داده ها ملی در سامانه کشوری مادر و نوزاد(ایمان) گنجانده شود تا اطلاعات مربوط به ناهنجاری های مادرزادی به شکل کاربردی وجامع تری در سطح ملی جمع آوری گردد.
بهینه سازی توزیع منابع اورژانس: شبیه سازی به روش سطح پاسخ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از نگارش این مقاله، نخست بررسی وضعیت موجود منابع اثرگذار در بخش اورژانس و سپس ارائه ترکیب بهینه منابع مذکور به منظور کم کردن زمان انتظار بیماران مراجعه کننده به این بخش از طریق بهینه سازی رویکرد شبه مدل محور است. روش ها: مدل پژوهش بر اساس روش سطح پاسخ و با استفاده از طراحی آزمایش ها، مناسب سازی شده است. متغیر وابسته مدل مذکور، متوسط زمان انتظار بیماران در بخش اورژانس است که این سطح پاسخ از طریق اجرای آزمایش های ایجاد شده طرح عاملی در مدل شبیه سازی ساخته شده است. داده های مورد نیاز پژوهش از اسناد بایگانی ثبت شده برای هر بیمار در نیمه اول سال 1396 جمع آوری شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد تعداد بهیاران، تخت های بستری، در تابع تخمینی متوسط زمان انتظار بیماران، معنی دار هستند. با وجود معنی دار نبودن اثرهای منشی اورژانس، تعداد پرستاران و تعداد متخصصان قلب از نظر آماری، از آنها در مدل مذکور عمدا استفاده شده است، زیرا هدف پژوهش تعیین ترکیب بهینه این متغیرها از طریق حل مسأله است. نتیجه گیری: در این پژوهش، بهینه سازی زمان انتظار بیماران مراجعه کننده به بخش اورژانس با استفاده از شبیه سازی، طراحی آزمایش و شبه مدل رگرسیون انجام گرفته است. از حل مسأله بهینه سازی ایجاد شده و استقرار ترکیب بدست آمده، مطلوب ترین زمان انتظار در بخش اورژانس به دست آمد که این امر باعث ایجاد کاهشی معادل 49/6 درصد در زمان انتظار و کاهشی معادل 51 درصد در هزینه های جاری بخش اورژانس شد.
میزان توجه به مقالات منتشرشده پژوهشگران ایرانی در حوزه سرطان های شایع در شبکه های اجتماعی: یک مطالعه دگرسنجی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثرگذاری تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی در زمینه پنج سرطان شایع که در پاب مد طی سال های 2011-2015 میلادی منتشر شده انجام گرفته است. روش ها : پژوهش حاضر کاربردی از نوع توصیفی-تحلیلی و روش پژوهش آن علم سنجی (با استفاده از شاخص دگرسنجی) بود. جامعه پژوهش شامل تمام مقالات پژوهشگران ایرانی در حوزه سرطان های شایع (معده، روده بزرگ، پستان، پروستات، و ریه) بود که در بازه زمانی 2011-2015 میلادی در پاب مد منتشر شده بود. داده ها با استفاده از ابزار برچسب گذاری دگرسنجه استخراج و با روش های آمار توصیفی در نرم افزار اکسل تحلیل شدند. یافته ها: از مجموع مقالات علمی پژوهشگران ایرانی در حوزه های سرطانی به ترتیب در سال 2011 و 2015 میلادی در سرطان معده 25 و 52، سرطان روده بزرگ 40 و 93، سرطان پستان 88 و 256، سرطان پروستات 20 و 44، و سرطان ریه 15 و 32 رکورد در پاب مد منتشر شد که در هر زمینه درصد کمی از مقاله های دارای نشانگر شی دیجیتال بود؛ از این تعداد نیز درصد محدودی از مقالات دارای نمره دگرسنجی بودند. همچنین در بررسی شبکه های اجتماعی که به مقاله های پژوهشگران ایرانی اشاره شده است، سهم ابزار مدیریت مرجع مندلی از همه بیشتر بود. نتیجه گیری: بطور کلی، تولیدات علمی پژوهشگران حوزه سرطان های شایع در کشور از رشدی طبیعی و قابل قبول برخوردار است، اما تولیدات علمی از نظر نمرات آلتمتریک کسب شده ناهمگون بودند. به نظر می رسد، پژوهشگران حوزه های مختلف با دقت در انتخاب مجلات معتبر و نیز به اشتراک گذاری بروندادهای پژوهشی خود در رسانه های اجتماعی می توانند باعث جلب توجه مخاطبین و بیشتر دیده شدن این مقاله ها شوند.
الگوهای «مشارکت دولتی- خصوصی» و اثر آنها بر شاخص های میانی بیمارستان: یک مرور انتقادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از راه حل های پیش روی دولت ها برای مواجهه با مشکل محدودیت منابع در بخش سلامت، مشارکت دولتی- خصوصی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرهای الگوهای مختلف مشارکت دولتی- خصوصی بر شاخص های میانی بیمارستان و شناسایی عوامل موثر بر اجرای موفقیت آمیز آن انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر یک مرور انتقادی است. جستجو با استفاده از کلیدواژه های مناسب به دو زبان فارسی و انگلیسی در بازه زمانی 2017-2000 انجام شد. جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Google Scholar، Ovid، Proquest، Pubmed، Science Direct، Scopus Springer، Magiran، SID، IranMedex و Irandoc انجام شد؛ برای ارزیابی کیفیت مقاله ها از ابزارهای ارزیابی نقادانه و رده بندی براساس هرم شواهد استفاده شد. عوامل زمینه ای موثر بر اجرای موفقیت آمیز مشارکت دولتی- خصوصی در بیمارستان ها با روش تحلیل محتوا شناسایی شد. یافته ها: در مجموع 20 مقاله برای ورود به مطالعه انتخاب گردید. شش الگوی مشارکت دولتی- خصوصی در بیمارستان ها مورد استفاده قرار گرفته است. الگوها شامل الگوی Alzira، DBFO/PFI، قرارداد مدیریت، Colocation & DBFLO، برون سپاری و خصوصی سازی بودند. هر کدام از این الگوها تاثیرهای متفاوتی بر عدالت، کیفیت، کارایی و دسترسی دارند. عوامل مؤثر بر اجرای موفقیت آمیز پروژه های مشارکت دولتی- خصوصی شامل: چارچوب های قانونی، پشتیبانی سیاسی، مشوق های مالی و ظرفیت سازی بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد الگوی DBFO/PFI برای پروژه های ساخت و ساز و الگوهای قرارداد مدیریت، برونسپاری و Alzira برای ارایه خدمت های بیمارستانی مناسب تر هستند. لذا، سیاستگذاران سلامت می توانند الگوهای مختلف مشارکت دولتی- خصوصی را براساس تاثیرهای که بر شاخص های میانی می گذارند، به کار گیرند.
شناسایی و رتبه بندی خدمات اینترنت اشیا در حوزه سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اینترنت اشیا سیستمی از اشیای فیزیکی است که از طریق اینترنت قابل دسترس و به یکدیگر مرتبط شده اند. به طور گسترده اینترنت اشیا در ایجاد ارتباط بین منابع مختلف پزشکی و ارائه خدمات هوشمند، اثربخش و مطمئن به افراد کاربرد دارد. از همین رو هدف این پژوهش بررسی و شناسایی خدمات فن آوری اینترنت اشیا در حوزه بهداشت و درمان و رتبه بندی اهمیت آنها است. روش ها: این پژوهش از نوع کاربردی است و در دو مرحله با استفاده از رویکرد ترکیبی در سال 1397 انجام شده است. در مرحله کیفی، منابع کتابخانه ای و در مرحله کمّی، پرسش نامه مقایسه زوجی مورد استفاده قرار گرفته است. خدمات اینترنت اشیا به وسیله گروه خبرگان که شامل هفت نفر می شود رتبه بندی شده است. در پژوهش حاضر، از روش تحلیل فرایندی سلسله مراتبی تحت مجموعه های فازی نوع دو برای رتبه بندی خدمات اینترنت اشیا استفاده گردید. یافته ها: بخش مهمی از یافته های پژوهش اهمیت مدیریت بیماری های مزمن، خدمات پزشکی فوری غیرمستقیم، تشخیص زمین خوردن سالمندان، اطلاعات بیماران، ناسازگاری دارو و اطلاعات سلامت کودکان در میان خدمات اینترنت اشیا را نشان می دهد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، مشخص گردید که سیاستگزاران در حوزه فن آوری اینترنت اشیا در ابتدا باید به نقش این فن آوری در نجات جان افراد واقف باشند و در اولویت بعد سرمایه گذاری در اینترنت اشیا می تواند به کنترل و نظارت رفتارهای سالمندان، بیماران و کودکان یاری رساند. همچنین، شناسایی و آگاهی از اولویت خدمات اینترنت اشیا به سیاستگزاران و مدیران حوزه درمان و بهداشت جهت مدیریت اثربخش تر کمک می کند.