مقالات
حوزه های تخصصی:
"مطابق با دیدگاه بسیاری پژوهشگران، «فرهنگ» عامل اصلی شکلگیری خانه است و نقش مهمی در پایداری اجتماعی دارد، لذا مطالعه فرهنگهای دینی برای شناخت الگوهای رفتاری اقوام و مذاهب گوناگون اهمیت مییابد. با وجود این، عوامل تاثیرگذار فرهنگ بر محیط انسانساخت در شهر کرمان، که تکثر فرهنگی و محلات مسکونی متعلق به مسلمانان، زرتشتیان و کلیمیان دارد، کمتر مطالعه شده است. این مطالعات میتواند برنامهریزان را در تدوین ضوابط راهنمای طراحی و نوسازی این محلات یاری کند. این مقاله با الگویی ترکیبی، ابتدا با استفاده از متون مقدسی همچون قرآن کریم و با تحلیل منطقی، به موضوع حریم و مهماننوازی در فرهنگ اسلامی پرداخته و تاثیر آنرا بر شکلگیری خانههای محله مسلمانان بیان میکند. سپس افزون بر مطالعات قومنگاری، با مراجعه به اوستا و تورات نشان میدهد که چون فضای معماری قابلیت فرهنگپذیری دارد و فرهنگ نیز در قالب فضای کالبدی به ظهور میرسد، لایه اول تاثیرگذار بر معماری خانههای کرمان، ناشی از فرهنگ اسلامی (بهعنوان فرهنگ حاکم) و در اصولی همچون حفظ حریم خصوصی، رعایت حقوق همسایه و تکریم مهمان است. لایه دوم مؤثر، که در معماری خانه یهودیان و زرتشتیان دیده میشود، براساس عقاید و رسوم مذهبی آنها با بازتعریف و حدودبخشی به این اصول، شکلگیری فضاهای فعالیت اختصاصی را برای رسیدن به امنیت، تامین معیشت و رعایت دستورات شریعت در رابطه با زنان و همکیشان موجب شده است. ادامه این تحقیق، بهدنبال شناخت روش تبدیل یافتههای نظری این مقاله به ضوابط اجرایی راهنمای طراحی است.
"
روشنفکران ایرانی و مسئله هویت در آیینه بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در جستجوی الگوی هویت در اندیشه روشنفکران ایرانی، ضرورت داشت به این پرسش پرداخته شود که چه عواملی نگاه روشنفکران ایرانی به هویت را تحت تاثیر خود قرار داده است؟ و آیا میتوان توضیحی از تنوع الگوها به دست داد؟ با بهرهگیری از جامعهشناسی معرفت «وبری» و جستار روشی توماس اسپریگنز، تلاش شده تا تحول و تنوع الگوها توضیح و نشان داده شود که چگونه نظریههای متعدد هویتیِ روشنفکران ایرانی، تحت تاثیر بحران زمانه روشنفکران بوده است. چهار الگوی هویتی پدیدآمده در خلال بحرانهای مختلف عبارتند از:
1. الگوی هویتی باستانی بهدستآمده از بحران عقبماندگی
2. الگوی هویتی اسلامی ناشی از بحران انحطاط و گسست معرفت از اندیشه قدسی
3. الگوی هویتی چندگانه منتج از بحران ایدئولوژیگرایی و انعطافناپذیر دانستن فرهنگها و تمدنها
4. الگوی ایرانشهریِ متولدشده از بحران فراموشی جدال قدما و متاخرین و غوطهور شدن در نزاع سنت و مدرنیته.
"
تفاوت شناخت حاصل از گردشگری واقعی و گردشگری مجازی بر پایه نظریه روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه تکنولوژیهای جدیدِ ارتباطی در سالهای اخیر، به حدی رسیده است که برای بهدستآوردن اطلاعات از سراسر دنیا، دیگر نیازی به سفری واقعی و حضور در محل احساس نمیشود. انسان در دنیای امروز، قادر است از درون خانه خود، با استفاده از امکانات فضای مجازی، در هر زمان که بخواهد، به مناطق دوردست سفر کند. گردشگری، در این اوضاع، دیگر وابسته به زمان و مکان و نیازمند برنامهریزی مالی و زمانی خاص نیست. در این زمینه، دو سؤال مهم وجود دارد. اولاً، آیا گردشگری مجازی ممکن است جایگزین گردشگری واقعی شود و نیاز سفر واقعی را مرتفع کند؟ ثانیاً، آیا نوع شناختی که گردشگری مجازی تولید میکند، با نوع شناختی که در اثر حضور واقعی گردشگر در مکان ایجاد میشود، یکسان است؟ در این مقاله، برای پاسخ به این سؤالها، ابتدا خصوصیات و ویژگیهای گردشگری واقعی و گردشگری مجازی توضیح داده خواهد شد. محور اصلی این مقایسه، حضور در مکان خاص و حس تجربی مکان در گردشگری واقعی و گزینشیبودن خصوصیات مکان و اخذ اطلاعات بستهبندیشده در گردشگری مجازی است. نویسندگان این مقاله عقیده دارند که گرچه گردشگری مجازی قادر است اطلاعات بسیار وسیعتر و کاملتری از گردشگری واقعی در اختیار افراد قرار دهد، در عمل، فاقد حس حضور در مکان و تجربه زیسته است. بههمینسبب، اولاً، نوع شناختی که بهدست میدهد، دستکاریشده و غیرواقعی است. ثانیاً، این نوع گردشگری، صرفاً، نقش مکمل برای گردشگری واقعی دارد. آن گردشگری که از فضای مجازی آغاز شده و به فضای واقعی ختم شود، آثار و نتایج مثبت هر دو نوع را در عرصه شناخت دربرخواهد داشت.
گفتمان شرقشناسانه در بازنماییهای رسانهای غرب از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این گفتار به بررسی بازنمایی جهان اسلام و خاصه ایران در رسانههای غربی میپردازد. مقاله میکوشد ریشههای این بازنمایی را در گفتمان شرقشناسانه بازجوید، گفتمانی که در آن غرب درباره شرق «دانش» تولید کرده و به واسطه آن استیلا و برتری خود بر «دیگرِ» خود را توجیه و ابقا کرده و مشروعیت بخشیده است. نویسندگان ابتدا به بحث پیرامون ماهیت و کارکرد بازنمایی پرداخته و سپس برخی وجوه و راهبردها در رویکرد رسانهای غرب به جهان اسلام و ایران را وا میکاوند و برآنند تا پیوند آنها با کارکردها و صورتبندیهایِ گفتمانی را روشن سازند. مقاله بر ضرورت پرداختن به این مسائل جهت ایجاد فضایی متوازنتر و معقولتر برای گفتگویی ثمربخش میان تمدنها و ملتها، تاکید میکند.
"
جهانیشدن و هویتهای محلی و جهانی دانشجویان (مطالعه موردی: دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"فرایند جهانیشدن موضوعی بحثبرانگیز و در عین حال مبهم است و از دیدگاههای متفاوت و گاه متضاد بدان پرداخته شده است. یکی از بحثهای مهم مربوط به این فرایند، مسئله بقا یا تداوم هویتهای محلی در جریان این حرکت است. در این رابطه دیدگاههای متفاوتی ارائه شده است از آن جمله برخی ادعا میکنند جهانیشدن تاثیر منفی بر هویتهای محلی داشته و از بین برنده تفاوتهاست و عدهای نیز خلاف این نظر را بیان میکنند. مقاله حاضر، سه رویکرد متفاوت و اساسی را در این خصوص شناسایی و توسط دادههای تحقیق به آزمون گذاشته است. این تحقیق که به روش پیمایشی در بین دانشجویان تُرک، فارس و کرد دانشگاه تبریز انجام شده نشانگر آن است که با افزایش هویت جهانی در بین دانشجویان، هویت محلی آنان کاهش مییابد یعنی با افزایش فرایند جهانیشدن، هویتهای محلی رو به کاهش میگذارد و این به معنای رد نظریههای رویکرد دوم و سوم در این تحقیق، و تایید نظریههای رویکرد اول است.
"
نقش راست مغزی ـ چپ مغزی در پدیداری و پایداری فرهنگها و تمدنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"با وجود اینکه بعضی از موجودات زنده از لحاظ خصوصیات تمدنی و بعضی دیگر از لحاظ عناصر فرهنگی، ساختار پیچیدهتری از انسانها دارند، اما انسان با توجه به خصوصیات راستمغزی ـ چپمغزی، به تکامل ترکیبی این دو خصوصیت (با شدت و ضعف در جوامع مختلف) و توسعه و رشد متوازن آنها گرایش نشان داده و میدهد. ازآنجاکه بشر از ابتدای خلقت از توانایی ژنتیکی برتر خود در هر محیط و هر جامعه استفاده بیشتری برده، در صورت راستمغزی، رشد آن مجموعه بر اساس خصوصیات فرهنگی شکل گرفته و تمدن وی بر اساس فرهنگْ ساختار یافته و در صورت چپمغزی، رشد مجموعه بر اساس تمدن پایهریزی و فرهنگ آن از تمدنش پدید آمده است. بر این اساس، به نظر میرسد بتوان فرایندهای فرهنگی و تمدنیِ جوامع مختلف را مبتنی بر خصوصیات راستمغزی و چپمغزی آنها با دقت بالایی مطالعه، محاسبه، پیشبینی و برنامهریزی نمود. سؤال اصلی این مقاله اینست که چه رابطهای بین راستمغزی ـ چپمغزی و فرهنگ و تمدن وجود دارد؟ روش این تحقیق توصیفی، نوع آن بنیادی، شیوه جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و ابزار آن فیش و جدول میباشد.
"
جایگاه هویت ملی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هویت ملی از مباحث مهم و برجسته در دنیای امروز است. نیاز به آن و احساس تعلق، وفاداری و گرایش به سمت آن از ضرورتهای انکارناپذیر در هر جامعهای محسوب میشود. با توجه به اینکه نظام آموزش و پرورش در همه کشورها بزرگترین نیرو و سرمایه انسانی را در اختیار دارد، میتواند یکی از بهترین راههای تحکیم و تقویت هویت ملی به شمار آید و برنامههای درسی به عنوان یکی از ارکان اصلی این نظام میتوانند نقشی محوری و کلیدی در شکلگیری هویت ملی ایفا کنند. با توجه به موارد فوق، هدف اصلی این تحقیق بررسی جایگاه هویت ملی در نظام آموزش و پرورش است. به این منظور ابتدا به طور مقایسهای هویت ملی در نظام آموزش و پرورش ایران و دیگر کشورها مورد واکاوی قرار گرفته و سپس علل ضعف هویت ملی در نظام آموزش و پرورش ایران بیان شده است. در ادامه با موشکافی در اهداف کلی و آموزشی سه مقطع، میزان توجه به مقوله هویت ملی در بیان این اهداف مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج این بررسی نشان داد در اهداف تصریحشده برای نظام آموزشی ایران، هویت ملی از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست و با توجه به تاثیرگذار بودن این مقوله در سایر زمینههایی که به توسعه و تحکیم کشور مربوط است، نیاز به تجدیدنظر و بازاندیشی دارد.
"