تحقیقات فرهنگی ایران
تحقیقات فرهنگی ایران سال سیزدهم پاییز 1399 شماره 3 (پیاپی 51) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
استفاده از شبکههای مجازی، جهانیشدن فرهنگهای رسانهای و ظهور عرصۀ عمومی فرهنگی موجب توجه به نظریههای شهروندی فرهنگی در توصیف مشارکتهای شهروندی کاربران فضای مجازی شده است. در این مقاله با استفاده از این فضای نظری و روش تحلیل محتوای مردمنگارانه تلاش شده است تا ماهیت مشارکتهای شهروندی کاربران جوانِ شبکه مجازی اینستاگرام و میزان انطباق این مشارکتها با شهروندی ملّی ایشان بررسی شود. بر اساس یافتهها 69درصد محتواهای بهاشتراک گذاشته شده در صفحههای عمومی جریان اصلی، صفحههای طنز و سرگرمی دربرگیرندۀ مضامین «فردگرایانه» بوده و اغلب در راستای علایق و دغدغههای فردی کاربران و تمایل آنها به لذت و سرگرمی به اشتراک گذاشته شدهاند. بهعلاوه، این مضامین بیش از آنکه با چارچوب شهروندی ملّی منطبق باشند تابع فرهنگهای موجود در عرصۀ عمومی جهانی بودهاند. با این حال فراوانی بیشتر مضامین فردگرایانه نسبت به مضامین جمعگرایانه بهمعنای بیتوجهی کامل آنان به کنشگری در مقیاس ملّی نبوده، بهگونهایکه 21درصد مضامین موجود در این صفحهها به شهروندی رسمی و جمعگرایانه اختصاص یافته است و کاربران بهواسطه آنها به تعلقات، وظایف و مسائل مرتبط با سطح ملّی بازگشتهاند. در بخش نتیجهگیری ضرورت بازتعریف مفهوم مشارکتهای شهروندی مبتنی بر اقتضائات فضای مجازی، عدم امکان اتخاذ رویکردهای مطلقاً مثبت و یا منفی به پیامدهای مشارکتهای مجازی بر شهروندی ملی، ضرورت توجه همزمان به فرصتها و آسیبهای این فضا و نیاز به گسترش آموزشهای مرتبط با «شهروندی فرهنگی» مورد تأکید قرار گرفته است.
مفهوم خرد در جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی و شناسایی مؤلفه ها و ابعاد خرد با استفاده از رویکرد ادراک افراد از خرد (نظریه ضمنی خرد) در جامعه ایران انجام گرفت. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی افراد بالای 20 سال ایران بودند. 328 شرکت کننده (134 زن و 194مرد) از قومیت های ایران (ترک، کرد، لر، عرب، بلوچ، ترکمن و فارس) به روش هدفمند و در دسترس برای پاسخ گویی به پرسش نامه باز پاسخ محقق ساخته انتخاب شدند. پژوهش به روش تحلیل محتوا و با استفاده از رویکرد کیفی انجام گرفت. یافته ها در ارتباط با نمونه های خرد نشان داد که میانگین سنی آنها 9/62 و 2/94 درصد از آنان از گروه مردان بودند. 9/27 درصد از نمونه های خرد را شخصیت های دینی، 1/20 درصد نزدیکان فرد، 15/19 درصد افراد متخصص، 6/12 درصد شخصیت های اجتماعی سیاسی و مابقی را سایر گروه ها تشکیل دادند. همچنین مؤلفه ها و ابعاد خرد در 5 طبقهٔ اصلی فضیلت های عقلانی، اخلاقی، مدنی، عملکردی و معنوی به دست آمد. نتایج بررسی مؤلفه ها، مقولات و طبقات نشان داد که 05/37 درصد از کل ویژگی ها و رفتارهای به دست آمده ذیل طبقه فضیلت های عقلانی قرار گرفتند و فضیلت های عملکردی، اخلاقی، مدنی و معنوی به ترتیب 5/26، 6/18، 01/8 و 4/4 درصد از کل مؤلفه ها و ویژ گی ها را به خود اختصاص دادند. به طور کلی، نتایج نشان داد ادراک خرد ایرانیان تلفیقی است از مؤلفه های مورد تأکید فرهنگ غرب (شناختی، عقلانی) و شرق (اجتماعی عاطفی و معنویت).
ردپایی تازه؛ دین و عاملیت زنان مسلمان مذهبی- سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات انجام شده در حوزهٔ دین و زنان، رهایی زنان از ساختار مردسالاری و به چالش کشیدن باورها و تفاسیر اسلام سنتی را مختص طبقهٔ بالا و نخبه جامعه می دانند. در این مقاله، این پرسش مطرح می شود که آیا زنان مذهبی طبقه سنتی و فرودست هم از توان بازتفسیر دینی در زندگی روزمرهٔ خود برخوردار هستند؟ چگونه این زنان بدون آشنایی با منابع نواندیشی دینی دست به بازتفسیر دین سنتی زده و آن را به صورت عملی در زندگی خود به کار می برند؟ برای انجام این مطالعه از مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته با زنان مذهبی سنتی در شهرهای آنکارا و تهران استفاده شده است. نتایج نشان داد که زنان نه تنها به دنبال گسترش فرصت های توانمندسازی از طریق دین به عنوان ابزار نبوده اند؛ بلکه، اسلام سنتی و تفسیرهایی را که سال ها هم دوش پدرسالاری، بستری برای منکوب کردن شان فراهم کرده بود را به چالش کشیده و فضا را برای ورود تفکرات نواندیشی دینی، ناخواسته در قالب زندگی روزمره و به شکل عملی از درون باز کرده اند. مخالفت غیرمستقیم با قانون هایی که زیربنای فقهی دارند باعث شده تا زنان از مرحله مقاومت کردن فراتر روند. این مخالفت به عنوان مبارزه ای که در زندگی روزمره چندان محسوس به نظر نمی رسد، جنبه هایی از زندگی آنها را تغییر داده و در نهایت نگاه ملموس تری از مساوات طلبی اسلام نسبت به زنان را به نمایش می گذارد.
حاکمیت زباهنگ شرم محوری یا گناه محوری در جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیجانات شرم و گناه که در زمره هیجانات همگانی و خودآگاه بشر قرار می گیرند، در زندگی روزمره افراد بسیار فراگیر بوده و ضمن برخورداری از نقش اساسی در فرایند اجتماعی شدگی انسان، به عنوان مکانیسم های کنترل اجتماعی، ایفای نقش می نمایند. این دو نوع هیجان، در پاسخ به ارزیابی منفی فرد از خود، بر پایه هنجارهای اجتماعی ایجاد می شوند. از آنجایی که دو هیجان «شرم» و «گناه» دارای ماهیت فرهنگ وابسته است، منطقی است اگر ادعا کنیم که بررسی نمودها و مصادیق زبانی مرتبط با این دو نوع هیجان در یک زبان مشخص می تواند در آشکارسازی فرهنگ حاکم بر جامعه موردنظر یاری رسان باشد. بنابراین، نظر به ماهیت فرهنگ وابسته هیجانات و رابطه تنگاتنگ میان زبان و فرهنگ، پژوهش کیفی حاضر بر آن است تا از رهگذر بررسی نمودهای زبانی مرتبط با این دو نوع هیجان در زبان فارسی، به فرهنگ کاوی این زبان همت گمارد. به منظور نیل به هدف موردنظر، پس از جمع آوری تعداد 756 نمونه از موارد مختلف کاربرد عبارات زبانی وابسته به مفاهیم «شرم» (نظیر شرمساری، روسیاهی، خجلت، ننگ، بی آبرویی، خجالت، خجول، حیا، آبرو، کم رو و ...) و «گناه» (همچون تقصیر، مقصر، گناه کار و ...) در موقعیت های مختلف طبیعی، نمونه های مذکور در بستر الگوی هایمز (1967) مورد تدقیق و واکاوی قرار خواهند گرفت. یافته های مقالهٔ حاضر ضمن صحه گذاردن بر حاکمیت قوی تر و قدرتمندتر فرهنگ شرم محور نسبت به فرهنگ گناه محور در فرهنگ ایران، برای ویژگی جمع گرایی ایرانیان نیز مهر تأییدی به شمار می روند.
گونه شناسی هیئت های مذهبی معاصر در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیئت های مذهبی یکی از عناصر هویتی اساسی مذهب تشیع و یکی از «شاخص ترین وجه شیعهٔ زیست شده» محسوب می شود که با ورود جوامع شیعی به عصر جدید، دچار تغییرات زیادی شده اند و این سبب ظهور گونه های مختلف هیئت ها، هم در فرم عزاداری ها و هم در محتوای آن، در سال های اخیر شده است. در این مقاله تلاش شده است هیئت های مذهبی شهر یزد بر اساس جهت گیری کلی و محتوای نوحه های آن گونه شناسی شوند. این مقاله در چارچوب تفسیری قرار می گیرد و روش تحقیق عمدتاً مبتنی بر نظریهٔ زمینه ای است. جمع آوری داده ها با استفاده از تجربه زیستهٔ محققان، تحلیل محتوای نوحه های هیئت ها و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 22نفر از مطّلعان کلیدی هیئت های یزدی از میان سرپرستان، شاعران، نوحه خوانان و فعالان هیئت ها صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد هیئت های یزدی را می توان در سه گونهٔ «بازاندیش»، «هویت اندیش» و «مکتب اندیش» جای داد. ویژگی های گونهٔ بازاندیش «نگاه زمانمند به واقعه عاشورا»، «تأکید بر مفاهیم عام انسانی»، «نگاه انتقادی به جوامع اسلامی معاصر» و «منتقد گفتمان نظام جمهوری اسلامی ایران» است. ویژگی گونهٔ هویت اندیش «نگاه غیرزمانمند به واقعه عاشورا»، «نگاه سوگوارانه و تسلّی بخش»، «تأکید بر هویت شیعی» و «مقیّد به مرزهای هویت شیعی نظام جمهوری اسلامی ایران» است. ویژگی گونهٔ مکتب اندیش «نگاه زمانمند به واقعه عاشورا»، «نگاه مکتبی به جامعه»، «تأکید بر جنبه جهادی شیعه» و «مقید به مرزهای گفتمانی نظام جمهوری اسلامی ایران» است.
کارکرد منسوجات در میراث فرهنگی ناملموس استان گیلان؛ مورد مطالعه، آئین های سوگواری و بزم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آداب و آئین های مردم استان گیلان، جزئی از هویت و میراث ناملموس آنها می باشد که در این مقاله می توان آنها را در دو حوزهٔ سوگواری و بزم بررسی کرد. منسوجات همواره می تواند کاربردهای متفاوتی در این آئین ها داشته باشد که مطالعه منسوجات در آئین های استان کارکرد آن را مشخص می نماید. تعداد 1480 اثر در فهرست میراث فرهنگی ناملموس ثبت ملی شده است که تعداد 55 اثر از آن مربوط به استان گیلان است. هفت مورد از آئین های ثبت شده، که منسوجات در آنها کاربرد دارد، به عنوان جامعه آماری پژوهش، مورد مطالعه قرار گرفته است. سه مورد از آنها در حوزه آئین های سوگواری و چهار مورد در حوزه آئین های بزم می باشد. این مقاله در پی پاسخ به چگونگی کارکرد منسوجات در آئین های سوگواری و بزم ثبت شده در فهرست میراث فرهنگی ناملموس استان گیلان می باشد. برای رسیدن به این هدف، ابتدا نوع منسوجات، رنگ، کاربرد، هدف و نحوه استفاده از منسوجات به عنوان متغیرهای پژوهش تعیین شده، سپس به روش کتابخانه ای و میدانی متغیرها در جامعه آماری بررسی شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که منسوجات در آئین های سوگواری برای حاجت گرفتن و به عنوان پوشش، استفاده می شود. همچنین از منسوجات در آئین های بزم به شکل های مختلف استفاده می شود: برای گدایی آئینی، وجه تمایز، پوشش، یادآوری، پیشکش، خبررسانی، مانع بدخواهی، به مراد رسیدن، هدیه، تزئین، محل نگهداری چیزی و همچنین به عنوان پاداش.